#مبعث
#حضرت_محمد_صلواتاللهعلیه
این بار آمدم ز دل و جان بخوانمت
پر شور آمدم که فراوان بخوانمت
از جای جای سوره ی انسان بخوانمت
رخصت بده طراوت باران بخوانمت
یا ایّها الرسول سر و جان فدای تو
این خسته ی غریب بیابان فدای تو
من آمدم شکوه سراسر بخوانمت
این بار آمدم که مکرر بخوانمت
عیبم نکن قیامت دیگر بخوانمت
با حشر و دهر و واقعه، محشر بخوانمت
تا کور گردد آن که نبیند شکوه تو
اسلام این تمامت فتح الفتوح تو
وقتش رسیده آسمان نورانی ات شود
دریا به جوش آید و طوفانی ات شود
افتد حرا به لكنت و حیرانی ات شود
عالم سزاست یكسره ارزانی ات شود
باید برای گفتن نامت وضو گرفت
نام تو برده ایم و دهان عطر «او» گرفت
حالا تمام عرش خدا زیر پای توست
جبریل محو قامت و قدّ رسای توست
با خنده ای زمین و زمان مبتلای توست
هفت آسمان برای تو و «هل اتی»ی توست
با آن زبان ناز بخوان با امین وحی
لختی بخند روی جهان، نازنین وحی!
جبریل كرده با كلماتش منوّرت
آورده كهكشان خدا را برابرت
روحی دمیده در تو و كرده ست محشرت
دیدند یك نظر همه آن جا «پیمبر»ت
پیغمبری كه كون و مكان پرده دار اوست
حقّا كه آسمان و زمین بر مدار اوست
حالا زمان آن شده تا افسرت دهند
از چشمه سار نور خدا ساغرت دهند
عنوان ناب آخرین پیغمبرت دهند
آن گاه با عنایت او كوثرت دهند
یعنی جمال حضرت جان است فاطمه
دیباچه ی فروغ جهان است فاطمه
#علی_کفشگر
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#مبعث
#حضرت_محمد_صلواتاللهعلیها
وصف تو را خدا به بیانی رسا نوشت
روز ازل به یمن شما « هَل اَتی » نوشت
زیباترین قصیده ی خلقت کلید خورد
آن جا که استعاره ی چشم تو را نوشت
هفت آسمان خلاصه ی « وَالشّمس » روی توست
دیباچه ی فروغ تو را « والضّحی » نوشت
وقتی که در جهان به تجلّی در آمدی
اسرار « یا» و «سین » تو را در خفا نوشت
منظور خلقتی و خداوند از ابتدا
نام تو را به دفتر خود مبتدا نوشت
آن گاه آیه آیه تو را منتشر نمود
تشریح انبعاث تو را در حرا نوشت
نوری شد و تمام تو را در خودش سرود
در «نَجم » و «دَهر » و «نور » و « دُخان » بر ملا نوشت
آن قدر خوب و پاک و زلالی که دست حق
یک پرده از مقام تورا در «کسا» نوشت
محمودِ آفرینش و اسم تو را خدا
در هر کجا نوشت یقیناً به جا نوشت
شرح تو را خدا به بیانی دگر نوشت
تو خوبِ خوب بودی و او خوب تر نوشت
#علی_کفشگر
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع_علیهمالسلام
#امام_حسن_علیهالسلام
غریب کیست کسی که حرم نداشته باشد..
کریم باشد و باب الکرم نداشته باشد
نه گنبدی و نه گلدسته ای نه نور چراغی
ز کعبه مرقد او هیچ کم نداشته باشد
عزیزِ فاطمه باب المراد اول و آخر..
که گفته نوکر و زوّار هم نداشته باشد؟؟
پدر علی، اسدالله ،ذوالفقارِ خداوند
کجا پسر دم تیغی دودم نداشته باشد
بدان که صلح حسن تیغ تیز کرب و بلا بود
به مصلحت بوَد آن تیغ دم نداشته باشد
کسی که نزد خدایش حریم داشته باشد
ولی به خانه زنی محترم نداشته باشد
چه پیش آمده،مردی درون خانه ی خود هم..
غریب کشته شود،،متهم نداشته باشد.
.
کجاست شاعری از غربت امام بنالد
جسارت است که او محتشم نداشته باشد
تمام عرش خدا پر زِ داغ غربت او شد
نخواه فاطمه هم قدّ خم نداشته باشد..
شکست قافیه در غربت امام عزیزی،،
که دور مرقدِ خود سینه زن نداشته باشد
#علی_کفشگر
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
مرد آن نیست که از غرّش طوفان بگریزد
مرد آن نیست که حیران و هراسان بگریزد
مرد آن نیست که از باد مخالف بهراسد
یا ز امواج ِ بلا خیز ، پریشان بگریزد
تا عصا در کفِ موساست چه بیم از خطر موج
به کجا سامریِ بی سر و سامان بگریزد
حیف باشد که یلی خوف و خطر را نپذیرد
یا که چون شیر و پلنگی ز غم جان بگریزد
ننگ او باد همان عافیت اندیشِ سبک مغز
از غمِ نان چو لئیمان و چو دونان بگریزد
مرد آن نیست که در معرکه چون دیپلماتی
بهراسد ز شغالی و ز میدان بگریزد
ننگ باد آن که ز بی غیرتی و خفّت و خواری
از کُنام وطن از دامن ایران بگریزد
حیفِ او نیست ز دریوزه گی و ذلّت و پستی
چون شغالِ گَری از بیشه ی شیران بگریزد
تربت پاک وطن سجده گه شیردلان است
حیف باشد کسی از خاک شهیدان بگریزد
ما همانیم همان نسلِ به جا مانده ز سلمان
حیف باشد کسی از کشور سلمان بگریزد
#علی_کفشگر
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#دهه_کرامت
#حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها
وقت است زبانوی کرامت بنویسم
چون زائر در حال زیارت بنویسم
بر جامعه شرحی به روایت بنویسم
باخط شکسته دو سه رکعت بنویسم
دیباچه ی وصف کرمش نور علی نور
تحریر صفای حرمش نور علی نور
در آینه اش لولو و مرجان متصور
آیات خوش سوره ی انسان متصور
در صحن عتیقش گل و ریحان متصور
هر جا نگری شاه خراسان متصور
قم گشته بهشتی که خدا در نظرش بود
در دفتر معراج پیمبر خبرش بود
تو نور زلالی که خدا هدیه نموده ست
آن سوره ی والشمس تو را هدیه نموده ست
از دامن صدیقه به ما هدیه نموده ست
الحق که خداوند به جا هدیه نموده ست
مائیم و دل ودسته گل روی تو بانو
مدهوش تو و ضامن آهوی تو بانو
بگذار تو را روح مناجات بخوانیم
از مصحف اندیشه ات آیات بخوانیم
انبوه احادیث و روایات بخوانیم
مادر نشده عمه ی سادات بخوانیم
ای از کرم و لطف تو دریا متصور
با نام تو شد حضرت زهرا متصور
هستیم چنان از خم کوثر متنعم
بر سفره ی سادات سراسر متنعم
هر دم ز عنایات برادر متنعم
بر خوان کریمانه ی خواهر متنعم
از مادری فاطمه سرشار حضوریم
ما از کرم مادرمان مست غروریم
از یمن شما شهر معطر شده بانو
از آیه ی روی تو منور شده بانو
فیضیه پر از روح مطهر شده بانو
سرشار گل تازه ی قمصر شده بانو
تو آینه ی روشنی از کوثری ای عشق
سر تا به قدم فاطمه ی دیگری ای عشق
#علی_کفشگر
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#دهه_کرامت
#امام_رضا_علیهالسلام
وقت آن است خداوند مدد فرماید
به بیانم مددی بیش ز حد فرماید
مدد از حضرت جبریل فراوان برسد
واژه ها در طبق لولو و مرجان برسد
کلماتی چو گل و لاله و ریحان آید
پای این شعر خدایا به خراسان برسد
وقت آن است خداوند به امداد آید
بازهم نامه ی موری به سلیمان برسد
دست تقدیر فراهم شود ان شاءا..
