#امام_حسین_ع_مناجات_روز_عرفه
#مناجات_روز_عرفه
عرفه آمد و مهمان حسینیم همه
خیره بر رحمت دستان حسینیم همه
عرفه آمد و ما کرب و بلایی نشدیم
بازهم پارهگریبان حسینیم همه
وسط روز رسیدیم و همه میبینند
عاشق و بی سر و سامان حسینیم همه
دردمندانه به دنبال طبیبی هستیم
در پی نسخهی درمان حسینیم همه
حرفِ جود است بیا ذکر کریم آوردم
عاشق ذکرِ حسن جانِ حسینیم همه
ذکرِ العفو نگفتیم ولی بخشیدند
ما بدهکار به احسان حسینیم همه
او مناجات کند کار همه می گیرد
تشنهی وادی عرفان حسینیم همه
عید قربان شده نزدیک، بگو با اصحاب
در ره عشق به قربان حسینیم همه
اشک ما خرج برای غم اغیار نشد
روزگاریست که گریان حسینیم همه
آتش سینهی ما از غم یک بی کفن است
داغدارِ تن عریان حسینیم همه
**
چشمهایش سرِ تشنهشدن از کار افتاد
کشتگانِ لب عطشان حسینیم همه
ساربان هم نشد از رحمت دستش محروم
ماتْ از جود فراوان حسینیم همه
خیزران... سنگ... نوکِ نیزه... مراعات کنید
ما اسیر لب و دندان حسینیم همه
✍ #محمدجواد_شیرازی
📝 #اشعار_آیینی
#مدایح_مراثی | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2592800965C27ad482bc3
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
ای که از کوفهی معشوقهی ما میگذری
خون من ریخته در گام به گامش، نظری!
مسلم از پا شده آویز قناره بدنش...
فطرس! امروز ببر سمت نگارم خبری
شاه در کوه و کمر! من وسط شهر غریب!
آه از آن دربدری وای ازین دربدری..
چند دندان مرا سنگ شکسته، آری!
عاشق آن است ز معشوق بگیرد اثری
بدنم زیر لگد مانده ترحم نکنید..
با سم اسب بکوبید مرا ده نفری
گونهام خرد شد از بام زمین افتادم
گریهام هست برآن گونهی سرخ دگری
با تن بی رمقم بر تو سلامی کردم
به فدای سر تو، ای که میان سفری!
حاضرم دختر من را به کنیزی ببرند
تا که از دختر تو دفع شود هر خطری
کاش میشد بدنم را همه آتش بزنند
تا نگیرد به پر چادر زینب شرری
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی
#مدایح_مراثی | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2592800965C27ad482bc3
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
همراه خود نیاور ای شاه زیورآلات
اینها به خانواده دادند قول سوغات
شب تا سحر نشستم زانو بغل گرفتم
اى واى از این خیالات، اى واى از این خیالات
...کوفه میا حسین جان... کوفه وفا ندارد
میسوخت نامهی من از سوز این عبارات
...هجده هزار نامه... هجده هزار نیزه
تفریط پشت تفریط، افراط پشت افراط
نامسلمین کوفه، با مسلمت چه کردند
خوب است تازه اینجا... وای از بلاد شامات
ای وای از زنی که در ازدحام باشد
من رد شدم خلاصه از کوچه با مکافات
با عفت رباب و حجب و حیای زینب
دارند کوچهها و بازارها منافات
با دست بسته وقتی افتادم از بلندی
گفتم عزیز زهرا، قربان قد و بالات
برعکس از قناره...، عکس مرا کشیدند
طفلان شهر کوفه در دفتر مجازات
باشد قرار بعدی دروازهی همین شهر
آنجا که رأس ما با هم میکند ملاقات
سروده گروه شعری #یا_مظلوم
📝 #اشعار_آیینی
#مدایح_مراثی | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2592800965C27ad482bc3
#خروج_کاروان_سیدالشهدا_ع_از_مکه_به_سوی_کربلا
خوشا آنکس که امشب در کنار کعبه جا دارد
به سر شور و به دل نور و به لب ذکر خدا دارد
همه در مکّه جمع و کاروانی خارج از مکّه،
ره صحرا گرفته، کیست این، عزم کجا دارد
امیر کاروان، فرزند زهرا با جوانانش
برای حجّ خون عزم دیار کربلا دارد...
ذبیح اکبر این کاروان باشد علیاصغر
که حلقی تشنه اما تشنۀ تیر بلا دارد...
حسین بن علی حجّی رود یاران که در این حج
چهل منزل به روی نیزهها سعی صفا دارد
چو حاجی میشود محرم بپوشد حلّهای بر تن
عزیز فاطمه بر تن لباس از بوریا دارد
تنش در موج خون افتاده با خواهر سخن گوید
سرش ذکر خدا از نیزه تا تشت طلا دارد...
