eitaa logo
متن مداحی
328 دنبال‌کننده
17 عکس
5 ویدیو
3 فایل
.
مشاهده در ایتا
دانلود
173K
▪️🎤زبانحال حضرت زهرا(س) با مولا علی(ع) محلی مازنی(فاطمیه ۹۸) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ علی جان خسه تن دارمه خدایی مه گوش انه علی صوت جدایی خوامبه بورم مه دل ته بی قراره مه دل مه وچونسه هسه پاره علی مره خله. غم هاکرده دور شه مره غسل هاده تیناری بشور تجا خوامبه مره شو بوری گور مه قوره سره جا آقا نواش دور ته مه بالِ ویندی خله کبوده مه پهلوره ویندی. چتی بسوته ته مه دیمه ویندی بهیه نیلی ته خاطری. مره بزّونه سیلی علی ته دل ضایع. بونه شورابون ویندی مه تن بَیه پوست و اِستِخون دمه آخر. علی یاره مهربون بیار ته مه. کنار. مه رزه وچون بیار مره وشون. بوینن خار خار بل اتا کم. مره ونگ هادن مار مار نَوِسّه انده زود بَون داغدار مه بسوته سینه بعیره قرار علی جانه تو امه نوره دوعین نِل غم دل. بیره مه جانه حسین حاج حسین خداپرست. ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
غزل ای طوطی عیسی نفس وی بلبل شیرین نوا هین زهره را کالیوه کن زان نغمه‌های جان فزا دعوی خوبی کن بیا تا صد عدو و آشنا با چهره‌ای چون زعفران با چشم تر آید گوا غم جمله را نالان کند تا مرد و زن افغان کند که داد ده ما را ز غم کو گشت در ظلم اژدها غم را بدرانی شکم با دورباش زیر و بم تا غلغل افتد در عدم از عدل تو ای خوش صدا ساقی تو ما را یاد کن صد خیک را پرباد کن ارواح را فرهاد کن در عشق آن شیرین لقا چون تو سرافیل دلی زنده کن آب و گلی دردم ز راه مقبلی در گوش ما نفخه خدا ما همچو خرمن ریخته گندم به کاه آمیخته هین از نسیم باد جان که را ز گندم کن جدا تا غم به سوی غم رود خرم سوی خرم رود تا گل به سوی گل رود تا دل برآید بر سما این دانه‌های نازنین محبوس مانده در زمین در گوش یک باران خوش موقوف یک باد صبا تا کار جان چون زر شود با دلبران هم‌بر شود پا بود اکنون سر شود که بود اکنون کهربا خاموش کن آخر دمی دستور بودی گفتمی سری که نفکندست کس در گوش اخوان صفا غزلیات حضرت مولانا: غزل شماره یازده با خوانش هنگامه حیدری نکات کلیدی غزل وزن غزل مستفلعن مستفعلن مستفعلن مستفعلن بحر رجز مثمن سالم کالیوه:احمق، نادان
شبیه باغ پاییزه، این خونه بی لبخند مادر فقط سکوت سرد غم، میباره از دیوار و از در بابا بگو که مادرم، خوب میشه آخر این قلب کوچیک، از هم میپاشه، اگه یه روزی، مادر نباشه خورشید خونه، ای مهربونم، مادر خوبم، دردت به جونم امشب برا نماز شب، هر جور شده منو صدا کن شبیه هر شب تو قنوت، همسایه هامونو دعا کن بعدش تو رو خدا، دعا، برا شفا کن عجل وفاتی، نگو دوباره، بابا که جز تو، یاور نداره خورشید خونه، ای مهربونم، دورت بگردم، دردت به جونم حس میکنم بابا چقد، تنگه دلش برای گریه گریه نمیکنه ولی، داره نگاش هوای گریه تا پشت پلکاش اومدن، موجای گریه چیزی نمیگه، تا که مبادا، بشکنه بغضش، جاری شه اشکا خورشید خونه، ای مهربونم، دورت بگردم، دردت به جونم
روضه حضرت زهرا(س) درکوچه ای من بوده ام دستم به دست مادرم دیدم که زد آن بی حیا سیلی به روی مادرم (دییر گوردوم ننم ئوز ئوزونه دانشیر) هیچ من دیمیرم لاله لی داغ داشیم اولیدی یا غصه و غمدن آغاران باشیم اولیدی اسدی اورگیم ثانی منه سیلی وراندا آرزوم بویودی بیردنه قارداشیم اولیدی دیمیرم دردی بونون بیر سند پاره یدی دیمیرم مشکلی بیر گمشده گوشواریدی درد بودی بیر قولی سنمشدی اورک یاره یدی خانمی سالدی ایاقدان ایکی سیلی یاراسی ایندی فکر ایله نیه تئز ئولدی رقیه بالاسی 👆👆👆👆 دوستان از اینجا میتونن گریز بزنن به جریان سیلی خوردن حضرت رقیه(س)
4_6039769082503366771.mp3
8.84M
یازهرا🌺: ❣﷽❣ 💮 س 💮خدا مادرم را کجا میبرند گمانم برای شفا میبرند منو خانه داری منو سوگواری خدا مادرم 💮نماز شبت شد ،قضا مادرم گرفتم برایت عزا مادرم منو خانه داری منو سوگواری خدامادرم 💮گهی چادرت را،بسر می کنم گهی جانب در ،نظر میکنم منو خانه داری منو سوگواری خدا مادرم 💮نسیم وفا از ، سحر میرود صفای مدینه ، سفر میرود منو خانه داری منو سوگواری خدامادرم 💮خداایا گلم زیر ، گل میرود زدیده رود ،ز دل میرود قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 💮خدا یا گل من ، که نیلی نبود جواب پیمبر ، که سیلی نبود قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 💮خدا حافظ ای یاس ، نیلوفری گمانم مرا هم ، رهت میبری قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🕊﷽🕊 🌹 🍁 🥀 1 🌾مانده ام با غم هجر نگارم چه کنم 🌾 عمر بگذشت و ندیدم رُخ یارم چه کنم 🌾 چشم آلوده کجا دیدن دلدار کجا 🌾 چشم دیدار رخ دوست ندارم چه کنم ♻️یا صاحب الزمان ♻️الغوث الامان ✅ یا صاحب الزمان آقاجان، قربون اون شال عزا برم که تو مصیبت جد غریبت حسین ع به گردن انداختی قربون دل داغدارت برم آقا جان ⬅️امام زمان به عمه جانش زینب خیلی علاقه داره... اگه دلت شکست ...فرجش رو از خدا بخواه، خود آقا فرمود خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدید تا فرجمو نزدیک کنه... امروز بگو آقا جان تو رو بجان عمه جانتون زینب یه نظری به مجلس ما کن .. لیک_یا_عقیلة_بنی_هاشم_یازینب3 💔هر در ز در های جنت یک درش بابُ الحسین 💔فاش میگویم کلید قفل آن در زینب است 💔اگر مدال فاطمه از میخ در بر سینه بود 💔خون پیشانی مدال افتخار زینب است ⬅️قربون غصه‌های دلت برم بی جان.... وقتی خانم زینب کبری به دنیا اومد.... جبرئیل به رسول خدا فرمود اسمش را رو زینب بگذار.....یه وقت پیغمبر دید جبرئیل داره گریه میکنه... چرا گریه می کنی.. فرمود یا رسول الله برا مصیبتهای دل زینب گریه می کنم .. از آغاز زندگی تا پایان عمرش مصیبت های زیادی رو میبینه .. از بچه گی غم دید... بعد از رحلت پیغمبر کنار بستر مادر زینبه ناله میکرد... گریه میکرد... 🍁آخ الهی بشکنه دست مغیره 🍁میان کوچه ها بی مادرم کرد کنار بستر بابا زینبه... کنار بستر برادرش حسن زینبه ... ⬆️(اوج ) اونی که پاره های جگر برادر دیده زینبه... اما داغ حسین کمر زینبو خم کرد... تو گودی قتلگاه زینبه... علقمه زینبه... اسیری زینبه.... خرابه شام زینبه... آخ ▪️میون همه دلها ▪️امون از دل زینب ⬅️ بمیرم برای خانمی که چهار سال بیشتر نداشت مادر از دست داد... ⬅️یه روز خانم فاطمه زهرا زینبُ صدا کرد... زینبم مادر وصیتی دارم مادر.... کجای عالم دیدید مادری به دختر4 ساله وصیت کنه.... زینب جان یه بقچه ای هست برام مادر.... (میگن خانم زینب کبری بقچه رو گذاشت جلو مادر...) نمیدونم خانم چطور بقچه رو باز کرد یه وقت نگاه کرد دید مادر کفنی در آورد..... صدا زد زینب جان این کفن منه مادر اونو بده دست بابات علی بدن منو با این کفن کنه... زینب داره نگاه میکنه ... زینب جان ... این کفن بابات علیه... وقتی فرق شکافته بابا دیدی ....