تا سلامِ منِ دل خسته به سلطان برسد
بروم با پرِ جبریل به جایی که مپرس
و شوم زائر آن صحن و سرایی که مپرس
عرشِ هفتم شده آن بارگهِ زیبایش
خلدِ هشتم شده با آینه کاری هایش
زائر صحن وسرایی که ملک دربانش
آستانی که سماوات بلاگردانش
حرمی را که ملک خادم باب الکرمش
حضرت ضامن آهو که شده سلطانش
آستانی که رواقش شده بازار بهشت
فقرای همه عالم شده بازرگانش
السلام ای علم افراشته بر کشور ما
هشتمین نورخدا،حضرتِ تاج سر ما
عرشیان آمده از بهرِ مبارک بادت
صف کشیدند درآن مسجد گوهرشادت
جملگی معتکف صحن و سرایت آقا
متوسل شده بر پنجره ی فولادت
همه با دفتری از عشق فراآمده اند
و به تحریر مقامات شما آمده اند
که سرایند شما را به صفات دگری
وصفتان را به بیان و کلمات دگری
واژه ی وصف تو باید که معطر باشد
آیه در آینه قرآنِ مصور باشد
روحی از نفخه ی یاسین پیمبر باشد
هل اتیٰ باشد و تفسیر ز کوثر باشد
بهر توصیف تو از عرش قلم آوردند
همه ی جن و بشر یکسره کم آوردند
از مقامات شما درّ و گهر میریزد
جبرئیل است که می خواند و پر می ریزد
السلام ای حرمت قبله ی آمالْ مرا
عشقت از روز ازل داد پرو بال مرا
چون کبوتر شدن اقبال دگر میخواهد
نوکری حرمت حال دگر می خواهد
با نگاهِ تو بود نوکر اگر نوکر شد
و به درگاه خداوند مقرب تر شد
آمدم در حرمت نغمه سرایی بکنم
پرِ بغض آمده ام عقده گشایی بکنم
آمدم مشهدتان باز گدایی بکنم
و گدایی بکنم تا که صفایی بکنم
پادشاهی کن و این بار گدا را بپذیر
در حریم خودت این بی سر و پا را بپذیر...
#علی_کفشگر
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#تزويج_حضرت_زهرا_و_اميرالمومنين
فاطمه ای غزل سرود علی
ای تمامی تارو پود علی
ای وجود تو شد وجود علی
ذکر نام تو شد سجود علی
از تو نازل شده ست این برکات
بر جمال تو و علی صلوات
فاطمه مادر دو عیسا تو
راضیه انسیه و حورا تو
کوثر و انفطار و طاها تو
عرش چون صفحه و الفبا تو
چون خداوند از تو خرسند است
به تماشایت آرزومند است
فاطمه از فرشته بهتر تو
ماهمه ذره ایم و گوهر تو
ابتر آنها شدند و کوثر تو
چون که بالاتری و بهتر تو
مادر آسمانی سادات
بر جمال تو و علی صلوات
یاعلی تو قرار فاطمه ای
تو که دارو ندار فاطمه ای
تو زِ ایل و تبار فاطمه ای
همه ی اقتدار فاطمه ای
حضرت ذوالفقار یا حیدر
شرح لیل النهار یا حیدر
نام تو شد صفای بسم الله
هدیه ای که برای بسم الله____
بگذارم کجای بسم الله
نقطه ی تحت بای بسم الله
ای تو شعر مصور قرآن
قل هوالله دیگر قرآن
ما همه تشنه و تو دریایی
ما همه قنبر و تو مولایی
چه قدر بر تو آید آقایی
که چه زیبایی و شکیبایی
همه ی ممکنات یا حیدر
شرح والعادیات یا حیدر
بهر قرآن خط و الفبایی
بر تو زیبد تمام زیبایی
این همه روشنی و بینایی
مرحبااین همه مسیحایی
جز علی کیست رهبرم باشد
دست پر مهر او سرم باشد
بر تو زیبد که منجلی بشوی
روز خندق عجب یلی بشوی
تو فقط لایقی علی بشوی
روی دست نبی ولی بشوی
که خدا به تو افتخار کند
عالمی را به تو دچار کند
من چگونه تو را بشر خوانم
بگذار از تو بیشتر خوانم
چون پیمبر تو را پدر خوانم
بر تو والشمس و والقمر خوانم
برتر و بهتری و بالا تو
همه لا گشته اند و الّا تو
چون خدا خواست مظهرش باشی
در کنار پیمبرش باشی
در اُحُد یار و یاورش باشی
تا بمانی و حیدرش باشی
چون پیمبر نشست با حیدر
صد و ده بار گفته یا حیدر
چون که سالار و میر لشکر او
چون علمدار بدر و خیبر او
اسدالله او و حیدر او
معنی کامل برادر او
ذوالفقار دو دم به دست علی ست
پس خداوند نیز مست علی ست
کاش من نیز نوکرت باشم
بر درخانه قنبرت باشم
چون غلامان دیگرت باشم
سالها سائل درت باشم
نوکری را به این و آن ندهند
هرکسی را که این نشان ندهند
بگذارید اعتراف کنم
قلم خویش را غلاف کنم
بروم با خودم مصاف کنم
صدو ده سال اعتکاف کنم
من چگونه تورا بشر خوانم
بر تو والشمس و والقمر خوانم..
