⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_بیست_دوم 🔻 #عمر_ادریس_علیه_السلام 🔹درباره عمر ادریس نیز اختلاف نظر و
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖
📝 #پارت_بیست_و_سوم
🔻 #حضرت_برد_علیه_السلام
🔹 #حضرت_ادریس فرزندی 🧑داشت بنام « #برد» که به وصیت پدر🧔 #ودایع_نبوت را تحویل گرفت✅
↩️و #مواثیق (پیمانها) امامت را در دست داشت که #پیشوای_امور_عامه مردم شد
🔸 ولی #از_بیم_دشمنان و #مخالفین به حال تقیه (خودداری از #اظهار_عقیده و مذهب و #هم_مذهب_شدن با دیگران برای #حفظ_جان) بود
↩️و #موعظه و نصیحت می کرد تا اینکه خطاب شد #ودایع_نبوت و تابوت عهد و مواثیق رسالت را به فرزندش🧑 #اُخنوخ واگذار کند و او #پیشوای جامعه و #مشعلدار هدایت شد. ( #آخرین فرزند حضرت ادریس، #اِدمیت نام دارد.)
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #اُخنوخ_دوم_علیه_السلام
🔹برد فرزند ادریس ( #اُخنوخ) بود که صاحب فرزندی🧑 شد و بنام پدر نام او را #اُخنوخ نهاد و او نیز از مردمان با فضیلت و #مشعلداران هدایت گردید.
🔸#اُخنوخ_بن_برد_بن_اُخنوخ به امر حق قیام کرد و مردم 👨👩👧👦را به #فضیلت و #کمال، #هدایت_میکرد تا زمان #وفاتش رسید.⚰
🔹خطاب شد #تابوت_عهد را به #پسرش واگذار کند و به او بسپارد. نام فرزندش🧑 #متوشلخ_بن_اُخنوخ (دوم) بود.✨
ادامه دارد......
#بنت_الزهرا
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _
•⌈↝ @masirsaadatee 🌸⃟🕊
ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑
مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد🌹
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
🎬 دانلود سلسله #کلیپ با موضوع #گناه_چیست_توبه_چگونه_است 📌 #قسمت_یازدهم: " سوء تفاهم شده " 👤 #استا
9.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 دانلود سلسله #کلیپ با موضوع
#گناه_چیست_توبه_چگونه_است
📌 #قسمت_دوازدهم: " به کم قانع نباش "
👤 #استاد_پناهیان
🔹چیزی که باید نگرانش باشیم جهنم نیست...
⭕️ویژهٔ #خودسازی جهت تعجیل فرج
#یازینب
_ ☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_
『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _
•⌈↝ @masirsaadatee 🌸⃟🕊
ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑
مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️ هرکس #حق_الناس گردنش باشه بدرد حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف نمیخوره⚠️⚠️⚠️
#یامهدی_العجل
_☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_
『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _
•⌈↝ @masirsaadatee 🌸⃟🕊
ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑
مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
#سخنرانی🎙️
👤 #استاد_انصاریان 🎤
🔻 #موضوع: داستان تکان دهنده از عقوبت #حقالناس
💢حالا نمیدونم بعضیا میدونن حق الناس چیه خودشونو زدن به اون راه
یا نمیدونن که برسونین به دستشون😒
📤 #صدقهجاریه
#یازینب
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _
•⌈↝ @masirsaadatee 🌸⃟🕊
ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑
مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برای خودت نماز وحشت بخون
امانت بزار
👤 حجتالاسلام #دکتر_ناصر_رفیعی
#یازینب
_ ☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_
『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _
•⌈↝ @masirsaadatee 🌸⃟🕊
ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑
مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد🌹
📌 زن زندگی آزادی یعنی👇🏻
✨ قالَ الْأَمينُ جِبْرآئيلُ يا رَبِّ وَمَنْ تَحْتَ الْكِسآءِ، فَقالَ عَزَّوَجَلَّ هُمْ اَهْلُ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ، هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها...✨
📜 در حدیث کساء وقتی حضرت جبرئیل میپرسه اینها چه کسانی هستند که تمام هستی رو بخاطرشون آفریدی🤔⁉️
👈🏻 ذات اقدس اله نمیگه علی، محمد، حسن یا حسین...❌
✳️ خدا میگه فاطمه و پدرش، شوهرش، پسراش یعنی از یک زن برای معرفی بهترین مخلوقاتش استفاده میکنه😍🌱
🌷 امام زمان هم الگوی خود را یک زن معرفی میکنند:
✨...اِنَّ لِی فِي اِبنَةِ رَسولِ اللهِ اُسوَةٌ حَسَنَةٌ✨
🔸 دختر رسول خدا برای من الگویی نیکوست.😇
📚 الغیبة طوسی، ص ۲۸۶
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
_☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_
『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _
•⌈↝ @masirsaadatee 🌸⃟🕊
ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑
مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد🌹
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
🍃🥀🍃🥀 🥀🍃🥀 🍃🥀 🥀 ⚜هوالعشق ⚜ 📕#محا
🍃🥀🍃🥀
🥀🍃🥀
🍃🥀
🥀
⚜هوالعشق ⚜
📕#محافظ_عاشق_من🥀
✍ به قلم : #ف_میم
🍃 #قسمت_صد_چهل_یکم
هانا گیج به دیوار مقابلش زل زده بود ، حرف های مهدا خیلی برایش سنگین بود آنقدر که توانایی صحبت کردن از او گرفته بود .
