هدایت شده از سیدمهدی حسینی رکن آبادی
#شعرخوببههمهدیهدهیم
سین هشتم
هفتسین، هفت بند دلتنگی
نذر کردم برای سال جدید
کاشکی عاقبت به خیر شوم
مثل پاییز که رسید به عید
سیب را از جزیرۀ مجنون
سبزه را از طلاییه چیدم
در خیالات خود، دم نوروز
داشتم باز سفره میچیدم
قاب عکس کنار آیینه
حرف میزد، کمی دقیق شدم
آینه گفت: پیرتر شدهای
عکس میگفت: بیرفیق شدم
عکس و آیینه زل زدند به من
چشمهایم پر از شکایت بود
در دل قاب و آینه، چشمم
دربهدر، در پی شهادت بود
ماهی کوچکی که از دریا
در دل تَنگ تُنگ مانده منم
او که با یاد دوستان خود را
پای این هفتسین کشانده منم
یاد آن سفرههای ساده به خیر
چفیهها خالی از تجمل بود
تیر و ترکش اگرچه میخوردیم
زخمها قابل تحمل بود
هفتسین دلم پر از درد است
از علی التیام میخواهم
سین هشتم سلام بر شهدا
«من علیک السلام میخواهم»
✍🏻 #داود_رحیمی
🏷 #دفاع_مقدس | #شهدا | #سال_نو
یاد خاطره شهدای عملیات والفجر ۱۰ گرامی باد.
یاد آن روزهای خوب بخیر.... سال ۱۳۶۷ را با همسنگرانی آغاز کردیم که به «احسن الحال» رسیدند.
نام و یاد و خاطراتشان تا همیشه، چراغ راهمان باد.
🇮🇷 @Shere_Enghelab
ميان خاک سر از آسمان در آورديم
چقدر قمري بي آشيان در آورديم
وجب وجب تن اين خاک مرده را کنديم
چقدر خاطره ي نيمه جان در آورديم
چقدر چفيه و پوتين و مهر و انگشتر
چقدر آينه و شمعدان در آورديم
لبان سوخته ات را شبانه از دل خاک
درست موسم خرما پزان در آورديم
به زير خاک به خاکستري رضا بوديم
عجيب بود که آتشفشان در آورديم
به حيرتيم که اي خاک پير با برکت
چقدر از دل سنگت جوان در آورديم
چقدر خيره به دنبال ارغوان گشتيم
زخاک تيره ولي استخوان در آورديم
شما حماسه سروديد و ما به نام شما
فقط ترانه سروديم - نان در آورديم -
براي اين که بگوييم با شما بوديم
چقدر از خودمان داستان در آورديم
به بازي اش نگرفتند و ما چه بازي ها
براي اين سر بي خانمان در آورديم
و آب هاي جهان تا از آسياب افتاد
قلم به دست شديم و زبان در آورديم
#سعید_بیابانکی
#دفاع_مقدس
#شهدا
🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase
شهادت میتواند مرگ در راه وطن باشد
شهادت میتواند خلوتی با خویشتن باشد
شهادت میتواند در نفاق خنجری از پشت
شهادت میتواند در مصافی تن به تن باشد
شهادت میتواند ساده مثل عاشقی کردن
شهادت میتواند سخت مثل سوختن باشد
شهادت میتواند خستگیهای پرستاری
کنار بستر بیماری یک پیرزن باشد
که میداند؟ شهادت در مرام عاشقان شاید
به بیپیراهنی پوشاندن یک پیرهن باشد
شهید کربلای چند لبخند تو خواهم شد
تو لبخندی بزن، شاید شهادت سهم من باشد
#مهدی_جهاندار
#دفاع_مقدس
#شهادت
shereheyat.ir
🇮🇷 مشقحماسه
https://eitaa.com/mashghehemase
سین هشتم
هفتسین، هفت بند دلتنگی
نذر کردم برای سال جدید
کاشکی عاقبت به خیر شوم
مثل پاییز که رسید به عید
سیب را از جزیرۀ مجنون
سبزه را از طلاییه چیدم
در خیالات خود، دم نوروز
داشتم باز سفره میچیدم
قاب عکس کنار آیینه
حرف میزد، کمی دقیق شدم
آینه گفت: پیرتر شدهای
عکس میگفت: بیرفیق شدم
عکس و آیینه زل زدند به من
چشمهایم پر از شکایت بود
در دل قاب و آینه، چشمم
دربهدر، در پی شهادت بود
ماهی کوچکی که از دریا
در دل تَنگ تُنگ مانده منم
او که با یاد دوستان خود را
پای این هفتسین کشانده منم
یاد آن سفرههای ساده به خیر
چفیهها خالی از تجمل بود
تیر و ترکش اگرچه میخوردیم
زخمها قابل تحمل بود
هفتسین دلم پر از درد است
از علی التیام میخواهم
سین هشتم سلام بر شهدا
«من علیک السلام میخواهم»
✍🏻 #داود_رحیمی
🏷 #دفاع_مقدس | #شهدا | #آغاز_سال
🇮🇷 @Shere_Enghelab