آن قَدَر هست دلربا حیدر
وه چه زیبا و باصفا حیدر
همه ی فکر وذکر ما حیدر
ابتدا حیدر انتها حیدر
من که باشم همان غلام درش
جان به قربان یازده پسرش
یازده آفتاب یزدانی
یازده ماهتاب نورانی
همه ربّانی اند و روحانی
همه عمرانی اند و سبحانی
همه دارند از خدا وجنات
برجمال و کمالشان صلوات
کلّهم نور و کلّهم کوثر
کلّهم ماه و کلّهم سرور
جمله از نسل پاک پیغمبر
کلّهم فاطمه همه حیدر
جان به قربان یازده زهرا
جان به قربان یازده مولا
یازده آفتاب لم یزلی
یازده رهبر و امام و ولی
یازده ذوالفقار بی بدلی
یازده فاطمه شدند و علی
بارک الله بر این همه حسنات
بر جمال محمدی صلوات
#على_كفشگر
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
#امام_حسین_علیهالسلام
به دیدار شما خوش می دوانم جان و سر در خون
برای جبرئيل آماده می سازم خبر در خون
چنان سازم خبر تا جبرئيل از آسمان آید
کشاند با دو چشم اشکبارش بال و پر در خون
من از اندوه زهرا و علی دارم خبرهایی
تماشا کرده ام در کودکی دیوار و در ، در خون
تماشا کرده ام یک صبح در محراب ابرویش
به چشم خویشتن در سجده ای شق القمر در خون
به چشم خویش دیدم ناله ی مرد غریبی را
برادر را ، میان خانه اش تنها ، جگر در خون
به استقبال من در کربلا آیند خنجرها
زمان بدرقه من هستم و تیغی دوسر در خون
به عشقت آمدم تا تیغها در بر بگیرندم
به عشقت می شوم هر لحظه مفقودالاثر در خون
چنان می غلتم و می غلتم و ... تا خوش ترت آید
به همراه برادرزاده ی خود بیشتر در خون
صدای ناله ی ادرک اخا از سوی شط آید
ابالفضلی نشسته در شریعه تا کمر در خون
به پاسخ گویی اش در هودجی زهرا فرود آمد
نشسته در کنارش مادرم با چشم تر در خون
خداوندا ! تمام آیه های آتشینت را تلاوت می نمایم با گلویی شعله ور در خون
هلا ای نیزه دار کاروان آهسته تر تا من
بغلتم با تنِ صدپاره یک بار دگر در خون
#علی_کفشگر
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14
یا رسول الله (ص)
این بار آمدم ز دل و جان بخوانمت
پر شور آمدم که فراوان بخوانمت
از جای جای سوره ی انسان بخوانمت
رخصت بده طراوت باران بخوانمت
یا ایّها الرسول سر و جان فدای تو
این خسته ی غریب بیابان فدای تو
من آمدم شکوه سراسر بخوانمت
این بار آمدم که مکرر بخوانمت
عیبم نکن قیامت دیگر بخوانمت
با حشر و دهر و واقعه، محشر بخوانمت
تا کور گردد آن که نبیند شکوه تو
اسلام این تمامت فتح الفتوح تو
حالا تمام عرش خدا زیر پای توست
جبریل محو قامت و قدّ رسای توست
با خنده ای زمین و زمان مبتلای توست
هفت آسمان برای تو و «هل اتی»ی توست
با آن زبان ناز بخوان با امین وحی
لختی بخند روی جهان، نازنین وحی!
جبریل كرده با كلماتش منوّرت
آورده كهكشان خدا را برابرت
روحی دمیده در تو و كرده ست محشرت
دیدند یك نظر همه آن جا «پیمبر»ت
پیغمبری كه كون و مكان پرده دار اوست
حقّا كه آسمان و زمین بر مدار اوست
از بهرت آفریده خداوند گوهری
درّ گران بهایی و دردانه همسری
از آسیه و مریم و هاجر مصوّری
مستوره ی عفافی و روح مطهّری
اصلاً خدا به شکل ملک آفریده اش
مهر تو خورده است به پهنای دیده اش
او لایق است مادر کوثر بخوانمش
از حوریان سزاست که بهتر بخوانمش
با مادر مسیح برابر بخوانمش
رخصت چنان بده که فراتر بخوانمش
تا دیده نور روی تورا در مقابلش
پر گشت از تو شعب ابی طالب دلش
حالا زمان آن شده تا افسرت دهند
از چشمه سار نور خدا ساغرت دهند
عنوان ناب آخرین پیغمبرت دهند
آن گاه با عنایت او كوثرت دهند
یعنی جمال حضرت جان است فاطمه
دیباچه ی فروغ جهان است فاطمه
#علی_کفشگر
#مبعث
#پیامبر
#مشام
مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام مازندران
کانال حفظ و نشر آثار شاعران آئینی مازندران
https://eitaa.com/masham14