eitaa logo
🚩 هی هات | جهاندار
1.7هزار دنبال‌کننده
464 عکس
270 ویدیو
15 فایل
موسی به فرعون گفت: خودت را به کدام کوچه می‌زنی! خوب می‌دانی کجا چه‌خبر است... (سوره إسراء، آیه ١٠٢) @hey_hat
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩 هی هات | جهاندار
یکی از مهمترین عوامل موفقیّت یک فیلم، ریتم آن است. ریتم تند داشتن لزوماً به معنی دویدن و تند تند حرف زدن و با سرعت رانندگی کردن نیست؛ بلکه علاوه بر یک تدوین خوب، به "محتوای دراماتیکی" و "خلق اندیشه" در آن فیلم بستگی دارد. کیست که دوستدار سینمای ایران باشد و با یادآوردن فیلم "آژانس شیشه ای" حاتمی کیا و یا فیلم "مادر" مرحوم حاتمی، پس از چند سال باز هم دلش به طپیدن نیفتد. خلاصه اینکه با گفتن بیش از 100 بار کلمۀ "بُدو" در یک فیلم ریتم آن تند نخواهد شد و این مقایسه شود با صحنه ای که بازیگر، دختربچه ای را روی دوش گذاشته و به دنبال مادرش می گردد. مولوی همان شاعری که در جایی از دیوان شمس در وزنی خیزابی می گوید: تیز دوَم تیز دوَم تا به سواران برسم در غزل دیگری با وزن جویباری می نویسد: کی شود این روان من ساکن اینچنین "ساکن روان" که منم و حیرت انگیز اینکه سرعت و ریتم این هر دو شعر، گویا با هم برابر است. @mehdi_jahandar
(قسمت دوم) "خلق اندیشه" در یک اثر هنری اتفاق نمی‌افتد مگر آنکه پس از در کنار هم قرار دادن "عناصر واقعی" و تجزیه و تحلیل آنها، یک "مفهوم تازه" بوجود بیاید که به همه‌ی آن عناصر پراکنده، وحدت و کلیّت ببخشد و در ذهن مخاطب یک "نقطه‌ی دید" ایجاد کند. دیالوگ‌های کلیدی فیلم مورد بحث، به چه کلیّتی می‌خواهد رهنمون شود؟ : - هر کسی بیشتر بترسه زودتر می‌میره - کم کم یاد می‌گیری که از چیز‌هایی که دوست نداری هم عکس بگیری - جنگ نه! دفاع؛ ما داریم از خودمون دفاع می‌کنیم. این خیلی فرق داره. پس برنده‌ای هم در کار نیست - نمی‌گم عراقی‌ها نمی‌تونن از تنگه رد بشن، اما قبلش باید از روی جنازه‌ی ما رد بشن - جنگ برنده نداره. تو جنگ فقط کسایی برنده می‌شن که اسلحه می‌فروشن به چه کلیّتی؟ اینکه جنگ بد است؟ اینکه ایثار خوب است؟ اینکه همه چیزم فدای وطن؟ اگر اینها باشد، که هالیوود خیلی بهتر و بیشتر به آن پرداخته است. پس فیلم با همه‌ی هزینه‌هایش در مرحله‌ی "کنار هم قرار دادن عناصر" باقی مانده و حتی به مرحله‌ی تجزیه و تحلیل و عبور از کلیشه‌ها نرسیده است تا چه رسد به خلق اندیشه و ایجاد نقطه‌ی دید. در هفت بیت ابتدایی غزل ساده‌ی "قوی زیبا"ی مرحوم حمیدی شیرازی، شعر به توصیف چگونه مردن یک قو اشاره دارد که این توصیف، هم برگرفته از افسانه‌هاست و هم از علم جانورشناسی بی‌بهره نیست: شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد فریبنده زاد و فریبا بمیرد شب مرگ تنها نشیند به موجی روَد گوشه ای دور و تنها بمیرد در آن گوشه چندان غزل خوانَد آن شب که خود در میان غزل ها بمیرد گروهی بر آنند کاین مرغ شیدا کجا عاشقی کرد، آنجا بمیرد شب مرگ از بیم آنجا شتابد که از مرگ غافل شود تا بمیرد من این نکته گیرم که "باور" نکردم ندیدم که قویی به صحرا بمیرد چو روزی از آغوش دریا برآمد شبی هم در آغوش دریا بمیرد تا اینجا روایت و گزارش محض؛ اما اتفاق اساسی آن هنگام می‌افتد که یک "حسّ تازه" بوسیله‌ی بیت پایانی در شعر جریان پیدا می کند و ما را به دوباره خوانی آن وا می دارد: تو دریای من بودی آغوش وا کن که می‌خواهد این قوی زیبا بمیرد @mehdi_jahandar
