eitaa logo
واحد معماری و شهرسازی مصاف
6.4هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
2هزار ویدیو
89 فایل
کانال رسمی واحد معماری و شهرسازی موسسه مصاف وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلادَكَ... درخواست طراحی @e_masaf_memari تلگرام|اینستاگرام|ایتا: @masaf_memari ارتباط با ما: سروش و ایتا : @masaf_publicrelation تلفن تماس: ۰۲۱۷۵۰۹۸۰۰۰
مشاهده در ایتا
دانلود
‍📌 معماری لیبرال 📝 زيبایی 🔸 با مطرح شدن «عدم ارجحيت» می­توان زيبايی را نيز زير سوال برد، چراکه زيبايی و زشتی تهی از معنا شده اند. اما در واقع زيبايی برخلاف آنچه آيزنمن بيان می کند يک مقوله‌ی ديالکتيکی نيست! و از يک جوهره‌ی با ثبات و غيرقابل تغيير نشات گرفته است اما بنظر می رسد در واقع آيزنمن با بيان عدم ارجحيت می خواست مرگ زيبايی را مطرح کند. چرا که با مرگ زيبای، صاحب زيبايی را در ذهن ها می کُشد. 🔸 اين نوع آزادی يا اصالت اباحه در معماری به بی قانونی می­ انجامد و يقينا اصالت اباحه و ميل به تمايلات شخصی، انسان را به سمت و سوی ناهماهنگی می کشاند؛ زيرا يقينا خواسته اشخاص با يکديگر متفاوت است. و اين شکوفه ناهماهنگی، ميوه وحدت را در معماری به بار نخواهد آورد. 🔸 در آموزه هــای مکتـب اســلام، عــدل بــر مبنـای حق تعريف شــده و عــدل و حــق، متــرادف و مــلازم هــم فــرض شــده­اند، حقــی کــه از معنـی و مفهـوم ذاتــی و جوهـر ثابـت و پايـدار برخـوردار اســت (Lashgari, 2009: p, 38). 🔸 هارولد لاسكی می گويد: « ديگر هيچ واقعيت متعالی وجود ندارد. تصور "خوب" تهی از معناست و تنها گزينش شخصی آدمی به آن معنا می بخشد»(Laski, 1962: p.5)، عدل و قسط نيز موضوعيتی پيدا ندارند. و سپس زيبايی نيز که به معنی بالفعل شدن عدل است مستخرج نخواهد بود. 🔸 فلذا می­شود ضد نظم و آنارشی خلق می شود. لذا آنارشيستها عمدا نظم و قوانين را بر هم می ­زنند.دانيل ليبسکيند در موزه يهود با اصرار بر عدم به کارگيری اصول هندسی و نظم در طرح خود می خواهد بيان کند که بی نظمی هم نوعی زيبايی است و اين بی نظمی و آنارشی را مورد ستايش می داند. برای مطالعه مقاله،لینک را لمس کنید 📚 مقاله معماری لیبرال(و نحوه ارتباط آن با معماری مدرن و پست مدرن ) | تولیدی واحد معماری و شهرسازی مصاف 💠واحد معماری و شهرسازی مصاف در گپ | سروش | ایتا | تلگرام | اینستاگرام
🔶 استفاده رنگ در معماری اسلامی 🔸 رنگ از قطب بندی نور به دست می آید. 🔸 به همان شکلی که نور درحال تابش نماد ذات اقدس الهی و خرد الهی است رنگ ها نماد جنبه های متعدد از قطب بندی وجود هستند. 🔸 خود آسمان هم با آن آبی عمیقش، رنگ های زنده و دائماً در حال تغییر کوهها، که در فاصله دور و نزدیک در همه جای ایران دیده می شوند، در تشدید این عشق و آگاهی از رنگ‌هایی که در تمام هنرها دیده می شوند، از مینیاتورهای ایرانی و فرش‌ها گرفته تا ساختمان های کاشی کاری شده موثر بوده‌اند. 📚حس وحدت، نادر اردلان و لاله بختیار، ص17 💠 واحد معماری و شهرسازی مصاف 💠 @masaf_memari
‍📌 معماری لیبرال 📝 نتیجه گیری 🔸با توجه به فَکت های مورد اشاره مي توان گفت مکتب ليبراليسم در واقع تفکری است که در غرب نهادينه شده و معماری خاص خود را نيز توليد کرده اما موضوع جالب توجه اينست که با توجه به مصداق های فوق که غالبا مربوط به معماری های مدرن و پست مدرن ميباشد اين فرض قابل قبول تر می شود که معماری مدرن و پست مدرن نيز در واقع نوعی معماری ليبراليسم است. 🔸ليبرال که از ايدئولوژی های مدرن سياسی است، امروزه سلاح نرم استکبار جهانی در رويارويی با تمامی انسان های روی کره زمين شده است. اصل ليبرال يا اصالت اباحه به معنای مباح بودن همه چيز است، بدين معنا که «چنان کن که خواهی، کل شريعت بود». 🔸 اصل لسه فر در ليبرال يعنی "بگذار هر چه مي­خواهد انجام بدهد" و اين يعنی چيزی به نام شريعت و حلال و حرام وجود ندارد، اين بدين معنی است که اساسا برخی انسان های آقازاده فقط می دانند خوب و بد چيست، زيبايی را آنان تعريف می کنند و تمامی امکانات بايد در اختيار آنان قرار بگيرد و چيزي به نام بيمارستان يا پارک و.. برای اشخاصيی غير از آنان بطور کامل مضر است. زيبايی را آنان تعريف ميکنند و در واقع زيبايي ديالکتيکيی می شود و گاهی حتی عدم زيبايی خوب معنا مي شود. 🔸 اين تفکر، نقطه ضعف فطريی «آرمان طلبی» را نشانه گرفته است، اما آنرا به خود خواهی صرف ختم می­کند و آسايش و آرامش هم برای عده ای خاص است که کاملا مخالف با عدالت تبادلی و اخلاق گرايی است، در صورتيکه نقطه قوت سياست معماری می بايست عدالت او باشد. 🔸عدالت به معنای وجود هر چيزی در جای خودش است که انسان مسلمان با شناخت حق توسط عقل، وحی و فطرت به موضوعی به نام قسط میپردازد. در صورتيکه در حوزه معماری می­توان با پر پايی عدالت، سبک زندگی را دگرگون ساخت. خطر نفوذ اين سبک فکری در هر کشوری حتی ايران وجود دارد و همچنين بصورت غير مستقيم اتفاق هايی از اين قبيل را نيز می توان مشاهده نمود و جا دارد قبل از اينکه اين تفکر به صورت علنی و رسمی جا باز کند، از آن پيشگيری نمود و بنظر می رسد مطالعه و پرداختن به اين زمينه بسيار مورد نياز می باشد. برای مطالعه مقاله،لینک را لمس کنید 📚 مقاله معماری لیبرال(و نحوه ارتباط آن با معماری مدرن و پست مدرن ) | تولیدی واحد معماری و شهرسازی مصاف 💠واحد معماری و شهرسازی مصاف در گپ | سروش | ایتا | تلگرام | اینستاگرام
🔶 الهام از روح در آفرینش فرم هنری 🔸هنرمند سنتی فرم هنری بیرونی را در سایه الهامی می آفریند که از روح می گیرد. 🔸فرم هنری به این شکل قادر خواهد بود انسان را به حالات عالی تر وجود و در نهایت به وحدت برساند. 📚 حس وحدت، نادر اردلان و لاله بختیار، ص37 💠 واحد معماری و شهرسازی مصاف 💠 @masaf_memari
