eitaa logo
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
245 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
106 فایل
یــــا ابـــاصـــالــح المــہـد ے ادࢪڪـنــے ارتبــاط بـا خــادم ڪـانـال: @rahimi_1363 بـا بـه إشـتــراڪـ گـذاشـٺــن لینـڪـ ڪـانـال راه ســعــادٺ،در ثـــوابــــ نـشـــر مـطـالــبـــ شــریـڪـ بــاشـیــد ۩؎ @masirsaadatee
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻ذکر بسیار مهم برای بانوان مومن مشغله‌دار 🎙حجت‌الاسلام‌فرحزاد 𝐣𝐨𝐢𝐧↠ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_ونهم 🔻 #خدا_به_زکریا_فرزند_عطا_میکند 🔹برخورد با مریم، زکریا را
📘 📖 📝 🔻 🔹حضرت زکریا بیشتر اوقات خود را به عبادت 🤲🏻حق تعالی و موعظه و اندرز بندگان خدا می گذرانید ☝️🏻تا وقتی که به دستور آن زمان فرزندش یحیی را به ⚔رساندند، 🔸زکریا از ترس😱 وی از شهر خارج شد و در یکی از باغ های🌳 اطراف پنهان گردید، به تعقیب او وارد باغ شدند. 🌳 در آنجا بود و زکریا در میان آن درخت رفته و پنهان گردید، 💂🏻‍♂ به 😈 که به صورت انسانی👤 درآمده بود به کنار آن درخت آمده و با اره آن درخت را دو نیم کرده و نیز در وسط درخت به دو نیم شد.😖 ↩️و سپس خداوند بزرگ برای ⚔ خبیث‌ترین مردم😈 را بر سر آنها مسلط کرد و از آنها را به انتقام ریختن خون پاک آن دو پیغمبر بزرگوار به دیار نابودی فرستاد. 🔸جنازه آن بزرگوار در دفن شد و قبر آن حضرت در آنجا است. 😈ابلیس در آن روزها در خانه‌های بنی‌اسرائیل رفت و آمد میکرد و در مورد تهمت هایی روا میداشت.😟 ☝️🏻و پیوسته شایعاتی در مورد آنها رواج میداد تا آنکه مردم👥 را تحریک کرد و آنان پیامبر خدا را به ⚔ رساندند. 🌸خداوند به فرشتگانش دستور داد که زکریا را غسل داده و بر آن نماز 🤲🏻بخوانند و آنگاه دفن کنند. 👈🏻هرگاه زکریا به آسمان نگاه 👀 میکرد و نامهای مبارک 🌷محمّد صلی الله علیه و آله ،   🌷علی علیه السلام ،      🌷فاطمه علیهاالسلام         🌷و حسن علیه السلام ☝️🏻را می‌دید، تمام 😔 از بین می رفت.😊 ✨ اما با دیدن نام 🌹 بغض گلویش😢 را می فشرد و پیوسته ناله 😩سر می داد و با دیدن نام حسین بن علی علیه السلام سه روز در مسجد🕌 میکرد. ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
7.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬کلیپی همراه با سخنرانی‌های👇🏻 👤 👤 👤 💥بسیار بسیار تاثیر گذار 💥 مطمئنم حالتون عوض میشه💔 ❇️ 👌🏻 🎬 ❤️التماس دعا 🤲🏻 🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤 ____☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ ___ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✴️ "اثرات عجیب خواندن یک آیه الکرسی برای اموات و برا خود شخص" 👤 🎤 بسیارشنیدنی 👌🏻 _☀️ 🌤 ⛅️ ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
🌷 هر زمان جوانی‌ دعای‌ سلامتی مهدی(عجل الله) را بخواند همزمان‌ امام‌ زمان‌ (عجل الله)‌ دست‌های‌‌‌‌‌ مبارکشان‌‌‌‌‌ را به سوی‌ آسمان‌ بلند میکنند و‌ برای‌آن‌ جوان‌ دعا میفرمایند؛ چه‌ خوش‌ سعادت کسانی‌ که‌ حداقل‌ روزی یک‌ بار دعای‌ فرج را زمزمه می‌کنند. "بخونیم‌‌‌‌‌ باهم" •ــــــــــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ• دعـای سلامتی امـام زمـان(عجل الله)🌷                 ‌    ‌‌‌⚘﷽⚘          ‌ 🌷"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَّةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعةٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِیهَا طَوِیلا" ✨🤲     ❤️          ‌‌‌♡       ♡ ┏━━━━━━━━┓    🌷 @masirsaadatee ┗━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃❤️🍃➖➖➖➖➖ - 🌸 از حضرت رسول اکرم صلّى الله علیه و آله و سلّم روایت شده است كه هر كس در ماه رجب صد مرتبه بگوید: 🌹 «أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَحْدَهُ لا شَرِیكَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» 🔹و ختم کند آن را به صدقه، ختم فرماید حق تعالى براى او به رحمت و مغفرت، و كسى كه چهار صد مرتبه بگوید بنویسد براى او اجر صد شهید. 