کفنو بده دست داداش حسنت ... بدن بابا رو با این کفن کنه... (زینب داره نگاه میکنه دید مادر کفن دیگه ای در آورد.... زینب جان.... این کفن داداش حسنته... ⬆️وقتی پاره های جگر برادر حسنتو دیدی... کفن رو بده دست پاداش حسینت بدن برادرو با این کفن کنه... امان امان3 زینب داره نگاه میکنه... ⬆️(اوج/سوز) یه وقت دید مادر بقچه بست.... ای مادر ای مادر.... مادر مگه حسینم کفن نداره مادر ..... امان از دل زینب... 🔘مگر به کربلا کفن 🔘به غیر بوریا نبود 🔘مگر حسین تشنه لب 🔘عزیز مصطفی نبود 🔘مگر کسی که کشته شد 🔘تنش برهنه میکنند 🔘مگر که پاره پیروهن 🔘به پیکرش روا نبود 💔هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💔 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
‍ . در کودکی شد قسمت من خانه داری هم خانه داری می کنم هم سوگواری گـــریـــم بـــرای نـــــور دو عـیـنـت هــر شب دهـــــم آب دســت حسینت مظلومه زهرا دیشب دعــا کردی اجل جانت بگیرد امشب دعــا کن دخترت زینب بمیرد دیشب تــــــو بــــودی انـــــدر کنارم امشب بــــه دیــــوار ســر می گذارم مظلومه مادر دیشب نشستی گیسویم را شانه کردی امشب در آغوش لَحَد کـــاشانه کردی دیشب گــــرفـتـی اشــکــم ز دیـــــده امشب ز داغـــت پـــشــتـم خــمـــیـده مظلومه زهرا دادی بـــه دست زینبت با آه و زاری پـــیـــراهــن خونین خود را یادگاری آن پـیـرهـن را هـــرگـــز نــــشــویم تـــــــا عــــطر مـــادر، از آن بـــبویم مظلومه زهرا مادر چرا رنگ از رخ ماهت پریـده مـــادر چرا خون از گریبانت چکیده گــــــــــاه دعــــا و ، راز و نیاز است ســجـــاده بـــگـــشــا ، وقت نماز است مظلومه زهرا نوحه سنتی حضرت زهرا سلام الله علیها .
. 💚 🍁 💚 بین دیوار و در واویلا ۲ فدای ولایت شد زهرا ۲ 🍁واویلا ، واویلا ، یازهرا بین دیوار و در افتاده به راه ولایت جان داده 🍁واویلا ، واویلا ، یازهرا مدینه فتنه‌ای برپا شد مصیبت نصیب زهرا شد 🍁واویلا ، واویلا ، یازهرا لالۀ مدینه پرپر شد غنچه‌اش ز کینه پرپر شد 🍁واویلا ، واویلا ، یازهرا دست شیر خدا شد بسته پهلوی یار او بشکسته 🍁واویلا ، واویلا ، یازهرا ......................... ⚫️(کوچه بنی هاشم) به کوچه جفایی رخ داده فاطمه بر زمین افتاده ⚫️واویلا ، واویلا ، یازهرا   روشنای بزم افلاکی به کوچه چادرش شد خاکی ⚫️واویلا ، واویلا ، یازهرا یاس رخسار او شد نیلی عدو زد به روی او سیلی ⚫️واویلا ، واویلا ، یازهرا دلش پرسوز و پر مِحَن بود شاهد مصائب حَسَن بود ⚫️واویلا ، واویلا ، یازهرا گواهی دهد چشم ترش شده پیر از غم مادرش ⚫️واویلا ، واویلا ، یازهرا ************* 💔(بیت الاحزان و زیارت شهدای احد) ای که چشمان تو گریان شد بیت الاحزان تو ویران شد 💔واویلا ، واویلا ، یازهرا چون که شد بیت الاحزان ویران تا اُحُد رفته‌ای پریشان 💔واویلا ، واویلا ، یازهرا گریه‌کن‌های روضه‌هایت کودکان نکو سیمایت 💔واویلا ، واویلا ، یازهرا ای عموجان شدم دلخسته پهلویم پشت در شکسته 💔واویلا ، واویلا ، یازهرا عموجان ببین بی‌قراریم ما دگر کسی را نداریم 💔واویلا ، واویلا ، یازهرا ************* 🦋(اذان بلال) ولایت شد غریب تنها أذان گو ای مؤذّن ما 🦋واویلا ، واویلا ، یازهرا موسم غربت قرآن شد مأذنه جای ناپاکان شد 🦋واویلا ، واویلا ، یازهرا تو خود طعم مصیبت دیدی طعنه از دشمنان بشنیدی 🦋واویلا ، واویلا ، یازهرا بگو در مأذنه بر عالم قامت دخت طاها شد خم 🦋واویلا ، واویلا ، یازهرا   بگو دست علی را بستند پهلوی یار او بشکستند 🦋واویلا ، واویلا ، یازهرا ************** 🔘(بستر شهادت) غمزده آل طه همه به بستر فتاده فاطمه 🔘واویلا ، واویلا ، یازهرا مادر امامت غمدار است حامی ولایت بیمار است 🔘واویلا ، واویلا ، یازهرا ماه رخسار او شد نیلی خورده در راه قرآن سیلی 🔘واویلا ، واویلا ، یازهرا رنج و غم ز رویش پیدا بود ناله‌اش شبیه نجوا بود 🔘واویلا ، واویلا ، یازهرا دستش از درد بی‌کرانه موی زینب نکرده شانه 🔘واویلا ، واویلا ، یازهرا *********** 🌟(شب شهادت) مدینه محشر کبری شد شب شهادت زهرا شد 🌟واویلا ، واویلا ، یازهرا آمده جانِ حیدر بر لب شب بی‌مادری زینب 🌟واویلا ، واویلا ، یازهرا با همان حالِ زارش زهرا کارِ خانه کند با أسما 🌟واویلا ، واویلا ، یازهرا ای ز حقّ خلافت محروم حلالم کن علیّ مظلوم 🌟واویلا ، واویلا ، یازهرا ازین پس فروغ عینِ من جانِ تو جانِ حسینِ من 🌟واویلا ، واویلا ، یازهرا *********** 🌿(روز شهادت) عزای حضرت زهرا شد غریب مدینه تنها شد 🌿واویلا ، واویلا ، یازهرا روان شد اشک غم از دیده یار مرتضی شد شهیده 🌿واویلا ، واویلا ، یازهرا فضای مدینه غم دارد به چشمش اشک نم‌نم دارد 🌿واویلا ، واویلا ، یازهرا حیدر و داغ بی‌یاوری زینب و غم بی‌مادری 🌿واویلا ، واویلا ، یازهرا دشمنانِ زهرا خوشحالند همه بر مغیره می‌بالند 🌿واویلا ، واویلا ، یازهرا ********* 🕊(شام غریبان) بر لب مرتضی جان آمد شب شام غریبان آمد 🕊واویلا ، واویلا ، یازهرا علی با ناله و زمزمه دهد غسلِ تن فاطمه 🕊واویلا ، واویلا ، یازهرا بریز آبِ روان ای أسما به جسم پاک دختِ طاها 🕊واویلا ، واویلا ، یازهرا ببین بر پیکرش نشانه جای ضربۀ تازیانه 🕊واویلا ، واویلا ، یازهرا ‌ رعایت کن که قلبش خسته پهلوی یار من شکسته 🕊واویلا ، واویلا ، یازهرا *********** 🍂(بعد از شهادت) ز داغِ فراقت شکستم کنار قبر تو نشستم 🍂یازهرا ، یازهرا ، یازهرا کجایی ای گل خوش‌بویم ای نگاهِ تو آرزویم 🍂یازهرا ، یازهرا ، یازهرا ای تو جان نثار ولایت کِشَم از روی تو خجالت 🍂یازهرا ، یازهرا ، یازهران به راه دین به پیش أعدا زِجان خود گذشتی زهرا 🍂یازهرا ، یازهرا ، یازهرا یتیمان تو غصّه دارند ز هجرانِ تو بی‌قرارند 🍂یازهرا ، یازهرا ، یازهرا سبک: @majmaozakerine
. 🎤 چشمای کم سوتُ نبند، الهی دردت به سرم تو خسته‌ای آره ولی ، من از تو هم خسته‌ترم الهی دردت به سرم ، خون‌جگری خون‌جگرم دیدم تو خواب تابوتت‌ُ ، رو شونه دارم میبرم میخوای ، پاشی نمی‌تونی برای کی داری ، لالایی میخونی؟ یه روسری بستی دورِ سرت درد داره کمرت، سوخته بال و پرت، زهرا سه ماهه که، افتادی نیمه‌جون با یه قدّ کمون؛ پیرهنت پرِخون، زهرا « گریه نکن دنیامُ غم میگیره الهی که علی برات بمیره » کاش می‌تونستی سرتو، بذاری رو شونه‌ی من وخیمه حالت فاطمه، که تر شده گونه‌ی من علیِ مظلومُ ببخش ، نگار دردونۀ من که خونۀ امنی نبود ، برایِ تو خونۀ من اشک‌هات ، دلم رو خون کرده دلم پُر از غصّه ، دلت پر از درده تو رو خدا با غما خو نگیر از علی رو نگیر؛ دست به پهلو نگیر، زهرا به جز تو دردم رو به کی بگم؟ حالا داری تو هم، رو میگیری ازم، زهرا « گریه نکن دنیامُ غم میگیره الهی که علی برات بمیره » علیکَ بِالغریب میگی، داری وصیت میکنی خوب میدونم دربارۀ ٫ چی داری صحبت میکنی باشه تا زنده‌ام عزیز ٫ هوای زینب‌ُ دارم هر شب بالاسر حسین ٫ یه کاسۀ آب میذارم واسه‌م، روضه نخون جونم منم شبیه تو، روضه‌شُ میدونم میخوای بگم کربلا سرشو از کجا سرشو، از قفا سرشو، زهرا رو نیزه‌ها میبَرَن سرشو میبُرن سرشو؛ میشکنن سرشو، زهرا « گریه نکن دنیامُ غم میگیره الهی که علی برات بمیره »
بسم الله الرحمن الرحیم زمینه حضرت زهرا بسبک(مدینه شهرپیغمبر) خداحافظ علی جانم(۶) اجل آید به دیدارم ، ولی سوزم ز غمهایت شده جان کندن دائم همیشه کار زهرایت به هنگام خرامیدن ببین لرزد قدمهایم که دستی روی دیوارو بود دستی به پاهایم نباشد از غم فردا هراسی در دل زارم بیا کن یاریم ای مرگ ببین از عمر خود زارم میان حمله دشمن، طرفدار علی بودم میان شعله ي آتش ، خریدار علی بودم میان کوچه گه خانه، گهی دیوار و در بودم گهی در فکر حیدرگاه به فکر آن پسر بودم نگاه غربت شویم بزد بر سینه نیشی تر همان لحظه که قنفد زد مرا به یاری حیدر خدا داند که من هرگز نگفتم راز خود با کس زدرد پهلویم نالم کنم از شکوه دیگر بس بگویم نقد جان بر کف ، به بازار محبت ها خریدار غمت هستم در این غوغای وانفسا خداحافظ علی جانم(۶) ✅
. بند1⃣ دو سه ماهه تو بستری مادر همش میگی که بهتری مادر اما تنِ نحیف تو میگه رسید روزای آخری مادر ..... ای یار بابا ؛ چه قد کمونی تو رو جوون من ؛ بگو میمونی خواستی موهامو ؛ بزنی شونه دیدم پیرهنت ؛ باز شده خونی 😔ای مادر جوونم😔 بند2⃣ پاشو به مویِ ما شونه بزن که داره زِ غم جون میده حسن زینب بجایَت میزنه جارو حتی از رفتن هم مگو سخن ..... ماتم نگیر ای؛ مادر خوبم حالِ زارِ تو؛ کرده آشوبم اگه بری تو؛ از آشیونه جوابِ حیدر؛ هست تازیونه 😔ای مادر جوونم😔 👇
|⇦•نزن که مادرم جوانِ.. و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس حاج محمدرضا طاهری•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ نزن که مادرم جوانِ نزن که بی گناهِ خالی نکن دقّ و دلیتُ نزن که غرق اشک و آهِ رفت آبروم ببین چشای ترمُ بگو چطور بلند کنم من سرمُ بسه دیگه کشتی آخه مادرمُ «وای مادرم .. وای مادرم ..» به کی بگم که چی کشیدم از همه ناسزا شنیدم به کی بگم که توی مسجد زیر عبا زره پوشیدم میخوام که جام زهرمُ سر بکشم از سرزمین مادری پر بکشم آخه چقدر از داغ مادری بکشم «ای وایِ من .. ای وایِ من ..» از