✍استاد #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی
#مدایح_مراثی | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2592800965C27ad482bc3
#خروج_کاروان_سیدالشهدا_ع_از_مکه_به_سوی_کربلا
از حریم کعبه آهنگ سفر داریم ما
مقصدی بالاتر از این در نظر داریم ما
میرویم از کعبه سوی کربلای پُر بلا
اینچنین حُکم از خدای دادگر داریم ما...
از برِ قبر پیمبر گرچه هجرت کردهایم
گوش جان بر گفتۀ خیرالبشر داریم ما
چون خدا خواهد ببیند جسم ما را غرق خون
نِی ز مرگ اندیشه، نِی خوف از خطر داریم ما
دینِ حق گر جُز به قتل ما نگردد جاودان
از سنان و تیغ و پیکان کِی حَذَر داریم ما
تا کنیم اتمام، حجّ ناتمام خویش را
از ازل شورِ شهادت را به سر داریم ما...
✍مرحوم استاد #سیدرضا_مؤید
📝 #اشعار_آیینی
#مدایح_مراثی | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2592800965C27ad482bc3
#مناجات_روز_عرفه
#امام_حسین_ع_مناجات_روز_عرفه
چشمم امروز اگر خیس شد و بارانی...
علت این است که مهمانم و در مهمانی
کرده حق رحمت خود را به گدا ارزانی
عرفه روز حسین است و خداهم بانی
همه در سایهی الطاف حسین آمدهایم
اصلاً انگار به بین الحرمین آمدهایم
سهمم از زندگی بی تو بداقبالی شد
کار من بعد گنه مستی و خوشحالی شد
بعد ماه رمضان کاسهی من خالی شد
ولی امروز که خواندی تو مرا، عالی شد!
بعد یک عمر که هی این در و آن در گشتم
دیدی آخر که سرانجام به تو برگشتم!
به رویم هیچ نیاور که زمین افتادم
من برای هوسم رشوه به شیطان دادم
باغ خشکیده شدم فاطمه کرد آبادم
من ازآن روز که عبد علیام آزادم
جان آقام علی عفو کن الآن همه را
کم نکن از سر ما مادریِ فاطمه را
هرچه شد مهرِ علی را که ندادم زکفم
موقع نوکریام گُم نشد اصلا هدفم
خاکم اما به روی دامن شاه نجفم
با هرآنکس که علیدوست نباشد طرفم!
با علی وعده گرفتم دم ایوان طلا
اربعین از نجف او بروم کرب و بلا
گریهی هر شبه و نالهی توأم داریم
همهی سال به دل شور محرم داریم
ما فقط یک شبِ سوم بخدا کم داریم
با رقیه شرف هر دوجهان هم داریم
اوکه امروز خودش قبلهی حاجات شده
روی دوش عمویش گرم مناجات شده
روزی از عرشِ خداوند، نگین میافتد
زینت دوش عمو روی زمین میافتد
با لگدها به یسار و به یمین میافتد
طفل با ضربهی سیلی به یقین میافتد
گرچه امروز به دستش زر و زیور دارد
بعد یک ماه دگر غصهی معجر دارد
✍ #حسین_قربانچه و #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی
#مدایح_مراثی | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2592800965C27ad482bc3
#مناجات
#عرفه
#غزل
آنکه تقدیر مرا یک عمر پشت در نوشت..
نام من را بین مهمان های تو آخر نوشت
دیشب از بس گریه کردم صبح تحویلم گرفت
دعوت من را برای این دو چشم تر نوشت
جای نان میخواستم قدری تماشایش کنم
حیف باشد محضر صاحب کرم از زر نوشت
هرقدَر من معصیت کردم به روی من نزد
قصه ام را تا ابد در خانه ی دلبر نوشت
به من بی آبرو چه آبرویی داده است!
من بدی کردم ولی او صورت دیگر نوشت
دست من را داد در دست علی مرتضی
بعد ازآن نام مرا در دفترش قنبر نوشت
یک علی گفتم تمام سیئاتم پاک شد
سرنوشتم را خداوند علی از سر نوشت
آخر خط بودم و زهرا به فریادم رسید
بعد ازآن بخت مرا از هرکسی بهتر نوشت
کل دارایی من این است عشقم به حسین..
بین ثروتمند ها اسم مرا مادر نوشت
چشم وا کردم که دیدم ناگهان در هیاتم
دست زهرا در حسینیه مرا نوکر نوشت
از همانموقع چه کیفی میکنم من با حسین!
شرح آن را باید از امروز تا محشر نوشت
کربلاست غوغاست امروز آه من جا مانده ام
فطرست را دست تقدیر عاقبت بی پر نوشت
**
ای فدای اسم شیرینت حسین جان کز ازل..
حق به تقدیر گلویت کندی خنجر نوشت
نیزه ها روی تنت یکجور رفته کج شده
مزد هل من ناصرت را با سنان لشکر نوشت
شمر روی سینه ات مشغول ذبحت بود آه..