"دلیل بی کسی" هیچ کسی حس نکرد بی کسی ات را بی کسی ات را، بدون مونسی ات را فاطمه یعنی شب عروسی خوبان هدیه ببخشی لباس مجلسی ات را فاطمه یعنی به راهِ آمدن دوست خیره کنی چشم های نرگسی ات را فاطمه یعنی به شوق شهد شهادت دل بکنی رشته‌ی مهندسی ات را! فاطمه یعنی که در شب عملیّات پاره کنی برگه‌ی مرخّصی ات را! فاطمه یعنی به چاه نیز نگویی درد دلت را، دلیل بی کسی ات را @mehdi_jahandar
آشفته کن ای غم، دل توفانی ما را انکار کن ای کفر، مسلمانی ما را امروز اوّل بهمن ماه سالروز تولد شاعر معاصر بود. قزوه طبع شعر خوبی دارد اما براستی این "طبع خوب" از کجا نشأت می گیرد؟ دکتر شفیعی کدکنی در جایی می نویسد: کسی که حرفی برای گفتن دارد، برای آنکه آن حرف را به گوش همه برساند سعی می کند آن را به ساده ترین زبان بیان کند و برعکس آن هم که مشخص است. قزوه تقریباً در تمامی آثارش ثابت کرده که حرف برای گفتن زیاد دارد؛ اما هنوز سؤال مطرح شده به قوّت خود باقی است: طبع خوب از کجا نشأت می گیرد؟ آیا هرکس که حرف مهمّی دارد، بیان و طبع خوبی هم دارد؟ قرآن کریم گرچه سخن خود را قول ثقیل معرفی می کند: (إِنَّا سَنُلْقی عَلَيكَ قَولاً ثقيلاً- مزّمّل)، ولی در عین حال آن را ساده نیز می داند: (و لَقد يسَّرنا الْقرآن لِلذّكر- قمر). چگونه چنین چیزی امکان پذیر است؟ برای خدایی که عَلی کلّ شیءٍ قدیر است به راحتی؛ ولی برای انسان ها چه؟ جواب این سؤال را هم باید از خود قرآن پرسید: (فإِنَّما يسَّرناهُ بِلسانك لِتبشِّر بهِ الْمتقين و تُنذِرَ بهِ قَوماً لُدًّا: پس جز این نیست که این قرآن را به زبان تو آسان کردیم تا پرهیزگاران را بشارت دهی و دشمنان ستیزه جو را بیم رسانی- مریم:97). تبشیر و تنذیر. به زبان دیگر: تعامل آگاهانه با دوست و دشمن. امّید که هیچ کس هیچ دشمنی نداشته باشد اما وقتی هست، باید او را به درستی شناخت و به روش های مختلف انذار داد، و دوست را نیز در آغوش گرفت و بشارت داد، و در همین "کنش های اجتماعی" داشتن است که می توان حرف های بزرگ را به زبان ساده بیان کرد و تلمیذ رحمان بود آنگونه که رسول مکرّم فرمود: الشّعراءُ تلامیذُ الرحمن. 1397/11/1 @mehdi_jahandar
(قسمت دوم) باید بروم؛ راه من از کوه و کمرهاست هرچند که پایان شبم غرق سحرهاست قزوه در شاعری، سالک است. سالک یعنی یعنی رونده و این سلوک به وضوح در اشعارش پیداست. از قصیده و غزل و مثنوی گرفته تا دوبیتی و رباعی و ترکیب‌بند و ترانه و نیمایی و سپید؛ همه نمایانگر سیر و سلوکی است که در شعر دارد. و این تازه جدا از طبع آزمایی در سبک های مختلف ادبی است از خراسانی و عراقی تا هندی و نئوکلاسیک، از جدّ تا طنز و هجو؛ و باز این هم جدا از موضوعات متنوّعی است که در شعر به آنها پرداخته است. همه‌ی نحله های مدّعی سلوک از بودا تا نبودا هر کدام مقصدی را برای رسیدن معرّفی کرده اند، اما زیباتر از همه قرآن کریم آنجاها که می فرماید: وَ إلیّ المَصیر، وَ إلیک المصیر، وَ إلیهِ المصیر، وَ إلی الله المصیر. مَصیر با صاد یعنی "شدن" یا "محل رسیدن". و به همین مناسبت برخی آنرا "منزل" معنا کرده اند. ما خدا نمی شویم. شدن ِ ما به "بسوی خدا رفتن" است. شدن ِ ما همین حرکت و سلوک به سمت اوست. به قول آن شاعر عارف: "چون خط پرگار، بیدل منزل ما جاده است" و به قول قیصر: "ساحل بهانه ای است، رفتن رسیدن است". و تا زمانی که انسان در حال رفتن و عارف در تکاپوی سلوک و شاعر در طیّ طریق است، این رفتن او و متوقف نشدن او عین رسیدن است. صدالبته که قطب های منفی نیز بیکار ننشسته اند و شاعر را به سمت خود به حرکت وامی دارند و از حاصل این حرکت، شعر طلب می کنند و نتیجه آن می شود که شعر کتاب پنجم شاعری از شعر کتاب اوّلش به مراتب نازل تر می شود و ترقّی معکوس یعنی همین: از دست بوس، میل به پابوس کرده ام خاکم به سر، ترقّی معکوس کرده ام @mehdi_jahandar
" دکّان دارها" نان به دزدان قرض می‌دادند دکان دارها ناخدا را خون به دل کردند سُکان دارها چاله‌ها را چاه کردند و ستون‌ها را تباه بسکه فرمان غلط دادند فرمان دارها تا شکست فتنه‌ها دَه ضربه‌ی شمشیر بود باز هم قرآن به نِی کردند قرآن دارها دزد مهمان نیست افطارش تعارف می‌کنی احترام سفره را بردند مهمان دارها شهرها میدان مین بودند و میدانگاه جنگ گر میانداری نمی‌کردند میدان دارها عصر، عصر إنّ الانسانَ لفی خُسر است و بس بی تکاپوی عمل داران و ایمان دارها @mehdi_jahandar
"ساقی مجلس" سر می رود از میکده مِی ساقی مجلس کافی است که لب تر کنی ای ساقی مجلس لب تر کنی آماده‌ی رقصیم و سماعیم با چنگ و رباب و دف و نی ساقی مجلس چل روز نه، چل سال تو را چله نشستیم وا می شود این میکده کی ساقی مجلس در عشق مردّد نشدن اوّل راه است کی می شود این مرحله طی ساقی مجلس پیمانه ای از خمره‌ی خرداد بیاور یلداترم از آذر و دی ساقی مجلس حُر می شوم و مست بسوی تو می آیم بگذارد اگر گندم ری ساقی مجلس @mehdi_jahandar
🚩 میدان انقلاب گفتی رسیده ایم به پایان انقلاب گفتم که نیستیم پشیمان انقلاب گفتی در این بلاکده کشتی شکسته ایم گفتم شکست خورده‌ی طوفان انقلاب با یک تکان ساده مبادا که بشکنیم مانند میله‌های خیابان انقلاب شاعر شهید باش مگر با شهادتت بیتی کنی اضافه به دیوان انقلاب آرام روی سرخی پرچم نشسته است پروانه ای حوالی میدان انقلاب... @mehdi_jahandar
🚩 راز چهل ساله این راز چهل‌ساله همان سی شب سیناست گوساله‌پرست آنکه نشد، شیعه‌ی موساست آسوده نخوابید که شیطان به کمین است بیدار بمانید که شاید شب یلداست شاید شب قدر است اگر قدر بدانیم شاید که چهل‌سالگیِ بعثت دنیاست شمشیر به کف، مشک خود انداخته بر دوش ما تشنه‌لبانیم و کسی بر لب دریاست جایی که حسین‌بن‌علی پیش‌نماز است ای ننگ به نیرنگِ نمازی که فُراداست! جایی که علی خیمه برافراشته باشد هر فتنه که همرنگ جماعت شده رسواست فردا که زمانش برسد فاتحِ مکه است بوجهل گمان کرده محمّد تک و تنهاست ای قوم به حج رفته کجایید بیایید مستانه بیایید که معشوق همینجاست اینگونه که یاران لکَ‌لبّیکْ‌زنانند هنگام اذان وعده‌ی ما مسجدالاقصاست پیروزترینیم، شهیدان یقینیم رمز عملیّات اگر حضرت زهراست @mehdi_jahandar
"حدیث سوره طاها" ای وای از آن حدیث به دفتر نیامده ای وای از آن شروع به آخر نیامده ای وای از آن یقین به باور نیامده ای وای از آن مزار کبوتر نیامده ای وای از آنکه رفته و دیگر نیامده ای دل حدیث دختر طاها شنیده ای؟ یَرضی شنیده ای لِرضاها شنیده ای؟ هنگامۀ نماز دعاها شنیده ای؟ حتی توَرّمت قدَماها شنیده ای؟ أمّن یُجیب، اینهمه مضطر نیامده یاللعجب، فصلّ لربّک ولادتش واحیرتا لِیذهبَ عنکم شرافتش طوبی لهُم وَ حُسن مَآب است مدحتش جبریل با تمام بزرگی و رتبتش از عهدۀ ستایش او برنیامده اما چه سود حرمت قرآن شکسته شد یکباره قلب سورۀ انسان شکسته شد در را زدند و حرمت مهمان شکسته شد نان ریخت، سفره سوخت، نمکدان شکسته شد فصل غریبی تو چرا سر نیامده؟ زهرا هنوز گریه ی بی گاه می کند مولا هنوز سر به دل چاه می کند پاییز ادعای أنا الله می کند صبح بهار از آمدن اکراه می کند آیا هنوز وقت مقرّر نیامده؟ @mehdi_jahandar
4_5827802619560591369.mp3
13.61M
▪️نان ریخت، سفره سوخت، نمکدان شکسته شد (روضه) 🔺با نوای: حاج میثم مطیعی 👈 متن شعر: meysammotiee.ir/post/1072
این روزها میان شهیدان چه همهمه است این انقلاب ادامه‌ی فریاد فاطمه است از تشنگی چه واهمه، از دشمنان چه باک وقتی عَلم به دست علمدار علقمه است... @mehdi_jahandar
(شعرخوانی و نمایش و تحلیل شاعرانه ی فیلم های کوتاه جشنواره عمّار) در: 🚩 با اجرای ⏰ سه شنبه 23 بهمن از ساعت 17 🏠 میدان انقلاب، خیابان کمال اسماعیل، بعد از سه راه پاسداران، کوچه شماره 4، ساختمان نیکان، طبقه آخر، سالن شهید آوینی @ghalamhaye_bidar
"سرّ عشق" صبح ِ تقویم گفت یا زهرا همه هستی م گفت یا زهرا نور زهرا که در جهان پیچید هفت اقلیم گفت یا زهرا آدم آموخت علم أسما را بعد تعلیم گفت یا زهرا ملت انقلابی ایران وقت تحریم گفت یا زهرا محشری شد شبی که فرمانده پشت بی سیم گفت یا زهرا و ابا الفضل دست هایش را کرد تقدیم گفت یا زهرا هی امان نامه می فرستادند جای تسلیم گفت یا زهرا عارفی سرّ عشق می دانست هرچه گفتیم گفت یا زهرا @mehdi_jahandar
yeknet.ir_-taheri-shab_07_fatemiyeh_dovom1397-004.mp3
2.69M
🚩 جای تسلیم گفت یا زهرا 🎙 نوا: محمدرضا طاهری @mehdi_jahandar
12_salahshur-shab_01_fatemiyeh_dovom1396-karaj-002_(www.rasekhoon.net).mp3
2.84M
🚩 محشری شد شبی که فرمانده پشت بی سیم گفت یا زهرا 🎙 نوا: مهدی سلحشور @mehdi_jahandar
🚩 فریاد فاطمه ▪این روزها میان شهیدان چه همهمه است این انقلاب ادامه‌ی فریاد فاطمه است از تشنگی چه واهمه، از دشمنان چه باک وقتی عَلم به دست علمدار علقمه است تا گردن معاویه دَه ضربه بیش نیست اطراف خیمه‌گاه علی از چه همهمه است فرعون هم مقابل موسی کسی نبود جادوی سامری که فقط یک مجسّمه است حکم خدا مگر حکمیّت نیاز داشت با اشعری بگو که زمان محاکمه است فریاد فاطمه است که پیچیده در جهان مقصود اگر علی است شهادت مقدمه است @mehdi_jahandar
