#جامعه_صراطالمستقیمی
در روز اربعین که اصل وصل راهپیمایان است، وقت طرح سوالی است که در پایان یادداشت اخیر پایش را به میان کشیدم: چگونه راه بپیماییم تا هجرت از من" به "ما" صورت پذیرد؟
خوب که دقت کنیم اقتضائات مسیر و مشایه خودبهخود از "من"های منفرد "ما" میسازد. این خاصیت راه و رهروانی است با یک مقصد و مقصود. لذا پاسخ روشن است. میان "من" تا "ما" شدن، یک واسطه وجود دارد. همانی که من و تو برای خاطر او، پا به طریق میگذاریم. یعنی امام. یعنی صراط و یعنی مقصود.
آن کس که قطرهها را دریا میکند و تکثرها را وحدت میبخشد و مقطعات را معنا میدهد، امام است.
من و تو برای "ما" شدن به پیوندی نیاز داریم که امام آن را در اختیار میگذارد. از این رو وَلایت(به فتح واو) را به معنای قرابت و محبت گرفتهاند که همان پیوند میان من و تو برای "ما" شدن است. بهانهی این محبت هم، حُب و مودت به امام است که فرمود: قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ (شوری/۲۳)
ما برای حسین به هم محبت میکنیم و به یکدیگر نزدیک میشویم. مجتمع میشویم و اجتماع میسازیم.
اما این وَلایت باید به وِلایت برسد. یعنی تشکیل شبکهی ارتباطات ولایی با مرکزیت امام و ولیّ.
به بیان دیگر وَلایت مصدر و وِلایت اسم مصدر است. چنانچه وضوی مصدری یعنی شستوشو و وضوی اسم مصدری یعنی عملی که حاصل و نتیجهی شستوشوی برخی اعضای بدن به شکلی ویژه است.
وَلایت مصدری هم باید به وِلایت اسم مصدری برسد؛ به یک نتیجه که از مجموعهی پیوندهای ولایی حاصل میشود.
از این رو راه را باید طوری پیمود که "ما" حاصل شود اما نه هر "ما"یی. اجتماعی از هویتهای فردی که به وِلایت برسد. یعنی شبکهای از روابط ولایی با محوریت حکم و حکومت امام. اینگونه جامعهای پدید میآید که میشود با اقتباس از آیات و روایات به آن گفت جامعهی "صراطالمستقیمی". اربعین تمرین ساخت چنین جامعه و ره پیمودن در چنین طریقی است. آن هم به شکل دائمی، نه موقت!
همانگونه که وِلایت بدون وَلایت پدید نمیآید، وَلایت نرسیده به وِلایت هم ابتر و ناقص است. چنانچه برای وضو ناگزیریم از شستوشو، ولی هر شستوشویی هم وضو نیست. پس میشود در طریق مشایه بود ولی به صراط مستقیم نرفت. میشود در مسیر به سختی افتاد و خدمت هم کرد ولی ثمرهی آن را طاغوت ببرد نه اولی الامر.
#سید_میثم
#اربعین
@Masihane