eitaa logo
🕯شهید🕯محراب🕯دستغیب🕯
38 دنبال‌کننده
159 عکس
66 ویدیو
1 فایل
*بسمه تعالی* *شروع بانام ولی حق علی ابن ابیطالب(ع)اول شهیدمحراب* *معرفی ویاد * شهید محراب حضرت آیت الله حاج سید عبدالحسین دستغیب شیرازی رحمة الله عليه*حامی ولایت* و*یادازامامان جمعه محترم بعدازایشان* *یادازهمه شهدای محراب* و *.......................
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃⚪️🍃 حاج شیخ (ره) موسس قم نقل فرموده اند؛ زمانی که در مشغول تحصیل علوم دینی بودم، اتفاقاً اهالی سامرّا به بیماری وبا و طاعون مبتلا شده بودند و همه روزه عده ای می مردند. روزی جمعی از اهل علم در منزل استادم مرحوم سید محمد فشارکی (ره) بودند؛ ناگاه مرحوم آقای میرزا محمد تقی شیرازی(ره) که در مقام علمی مانند مرحوم فشارکی بود، تشریف آوردند و صحبت از بیماری وبا شد که همه در معرض خطر مرگند. مرحوم میرزا فرمود: اگر من حکمی بکنم آیا لازم است انجام شود یا نه؟ همه ی اهل مجلس تصدیق نمودند، سپس فرمود: من حکم می کنم که شیعیان ساکن سامرّا از امروز تا ده روز مشغول خواندن شوند و ثواب آن را هدیه به روح شریف نرجس خاتون والده ی ماجده ی حجةالحسن (ع) کنند تا این بلا از آنان دور شود. اهل مجلس این حکم را به تمام شیعیان ابلاغ نمودند و همگان مشغول خواندن زیارت عاشورا شدند. از فردای آن روز تلف شدن شیعیان موقوف شد، با اینکه همه روزه عده ای از غیر شیعیان می مردند، به طوری که بر همه آشکار گردید که این واقعه بی علّت نیست. برخی از غیر شیعیان از آشنایان شیعه ی خود می پرسیدند: سبب اینکه دیگر از شما کسی تلف نمی شود چیست؟ آن ها در پاسخ می گفتند: زیارت عاشورای امام حسین(ع) ما را نجات داد. پس آنها هم متوسّل به (ع) شدند و همانند شیعیان مشغول خواندن زیارت عاشورا شدند. پس از مدّتی بلا از آن‌ها نیز برطرف شد. داستان‌های شگفت 🍃⚪️🍃⚪️🍃
بدگمانی به عزادار (ع) آقای سید محمود عطاران نقل کرد؛ که سالی در ایام جزء دسته سینه زنان محله سردزک بودم جوانی زیبا در اثنای زنجیر زدن، به زن‌ها نگاه می‌کرد من طاقت نیاورده غیرت کردم و او را سیلی زدم و از صف خارج کردم چند دقیقه بعد دستم درد گرفت و متدّرجاً شدت کرد تا اینکه به ناچار به دکتر مراجعه کردم؛ گفت اثر درد و جهت آن را نمی‌فهمم ولی روغنی است که دردش را ساکن می‌کند روغن را به کار بردم نفعی نبخشید بلکه هر لحظه درد شدیدتر و ورم وآماس دست بیشتر می‌شد به خانه آمدم و فریاد می‌کردم، شب خواب نرفتم، آخر شب لحظه ای خوابم برد، حضرت شاهچراغ علیه السّلام را دیدم فرمود، باید آن جوان را راضی کنی! چون به خود آمدم دانستم سبب درد چیست! رفتم جوان را پیدا کردم و معذرت خواستم و بالاخره راضیش کردم در همان لحظه درد ساکت و ورم‌ها تمام شد و معلوم شد که خطا کرده‌ام و سوء ظن بوده است و به عزادار حضرت علیه السّلام توهین کرده بودم
