eitaa logo
مسار
345 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
573 ویدیو
2 فایل
هو الحق سبک زندگی خانواده سیره شهدا داستانک تلنگر مهدوی تبادل👈 @masare_irt ادمین : @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
✍میای بریم خرید؟ ☘جوراب‌هایش را درآورد. نگاهی به بیرون انداخت. صدای فریاد پدر بلند بود. جوراب‌ها را دوباره پوشید. پیراهن چیندار صورتی را از کمد لباس بیرون آورد. همیشه موقع مهمانی رفتن مادر اجازه پوشیدن آن را می‌داد. به زحمت آن را به تن کرد. مادر با گریه و زاری می‌گفت: دیگه خسته شدم. میرم طلاق می‌گیرم. با این اخلاق گندت هیچ کس حاضر نمیشه یه روزم باهات زندگی کنه. 🌸مادر وارد اتاق شد. بی‌توجه به زهرا به طرف چادرش رفت. آن را از روی جالباسی برداشت. روی پله‌های حیاط ایستاد. چادر را مقابل پدر روی سر انداخت و به سمت در رفت. پدر داخل دستشویی زندانی شده بود. بلند گفت: تو غلط می‌کنی پاتو از این در بذاری بیرون. 🍃- فعلا که کاری ازت برنمیاد. سر و صدای بیخودم نکن. 🌸زهرا به سرعت جلو رفت. چادر مادر را گرفت. کمی آن را تکان داد. ملتمسانه گفت: مامان می‌ریم طلاق بگیریم؟ ببین لباس خوشگلامم پوشیدم. بابا رم با خودمون نمی‌بریم که اذیت بکنه. بریم دیگه. ☘مادر کنار زهرا نشست. دستی روی سر او کشید. به آرامی از او پرسید: میدونی طلاق چیه؟ 🌸- آره، می‌ریم بازار طلاق می‌خریم. میاریم تو خونه. اونوقت بابا دیگه خوش‌اخلاق می‌شه. 🍃مادر نگاهی به صورت برافروخته پدر کرد. لبخندی زد. بلند گفت: شنیدی دخترت چی میگه؟ میگه بریم طلاق بخریم تا بابا خوش‌اخلاق بشه. ☘پدر سرش را پایین انداخت. پشت به شیشه شکسته دستشویی ایستاد. مکثی کرد: نیاز نیست طلاق بخرید. در رو باز کن. قول میدم دیگه بداخلاقی نکنم. 🌸مادر در دستشویی را باز کرد. اخم‌های زهرا درهم رفت: مامان بریم دیگه. 🍃- کجا بریم؟ 🌸- طلاق بگیریم. ☘- دیگه لازم نیست بریم. بابا قول داد بدون اینکه طلاق بخریم خوش اخلاق بشه. 🌸پدر روبروی زهرا نشست. گونه‌های گل انداخته او را بوسید. او را بغل کرد. ایستاد و گفت: بابا بهت قول میده خوش‌اخلاق بشه. نیاز نیست طلاق بخریم به جاش میریم پارک. 🆔 @tanha_rahe_narafte
9.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴یتیم سه ساله دختر اگر یتیم شود پیر می‌شود از زندگی بدون پدر سیر می‌شود یارقیه‌بنت‌الحسین💔 🆔 @tanha_rahe_narafte
🔻حتما می‌دونید چرا شیطان رو از بارگاه الهی بیرون کردند 🍃خیلی خیلی باید حواسمان را جمع کنیم. وقتی عملی انجام دادیم عملی شدن آن را تنها به خودمان نسبت ندهیم. 🔺حواسمان باشد؛ خدایی نکرده غرور سراغمان نیاید تا خودمان را برتر از دیگران به حساب بیاوریم. ✨اگر مصاحبه‌های زمان دفاع مقدس را دیده باشید، رزمندگان عملی شدن تمام امور خوب را به خداوند نسبت می‌داده‌اند. 💫شیوه رفتاری آنان الگوی خوبی برای ماست. 🌸امروز بیست و ششمین روز چله زیارت عاشوراست. چله گیران عزیز هر زمان زیارت عاشورا را قرائت فرمودند با یک اعلام کنند تا از ادمین کانال @taghatoae دعای خیر هدیه بگیرند. 🆔 @tanha_rahe_narafte
ziarat_ashura_taheri-[www.Patoghu.com].mp3
6.78M
