eitaa logo
محمد ابراهیم کفیل
2.2هزار دنبال‌کننده
818 عکس
757 ویدیو
414 فایل
لَهُمْ دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ هُوَ وَلِيُّهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُون انعام/127 ارتباط با ادمین @mekafil1348 @mojtabakafil
مشاهده در ایتا
دانلود
در قتلگاه چشم تو سمت خیام بود دعوا برای غارت رأس امام بود ای کاش مانده بود لباسی که داشتی شاید برای مادر تو التیام بود می گفت شمر بعد علی اصغرش حسین دیگر توان نداشت و کارش تمام بود آقا ببخش ،زینب اگر دیر آمده در قتلگاه دور و برت ازدحام بود فرمود  تا امام  علیکن  بالفرار  بهر  مخدرات  فرار  التزام  بود عدل علی به کینه ی این قوم علتی ست این قوم پست در صدد انتقام بود رأسی که چوب خورد به دندان وبرلبش آیه به آیه صوت رسایش پیام بود گیسوی او به قامت نی ناله می سرود بر اهلبیت سایه ی او مستدام بود
درﻫﺮ ﻣﺼﻴﺒﺖ ﻭ ﻣﺤﻨﻲ ﻓﺎﺑﮏِ ﻟﻠﺤﺴﻴﻦ‬ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻋﺰﺍﻱ ﺩﻝ ﺷﮑﻨﻲ ﻓﺎﺑﮏِ ﻟﻠﺤﺴﻴﻦ ﺩﺭ خيمه ﻣﺮﺍﺛﻲ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺷﺮﻭﻉ ﻫﺮ ﺳﺨﻨﻲ ﻓﺎﺑﮏِ ﻟﻠﺤﺴﻴﻦ ﺩﺭ ﻣﮑﺘﺐ ﺍﺭﺍﺩﺕ ﺍﺑﻦ ﺷﺒﻴﺐ ﻫﺎ ﻫﻢ ﻧﺎﻟﻪ ﺑﺎ ﺃﺑﺎ ﺍﻟﺤﺴﻨﻲ ﻓﺎﺑﮏِ ﻟﻠﺤﺴﻴﻦ ﺇﻥ ﮐﻨﺖَ ﺑﺎﮐﻴﺎً ﻟﻤُﺼﺎﺏٍ ﮐﺎﻷﻧﺒﻴﺎﺀ ﻓﻲ ﺍﻹﺑﺘﻼﺀِ ﻭ هر حزنی ِ ﻓﺎﺑﮏِ ﻟﻠﺤﺴﻴﻦ ﺷﺐ ﻫﺎﻱ ﺟﻤﻌﻪ ﻣﺜﻞ ﻣﻼﺋﮏ ﻣﻴﺎﻥ ﻋﺮﺵ ﺑﺎ ﺑﻮﻱ ﺳﻴﺐ ﭘﻴﺮﻫﻨﻲ ﻓﺎﺑﮏِ ﻟﻠﺤﺴﻴﻦ ﺩﺭ ﺗﻨﺪ ﺑﺎﺩ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺍﻱ ﮔﺮ ﮐﺒﻮﺩ ﺷﺪ ﺑﺎﻝ ﻧﺤﻴﻒ ﻳﺎﺳﻤﻨﻲ ﻓﺎﺑﮏِ ﻟﻠﺤﺴﻴﻦ ﺩﻳﺪﻱ ﺍﮔﺮ ﻣﻴﺎﻥ ﻫﻴﺎﻫﻮﻱ ﺗﺸﻨﮕﻲ ﻃﻔﻠﻲ ﻭ ﻟﺐ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺯﺩﻧﻲ ! ﻓﺎﺑﮏِ ﻟﻠﺤﺴﻴﻦ ﻟﺐ ﺗﺸﻨﻪ ﺟﺎﻥ ﺳﭙﺮﺩ ﺍﮔﺮ ﻋﺎﺷﻘﻲ ﻏﺮﻳﺐ ﻳﺎ ﺭﻭﻱ ﺧﺎﮎ ﻣﺎﻧﺪ ﺗﻨﻲ ﻓﺎﺑﮏِ ﻟﻠﺤﺴﻴﻦ ﮔﺮﻡ ﻃﻮﺍﻑ، ﻧﻴﺰﻩ ﻭ ﺷﻤﺸﻴﺮ ﻭ ﺗﻴﺮﻫﺎ ﺩﻭﺭ ﺷﻬﻴﺪ ﺑﻲ ﮐﻔﻨﻲ ﻓﺎﺑﮏِ ﻟﻠﺤﺴﻴﻦ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﺔ ﺗﻼﻭﺕ ﻗﺮﺁﻥ ﮐﻪ ﺩﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ؟ ﻏﺮﻕ ﺑﻪ ﺧﻮﻥ ﺷﻮﺩ ﺩﻫﻨﻲ ﻓﺎﺑﮏِ ﻟﻠﺤﺴﻴﻦ ﺑﺎ ﻧﻌﻞ ﺗﺎﺯﻩ ﺟﺎﻱ ﺩﮔﺮ غیر کربلا کربلا ﺗﺸﻴﻴﻊ ﺷﺪ ﻣﮕﺮ ﺑﺪﻧﻲ؟ ﻓﺎﺑﮏِ ﻟﻠﺤﺴﻴﻦ ﺭﺣﻤﻲ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻏﺎﺭﺕ ﻏﺮﻳﺐ ﺣﺘﻲ ﺑﻪ ﮐﻬﻨﻪ ﭘﻴﺮﻫﻨﻲ ﻓﺎﺑﮏِ ﻟﻠﺤﺴﻴﻦ
بسم الله الرحمن الرحیم کوتاه کن کلام...، بماند بقیه‌اش مرده است احترام...، بماند بقیه‌اش از تیرهای حرمله یک تیر مانده بود آن هم سوی امام...، بماند بقیه‌اش هر کس که زخمی از علی و ذوالفقار داشت آمد به انتقام...بماند بقیه‌اش شمشیرها تمام شد و نیزه‌ها تمام شد سنگ‌ها تمام...، بماند بقیه‌اش گویا هنوز باور زینب نمی‌شود بر سینه‌ی امام؟!...بماند بقیه‌اش پیراهنی که فاطمه با گریه دوخته در بین ازدحام...بماند بقیه‌اش راحت شد از حسین همین که خیال‌شان شد نوبت خیام...، بماند بقیه‌اش از قتلگاه آمده شمر و ز دامنش خون علی‌الدوام...!!بماند بقیه‌اش سر رفت،آه ،بعد هم انگشت رفت ، کاش از پیکر امام، بماند بقیه‌اش بر خاک خفته‌ای و مرا می‌برد عدو من می‌روم به شام،بماند بقیه‌اش دلواپسم برای سرت روی نیزه‌ها از سنگ پشت‌بام،بماند بقیه‌اش حالا قرار هست کجاها رود سرش از کوفه تا به شام،بماند بقیه‌اش تنها اشاره‌ای کنم و رد شوم از آن از روی پشت بام،بماند بماند بقیه اش