به نام الله روزی مردِ زائر وارد یکی از قصابی های کربلا میشود و مقداری گوشت میخرد و به حرم (ع) میرود، بعد از زیارت به خانه برگشته و گوشت را به همسرش میدهد و میگوید آبگوشتی درست کن ظهر که میشود همسرش به مرد میگوید گوشت نپخته است و مرد میگوید اشکالی ندارد صبر کن تا شب بپزد شب که میروند سراغ گوشت میبینند گوشت اصلا نپخته است و مرد قصاب را سرزنش میکنند که گوشت بی کیفیت به آنها داده است و میگذارند تا صبح بپزد صبح بیدار شدند دیدند گوشت هنوز نپخته است مرد با عصبانیت ظرف غذا را میبرد قصابی و میگذارد روی میز و میگوید مرد حسابی ما زائر امام حسین (ع) هستیم بی انصافی است به ما گوشت بی کیفیت بدهی، از دیروز صبح که گوشت را خریدم تا امروز صبح گوشت اصلا نپخته است قصاب لبخندی زد و به او گفت؛ وقتی گوشت را خریدی مستقیم رفتی داخل حرم امام حسین(ع)؟ زائر گفت چطور؟ بله رفتم قصاب گفت مگر نمی دانی گوشتی که وارد حرم امام حسین (ع) شود آتش به او کارساز نیست، اگر می دانستم قصد زیارت داری قبلش به تو میگفتم در روایات آمده است سوزاندن بدن امام حسین (ع) بر آتش است
بدگمانی به عزادار (ع) آقای سید محمود عطاران نقل کرد؛ که سالی در ایام جزء دسته سینه زنان محله سردزک بودم جوانی زیبا در اثنای زنجیر زدن، به زن‌ها نگاه می‌کرد من طاقت نیاورده غیرت کردم و او را سیلی زدم و از صف خارج کردم چند دقیقه بعد دستم درد گرفت و متدّرجاً شدت کرد تا اینکه به ناچار به دکتر مراجعه کردم؛ گفت اثر درد و جهت آن را نمی‌فهمم ولی روغنی است که دردش را ساکن می‌کند روغن را به کار بردم نفعی نبخشید بلکه هر لحظه درد شدیدتر و ورم وآماس دست بیشتر می‌شد به خانه آمدم و فریاد می‌کردم، شب خواب نرفتم، آخر شب لحظه ای خوابم برد، حضرت شاهچراغ علیه السّلام را دیدم فرمود، باید آن جوان را راضی کنی! چون به خود آمدم دانستم سبب درد چیست! رفتم جوان را پیدا کردم و معذرت خواستم و بالاخره راضیش کردم در همان لحظه درد ساکت و ورم‌ها تمام شد و معلوم شد که خطا کرده‌ام و سوء ظن بوده است و به عزادار حضرت علیه السّلام توهین کرده بودم
✨به نام الله✨ صَلَّى‌اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَاعَبْدِاللَّهِ الْحُسَيْن سلام‌الله‌علیه دل، اگر دلت گرفته‌است، برویم سوی محبوب تا بما نظر نماید آن عزیز خوب و محجوب او نواده‌ عزیزِ ابن‌عبدالله، رسول است پسر ابوالعجائب ابن زهرای بتول است بهترین‌زیارت از او اربعین آن‌شهید است او که ثارالله و سالارِشهیدان زعیم است دل اگر رفیق راهی تا دلت زار و ذلیل است حرکت کن، حرکت کن، تا رسیم به وقت به کویش که امام عصر ما هم روز اربعین همان جاست که امام عصر ما هم چشم‌براه ما همان جاست منتظر بماند آنجا که رَسند حامیانش و بگیرند انتقامش حرکت کن، حرکت کن، نکند که جا بمانی دلِ من عَجول بادا که در این سیرِ الهی عجله، دوای درد دل زار و بی پناه‌ست یا رب ای‌خدای‌زیبا کمکی به ما گدا کن برسان تو خود گدا را به امیر انتقامش ح.م.ش ۱۴۴۴ ⚑ ⚑ ⚑ ╱◥█◣╱◥█◣╱◥█◣ https://eitaa.com/niyazha
به‌نام الله چیست؟ استعاذه به معنای استجاره و پناه گرفتن است و در اصطلاح دینی پناه گرفتن از شرّ ابلیس و جنودش و خواهش‌های نفسانی که انسان را دعوت به انجام معصیت و ترک واجب الهی می‌نماید که نتیجه‌اش حفظ مقام انسانی و درجات معنوی و رشد و تکامل و ممانعت از سقوط آدمی به درجه حیوانیت و بلکه پست‌تر است استعاذه و پناه خواستن از خدای متعال نشان و نیست بلکه فرار از غیر دوست به سوی دوست و از است و نتیجه‌اش قرب به محبوب و خداوند متعال است استعاذه در حقیقت مقاومت در برابر وساوس شیاطین جنی و انسی و هوای نفس است که دائم آدمی را به سوی عصیان و نافرمانبرداری خدای متعال دعوت می‌نمایند صاحبان استعاذه، ممدوح خدای متعال بوده و دارای فضل و کمال و رتبه‌ای عالی در پیشگاه خداوند هستند اقسام استعاذه : ۱- قولی (زبانی) مانند : اعوذ بالله من الشیطان الرجیم  پناه می برم به خدای متعال از [ شرّ و وسوسه ] شیطان رانده شده از درگاه خدا اعوذ بالله القویّ من الشیطان الغویّ  پناه می‌برم به خداوند توانا و قدرتمند از شیطان اغواگر فرازی از دعای امیرالمؤمنین علیه‌السلام ۲- فعلی ( عملی ) : نمونه‌های تاریخی بسیاری در منابع مکتوب اسلامی ثبت و ضبط شده است مانند فرار حضرت علیه‌السلام از خواهش نفسانی یک زن دعوت کننده به گناه و یا فرار حضرت حرّ در آخرین ساعات عمرش از سپاه یزید و کفر به سوی سپاه ایمان و علیه‌السلام اقسام استعاذه کننده گان : ۱- استعاذه عوام :  اینان چون در معرض تیر مستقیم شیطان هستند از وسوسه او به خداوند قادر متعال پناه می‌برند ۲- استعاذه خواص و انبیا و اولیای‌الهی : اینان در معرض ترکش‌های شیطان هستند و لذا از احوال او به سوی خدای متعال پناهنده می‌شوند و خود را نجات می‌دهند ترکش‌هایی نظیر صفت عجب و کبر و... ۳- استعاذه حضرت ختمی مرتبت و اهل بیت عصمت و طهارت صلوات الله علیهم اجمعین : این بزرگواران به خاطر مقام عصمت در منطقه امن الهی قرار دارند و شیاطین قدرت رویارویی و وسوسه حضرات را ندارند و لذا استعاذه این عزیزان از سخط و ناخشنودی خدای متعال به خود وجود خدای متعال است اعوذ برضاک من سخطک بار خدایا از سخط و ناخشنودیت به رضایت پناه می‌آوریم اعوذ بعفوک من عقابک بارالها از عقابت به سوی عَفوَت پناه می‌آوریم اهمیت استعاذه گفتن : اَعُوذُ بِاللّهِِ منَ الشّیطانِ الرَّجیم به خداوند متعال پناه مى‌برم، از شرّ رانده شده استعاذه یعنى: پناهنده شدن به خدا، از شر شیطان البتّه باید حال استعاذه یعنى: پناه بردن به حق پیدا شود، تا استعاذه حقیقى باشد؛ یعنى: از صدق دل زیر چتر خدا برود و لقلقه زبان نباشد براى اثبات اهمیّتش، در قرآن مجید مى‌فرماید: هنگامی‌كه مى‌خواهى قرآن بخوانى اول به خدا پناه ببر از شیطان رانده شده فَاِذا قَرَاءْتَ القرآن فاستعذ باللّه من الشیطان الرجیم - آیه ۹۸ در هم، پس از امر شده كه استعاذه كنند ( لكن در نماز باید آهسته خواند چون بعضى از مفسرین راز آهسته خواندنش را چنین گفته‌اند: مثل كسى كه از دشمن سر سختى دارد فرار مى‌كند، خودش را چطور در حال فرار پنهان مى‌كند، اشاره به این است كه تو در حال فرار از دشمن سرسخت خودت هستى كه در كمین و مراقب توست ) در تمام عبادت‌ها هم: اول استعاذه كن، مثلاً مى‌خواهى وضو بگیرى اول به خدا پناه ببر، بعد وضو بگیر، (مكرر دیده‌اید كه همین وضو گرفتن ملعبه شیطان یا وسوسه‌هاى او قرار گرفته شده‌است) حتى در امور مباح مثل خوردن و لباس پوشیدن و دستشویى رفتن، و در همه جا؛ اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم ، بگو: به خدا پناه ببر وقتى كه از خانه هم بیرون مى‌آیى بگو:  اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم  در امور مستحب نیز باید به خدا پناه برد حتى رفتن به مسجد بگوید؛  اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم از ماده رجم به معنى طرد کردن است و در اصل به معنى آمده و سپس به معنى طرد کردن استعمال شده است یكى از اهل ایمان و تقوى نقل مى‌كرد: در حال مكاشفه دیدم، شیطانى درب مسجد ایستاده گفتم: اى ملعون اینجا چه مى‌كنى؟ گفت: رفقا فرار كرده‌اند و منتظرشان هستم فهمیدم مردان رشیدى بوده‌اند كه استعاذه حقیقى و قلبى كرده‌اند و شیطان نتوانسته با آنها به مسجد برود - صفحه ۵
به‌نام ‌الله تعدادی از تألیفات : آیت‌الله اخلاق اسلامی : مجموعه‌ سخنرانی‌های شهید دستغیب درباره مسائل تربیتی و استعاذه : پیرامون موضوع پناه بردن به خدا از شر امامت : درباره موضوع امامت با محوریت علی - ع ایمان : درباره موضوع آدابی از قرآن : تفسیر آیین زندگی : فردی و اجتماعی بندگی‌: راز آفرینش : شرح بهشت جاودان : تفسیر پرسش‌ها و پاسخ‌ها : مفاهیم اصلی و ابتدایی تردید و توکل : در مورد مفاهیمی همچون تردید و توحید : در مورد اصل حقایقی از قرآن : شرح داستان‌های شگفت : شامل ۱۴۸ داستان واقعی و عبرت‌آموز از رازگویی و قرآن : شرح سرای دیگر : تفسیر سید‌الشهداء علیه‌السلام : درباره امام سوم شیعیان(ع) و سیره آن امام و شرحی از صلاة الخاشعین : کلیاتی درباره عدل : پیرامون اصل و با موضوعات قضا و قدر، جبر و تفویض قلب سلیم : در دو جلد درباره و توحید قلب قرآن : شرح و تفسیر قیام حسینی : قیام (ع) و اهداف آن گناهان کبیره : شرح از آیات و روایات مظالم : شرح دعای ۳۸ معاد : درباره مرگ، برزخ و معارفی از قرآن : تفسیر سوره‌ حدید و مباحث معراج : شرحی‌از حضرت‌محمد - ص مهدی موعود (عج) : حکایت‌ها و داستان‌هایی درباره - عج نبوت : درباره اصل وجودی نفس مطمئنه : تفسیر چهار آیه پایانی ۸۲ پرسش : شامل ۸۲ پرسش و پاسخ در مورد اصول دین و پاسخ به
‌کتاب : تحقیق درباره اول اربعین سیدالشهداء نویسنده : شهید محراب، آیت‌الله سیدمحمدعلی قاضی‌طباطبائی معرفی : یکی از شبهات موجود در حوزه تاریخ تشیع، این است که آیا کاروان اسیران کربلا و اهلبیت (ع) در بازگشت از شام، در نخستین اربعین شهیدان کربلا به زیارت مرقد سیدالشهدا(ع) آمده‌اند یا نه؟ اهمیت این بحث چنان است که علمای بزرگ گذشته همچون ، ، ، و ... همچنین دانشمندان معاصر مانند؛ ، و ... در تأیید یا رد آن مطالبی نوشته‌اند در کتابی به نام : تحقیق دربارة اولین اربعین حضرت سیدالشهدا(ع) با هفده دلیل به اشکالات هفت گانه محدث نوری در لؤلؤ و مرجان پاسخ داده و حضور کاروان اسیران کربلا و اهلبیت امام حسین(ع) در نخستین حضرت در کربلا را اثبات کرده است
