باز-کن-در-که-گدای-سحرت-برگشته-حاج-منصور-ارضی.mp3
7.6M
#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات_با_خدا
باز کن در که گدای سحرت برگشته
بندهی خسته ز عصیان، به درت برگشته
باز هم دربهدری، دور و برت برگشته
سفره را چیدی و دیدم نظرت برگشته
اصلا انگار نه انگار گنهکارم من
به تو اندازهی یک عمر بدهکارم من
گرچه آلودهام و خوار ولی آمدهامبا همان فطرت پاک ازلی آمدهام
دیدم از غیر درت بیمحلی آمدهام
دست پر هستم و با نام علی آمدهام
از عقوبات منِ غمزده تعجیل بگیر
عبد آلوده پشیمان شده تحویل بگیر
بنده وقتیکه فرو رفت به مرداب گناه
خواست از چاله درآید ولی افتاد به چاه
وای از دست رفیقی که مرا برد ز راه
من زمین خوردم و او جای دعا کرد نگاه
حرف پرواز زد اما همه طنّازی بود
دوستت دارم آن دوست دغلبازی بود
حال، من آمدهم حال مرا بهتر کن
دیگر از دست خودم خسته شدم باور کن
با چنین بنده که داری به مدارا سر کن
تا سحر، جانِ مرا مست می کوثر (حیدر) کن
دارم امید، مقیم حرم یار شوم
من به قربان علی تا دم افطار شوم
گر چه اندازهی یک کوه، گنه سنگین است
آشتی با تو همیشه مزهاش شیرین است
سفرهای را که تو چیدی، چقدر رنگین است
آخر کارِ هر آنکس که بیاید این است
اولین قطرهی اشکی که ز چشمش ریزد
از دلش نالهی یا فاطمه برمیخیزد
#ماه_مبارک_رمضان
ماه خدا برای تو دلتنگ می شوم
یکسال در هوای تو دلتنگ می شوم
هر روز وقت مغرب و هنگامهء اذان
با یاد ربنای تو دلتنگ می شوم
دارند سفره های تو را جمع می کنند
با دوری از فضای تو دلتنگ می شوم
سی ، نیمه شب دعای سحررا شنیده ام
ای ماه ، بی دعای تو دلتنگ می شوم
نزدیکتر شدم به ابالفضل با عطش
پس بهر روزه های تو دلتنگ می شوم
این حال خوش که سرزده در تار و پود من
ای کاش ماندگار شود در وجود من
تا اسمه دواست، دوا را گرفته ایم
تا ذکره شفاست ، شفا را گرفته ایم
این رحمت خداست که یاری نموده تا
دامان لطف شیر خدا را گرفته ایم
شکر خدا که نیمهء ماه خدا به لب
ذکر کریم آل عبا را گرفته ایم
با یاد لحطه لحطهء ارباب بی کفن
حتما برات کرببلا را گرفته ایم
والله این بزرگترین افتخار ماست
از دست او نشان گدا را گرفته ایم
داریم امید اینکه خدایی شدیم ما
تا سال بعد کرببلایی شدیم ما
وقت وداع با تو به هر حال می رسد
ماه خدا چه زود به شوال می رسد
این بنده با گناه به ماه خدا رسید
حالا به عید فطر سبکبال می رسد
شبهای قدر حال و هوایی عجیب داشت
شاید عزیز فاطمه امسال می رسد
شاید به کربلا نرسد دست ما دگر
اما به دامن علی و آل می رسد
فرقی نمی کند رمضان یا محرم است
هر جا رویم روضه به گودال می رسد
