eitaa logo
مطالب ناب در منبر
3.5هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
1.2هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــPDFکتب اعتقادی ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
دعاءالنُّدبةوتوثیقه من‌الکتاب‌والسنة.pdf
23.49M
🍃 کتاب عربي دُعاءُ النُّدبةِ وتوثیقُه مِنَ الکِتابِ والسُّنةِ 🔘 مؤسسة الإمام الهادي علیه‌السّلام - قُمُ المقدّسة 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 👈🏼 در کسب روزی، اعتدال داشته باش و شبانه‌روزت را برای آن، یکی نکن 👈🏼 پولت را برای دیگران ذخیره نکن و در راه خدا خرج کن.. 🔘 مرحوم آیت‌الله 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷🔶 👈🏼👈🏼 از جناب رحمه الله روایت شده که: زنی از انصار که نام داشت، مردم را علیه ابابکر می شوراند و بیعت با امیرالمؤمنين (علیه‌السلام) را یادآور می‌شد. خبر به ابابکر رسید و او را فرا خواند و گفت: توبه کن، اما ام فروه نپذیرفت. ➖ ابابکر گفت: ای دشمن خدا، می‌خواهی اتحاد مسلمانان را بر هم بزنی؟ درباره‌ی امامت من چه می‌گویی؟ ام فروه گفت: تو امام نیستی. ابابکر گفت: پس من کیستم؟ أم فروه پاسخ داد: تو امیر قوم خویشی. آنها تو را امارت دادند و هرگاه بخواهند عزلت خواهند کرد. امام کسی است که خدا و رسول خدا (صلی الله علیه وآله) او را نصب کرده باشند. پنهان و آشکار را می‌داند و از هر چه در مشرق و مغرب روی دهد آگاه است. علامت دیگرش آن است که سایه ندارد. امامت کسی که بت پرستیده و یا بعد از کفر به اسلام گرویده ممکن نیست، تو کدامین هستی؟ ➖ ابابکر گفت: من از امامانی هستم که خداوند برای بندگانش برگزیده است. ام فروه گفت: بر خداوند افترا بستی، اگر چنین است نام آسمان‌های هفتگانه را بگو؟ ابابکر حیران ماند. سپس گفت: اسامی آنها را خدایی که آفریده است میداند! ام فروه گفت: اگر برای زنان روا و شایسته بود که به مردان بیاموزند تو را می آموختم. ➖ ابابکر گفت: ای دشمن خدا، یا می گویی و یا تو را خواهم کشت. گفت: آیا مرا به مرگ تهدید می‌کنی؟ به‌خدا قسم بیم آن ندارم که به دست چون تویی کشته شوم، ولی نام آنها را خواهم گفت و یک به یک نام برد.. ➖ ابابکر گفت : درباره‌ی علی [علیه‌السلام] چه می‌گویی؟ او گفت: درباره‌ی امام امامان، وصی اوصیاء، کسی که زمین و آسمان به نور او روشن است و توحید تنها با معرفت او، کمال می یابد چه بگویم؟ ولكن تو از کسانی هستی که بیعتت را زیر پا گذاشتی و دینت را به دنیا فروختی. ابابکر صدا زد: او را بکشید که مرتد شده است و او را فورا کشتند. ➖ زمانی که این وقایع رخ داد، امیرالمؤمنين (علیه‌السلام) در مدینه حضور نداشتند و در زمینی که در وادی القری داشتند به سر می‌بردند، وقتی آمدند خبر را به ایشان رساندند. ایشان سر قبر ام فروه آمدند و صدا زدند: ای کسی که جان ها را پس از مرگ زنده می‌گردانی، و ای آنکه استخوان‌های پوسیده را بعد از فوت گرد هم می‌آوری، ام‌فروه را برای ما زنده گردان و او را عبرت کسانی که عصیان تو می‌کنند قرار ده. ➖ در این هنگام هاتفی ندا داد: یا علی برو [که خدا اجابت فرمود]. آنگاه ام فروه در حالی که جامه‌ایی سبز بر تن داشت از قبر خارج شد و گفت: مولای من! ابابکر خواست تا نور شما را خاموش کند ولی خداوند نورتان را افزود. این خبر به ابابکر و عمر رسید و تعجب آنها را به دنبال داشت. ➖ من (سلمان) به آنها گفتم: اگر علی بن ابی.طالب (علیه السلام) خدا را قسم دهد که اولین و آخرین نفر را زنده کند، خواهد کرد. ➖ امیرالمؤمنین علیه السلام او را نزد شوهرش باز گرداند. ام فروه هم شش ماه بعد از شهادت آن حضرت زندگی کرد و دو پسر به دنیا آورد. 📚 علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۱، ص۱۹۹ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
Mahmoud Karimi - Muharram 98 Shab 9 - 5.mp3
7.62M
🍃 دیوونه ی حرمتم ابالفضل ... شبای پریشونی با چشمای بارونی مثل چشمه ای اما بازم تشنه می مونی برا او که مرد مرداست حرمش شبیهه دریاست علمش همیشه بالاست یا مولا یا مولا یا عباس تو خونه ی کرمتم ابالفضل اباالفضل اباالفضل دیوونه ی حرمتم اباالفض اباالفضل اباالفضل تو خونه ی کرمتم ابالفضل اباالفضل اباالفضل دیوونه ی حرمتم اباالفض اباالفضل اباالفضل بهونه ی کرم تو حسین حسین حسین نشونی حرم تو حسین حسین حسین همه کس و کار منی علمدار علمدار علمدار ماه شب تار منی علمدار علمدار علمدار همه کس و کار منی علمدار علمدار علمدار ماه شب تار منی علمدار علمدار علمدار تو خونه ی کرمتم ابالفضل اباالفضل اباالفضل دیوونه ی حرمتم اباالفض اباالفضل اباالفضل وفامون اباالفضل صفامون اباالفضل وفامون اباالفضل صفامون اباالفضل به اذن خود ارباب آقامون اباالفضل پسر رشید مولاست پسر عزیز زهراست قمر تموم دنیاست یا مولا یا مولا یا عباس ستاره شبای من اباالفضل اباالفضل اباالفضل همه ی نفسای من اباالفضل اباالفضل اباالفضل تویی که حال دلمو می دونی میدونی میدونی تویی که پای عاشقا می مونی می مونی می مونی می دونی که جای دیگه نمیرم نمیرم نمیرم آرزومه برای تو بمیرم بمیرم بمیرم تو خونه ی کرمتم اباالفضل اباالفضل اباالفضل دیوونه ی حرمتم اباالفضل اباالفضل اباالفضل بهونه ی کرم تو حسین حسین حسین نشونی حرم تو حسین حسین حسین همه کس و کار منی علمدار علمدار علمدار ماه شب تار منی علمدار علمدار علمدار 🔘 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
48.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 کلیپی قدیمی از: 👈🏼 بیا تا یه سیب سرخ رو بو کنیم اگه اینبار برسیم به کربلا، حرمو با مژه‌مون جارو کنیم 👈🏼 کلیپ قدیمی مربوط به‌حدود ۱۲ سال قبل 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. . ◼️ جلسه‌ی شهادت حضرت ام‌البنین علیهاالسلام ➖ روز جمعه ۱۶ دی ۱۴۰۱ ➖ ساعت ۱۴ و ۴۰ دقیقه ➖ ویژه‌ی بانوان ➖ قم، پردیسان، خ سبلان، خ انقلاب‌اسلامی، مجتمع محمدی‌عراقی، ب۴ و۴ ➖ رحیمیان
◾️ چرا عمربن‌خطاب پیمانی را که درغدیر با اميرمؤمنان علیه‌السلام بسته بود نقض کرد؟! 👈🏼👈🏼 ، دانشمند پرآوازه اهل‌تسنن در قرن ششم در باره تبريك و تهنيت خليفه دوم و پيماني كه در آن روز بست و فقط چند روز بعد آن را فراموش كرد، مي‌نويسد: ➖ واجمع الجماهير علي متن الحديث من خطبته في يوم عيد غدير خم باتفاق الجميع وهو يقول: «من كنت مولاه فعلي مولاه» فقال عمر بخ بخ يا أبا الحسن لقد أصبحت مولاي ومولي كل مولي فهذا تسليم ورضي وتحكيم ثم بعد هذا غلب الهوي تحب الرياسة وحمل عمود الخلافة وعقود النبوة وخفقان الهوي في قعقعة الرايات واشتباك ازدحام الخيول وفتح الأمصار وسقاهم كأس الهوي فعادوا إلي الخلاف الأول: فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمناً قليلا. 📝 از خطبه‌هاي رسول گرامي اسلام (صلي الله عليه وآله وسلم) خطبه غدير خم است كه همه مسلمانان بر متن آن اتفاق دارند. رسول خدا فرمود: هر كس من مولا و سرپرست او هستم، علي مولا و سرپرست او است. عمر پس از اين فرمايش رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) به علي (عليه السلام) اين گونه تبريك گفت: «تبريك، تبريك، اي ابوالحسن، تو اكنون مولا و رهبر من و هر مولاي ديگري هستي.» اين سخن عمر حكايت از تسليم او در برابر فرمان پيامبر و امامت و رهبري علي (عليه السلام) و نشانه رضايتش از انتخاب علي (عليه السلام) به رهبري امت دارد؛ اما پس از گذشت آن روز ها، عمر تحت تأثير هواي نفس و علاقه به رياست و رهبري خودش قرار گرفت و استوانه خلافت را از مكان اصلي تغيير داد و با لشكر كشي ها، برافراشتن پرچم ها و گشودن سرزمين هاي ديگر، راه امت را به اختلاف و بازگشت به دوران جاهلي هموار كرد و از مصاديق اين سخن شد: (فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمناً قليلا). پس، آن [عهد] را پشتِ سرِ خود انداختند و در برابر آن، بهايي ناچيز به دست آوردند، و چه بد معامله اي كردند. 📚 مجموعة رسائل الإمام الغزالي، ابوحامد محمدبن‌محمد غزالی، ص۴۸۳ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کی به سر می رسد خداوندا! شب یلدای غیبت مولا... تر و خشکِ زمانه سوخته‌اند آه از این روزگار وانَفسا غرقه‌ی منجلاب فقر و رفاه شده دنیای دون و مافیها شده دنیای بی امام زمان باتلاق فساد و کفر و ریا شَبِ یلدای غیبتِ خورشید شرر، انداخته به جانِ سَما مردم ِ دشت در به در شده‌اَند در فراقِ تلألؤ و گرما یک دقیقه، نه یازده قرن است به درازا کشیده این یلدا کی رسد صبح انتقام بتول؟ کی رسد طالب دم ِ زهرا؟ شبِ یلدای مهر عالمتاب آن قَدَر گشته اَست پابرجا که شده زرد، ساقه و گل و برگ که شده خشک، چشمه‌ و دریا شب یلدای دوری از مهدی زده آتش به قلب انسان‌ها خبر فوریِ ظهور ای کاش... پخش گردد سریع در دنیا خیرُ الْاَعمال در شب یلداست به ظهور ولیّ عصر، دعا رَبّنَا اكْشِفْ هُمومَ صاحِبِنا رَبّ ِ عجّل ظُهورَ مولانا چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۱ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🔷🔶 👈🏼👈🏼 عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ‌السَّلاَمُ قَالَ: كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ اَلْكَعْبَةِ فَإِذَا شَيْخٌ مُحْدَوْدِبٌ قَدْ سَقَطَ حَاجِبَاهُ عَلَى عَيْنَيْهِ مِنْ شِدَّةِ اَلْكِبَرِ وَفِي يَدِهِ عُكَّازَةٌ وَعَلَى رَأْسِهِ بُرْنُسٌ أَحْمَرُ وَعَلَيْهِ مِدْرَعَةٌ مِنَ اَلشَّعْرِ. فَدَنَا إِلَى اَلنَّبِيِّ صَلَّى الله عَلَيْهِ وَآلِهِ وَالنَّبِيُّ مُسْنِدٌ ظَهْرَهُ عَلَى اَلْكَعْبَةِ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ‌الله! اُدْعُ لِي بِالْمَغْفِرَةِ. فَقَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللّه عَلَيْهِ وَآلِهِ: خَابَ سَعْيُكَ يَاشَيْخُ وَضَلَّ عِلْمُكَ. فَلَمَّا تَوَلَّى اَلشَّيْخُ، قَالَ لِي: يَا أَبَا اَلْحَسَنِ! أَ تَعْرِفُهُ؟! قُلْتُ: لاَ، قَالَ: ذَلِكَ اَللَّعِينُ إِبْلِيسُ. قَالَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَعَدَوْتُ خَلْفَهُ حَتَّى لَحِقْتُهُ وَصَرَعْتُهُ إِلَى اَلْأَرْضِ وَجَلَسْتُ عَلَى صَدْرِهِ وَوَضَعْتُ يَدِي فِي حَلْقِهِ لِأَخْنُقَهُ، فَقَالَ لِي: لاَ تَفْعَلْ يَا أَبَا اَلْحَسَنِ فَإِنِّي مِنَ اَلْمُنْظَرِينَ `إِلىٰ يَوْمِ اَلْوَقْتِ اَلْمَعْلُومِ(۱) وَالله يَاعَلِيُّ إِنِّي لَأُحِبُّكَ جِدّاً وَمَا أَبْغَضَكَ أَحَدٌ إِلاَّ شَرِكْتُ أَبَاهُ فِي أُمِّهِ فَصَارَ وَلَدَ زِنًا فَضَحِكْتُ وَخَلَّيْتُ سَبِيلَهُ. 📝 در کنار خانه کعبه نشسته بودم. ناگاه پیرمردی گوژپشت در برابر چشمانم ظاهر گشت. موهای (سفید و بلند) ابروان او که بر دیدگانش آویخته بود، از عمر دراز او حکایت می‏کرد. عصایی بر کف، و کلاه قرمزی بر سر و جامه‏ای پشمین بر تن داشت. پیرمرد نزدیک شد و در حضور پیامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) که بر دیوار کعبه تکیه زده بود (بر زمین) نشست. سپس گفت: ای فرستاده خدا! آیا می‏شود در حق من دعا کنی و از درگاه خدا، برایم طلب مغفرت نمای؟ رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در پاسخ فرمود: پیرمرد! کوشش تو بی‌فایده است، و اعمال تو تباه گشته است و درخواست مغفرت در حق تو پذیرفته نخواهد شد. پیرمرد که از خواهش خود طرفی نبست، با سر افکندگی از محضر آن حضرت خارج شد و از راهی که آمده بود بازگشت. در این هنگام رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) به من فرمود: علی! آیا او را شناختی؟ گفتم: نه. فرمود: او همان ابلیس ملعون است. (با شنیدن این جمله از جای جستم) و دوان دوان خود را به او رساندم. در بین راه با او گلاویز گشته و بر زمینش کوفتم و آنگاه بر سینه اش نشیتن و گلویش را در دستهایم گرفتم و به سختی فشردم تا (هر چه زودتر) هلاکش سازم. در همین حال مرا به نام صدا زد و از من خواست که دست از او بردارم و وی را به حال خود گذارم و اضافه کرد که: (فانی من المنظرین الی یوم الوقت المعلوم) یعنی مرا تا روز قیامت (یا تا روز ظهر حضرت حجت) مهلت حیات و زندگانی داده اند و من تا آن روز زنده خواهم ماند. (بنابراین، تلاش تو بر کشتن من بی فایده است). سپس گفت: علی! به خدا سوگند من تو را بسیار دوست دارم، (و این جمله را از من بشنو و به یادگار داشته باش): آن کس که در مورد تو، به دشمنی و خصومت برخیزد و از تو بر دل، حقد و کینه گیرد، باید در مشروعیت ولادت خود تردید کند و مرا در کار پدر خود شریک بشمارد...! من از حرف او خنده ام گرفت و رهایش ساختم. 📚 منابع: ۱. سوره ص، آیه‌ی ۸۰ ۲. بحارالأنوار، ج۲۷، ص۱۴۷ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar