eitaa logo
نمایشنامه عروسکی و طنز
1.2هزار دنبال‌کننده
17 عکس
2 ویدیو
5 فایل
نمایشنامه های عروسکی با موضوعات مختلف نمایشنامه های طنز و کمدی مخصوص اجرای استیجی طرح های کوتاه و ایده های نمایش خلاق برای سفارش متن و نمایشنامه با آقای بهلولی در ارتباط باشید: @mostafabohloli آپارات:https://www.aparat.com/mostafa_bohloli
مشاهده در ایتا
دانلود
نمایشنامه عروسکی (آموزش سوره کوثر) ::: ویژه خردسال عروسک های نمایشی : گنجشگک نوک طلایی توپولو پیر پر ( گنجشک پیر ) پیر پر :بچه های گل هیچ موقع اون روز رو یادم نمیره گنجشگک: پدر بزرگ شما خیلی سنتون زیاده؟؟؟ پیر پر : بله به اندازه شما سه تا سن دارم توپولو: یعنی دوماهتون هست؟؟🤣 پیرپر: نه عزیزم یعنی سنم مهم نیست دلم جوونه نوک طلایی : بابا بزرگ مگه دلم پیر میشه ؟؟😳 پیرپر: بله عزیزم دلی که خدارو فراموش کنه پیر میشه توپولو : نکنه من دلم پیر شده پدربزرگ پیرپر: چطور؟؟ توپولو: چون نمیتونم زیاد غذا بخورم 🤣 پیرپر(خنده) : امان از دست تو تپولوی من شما همه دلتون جوون و قشنگه نوک طلایی: پدربزرگ چرا شما همیشه می‌خندید و هیچ موقع غمگین نمی شید پیرپر : اینطور نیست عزیزم منم بعضی موقع ها ناراحت میشم گنجشگک : از دست ما ناراحت میشید؟؟ پیرپر : نه قشنگ من ، دلم میگیره از کارهای بد و نابجا نوک طلایی : نگفتید چرا همش خوشحالید پدربزرگ پیرپر: از روزی که اون مرد مهربان و دوست داشتنی رو دیدم گنجشگک: کیو پدر بزرگ؟؟ پیرپر: مردم بهش می گفتند پیامبر نوک طلایی : پیامبر به کی میگن پدر بزرگ؟؟؟ پایان بخش اول @matnarosaki
نمایشنامه عروسکی ( آموزش سوره کوثر ) بخش دوم پیر پر : نوک طلایی عزیزم به کسی که خدا انتخابش کرده به خاطر دل پاکش و اخلاق خیلی خوبش برای هدایت مردم میگن پیامبر گنجشگک: بعدش که پیامبر رو دیدید چی شد پدر بزرگ ؟ پیر پر : پیامبر خیلی خوشحال بود انگار بهترین روز زندگیش بود نوک طلایی : چرا پدر بزرگ ؟؟؟ پیرپر : چون خدا یک دختر بهش هدیه کرده بود نوک طلایی : چقدر خوب پیرپر : پیامبر مهربان همیشه وقتی من میومدم تو باغچه مسجد می نشستم با دستای گرمش منو نوازش می کرد ، من عاشق مهربونی های پیامبر شده بودم ، اون روز وقتی دیدم چقدر ایشون خوشحالند منم کلی ذوق کردم توپولی : لابد کلی دونه های خوشمزه هم تو باغچه مسجد می خوردید پیرپر : اونکه بله اون موقع جوون بودیم ولی مثل تو انقدر شکمو نبودیم کلی دونه های خوشمزه تو باغچه می خوردیم نوک طلایی : پدر بزرگ پیامبر اسم دخترشون رو چی گذاشتند پیر پر : بله عزیزم پیامبر اسم دخترشون رو گذاشتند فاطمه گنجشگک : چه اسم قشنگی پدر بزرگ پیر پر : حالا فهمیدید چرا من انقدر همیشه خوشحالم نوک طلایی : بله پدربزرگ ای کاش ما هم پیامبر رو می دیدیم راوری یا معلم : بله بچه های عزیز ، خداوند حضرت زهرا رو هدیه دادند به پیامبر و بعداز اون سوره زیبای کوثر نازل شد بچه ها کیا سوره کوثر رو بلدند با من تکرار کنند ، آفرین به همه شما بچه های مهربون. پایان. @matnarosaki