eitaa logo
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
245 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
106 فایل
یــــا ابـــاصـــالــح المــہـد ے ادࢪڪـنــے ارتبــاط بـا خــادم ڪـانـال: @rahimi_1363 بـا بـه إشـتــراڪـ گـذاشـٺــن لینـڪـ ڪـانـال راه ســعــادٺ،در ثـــوابــــ نـشـــر مـطـالــبـــ شــریـڪـ بــاشـیــد ۩؎ @masirsaadatee
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_چهل_و_هفتم 🔻 #دعوت_قوم_ثمود_به‌خداپرستی 🌸از خداوند سزای داوری
📘 📖 📝 🔻 🔹روزی رو به فرمود؛ 🍃 من از درخواست کوچکی دارم، ☝🏻 خدایان شما پاسخ مرا دادند، من از میان شما می روم و شما هم از من حاجتی بخواهید تا از خداوند خواستار شوم.✔️ 🔸 همه بیرون از شهرگرداگرد 🗿 جمع شدند و مشغول شدند. هنگامی که را دیدند، از او خواستند تا خواسته‌اش را کند.✔️ 🔹 صالح آن 🗿را صدا زد، اما هیچ بعد از مدتی رو به مردم گفت؛ 🍃 دیدید که در مقابل خواسته کوچکی از من .🤨 🍃حال شما از من خواهشی کنید، تا قدرت خدای خود را به شما نشان دهم.✔️ ↩️ از صالح خواستند که آنان را با 🗿 بگذارد، صالح به آنان داد و دوباره بازگشت، اما این بار هم 🗿 کاری انجام دهند. 🔸روز کم کم به اتمام می رسید🌅 که از قوم ثمود مردم با صالح بر 🏔 بلند رفتند، آنان از صالح ↪️ تا او را👈🏻 و را👈🏻 نماید.✅ 🔹آنان از صالح که و ⛰ ↩️ 🐪 و که هم باشد، بیرون بیاورد.😳 🌸گفت صالح، سخت باشد این مرا 🍃 لیک آسان باشد از بهر خدا 🌸کوه با آن محکمی از هم شکافت 🍃از درون، اشتر به بیرون راه‌یافت 🔸صالح گفت؛ 🍃 این کار برای من مشکل است، اما برای خدای من، می‌باشد.👌🏻 ⏳ مدتی گذشت و و ، صخره های مقابل تکه تکه شد و بین کوه🏔 از هم باز شد و 🐪 از آن بیرون آمد😲 و 🗿 با ترس و حیرت🤯 به این شتر نگاه می کردند.😲 ↩️ بار دیگر رو به صالح گفتند؛ اگر خدای تو قدرت دارد این شتر هم اینک به دنیا بیاید.😑 ⏳مدت کوتاهی گذشت و نوزاد شتر به دنیا آمد.✔️ 🔹 قوم ثمود بازهم به خدا 🤦🏻‍♂️، 👥👥 قوم ثمود که این کار صالح و می باشد،😐 ☝🏻 اما آن یک نفر ماجرا را برای بقیه مردم بازگو کرد و به صالح آورد.✔️ 🔸 صالح به قومش گفت؛ 🍃این شتر🐪 یک روز به می‌آید و روز بعد همگی می توانید از آن استفاده کنید.👌🏻 🔹هنگامی که روز صالح می رسید، شتر وسط روستای قوم می ایستاد و آن قدر شیر می داد که همه مردم می شدند😯 ادامه دارد.... _☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _ حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲     °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•° ↬@masirsaadatee↫ °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_چهل_و_نهم 🔻 #شتر_صالح ........ تمام #چهارپایان_قوم_ثمود به خاطر #ه
📘 📖 📝 🔻 🔹مدت زیادی، روح ناپاک ، آنان را بر 🐪 ترغیب می‌کرد ترس از جان خود، آنان را باز می گرداند. 😰 🔸هیچکس اذیت و آزار شتر را نداشت و برای این کار پیش قدم نمیشد، ☝🏻 برای پایان دادن به این قضیه دست به کار شدند.✔️ 🔹در این راه زنها👩 ↪️ و خود، مردان👱‍♂ را زیبایی خود کردند و آنها را به انداختند تا به برسند. 😲 🔸با چنین وضعی هرگاه زن صادر کند مردهای تسلیم دستور او هستند.🤦🏻‍♂️ ↩️ به همین خاطر دختر👱‍♀ محیا ( زرقاء)، که دارای زیبایی و است خود را بر مصرع بن مهرج عرضه داشته و گفت اگر را بکشی، تسلیم تو هستم. 🔹و همچنین 👵 از کفار بنام ( عُنیزه)، ( مُداربن‌سالف) را به منزل خود نموده و یکی از دختران خود را به وی عرضه داشت و گفت: 👵من از تو نمی خواهم✋🏻، هدیه نامزدی یا از تو طلب نمی‌کنم✋🏻، ☝🏻 باید آن 🐪 را که قلبها را تسخیر کرده و شراره ایمان را در دل مردم شعله‌ور می سازد و... را سازی.😑 🔸این ، انگیزه ای قوی و علاقه ای شدید در آنها ایجاد کرد و و ، قدرت آنها را مضاعف کرد و و به ایشان بخشید✔️ ☝🏻 آنها در بین مردم قوم، به چند نفر پرداختند، تا در کشتن شتر به آنها کمک کنند. ↩️پس از گردش در شهر دیگر به آنان پیوستند و به انتظار نشستند. 🔹موقعی که شتر🐪 از بازگشت، 👤( مصرع) تیری🏹 به سمت رها کرد، که استخوان آنرا و 👤( قُدار) با شمشیر🗡️ به سمت او شتافت و فرود آورد و شتر🐪به زمین افتاد و و 😃 را برای مردم آوردند. 🔸مردم همانند استقبال از فرماندهان پیروز، به آنان شتافتند و به پرداختند و با که برای آنان بافته بودند، را گرامی داشتند. 👥 ، پس از اینکه شتر را کشتند و از دستور خدای خویش کردند و از ذات خود پرده برداشتند و به تهدید صالح به او گفتند؛↪️ 👥: ای صالح اینک و ، آنچه ما را به آن تهدید می کردی نازل کن😏 ادامه دارد..... _☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _ حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲     °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•° ↬@masirsaadatee↫ °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°