eitaa logo
مسیر طلبه
5.6هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
266 ویدیو
47 فایل
📌طراحی چشم انداز و نقشه راه فردی برای طلاب 📌 هماهنگی مشاوره @saeeds_2000 📌آشنایی با کارویژه های طلاب و مشاغل طلبگی masirtalabe.ir ارتباط با ادمین: @fattahimaasoom
مشاهده در ایتا
دانلود
چند روز پیش دو نفر از رفقای قدیمی ( طلبه های کلاس فقه) را دیدم و به دلیل روابط صمیمانه ای که معمولا با دوستان کلاس دارم نیم ساعتی باهم به گفتگو پرداختیم. از تحصیلی و آن ها که پرسیدم مطالبی را بازگو کردند که گرچه موجب تعجبم نشد اما بنده به آسمان بلند شد. آن ها در جای شلوغی از شهر دکه اقلام خوراکی اجاره کرده بودند و دو شیفت در آنجا مشغول کار بودند. از چهره ها معلوم بود که از وضعیتشان و مجبور شده اند و البته خود را توجیه کرده و دلداری می دادند که اگر میدانستیم عاقبت این می شود اصلا حتی یک روز در سطح دو درس نمی خواندیم. الان لابد با خود می گویید در می آید و... اما باور کنید من به چیزی که می خواهم بگویم ام. قبول دارم که آنچه می گویم بسیار سخت تر از کارهای غیر طلبگی است و نیاز به صبر و مقاومت و تلاش بیشتری دارد. اما این برای افرادی است که تصمیم خود را برای و نگرفته اند. نادیده گرفتن و تن دادن به اموری غیر از این مسیر برای کسی سخت است که هنوز راه های دیگری را برای خود باز گذاشته است و قطعا طبیعت انسان وقتی راه آسان تری می یابد به همان راه گرایش پیدا می کند. اما وقتی راه دیگری وجود نداشته باشد سختی ها نیز جزئی از خواهند بود. اما باید دانست آنچه در زندگی مهم است است و یک طلبه هیچ گاه دلش با کار غیر طلبگی آرام نمیگیرد. وجدانش راضی نمی شود. کسی که سال ها در این فضا تنفس کند به عادت نمی کند. همیشه یک گوشه قلبش ندا می دهد که چه شد آن همه شور و شعور برای . همیشه با خود می گوید که آیا این بود نتیجه آن همه . و مهمتر از آن احساس از عمر طی کرده در این راه که اگر در آن را با تمام وجود ادامه ندهد آنچه رفته به هیچ کارش نخواهد آمد. به هیچ کار. پس ای عزیز بکوش و دل را یک دله کن. تصمیمت را بگیر. با صاحب این دستگاه جوانی و عمر مانده ات را کن که او این متاع را ارزان نمی خرد. @masirtalabe
هدایت شده از مسیر طلبه
چند روز پیش دو نفر از رفقای قدیمی ( طلبه های کلاس فقه) را دیدم و به دلیل روابط صمیمانه ای که معمولا با دوستان کلاس دارم نیم ساعتی باهم به گفتگو پرداختیم. از تحصیلی و آن ها که پرسیدم مطالبی را بازگو کردند که گرچه موجب تعجبم نشد اما بنده به آسمان بلند شد. آن ها در جای شلوغی از شهر دکه اقلام خوراکی اجاره کرده بودند و دو شیفت در آنجا مشغول کار بودند. از چهره ها معلوم بود که از وضعیتشان و مجبور شده اند و البته خود را توجیه کرده و دلداری می دادند که اگر میدانستیم عاقبت این می شود اصلا حتی یک روز در سطح دو درس نمی خواندیم. الان لابد با خود می گویید در می آید و... اما باور کنید من به چیزی که می خواهم بگویم ام. قبول دارم که آنچه می گویم بسیار سخت تر از کارهای غیر طلبگی است و نیاز به صبر و مقاومت و تلاش بیشتری دارد. اما این برای افرادی است که تصمیم خود را برای و نگرفته اند. نادیده گرفتن و تن دادن به اموری غیر از این مسیر برای کسی سخت است که هنوز راه های دیگری را برای خود باز گذاشته است و قطعا طبیعت انسان وقتی راه آسان تری می یابد به همان راه گرایش پیدا می کند. اما وقتی راه دیگری وجود نداشته باشد سختی ها نیز جزئی از خواهند بود. اما باید دانست آنچه در زندگی مهم است است و یک طلبه هیچ گاه دلش با کار غیر طلبگی آرام نمیگیرد. وجدانش راضی نمی شود. کسی که سال ها در این فضا تنفس کند به عادت نمی کند. همیشه یک گوشه قلبش ندا می دهد که چه شد آن همه شور و شعور برای . همیشه با خود می گوید که آیا این بود نتیجه آن همه . و مهمتر از آن احساس از عمر طی کرده در این راه که اگر در آن را با تمام وجود ادامه ندهد آنچه رفته به هیچ کارش نخواهد آمد. به هیچ کار. پس ای عزیز بکوش و دل را یک دله کن. تصمیمت را بگیر. با صاحب این دستگاه جوانی و عمر مانده ات را کن که او این متاع را ارزان نمی خرد. @masirtalabe