eitaa logo
مطالب ناب در منبر
3.3هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
1هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــPDFکتب اعتقادی ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
بُوَد این روزها عزادار، ولیّ عصر ز غم مادرش دل‌افگار، ولیّ عصر چِکَد اشک و بُوَد دلش زار، ولیّ عصر بُوَد این حاجت دلِ صاحب عصرِ ما: " لَعَنَ اللّهُ قاتِلي فاطِمَةَ الزَّهرا " نَفَس ِ آسمان گرفته به غم ِ مهدی شده آوار بر سرش غم ز دم مهدی رسد از راه کی صدای قدم ِ مهدی؟ به لبِ اهلِ آسمان‌ها و زمین، نجوا‌: لَعَنَ اللّهُ قاتِلي فاطِمَةَ الزَّهرا در و دیوار، شاهد ضربه‌ی ثانی بود به خداوند، سیلی‌اَش، محکم و آنی بود پس از آن روضه‌ها، قدِ یاس، کمانی بود رسد از راه، عاقبت، منتقمش، فردا لَعَنَ اللّهُ قاتِلي فاطِمَةَ الزَّهرا ز مغیره ز کوچه ها حرمله، درس آموخت به گلوی رضیع، تیری ز کمانش دوخت به در اُفتاد شعله تا خیمه به صحرا سوخت به حقیقت، سقیفه شد بانیِ عاشورا لَعَنَ اللّهُ قاتِلي فاطِمَةَ الزَّهرا ز پس ِ در، صدا زده فاطمه، مهدی را زده محسن، صدا در آن، واهمه، مهدی را و علی، خوانده بینِ آن همهمه، مهدی را به سوی مسجد، این بُوَد ذکرِ لب مولا: لَعَنَ اللّهُ قاتِلي فاطِمَةَ الزَّهرا ز سقیفه به بعد، دین، پر ز عِوَج گشته به فراق امام حق، دهر، فلج گشته فقط، آرامش جهان، امر فرج گشته همه‌ی دهر، تشنه‌ی ختم ِ حُجَج گشته بُوَد آوای " عَجّلَ اللّه... " روی لب‌ها لَعَنَ اللّهُ قاتِلي فاطِمَةَ الزَّهرا چهارشنبه ۲ آذر ۱۴۰۱ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
چرخ اول با تو جنگ سرد کرد تا تو را چون لاله صحرا گرد کرد دامن شعبه ابوطالب تو را آشنا با سختی و با درد کرد نه بهار تو مصیبت سنج بود نه بهار دیگر تو رنج بود ای طلوعت روز میلاد عفاف یک نگاهت هر دو عالم را کفاف ای عروس وحی از ایثار توست پیراهن بخشیدن شام زفاف آفرینش نیست الا هست تو مصطفی گل بوسه زد بر دست تو ای وجود اقدست خیر کثیر ای امام خویش را نعم النصیر جان به قربانت که نان سفره‌ات سهم مسکین و یتیم است و اسیر با تو بود این آیه دائم رو برو لن تنالوا البر حتی تنفقوا ای نبی را سینه پاکت بهشت ای بهشتی فطرت یاسین سرشت ای که از نام تو نیرو می‌گرفت پنجه تقدیر و دست سرنوشت از قضا نیلوفری شد یاس تو خون چکد از دسته‌ی دستاس تو ای خطیب مسجد ای فریادگر ای علی را دادخواه و دادگر ای شکسته اشک مظلومیتت خواب را در دیده بیدادگر مدحت کوثر کجا و حرف ما شرم اقیانوس دارد ظرف ما عطر زهرا مکه را مدهوش کرد اطلسی‌ها را طلایی‌پوش کرد تا مدینه با خبر شد دست ظالم نور هجده شمع را خاموش کرد شمع کشته باز منشور آفرید کهکشان در کهکشان نور آفرید () 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