🌹می وزد از همه جا بوی گل یاس شهید از کجا آمده اند اینهمه عباس شهید بسم ربّ الشهدا، ای دل جا مانده بیا بلکه خود را برسانیم به احساس شهید...🌹 @mehdi_jahandar
"شهیدان خدایی" ترَی النّاسَ سُکارا وَ ما هُم بِسُکارا در این میکده مستیم و خماریم نگارا پسر تشنه لبان مُرد، نگفتند به هاجر پدر سوخت در آتش، نگویید به سارا چهل روز چهل روز گذشت و تو نبودی نبودی تو و مار آمد و بلعید عصا را جهان رنگ به رنگ است، جهان بر سر جنگ است نه با دوست مروّت، نه با غیر مدارا سبک روح گذشتید، دل ماست که تنهاست شهیدان خدایی کجایید خدا را ترَی النّاسَ سُکارا، شهیدان همه مستند بیا ساقی مستان، وَ ما هُم بِسُکارا @mehdi_jahandar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 بسیجیان علی دم به دم شهید شدند که هم کنایه شنیدند و هم شهید شدند... @mehdi_jahandar
"سیّد ما" قل اللهمَّ را خواندم، تُعزُّ مَن تَشا دارد تو مصداق تُعزُّ مَن تَشاءی مرحبا دارد خمینی را عبایی بود از جنس بزرگی ها نگار ما همان عمّامه و شال و عبا دارد فروزاننده شمعی خطبه های آتشین بر لب تمام شهر اگر پروانه اش باشند جا دارد أنا العباس هر کس گفت دستش رفت هستش رفت نپرس از عاشقی، عباس و دستش ماجرا دارد حسین بن علی از اسب اگر افتاد باکی نیست که زینب در دل شب تا علی دارد خدا دارد نگار ما دلش می گیرد از نامردمی اما که می داند دعایی را که بعد از ربّنا دارد کسی می آید از آنسوی دریاها و باران ها که در خیل سپاهش سیّد ما مردها دارد 1392 @mehdi_jahandar
🌺 الف لام ميم عشق آرامشی به وسعت صحراست مادرم اصلآ گمان کنم خود درياست مادرم مثل ستاره در شب يلدا که بی دريغ تا صبح می درخشد و زيباست مادرم يک سينه درد دارد و آهی نمی کشد از بسکه مثل کوه شکيباست مادرم هر روز مهربان تر و هر روز تازه تر مثل نگاه ساکت باباست مادرم چشمش به غنچه های جوانش که می خورد لبريز خنده های شکوفاست مادرم شب های بی کسی چه کسی می نوازدم هرجاست اشک های من آنجاست مادرم هر شب پس از نماز دعا می کند مرا در فکر روزهای مباداست مادرم پهلوش می نشينم و لبخند می زند تنهایی اش در آينه پيداست مادرم سيراب می شوم به صدايش که می رسم مانند آب های گواراست مادرم بازی کودکانه زمينم اگر زند باکيم نيست، گرم تماشاست مادرم مادر حقیقتی است به افسانه ها شبيه رنگ خداست، یکّه و يکتاست مادرم رازی است نانوشته: الف لام ميم عشق حرفی که تا هميشه معماست مادرم "آهسته باز از بغل پله ها گذشت" اما کسی نديد چه تنهاست مادرم @mehdi_jahandar
شب شعر دانشگاه رضوی مشهد
