فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥باز شود
#پیشنهاد_دانلود
ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
❀ #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
❀ @masirshahid
ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ
#نکته
#این_روزها
❌ اگه تو شرایط خاص و حساس پایِ حرف ولی نباشیم پس کی باید باشیم؟
اگه بهعنوان ولی قبولش داریم...
خدا داره آزمایش میڪنه...
اگه اون فتنهای ڪه میگن هم شروع نشده باشه
همین شبهه هایی ڪه داره پیش میاد
خودش یه نوع فتنه هست،
دارن ما رو امتحان میڪنن...
هر چه قدر شرایط سخت تر بشه
مَـرد میـدونها هم رو میشن...
میخوای پایِ انقلاب بمونی؟!
پای آقا تا آخر بمون...! ❌
ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
❀ #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
❀ @masirshahid
ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ
#کمی_تامل
🔴یه نکته تو پرانتز
دقت کردین دولت چجوری تلگرام و بقیه شبکه های خارجی رو مسدود کرد؟!
تا الان میگفتن نمیشه و دست ما نیست!
اما همین الان به خوبی میبینید یا نه؟!🤔
ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
❀ #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
❀ @masirshahid
ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ
⭕️ دستور رهبر انقلاب به رئیس جمهور
🔸 باید زودتر از اجرای طرح سهمیه بندی، یارانههای مردم پرداخت میشد/ زودتر بستههای حمایتی را پرداخت کنید
🔻 در حاشیه دیدار با مسئولین نظام در روز عید (جمعه ۲۴ آبان ۹۸)، رهبر انقلاب یک توصیه به آقای روحانی داشتند که خوب است زودتر اجرایی شود.
🔹 روحانی در حاشیه جلسه گزارشی مختصر از روند اجرای طرح سهمیهبندی به رهبر انقلاب ارائه میکنند.
🔺 حضرت آیتالله خامنهای خطاب به رئیس جمهور گفتند: مناسب بود همزمان با اجرای این طرح اولین پرداخت نقدی یارانهها (بسته حمایتی) نیز صورت میگرفت؛ ولی حالا که انجام نشده، لازم است زودتر اقدام کنید.
ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
❀ #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
❀ @masirshahid
ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ
•••|||سلام هــمراهـان هـمـیشـگۍ شـہـدا✋
امشب میخواییم شما رو دعوت کنیم به ضیافت یه شهید عزیز☺️🌸✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_علیرضا_جیلان
ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
❀ #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
❀ @masirshahid
ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_علیرضا_جیلان
ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
❀ #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
❀ @masirshahid
ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهـید ✨علیرضا جیلان✨
از توابــع استان چهارمحال و بختیاری
عاشـق 💚حضرت زهرا(س)💚 بودم
اونقد که همیشه میگفتم من باید داماد حضرت زهرا (س) باشم و از سادات عروس بگیرم🌸☺️
و ...
همینطور هم شد☺️ و توی یک کار فرهنگی با خانواده همسرم آشنا شدم و بلاخره داماد سادات شدم...😇🌺🍀
موقعی که عقد کردم به خانومم گفتم هر موقع آقا خامنه ایی❤️ دستور جهاد دادن شما باید راضی باشید که من به میدان جنگ برم...😱
خانمومم هم که اصلا فکر جنگ نبود قبول میکنه...🙃
و وقتی که رفتم سـوریه🔥 هر بار با عشـــــق به شهادت میرفتم☺️ ولی هر موقع بر میگشتم به خانومم میگفتم شما راضی نیستی برای همینه که من شهید نمیشم...💔😪
خانمومم میگفت خب آقا خامنه ای❤️ که حکم جهاد ندادن و هر بار با این جمله یه جوری منو رو دست به سر میکرد....☺️
اما یه شب که خواب میبینم آقا خامنه ای❤️ اومدن توی خوابم بهم دستور جهاد دادن....😳