هدایت شده از 📃دیوار احادیث📃
✨✨ ✨ علیه‌السلام قـالَ الصّـادِقُ عليه السلام: مَنْ لَمْ يَـأتِ قَبْـرَالْحُسَـيْنِ عليه‌السلام وَ هُوَ يَزْعَمُ أَنُّهُ لَنا شيعَةٌ حَتّى يَمُوتُ فَلَيْسَ هُـوَ لَنـا شـيعَةٌ، وَ إنْ كانَ مِنْ أَهْـلِ الْجَنَّةِ فَهُوَ مِنْ ضَيفانِ أَهْلِ الْجَنَّةِ. امام صادق عليه السلام فرمود: كسى كه به زيـارت قبر عليه السلام نـرود و خيال كند كه شيعه ما است و با اين حال و خيال بميرد، او شيعه ما نيست، و اگر هم از اهل بهشت باشد، از ميهمانان اهل بهشت خواهد بود. - ص ۱٩۳ - ج ۹۸ ص ۴ ✨✨✨
🍃⚪️🍃 حاج شیخ (ره) موسس قم نقل فرموده اند؛ زمانی که در مشغول تحصیل علوم دینی بودم، اتفاقاً اهالی سامرّا به بیماری وبا و طاعون مبتلا شده بودند و همه روزه عده ای می مردند. روزی جمعی از اهل علم در منزل استادم مرحوم سید محمد فشارکی (ره) بودند؛ ناگاه مرحوم آقای میرزا محمد تقی شیرازی(ره) که در مقام علمی مانند مرحوم فشارکی بود، تشریف آوردند و صحبت از بیماری وبا شد که همه در معرض خطر مرگند. مرحوم میرزا فرمود: اگر من حکمی بکنم آیا لازم است انجام شود یا نه؟ همه ی اهل مجلس تصدیق نمودند، سپس فرمود: من حکم می کنم که شیعیان ساکن سامرّا از امروز تا ده روز مشغول خواندن شوند و ثواب آن را هدیه به روح شریف نرجس خاتون والده ی ماجده ی حجةالحسن (ع) کنند تا این بلا از آنان دور شود. اهل مجلس این حکم را به تمام شیعیان ابلاغ نمودند و همگان مشغول خواندن زیارت عاشورا شدند. از فردای آن روز تلف شدن شیعیان موقوف شد، با اینکه همه روزه عده ای از غیر شیعیان می مردند، به طوری که بر همه آشکار گردید که این واقعه بی علّت نیست. برخی از غیر شیعیان از آشنایان شیعه ی خود می پرسیدند: سبب اینکه دیگر از شما کسی تلف نمی شود چیست؟ آن ها در پاسخ می گفتند: زیارت عاشورای امام حسین(ع) ما را نجات داد. پس آنها هم متوسّل به (ع) شدند و همانند شیعیان مشغول خواندن زیارت عاشورا شدند. پس از مدّتی بلا از آن‌ها نیز برطرف شد. داستان‌های شگفت 🍃⚪️🍃⚪️🍃
"-_-" به‌نام الله نتوانند روند به کربلا، کُل‌ُهُم از خلق‌الله بلکه دعوتند همه، به اذن‌الله دعوت حق را، عده‌ای نشنیده می‌گیرند بی‌خیالند، به اذن و دعوت‌ ولی‌الله بازیچه می‌شوند، به اشارت رجم‌الله یک گروه دگر، که رفته‌اند هم آنجا می‌روند اما، عاشقانی ناب به مهمانی آن رفیقان، که هستند عشق میزبانی ح.م.ش - ع ...
هدایت شده از 📃دیوار احادیث📃
علیه‌السلام مهدی ما در عصر خودش مظلوم است، تا می‌توانید درباره ایشان سخن بگویید و قلم فرسایی کنید؛ بیش از آنچه نوشته شده و گفته شده باید در باره‌اش گفت و نوشت... - صفحه ۵۴ 🌼🌼✨🌼🌼