بسم الله الرحمن الرحیم بنویسید که جز خون خبری نیست که نیست به تن این همه سردار سری نیست که نیست بنویسید که  خورشید  به  گودال  افتاد و پس از شام غریبان سحری نیست که نیست آتش از بال و پر سوخته جان میگیرد زیر خاکستر ما بال و پری نیست که نیست یک نفر سمت مدینه خبرش را ببرد پس از این ام بنین را پسری نیست که نیست یا به آن مادر سرگشته بگویید: نگرد! چون ز گهواره ی اصغر اثری نیست که نیست تازیانه به تسلای یتیمی آمد تازه فهمید که دیگر پدری نیست که نیست
بسم الله الرحمن الرحیم زمزمه هرچه را خواهی بگیر از ما ولی غم را مگیر غم دوای دردهای ماست مرهم را مگیر . منعمان هرگز مکن از همنشینی با خودت از فقیران بهترین لذات عالم را مگیر . صد بلا رد می ‌شود با قطره اشکی بر حسین پس خدایا در بلاها اشک نم نم را مگیر . چند ماهی می ‌شود تنها دعای ما شده … ای خدا از عاشقان ماه محرم را مگیر . بیرقت را سال ‌ها در دسته ‌ها برداشتیم یا حسین از دست ما امسال پرچم را مگیر . گریه بین روضه ‌های دست جمعی بهتر است نعمت مرثیه خواندن ‌های با هم را مگیر . فیض می‌ بردیم از یک آه سوزان بر حسین یارب از سینه زنان فیض دمادم را مگیر . در لباس رزم با کفار خونم را بریز در میان رختخواب مرگ جانم را مگیر آرش براری
شمع سوخته گر چه در خاک نهان شد بدن خسته تو کعبه خلق بود خانه در بسته تو شمع سان سوختی و آب شدی دم نزدی که جهان سوخته از گریه آهسته تو گر چه آوای اذانت شده بر لب خاموش می دمد لاله توحید ز گلدسته تو کیست تا مثل تو از لطف به قاتل نگرد ای فدای نگه چشم زخون بسته تو گل لبخند تو نگذاشت بدانند که بود یک جهان غصه درون دل وارسته تو خلق، یک لحظه زدرد دلت آگاه نشد بی صدا بود زبس گریه پیوسته تو چه به زهرا گذرد گر بگذارد به جنان دست بشکسته به پیشانی بشکسته تو پیش از آن روز که آب و گل ما خلق شود اشک ما ریخته بر روی به خون شسته تو میثم سوخته دل را زکرم وا مگذار کز همه رسته و عمری شده وابسته تو حاج غلام رضا سازگار
****  شام غریبان خانه ای کاش که این گونه پریشان نشود شبی آشفته تر از شام غریبان نشود غسل شب ناله شب دفن شب افسوس سحر کاش آماج دل هیچ مسلمان نشود یاد آن غسل که از پهلوی زهرا خون ریخت خون فرق علی انگار که درمان نشود نیمه شب گوشه تابوت به دوش حسنین بی علی مشکل تشییع که آسان نشود کوفه از اشک یتیمانه به خود می لرزد بعد از این کاش گرفتار یتیمان نشود مردم کوفه سر عهد بمانند اگر طعمه سنگدلان معجر نسوان نشود نزد این سنگ دلان سنگ زدن آسان است کاش در شهر شما آینه مهمان نشود نخل ها از غم هجران علی خم شده اند چاه ها شاهد آن ناله سوزان نشود اولین روز حسن بهر امامت چه گذشت این بلا بر پسر فاطمه جبران نشود داغ مولا شود از یوسف زهرا تسکین ورنه جانسوزی این غصه به پایان نشود محمود ژولیده