🔶 معماری رنسانس 🔸بحث‌های جفری اسکات در کتاب معماری مکتب بشرگرایی (The Architecture of Humanism) وی در این مباحث این نکته را که معماری رنسانس اصولاً محصول مصالح، فنون ساختمانی یا مسائل اقلیمی است، انکار می‌کند: « تاکنون بسیار شنیده‌ایم که گفته شده، معماری رنسانس ایتالیا و فرم‌های متنوع آن بر مبنای انگیزه‌های زیباشناسانه و محرک‌های ذهنی و درونی انتزاعی، شکل گرفته و پیدایش آنها هرگز تحت تأثیر نیروها و محرک‌های بیرونی، صورت نگرفته است.» 🔸معماری رنسانس، به وضوح معماری سلیقه‌ها است. معماران رنسانس به این دلیل، چنین سبک خاصی را به وجود آوردند، که به فرم‌های خاص آن تمایل و علاقه درونی داشتند و خواهان این بودند که فرم‌های خاص این سبک، محیط زندگیشان را احاطه کند. 🔸 این فرم‌های خاص بدون توجه به روش‌های مکانیکی تولید و بدون توجه به مصالح و مواد اولیه خود و حتی گاهی بدون توجه به نیازهایی که قرار بوده پاسخگو باشند، فقط به صورت سلیقه‌ای ترجیح داده می‌شدند. این فرم‌ها فقط یک نمایش ظاهری و سطحی از ترکیب فضای پر و خالی، بازی نور و سایه و دیگر انگیزه‌های کم اهمیت و بی‌معنی از این دست را فراهم می‌کردند. 💠 واحد معماری و شهرسازی مصاف 💠 @masaf_memari
🔶 ذهن منتقد معمار! 🔸امروز، آنچه ذهن یک منتقد معماری را بیشتر به خود مشغول داشته، فقط زیبایی خیره کننده محصولات معماری، یعنی خود ساختمان‌ها و بناها است. در کنار این مشغولیت به ظواهر، تنها چیزی که به دست فراموشی سپرده شده و نادیده گرفته شده، شیوه‌های متعددی است که معماری به نیازهای پیچیده محیطی پاسخ داده است. 🔸سوالاتی نظير؛ این بنا زیر مجموعه چیست؟ چگونه کار می‌کند؟ چگونه با دنیای پیرامون خود رابطه برقرار می‌کند؟ این بنا چگونه به جوامع انسانی و نیازهای جامعه، در کنار خواسته‌های کارفرما پاسخ می‌دهد؟ چگونه با مجموعه بزرگ‌تری به نام اجتماع رابطه برقرار می‌کند؟ چه چیزهایی به کیفیت زندگی می‌افزاید یا از آن می‌کاهد؟ هاكستيبل(Ada Louise Huxtable)، (۱۹۷۶: ۴۳) 💠 واحد معماری و شهرسازی مصاف 💠 @masaf_memari
🔶 فرمالیسم و هنر برای هنر 🔸 نظریه‌ی «هنر برای هنر» ناظر بر این امر است که اصولاً هنر هیچ گونه دغدغه‌ای نسبت به محتوا و پیامی که در ورای تکنیک و قواعد زیباشناختی مستتر است ندارد و در اصل هنر واقعی، هنری فارغ از دغدغه‌ی محتواست و این هنر هیچ مدلولی الا خودش ندارد. نتیجه‌ی این روند به فرمالیسم یا پیدایش فرم ناب منجر می‌شود که غایت آن حظ زیباشناختی صرف است تا انتقال پیام فرهنگی به مخاطب. 🔸 بنیادهای این روش در تحلیل کانت از فرم نهفته است. تا قرن هجده آثار هنری و به طور کلی هنر بر حسب کارکرد آن به عنوان وسیله‌ای برای تحصیل دانش یا تقویت مبانی مذهبی مورد ارزیابی قرار می‌گرفت. کانت برای نخستین بار هنر را بر حسب ارزش گوهری آن تحلیل کرد و گفت ارزش اثر هنری را نباید صرفاً بر حسب اعتبار معرفتی یا اخلاقی و یا عملی آن مورد توجه قرار داد، بلکه باید داوری هنری را از فرجام‌ها و اغراض دیگر رها ساخت و تأکید کرد که تجربه‌ی هنری به طور کلی واجد خودپایندگی و استقلال است. وقتی ما اثر هنری را می‌ستاییم، ستایش ما به گوهر ذاتی اثر معطوف است. غایت هنر در درون اثر هنری است. کسانی چون کلایو بل (۱۸۸۱-۱۹۶۴)، راجر فرای (۱۹۳۴-۱۸۶۶) و کلمنت گرینبرگ (۱۹۰۹) در غرب این رهیافت را مبنای پژوهش خود قرار دادند. (محمد ضیمران، ۱۳۷۷). 🔸 شهید مطهری اصولاً اصالت مطلق را برای فرم قائل نیست و فرم هنری را غایت خود فرم نمی‌داند، ضمن آن که در کنار فرم محتوا را نیز موجد زیبایی می‌داند. او با طرح حافظ به مثابه یک متفکر عمیق، یک کشاف و یک عارف الهی می‌کوشد رمز جاودانگی غزلیات او را نشان دهد. او با طرح غزلیاتی ناب از حافظ می‌کوشد اثبات کند محال است حافظ صرفاً با تسلط بر تکنیک و صناعات شعری قادر باشد چنین غزلیاتی هنرمندانه خلق کند. (مطهری، تماشاگه راز). به عقیده‌ی او تنها صنایع شعری سبب ایجاد زیبایی نمی‌شود، بلکه «معانی این الفاظ [نیز] هست که روح را به سوی خود جذب می‌کند». 🔸 با مرور آثار بعضی شعرا، خاصه شعرای معاصر که کوشیده‌اند خود را از قراردادهای دست و پاگیر شعر عروضی خلاص کنند، می‌بینم که زیبایی شعر آنها صرفاً به دلیل صنایع کلامی مانند قافیه نیست، بلکه محتوای این آثار است که به سبب خیال انگیزی در مخاطب و سوق او به دنیای خیالی موجبات زیبایی را فراهم می‌کند. شعر صدای پای آب "سهراب سپهری" به نثر نزدیکی بیشتری دارد تا شعر، اما نفوذ و زیبایی آن از بسیاری از اشعار به سبک سنتی که بر صناعت کلامی استوار است، بیشتر است. 🔸 واقعیت این است که اگر صناعات کلامی و موسیقی مکنون در عبارت به تنهایی موجد زیبایی می‌شد، تمام اشعار و نثرها به سمت بی‌معنی بودن گرایش پیدا می‌کرد و برای شنونده تفاوتی نمی‌کرد که شعر یا قطعه‌ی ادبی زیبا دارای معنی و پیامی هم باشد. استاد مطهری از زیبایی قرآن و کلام حضرت امیر (ع) مثال می‌آورد که گذشته از فصاحت و موسیقی آنها که سبب زیبایی شده، محتوای آنها نیز به شدت در ایجاد زیبایی دخیل است.( مطهری، آشنایی با قرآن فلسفه ی اخلاق). 💠 واحد معماری و شهرسازی مصاف: گپ | سروش | ایتا | تلگرام | اینستاگرام
🔶 کتاب محمد (رسول الله) برای معماران 🔸اساساً معماری با ساختمان‌سازی متفاوت است و تفاوت این دو به نگاه پشت سر معماری باز می‌گردد و به همین علت است که هر مکتبِ معماری، آفریده شده یک مکتب فکری و یا ایدئولوژی است. 🔸 به تازگی تفکر پشت مکاتب معماری دارای اهمیت والاتری شده و کتاب‌های زیادی در این زمینه چاپ شده که از معروف‌ترین آن‌ها، ترجمه ده جلد کتاب با موضوع "اندیشمندان (همچون فروید و نیچه و کانت و...) برای معماران" است و این مسئله بسیار حائز اهمیت و ارزشمندی است که باعث می‌شود معماری در ایران به جایگاه واقعی خود نزدیک‌تر شود. 🔸 اما سوال اساسی اینجاست؛ در جهان‌بینی جامعه‌ی تخصصی معماری، نظر هایدگر و کانت و... برای معماران قابل قبول است! در حالی که نگاه حضرت محمد رسول الله یا همان نگاه اسلام و قرآن برای معماران قابل پذیرش نیست! نعوذ بالله به هیچ عنوان رسول‌الله صل الله علیه و آله با این متفکران نه تنها در یک تراز نیستند، حتی اصلاً قابل قیاس نیستند، اما برای اینکه درد مشخص شود باید مثال بزنیم تا نگاه تبعیضانه‌ی این جامعه به این دو تفکر کاملاً مشخص شود. 🔸 آیا حضرت رسول صلی الله علیه وآله مکتب معماری به‌وجود آورده؟ برخی می‌گویند حضرت رسول صلی الله علیه وآله (بخوانید قرآن و اسلام) نمی‌تواند پشتوانه‌ی فکری یک مکتب معماری باشد، چراکه در قرآن از معماری صحبتی نشده است! 🔸 بگذارید نگاهی به فیلسوف آفریننده مکتب مدرن یعنی کانت بیاندازیم، آیا کانت معماری بیان کرده؟ خیر، هیچ فیلسوفی این کار را نمی‌کند و اگر کند اشتباه است، چون مبانی فکری، ذهنی هستند نه عینی! در واقع معماران در جایگاه یک مبدل مبانی به معماری پا به میان می‌گذارند و نگاه و جهان‌بینی فلاسفه و علما را به عنوان پشتیبان فکری معماری خود در نظر می‌گیرند و آن را به معماری تبدیل می‌کنند. 🔸 آیا قوس و گنبد اسلامی است؟ برخی قوس و گنبد را از المان‌های تفکیک ناپذیر معماری اسلامی می‌دانند و چون این المان‌ها به قبل از اسلام بازمی‌گردد، می‌گویند: پس مشاهده کنید که اسلام معماری نیاورد! پس معماری ایران، ایرانی است نه اسلامی! اساساً مکاتب فکری قرار نیست معماری بیان کنند، بلکه این نگاه از بنیاد اشتباه است. معماری از لحاظ شکل و فرم و رنگ که متعلق به سبک خاصی نیست! یا روی اشکال و فرم‌ها که ننوشتند اسلامی یا مدرن یا پست مدرن! بلکه این اشکال، فرم‌ها و رنگ‌ها؛ ابزار معماری برای بیان مکاتب فکری می‌باشند که هر کدام از این سبک‌ها می‌توانند از هر کدام از این ابزار استفاده کنند. لذا این اشکال متعلق به سبک خاصی نیستند و نخواهند بود! 🔸 آیا مکتب اسلام پاسخگوی معماری امروزی هست؟ حالا ممکن است برخی بگویند نگاه قرآن متعلق به ۱۴۰۰ سال پیش است و برای این زمانه قابل بسط نیست که باید در جواب بیان کنیم: در طبیعت، پدیده‌ها متغیرند نه قانون‌ها و اسلام. مبانی نظری قانون است نه پدیده! برای همین است که نه تنها جهان‌بینی اسلام، بلکه نگاه افلاطون و ارسطو نیز که دو برابر اسلام سابقه دارند هنوز که هنوز است قابل پذیرش و مورد استفاده است و تقریباً می‌توان دیدگاه غالب فلاسفه شرقی و غربی را ذیل دیدگاه همین دو بزرگوار دانست برای همین است که این دو استاد بزرگ، به پدران فلسفه شهرت پیدا کرده‌اند. 🔸سخن آخر سخن آخر اینکه چنانچه منصف باشیم حداقل نعوذبالله پیامبر (بخوانید همان سخن خداوند و قرآن و روایات) را در حد کانت که آفریننده مکتب مدرن است و امثال کانت، می‌پذیریم و از نگاه قرآن و اسلام و سنت معصومین نیز در معماری به عنوان یک مکتب فکری تمام عیار که نه مثل مکاتب دیگری که هر چند دهه تغییرات اساسی می‌کنند، بهره‌ می‌گیریم. 💠 واحد معماری و شهرسازی مصاف در: تلگرام | ایتا | توییتر | اینستاگرام
🔶 خلاقیت هنری اسپینوزا - بخش اول 🔸 عقیده‌ای از اسپینوزا نقل می‌شود که وی طبق آن عقیده باید خلاقیت هنری را یکی از فعالیت‌ها یا یکی از مظاهر وجود خداوندی بداند و آن، عقیده وحدت وجودی است که اسپینوزا در مغرب زمین با آن معروف است. او می‌گوید: «راه تمیز حق و باطل این است که بدواً حقیقت روشن متمایزی را معلوم کنیم و البته این حقیقت هرچه بسیط‌تر و کامل‌تر باشد، مبنای علم محکم‌تر و به آن واسطه، احاطه ذهن بر امور عالم وسیع‌‌تر خواهد بود. پس بهترین وجوه این است که به کامل‌ترین وجود متوسل شویم که همه معلومات ما از حقیقت او بر می‌آید. به عبارت دیگر همه حقایق را در او می‌بینیم و او را در همه حقایق دریابیم؛ یعنی علم به ذات واجب الوجود پیدا کنیم.» 📚 هنر و زیبایی از دیدگاه اسلام، محمد تقی جعفری ✍️ عالم محضر خداوند است و هرچه در عالم وجود دارد از خداوند است و حقیقت تمامی اشیاء و علوم به خداوند بر می‌گردد، پس برای رسیدن به علم حقیقی باید به منبع علم حقیقت وصل شویم. 💠 واحد معماری و شهرسازی مصاف در: تلگرام | ایتا | توییتر | اینستاگرام
🔶 کمال هنرمند 🔸 در تمدن‌های سنتی، هدف هنر یا صناعت، نفس هنر، نمایش زیبایی اثر یا مهارت هنرمند نیست؛ بلکه هنر و پیشه، بهانه‌ای است برای خودسازی، پالايش و سلوک معنوی هنرمند. این مهم در تمدن‌های گوناگون قابل مشاهده است به نقل از سوزوکی، محقق بودائیسم و ذن، «غرض از مطالعه هنر، روشن شدن و بیداری دل است نه هنر برای هنر. اگر هنر نتواند به چیزی ژرف‌تر و بنیادی‌تر راه یابد...حیف از آن عمر که به آموختن آن صرف شود» (سوزوکی، ۱۳۷۸: ۱۴) 🔸 مهم‌ترین اصل در هنروری در آیین فتوت، «رسیدن به کمال نیستی و بیخودی است. سالک بی‌وقفه بر استحاله‌های درونی‌اش ادامه می‌دهد تا هرچه از آنِ او نیست، نابود شود» (موسوی گیالنی و شکیبادل، ۱۳۹۵: ۲۱۴). 💠 واحد معماری و شهرسازی مصاف در: تلگرام | ایتا | توییتر | اینستاگرام
🔶 زیبایی و تناسب در کلام علامه طباطبایی 🔸 از گذشته تاکنون، فرم‌های اصلی زیبایی را نوعاً نظم و تناسب می‌دانسته‌اند (هنفلینگ/۶۳). در نظر افلاطون، زیبایی عبارت است از: «اندازه و تناسب که هم نسبت به زیبایی محسوس و هم در مورد زیبایی فوق محسوس به کار می‌رود.» ارسطو نیز در برخی تعبیرات خود، زیبایی را اندازه و نظم می‌داند. (مددپور، ۲/۱۸۲، ۲۴۱ و ۲۴۲) 🔸 به نظر می‌رسد علامه طباطبایی نیز به همین نظر گرایش دارد که زیبایی همان تناسب اجزاست. البته او در کنار تناسب اجزا، تناسب مجموع آنها با هدف وجودی آن شیء را نیز مورد توجه قرار داده است و آن را از عناصر حُسن و زیبایی می‌داند. وی می‌نویسد: «حقیقت حسن و زیبایی آن است که اجزاء یک چیز نسبت به هم سازگار باشد و نیز مجموعه این اجزاء با هدف و غرضی که خارج از حدود آنهاست، همساز باشد. بنابراین زیبایى چهره به معناى متناسب بودن اجزاء آن مانند چشم، ابرو، بینى و دهان است و حسن عدالت، سازگاری‌اش با غرضى است که در یک جامعه مدنی دنبال می‌شود. به این گونه که هر صاحب حقى به حق خود برسد و همچنین است حسن هر چیز دیگر.» (طباطبایی، ۱۶/۲۵۴) 🔸 علامه طباطبایی در جای دیگر می‌نویسد: «بازگشت زیبایى در نهایت به آن است که یک چیز با آنچه از نوع او به طور طبیعی انتظار می‌رود، سازگار باشد. پس زیبایى صورت یک انسان برگشتش به آن است که هر یک از اعضاى صورت از چشم، ابرو، گوش، لب، دهان، گونه و دیگر اجزاء طورى آفریده شده باشند و یا به رنگ و صفتى باشند که هم تک‎تک آنها جا دارد آن طور باشد و هم در نسبت‎سنجی با یکدیگر. اینجاست که نفس و دل بیننده چهره، مجذوب آن مى‏‌شود و در صورتى که چنین نباشد با توجه به اختلاف اعتباراتی که در نظر گرفته می‌شود به جاى زیبایی به زشتی و بدترکیبی متصف می‌شود.» (همان، ۵/۱۰) 💠 واحد معماری و شهرسازی مصاف در: تلگرام | ایتا | توییتر | اینستاگرام