✨رفیق فابریک 💠همسر خوب مثل رفیق فابریک میمونه کنارش واقعی ترین ورژن تو نشون میدی بدون اینکه خجالت بکشی کمک راهته، نه سنگ جلوی پات همیشه پشتت بهش گرمه 💠اگه اشتباهی بکنی کمکت میکنه جبران کنی و دیگه به روت نمیاره اینجوری شو پیدا کردی وقتو تلف نکن و دو دستی بچسب بهش. #ایستگاه_فکر 🆔 @masare_ir

💢 مهمانی‌های ساده را حذف نکنید؛ دل‌هایتان از هم دور می‌شود! #ایستگاه_فکر 🆔 @masare_ir

✨راز زندگی 🔹 اگر شنوا باشيم راز زندگی را، از يک سنگ نيز خواهيم شنيد… 💠To be a good listener, we can hear secrets of life pronounced by a rock… #تلنگر عکس نوشته حسنا 🆔 @masare_ir

✨مردم داری 💢شیخ عباس خود را کاملاً وقف وظایفش کرده بود. وقتی به جبهه می آمد، دیگر فارغ از زندگی و خانواده بود. 🔹خیلی وقتها تأسف می خورد و می گفت که ای کاش من در جاهای مختلف مسئولیتی نداشتم و کارهای دیگری روی دوشم نبود؛ آن وقت اصلا به تهران نمی رفتم و همیشه اینجا می ماندم. ای کاش حداقل این رفت و آمد به تهران لازمه کارم نبود. وقتی وارد منطقه شد. در ابتدا همه دوستان با ناباوری به ورودشان نگاه می کردند؛ اما ایشان از همان روز اول چنان با صداقت و با عاطفه جلو آمد که طولی نکشید همه را مجذوب خود کرد. ⚡️یادم هست ایشان در اولین نشست فرماندهان و مسئولین فرهنگی جبهه گفت: «من آمده ام شاگردی شما را بکنم. کفش پای شما باشم. من احساس می کنم شایسته این افتخار بزرگی که نصیبم کرده اند نیستم». ♻️ذره ای تکبر در وجودشان نبود. من حتی گاهی دیده بودم اگر فرصتی پیش می آمد در نمازخانه، کفش تک تک بچه ها را جفت می کرد و جلوی پایشان می گذاشت. 📚کتاب هشت بهشت، مهدی فراهانی، ناشر: لشکر ۴۱ ثارالله، نوبت چاپ: اول-۱۳۷۷ ص ۸۴-۸۳ #سیره_شهدا #شهید_عباس_شیرازی #عکس‌نوشته_حسنا 🆔 @masare_ir

🔴 ما هستیم که باید ظهور کنیم 🔹 شهید محراب، آیت الله دستغیب(ره): 🔺 ما هستیم که باید ظهور کنیم نه امام زمان! ظهور ما وقتی است که تزکیه (۱) بشویم؛ جانمان را از آلایش‌ها (آلودگی‌ها) پاک کنیم. 📚 کتابچه «یادنامه شهید راه نماز شهید آیت‌الله دستغیب» (۱) تزکیه در اصطلاح علم اخلاق عبارت است از پاک‌کردن و پیراستن نفس از نقایص و صفات رذیله و آراستن آن به صفات پسندیده و کمالات نفسانیه. #امام_زمان 🆔 @masare_ir

🌱 بهار، آوردنیه؛ نه اومدنی! #ایستگاه_فکر 🆔 @masare_ir

✨درخت 🌾 اگر جایی را که ایستاده اید، نمی پسندید عوضش کنید، شما درخت نیستید... 💠Not liking where you are standing? Just move away from it, you are not a tree! #تلنگر عکس نوشته حسنا 🆔 @masare_ir

✨روش شهدا برای تسخیر قلوب 💠برش اول: 🔹کردستان هنوز نا آرام بود اما حسین هیچگاه با سلاح در شهر حرکت نمی کرد. می گفت: «من نیامده ام با این مردم بجنگم و برای آنها قدرت نمایی کنم، اینها تشنه محبت هستند. باید با آنها برادری کرد تا اوضاع آرام شود». 🌦الحق هم که شهر و منطقه را با همین مرام و منش، آرام و قلوب مردم کرد را تسخیر کرده بود. 💠برش دوم: 💢با حقوق ناچیزی که سپاه می داد، کفش و جوراب و لباس می خرید و به مدارس می برد. بچه های کرد را می بوسید و بینشان تقسیم می کرد. ▪️گفتم: برادر قجه ای! بعضی این بچه ها پدرشون کومله است؛ همان هایی که به خون ما تشنه و بچه های ما را سر می برند. ▫️گفت: «پدرشون این کار را می کنه. بچه که گناهی نداره. ما این بچه ها را به چشم پدرشون نگاه نمی کنیم». 🔅 خدا می داند همین رفتار حسین چقدر از نیروهای کومله و ضد انقلاب را به انقلاب و نظام متمایل کرد و شدند نیروی جان بر کف حسین قجه ای 📚کتاب الان وقت استراحت نیست، نوشته احمد مدحی،نشر ستارگان درخشان. نوبت چاپ: سوم-۱۳۹۲ صفحه ۷۴ و ۷۸ #سیره_شهدا #شهید_حسین_قجه‌ای #عکس‌نوشته_حسنا 🆔 @masare_ir

✨بخشندگی و گذشت 💠شوهر باید قادر باشد با کمال صبر و آرامش با مشکلات کوچک و اختلاف‌ها با همسرش برخورد کند. نباید به تندی و عصبانیت واکنش نشان دهد. به جای انتقاد آشکار، نظرات خود را با ملایمت بیان کند. #ایستگاه_فکر 🆔 @masare_ir

🚫 هر بار جذابیتی که برای نامحرم ایجاد می‌کنید؛ انرژیِ منفی ایجاد شده در درون شما از قلب محارم‌تان دورتان می‌کند! #ایستگاه_فکر 🆔 @masare_ir

💠قدس نقطه ی اتصال تمام آزادگان جهان است... 🌾بزودی انتقام نسل کشی را از دودمانشان خواهیم گرفت. 💠لشکر خدا پیروز است. #تلنگر به قلم ریحانه الحسین عکس نوشته حسنا 🆔 @masare_ir

✨دوازده خلبان در برابر سه لشکر مکانیزه ارتش بعث 💠روز اول جنگ ۱۲ نفره اعزام شدیم به پادگان ابوذر. دیدیم که سه لشکر زرهی دشمن به سمت سرپل ذهاب بدون هیچ مانعی در حال حرکت بودند. وقتی رسیدیم، شهید شیرودی به فرمانده پادگان گفت: «ما همگی آماده عملیات هستیم. اگر کاری نکنیم صدام همانطور که گفته سه روزه ایران رو می گیره.» 💠فرمانده گفت: «بنی صدر دستور تخلیه تجهیزات، انهدام مهمات و عقب نشینی را صادر کردند. از دستور فرمانده کل قوا که نمیشه تخلف کرد» اکبر فریاد زد: «یعنی چی؟ هنوز یه گلوله به سمت این پادگان شلیک نشده، میخواهید انبار مهمات منفجر کنید، خائن ها! میگذارند تا بعثی ها بیان و زن و بچه ما رو ببرن. به خدا! اگر کسی بخواد برای عقب نشینی پرواز کنه، خودم با تیر می زنمش». همگی عزم بر مبارزه داشتیم، تعدادی نیروی نفوذی هم بودند که در بالگردها دستکاری می کردند تا قدرت شلیک نداشته باشند. با عقب نشینی نیروها،‌ نفوذی‌ها هم از ما جدا شدند. چند نفر از فنی‌ها پای کار ماندند و پروازها شروع شد. آن قدر، تانک و نفرات را می زدیم تا سوخت و مهمات‌مان تمام می شد، وقتی به پادگان بر می گشتیم، بدون اینکه پیاده شویم، سوخت و مهمات می گرفتیم و حرکت می کردیم. 🔹هر سه لشکر دشمن را وادار به عقب نشینی کردیم. تانک‌های خودی، با دیدن اوضاع، مصمم به صحنه نبرد بازگشتند. غروب همه نیروها از پادگان فرار کرده بودند. شهید شیرودی در یک مصاحبه گفت: «آن شب بعد از شکار بیش از ۴۸ تانک که دشمن وادار به عقب نشینی شد، در پادگان،‌ خلبان‌ها چیزی برای خوردن نداشتند.» 🔺راوی خلبان میرزایی #سیره_شهدا #شهید_شیرودی عکس‌نوشته حسنا 🆔 @masare_ir