قاتلت را مقتل اما غصه معجر نوشت
#سید_پوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی
#مدایح_مراثی | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2592800965C27ad482bc3
🥀
از کعبه رو به کرببلا میکند حسین
وآنجا دوباره کعبه بنا میکند حسین
گر ساختهست خانهاى از سنگ و گل،خلیل
آن جا بنا ز خون خدا میکند حسین
روزى که حاجیان به حرم روى مینهند
پشت از حریم کعبه چرا میکند؟ حسین
آن حجّ ناتمام که بر عمره شد بدل
اتمام آن به دشت بلا میکند حسین
آنجا وقوف در عرفات ار نکرده است
فریاد معرفت همه جا میکند حسین
آنجا اگر که فرصت قربانیاش نبود
اینجا هر آنچه هست،فدا میکند حسین
آنجا که سعى بین صفا در دویدن است
این جا به قتلگاه، صفا میکند حسین
آنجا حنا حرام بُوَد بهر حاجیان
اینجا ز خون خویش حنا میکند حسین
وقتى به خیمهگاه رود از پى وداع
اینجا دوباره حجّ نسا میکند حسین
بعد از هزار سال به همراه حاجیان
هر سال رو به سوى منا میکند حسین
از چار سوى کعبه ز گلدستهها هنوز
هر صبح و ظهر و شام ندا میکند حسین
بشنو دعاىِ در عرفاتش که بنگرى
با سوز دل هنوز دعا میکند حسین
سر دادهاست و حکم شفاعت گرفتهاست
بر وعدهاى که داده، وفا میکند حسین
در اوج منزلت که «مؤیّد»! از آن اوست
گاهى نگاه سوى گدا میکند حسین
#سیدرضامؤید
#السلامعلیکیااباعبدالله... 💔
📝 #اشعار_آیینی
#مدایح_مراثی | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2592800965C27ad482bc3
#مناجات_روز_عرفه
«برگرفته از متن دعای عرفه»
«نفختُ فیه مِن روحی» مرا از خویش جان دادی
مرا در بهترین دلها -دل مادر- مکان دادی
برای گفتن حرفم، برای لقمۀ نانم
برای بازدمهایم، زبان، دندان، دهان دادی
خداوندا تو بودی مادرم را عاشقم کردی
مرا با دستهایش بین گهواره تکان دادی
تو با آرامش دریا، تو با کوه و گل و صحرا
خودت را به تمام بندههای خود نشان دادی
زمین را فرش زیر پای مخلوقات خود کردی
برای بال پروازِ پرنده، آسمان دادی
به قدر قطرهای از لطفهای تو نخواهد شد
اگر یک عمر بشمارم، از این دادی، از آن دادی
اگر جوشید خونِ گرم تو از حلق مجروحم
تو بودی که درون سینهام آتشفشان دادی
گلایه نیست در کارم، اگر آخر نوازش را
به خواهر نه، به دختر نه، به چوب خیزران دادی
✍ #حسن_معارف_وند
📝 #اشعار_آیینی
#مدایح_مراثی | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2592800965C27ad482bc3
#امام_زمان_عج
#غزل
ماییم و درد بی مداوایی که داریم
شب تا سحر چشمان دریایی که داریم
تو راهمان دادی و به عالم ندادیم
در حول و حوش خیمه ات جایی که داریم
ماییم و این دلشوره های بی تو بودن
مایین و این آقا بیاهایی که داریم
در عین ثروت داشتن خیلی فقیریم
برکت ندارد مال دنیایی که داریم
تاکی فقط خواب ظهورت را ببینیم
کی میشود تعبیر رویایی که داریم
هرقدر هم بی تو غریب شهر باشیم
گرم است دلهامان به آقایی که داریم
روزی میاید که به شمشیر تو آقا
پاسخ بگیرد هرمعمایی که داریم
باید بگیری انتقام مادرت را
تسکین بده بر داغ زهرایی که داریم
ای کاش آقا یک شب جمعه ببینی
در کربلا این شور و غوغایی که داریم
ما با دعای تو لیاقت را گرفتیم
روزی پرفیض زیارت را گرفتیم
#سید_پوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی
#مدایح_مراثی | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/2592800965C27ad482bc3
#امام_زمان_مناجات
روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست
در پرده ای هنوز و صدت عندلیب هست
مُردیم از فراق تو ای عیسیِ زمان
آیا زخوانِ وصل تو ما را نصیب هست؟
هر جا روم از تو که دور از تو کس مباد
لیکن امیدِ وصل توأم عنقریب هست
دوری زخدمت تو زنقصانِ شوق ماست
دردا که درد نیست وگرنه طبیب هست
اظهار شوق این همه از «فیض» هرزه نیست
هم قصه غریب و حدیث عجیب هست
#فیض_کاشانی
@marsieh_madh