او پنجمین بهار گلستان حیدر است یک سوّم سلاله ی زهرای اطهر است در فضل او بس است همین منقبت که او شش ماه، گوهر صدف بحر کوثر است قسمت نشد که زینت دوش نبی شود اما همیشه روی لب شیعه زیور است باید برای او بنویسیم تا ابد در اصل ،مدح او هدف خلق جوهر است دنیا نیامده شده باب الجنان ما چون که شفیع اکبر ِ صحرای محشر است چشمی که قسمتش شده اشک مصیبتش نور خدا گرفته حریمش مطهّر است سنّی و شیعه، شرح لگد را نوشته اند بی شک محبّ قاتل شش ماهه کافر است بر روی میخ، حک شده با لعن دومی محسن شهید اول آل پیمبر است از سینه میخ، رد شد و بر حنجرش رسید مثل رضیع کرب وبلا پاره حنجر است از جانب سقیفه رها شد حقیقتاً تیری که در میانه‌ی حلقوم اصغر است (عبدالمحسن) 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
در پشت در حمایت حیدر گناه شد!!! شش ماهه ی غریب مرا قتلگاه شد در پشت در تمامی مویم سپید شد یک سوم ذراری حیدر شهید شد دشمن ز بغض روز غدیرش توان گرفت یک ضربه زد ولی دو هدف را نشان گرفت چون دید بی کسم به خودش گفت بد بزن حالا که صبر پیشه نموده اسد بزن مهلت نداد تا کمی از در جدا شوم از حدّ فاصل لب میخش رها شوم با ضربتی تلافی روز غدیر کرد مسمار آمد و وسط سینه گیر کرد می خواستم کناره روم از مسیر میخ در را فشار داد و شدم من اسیر میخ مسمار سمت سینه ی من بی اجازه رفت گویی به سمت حنجر محسن گدازه رفت (یا فِضّةُ خُذینی) ِ من از جگر رسید اما علی به داد دلم پشت در رسید از زیر خار ، یاس کمان را رها نمود مسمار داغ ِسینه ی من را جدا نمود چاره نبود زیر عبایش مرا گذاشت من را میان ناله ی (مهدی بیا)گذاشت این جا عبا برای علی راه چاره شد پوشش برای یاس میان شراره شد کرب و بلا دوباره عبا چاره می شود چاره برای پیکر صدپاره می شود اینجا سخن ز زخم تمام بدن نشد از نیزه ای که رفته به پهلو سخن نشد اینجا ز قطعه قطعه بدن صحبتی نشد از لخته ی درون دهن صحبتی نشد یک دنده جابجا شده در پشت در ولی در کربلا تمامی صحرا شود علی (عبدالمحسن) 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @abdolmohsen158
◾️ از زبان حضرت زینب علیهاالسلام آستین در دهنم! وقت عزایت مادر من چگونه نزنم ناله برایت مادر شهر،راحت شده از گریه ی هر روز تو در مدینه شده خاموش نوایت مادر از سر ِ ما نه فقط ،از سر ِ کلّ این شهر کم شده سایه ی احسان و عطایت مادر زندگی بی تو عذاب است برای زینب کاش می شد تن من خاک به جایت مادر فاش شد راز مگوی تو به هنگام غسل تا دم مرگ نگفتی ز بلایت مادر نیمه شب دست ،کشیده پدر از غسل تو خورده دستش به روی زخم جفایت مادر من بمیرم وسط کوچه تو مجروح شدی بود جرم تو حمایت ز ولایت مادر قامت کودک تو خم شده مانند تو حق بده زینب تو کرده هوایت مادر پیروهن دادی و شد علّت اشکم دائم روضه ی قتلگه کربوبلایت مادر (عبدالمحسن) 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @abdolmohsen158
◾️ زبان حال حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام با پیامبر صلوات الله علیه واله در بر بگیر پیکر خیرالنسای من بنگر که جان من شده وقف ولای من اینجا مزار فاطمه هست و مزار من یعنی عزای فاطمه هست و عزای من گویی که من کنار تنش خاک می شوم گر چه شهادتش شده راه بقای من این سرو ِتو که خم شده از داغ روی داغ کرده تمام زندگی اش را فدای من تا وقت بودنت همه بودند آشنا بعداز تو شد غریبه همان آشنای من از یاد شهر رفته برون آن سفارشت گفتی رضای فاطمه باشد رضای من شد لاله ات شکسته ز کینه مقابلم بوده ست جرم او که شده مبتلای من این ردّ سیلی و ورم وزخم بازواش بوده جواب پر زدنش در هوای من از من بپرس از سبب روی نیلی اش اما دهد جواب تو را مجتبای من افتاده بین کوچه اگر بضعه ات نبی در کوچه خورد سیلی محکم به جای من اینجا مزار مخفی زهرا شود ولی ازاین به بعد می شود هرشب سرای من (عبدالمحسن) 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @abdolmohsen158