🚩 بسیجیان علی بسیجیان علی دم به دم شهید شدند که هم کنایه شنیدند و هم شهید شدند بسیجیان علی را شهادت اینگونه است که کوثرانه به چندین رقم شهید شدند بسیجیان علی نوجوانی خود را به چای هیأتی تازه دم شهید شدند! بسیجیان علی سال های پیش از این به روضه با غزل محتشم شهید شدند! بسیجیان علی از قدیم زینبی اند اگر به راه دفاع از حرم شهید شدند گهی کلنگ به دستِ مناطق محروم گهی به مدرسه ها با قلم شهید شدند به اربعین حسینی بسیجیان علی به درب خانه در اوّل قدم شهید شدند بسیجیان علی شیعیان زهرایند اگر حساب کنی، تازه کم شهید شدند! بسیجیان علی عاشقان عبّاسند شدند کرب و بلا هم‌قسم، شهید شدند بسیجیان علی را به تشنگی بشناس ببین که زیر کدامین عَلم شهید شدند ولی من و تو چه کردیم؟ ادّعا کردیم!! بسیجیان علی دست کم شهید شدند! به خون خویش نوشتند صبح نزدیک است بسیجیان علی صبحدم شهید شدند @mehdi_jahandar
🌷 خواهر خون خدا (برای حضرت امّ کلثوم سلام الله) "نام های داخل گیومه همگی از مورّخین تاریخ اسلامند" زینب صُغراست او؟ یا مادر کلثوم بوده یا خطوط درهم تاریخ نامفهوم بوده؟! کِی به دنیا آمده؟ کی رفته؟ کی همسر گزیده؟ در کدامین خاک مدفون است؟ نامعلوم بوده! "مجلسی" فرموده: در بازار کوفه خطبه خوانده "شیخ طوسی" گفته: پیش از کربلا مرحوم بوده! "مامَقانی" چیزهایی گفته، "شهرآشوب" چیزی در کتاب "طبرِسی" چیزی دگر مرقوم بوده... از چه دورانی سخن می گویی ای تاریخ، وقتی جعل و تحریف و سند سوزی در آن مرسوم بوده از چه دورانی سخن می گویی ای تاریخ، وقتی کاسه ی آبش به دست همسران مسموم بوده از چه دورانی سخن می گویی ای تاریخ، وقتی تالی قرآن او شمشیر بر حلقوم بوده از چه دورانی سخن می گویی ای تاریخ، وقتی هر کجایش را که می بینی علی مظلوم بوده شیون هیهات مِنّا الذلّه می آید به گوشم سرنوشت سرخ عاشوراییان محتوم بوده خواهر خون خدا هرجا که باشد کربلایی است دختر خیر النّسا هرکس که شد معصوم بوده پس ملالی نیست هرکس هرچه می خواهد بگوید ما رأیت الّا جَمیلا قصه ای منظوم بوده پس ملالی نیست زیرا آنکه می داند، می آید آنکه سرّ خاندانش سال ها مکتوم بوده پس ملالی نیست؛ برمی خیزد از جا قائم ما آنکه تیغش مظهر یا حیُّ یا قیّوم بوده امّ کلثوم تو کلثومی نزاییده است زهرا! هر زن دلخسته نامش مادر کلثوم بوده اردیبهشت 1393 @mehdi_jahandar
 🌺شکافنده علم آفتاب بن علی بن حسين بن علی راوی نور، شكافنده ی علم ازلی مادرش آینه، فرزند فرستاده ی عشق بنده ی خوب خداوند، خداوند علیّ آدم و جنّ و ملَك پيش تو زانو زده اند خانه ی كوچك تو، با دو سه ديوار گِلی همه سُبحانكَ لا علمَ لنا می گويند گاهِ تفسير تو از آيه ی اللهُ ولی ناگهان روز الست از همه پرسيد خدا دوست داريد علی را؟ همه گفتند بلی شعر من جابر عبد اللَه انصاری شد تا سلامی برساند به تو با تنگ دلی مرداد 1388 @mehdi_jahandar
MiladImamBagher1395[04].mp3
2.13M
(شعرِ من جابر عبدالله انصاری شد) 📍ویژه میلاد امام محمد باقر علیه السلام متن شعر: http://meysammotiee.ir/post/1089@MeysamMotiee
🚩 أنت الهادی دهمین چشمه‌ی جوشنده‌ی این آبادی آیه‌ی نورُ علی نور، حدیث شادی چارمین نامِ علی، صبر و وقار علوی خلق و خوی رضوی، معرفت سجادی هرکه گمراه شد از عشق، "فلا هادیَ له" هرکه دنبال شما بود، "وَ أنتَ الهادی" کی شود مژده‌ی قدقامت فرزند تو را جبرئیل آرد و آید به مبارکبادی ای که باران به اشارات شما می‌بارد تشنه‌لب چشم‌به‌راهند هزاران وادی @mehdi_jahandar