🔹 روایت است كسى كه در ماه رجب در صبح هفتاد مرتبه و در شب نیز هفتاد مرتبه بگوید: 🌹 «أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ اَتُوبُ إِلَیْهِ» 🔹و پس از اتمام ذکر، دست‌ها را بلند كند و بگوید: «اللَّهُمَّ اغْفِرْلِى وَ تُبْ عَلَىَّ» 🔹 اگر در ماه رجب بمیرد خدا از او راضى باشد و به بركت ماه رجب، آتش جهنم به او نرسد. 🔹 در کل این ماه هزار مرتبه بگوید: 🌹«أَسْتَغْفِرُ اللهَ ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ مِنْ جَمِیعِ الذُّنُوبِ وَ الْآثامِ» 🔹 تا خداوند رحمان او را بیامرزد. ➰➰➰🌼🪴🌼➰➰➰ @masirsaadatee ➰➰➰🌼🪴🌼➰➰➰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗زهرابانو💗 قسمت140 قبرستان بقیع نزدیک مسجد پیامبر بود. قبرستانی که قدیمی ترین و بزرگتر
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان زهرابانو💗 قسمت141 امروز بعد از خواندن نماز شب و نماز صبح ام دیگر خواب به چشمانم نیامد. روشنی زیر در نشان میداد آقا سید هم نمازهایش را خوانده و بیدار است. بیکار و کلافه روی تخت دراز کشیده بودم که صدای قرآن خواندن سید را شنیدم پشت در نشستم و سرم را به در تکیه دادم و خوب گوش کردم. گوش کردن به قرآن عجب آرامشی داشت بخصوص وقتی کسی می خواند که مجذوب صدایش هستی... آرام چشمانم  را بستم و گرم آرامش محیط اطرافم شدم. صدایی که به در می خورد من را از خواب نازم بیدار کرد. هُل شده گفتم: - بله... - زهراخانم آماده شوید تا برای صبحانه و زیارت دوره برویم. - چشم... واااای خدای من... من پشت در خواب رفته بودم!؟ این گردن دیگر گردن نمیشد. مثل چوب خشک شده بودم به هر سختی بود بلند شدم و سریع آماده شدم. بعد از خوردن صبحانه همراه کاروان به زیارت دوره رفتیم. اول مسجد قبا اولین مسجدی که پیامبر ساختند و درآن نماز خواندند برای همین اهمیت بیشتری داشت. بعد هم از مسجدهای" سعبه، فتح، سلمان  فارسی، امام علی و.... دیدن و زیارت کردیم. خسته به هتل برگشتیم و بدون هیچ حرف و صحبتی به اتاق رفتم تا موقع شام چند ساعتی را بخوابم . 🍁نویسنده_طـــﻟاﺑاﻧـــو🍁 ♦️کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_میباشد♦️ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان زهرابانو💗 قسمت142 هنوز چشمم گرم نشده بود که صدای آقاسید آمد - زهرابانوووو... نمی دانم ازقصد" زهرابانو "را کشیده و زیبا می گفت یا من این چنین می شنیدم. همان طور که خوابیده بودم پتو را روی خودم کشیدم ؛ چشمانم را بستم و آرام جوری صدایم را فقط خودم بشنوم گفتم: - جانم آقاسید دوباره صدایش آمد - زهراخانم چشم بسته خنده می کردم و پیش خود گفتم اگر جوابش ندهم زهراجان می گوید یا نه؟ حالا دیگر به جان در افتاده بود و در می زد. بلند شدم سریع خودم را جلوی در رساندم در که باز کردم از نزدیکی بیش از اندازه ی آقا سید خوابم پرید... یک قدم عقب تر رفتم... یک قدم عقب تر رفت... - بله آقاسید؟ - ببخشید چرا صدا می زنم جواب نمی دهید خب نگران شدم. - داشتم خواب میرفتم - بهتر که نخوابیدید - چرا؟ - بیدار کردن شما از خواب انرژی زیادی می خواهد... ماشاالله خوابتان خیلی سنگین است. داشتم دنبال کلماتی می گشتم تا جوابش رابدهم که با خنده روبه من گفت: - آرام باش می خواستم کلا خواب را فراموش کنی... می خواهیم با هم به خرید برویم فردا که به مسجد شجره می رویم ؛ وقتی برای خرید نیست. پس آماده شوید تا برای خرید سوغاتی به بازار برویم. 🍁نویسنده_طـــﻟاﺑاﻧـــو🍁 ♦️کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_میباشد♦️ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