◾️زبان حال حضرت امیرالمؤمنین با حضرت زهرا علیهماالسلام لحظه های آخر چشم‌هایت تا که بسته می‌شود شب می‌شود مطلع ابیات اشک چشم زینب می‌شود می‌کند هر ناله‌ات یک موی زینب را سپید قامتش مانند تو در زیر بار غم خمید چشم‌هایت را نبند ای منبع آرامشم می‌شود زهرا بمانی، ای تمام خواهشم کاسه‌ی صبر مرا لبریز کرده آه تو پشت ابر غربت از چه مانده روی ماه تو می‌زنی لبخند پیش من میان کوه درد دست بر پهلو گرفتنهات من را پیر کرد صفحه ی تاریک تاریخ است این غم تا ابد روبه روی من تو را دشمن به قصد کشت زد هر کسی با کینه ی بدر و احد می‌زد تو را روبه روی من شدی نقش زمین در کوچه‌ها بعد کوچه دست تو بالا نمی‌آید دگر هستم از گلگونی پیراهن تو خون جگر چشم‌هایت را ببند اما عزیز من بدان بعد تو،خون جای اشک از چشم من گردد روان بعد تو چاه است ای زهرا انیس غربتم می‌شود لبخندهای تلخ قنفذ قسمتم😭 (عبدالمحسن) 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @abdolmohsen158
◾️سبک: مرثیه/ آهنگین باغ سبز آرزویم شد خزانی مادرم جان داده در سن جوانی یار حیدر یار حیدر مادر ای مظلومه مادر دیدی آخر حق پیغمبر ادا شد مادر از ما محسن از مادر جدا شد یار حیدر یار حیدر مادر ای مظلومه مادر یاس بابا رنگ نیلوفر گرفتی روز وشب رو از من وحیدر گرفتی یار حیدر یار حیدر مادر ای مظلومه مادر بشکند دستی که بر زخمم نمک زد مادر مظلومه ما را کتک زد یار حیدر یار حیدر مادر ای مظلومه مادر عاقبت شد سهم بانوی مدینه زخم پهلو زخم بازو زخم سینه یار حیدر یار حیدر مادر ای مظلومه مادر کاش می‌مردم نمی‌دیدم به خانه درکف دست مغیره تازیانه یار حیدر یار حیدر مادر ای مظلومه مادر شهر پیغمبر دگرزهرا ندارد پیش چشمم مادرم جان می‌سپارد یار حیدر یار حیدر مادر ای مظلومه مادر او ز من پوشد کبودی تنش را من تماشا می‌کنم جان دادنش را یار حیدر یار حیدر مادر ای مظلومه مادر چشم خود بستی وراحت آرمیدی رفتی ورخسار محسن را ندیدی یار حیدر یار حیدر مادر ای مظلومه مادر 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
◾️ السلام علیك أیتها المظلومة المقهورة، يا فاطمة الزهرا عليهاالسلام اسماء بریز آب روان بر شهیده‌ام بر روی یاس پرپر قامت خمیده‌ام بر روی زخم‌های جسارت که تا به حال از مهر و لطف فاطمه هرگز ندیده‌ام شد فاش راز ناله‌ی روز و شبی که من در وقت راه رفتن زهرا شنیده‌ام گل زخم های او شده وا، زیر ِ دست من حقّم بده که دست ز غسلش کشیده‌ام حقّم بده اگر که شکستم سکوت را صبرم به لب رسیده و آهی کشیده‌ام از غسل عضو عضو تنش چون گذشته‌ام تا لحظه لحظه‌های جسارت رسیده‌ام حالا روان شده ست از این دیده‌های زخم بر روی زخم سینه‌ی او خون دیده‌ام گویی کنار فاطمه، حیدر کفن شده از این جهان ِخالی از او دل بریده‌ام (عبدالمحسن) 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @abdolmohsen158