😍بهترین شروع رو برای روزتون رقم بزنید 💫بیایید روزمان را با نام و یاد امام حسین و امام زمان علیهماالسلام و صدقه دادن برای سلامتی حضرت حجت ارواحنافداه شروع کنیم. 🏴وضو بگیریم. رو به قبله روی دو زانو بنشینیم. دست ادب بر سینه بگذاریم و سلام دهیم: ✨السلام علیک یا اباعبدالله الحسین✨ ✨ السلام علیک یا بقیة الله خیر لکم✨ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨مستیِ عشق مستی چیزی نیست که ما جماعت بفهمیم. اما سحرگاهان که می‌شود، عشق پای می‌کوبد. قلب خودش را محکم به سینه می‌زند و می‌خواهد خارج شود. شور و شعف بالا می‌گیرد. ذکرها جاری می‌شود. سحر که می‌شود، ما مستیم و مستانگی می‌فهمیم و باده‌ی عاشقی می‌نوشیم‌. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨پارتی بازی در زندان 🍃حاج خانم شنیده بود داخل زندان چاقوکشی شده است و چند نفر زخمی شده‌اند. آرام و قرار نداشت. 🍃آمد ملاقات اجازه نمی‌دادند؛ تا اینکه یکی از سربازها شناخت مان و وقت ملاقات داد. اما عبدالله قبول نکرد. 🍃می‌گفت: اگر بناست که ملاقاتی باشد، باید برای همه باشد. مگر فقط من ننه دارم. 📚یادگارن، ج۵، ناشر روایت فتح، خاطره۳۳ 🆔 @tanha_rahe_narafte
💠 سایه ی لطف الهی ✅ پدر ومادر دوسایه ی لطف خدا بر سرفرزندان هستند. 🔘 هرقدر که به آن دو بیشتر توجه احترام و احسان کنند، نور آن در زندگی شان بیشتر می تابد ودر این دنیا، مایه ی‌امید ودر آن دنیا مایه ی‌ مباهات می‌شود. 🔘 احسان به والدین از مهمترین عوامل عاقبت بخیری است. چه خوب است با شادکردن آن دو، بدون آن که به زندگی خود، لطمه ای بزنیم، سند عاقبت بخیری خود وفرزندانمان را امضا کنیم. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍ ماجرای النگو 🤛 دست هایش را مشت کرده بود و به سرش می‌کوبید: «چه خاکی به سرم بریزم ؟! کِی دست از این کارات برمی داری ؟ فک کردی چاقو اسباب بازیه دست گرفتی و راه اُفتادی تو کوچه خیابون ...» ثریا آهی کشید و نگاهی به آسمان کرد و به بخت خودش نفرین فرستاد: «ای خدا من و بکش راحت شم، اون از شوهر معتاد و بیکار، این از پسر چاقوکش و متر کن کوچه خیابون، دیگه خسته شدم، روم نمیشه تو صورت مادرای بچه‌هایی که باهاشون درگیر میشی نگاه کنم. » ☘ منوچهر پای راستش را از زانو خم کرد و کف پایش را به دیوار تکیه داده بود، ابروهایش را در هم کشیده بود و به تشرها و واگویه های مادر گوش می‌داد. خودش هم از خودش خسته شده بود، دلش زندگی ای مثل بچه آدم می‌خواست؛ ولی بعد از یک عمر سردسته بچه لات های محل بودن، به این فکر می‌کرد دیگر راهی برایش نمانده! 🌸قبلا سر مادرش داد می‌کشید و محلی به حرفایش نمی گذاشت؛ ولی بعد از آن ماجرا سرش را پایین می انداخت و چیزی نمی گفت. 🌺دوباره در ذهنش آن روز را مرور کرد، هوا سرد بود دندان هایش به هم می‌خورد و صدا می‌داد. پدر، مادر را کتک می‌زد و به زور می‌خواست النگوی او را بگیرد و مادر تنها یادگار مادرش را سفت چسبیده بود و رها نمی کرد. ☘دلش از بی کسی مادر زیرورو شد و به طرف پدر رفت، با زوری که داشت پدر را به سینه دیوار پرت کرد؛ ولی مادر نه تنها خوشش نیامد ؛ بلکه ابروهای کمانی اش را بالا برد و با تندی به او گفت: «منوچهر تو چکار کردی؟ ناسلامتی باباته ها! خجالت بکش... .» 🌸منوچهر چشمانش را دُرُشت کرد و گفت: «مامان خوبی بهت نیومده، داشتی کتک می خوردی ها! من به دادت رسیدم... » ☘از آن روز به بعد مادرش را جور دیگری می‌خواست. غصّه هایش به دلش چنگ می انداخت. حالا خودش یک پا غصّه بود برایش. 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
✨بسم الله ✨از : خادم مسجد ✨به: خدا 🌸خداجون میدونم هرچی دارم از خودته ... اگر الان خادم این مکان مقدس هستم لطف و عنایت خودت هست . 🌸خدایا یه حدیثی از روحانی محل شنیدم که می گفتن هر چقدر انسان در مسجد بنشینه از عمر آن فرد حساب نمیشه . 🌼داشتم به این موضوع فکر میکردم و کلی خوش حال شدم و ذوق کردم که پس ،عمر من کلی طولانی میشه همون موقع بود که داشتم مهر ها رو تو قفسه مهر ها می چیدم یه مهر تالاپی خورد تو سَرَم . 🌹خدایا شکرت که زودی نشونم میدی که فکر و خیال بَرِت نداره بنده من کار تو نبود مَنِ خداعنایت کردم نماز باحال بخونی دعای با حال بخونی ذکر با حال بگی خدایا می دونم هر کار خوبی که می کنم از جانب توست و کار بدم فقط از خودم . نظر لطفت رو برنگردون ای خدای غفور من . خدای مهربانم 🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾🌼 ارتباط با ادمین: @taghatoae ادمین تبادل: @tajil0313 🆔 @parvanehaye_ashegh
🍃ما کجای کاریم؟ 💉واکسن، کرونا، امنیت، ترور بیولوژیک، سلامتی، جنگ و ... همه و همه اخباریست که روزانه به شیوه‌های مختلف به ذهن ما تزریق می‌شوند. 🔮آیا ما به دنیا آمده‌ایم که زندگی بدون خدا و دین را تجربه کنیم و بمیریم و نیست شویم؟ خدا کیست؟ دین چیست؟ 🔍چند نفر ما می‌توانیم به این سؤال‌ها پاسخ قانع کننده بدهیم؟ واکسن زدن و نزدن آیا جز آزمایشی بیشتر می‌تواند باشد؟ 📺وقتی رهبر در سخنرانی‌شان صراحتا بیان می‌فرمایند همه باید واکسن بزنیم، این قیل و قال‌ها و جوسازی‌های الکی جز عدم تبعیت از رهبر جامعه اسلامی می‌تواند معنایی داشته باشد؟ 😔آیا می‌توانیم بگوییم اگر امام زمان ارواحنافداه حاضر بودند، فوراً به گفته‌هایشان بدون چون و چرا جامه عمل می‌پوشاندیم؟ آیا برای نائب او اینگونه بوده‌ایم که برای او باشیم؟ 🌸امروز بیست و هفتمین روز چله زیارت عاشوراست. چله گیران عزیز هر زمان زیارت عاشورا را قرائت فرمودند با یک اعلام کنند تا از ادمین کانال @taghatoae دعای خیر هدیه بگیرند. 🆔 @tanha_rahe_narafte
AUD-20210908-WA0000.mp3
6.12M
🏴 در روز عزا چه می‌کنید؟ ▪️ شهادت امام حسن علیه‌السلام را به آقایمان، امام زمان ارواحنافداه تسلیت می‌گوییم. 💫سپس روزمان را با نام و یاد امام حسین و امام زمان علیهماالسلام و صدقه دادن برای سلامتی حضرت حجت ارواحنافداه شروع می‌کنیم. 🏴وضو می‌گیریم. رو به قبله روی دو زانو می‌نشینیم. دست ادب بر سینه می‌گذاریم و سلام می‌دهیم: ✨السلام علیک یا اباعبدالله الحسین✨ ✨ السلام علیک یا بقیة الله خیر لکم✨ 🆔 @tanha_rahe_narafte
🏴 کریم آل الله چشم‌های نجیب یعنی تو غرق در عطر سیب یعنی تو السلام‌ای کریم آل الله به غمِ دل طبیب یعنی تو و لسان شکور یعنی تو و نگاه منیب یعنی تو‌ ای فدای مزار ویرانت در مدینه غریب یعنی تو نیمه شب چشم‌های بارانی کودک غم نصیب یعنی تو 🖋وحید محمدی ⚫️شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام تسلیت. علیه‌السلام 🆔 @tanha_rahe_narafte