#مناجات_با_خدا
هزاران بار استغفار کردم
دوباره جرم خود تکرار کردم
من آن کاهم که روی شانهی خویش
هزاران کوه عصیان بار کردم
زبانم گفت من عبد تو هستم
ولی با فعل خود انکار کردم
تمام عمر گویی خواب بودم
هوای نفس را بیدار کردم
درِ جنت به روی خویش بستم
ره دوزخ به خود هموار کردم
مرا در اوج عزت آفریدی
ولی افسوس! خود را خوار کردم
به جای دوست با دشمن نشستم
برای غیر، ترک یار کردم
کجا کردم فرار از چنگ شیطان؟
کجا با نَفْسِ دون پیکار کردم؟
خدایا! عفو کن اکنون که من خود
به جرم خویشتن اقرار کردم
منم «میثم» که بستم با تو پیمان
شکستم، باز استغفار کردم
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #حسینیه | عضو شوید👇
↳ @marsieh_madh
#اخلاقی
#تلنگر
#مثنوی
یاد ایامی که هیئت داشتیم
قبل هیئت خوب خلوت داشتیم
روضه های خانگی یادش بخیر
شور و شوق بندگی یادش بخیر
بود پرچم تکه چوب و پارچه
که خریدیم از دل بازارچه
ساده تر بودیم بی دوز و کلک
اشک و خنده موج می زد تا فلک
بین دلهامان قساوت بود کم
بین نوکر ها رقابت بود کم
بین نوکرها وفا بود و صفا
بین نوکرها نمی دیدی جفا
جمع ما با شادی و غم جمع بود
نور پردازیِ هیئت شمع بود
قلب ما از غَلّ و غش ها دور بود
الگوی خواندن کویتی پور بود
عده ای توفیق هامان سلب شد
عبد نازک دل قسی القلب شد
یاد دارم که به یک یا فاطمه
اشک می بارید از چشم همه
حال دیگر، حالِ ما مطلوب نیست
مثل سابق چشمها مرطوب نیست
منبریِ شهر اهل روضه بود
اهل درس و بحث و اهل حوزه بود
منبری روشن دل و بیدار بود
کی دو قطبی و سیاسی کار بود؟
کار منبر بود نقل محکمات
نه روایات ضعیف و جعلیات
علمِ کافی داشت و کوفی نبود
صاف بود اما دگر صوفی نبود
صاف بود و با تصوف جنگ داشت
عالمانه بی تعارف جنگ داشت
سوز و آه منبری ها رفت رفت
ناله های کوثری ها رفت رفت
آن همه گلدسته های خوب کو
عندلیب و صابر و محجوب کو *
صاحبان نطق، با طبعی بلند
نوحه خوانِ نوحه های دلپسند
این زمان اما تبِ نوآوری
تیشه ای زد بر تنِ نوحه گری
ای دریغا کار دنیا فرق کرد
نفس ما در خویش ما راغرق کرد
روضه خوان با دیگران تُندی نداشت
در مسیر معرفت کُندی نداشت
ترس از روز معاد و حشر داشت
با فقیهان بود و حشر و نشر داشت
رنگ حق را داشت ، صد رنگش نبود
روز و شب فکر نماهنگش نبود
روضه خوان خود ساخته ، سازنده بود
آن زمان مداح کی خواننده بود
روضه خوان با مستمع جنگی نداشت
دیدنش دیگر هماهنگی نداشت
روضه خوان در فکر کسب نور بود
کی فقط در فکرِ ذکرِ شور بود
آن زمان بانی اگر که درک داشت
هدیه ای در بین پاکت می گذاشت
بعد مجلس چون که می دادی صله
از کم و بیشش نمیدیدی گله
روضه خوان افتاده بود و حال داشت
کی برای دعوتش دلّال داشت
حال یک عده فقط طی می کنند
معرفت را خورده و قِی می کنند
روضه خوان گر در معاشش کسر داشت
شب توسل با امام عصر داشت
عده ای با دین تجارت می کنند
زور زوری کسب عزت می کنند
عده ای هم مثل سابق ساده اند
پای کار اهلبیت افتاده اند
هست در بین جماعت خوب هم
مخلص و افتاده و محبوب هم
هست آن نوکر که صبح و ظهر و شام
خویشتن را می کند خرج امام
حرف من قصد جسارت نیست نیست
کار ما هرگز قضاوت نیست نیست
شرح حالی بود از ایام ما
که چرا تلخ است آخر کام ما
حرف بسیار و کلامم ناتمام
بیتی از عطار شد حُسنِ ختام:
(تو چه دانی تا درین بحر عمیق
سنگ ریزه قدر دارد یا عقیق)
#مجتبی_شکریان_همدانی
(*مرحوم حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسین عندلیب زاده همدانی
* مرحوم صابر همدانی شاعر شهیر همدان
* شاعر دلسوخته مرحوم محجوب همدانی )
📝 #حسینیه | عضو شوید👇
↳ @marsieh_madh
YEKNET.IR - vahed 2 - shabe 7 muharram 1400 - narimani.mp3
7.39M
🌙 #ماه_رمضان
🍃بارون اشکامو دعاهامو به دریا سپردم
🍃دنیا چه بی رحمه منم آبی نخوردم
🎙 #سید_رضا_نریمانی
⏯ #واحد
👌بسیار دلنشین
📝 #حسینیه | عضو شوید👇
↳ @marsieh_madh
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم
#ماه_مبارک_رمضان
#غزل
چقدر ترک مِی و باده و ساغر بکنم
نیمه شب آمده ام تا که لبی تر بکنم
کثرت معصیتم را به رخ من نکشید
آمدم چشمه ی جان را پُرِ کوثر بکنم
گریه ام خنده ندارد بگذارید فقط...