وقتی خواب رو برای خانومم تعریف کردم رضایت همسرمو گرفتم..😉..💪💛
من رفتم سوریه و به همه میگفتم این باره آخره که میرم سوریه...😦
یه جورایی داشتم خداحافظی میکردم😞
اول به عنوان یه بسیجی رفتم جبهه سوریه...🤗💎
اما بخاطر شجاعتم لقب ذوالفقار😍 رو میگیرم و میشم فرمانده تیپ زینبیون پاکستان...😎
و وقتی آوازه شجاعتم میپیچه و به گوش سردار سلیمانی♥️ میرسه و سردار هم به دیدارم میان و انگشتر متبرک حضرت آقا رو هدیه شجاعت میدن بهم...❤️😍
و
توی عملیات آزادسازی بوکمال از ناحیه پهلو مجروح میشم و با ذکر یا زهرا به درجه رفیع شهادت میرسم....🕊🍃💚
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
❀ #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
❀ @masirshahid
Narimani-Shahid Jeylan-www.Baradmusic.ir.mp3
20.33M
✨این مداحی زیبا رو آغا سید رضا برام خوندن
ان شاالله نفشون حق باشه و عاقبتشون ختم به شهادت☺️
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
❀ #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
❀ @masirshahid
ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ
✨اگه اومدید استان چهارمحال و بختیاری شهرستان بروجن خوشحال میشم بیاید پیشم ☺️گلزار شهدا💞🌸
🍃ماجرای سنگ مزار مرمر سبز رنگ شهید خلیلی چیست؟
شهید خیلی اصرار داشت به سوریه رود، خیلی تلاش کرد تا اعزام شود و به عنوان اولین مدافع حرم در منطقه شهرک شهید محلاتی تهران راهی سوریه شد و به شهادت رسید البته شهادت وی را نتوانستیم خیلی رسانه ای کنیم زیرا هنوز اعزام ها گسترش پیدا نکرده بود و بعد از شهادت نیز سنگ مزار شهید از حرم امام حسین(ع) آمد.
شهادت وی همزمان شد با ضریح گذاری جدید برای حرم امام حسین(ع) و زمانی که این ضریح نصب شد، سنگ کاری داخل حرم امام حسین(ع) تغییر کرد و آن سنگ های مرمر سبز به سنگ های مرمر سفید رنگ تغییر کرد که از آن سنگ حرم، سنگ مزار شهید نیز به صورت شش ضلعی مشابه حرم امام حسین(ع) برش خورد و با آب طلا نیز نوشته شد و همزمان با آغاز سال نو، رونمایی شد.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
📚موضوع مرتبط:
#شهید_محمد_حسن_خلیلی
#شهید_مدافع_حرم
#راز_مرمر_سبز
🗓مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#08_27
#martyr
#jihad
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
❀ #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
❀ @masirshahid
ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
✨با لباس خاکی و موهای به هم ریخته وارد خانه شد . در را که بست لبخند زد 😊و سلام کرد . جلو رفتم و نگاهی👀 به چشمانش که از خستگی و بی خوابی قرمز شده بود ، انداختم . دلم برای خستگی اش سوخت اما آن قدر دلتنگش💞 بودم که نتوانستم اخم نکنم و راحت از گله و شکایت بگذرم .
_ تو چرا این قدر دیر به دیر به من سر می زنی ؟ 🤔
سرش را زیر انداخت و مانند آدم های خطاکار ریشش را خاراند .🌸
_ آخه پیش زن های دیگه ام بودم .
خشکم زد 😳و با بهت نگاهش کردم . می دانستم مهدی اهلش نیست اما حرف زن همسایه که می گفت چرا آقای زین الدین مثل خیلی از فرمانده ها مرخصی نمی گیرد و به دیدنت نمی آید ، در سرم وول می خورد و نمی گذاشت درست فکر کنم . زن دیگر ؟ زن های دیگر ؟ اگر راست می گفت من می مردم . با صدایی لرزان پرسیدم یعنی چی ؟😢
همان طور که سرش پائین بود از بالای چشمانش 🙄نگاهم کرد .
_ نمی دونستی من چهارتا زن دارم ؟🤭
با چشمان ریز شده در صورتش دقیق شدم . گوشه ی چشمانش چین افتاده بود و این نشان می داد دارد به سختی جلوی خودش را می گیرد که نخندد😂 و دزدیدن نگاهش از من فقط این معنی را داشت که اگر به من نگاه می کرد حتما لو می رفت . چیزی نگفتم و فقط نگاهش کردم . سرش را بالا آورد و مهربان نگاهم کرد.
_ جدی می گم. من اول با سپاه ازدواج کردم، بعد با جبهه، بعد با شهادت، آخرش هم با تو .☺️😍
چشم غره ای رفتم نه به خاطر شوخی اش که داشت مرا می کشت . فقط به خاطر این که مرا آخر و بعد از شهادت انتخاب کرده بود . من قبل ، همراه و بعد از شهادت باید زنش می بودم و هیچوقت رهایش نمی کردم .🕊
📚موضوع مرتبط:
#شهید_مهدی_زین_الدین
#شهید_دفاع_مقدس
#خاطره
🗓 مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#08_27
#jihad
#martyr
ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
❀ #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
❀ @masirshahid
ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ
#به_وقت_رمان
📖رمان نسل سوخته👓
#قسمت_ششم
🌸نمک زخم🌸
نیم ساعت بعد از زنگ کلاس رسیدم مدرسه...ناظم با ناراحتی بهم نگاه کرد...
-فضلی...این چه ساعت مدرسه اومدنه؟...از تو بعیده...
با شرمندگی سرم رو انداختم پایین...چی میتونستم بگم؟...راستش رو میگفتم...شخصیت پدرم خورد می شد...دروغ میگفتم...شخصیت خودم جلوی خدا...جوابی جز سکوت نداشتم...
چند دقیقه بهم نگاه کرد...
-هر کی جای تو بود...الان یه پس گردنی ازم خورده بود...زود برو سر کلاست...برگه ورود به کلاس نوشت و داد دستم...
-دیگه تاخیر نکنی ها...
-چشم اقا...
و دویدم سمت راه پله ها...
اون روز توی مدرسه...اصلا حالم دست خودم نبود...با بداخلاقی ها و تندی های پدرم کنار اومده بودم....دعوا و بد رفتاریش بامادرم وما یک طرف...این سوژه جدید رو باید چکار میکردم؟...
مدرسه که تعطیل شد...پدرم سر کوچه،توی ماشین منتظر بود...سعید رو جلوی چشم من سوار کرد...اما من...
وقتی رسیدم خونه...پدر وسعید...خیلی وقت بود رسیده بودن...زنگ در رو که زدم...مادرم با نگرانی اومد دم در...
-تاحالا کجا بودی مهران؟دلم هزار راه رفت...
نمی دونستم باید چه جوابی بدم...اصلا پدرم برای اینکه من همراهش نبودم...چی گفته و چه بهانه ای اورده...سرم رو انداختم پایین...
-شرمنده...
اومدم تو...پدرم سر سفره نشسته بود...سرش رو بالا اورد و نگاه معناداری بهم کرد...به زحمت خودم رو کنترل کردم...
-سلام بابا...خسته نباشی...
جواب سلامم رو نداد...لباسم رو عوض کردم...دستم رو شستم و نشستم سر سفره...دوباره مادرم با نگرانی نگاهم کرد...
-کجا بودی مهران؟...چرا با پدرت برنگشتی؟...از پدرت هر چی که میپرسم هیچی نمیگه..فقط ساکت نگام میکنه...
چند لحظه بهش نگاه کردم...دل خودم بدجور سوخته بود...اما چی میتونستم بگم؟...روی زخم دلش نمک بپاشم یه یه زخم به درد وغصه هاش اضافه کنم؟...از حالت فتح الفتوح کرده پدرم مطمئن بودم این تازه شروع ماجراست...واز این به بعد باید خودن برم و برگردم ...
-خدایا...مهم نیست سر من چی میاد...خودت هوای دل مادرم رو داشته باش...
#ادامهدارد...
✍نویسنده:شهید سید طاها ایمانی
#نشر_حداکثری
🌸←ڪـپے بـه شـرط دعـا بـراے شـہـادتم→🌸
ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
❀ #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
❀ @masirshahid
ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ
✨🌒🌘✨
#نمازشب
🌸حال ندارم فریب شیطان👿 است🌸
آیت الله قاضی:
🌸این وسوسه شیطان👹 است ڪه
شما گـــمان می ڪنید حال ندارید.
باید توجه ڪرد به نماز اول وقت
دائم الوضو💦 بودن، #نمار_شب ، مراقبه
و محاســـــبه از لــزومات ســـیر و
سلوڪـ است.🌈
کافیه انسان یک بسم الله بگه پاشه و با همت قوی وضو 💦بگیره و تلقین مثبت کنه و بگه من میتونم. مثلا هنگامی که اذان✨ گفتن لباس بپوشه بره #مسجد برای نماز جماعت.💫
ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
❀ #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
❀ @masirshahid
ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