✨برخورد با اسیر
🌾حاج احمد آمد طرف بچهها. از دور پرسيد«چه شده؟» يک نفر آمد جلو و گفت: «هر چه به او گفتيم مرگ بر صدام بگوید، نگفت. به امام توهين کرد، من هم زدم توي صورتش.»
☘حاجي يک سيلي خواباند زير گوشش.
گفت: «کجاي اسلام داريم که ميتوانيد اسير را بزنيد؟! اگر به امام توهين کرد، بحث دیگری است؛ اما تو حق نداشتي بزنياش.»
📚کتاب یادگاران، جلد ۹؛ کتاب متوسلیان،نویسنده: زهرا رجبی متین، ناشر: روایت فتح، نوبت چاپ: پنجم، ۱۳۸۹؛ خاطره شماره ۲۴
#سیره_حاجاحمدمتوسلیان
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @masare_ir