eitaa logo
اشعار معصومه شریف
260 دنبال‌کننده
76 عکس
46 ویدیو
0 فایل
مکانی برای جمع آوری اشعارم .. خوش حال می شوم بخوانید .... @masoomesharif
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از جزیره نون و قلم‌
🥀بسم‌ رب الحسین🥀 سلام به اهالی محترم جزیره🌱 🍁عزاداری‌هاتون قبول درگاه احدیت🍁 از امروز تا ۱۳ مرداد که روز هفتم شهادت امام حسین جان‌مون می‌رسه اینجا هیئت حسینی به پا می‌کنیم. 🖤🖤🖤🖤🖤 اگه دلنوشته، شعر و... به مناسبت این ایام حسینی دارید، برای خورشید بانو بفرستید تا با هم نوحه‌سرایی کنیم.💔💔😭😭 یا حسین✋️ @Mimsad290 ═══════🏝 ═══════ اهل جزیره بشید👇👇 🏝🏝https://eitaa.com/joinchat/1394016448C390f16638a
چون خواهر خود به قلب ما دست بکش کم مانده که از غمت بمیریم حسین..... @masoome_sharif
بسم الله الرحمن الرحیم چند بیتی روضه از زبان حال حضرت رباب سلام الله علیها تو زیر آفتابی و من زیر آفتاب ... ای سایه ی سرم! چه کند با غمت رباب ؟! ای ماه من !تن تو کجا و تب کویر آه از زنان پرده نشین و شب کویر آن گرگ ها که پیرهنت را دریده اند حالا به موی دخترکانت رسیده اند قلبم به یاد پیکر تو تیر می کشد ذهنم تو را دوباره به تصویر می کشد جایی برای بوسه نبود آه ! بر تنت لب را گذاشتیم به رگ های گردنت .. بر سینه می زنم من از این داغ سینه سوز در گوش من صدای سم اسب ها هنوز .. ما سوختیم از غم تو مثل مادرت دارد فرار می کند از خیمه دخترت گهواره را ...نبر..نبرش یادگاری است بعد از تو سهمم از همه عالم نداری است باور نمی کنم که چنین پیر و خسته ام در نصف روز ،این همه آقا شکسته ام ... تنها پناه من فقط آغوش زینب است بارِ غم حرم، همه بر دوش زینب است .. نه اینچنین اسیر شدن، نه فدا شدن .. جان کندن است از تو حسینم ،جدا شدن! علیه السلام @masoome_sharif
بسم‌الله الرحمن الرحیم يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ ﴿۸۸﴾ غزل قدیمی بخوان امام غریبم ،امیر ،نعم الامیرم مرا بخوان که فقیرم ،مرا بخوان که اسیرم نه مولوی و نه حافظ ! نه سعدی و نه نظامی بخوان که از کلمات تو شعر یاد بگیرم ... از اینکه راهنمای تمام راه تو بودی رسیده ام به یقین که غلط نبوده مسیرم منی که لحظه به لحظه در انتظار تو بودم «در آرزوی تو باشم در آن نفس که بمیرم .....»* *سعدی علیه الرحمه در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم ... بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم @masoome_sharif
به خون غلطیده کشور را نمی خواهی تو، می دانم پر از خشمی ، پر از خشمم ،پریشانی ،پریشانم پریشان مثل جمع ماست ، زلف تو رها در باد چه آشوبی ست در دل ها ، ز دست فتنه ها فریاد تو می خواهی رهایی را ، ولی پایان راهت چیست ببین دشمن هجوم آورده ، تازه اول بازی ست ،همان زن، که اسیر دست داعش هاست و هر آن ، آرزوی مرگ در چشمان او پیدا ست ، فواره ی خون ،تیر رگباری برای کودک پرپر شده ، غم های تکراری در آن ، رگبار تیر و خشم ، نمی خواهد زنی که کودکش پرپر شده ،شادی نمی خواهد نمی خواهی تو این ها را ،هرگز ! نمی خواهی اسارت را ، هرگز ! تو سربازان کشور را ،بدون سر ،نمی خواهی تو خاکت را ،میان شعله ، خاکستر نمی خواهی تبر در دست اگر داری، نزن بر ریشه خاکت که دشمن شاد خواهی شد قسم بر چشم نمناکت میان این همه دشنام ، از دشمن مشو غافل مبادا گم شود حق در میان این همه باطل اگر، امن و امان می ماند این کشور به دست تو، به دست ماست ،آن فردای روشن تر @masoome_sharif
اشعار معصومه شریف
#خواهرانه #وطن #هم_وطن #شهید #ایران #ایران_قوی #ترور به خون غلطیده کشور را نمی خواهی تو، می دانم
داغی دوباره که یادآور ناگواری های سال گذشته شد شعری که پارسال در ایام اغتشاشات سرودم را به خاطرم آورد
بسم‌الله الرحمن الرحیم 💚 🔸🔶 هوَ مَعَکُمْ أَيْنَ ما کُنْتُمْ او با شماست هرجا که باشید هر لحظه و هرجا و هر آن با منی تو در لحظه های سخت و آسان با منی تو در گرد باد غم هوایم را تو داری .. وقتی که هستم خیس باران با منی تو «یاایها الانسان»صدایم می کنی باز در خط به خط آیات قرآن، با منی تو! می خوانی ام «لاتقنطو من رحمة الله» آه ای امید ناامیدان!با منی تو .. بی طور و آتش هم صدای تو می آید در هر نفس ای عشق سوزان! با منی تو در کشتی امنت خیالم تخت تخت است در اوج طوفان اوج طوفان با منی تو خود را شکستم با تبر! آتش گرفتم حالا ولی در این گلستان با منی تو از گریه چشمم سو ندارد یوسفم کو؟ در غربت شب های کنعان با منی تو فرقی ندارد که عزیزم یا اسیرم بر تخت کاخ و کنج زندان با منی تو برهان نمی خواهد دگر پیدا ترینی گنجی و در این سینه پنهان با منی تو... @masoome_sharif
. . در نماز هم به یاد اوست این دل اسیر و مبتلا اهدنا صراط مستقیم،اهدنا طریق کربلا... @masoome_sharif
چند بیتی تقدیم به دختر سه ساله ابا عبدالله بسم الله سرت غرق در خون ،گلویت بریده بمیرم سر تو چه رنجی کشیده لبت سرخ و پرپر !لبت پاره پاره چه مویی !پریشان ،چه رنگی !پریده چه بابای خوبی!ز عالم سری تو کسی بهتر از تو ندیده ندیده نگاهت نگاهت چه گرم است و گیرا که بر شام تار دل من دمیده رسیدی تو آخر!نه با پا که با سر غم و شادی ام آه در هم تنیده.. رخ دخترت مثل ماهی گرفته قد دخترت چون هلالی خمیده فدای سرت زخم های تن من که اشکم برای تو تنها چکیده صدایم گرفته !دعایم گرفته نفس های من شد بریده بریده... شده محفل ما «پدر_دختری» باز کنار سرت دخترت آرمیده سلام الله علیها سلام الله علیها علیه السلام ..... @masoome_sharif
سلام و عرض ادب شام شهادت غریب مدینه امام حسن مجتبی علیه السلام رو خدمتتون تسلیت میگم خیلی دلم گرفته که توفیق نداشتم برای این امام کریم شعر بگم برام دعا کنید حکایت من حکایت این بیته گر گدا کاهل بوَد تقصیر صاحب خانه چیست 😭 شعر عنایته شعر روزیه ...
هدایت شده از اتاق کنجی من
میزبان عرب:گذا (غذا) میخوی؟ (میخوای) میهمان ایرانی:شکرا! لا! من:ماء موجود؟ میزبان:آب؟ نعم! صابخونه به زهرا :سلام فرمانده بخون!😍 من:اقرئئ مامان 😍 من:مع السلام صابخونه عرب:خداحافظ😃 😃😃😃 پنج سال دیگه اینا به لهجه عربیِ فارسی سخن میگویند ما به زبان شیرین عربی تکلم میکنیم انشالله😅
روایت نویسی های سفر اربعین دوست شاعرم ریحانه ابوترابی رو دنبال کنید در کانالش با نگاه ظریف و قلم جذابش شمارو هم در این سفر پرماجرا با خودش همراه می کنه لینک کانالش👇 https://eitaa.com/otaghekonji @masoome_sharif
سلام ما هم راهی شدیم به امید خدا .... حلال کنید ان شاالله اگه لایق باشم به یادتون قدم برمی دارم الهی هیچ کس از سفر جا نمونه ..... 😭😭😭😭😭
که هستم به سوی که می روم چه قدر از تو دورم حسین چه قدر شوق رسیدن دارم چه قدر به تو نمی آیم وصله ناجورم برایت غرقم کن در دریای عشق بی کرانت‌ که نجات این است حسین جان بیش از چهل روز است که شب و روزم گره خورده به نام زیبایت اشکی اگر ریختم جایی اگر رفتم آبی اگر نوشیدم غذایی اگر خوردم لباسی اگر پوشیدم قلمی اگر زدم تمامش رنگ و بویی از تو داشت چله عاشقانه ای که با تو داشتم را با هیچ عشقی در عالم عوض نمی کنم می دانم که لایق عشقت نیستم می دانم که لایق مهربانی هایت نیستم اما تو کریم تر از این حرف هایی دستی به سویت دراز شود و ردش کنی؟؟؟! حاشا و کَلّا !!!! حالا که بعد از چهل روز عزاداری مرا به خانه ات دعوت کردی از تو می خواهم که تمام دلهای عاشقی که با آه حسرت بدرقه مان کردند را به آغوش مهربانت مهمان کنی آغوش مهربان تو حسین آتش تمام اندوه های عالم را خاموش می کند گر چه عشقت جان معشوق را می سوزاند و می سوزاند ...و لاتبرد ابدا .... قبل از مرز .. @masoome_sharif
با کوله ای تقریبا سبک راهی سفر شدم با دلهره ی اینکه چیزی جا نگذارم امید می دادم به خودم که سفر کوتاه است که خیلی مهم نیست که چه طور می گذرد که اصل مقصد است حضرت عشق ! اما آنچنان دلبسته ام به این دنیا که نمی دانم چگونه می خواهم دل بکنم سفر کی به پایان می رسد خیلی زود.... اما نمی دانم چرا نمی توانم شبی آسوده بخوابم از دغدغه های پیش پا افتاده.. دنیا دنیا دنیا چگونه مرا بازیچه هیچ و پوچ خودت کردی ... چگونه اسیرت شدم .. می بینی مگر آدم عاقل از حسین می گذرد تو را بچسبد کاش بتوانم بی خیالت شوم کاش دل کندن را تمرین کنم پیش از آنکه خدا بخواهد امتحانم کند کاش تا ابد در آغوش حسین بمانم کجا بهتر از آغوش حسین مگر داریم مگر می شود ؟ کاش قبل از آنکه بخواهم دورهایم را بزنم قبل از اینکه از این و آن زخم بخورم تنها به او امید ببندم درد و دلهایم که تمامی ندارد فقط این را بگویم می ترسم از تنهایی این دنیا و آن دنیا رهایم نکن ................ از مرز ردم کن از پل صراط از ..... من نمی دانم خودت حواست باشد دیگر ... @masoome_sharif
نمی دونم اون ور مرز نت دارم یا نه اگر داشتم به قید حیات دوست دارم لذت این سفر رو با شما شریک شم شما هم دعا کنید برای من و همسفری هام
روزمون و با آبمیوه های سمی عراقی شروع می کنیم البته که شب و روزمون به هم پیوسته الان از ساعت ۱۰شب از مرز سوار ماشین شدیم به سمت نجف که راننده گفت پنج ساعت راهه هرسه ساعت یه بار ازش می پرسیم چند ساعت مونده میگه پنج ساعت ولی خدا روشکر از مرز مهران خیلیییییی خیلی راحت و روون رد شدیم بعد از مرز @masoome_sharif
جاتون خالی رفتیم حرم امیرالمومنین ضریح و که بستن قسمت زنونه ما رفتیم صحن حضرت زهرا سلام الله علیها دعاگوی همه بودم حال و هوای حرم یه جوریه آدم دوست نداره بیرون بیاد انگار اومدی خونه بابات دوست داری ساعت ها بشینی گریه کنی ،درد و دل کنی ،فکر کنی، به آدما نگاه کنی،دونه دونه آدمایی که التماس دعا گفتن و تو ذهنت مرور کنی و براشون دعا کنی،زیارت بخونی، قرآن بخونی، اصلا بشینی و هیچ کار نکنی یعنی هرکاری بکنی جز اینکه بلند شی بری... اما باید زود می رفتیم 🙃 @masoome_sharif
رفتیم... ناهار فراوونه تو حرم تو موکبا یک سره تو حرم اسم گمشده ها رو می خونن راستی اینجا محل گم شدنه یا پیدا شدن ؟.. من اصلا می خوام گم بشم من می خوام جا بمونم برای همیشه یه تیکه از روحم یه تیکه از وجودم بمونه اینجا پرواز کنه تو حرم دور و بر گنبد زیر ایوون طلا تو صحنا برای خودش پرسه بزنه چه اشکالی داره ؟ یه تیکه از روحم کبوتر صحن تو بشه من تو شهر خودم تو خونه خودمون احساس غربت می کنم میشه اینجا بمونم ؟؟؟... @masoome_sharif