من به جز کرم ندیدن ولی همه ازم بریدن این نانجیبا جانمازُ از زیر پایِ من کشیدن موندم تو این شهر بی کس و بی هم نشین به کی بگم که کار دنیا رُ ببین به من میگن سلام مضلَّ المومنین *نه فقط دشمنا .. دوستان .. حتی حجربن عدی که بعدها در راه امیرالمومنین شهید شد .. حضرت کشیدش کنار تو دیگه چرا این حرفُ میزنی؟! * یه عمر غریب بودم تو این شهر خیلی به من سخت گذشته خونِ دلایی رو که خوردم حالا دیگه میون طشتِ رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم *یه عمر پای منبرا می نشست ، خطبایِ نانجیب اول منبرشون لعن می کردند مولا امیرالمومنین علیه السلام رو .. میگن یه بار امام حسن نرفت مسجد ابی عبدالله علیه السلام رفت تا این نانجیب شروع کرد سب کردن ، ابی عبدالله خطیب نانجیب رو کشید از منبر پایین .. گفت نانجیب میکشمت! بابای من رو داری سب می کنی؟! خبر رسید به امام حسن .. گفتن بیا.. نیای ، داداشت جون اینو می گیره... امام حسن داره میاد دوان دوان .. تا اومد میدونست چطور باید ابی عبدالله رو آروم کنه .. تا رسید گفت داداش! تو رو به حق مادرم رهاش کن .. فرمود چشم .. ولی نبودی ببینی که چیگفت .. گفت یه روز آمدی عزیز دلم.. من یه عمر پا منبرا نشستم .. این امام حسن هم فقط یه جا از کوره در رفت.. بلند شد فرمود نانجیب بشین اونم جایی بود که مغیره بالامنبر بود.. تا اومد سب کنه.. فرمود نانجیب بشین من هنوز یادم نرفته تو کوچه چطور با غلاف شمشیر ..* رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم قاتل مادرُ تو کوچه می دیدم از این کوچه رد میشدم،می لرزیدم یادم نرفته.... *فرمود عبدالزهرا ! روضۀ منِ حسن اینه .. همۀ اینا که خوندی خدا ازت قبول کنه ، اما روضه منُ این طور بخون : دستم تو دست مادرم بود داشتیم از مسجد برمیگشتیم خوشحال بودم .. گفتم الان میرم به بابا میگم مادر چه غوغایی کرد تو مسجد.. اما اون نانجیب جلو اومد‌‌ .‌. اجازه نداد حرف مادرم تموم شه .. چنان سیلی تو صورت مادر.. مادر یه طرفِ کوچه افتاد.. اما امام حسن منتظرِ تو روضه ش اینطور اشاره کنند: همه دور بسترش جمعن .. سرش رو پای خواهرش ، عباس یه گوشه از حجره سر رو دیوار گذاشته داره اشک می ریزه .. داداشاش یه جور دارن گریه می کنن .. خواهرا یه طور ..همه رو داره نگاه می کنه امام حسن.. اما تا نگاهش افتاد به ابی عبدالله دید حسین داره گریه میکنه ؛ فرمود داداش تو دیگه گریه نکن.. چرا گریه نکنم؟! اماممُ دارم از دست میدم.. (هیچ کی مثل ابی عبدلله،امام مجتبی رو نشناخت.. فرمود یک بار جلوتر از برادرش حرف نزد.. این ادبُ ابالفضل داره یاد می گیره..) چرا گریه نکنم؟! یه وقت نگاه کرد دید امام مجتبی داره گریه می کنه.. فرمود لایوم کیومک یا اباعبدالله .. هزار تا حرف داره.. هزار تا اشاره داره.. یکیش اینه: یعنی داداش این لحظۀ آخر سر من رو زانوی زینبِ .. همه دور من جمع شدید گریه می کنید....اما یه لحظه ای برای تو میرسه حسین همه دارن هلهله میکنن .. نه اینکه سرت رو دامن کسی نیست .. یه وقت زینب داره نگاه می کنه... میبینه نانجیب داره وارد گودال میشه .. "والشمر جالس علی صدرک..‌"* دستِ گداییتُ بیار بالا بلند بگو یا حسین ..