eitaa logo
مسیر فقاهت
2.3هزار دنبال‌کننده
216 عکس
11 ویدیو
37 فایل
🔸 کانال مسیر فقاهت محلی برای #تامل پیرامون داده های فقهی _اصولی و ارائه نکات کاربردی در مسیر فقاهت ✍️صادقی/دانش پژوه فقه و اصول مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) قم 💠نقل مطالب فقط با #ذکر_منبع💠 شناسه ادمین ( @Masirefeghahat ) 🌱تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی(رحمة الله علیه) 💢صحة الاستدلال بقضیة فی واقعة💢 🔸جواز حکم بمجرد نکول : 🔺وقد استدل لهذا القول أيضا بوجوه: الأول: رواية حماد عن محمد بن مسلم قال: سألت أبا عبد الله عليه السلام عن الأخرس كيف يحلف؟(فأجابه في حديث طويل) أن أمير المؤمنين عليه السلام كتب له اليمين، وغسلها، وأمره بشربها فامتنع فألزمه بالدين. 🔻وقد أورد على الإستدلال بها بوجوه: أحدها: إنها قضية في واقعة. وفيه: أنه يتم إذا لم تكن نقل القضية مسبوقاً بالسؤال عن الإمام عليه السلام. 🔹برای این قول به وجوهی استدلال شده است: • اول : روایت حماد از محمد بن مسلم از امام صادق(علیه السلام) 🔘بر این استدلال ایراداتی وارد شده است،یکی از آنها این است که این روایت قضیه ای در یک واقعه بوده و نمیتوان حکم را تعمیم داد. جواب از این اشکال این است که این سخن زمانی صحیح است که نقل قضیه از سوی امام مسبوق به سوال نباشد 📚ثلاث رسائل فقهية للشيخ لطف الله الصافي الگلپايگاني،الرسالة الأولى في حكم نكول المدعى عليه عن اليمين والرد ص٢٥ 🆔@masire_feghahat
🔰مرحوم آیت الله العظمی میرزاهاشم آملی(رحمة الله علیه)
🔰شیوه تدریس مرحوم ایت الله آملی(رحمه الله) 🔻حاج شیخ محمد علی اسماعیل پور که یکی از قدیمیترین شاگردان استاد به شمار می رود درباره چگونگی درس مرحوم آیت الله آملی می فرماید: 🔸نظر به اینکه استاد ، اصولی بسیار ماهری بودند، درس فقه ایشان مشحون از تحقیقات اصولی بوده و نظر خود را با ذکر تحقیقات اعاظم علمای پیشین و معاصر خود ذکر می نمودند. 🔹ایشان هر وقت وارد مطلبی شده و بحثی را آغاز می کردند، آن مطلب را از همان اول بیان می کردند و تا آخر هم بروی آن مبنا ایستادگی کرده و ادله مخالفین را به نقد می کشید 🔸 معظم له در تدریس خود را نقل می کرد و اگر از بزرگان مطلبی بیان می کرد بیشتر برای نقد و بررسی بود 🔹آقا خودشان را مقید کرده بودند که قبل از تدریس حتما درس را مطالعه و یادداشت نموده و دفترچه ای داشتند که بحثها را در آن تنظیم کرده و بعد به جلسه درس تشریف می آوردند 🔸ایشان به ساعت شروع و اتمام درس بسیار مقید بودند و حتی برای محظورات شاگردان ، زمان درس را تغییر نمی دادند و به رفع اشکالات شاگردان نیز اهتمام میورزیدند و همیشه پیش از درس و نیز پس از پایان درس مدتی وقت خویش را صرف رفع اشکالات طلاب می کردند 🔹ایشان خود را در فقه و اصول کردند و هر چه داشتند در قالب این دو علم پیاده کردند. معظم له همیشه تأکید داشتند که روی فقه و فقاهت - که مبنای اسلام و مرکز ثقل علوم اهل بیت است- کار کنید 🔸درس ایشان به کار بسیار و مطالعه و مباحثه جدی نیاز داشت، اگر کسی بدون مطالعه قبلی و مباحثه در درس حاضر میشد از عهده مطلب بر نمی آمد 🔹 ایشان مطالب بسیاری را در درس بازگو می کردند و از عهده تمام اشکالات فقها بر می آمدند 🔸در درس اصولشان به غیر از آراء اساتید خویش، از مبانی حضرات آیات: مرحوم سید محمد فشارکی، ابوالمجد شیخ محمد حسین اصفهانی نیز یاد می کرد. 🔹از آنجا که درس اصول معظم له به مرتبط می شد بهتر از عهده بر می آمدند. مثلا: در بحث طلب و اراده، جبر و اختیار و قاعده «الواحد لا يصدر عنه الا الواحد» بسیار جالب بحث می نمودند. درس ایشان يك درس اصولی و فلسفی بود. 🔸فكر اصولی ایشان دقیق و عمیق و عالی و درس فقهشان نیز مبتنی بر مبنای اصولی همراه با بود. 📚مجله نور علم،شماره۵۲ 🆔@masire_feghahat نقل مطلب صرفابالینک کانال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰{بخش چهارم} 💢وجوه صحیح اجزاء💢 1⃣سیره متشرعه 🔸در موارد تقلید، سيره متشرعه بر إجزاء است؛ زیرا در اذهان متشرعه اعاده و قضاء بعد از تغير اجتهاد مرتکز است 🔹 شاهد آن هم این است که در آنها نگرانی نسبت به انتخاب مجتهد و احتمال اعاده وقضا با تغییر فتوای مجتهد یا تغییر مجتهد وجود ندارد و آن هم این است که مقلدین نوعا نسبت به این موارد را رعایت نمی کند 🆔@masire_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رجال 2 21.6.1400_1.mp3
28.26M
🔰استاد (زیدعزه) 🔸کلاس رجال جلسه دوم 🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) ۱۴۰۰/۶/۲۱ 🆔@masire_feghahat
🔰دو نکته در اجتهاد 🔸اجتهاد در کلمات متأخرین مثل شیخ بهائی تعریف شده به « یقتدر بها علی استنباط الحکم الشرعی الفرعی» یا محقق حلی فرموده اند«الاجتهاد فی عرف الفقهاء فی استخراج الاحکام الشرعیة» 🔹در این تعاریف دو نکته بایستی مطمح نظر قرار بگیرد : 1️⃣تعریف اجتهاد به ملکه می کند با تعریف اجتهاد به استفراغ وسع یا بذل جُهد چراکه است کسی ملکه استنباط داشته باشد ولکن حتی یک حکم شرعی را هم استنباط بالفعل نکرده باشد و بذل جُهدی هم انجام نداده باشد 🔻ولی اجتهاد به معنای قوه و ملکه استنباط هیچ حکم شرعی نیست البته مشهور قائل هستند که ثمره اش این است که فتوای فقیه دیگر در حق این شخصی که قدرت بر استنباط دارد ولذا می گویند یحرم علیه التقلید. اما احکام دیگر مانند جواز افتاء یا جواز قضاء بر وجود ملکه استنباط مترتب نیست زیرا اینها مترتب بر عنوان میباشد 2️⃣تعریفی که مرحوم محقق از اجتهاد ارائه داده است همانطور که صاحب کفایه نیز متذکر شده است نیست زیرا ما به دنبال ظن به حکم شرعی نیستیم بلکه آنچه که مهم است بر حکم شرعی میباشد لذا انسب بود که گغته شود استفراغ الوسع فی تحصیل الحجه علی الحکم الشرعی تا دیگر اخباری ها نزاع نکنند که این نوع اجتهاد ظنی صحیح نمیباشد زیرا اخباری با تحصیل حجت بر حکم شرعی مشکلی ندارد البته ممکن است موردی را اخباری حجت بر حکم شرعی نداند اما اصولی بداند یا بالعکس کما اینکه فی مابین خود اصولیون هم در مصادیق حجت اختلاف است مانند اختلاف در استصحاب در شبهات حکمیه که برخی حجت میدانند و برخی حجت نمیدانند اما علی ای حال کبرای استفراغ وسع در تحصیل حجت بر حکم شرعی سالم است 🆔@masire_feghahat
استاد شهیدی، نکاح معاطاتی.mp3
777.1K
🔰استاد (زیدعزه) 🔸توضیحات استاد شهیدی پور _استاد درس خارج حوزه علمیه قم_درباره فتوای منسوب به مرحوم امام در رابطه با 🆔@masire_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰مباحثه شهید ثالث(ره) با میرزامحمدتنکابنی(ره) در رابطه با عبادت صبی ◾️مرحوم میرزا محمدتنکابنی نقل میکند: 🔸روزی در کتابخانه آن جناب، مباحثه ای با شهید ثالث اتفاق افتاد و صحبت در این شد که ، شرعی است یا تمرینی و سخن به طول انجامید ● تا این که، کلام منجر به شد و آن جناب فرمودند که: تکلیف مالایطاق در جایز و واقع است؛ زیرا که مکلف به است؛ برای این که مستحب است. پس عقل به جهت جواز ترک دلالت بر قبح تکلیف به مالا يطاق ندارد ●من عرض کردم که: تکلیف به مالا يطاق، قبيح است؛ چه در مستحبات باشد و چه در واجبات؛ فلذا، اگر مولا به عبد خود بگوید که مستحب نمودم بر تو طيران به سوی آسمان را، هر آینه، عقلا او را مذمت می نمایند و این مولا را میکنند و قوه عاقله بر قبح آن حاكم و بنای عقلا بر قبح آن استقرار یافته و در عرف نیز چنین تکلیف واقع نیست 🔹شهید ثالث فرمودند که: چه می گویی در که از شارع صدور یافته و آن تکالیف از طاقت مكلفين خارج است؛ زیرا که در هر زمان که فرض کنی، مستحب است بر هر مكلف، صلوات فرستادن و همچنین تسبیح گفتن و همچنین قرآن خواندن و همچنین نماز مستحبی خواندن و هكذا الى مالا يحصى. با این که عمل آوردن همه در یک آن، خارج از طوق انسان است و مع ذالک، این تکالیف به وقوع پیوسته، برای این که جایز الترک می باشند ● من در جواب گفتم که: اوامر مستحبه، محمول بر است و استحباب، عیبی ندارد؛ پس تکلیف به مالا يطاق نخواهد بود. و ایشان ساکت شدند. و من در تمرینی بودن عبادت صبی، این مناظره را در رساله ای مفرده نوشته ام که خالی از لطافت نیست 📚قصص العلماء تنکابنی،ص۲۵ 🆔@masire_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حدیث1 استاد حسینی شیرازی 4.12.1400.mp3
23.22M
🔰 استاد (زیدعزه) 🔸جلسه اول کارگاه حدیث 🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) 🆔@masire_feghahat
🔰 {بخش دوم} 🔸انچه در ذیل بیان می شود تلخیص بیان مرحوم امام در دفاع از این نظریه است که ما قسمت هایی که از لحاظ دلالت قوت بیشتری دارند را ذکر می نماییم: 🔻ما دلّت علىٰ مطهّرية غير الماء لبعض النجاسات ●كصحيحة زرارة قال: قلت لأبي جعفر (عليه السّلام): رجل وطأ علىٰ عَذِرة، فساخت رجله فيها، أ ينقض ذلك وضوءه، و هل يجب عليه غسلها؟ فقال: «لا يغسلها إلّا أن يَقذِرها، و لكنّه يمسحها حتّى يذهب أثرها، و يصلّي ●كموثّقة الحلبي أو صحيحته قال: نزلنا في مكان بيننا و بين المسجد زقاق قذر، فدخلت علىٰ أبي عبد اللّٰه (عليه السّلام) فقال: «أين نزلتم؟» فقلت: في دار فلان. فقال: «إنّ بينكم و بين المسجد زُقاقاً قذراً» أو قلنا له: إنّ بيننا و بين المسجد زُقاقاً قذراً، فقال: «لا بأس؛ الأرض يطهّر بعضها بعضاً» ●صحّة الاستدلال بروايات تدلّ علىٰ مطهّرية الشمس ●بما دلّ علىٰ طهارة بصاق شارب الخمر ●و ما دلّ علىٰ أنّه ليس للاستنجاء حدّ إلّا النقاء ●و بموثّق غياث الدالّ علىٰ جواز غسل الدم بالبصاق ♻️مرحوم امام (ره) می فرماید همه این روایات طبق قاعده است چراکه شارع در مورد طهارت تعهد شرعی ندارد و طهارت یک به معنای نظافت است و لذا با ازاله عین نجاست حاصل می شود. به خصوص در روایت عبدالاعلی که معنا به وضوح در یافت می شود چرا که اولا ظهور روایت در این است که تنظیف به هر صورتی که واقع شود کفایت می کند و جایگزین غسل بالماء می کند 📚كتاب الطهارة (للإمام الخميني، ط - الحديثة)، ج‌۴،ص۱۲الی ۱۵ 🆔@masire_feghahat
📝بخش اول را از اینجا مطالعه کنید 🔸https://eitaa.com/masire_feghahat/248
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰{بخش پنجم} 💢وجوه صحیح اجزاء💢 2️⃣دلیل «لو کان لبان» 🔸مسأله تغییر تقلید یا اجتهاد و کشف خلاف در طرق و امارات از مسائل بسیار مورد ابتلاء است و در چنین مسائلی عدم اشتهار حکم برای بطلان آن کافی است 🔹پس شهرت نداشتن عدم اِجزاء، برای حکم به بطلان عدم اِجزاء کافی است؛ زیرا عمومیت ابتلاء، اقتضاء می‌کند که حکم موافق حق مشهور باشد و نظر مخالف حق، شاذ بماند؛ چرا که عمومیت ابتلا موجب شهرت نظر معصوم در مسأله است 🆔@masire_feghahat
تعلیقات_استاد_حسینی_بر_اسناد_أحادیث.pdf
356.1K
🔰تعلیقات استاد حسینی شیرازی بر اسناد احادیث 🆔@masire_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰عرف و استخدام {بخش اول} ⏺استخدام صعنتی ادبی و به معنای آن است که از مرجع ضمیر، یک معنا و از خود ضمیر، معنای دیگری اراده شود؛ به عنوان مثال در بیت زیر إذا نزل السماء بأرض قوم‏ رعيناه و إن كانوا غضابا مراد از «السماء» باران بوده ولی مراد از ضمیر در «رعیناه» «گیاهان» می‌باشد. 🔘همچنین نوع دیگری از استخدام در جایی است که در کلام، عامی ذکر و به دنبال آن ضمیری به صورت متصل یا منفصل آورده شود ‏که طبق قرائن خاص، این ضمیر به از افراد عام برگردد، نه به همه افراد عام؛ برای مثال، در آیه شریفه: ‌‏﴿وَالْمُطَلَّقاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوء.. . وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذلِکَ.. . ﴾؛ «و زنان طلاق داده شده، ‏باید مدت سه پاکی انتظار کشند،... و شوهرانشان اگر سر آشتی دارند، به باز آوردن آنان در این (مدت) ‏سزاوار ترند.» (بقرة آیه۲۲۸) 🔸‏در اين آيه كلمه «المطلقات» جمع داراى الف و لام است، و جمع محلى به «الف و لام» افاده مى‏ كند. ‏پس حكم به عده به مدت سه طهر براى تمام زنان مطلقه است. چه زنان مطلقه‏ اى كه طلاق آنان رجعى باشد، ‏و چه آنانى كه به طلاق بائن مطلّقه شده باشند. امّا ضمير «بعولتهنّ» شامل زنانى مى‏ گردد كه ‏گرفته باشند. زيرا در طلاق رجعى است كه حقّ تقدم در رجوع با شوهر است. 🔹بنابراين درصورتىكه ضمير ‌‏«بعولتهن» فقط به رجعيات برگردد آيا عام تخصيص خواهد خورد يا خير؟ اگر بگوييم عام تخصيص ‏مى‏ خورد در نتيجه بايد گفت آيه در مقام بيان عده زنانى است كه مطلقه به‏ طلاق رجعى هستند، برخلاف آنجايى كه معتقد به عدم تخصيص عام باشيم كه در آن صورت آيه در مقام ‏بيان عده جميع زنان مطلقه است. ♦️بعضى گويند «اصالة العموم» با «اصالة عدم الاستخدام» در تعارض‏اند. زيرا لازمه اجراى «اصل عموم» قول به ‏استخدام است، چون در آن صورت از عموم يعنى مرجع ضمير يك معنى اراده شده، و از ضمير معناى ديگر- ‏همان گونه كه لازمه «اصل عدم استخدام» تخصيص عام است و مراد از «المطلقات» همان رجعيات است. در ‏نتيجه ضمير و مرجع ضمير متحد خواهند بود. 🆔@masire_feghahat
🔰استاد (زیدعزه) ◽️فقاهت سه معنا دارد: 1️⃣دین شناسی و در دین است. اختصاص به علم به فروع ندارد. 🔸در روایت داریم الا اخبرکم بالفقیه حق الفقیه، من لم یقنط الناس من رحمة الله ولم یؤمّنهم من عذاب الله. خب این فقیه یعنی دین شناس. دین بالمعنی الاعم نه خصوص فقه مصطلح. آیه نفر هم ظاهرا همین است، لیتفقهوا فی الدین فقط تفقه مصطلح نیست. لیتفقهوا فی الدین یعنی دین شناس بشوند، چه در عقائد، چه در تفسیر و چه در فروع دین. 2️⃣علم به احکام است اعم از اجتهاد یا تقلید. 🔹اینکه امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمود: یا معشر التجار الفقه ثم المتجر، این نه یعنی اول بروید مجتهد بشوید. نه، علم به احکام فرعیه پیدا کنید ولو تقلیدا. 3️⃣علم به احکام شرعیه است از روی . که مقصود از تفقه در مصطلح فقهاء همین معنای سوم است. 🔸در تفسیر امام عسکری علیه السلام هم هست که: فأما من کان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدینه مخالفا علی هواه مطیعا لأمر مولاه فللعوام أن یقلدوه. این همان معنای سوم است. 🆔@masire_feghahat
🔰استاد سیدجواد ( زیدعزه) 💢قیاس یا اطلاق مقامی؟!💢 🔸شیخ صدوق در مواردی فضل بن شاذان را متهم به قیاس نموده و فرموده : هذا سبیل من یقیس¹ ؛ اما به نظر می رسد که استدلال فضل بن شاذان، قیاس نبوده و نوعی تمسک به است؛ البته این به معنای این نیست که در تمام آن موارد، استدلال فضل بن شاذان صحیح بوده است. 🔹توضیح مطلب این که گاهی حکمی بیان می شود که به ملازمات عرفیه، حکم دیگری از آن فهمیده می شود و شارع نیز ردعی از این ملازمه‌ی عرفی نکرده است؛ سکوت شارع و عدم تخطئه‌ی این ملازمه، کاشف از مقبولیت این امر در نزد شارع است. 🔻مثلا فرض کنید که در روایات، کیفیت غسل حیض بیان نشده است و تنها اصل وجوب آن مطرح شده است اما در مورد غسل جنابت، کیفیت آن نیز بیان شده است. در چنین شرایطی که کیفیت غسل جنابت در شریعت روشن شده و این غسل با کیفیتی که دارد، معهود است، وقتی اصل وجوب غسل حیض بیان می شود، به ملازمه‌ی عرفیه فهمیده می شود که این غسل نیز به همان کیفیت معهود در مورد غسل جنابت است و وقتی این فهم عرفی توسط شارع نمی شود، درستی آن اثبات می شود. *¹من لایحضره الفقیه ج4 ص269 🆔@masire_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رجال 3 23.6.1400_1_1.mp3
15.77M
🔰استاد (زیدعزه) 🔸کلاس رجال جلسه سوم 🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) ۱۴۰۰/۶/۲۳ 🆔@masire_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا