.
اصل تشکر برای #خانوادهام است. پدرم، مادرم، بچههام و همسرم.
#همسرم که اگر همراهیاش نباشد همین سوءتفاهمهای ریز هم نخواهد بود.
داستان #شال_نارنجی بهتر از این هم میتواند باشد. بهترش خواهم کرد، با جوانه امیدی که از خانم طهرانی گرفتم، با نقد منصفانهای که از میثاق دارم، با درسهایی که از مسیر میگیرم و با همراهی مدام همسرم.
#داستان_کوتاه
✨🌱✨@mastoooor
.
.
نقد جدی از استاد جدی، درد دارد.
علی جلائی، جلسه اول کلاس داستاننویسیاش گفت: «دنده پهن باشید برای دریافت نقد داستان.» گفت: «نقد، طلای کثیف است، اما با روی گشاده نقد هر آدمی را بپذیرید.»
امشب نوبت داستان من بود. جدیدترین داستانم را فرستادم، پراشکالترین داستانم را.
علی جلائی با نقد جدی، مجبورم کرد خم شوم، طلاهای کثیفی را که روی سر و صورت داستانم میریخت جمع کنم.
رگههای طلا را از میان کلمات سختش بیرون کشیدم و در همیان ذهنم نگه داشتم.
دیر نیست که همیان و طلاهایش به کارم بیاید. قول میدهم به علی جلائی که این روز، دور و دیر نباشد و داستان درست و درمانی تحویلش بدهم.
#داستان_کوتاه
#علی_جلائی
✨🌱✨@mastoooor
.