#زندگینامه_شهدا |•❣•|
پــس از انقــلاب و شـروع جنگ ، جہت انجـام خدمـٺ سربازے به جبہہ هاے غــرب اعــزام شد 🙃
مدتے در خدمـت 💞شهید شیرودی💞 و
💖شهید کشوری💖 به انجــام خدمـت پرداخــت
🖇در هـمین دوران با رتــبه سـوم🏅 در دانشــگاه صـدا و سیـما پذیرفتـه شد 🎭
و در حـالے ڪه از طـرف وزارٺ امـور خارجـه و جهـاد سازندگے ، دعوٺ به ڪار شده بود ، به جرگه سبــز پوشــان ســپاه پیوسـت 🇮🇷✌️
در ســال 64 در رشــته مهندسے عمــران دانشــگاه فنے تــہران پذیــرفته شد💼👓
ولـے به خاطــر مشــغله و ڪار در سپاه به دانشــگاه نرفت و مجــددا به جــبهه🔥💥 رفــت و سرانــجام در تاریـخ 14 اردیبهــشت 65 در منطــقه فڪه به شہادت رسید....🕊🌞
#شهیدعلی_اصغر_ابراهیمی
📕 پلاک 10
┄┅┅✿❀ #السلامعلیڪیااباعبدلله💚
#دلتنگحرمبطلبارباب💔
🖤🍃 #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
🍃 @masirshahid 🍃🖤 ❀✿┅┅┄
📚 #شهید_محمد_ابراهیم_همت
📝به زحمت جارو را از دستش گرفتم. داشت محوطه را آب 💧و جارو می کرد. کار هر روز صبحش☀️ بود.
ناراحت شد و گفت: «بذار خودم جارو کنم. این جوری بدی های درونم هم جارو می شند.✨
🔸 برای خواندن زندگینامه این شهید به سایت زیر در دانشنامه شهدا مراجعه کنید:👇
http://fa.jahad.org/index.php/شهید_ابراهیم_همت
#زندگینامه_شهدا
#خاطرات_شهدا
#اخلاق_شهدا
ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
❀ #کانال_مسیر_زندگی_با_شهدا
❀ @masirshahid
ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ
📚 شهید مصطفی چمران
📝 ماهی یکبار، بچّههای مدرسه جمع میشدند و میرفتند زبالههای شهر را جمع میکردند.
دکتر میگفت: «هم شهر تمیز میشود، هم غرور بچهها میریزد».
🔸برای خواندن خاطرات این شهید به سایت زیر در دانشنامه شهدا مراجعه کنید:
http://fa.jahad.org/index.php/شهید_مصطفی_چمران
#زندگینامه_شهدا
#رفتار_شهدا
📚 شهید احمد کشوری
📝 احمد در دوران نوجوانی در مقابل اربابان به هیچوجه خشوع نشان نمیداد و حتی به آنها سلام نمیکرد و در پاسخ به پدر که دلیل بی اعتنایی او را جویا شد،
چنین گفت: پدر جان! مطمئنم که شما هم راضی نیستید من به یک انسان ظالم و زورگو اعتنا کنم، من حتی به آنها سلام هم نمیکنم.
و در مقابل وقتی برای درس دادن به منزل یکی از همکلاسیهایش میرفت
برای پدر او احترام فراوانی قائل بود تا آنجا که هنگام ترک خانه پشت به در و رو به پدر خانواده خانه را ترک میکرد تا مبادا ذرهای بیاحترامی به پدر فقیر این
خانواده کرده باشد.
🔸 برای خواندن خاطرات این شهید به سایت زیر در دانشنامه شهدا مراجعه کنید:
http://fa.jahad.org/index.php/شهیداحمدکشوری
#زندگینامه_شهدا
📚 شهید مرتضی مطهری
📝 در شبی كه قاتل پدرم اعدام شد که البته ما به صحنه اعدام نرفتیم، راننده آمبولانسی كه جنازه قاتل را می برد،
شدیدا بوق میزد و بسیار خوشحال بود. این امر برایمان غیرطبیعی بود.
وقتی از راننده علت را سؤال كردیم، گفت: «شب ترور آقای مطهری، من پس از حادثه از بیمارستان طرفه به منزل می رفتم. بدون اینكه بدانم این شخص كیست، دیدم یك آقای روحانی نفس های آخر را میكشد.
در همان حال، با خدای خودم گفتم: «خدایا! آیا من كه در این حال، این مظلوم را در حال جان دادن بلند میكنم، میشود روزی جنازه قاتلش را بلند كنم؟ »
خداوند دعای مرا مستجاب كرد و اتفاقا در این شب مرا با آمبولانس به اوین اعزام كردند كه متوجه شدم قاتل شهید مطهری را اعدام كرده اند.
🔸برای خواندن زندگینامه این شهید به سایت زیر در دانشنامه شهدا مراجعه کنید:
http://fa.jahad.org/index.php/
شهید_مرتضی_مطهری
#زندگینامه_شهدا
📚شهید بهروز مرادی
📝 راستش را بخواهی چیزی برای نوشتن ندارم، بنابراین مجبورم گاهی از پرندگان روی آسمان برایت بنویسم و گاهی از ماهیهای ته رودخانه. نامه قبلی را که مینوشتم، (بعد از پیدا شدن استخوانهای محمود رضا دشتی) سخت پریشان بودم و دلم می خواست یک بنده خدایی یک سیلی محکم توی گوشم میزد، تا لااقل بهانهای برای گریستن پیدا میکردم.
آن روزها فریاد بر سینه آسمان خط سرخ میکشید که آی به داد ما برسید! بچهها دارند قتلعام میشوند... و کسی پاسخگو نبود به جز خدا.
خدایا کجا بودیم؟ چه بر ما گذشت؟ آیا کسی از مظلومیت فرزندان روح خدا چیزی میداند؟ آیا هنوز هم در فکر آبگرم کن و زیلو و بخاری هستند.
آیا کسی از رقص مرگ چیزی میداند، آیا کسی میداند که توی کوچههای خرمشهر خون این حماسهآفرینان در میان دود و خاکستر انفجار خمپارههای خصم، چسان بر زمین میریخت؟ یا هنوز در فکر این هستند که ای کاش مرزها باز میشد و ما هم سری به دوستان خارج از کشور میزدیم؟
و در زیر سرخی نور چراغها و در میان دود سیگارها، شراب سرخ مینوشیدیم و اگر حالی باشد به رقص و پایکوبی.
🔸 برای خواندن دستونشته های این شهید به سایت زیر در دانشنامه شهدا مراجعه کنید:
http://fa.jahad.org/index.php/شهیدبهروز_مرادی
#زندگینامه_شهدا
#jihad
#martyr
📚 شهید مصطفی ردانی پور
📝 سخت کوشی و تلاش، با زندگی مصطفی عجین شده بود، به طوری که در شش سالگی به مغازه کفاشی رفت و در ایام تحصیل نیز نیمی از روز را به کار مشغول بود.
مصطفی با عضویت در شورای فرماندهی سپاه یاسوج، فعالیتهایش را در مسیر ارائه خدمات فرهنگی به آن منطقه محروم، آغاز کرد.
مقاومت در مقابل خوانین منطقه و مبارزه با کشت تریاک نقش تعیین کنندهای در سرنوشت آینده مردم آنجا داشت.
🔸 برای خواندن زندگینامه این شهید به سایت زیر در دانشنامه شهدا مراجعه کنید:
http://fa.jahad.org/index.php/شهید_مصطفی_ردانی_پور
#زندگینامه_شهدا
#jihad
#martyr
📚 شهید عباس کریمی
📝 یکی از معجزات الهی که منجر به پیروزی عملیات فتح المبین شد آخرین شناسایی شب قبل از عملیات بود. من، حسین قجهای و محسن وزوایی برای یافتن بهترین سیر هدایت گردان به پشت جبهه دشمن و تصرف توپخانه آنها به مأموریت رفتیم.
پس از اتمام کار شناسایی برای استراحت دور هم نشسته، کمپوتی را باز کردیم و مشغول خوردن شدیم و به یکدیگر تأکید میکردیم که قوطی خالی را با خود ببریم تا نشانی از خود به جا نگذاشته باشیم.
🔸 برای خواندن خاطرات این شهید به سایت زیر در دانشنامه شهدا مراجعه کنید:
http://fa.jahad.org/index.php/شهید_عباس_کریمی
#زندگینامه_شهدا
#شهید_عباس_کریمی
#jihad
#martyr