eitaa logo
مطالب ناب در منبر
4هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
1.7هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــPDFکتب اعتقادی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️ 👈🏼👈🏼 حجت‌الاسلام [متولد ۱۳۲۸شمسی] ، در کتاب عجل‌الله‌تعالی‌فرجه می‌نویسد: ➖ (۱) یکی از علماء شیعه و بزرگان مذهبی ما است که علاوه بر مراتب علم و کمال، دارای طبعی رسا و پرجاذبه بوده و اشعاری که سروده است گواه بر محبت عجیب او به خاندان وحی و برائت از دشمنان آن بزرگواران می باشد. ➖ او همان‌گونه که در زمان حیاتش مورد توجه همگان بود، پس از و فانش نیز مردم به او ارادت می‌ورزیدند؛ به حدی که پس از گذشت ده ها سال هنوز مرقد وی در حله زیارتگاه عموم است. او در اثبات ولایت اهل‌بیت اشعار مهمی سروده و به این وسیله بذر ولایت و محبت آنان را در قلبها بارور ساخت. مهم‌ترین شعر او قصیده‌ای است که فضایل خاندان رسالت بالأخص امام عصر ارواحنافداه را در آن ذکر کرده و شهادت امام حسین علیه‌السلام را به صورتی بسیار غم انگیز بیان نموده است. تأثیر کلام او در این قصیده آن در این چنان زیاد است که علامه امینی در کتاب ارزشمند «الغدیر» فرموده است: به او در میان اصحاب ما چنین معروف است که در هر مکانی این قصیده خوانده شود، موجب تشریف فرمایی سرور عالم امکان حضرت بقیةالله‌الأعظم ارواحنافداه به‌آن مکان می‌شود(۲). ➖ نمونه‌ای که ذکر می‌کنیم یکی از این موارد است: خطیب بزرگ شیعه مرحوم می‌گوید: یک روز بعد از ظهر وارد صحن مطهر امام حسین علیه‌السلام شدم، شخصی در مقابل یکی از حجره‌های صحن شریف کتاب‌های مذهبی می‌فروخت و من با وی سابقهٔ آشنایی داشتم، چون مرا دید گفت: کتابی دارم که برای شما نافع باشد و در آن اشعاری وجود دارد که زیبنده شما می‌باشد و قیمت آن این است که یک بار آن را برایم بخوانی. ➖ مرحوم شیخ عبدالزهرا می‌گوید: آن اشعار گمشده من بود و مدت‌ها در جستجوی آن بودم. آن را گرفتم و در هنگامی که به خواندن آن مشغول بودم ناگهان دیدم سیدی از بزرگان عرب در برابرم ایستاده و به اشعار گوش می‌دهد و گریه می‌کند به این بیت رسیدم: أیُقْتَلُ ظَمْآناً حُسَیْنٌ بِکَرْبَلا *** وَفی کُلِّ عُضْو مِنْ أنامِلِهِ بَحْرُ؟ [چگونه است که حسین، تشنه درکربلا کشته می‌شود با آنکه در هر سرانگشت او دریاهایی از سرافرازی توان یافت؟] ➖ گریه آن بزرگوار شدید شد و رو به ضریح امام حسین علیه‌السلام نمود و این بیت را تکرار می‌نمود و همچون زن جوان مرده می‌گریست. ➖ همین که اشعار را به پایان رساندم، دیگر آن بزرگوار را ندیدم، برای دیدن ایشان از صحن خارج شدم تا شاید آن جناب را بیابم ولی ایشان را ندیدم به هر کجا رو نمودم اثری نیافتم، گویا از برابر چشمم غایب شده است به یقین دانستم او حضرت حجت و امام منتظر علیه‌السلام است. قصیده ابن‌عرندس بر اثر این گونه جریانات مورد توجه دوستان اهل‌بیت علیهم‌السلام قرار گرفته و با خواندن قصیده او عنایات حضرت بقیةالله ارواحنافداه را به سوی خود جلب می‌کنند. در کتاب ، و مرحوم شیخ طریحی در کتاب ، و در ، و خطیب دانشمند یعقوبی در ، و برخی دیگر از بزرگان در کتاب‌های خود آورده‌اند(۳). 📚 پی‌نوشت‌ها: ۱. شیخ صالح بن عبدالوهّاب بن عرندس حلّى، معروف به «ابن عرندس» از بزرگان شیعه است که در فقه و اصول داراى تألیفاتى است و براى ائمّه اطهار(علیهم السلام) مراثى و مدایحى سروده است، وى حدود سال ۸۶۰ق رحلت کرد و در حلّه به خاک سپرده شد. از جمله اشعار وى قصیده فوق، معروف به قصیده «رائیه» در میان بزرگان معروف است، در هیچ مجلسى این قصیده خوانده نمى‌شود، مگر آن که امام زمان(علیه السلام) عنایت خاصّى به آن مجلس مى‌نماید. الغدیر، ج۷، ص۱۴ ۲. الغدیر، علامه امینی، ج۷، ص۱۴ ۳. شیفتگان حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه (انتشارات حاذق _ ۱۳۹۳شمسی)، ج۳، ص۱۷۱ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🎴 | ، مباحث اخلاقی، باعنوان: 🔻ریز موضوعات این جلسات ➖حب وزیارت وعزاداری سیدالشهدا ع،نعمت بی‌بدیل خدا ➖لازمه معرفت وولایت، دعا برای امام زمان ع درمجالس سیدالشهدا ع ➖شأن تزکیه پیامبر ص ➖پیامبرص وائمه ع امت خود را پاک میکنند وآنها را رشد میدهند ➖پیامبرص وائمه ع روش تربیتی خاصی برای بشر دارند ➖رفع شبهه ازنقش تربیتی پیامبرص وائمه ع ➖تفاوت برخوردتربیتی پیامبرص وائمه ع بابرخورد انتظامی ➖پیامبرص وائمه ع احکام راابلاغ وتبیین میکردند ➖ائمه ع احکام الهی راازطریق پیامبرص اخذکردند ➖شأن اصلی پیامبرص وائمه ع تربیت وتزکیه بشریت است ➖کارتربیتی، نه باخشونت وتنبیه، بلکه باایجاداعتماد درمتربّی ➖مربی بایدنسبت به متربّی دلسوزی داشته باشد ➖سیره پیامبرص درجلب اعتماداطرافیان، حتی ازدوران کودکیشان / ➖ پیشنهاد دانلود به محققان وطلاب‌سطوح عالیه واهل‌منبر 🔘 حجت‌الاسلام 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
◾️ 👈🏼👈🏼 مرحوم رحمه‌الله می‌گوید: ➖ بعضی از بزرگان، در تألیفات‌شان از نقل کرده‌اند که گفته: من در مشهدالرضا علیه‌السلام ساکن بودم. با عده‌ای از مؤمنین در مشغول عزادارای بودیم که یکی از آنان مقتل خوانی می‌کرد و روایتی خواند که امام باقر علیه‌السلام فرموده‌اند: «مَنْ ذَرَفَتْ عَيْنَاهُ عَلَى مُصَابِ الْحُسَيْنِ وَلَوْ مِثْلَ جَنَاحِ الْبَعُوضَةِ غَفَرَ الله لَهُ ذُنُوبَهُ وَلَوْ كَانَتْ مِثْلَ زَبَدِ الْبَحْر». هر کس در مصیبت حسین گریه کند ولو به اندازه یک پر پشه باشد، خدا تمام گناهان او را می­‌بخشد، ولو به اندازه کف دریاها باشد. ➖ در آن جمع یک جاهل مدعی علم بود، تا این روایت را شنید گفت: اینها دروغ است و با عقل سازگار نیست. بین ما بحث شد و او قانع نشد و اصرار بر تکذیب داشت و با آن حال جدا شدیم و به خانه رفتیم. ➖ آن شخص روز بعد گفت: در خواب دیدم که هنگام قیامت است و ترازوی اعمال و حساب و کتاب و هول و‌ هراس قیامت. من تشنه شدم بقدری که نزدیک بود هلاک شوم. دیدم یک حوضی که بسیار وسیع است و طول و عرض آن معلوم نیست نمایان شد، با خود گفتم‌: حوض کوثر است. برای رفع عطش به‌سمت آن حوض رفتم و دیدم یک زن و دو مرد که همگی سیاه پوشیده و‌ گریان و محزون بودند آنجا ایستاده‌اند. پرسیدم اینان چه کسانی هستند؟ گفتند: رسول‌اکرم و امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا سلام الله علیهم اجمعین هستند. گفتم: چرا سیاه پوشیده‌اند؟ گفتند: مگر نمی‌دانی روز عاشورا است؟ و زمین و آسمان محزون و گریان است! ➖ من رفتم خدمت حضرت زهرا سلام الله علیها گفتم: من تشنه‌ام و آبم دهید. ایشان به‌من تندی کرده و فرمودند: «أنت الذي تنكر فضل البكاء على مصاب ولدي الحسين ومهجة قلبي وقرة عيني الشهيد المقتول ظلما وعدوانا؟ لعن الله قاتليه وظالميه ومانيعه من شرب الماء؟» آیا تو بودی که ثواب اشک بر فرزند مظلوم و شهیدم حسین را انکار کردی؟! خداوند متعال قاتلانش و کسانی که او را از آب منع کردند لعنت کند. ➖ من از خواب پریدم و لرزان و ترسان بودم. و بسیار استغفار می‌کردم. حال آمده‌ام به هرکس که در آن جمع بود و در حضورش انکار روایت کردم، این موضوع را بگویم و اظهار پشیمانی کنم. 📚 بحارالانوار (چاپ‌مؤسسة الوفاء)، ج۴۴، ص٢٩٣ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar
◾️ 👈🏼👈🏼 مرحوم رحمه‌الله می‌گوید: ➖ بعضی از بزرگان، در تألیفات‌شان از نقل کرده‌اند که گفته: من در مشهدالرضا علیه‌السلام ساکن بودم. با عده‌ای از مؤمنین در مشغول عزادارای بودیم که یکی از آنان مقتل خوانی می‌کرد و روایتی خواند که امام باقر علیه‌السلام فرموده‌اند: «مَنْ ذَرَفَتْ عَيْنَاهُ عَلَى مُصَابِ الْحُسَيْنِ وَلَوْ مِثْلَ جَنَاحِ الْبَعُوضَةِ غَفَرَ الله لَهُ ذُنُوبَهُ وَلَوْ كَانَتْ مِثْلَ زَبَدِ الْبَحْر». هر کس در مصیبت حسین گریه کند ولو به اندازه یک پر پشه باشد، خدا تمام گناهان او را می­‌بخشد، ولو به اندازه کف دریاها باشد. ➖ در آن جمع یک جاهل مدعی علم بود، تا این روایت را شنید گفت: اینها دروغ است و با عقل سازگار نیست. بین ما بحث شد و او قانع نشد و اصرار بر تکذیب داشت و با آن حال جدا شدیم و به خانه رفتیم. ➖ آن شخص روز بعد گفت: در خواب دیدم که هنگام قیامت است و ترازوی اعمال و حساب و کتاب و هول و‌ هراس قیامت. من تشنه شدم بقدری که نزدیک بود هلاک شوم. دیدم یک حوضی که بسیار وسیع است و طول و عرض آن معلوم نیست نمایان شد، با خود گفتم‌: حوض کوثر است. برای رفع عطش به‌سمت آن حوض رفتم و دیدم یک زن و دو مرد که همگی سیاه پوشیده و‌ گریان و محزون بودند آنجا ایستاده‌اند. پرسیدم اینان چه کسانی هستند؟ گفتند: رسول‌اکرم و امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا سلام الله علیهم اجمعین هستند. گفتم: چرا سیاه پوشیده‌اند؟ گفتند: مگر نمی‌دانی روز عاشورا است؟ و زمین و آسمان محزون و گریان است! ➖ من رفتم خدمت حضرت زهرا سلام الله علیها گفتم: من تشنه‌ام و آبم دهید. ایشان به‌من تندی کرده و فرمودند: «أنت الذي تنكر فضل البكاء على مصاب ولدي الحسين ومهجة قلبي وقرة عيني الشهيد المقتول ظلما وعدوانا؟ لعن الله قاتليه وظالميه ومانيعه من شرب الماء؟» آیا تو بودی که ثواب اشک بر فرزند مظلوم و شهیدم حسین را انکار کردی؟! خداوند متعال قاتلانش و کسانی که او را از آب منع کردند لعنت کند. ➖ من از خواب پریدم و لرزان و ترسان بودم. و بسیار استغفار می‌کردم. حال آمده‌ام به هرکس که در آن جمع بود و در حضورش انکار روایت کردم، این موضوع را بگویم و اظهار پشیمانی کنم. 📚 بحارالانوار (چاپ‌مؤسسة الوفاء)، ج۴۴، ص٢٩٣ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar
چه اضطراب و چه باکى زآفتاب قيامت که زير سايه اين خيمه کرده‌ايم اقامت شفيع گريه کنانش ائمه‌اند يکايک به اين دليل که جمع است در حسين امامت کسى که آه ندارد چه سود آه خجالت کسى که اشک ندارد چه سود اشک ندامت چه نعمتی است نشستن میان مجلس روضه که جبرییل در آنجا فکنده رحل اقامت کسى که بارعلم را به شانه‌اش نکشيده ست بعيد نيست بميرد به زير بار ملامت کسى که در پى کار حسين نيست, محال است که پشت سر بگذارد صراط را به سلامت ""کسی که اسم حسین را شنید و اشک نبارید ز دوستی چه نشانی، زشیعگی چه علامت کسی که در کفنش تربت حسین ندارد چه خاک بر سر خود میکند به روز قیامت کسی که قبر حسین را ندید و رفت ز دنیا به نزد فاطمه ریزد ز دیده اشک ندامت"" به روز حشر که جمله فقير و کاسه بدستند خدا به زائر تو ميدهد مقام زعامت غبار خاک عزاى تو را که بر سر ما شد برابرش نکنم با هزار تاج کرامت چه نابجاست به وصف شهادت تو شهادت چه نارواست به وصف شهامت تو شهامت پس از قیامت عظمای تو به دشت غریبی خدا قيامت خود را سند زده ست به نامت 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
◼️ 👈🏼👈🏼شخص موثقی از مرحوم آیت‌الله اصفهانی (فرزند مرحوم آیت‌الله آقا طاب‌ثراهما) نقل نموده که: یکی از گفته است که همه ساله در من در حسینیه خود اقامه عزای حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام می‌نمودم. اتفاقا سالی روز چهارم محرم یکی از آقایان طلاب علوم دینیه نجف اشرف تشریف آوردند و مهمان ما شدند و فرمودند فردا به قصد زیارت حضرت رضا علیه‌السلام حرکت خواهم کرد، من با اصرار زیاد از ایشان خواهش کردم که تا عاشورا در مجلس ما شرکت داشته باشد، بالاخره قبول کردند. ➖ شبی بعد از صرف شام عرض کردم: هر سربازی و هر نوکری با ارباب خود یک ارتباطی دارد جز شما سربازهای امام زمان علیه‌السلام فرمود: از کجا می‌دانی ما با امام زمان علیه‌السلام ارتباطی نداریم؟ عرض کردم اگر ارتباط دارید آدرس آن حضرت را به من نشان دهید؟! ➖ فرمود: فردا شب آدرس آن حضرت را به‌تو معرفی می‌کنم. چون او را سید با حقیقی می‌دانستم از شنیدن این سخن اشکم جاری شد، عرض کردم: آیا ممکن است من حقیقتا شرفیاب حضور آقا شوم؟! فرمود: آری. ➖ شب و روز را با انتظار بسر بردم و انتظار شب بعد را می‌کشیدم تا اینکه شب وعده رسید. عرض کردم بفرمائید آدرس کجاست؟ آقا لبخندی زد و چند مرتبه فرمود: مرحبا به تو یک مژده دهم که روز تاسوعا امام عصر علیه‌السلام به مجلس روضه تو شرکت خواهد کرد و شما آن حضرت را در همین منزل زیارت خواهید کرد و نشانیش این است که واعظی که هر شب آخرین منبری بود آن شب اولین منبری خواهد شد و منبر خود را درباره امام زمان علیه‌السلام اختصاص خواهد داد. ➖ من آن شب دستور دادم تمام روضه را عوض کردند و فرش‌های عالی انداختند و مجلس را بسیار آراسته نمودم. تا آنکه دیدم همان واعظ اول هم تشریف آورده گفت: زود چای بدهید من بروم منبر. گفتم: چطور امشب شما اول منبر می‌روید؟ گفت: می‌خواهم بروم بخوابم که فردا بتوانم به مجالس برسم. بعد ایشان منبر رفته و حدیث فضیلت انتظار فرج را عنوان منبر خود قرار داده و در فضیلت امام زمان علیه‌السلام صحبت کرد تا آخر منبر روضه خواند و آقایان دیگر هم همین کار را کردند و من درب منزل به مردم خوش آمد می‌گفتم تا اینکه مجلس به نصف رسید و شروع کردند به دادن چای و من در بین مردم هر چه نگاه می‌کردم شخصی را به عنوان امام زمان علیه‌السلام نمی‌دیدم. ➖ بالاخره آمدم نزد آقا سید حسن عرض کردم: آقا تشریف نمی‌آورند دیدم آقا سیدحسن به دو زانو نشسته و دو دست خود را به روی زانوان نهاده و سر به زیر افکنده و ابداً به جائی نظر نمی‌کند، چند دفعه صدا زدم آهسته جواب داد. گفتم: آقا نیامد؟! گفت: چرا از اول مجلس شرکت دارد. گفتم: ایشان را نشان من دهید. ➖ فرمودند: یکی از آن دو نفری که در مقابل منبر نشسته‌اند و لباس کردی در بر دارند امام زمان تو است. چون نظر کردم یکی از آن‌ها صورتش مانند ماه درخشان بود و خال سیاهی در گونه صورتش نمایان بود جلو رفتم دست به سینه نهاده عرض کردم: "السلام عليك یا بقیةالله فی أرضه ویا حجةبن الحسن". فرمودند: "شما درب منزل مشغول پذیرائی از مردم باشید". ➖ من عقب عقب تا درب منزل برگشتم و از زیر چشم به جمال مبارکش نگاه می‌کردم تا آنکه یکی از علما تشریف آوردند، من به استقبال او رفتم چون برگشتم دیگر آن آقا را ندیدم. پیش آقا سیدحسن آمدم پرسیدم: آقا کجا رفت؟ فرمود: در این شهر مجلس روضه زنی تشریف بردند و جای دیگر نمی‌روند. 📚 شناخت اسلام، تألیف آیةالله سیدضیاءالدین استرآبادی ص۳۳۸ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
◼️ 👈🏼👈🏼 در کتاب ، جلوه‌های محبت امام زمان علیه‌السلام، داستانی را در مورد نامه‌ای از امام زمان علیه‌السلام در یکی از مساجد لبنان پیدا شد، آورده است. این داستان به نقل از کتاب  و آن هم به‌نقل از کتاب  آورده شده است. در پاورقی آمده است که این واقعه، مربوط به‌سال ١۴٠۴ هجری قمری است. داستان طبق نقل کتاب میر مهر، با کمی ویرایش، چنین است: ➖ امام‌جماعت و هیأت امنای یکی از مساجد لبنان، قسم مؤکد یادکرده بودند تا در ماه محرم، به‌نام حضرت اباالفضل العبّاس، علیه‌السلام، مؤمنین را در آن مسجد اطعام نمایند. البته به‌سوگند خویش هم عمل می‌کردند. به‌منظور شرکت مردم در این عمل خیر، صندوقی در آن مسجد نصب شده بود. چنان که معمول است، آن صندوق دارای قفل بود و فقط روزنه باریکی داشت که بتوان سکه یا اسکناسی را به داخل آن انداخت. ➖ پس از مدّتی در آن صندوق را گشودند. امّا با کمال تعجّب نامه‌ای به همراه جعبه‌ای شکلات بزرگ لبنانی در آن یافتند. به هر صورت که محاسبه کردند، دیدند محال است بتوان آن جعبه را از روزنه باریک صندوق به داخل انداخت. ➖ هنگامی که آن نامه را گشودند، این جملات نورانی در آن به‌چشم می‌خورد: بِسْمِ الله الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى الله عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَٱلْمُؤْمِنُونَ صَدَقَ الله ٱلْعَلِيُّ ٱلْعَظِيمُ أَنَا ٱلْمَهْدِيُّ ٱلْمُنْتَظَرُ أَقَمْتُ ٱلصَّلَاةَ فِي مَسْجِدِكُمْ وَأَكَلْتُ مِمَّا أَكَلْتُمْ وَدَعَوْتُ لَكُمْ فَادْعُوا لِي بِٱلْفَرَجِ. 📝 بسم الله الرحمن الرحیم و بگو عمل کنید که خدا و رسول او ومؤمنان عمل شما را خواهد دید، راست گفت خداوند بلند مرتبه باعظمت. منم مهدی منتظر در مسجد شما نماز خواندم و از آنچه شما خوردید من نیز خوردم و برای شما دعا کردم پس شما نیز برای فرج من دعا کنید. 📚 منابع: ۱. چهره‏ي درخشان، ج۲، ص۵۴۲ به نقل از راهي به سوي نور نوشته‏ي عليرضا نعمتي ص۸۱ چاپ اول ۲. جلوه‌های محبت امام زمان عجل الله فرجه، مسعود پورسیدآقایی، ص۱۲۳ ۳. انتظارات امام زمان علیه‌السلام، ص۵٨ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar