#امام_حسین🌹
🔹کلُّ أرضٍ کربلا🔹
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین🌹
با زبانِ اشکهای بیصدا گفتم، حسین
یادِ تو شرطِ قبولی نمازم، بوده است
در قنوتِ خویش، قبل از ربنا گفتم حسین...🤲
ماند هَل مِن ناصِرَت بیپاسخ اما بارها
آمد از کربوبلا لبیک، تا گفتم حسین
نام زهرا را شنیدم هرکجا گفتم علی
نام زینب را شنیدم هرکجا گفتم حسین
کُلُّ أرضٍ کربلا... من تازه میفهمم چرا
در خراسان، در نجف، در سامرا، گفتم حسین
عاشقی گفت :آنچه میخواهد دل تنگت بگو
با دلی غمبار گفتم کربلا... گفتم حسین...
🖋علی ذوالقدر
@ShereHeyat
#امام_حسین🌹
چقدر مانده به دریا، به آستان حسین
پر از طراوت عشق است آسمان حسین
بگو که نام مرا دل شکسته، نویسند
بگو! که میرسد از راه، کاروان حسین
همیشه دلنگرانم مباد، خط بخورد
شناسنامهام از نام دوستانِ حسین
هنوز حسرتِ آن روز، در دلم جاریست
به کربلا نرسیدیم در زمانِ حسین
مرور کردهام این قصه را هزاران بار
نمیشود بهخدا کهنه، داستان حسین
به جستجوی چه هستی از آفتاب بپرس!
که هست در همه جای جهان، نشان حسین...
هنوز میوزد احساسِ شرم از هر رُود
قصیدهای نسرودند نذر جان حسین
نداشتم به جز این بیتها رهآوردی
که پیشکش کنم آن را به آستان حسین
بهار بود، که یک شب به خواب میدیدم
به کربلا، شدهام باز میهمان حسین!
سروده :خدابخش صفادل
@ShereHeyat
#امام_حسین🌹
من به خونِ لبت ای دوست گرفتار شدم💕
حال سجاد تو را دیدم و بیمار شدم🍁
در حسینیه ی ارباب شبی خوابم بُرد
صبح، پشتِ درِ یک میکده بیدار شدم
بچه بودم که ابالفضل شفا داد مرا
تا قیامت به علمدار، بدهکار شدم🌴
خلق در روضه گرفتند، براتِ عتبات☘
منِ بیچاره ولی دیر، خبردار شدم
رشته بر گردنم افکنده ای و در پیِ تو⛓
هر شب آواره ی هر کوچه و بازار شدم
کربلا اوجِ عزا بود ولی چون زینب
از بلایای پس از شام عزادار شدم🍂
من از آن روز که در بندِ توأم آزادم
نوکرِ فاطمه و حیدرِ کرّار شدم
@marsieha
برگزاری دوره ذکر مصیبت(مرثیه خوانی)🎤
ویژه ائمه جماعات شهرستان کاشان
با همکاری مرکز رسیدگی به امور مساجد 🕌
اسفند ۹۹
@marsieha