ـ مط...مئنی ... کارن تو این ماجرا ها مقصره ؟
شاید براش پاپوش درست کردن !
ـ هیچ پاپوشی در کار نیست خانم جاوید ما بار ها ایشون رو امتحان کردیم
بار ها راهی برای بازگشت گذاشتیم
اما ...
متاسفم ، آخرین کمکی که می تونستیم به نامزدتون بکنیم سناریو امشب بود ....
ـ محاله ...
محاله کارن هیوا رو کشته باشه
محاله بخواد منو بکشتن بده ...
مگه نه ؟
ـ کاش این طور بود
ـ ینی چی ؟
اصلا همش تقصیر شماهاست ...
شما ها که ....
ـ سفسته نکن هانا خانم
من کارگاه این پروندم ، فک نکن با این حرفا و حرکتا کاری از پیش میبری
ـ من تو رو یه جایی ندیدم ؟
چشمات آشناست ...
ـ چرا دیدی !
فکر کن ، یادت میاد
ببین خانم جاوید ، تمام مدارک علیه شماست و بی شک کیفر قاضیت کمتر از ده سال حبس نیست اونم تو بند سیاسی ، کنار یه مشت آدم ته خط ... اصلا جای مناسبی برای دختری مثل شما نیست
من میدونم تو بی تقصیری و جرمت در حد همون مهمونیاست ، بقول خودت مهمونیای معمولی
ولی در محدوده وظایف من این مشکلات پیش پا افتاده نیست
من اینجام برای رواج شیطان پرستی ، بهاییت ، قتل ، ترور و چیزایی که به گوشتم نرسیده
پس بهتره با من همکاری کنی
اگه ذره ای وجدان از اون مهمونیای معمولیت برات باقی مونده ، کمک کن هیوا های دیگه ای کشته نشن
هیوا با شرافت مرد ولی خیلیا....
هنوز زنیت وجودت بیداره ؟
ـ کمکتون میکنم
فقط بخاطر هیوام
اشکی روی گونه اش غلتید و شوری روزگار را سهم دهانش کرد .
&ادامه دارد ...
🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀
🍃🥀🍃🥀
🥀🍃🥀
🍃🥀
🥀
⚜هوالعشق ⚜
📕#محافظ_عاشق_من🥀
✍ به قلم : #ف_میم
🍃 #قسمت_صد_چهل_دوم
کسانی که در مهمانی گرفته بودند را تفکیک کردند و به خانواده هایشان اطلاع دادند جز هانا .
مهدا رو به هانا گفت :
ببنید خانم جاوید ، با اتهاماتی که به شما وارده قطعا انتظار آدم های بیرون اینکه یه شب اینجا بمونید
خیلی از کسایی که عمدا گیر افتادند با برنامه کارن بوده و اونا به بدترین نحو از شما گفتن و چون اتهام سیاسیه الان به خانواده هاتون خبر داده نمیشه که کجایین !
ما باید همون طوری رفتار کنیم که اونا میخوان ، پس شما امشب نمی تونین برین خونه از همه مهم تر اینکه از یک مقطع زمانی دیگه هر جایی براتون امن نخواهد بود
خواهش میکنم با من همکاری داشته باشید تا مشکلی براتون پیش نیاد
ـ خب خانوادم نگرانم میشن
ـ درستش میکنم
ـ اصلا از کجا معلوم برای من امن نباشه
ـ میخواید امتحان کنید ؟
ـ خب حداقل بهم نشون بده
ـ باشه
مهدا دستور داد چشم هانا را ببندند و دستبند بزنند با همان وضع او را به چشم های بیرون از پاسگاه نشان دادند و عکس العمل آنها را ثبت کردند تا به هانا ثابت کنند کسانی لحظه به لحظه او را تحت نظر دارند .
مهدا پشت سر هانا وارد ون شد و چشم بند هانا را برداشت هانا تمام کابین را از نظر گذراند و گفت :
اوووف چه توپه اینجا !
چه پیشرفته !
مهدا بی توجه به شگفت زدگی هانا رو به خانم مظفری گفت :
میشه لطفا ویدیو ها رو بهش نشون بدین همراه ...
ـ بله حتما
هانا بعد از دیدن فیلم ها و توضیحات خانم مظفری ترسیده گفت :
حالا باید چیکار کنم ؟
مهدا : ببین هانا خانم شما قرار نیست بری زندان ولی قبلش باید هر چی که میدونی رو به همکاران من بگی
هر چی ازت خواستن ، وقتی کار اونا تموم بشه ؛ کار من و شما شروع میشه
ـ باشه بابا ، فعلا دور دور شماست
ـ خوبه !
آقای رسولی حرکت کنین به سمت پایگاه
ـ چشم
ـ میگه مار از ...
ـ ما از اول اینجا سبز بودیم ، شما خودتو انداختی توی تور
ـ چرا اینقدر گوشت تیزه ؟
مهدا لبخندی زد و گفت :
میخوای من حیوان دراز گوش کنی ؟
چیزی دستگیرت نمیشه !
ـ مختم خوب کار میکنه ، لعنتی تو مگه چقدر سابقه کار داری ؟
ـ سنمو که از آقای رسولی پرسیدی !
ـ من کلا حرف نزنم بهتره
مهدا چشمش را بست سرش را تکیه داد و گفت :
خیلی تصمیم خوبیه !
&ادامه دارد ...
🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