eitaa logo
مطلع عشق
272 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
73 فایل
@ad_helma2015 ارتباط با مدیر کانال برنامه کانال : شنبه ، سه شنبه : امام زمان( عج ) و ظهور ومطالب سیاسی یکشنبه ، چهارشنبه : خانواده وازدواج دوشنبه ، پنجشنبه : سواد رسانه داستانهای جذاب هرشب بجز جمعه ها استفاده از مطالب کانال آزاد است (حتی بدون لینک )
مشاهده در ایتا
دانلود
مطلع عشق
📑طرح تعریض فلان خیابون مطرحه،ایشون شب میره خونشون پسر خاله اش اومده توی خونه، بنگاهی داره 〰〰 یک ک
🔸جلسه ی قبل گفتیم حکومت مردم بر مردم فقط یه شعاره👌 🔸اگر می بینید روی همین تکه موندیم و چیز جدیدی نمیگیم 🔸 بنا داریم با مثال های ساده و دلایل کافی اثبات کنیم که جای هیچ شک و شبهه ای باقی نمونه ✨خواهش میکنیم کمی حوصله به خرج بدین✅ 🔸لذا تا به مامیگن که مثلا رادیو اسراییل خیلی پیگیری میکنه، (نمیخوایم نتیجه تند بگیریم.) ✨میگه آقا باید تو این جامعه رای گیری آزاد باشه🙄 🔸ما بلافاصله میگیم چی❓ 🍃 میگیم خب حالا رای گیری آزاد باشه ، کی رییس باشه❓ ✨ اونو بگو کی پشت پرده داره کارها رو میکنه😒❓ 🔺کی ریاست مطلقه💯 داره اونو بگو 🔸به خاطر همین هم آدم خیلی راحت خندش میگیره،☺️ 🔺آیا اینکه جامعه چند میلیاردی بشر ، بخواد حاکمیت پیدا بکنه بر سرنوشت خودش 🔸 امکان داره به صورت مطلق؟💯 🌼خواهش میکنم شما مطالعه بکنید📚 شنبه سه شنبه در 👇 ❣ @Mattla_eshgh
👈 با تحلیل 💠 جلسه 1 ، بررسی افکار و مبانی و عملکرد (قسمت اول) 🎼 دریافت صوت مربوط 👇 ❣ @Mattla_eshgh
چهارشنبه های سیاسی 1.mp3
18.22M
👈 تحلیل 💠 جلسه 1 ، بررسی افکار و مبانی و عملکرد (قسمت اول) 🎤 استاد از اساتید مهدویت و پژوهشگر تاریخ معاصر و انقلاب 👈 جهت بالاتر بردن تحلیل سیاسی و بصیرت مردم ، نشر این فایلها ضروری است 👉 ❣ @Mattla_eshgh
... شماره 1 💯هیچ کس به من نگفت: که غیبت شما، به معنای نبودن نیست، بلکه به معنای ندیدن هم نیست، چرا که تو روی فرش مجالس ما، قدم می‌گذاری، در بین مائی، ما را می‌بینی و می‌شناسی، ما هم تو را می‌بینیم، ولی نمی‌شناسیم. مگر نه این است که شما را تشبیه کرده‌اند به یوسف (علیه السلام) که برادران را دید و شناخت، ولی برادران، او را با اینکه دیدند نشناختند.😔😔 ✅مگر نه این است که در دعای ندبه می‌خوانیم، ای غایبی که غایب از ما نیستی؛ فدایت شوم، ای دور از مایی که از ما دور نیستی. ✅مگر نه این است که وقتی می‌آیی، خلایق انگشت به دهان می‌مانند که ما این آقا را نه یکبار، بلکه بارها دیده ایم، پس تو اینجایی در بین ما، ولی غایبی، یعنی ناشناخته‌ای، نشناختن ❤️هم گناه ماست، مشکل تو نیست، تو برای من غایبی که نمی‌شناسمت.❤️ ای کاش در نوجوانی به من گفته بودند که با شناخت تو، غیبت حداقل برای خودم، تمام شدنی است.😭 ای کاش بودنت را هر لحظه با تمام وجودم حس می‌کردم.🌷 🍀بارها روی تو دیدم ولی نشناختم لاله از باغ رخت چیدم ولی نشناختم 🌸کعبه را کردم بهانه تا بگردم دور تو آمدم دور تو گردیدم، ولی نشناختم ❣ @Mattla_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مطلع عشق
تمام زندگی من #قسمت بیست و پنج : مرزهای آزادی کلافه شده بود ... از هر طرف که جلو می رفت، من دوباره