با چکمه ای به پا و سپس خنجری به دست
در پیش چشم فاطمه بر سینه اش نشست
#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات_با_خدا
وای اگر در حرمش یار نمی خواست مرا
سر بازار خریدار نمی خواست مرا
با چه شوقی بغلم کرد همان اول ماه
اصلا انگار نه انگار نمی خواست مرا
من همانم که شدم خارِ همه اما او
پیش مخلوق خودش خار نمی خواست مرا
به حسابم نرسید و به حسابم آورد
او کریم است بدهکار نمی خواست مرا
بودم آلوده ولیکن دم در پاکم کرد
لطف آقاست گنهکار نمی خواست مرا
آشنای علی ام گرد و غبار نجفم
وای اگر حیدر کرار نمی خواست مرا
لَكَ صُمْنَای ِمرا بی برو برگرد خرید
سرشکسته دم افطار نمی خواست مرا
تشنه ام کرد که یاد لب عطشان باشم
تا نگویند علمدار نمی خواست مرا
عاقبت کارگر روضه شدم شکر خدا
فاطمه نوکر سربار نمی خواست مرا
آن حسینی که سرش ریخت به هم بین تنور
وسط شعله گرفتار نمی خواست مرا
#مناجات_با_خدا
#شب_قدر
امشب ای خالق یکتا همه را می بخشی
در شب قدر،خدایا همه را می بخشی
ای کریمی که همه ریزه خورخوان توأند
سفره ات هست مهیّا همه را می بخشی
گر چه ما غرق گناهیم ولی از سر لطف
می کنی باز مدارا همه را می بخشی
به علی،احمد و زهرا،به حسین و به حسن
تو،به این حُرمت اَسما همه را می بخشی
مِهر و کینه دو پر و بال عروج دل ماست
به تولّی و تبرّی همه را می بخشی
شیعه ی حیدر و آتش … چقدَر بی معناست
مطمئنّم که به مولا همه را می بخشی
دست خالی نرود هیچ کسی از این جا
تو در این لیله ی احیا همه را می بخشی
آن قدر لطف و عنایت به همه داری که
نه فقط اهل دعا را همه را می بخشی
یک نفر گر که دعایش به اجابت برسد
شک ندارم که تو یکجا همه را می بخشی
به خدایی تو سوگند که در وقت سحر
وسط گریه و نجوا همه را می بخشی
پر توبه بده تا سوی تو پرواز کنم …
… تا ببینم که چه زیبا همه را می بخشی
من زمین خورده ام امّا نه شبیه عبّاس
به زمین خوردن سقّا همه را می بخشی
#صاحب_الامر🌹🌻
لب های خشک جاده به دریا نمی رسد
باران به خشکی لب دنیا نمی رسد
هر کس که هست مدّعی نوکری تو
سلمان اگر نگشت به منّا نمی رسد
بار گناه باز زمینم زده ببین
اهل گنه به عالم بالا نمی رسد
هر کس سحر نداشت به جایی نمی رسد
هر کس سحر نداشت به معنا نمی رسد
این چشم من لیاقت دیدن نداشته
وقتی به روی یوسف زهرا نمی رسد
حسرت کشیده ام، جگرم تیر می کشد
دستم به دامن تو اماما نمی رسد
گیرم تمام عمر صدایت زدم ولی
بر گوش من صدای تو آقا نمی رسد
از انتهای قصّه خبر می رسد که باز
مجنونِ بی قرار، به لیلا نمی رسد
این بیت هم بهانه ی دلتنگی من است
تکبیرهای حضرت سقا نمی رسد ...
#امام_حسین
گدای کوی تو هستم مرا مران ز درت
گداییم در این خانه بوده درد سرت
به خاک بوسی این خانه کرده ام عادت
به جان مادرتان وا مکن مرا ز سرت
گناه بال و پرم را شکسته کاری کن
دوباره جا بده من را به زیر بال و پرت
گناه چشم مرا کور کرد و گوشم کر
عنایتی بنما بر گدای کور و کرت
ببین چه می کشم از دست نفس اماره
جدا نموده مرا از دعای هر سحرت
قبول، من بدم اما تو سر به راهم کن
بده اجازه که باشم همیشه دور و برت
بگو به فاطمه امشب صبا پیامم را
که کرده ام همه شب روضه خوانی پسرت
صدای مادرت از دور می رسد ای وای
خدا کند که نبیند تن جدا زسرت
@marsieha
#امام_حسین
#شب_جمعه
خانه زاد روضه های هر شب جمعه منم
غرق ماتم های روز واقعه هر دم منم
نوکری بر درگهت را فخر بر عالم کنم
ای که بر عالم تویی آن کس که بر او نوکرم
محیی الاموات هستی یابن الزهرا یا حسین
معنی آیات هستی کاشف الکربی حسین
یابن طاها یابن یاسین یا حسین
زادۂ زهرا قتیل العبراتی یا حسین
ای که اندر کربلا کار مسیحا می کنی
تو شفاعت از کرامت بهر ماها می کنی
ای که تو ثارالهی، شاه شهید کربلا
خاک پایت مهر و تسبیح مناجات خدا
خاک تربت آبرو داده مرا مولا حسین
روضه هایت مجلس انس خدا آقا حسین
ساقی اندر روضه ها مست می ناب شماست
اذن رفتن کربلا تنها به دستان شماست
🖋رسول چهارمحالی
@marsieha
#امام_حسین
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین
با زبان اشک های بی صدا گفتم حسین
یاد تو شرط قبولی نمازم بوده است
در قنوت خویش بعد از ربنا گفتم حسین
ماند هل من ناصرت بی پاسخ اما بارها
آمد از کرب و بلا لبیک تا گفتم حسین
نام زهرا را شنیدم هر کجا گفتم علی
نام زینب را شنیدم هر کجا گفتم حسین
در مناجات شب جمعه نمی دانم چه شد
با دلی غم بار گفتم کربلا، گفتم حسین
حالا به یاد قدیمی ها هر کی بلده:
شب های جمعه فاطمه، با اضطراب و واهمه
آید به دشت کربلا، گردد به دور قتلگاه
گوید حسین من چه شد؟ نور دو عین من چه شد؟
@marsieha
#امام_حسین
#شب_جمعه
شب جمعه حرمت بوی محرم دارد
بانویی کنج حرم مجلس ماتم دارد
شب جمعه شده و باز دلم رفت حرم
دل آشفته ی من، صحن تو را کم دارد
مادرت روضه گرفته است برایت آقا
زیر لب زمزمه وای حسینم دارد
بیرق روضه عیان است ز روی گنبد
مجلس روضه همانجاست که پرچم دارد
گریه ی مادرتان عرش خدا را لرزاند
روضه آه بُنَیَّ چقدر غم دارد
حجره های حرمت پر شده از ذکر حسین
هر که آید به حرم نام تو را دم دارد
در هوای لب خشکت به لب آب فرات
چشم هر زائرتان چشمه ی زمزم دارد
عطر سیب حرمت از سر شب تا به سحر
برده غم از دل هرکس که به دل غم دارد
فطرس امشب چقدر بر تو سلام آورده
فطرس انگار خبر از همه عالم دارد
🖋مصطفی قربانعلی
@marsieha
#امام_حسین
#شب_جمعه
شب جمعه است و دلم کرببلا می خواهد
کربلا هم که دلِ غرقِ صفا می خواهد
چه کنم من که ندارم به جز این قلبِ سیه
دلِ من از تو حسین قدری دوا می خواهد
روضه ی آب و عطش گر چه ملول است و ولی
دلِ بشکسته و صد شور و نوا می خواهد
شب جمعه شد و مادر به حرم آمده است
وا که این صحنه عجب حال و هوا می خواهد
آخر این غرقِ گنه را چه به این حال و هوا
دلِ من جرعه ای از آبِ شفا می خواهد
کی شود قسمت من هم بشود کرببلا
دلم عطرِ حرمِ شاهِ ولا می خواهد
🖋محرابی
@marsieha