دل آلوده به این اشک، مطهر بکنم
مثل آن ابر سفیدی که سیه شد ز گناه
گریه بر حال خودم چند برابر بکنم
خانه ی آرزویم ریخته... ویرانه شده!
آمدم گوشه ی ویرانه ی خود سر بکنم
باغ اعمال مرا آتش عصیان سوزاند
باز بیچاره شدم ... کاش که باور بکنم
رو به هر کس که زدم، روی مرا زد به زمین
کاش می شد که فقط خواهش مادر بکنم
هر دری را که زدم بسته شد و خسته شدم!
کاش در بین نجف، خستگی ام در بکنم
تشنه ام، تشنه ی دیدار اباعبدالله
سوختم یاد لب تشنه ی دلبر بکنم
تشنه بود، آب برای پسرش خواست حسین
گفت ناچار شدم رو سوی لشکر بکنم
تیزی تیرِ سه پر، بر جگر بابا خورد
گفت با آه کفن بر تن اصغر بکنم
متحیّر بروم سوی حرم یا نروم!
من چه توصیفی از این غنچه ی پرپر بکنم
قبر او را بکَنم پُشت حرم یا نکَنم!
مادرش را چه کنم؟ چاره ی حنجر بکنم...
#رضا_دین_پرور
📝 #حسینیه | عضو شوید👇
↳ @marsieh_madh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
|دم افطار اسمتو بردم خدا کنه اسم منم ببری...💔
حاج محمود کریمی 🌱
#امام_زمان ❣
#ماه_رمضان
@marsieh_madh
YEKNET.IR - monajat - shabe 7 ramezan 1402 - arzi.mp3
8.89M
🌙 #مناجات ویژه #ماه_رمضان
🍃مثل من حال کسی
🍃حال اسفباری نیست
🎙حاج #منصور_ارضی
👌بسیار دلنشین
📝 #حسینیه | عضو شوید👇
↳ @marsieh_madh
•
•
سحر هفتم ماه رمضان است و دلم
بخدا لک زده يک لحظه حرم؛ كرببلا... 😢
#سحر_هفتم
@marsieh_madh
سحر هفتم ، دست به دعاییم حسین (ع)
که بخوانیم دعای عرفه ، شارع بین الحرمین
#اللهم_ارزقنا_کربلا
#صلاللهعلیکیااباعبدالله
@marsieh_madh
چه زود میگذرد این زمان شیدایی
سحر، سحر شده هفتم شبِ مسیحایی
رسید وقت مناجات، میرسد از عرش
به یاد طفل خیالی، صدای لالایی
#محمد_قاجار
#سحر_هفتم
#رمضان
📝 #حسینیه | عضو شوید👇
↳ @marsieh_madh
مالِي سِوى طرقي لبابِكَ حيلةٌ
فَلَئِنْ رُدِدت فأيُّ بابٍ أطرقُ؟
چارهای جز بر درت کوبیدن نیست مرا
گر برانی بر کدامین در بباید کوفتن؟!!🌱•°
صلیاللهعلیکیااباعبدالله ♥️
#امام_زمان ❣
#ماه_رمضان 🌱
@marsieh_madh
هر زمانی که روزه می گیرم
بیشتر می کنم هوای حسین
این لب تشنه متصل کرده
روزه ام را به روضه های حسین
#مهدیمقیمی🕊
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله ♥️
@marsieh_madh
#مناجات
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
دلبر دلش گرفته دلدار گريه كرده
عاشق هميشه وقت ديدار گريه كرده
.
به آشتى بنده ، مشتاق تر خدا بود
از توبه گنهكار ، غفار گريه كرده
.
درد مريض را جز درد آشنا نفهميد
گاهى طبيب هم با بيمار گريه كرده
.
شرمنده از گناهان دانى مثال ما چيست؟
خانه خراب زيرِ آوار گريه كرده
.
شب زنده دارها را طورى دگر خريدند
طوبى برآنكه تا صبح بيدار گريه كرده
.
يك شهر را دعاى يك مست زنده كرده
مستى كه در مناجات هشيار گريه كرده
.
در كسوت گدايى حرفى بلد نبوديم
سائل هميشه جاىِ اصرار گريه كرده
.
با گريه طفل هرچه كه خواسته گرفته
حاجت گرفته كودك ، هربار گريه كرده
.
مارا فقط دعاى زهرا نجات داده
مادر براى طفلش بسيار گريه كرده
.
بر حال مادر ما در بين آتش و خون
ديوار دم گرفته ، مسمار گريه كرده
.
كفاره گناهِ مارا حسين داده
ارباب بين گودال خونبار گريه كرده
.
يك ياحسين گفته وا كرده روزه اش را
آن تشنه كه زمانِ افطار گريه كرده
.
آب فرات آخر تا خيمه ها نيامد
با مشك از خجالت صدبار گريه كرده
.
كف مى زدند لشكر ، قلب رباب مى سوخت
او بينِ خنده هاى اغيار گريه كرده
.
زير عبا چه چيزى پنهان نموده ارباب
سرخ است چشمهايش انگار گريه كرده
.
گهواره بعد اصغر ، در دست ابن سعد است
گهواره در حراجِ بازار گريه كرده
.
.
#محمد_جواد_پرچمی
📝 #حسینیه | عضو شوید👇
↳ @marsieh_madh