بیست و شش : خدا هم ایرانی است تیر گروه دوم هم به سنگ خورده بود ...  من مهره پیاده نظام بازی شطرنج اونها نبودم ... شطرنجی که نمی دونستم شاه و وزیرش چه افرادی هستن ...  من توی این سه سال، به اندازه کل عمرم سختی کشیدم ... تلخی تک تک لحظه هاش رو فراموش نکرده بودم ... اما برای من مفاهیم عمیقی زنده بود ... خودم وضعیت درستی نداشتم اما به شدت نگران اخبار ایران بودم ... اخباری که از شبکه های خارجی پخش می شد وحشتناک بود ... از طرفی هم شبکه های خبری ایران رو نمی تونستم ببینم ...  پرس تیوی هم ممنوع بود و اجازه پخش نداشت ... اخباری که از طرف خود ایران مخابره می شد، سانسور یا قطع می شد ... ما نمی تونستیم اون رو از روی ماهواره ببینیم ... و من مجبور می شدم اخبار ایران رو جداگانه از روی اینترنت دنبال کنم ...  برای من، تک تک اون روزها ... روزهای ترس و وحشت بود ... روزهایی که هر لحظه با خودم فکر می کردم؛ آخرین روزهای حکومت ایرانه ...  تا اینکه سخنرانی اون روز آقای خامنه ای پخش شد ... وقتی پای تریبون گریه کرد ... با هر قطره اشکش، من هم گریه می کردم ...  نمی تونستم باور کنم ... حکومت و انقلابی که روزهای آخرش رو می گذروند ... دوباره جان گرفت و زنده شد ...  به خصوص زمانی که دیوید میلیبند ، نخست وزیر وقت انگلستان گفت ...  - ما همه چیز را پیش بینی کردیم ... جز اینکه خدا هم یک ایرانی است ...  اون روز ... من از شدت خوشحالی ... فقط گریه می کردم ... ❣ @Mattla_eshgh
بیست و هفت : جلوه تمام عیار دنیا چند روز بعد دوباره اومدن سراغم ... این بار واضح برای معامله کردن بود ...  بهم گفتن که من یه زخم خورده ام ... و اگر باهاشون همکاری کنم یه تیر و دو نشانه ... هم انتقامم رو می گیرم و هم هر چی بخوام برام مهیا می کنن ...  کار، موقعیت اجتماعی، ثروت، جایگاه ... حتی اگر بخوام از لهستان برم و هر جای دنیا که بخوام زندگی کنم ... زندگی خودم و پسرم رو تضمین می کنن ... و دیگه نیاز نیست نگران هیچ چیزی باشم ...  در خواست هاشون رده بندی داشت ...  درجه اول، اگر فقط زندگیم رو تعریف کنم و اجازه بدم اونها روش مانور کنن و هر چی می خوان بگن ...  درجه دوم، همکاری کنم و خودم هم توی این سناریو، نقش بازی کنم ...  درجه سوم، خودم کارگردان این سناریو بشم و تبدیل به پرچم دار این حرکت علیه ایران بشم ...  و آخرین درجه، برائت از اسلام بود ...  اگر نسبت به اسلام اعلام برائت کنم و بگم پشیمون شدم... تبدیل به یه قهرمان بین المللی میشم ... بهم مدال شجاعت و افتخار میدن ... زندگیم رو چاپ می کنن ... ازش فیلم یا سریال می سازن ...  حتی توی سازمان ملل و مدافعان حقوق بشر بهم پیشنهاد جایگاه کاری کردن ...  به خاطر استقامتی که به خرج داده بودم ... و رد کردن تمام اون فرستاده ها ... حالا به یک باره ... قدرت، ثروت، شهرت ... با هم به سمت من اومده بود ... هر چقدر من، بیشتر سکوت می کردم و فکر می کردم ... اون ها برگ های بیشتری رو برای وسوسه و فریفتن من، رو می کردن ... - من برای همکاری، یه دلیل می خوام ... شما کی هستید؟ و از این کار من چه سودی می برید که تا این حد براش خرج می کنید؟ ... قسمت بیست و هشت : دیوارهای دژ - پیشنهاد خوبی نبود؟ ... اگر خوب نیستن، خودتون بهش اضافه کنید ... - چرا ... واقعا وسوسه انگیزه ... اما می خوام بدونم کی هستید و چقدر می تونم بهتون اعتماد کنم؟ ...  - چه اهمیتی داره ... تازه زمانی که ما منافع مشترک داشته باشیم می تونیم همکاران خوبی باشیم ... - و اگر این منافع به هم بخوره؟ ...  - تا زمانی که شما با ما همکاری کنید ... توی هر کدوم از اون بخش ها ... ما قطعا منافع مشترک زیادی خواهیم داشت ... - منافع شما چیه؟ ... در ازای این شوی بزرگ، چه سودی می برید؟  اینو گفتم و به صندلی تکیه دادم ... - من برای اینکه سود خودم رو بسنجم و ببینم به اندازه حقم برداشتم یا نه ... باید ببینم میزان سود شما چقدره ...  خنده رضایت بخشی بهم نگاه کرد ...  - لرزه های کوچکی که به ظاهر شاید حس نشن ... وقتی زیاد و پشت سر هم بیان ... بالاخره یه روز محکم ترین ساختمان ها رو هم در هم می کوبن ...  - و ارزش نابودی این ساختمان ...؟ ... - منافع ماست ... چیزی که این دیوارها ازش مراقب می کنه ... شما هم بخشی از این لرزه ها هستید ... برای حفظ منافع ما، این دیوارها باید فرو بریزه ...  از حالت لم داده، اومدم جلو ... - فکر نمی کنم اونقدر قوی باشم که بتونم این دیوار رو به لرزه در بیارم ... - وقتی دیوارهای باغ بریزه ... نوبت به اصل عمارت هم میرسه ... و شما این قدرت رو دارید ... این دیوار رو به لرزه در بیارید خانم کوتزینگه ... ❣ @Mattla_eshgh
بیست و هشت ☘دیوارهای دژ 🍃 پیشنهاد خوبی نبود؟ ... اگر خوب نیستن، خودتون بهش اضافه کنید ... - چرا ... واقعا وسوسه انگیزه ... اما می خوام بدونم کی هستید و چقدر می تونم بهتون اعتماد کنم؟ ...  - چه اهمیتی داره ... تازه زمانی که ما منافع مشترک داشته باشیم می تونیم همکاران خوبی باشیم ... - و اگر این منافع به هم بخوره؟ ...  - تا زمانی که شما با ما همکاری کنید ... توی هر کدوم از اون بخش ها ... ما قطعا منافع مشترک زیادی خواهیم داشت ... - منافع شما چیه؟ ... در ازای این شوی بزرگ، چه سودی می برید؟  اینو گفتم و به صندلی تکیه دادم ... - من برای اینکه سود خودم رو بسنجم و ببینم به اندازه حقم برداشتم یا نه ... باید ببینم میزان سود شما چقدره ...  خنده رضایت بخشی بهم نگاه کرد ...  - لرزه های کوچکی که به ظاهر شاید حس نشن ... وقتی زیاد و پشت سر هم بیان ... بالاخره یه روز محکم ترین ساختمان ها رو هم در هم می کوبن ...  - و ارزش نابودی این ساختمان ...؟ ... - منافع ماست ... چیزی که این دیوارها ازش مراقب می کنه ... شما هم بخشی از این لرزه ها هستید ... برای حفظ منافع ما، این دیوارها باید فرو بریزه ...  از حالت لم داده، اومدم جلو ... - فکر نمی کنم اونقدر قوی باشم که بتونم این دیوار رو به لرزه در بیارم ... - وقتی دیوارهای باغ بریزه ... نوبت به اصل عمارت هم میرسه ... و شما این قدرت رو دارید ... این دیوار رو به لرزه در بیارید خانم کوتزینگه ... ❣ @Mattla_eshgh
بیست و نهم ☘ قیمت خدا 🍃 اگر جلوی این دیوارها گرفته نشه ... روز به روز جلوتر میاد... امروز تا وسط اسرائیل کشیده شده ... فردا، دیگه مرزی برای کشور شما و بقیه کشورها نمی مونه ... و انسان های زیادی به سرنوشت های بدتری از شما دچار میشن ... شما به عنوان یه انسان در قبال مردم خودتون و جهان مسئول هستید ... جواب تمام سوال هام رو گرفته بودم ... با عصبانیت توی چشم هاش زل زدم ...  - اگر قرار به بدگویی کردن باشه ... این چیزیه که من میگم... من با یک عوضی ازدواج کردم ... کسی که نه شرافت یک ایرانی رو داشت ... که آرزوش غربی بودن؛ بود ... نه شرافت و منش یک مسلمان ... اون، انسان بی هویتی بود که فقط در مرزهای ایران به دنیا اومده بود ... مثل سرباز خودفروخته ای که در زمان جنگ، به خاطر منفعت خودش، کشور و مردمش رو می فروشه ...  با عصبانیت از جا بلند شدم ... رفتم سمت در و در رو باز کردم ...  - برید و دیگه هرگز برنگردید ... من، خدای خودم رو به این قیمت های ناچیز نمی فروشم ... هر سه شون با خشم از جا بلند شدند ... نفر آخر، هنوز نشسته بود ... اون تمام مدت بحث ساکت بود ...  با آرامش از جا بلند شد و اومد طرفم ...  - در ازای چه قیمتی، خداتون رو می فروشید؟ ...  محکم توی چشم هاش زل زدم ...  - شک نکنید ... شما فقیرتر از اون هستید که قدرت پرداخت این رقم رو داشته باشید ... - مطمئنید پشیمون نمی شید؟ ... - بله ... حتی اگر روزی پشیمون بشم، شک نکنید دستم رو برای گدایی جای دیگه ای بلند می کنم ...  کارتش رو گذاشت روی میز ...  - من روی استقامت شما شرط می بندم ... هنوز شب به نیمه نرسیده بود و من از التهاب بحث خارج نشده بودم که صدای زنگ تلفن بلند شد ... از پذیرش هتل بود ... - خانم کوتزینگه، لطفا تا فردا صبح ساعت 8، اتاق رو تحویل بدید ... و قبل از رفتن، تمام هزینه های هتل رو پرداخت کنید.. ادامه دارد.... : @Mattla_eshgh
💝عروس خانم؛ همسرشما، بایدفردی بااعتماد به نفس بالاباشه؛ تابتونه درتمام زمينه ها،شما و زندگيتون رواداره و حمایت کنه. 👈وگرنه تکیه اش به دیگران،به شمااحساس ناامنی خواهد داد. ❣ @Mattla_eshgh
یک ساده، سالم و مقوی اکرم (ص): 🍃برنج در میان خوراکی ها، به سان مهتر و سید در میان قوم است. طب النبی،ص ۶ صادق (ع) : 🍃برنج غذای خوبی است؛ ما بیماران خود را با خوراندن برنج مداوا می کنیم. وسائل الشیعه ،ج ۱۷ ،ح ۴ 🍃این غذا برای حفظ سلامتی و برخی از سردردها و سوء مزاج بلغمی ها یا سوداوی ها مفید می باشد 🌾مواد لازم برنج 👈 ۴ پیمانه گوشت بدون استخوان 👈۲۰۰ گرم پیاز متوسط 👈 ۱عدد زعفران و روغن و نمک 👈 به مقدار لازم ✅نکات برنج سالم برنج ایرانی و محلی باشد از روغن سالم مانند زیتون استفاده شود از نمک دریا یا سنگ نمک استفاده شود روش تهیه پیاز را سرخ کرده و گوشت را در روغن و پیاز نفت دهید سپس آب اضافه کرده بگذارید بپزد. برنج رو که قبلا شسته و خیسانده اید در ظرف گوشت ریخته و بگذارید بجوشد بعد ازین که برنج خود را باز کرد و آب ظرف نیز تمام شد برنج و گوشت را باهم دم بزارید ✨نکته: آب گوشت باید به اندازه باشد که برنج در آن پخته شود و اگر زیاد باشد باعث خمیر شدن غذا می شود   قلیه برنج 🍎 تولید کننده خلط صالح 🍎 ایجاد خواب های خوب 🍎 تقویت کننده 🍎 انرژی زا 🍎 مفید در درمان اسهال خونی 🍎 مفید در درمان اختناق رحم 🍎 نافع برای امراض کلیه و مثانه 🍎 تسکین دهنده @Mattla_eshgh