◾️ صَلّى اللّهُ عليكِ يا فاطِمَةَ الزَّهراء خورشیدِ تابناکِ علی تا غروب کرد... بُغضی، همیشگی به گلویش رُسوب کرد پُشتِ علی، شکست دَمی که فشارِ در... گلبرگ‌های فاطمه را میخکوب کرد با اشکِ خود، کَننده‌ی خیبر، نظاره ای... بر آستانه‌ی در و آن چارچوب کرد خطهای خونِ روی درِ خانه را علی... با اشک‌های دیده‌ی خود، رُفت و روب کرد نقش ِ زمین شد از شرر کینه، فاطمه! با اینکه حق، مودّتِ او را " وُجوب " کرد بر دخترش که جشنِ تولّد گرفت، رفت! زهرا که رفت، زلزله ای در قلوب کرد پوشانْد حَق، مَزار و مقام ِ بتول را... مَستور کرد از نظرِ خَلق، خوب کرد! اول به دل، " دعای فرج " خوانْد مرتضی وقتی که مِهر پیکرِ يارش غروب کرد سه شنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۱ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
. ◼️ 😭 . به‌روضه‌کار‌ندارم‌زمین‌کمی‌خیس‌است خــدا‌کـند‌که‌کسـی‌مادرش‌زمـین‌نخورد 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
◾️ اى على صُوْلَت اى نبى جَلَوات اى خدائى جمال و جلوهء ذات اى كه هستى تو علّت خِلقت اى وجود تو مايهء بَرَكات سرِ سجّاده در دلِ شب ها بهر همسايه مى بَرى خِيْرات پدر و مادرم فداى تو باد كه پدر گفت: "جانِ من به فدات" فاطمه بر خصائل تو درود فاطمه بر فضائلت صلوات بى وجود تو ما همه مَعدوم با دَمِ تو گرفته ايم حَيات هر كه دنيا مُحِبِّ تو باشد كارِ او راحت است در سَكَرات هر كه در راه تو قدم برداشت پاىِ او مُحكم است در عَرَصات هر كه بر تو سلام مى گويد مى دهى پاسُخش به وقتِ مَمات اى شفاعت كنندهء فردا ألسّلامُ عَلَيْكِ يا زَهْرا فاطمه اى حبيبهء داور فاطمه اى بهشتِ پيغمبر بانوى بانوان هر دو جهان مُفتَخَر از كنيزى ات هاجَر اى كه معناى لَيْلَةُ الْقَدرى دَرْك كرده فقط تو را حيدر به حسين و به زينبين و حسن بهترين ، مهربانترين مادر اى به وصفِ تو سورهء انسان اى به مدحِ تو سورهء كوثر من گنهكارم و پشيمانم اى كه هستى شفيعهء محشر نَفَسِ پاكِ توست انسانْ ساز چادرت مى شود مسلمانْ ساز اى كرامت هميشه عادتِ تو اى به كُوْن و مَكان سِيادت تو به نمازت خداىْ فَخْر كند عرشيان عاشقِ عبادت تو اى تو تنها مُدافعِ مولا جانْ فداىِ تو و رشادت تو دستِ تو بوسه زد نبى و زَنى كور شد چشمش از حسادت تو من سِيَه پوشِ ماتمت هستم آمدم تا كه در شهادت تو بر غروبِ مدينه گريه كنم بر جراحاتِ سينه گريه كنم ياس بودى و أرغوان گشتى اى بهارِ على خزان گشتى اى رُخَت ماهِ آسمانِ على پُشتِ أبرِ سِيَه نهان گشتى اثرِ ضربه هاىِ قنفذ بود كه تو در كوچه نيمه جان گشتى قَدْرِ تو خاكيان ندانستند عازمِ روضهء جَنان گشتى صبر مبهوت مانده از صبرت سينهء عاشقان بُوَد قبرت 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
◾️ حضرت صادق علیه السلام فرمودند: ماتت فاطمه مابین المغرب و عشاء ساعت سخت عروج مادر است ساعت مرگ امید حیدر است یا بن زهرا ،در غروب نور حق چشمهای خون شده سوی در است مادرتو رو به قبله ، بی نفس با تنی زخم و کبود و لاغر است مرتضی گریان و می خندد عدو لحظه ی خوشحالی آن کافر است زخمهایی که زده کاری شده رد پایش بروی آن پیکر است آه با صورت زمین خورده علی لرزه بر زانوی مرد خیبر است آه امشب بین مغرب تا عشاء روضه های مادرت زجرآور است گفتم از زجر و دلم ویرانه شد روضه ی دختر شبیه مادر است جای دست زجر روی صورتش زینتی های کبود دختر است روضه خوان با روضه خوان ها گریه کرد قلب هر بیتی برایت مضطر است ✍حاج علی پاکدامن       حسین بیدگلی       علی رضوانی       (عبدالمحسن) 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
مرغ بهشت وحیم و سوخته آشیانه‌ام دانه سرشک دیده و ناله شده ترانه‌ام منکه دمد زحجره‌ام نور به چشم قدسیان دود به آسمان رود از در آستانه‌ام اجر رسالت نبی ثبت شده به صورتم محفل غربت علی گشته محیط خانه‌ام زنده‌ترین شهود من این بدن کبود من من به محبّت علی عاشق تازیانه‌ام من‌که بهشت احمد و باغ و بهار حیدرم مانده ز سیلی خزان بر گل رو نشانه‌ام سر و ز پا نشسته‌ام طایر پر شکسته‌ام قاتل سنگدل مرا کشته کنار لانه‌ام من و حمایت از ولی گواه باش یا علی شهید اوّل تو شد محسن ناز دانه‌ام هر چه عدو زند مرا رها نمی‌کنم تو را گر چه ز کار اوفتد بازو و دست و شانه ام درد، مرا کشد ولی نیست به غیر یا علی زمزمۀ شبانه و گریۀ عاشقانه‌ام منم همیشه همدمت تا که بگریم از غمت گاه به تربت پدر گه به اُحد روانه‌ام «میثم» ما ز سوز دل ساز کند غم مرا سر زده از درون او شعلۀ جاودانه‌ام 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
می رسد نان شب ما از نوای فاطمه آمدیم اصلا در این دنیا برای فاطمه . مدح او را باید از پیغمبر و حیدر شنید ما کجا و گفتن از حال و هوای فاطمه . حک شده با خط حیدر روی درهای بهشت اولویت هست اینجا با گدای فاطمه . اشهد انَّ علی ... را هر که گوید در اذان می شود وارد به جمع بچه‌های فاطمه . هر چه نعمت می‌رسد بر ما یکی از این دوتاست: یا دعای فاطمه یا که وفای فاطمه . قبل ابراز نیازم حاجتم را می‌دهد تا که می‌خوانم خدایم را : خدای فاطمه! . حق او با گریه تنها نمی‌گردد ادا پیر کن ما را خدایا در عزای فاطمه . می زنم بوسه به دست آن که در روز الست زلف من را زد گره با سرجدای فاطمه 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
◼️ فضیلت طواف از جانب فاطمۀ زهرا علیهاالسلام 👈🏼 «أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْكُوفِيِّ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ، قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ الثَّانِي قَدْ أَرَدْتُ أَنْ أَطُوفَ عَنْكَ وَعَنْ أَبِيكَ، فَقِيلَ لِي إِنَّ الْأَوْصِيَاءَ لَا يُطَافُ عَنْهُمْ. فَقَالَ لِي: بَلْ طُفْ مَا أَمْكَنَكَ فَإِنَّهُ جَائِزٌ. ثُمَّ قُلْتُ لَهُ بَعْدَ ذَلِكَ بِثَلَاثِ سِنِينَ: إِنِّي كُنْتُ اسْتَأْذَنْتُكَ فِي الطَّوَافِ عَنْكَ وَعَنْ أَبِيكَ فَأَذِنْتَ لِي فِي ذَلِكَ فَطُفْتُ عَنْكُمَا مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ وَقَعَ فِي قَلْبِي شَيْ‏ءٌ فَعَمِلْتُ بِهِ. قَالَ: وَمَا هُوَ؟ قُلْتُ: طُفْتُ يَوْماً عَنْ رَسُولِ اللَّه. فَقَالَ: ثَلَاثَ مَرَّاتٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ. ثُمَّ الْيَوْمَ الثَّانِيَ عَنْ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ ثُمَّ طُفْتُ الْيَوْمَ الثَّالِثَ عَنِ الْحَسَنِ وَالرَّابِعَ عَنِ الْحُسَيْنِ وَالْخَامِسَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَالسَّادِسَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَالْيَوْمَ السَّابِعَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَالْيَوْمَ الثَّامِنَ عَنْ أَبِيكَ مُوسَى وَالْيَوْمَ التَّاسِعَ عَنْ أَبِيكَ عَلِيٍّ وَالْيَوْمَ الْعَاشِرَ عَنْكَ يَا سَيِّدِي. وَهَؤُلَاءِ الَّذِينَ أَدِينُ اللَّهَ بِوَلَايَتِهِمْ. فَقَالَ: إِذَنْ وَاللَّهِ تَدِينَ اللَّهَ بِالدِّينِ الَّذِي لَا يَقْبَلُ مِنَ الْعِبَادِ غَيْرَهُ. قُلْتُ: وَرُبَّمَا طُفْتُ‏ عَنْ‏ أُمِّكَ‏ فَاطِمَةَ وَرُبَّمَا لَمْ أَطُفْ. فَقَالَ: اسْتَكْثِرْ مِنْ هَذَا فَإِنَّهُ أَفْضَلُ مَا أَنْتَ عَامِلُهُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.» 📝 موسی بن قاسم گوید: به امام جواد(علیه السلام) عرض کردم: من مى‏خواستم به نيابت از شما و نيابت از پدرت ابو الحسن الرضا(علیه السلام) طواف كنم. مردم گفتند كه اوصيا نيازى به طواف ندارند. آيا درست است؟ ابو جعفر(علیه السلام) گفت: نه، هر چند كه ممكن باشد به نيابت از اوصيا طواف كن كه نيابت از اوصيا جايز است. چند سال بعد به امام جواد(علیه السلام) گفتم: من سه سال پيش از شما اجازه گرفتم كه‏ به نيابت از شما و پدرت ابو الحسن(علیه السلام) طواف كنم و مدتها طواف كردم. بعد، فكرى در خاطرم گذشت كه به آن عمل كردم. حضرت(علیه السلام) فرمود: چه فكرى؟ من گفتم: یک روز به نيابت از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) طواف كردم. حضرت(علیه السلام) بلافاصله فرمود: «صلوات خدا بر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) باد» و این را سه مرتبه فرمود. گفتم: روز دوم به نيابت از امير المؤمنين(علیه السلام) طواف كردم و روز سوم به نيابت از امام حسن مجتبى(علیه السلام) و روز چهارم به نيابت از سيد الشهدا(علیه السلام) و روز پنجم به نيابت از على بن الحسين امام سجاد(علیه السلام) و روز ششم به نيابت از ابو جعفر محمد بن على امام باقر(علیه السلام) و روز هفتم به نيابت از ابو عبد اللَّه امام صادق(علیه السلام) و روز هشتم به نيابت از جدّت موسى بن جعفر(علیه السلام) و روز نهم به نيابت از پدرت على بن موسى(علیه السلام) و روز دهم به نيابت از طرف شما، اى سرور من اين اوصيا همان رهبرانى هستند كه من با ولايت آنان خدا را بندگى مى‏كنم. ابو جعفر(علیه السلام) فرمود: در اين صورت خدا را با دين و آئينى بندگى مى‏كنى كه خداوند، غير آن را نمى‏پذيرد. من گفتم: گاه مى‏شود كه به نيابت از طرف مادرت فاطمه(علیها السلام) طواف مى‏كنم و گاه مى‏شود كه طواف نمى‏كنم. حضرت(علیه السلام) فرمود: هر چه بيشتر به نيابت از مادرم فاطمه(علیها السلام) طواف كن كه این طواف، افضل است از هر آنچه تو انجام می‌دهی إن‌شاءاللَّه. 📚 منابع: كافی، شيخ كلينی، ج۴، ص۳۱۴؛ تهذيب الأحكام، شيخ طوسی، ج۵، ص۴۵۰؛ وسائل الشيعه، حر عاملی، ج۱۱، ص۲۰۱؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۵۰، ص۱۰۲. 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
4_6006111141791532681.mp3
17.43M
◼️ تقدیم به آستان مقدسه‌ی مظلومه‌ی شهیده، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🔘 محمدصالح تاجیک رستمے 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
◾️ زبان حال امام حسین با مادر علیهماالسلام گریز به کربلا مادرم ای سرّ هستی فاطمه ای که هستی بی معلم عالمه نیست آن کس را که دارد حبّ تو از حساب روز محشر واهمه ریشه های چادرت حبل المتین خادم پیوسته ات روح الامین غیر تو در بین جن و انس و حور نیست هم شأن اميرالمؤمنين شد مسیر تو صراط المستقیم زیر پای توست جنّات نعیم آن که گشته عرش اعلی' جای او تازه گردد در سرای تو مقیم یازده خورشید تو، نور جهان راه پیوند زمین و آسمان می شود بغض عدوی آل تو راه اصلی نجات شیعیان ای که نامت رافع هر غم شده مایه ی آرامش خاتم شده قوّت بازوی سردار احد از چه قدّت در جوانی خم شده نیست هرگز باور من رفتنت در حیاط خانه بی جان دیدنت نیمه شب ای مادر مظلومه ام قاتل من می شود غسل تنت میدهم حق که شده مویت سپید از جفای ثانی رذل پلید یک لگد بر در زد و پیش نگات محسن شش ماهه ات گشته شهید وقت غسل تو پدر آهی کشید باز اشک از دیدگان او چکید گفت ای اسماء ببین دستان من بر کبودی تن زهرا رسید باز یاد کوچه افتاده پدر کوچه ای که از غمت شد خون جگر از همان جا مانده بر بازوی تو با غلاف قنفذ ملعون اثر با جفای دشمنان کافرت مادرم شد زخم از پا تا سرت می چکد خون آبه وقت غسل تو از میان زخم های پیکرت مادر از غسل تنت آزرده ام دیده ام پژمرده ای، پژمرده ام هر نگاهی که به زخمت می کنم گوئیا که تیر و نیزه خورده ام دیده ام  در بین این خون آبه ها زخم تیغ و نیزه و سنگ و عصا یک هزار و نهصد و پنجاه زخم در میان مقتل کربلا می رسی تو در کنار قتلگاه می کنی بر جسم صدچاکم نگاه با نگاهی بر لب خشکیده ام می شوی تو غرق اشک و درد و آه روبه روی چشم های خیس من می شود جسم نحیف تو کفن مادر اما بی کفن می مانم و می رود حتی به غارت پیروهن با دو دست خسته ی شیرخدا می شوی تدفین میان ناله ها مادرم اما تن صد پاره ام می شود در گوشه ی مقتل رها (عبدالمحسن) 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
هَرچه داریم هَمه از کَرَمِ فاطمه است دوجهان قَطره ای از موجِ یَمِ فاطمه است آن بهشتی که خُدا وصف به قرآن کرده گوشه ای از حَرمِ مُحتَرَمِ فاطمه است هرکسی عزَّتِ خود را زِ خدا می طَلبد راهِ آن خاک شدن بر قَدَمِ فاطمه است هَست جبریل، دُعاگوی مُحِبُّ الزَّهراء تا زمانی که به زیرِ عَلَمِ فاطمه است جُز خدا هیچ کسی بر حَرَمَش مَحرَم نیست قبله ی کعبه به سَمتِ حَرَمِ فاطمه است نامِ حیدر که روی دَربِ جَنان حَک شُده است نَقش و طَرّاحیِ آن با قَلَمِ فاطمه است نُه فَلَک، فیض زِ ایّامِ ظُهورش بُردند نوحه ی عَرش بَر آن عُمرِ کَمِ فاطمه است هرکسی که به حِمایت زِ ولایت بَرخاست می توان گُفت؛ که او هم قَسَمِ فاطمه است پَرچَم فاطِمیّه تا به قیامت بالاست صاحبِ روضه ی او مُنتَقِمِ فاطمه است 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar