eitaa logo
منبرطلاب
20.1هزار دنبال‌کننده
214 عکس
67 ویدیو
65 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم #منبر در فضای #مجازی #ویژه_طلاب_و_مبلغین اخبار استخدامی ادمین @talabe_admin کانال شخصی است کانون تبلیغاتی پربازده منبر http://eitaa.com/joinchat/1201668109Cc875229ef3
مشاهده در ایتا
دانلود
👇👇👇👇 آقا بنده شدم صد ساله حالا دارم برمی‌گردم 99 ـ 98 ـ 97 أبدا ، پل دنیا یک طرفه است این یکی خصوصیت دوم این هست که آنچه بر روی این دنیاست از اجسام و مواد قابل بردن نیست مگر اینکه تبدلیش کنید. میلیاردر عالم باش نمی‌توانی ببری . خدا رحمت کنه همة شاعرهای اسلامی و شیعه را پروین اعتصامی می‌گوید: هر که باشی و به هر جا برسی آخرین منزل هستی این هست اتفاقاً همین شعر را برای رو قبر خودش گفته و نوشتند هر که باشی و به هر جا برسی آخرین منزل هستی این هست آدمی هر چه توان‌گر باشد چون بدین نقطه رسد مسکین است صاحب آن همه گفتار امروز اینقد برو و بیا داشت کج و راست برایش می‌شدند خم و راست می‌شدن بفرمائید آقا خلاصه این همه دفتر و شرکت و تشکیلات صاحب آن همه گفتار امروز سائل فاتحه و یاسین است 🔰 حضرت‌صادق(ع) می‌فرماید: وقتی تو قبرستان می‌روید سراغی یه قبری از اقوامت همین‌جوری که رو قبرها داری قدم می‌زنی می‌روی به سراغ آن قبر اقوامت برا فاتحه خواندن اینهایی که در مسیر راهت تو قبر هستند اینها صدایت می‌زنند می‌گویند ای آقایی که داری رد می‌شوی قسمت می‌دهم تو رو خدا بایستد یه فاتحه برا ما بخوان ما گرفتاریم . صاحب آن همه گفتار امروز سائل فاتحه و یاسین است 💠شباهت دنیا به بازار 🔰 یک مثال زیبا از وجود مقدس امام‌‌هادی(ع) الدنیا سوق؛ دنیا مثل بازار می‌ماند ربح فیها قوماً و خسر الآخرون؛ خب شما وقتی وارد بازار که می‌شوید باید خیلی زرنگ باشید اولاً جنس‌شناس باشید رفتید حالا قشم و کیش و بازار تهران و جاهای کشور خارج و داخل همه جا رفتید تو بازارها، هم باید جنس‌شناس باشید، هم باید به حساب زیرک باشید، حالا خوب جنس شناختی اما زیرکی هم می‌خواهد و هم باید بازارشناس باشید آقای کاسب چون هر که وارد دنیا می‌شود کاسب است هر کسی متولد می‌شود ، امضای صنفی کسب او پای مهر تولدش می‌خورد ، این آقا کاسب است از الان دخل او کل عمرش است ، خرج او هم اعمالی است که الان این عمرش را خرج می‌کند و اعمال را به دست می‌آورد ، سرمایه‌ اش ، عمرش است که در کیف سامسونتش در این بازار دنیا قرار داده ، حالا از این مغازه‌ها خرید می‌کند .آفرین بر اون کاسبی که وقتی متولد می‌شود و در این بازار دنیا قدم می‌گذارد ، بازاریابی هم می‌کند که من این جنس را اگر بخرم در بازار قیامت خریدار دارد یا ندارد الان من عمرم را دادم سرمایه این جنس را خریدم این عمل را برداشت کردم نشستم دیدم شنیدم بله عمل کردم این جنس شد، الان خریدم، با عمرم یه ساعت دو ساعت یک روز خریدم ، عمرم خرج این همه کالا شد ، حالا در عرصة قیامت ، این کالا در آن بازار خریدار دارد یا ندارد حضرت‌هادی(ع) با این مثالی که فرمودند از اول این بازار تا آخر بازار که نود سال صد سال تو مسیر هستی داری از این طرف و آن طرف مغازه‌ها خرید می‌کنی اسکناس‌های عمرت را خرج می‌کنی کالا میخری . حضرت می‌فرماید: آخر بازار را نگاه کن کسبة این بازار دنیا دو گروه هستند گاهی کسبه‌ای هستند که آخر بازار که رسیدند خوشحال هستند می‌گویند به‌به ما هم جنس‌شناسی کردیم جنس را شناختیم جنس‌های بدل نخریدیم قلابی نخریدیم فابریک گرفتیم شیطان رنگ و لعابش نکرد جنس اصلی هم بازاریابی کردیم زنگ زدیم بازار قیامت اینو می‌خرید یا نه؟ قرآن به ما گفت بله می‌خریم خریدیم ائمة معصومین(ع) گفتن این جنس خریدار دارد در ماه مبارک رجب اعمال رجبیه روزه‌ها، نمازها، ذکرها خریدار دارد خریدیم خیلی خب ربح فیها قومٌ؛ خوشحالند می‌گویند سود بردیم اما یک عده می‌بینید اون آخر بازار تو سر خودش می‌زنه می‌گوید از اول بازار تا اینجا که آمدم هر چه خریدم بنجل بود و نامرغوب بود و قلابی بود و خراب بود و الان نگاه می‌کنم می‌بینم برای بازاری که می‌خواهم این جنس‌ها را ببرم خریداری نیست یا باید رها کنم برم یا باید اقساط را به ضرر بفروشم خب این هم یکی از مثال‌های حضرت‌هادی(ع) است. خدایا امروز بنا بر قولی روز ولادت امام‌هادی(ع) است خدایا عیدی ما را فرج امام‌زمان قرار بده. 🌺 والسلام علی من تبع الهدی 🌺 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 چند روایت از معجزات امام موسى کاظم (ع) 🌺 1⃣. روایت اول 🔰 مسیب، زندانبان امام موسی کاظم علیه السلام می‌گوید: سه روز قبل از شهادت امام مرا طلبید و فرمود:« امشب عازم مدینه هستم تا عهد امامت پس از خود را به فرزندم علی واگذار کنم و او را وصی و خلیفه خود نمایم.» گفتم:« آیا توقع دارید با وجود این همه مامور و قفل و زنجیر، امکان خروج شما را فراهم کنم؟!» فرمود:« ای مسیب، تو گمان می‌کنی قدرت و توان الهی ما کم است؟ » گفتم:« نه، ای مولای من. » فرمود:« پس چه؟ » گفتم:« دعا کنید ایمانم قوی‌تر شود » امام چنین دعا کرد:« خدایا او را ثابت‌قدم بدار. » سپس فرمود:« من با همان اسم اعظم الهی که آصف بن برخیا ( وزیر حضرت سلیمان علیه السلام ) تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن از یمن به فلسطین آورد، خدا را می‌خوانم و به مدینه می‌روم.» ناگهان دیدم امام دعایی خواند و ناپدید شد. اندکی بعد بازگشت و با دست خود زنجیرهای زندان را به پای مبارک بست. سپس فرمود:« من پس از سه روز از دنیا می‌روم. » من به گریه افتادم. فرمود:« گریه مکن و بدان که پسرم علی ابن موسی الرضا پس از من، امام توست. 2⃣. روایت دوم 🔰ابویوسف و محمد بن حسن که دو نفر از اصحاب ابوحنیفه بودند، در زندان سندی بن شاهک به ملاقات امام ابی الحسن موسی بن جعفر علیه السلام رفتند. در بین راه با هم می گفتند: ما چیزی از موسی بن جعفر کم نمی آوریم. یا مساوی او هستیم، یا مشابه او. وقتی به خدمت حضرت رسیدند و مقداری نشستند، یکی از مأمورین زندان وارد شد و گفت: نوبت کاری من تمام شده و از خدمت شما می روم. اگر بیرون زندان کاری دارید بفرمائید، تا مرتبه دیگر که نوبت خدمت من می شود و مجدداً باز خواهم گشت، نتیجه اش را تقدیم کنم. حضرت فرمودند: کاری ندارم. وقتی آن مرد رفت، حضرت به ابو یوسف رو کرد و فرمود: عجیب است، او امشب می میرد. آن وقت به من میگوید اگر کاری داری بگو انجام دهم. ابویوسف و محمد بن حسن بهتزده پس از خداحافظی از زندان بیرون آمدند، در حالی که به یکدیگر می گفتند: ما آمده بودیم بحث حلال و حرام کنیم. او از امور غیبی خبر داد. زمان مرگ امری است نهانی. از کجا می دانست؟! سپس فردی را مأموریت دادند تا آن مأمور زندان را تا فردا تعقیب کند و آنها را از وضع او مطّلع نماید. آن مرد نیز وی را زیر نظر گرفت و شب را در مسجد محله که نزدیک خانه آن مأمور بود، خوابید. صبحگاهان دید فریاد عزا بلند است و مردم به داخل خانه وی آمد و شد میکنند. پرسید: چه خبر است؟ گفتند: فلانی دیشب از دنیا رفت. این مرد پیش ابو یوسف و محمد بن حسن آمد خبر مرگ آن مأمور را آورد. مجدداً این دو به ملاقات حضرت آمدند و گفتند: “ معلوم شد شما به حلال و حرام دین خدا آگاهید. ولی زمان مرگ او را که از اسرار غیبی الهی است از کجا دانستید؟ حضرت فرمود: از دروازه های علم رسول اللهاست که به روی حضرت امیرالمؤمنین گشودند و سپس آن علم الهی از هر امام به امام بعدی منتقل شده است. 3⃣. روایت سوم 🔰 علی بن مغیره گوید: همراه امام موسی کاظم علیه السلام در منی می‌رفتیم که با زنی روبه‌رو شدیم که که فرزندان کوچکش به دورش حلقه زده بودند و همگی سخت می‌گریستند. امام فرمود:« چرا گریه می‌کنید؟ » زن که امام را نمی شناخت گفت:« تنها سرمایه من و این فرزندان یتیمم گاوی بود که از شیرش زندگی را می‌گذراندیم. اینک گاو مُرده و ما درمانده شده‌ایم.» امام فرمود:« آیا دوست داری آن گاو را زنده سازم؟ » گفت:«آری، آری!» امام به گوشه ای رفت و دو رکعت نماز خواند و دست به سوی آسمان گرفت و دعا نمود. آنگاه کنار گاو مرده آمد و ضربه ای به پهلوی گاو زد. ناگهان گاو زنده شد و از جا بلند شد. زن با دیدن این صحنه فریاد زد:« بیایید که قسم به خدای کعبه، او عیسی بن مریم است! » مردم ازدحام کردند و به تماشای گاو و سخنان زن مشغول شدند و امام خود را در بین مردم گم نمود و به راه خود ادامه داد 👇👇
👇👇 4⃣. روایت چهارم 🔰 علی بن صالح طالقانی گوید: در یک سفر دریائی کشتی ما دچار طوفان شد و تمام افراد غرق شدند. من نیز به تخته ای چسبیده بودم و سه روز با مرگ دست و پنجه نرم می کردم تا به لطف الهی امواج دریا مرا به جزیره سرسبزی انداخت، از شدت خستگی از حال رفته بودم، سرانجام از سر و صداهای مبهمی وحشتزده از جای جستم. دیدم دو حیوان عجیب و غریب به جان هم افتاده و سر و صدا می کنند، چشمشان که به من افتاد به داخل دریا جهیدند، در این هنگام پرنده عظیمی که در حال فرود بود توجه مرا جلب نمود، این پرنده در دامنه کوهی که نزدیک من بود برابر غاری بر زمین نشست. حس کنجکاوی من تحریک شد، برای تماشای بهتر این پرنده غول پیکر برخاستم و خود را لابه لای درختان پنهان کردم و به او نزدیک شدم ولی وقتی وجود مرا حس کرد بال گشود و پروازکنان دور شد. آهسته به غار نزدیک شدم، ناگهان از درون غار صدای تسبیح و ذکر شریف لا اله الا الله، الحمدلله الله اکبر و تلاوت قرآن به گوشم خورد. خوشحال جلو رفتم، نزدیک درب غار که رسیدم، صدائی از درون غار بیرون آمد: ادخل یا علی بن صالح الطالقانی. (علی بن صالح طالقانی به فرما داخل، خدا تو را رحمت کند) بکلّی ترس من زائل شد وارد شدم و سلام کردم. مردی جلیل القدر، خوش سیما و درشت چشم نشسته بود که جواب سلام مرا داد و فرمود: خداوند ترا به تشنگی و گرسنگی و ترس امتحان فرمود و سرانجام بر تو مرحمت نمود، ترا از سختیها رهانید، من می دانم که در فلان ساعت سوار کشتی شدی و این مدّت در سفر دریائی بودی و در این تاریخ دچار حادثه شدی و سه روز سرگردان امواج بودی و تصمیم گرفتی به خاطر سختیها دست به خودکشی بزنی و خود را به دریا بیفکنی وغرق سازی، ولی پشیمان شدی و در فلان موقع نجات یافتی و نزاع آن دو حیوان دریائی بیدارت کرد و پرنده عظیم حواست را بدین جا جلب نمود، بیا بنشین، خدای ترا رحمت کند. قصه عجیبی بود، گفتم: شما را به خدا قسم! احوال مرا از کجا دانستی؟ فرمود: خدای دانای غیب و شهود مرا مطّلع فرموده است، همو که همواره تورا می بیند سپس فرمود: گرسنه هستی و دعائی نمود که متوجه مضمون آن نشدم، فقط دیدم غذائی حاضر گشت. فرمود: بیا از روزی خدا بخور من هم خوردم، عجب غذائی تا کنون بدان خوبی نخورده بودم همچنین مرا به همان طریق آبی گوارا نوشاند و آنگاه دو رکعت نماز خواند و فرمود: دوست داری به شهر خود برگردی؟! گفتم: چگونه چنین چیزی می شود؟ فرمود: کرامت خداوندی است که ما در حق دوستانمان می کنیم و سپس دعائی خواند که نفهمیدم و فقط قسمت کلمه الساعه الساعه (هم اکنون هم اکنون) را فهمیدم. توده های ابری بر در غار دیده شد که تک تک نزدیک می آمدند و به صدای رسا می گفتند: سلام علیک یا ولی الله و حجته. او جواب می فرمود: علیک السلام و رحمه الله و برکاته ای ابر مطیع به کدام سمت میروی؟ ابر پاسخ می داد: فلان جا . سپس می پرسید: ابر رحمتی یا ابر بلا؟ بارش رحمت می بری یا بارش عذاب؟ ابر پاسخ می داد. سرانجام ابر درخشان بزرگی پدیدار شد و پس از سلام و جواب،امام از او پرسید: کجا می روی؟ ابر پاسخ داد: طالقان . پرسید: ابر رحمتی یا ابر عذاب؟ گفت: ابر رحمت. فرمود: این امانت الهی را بخوبی تحویل بگیر و به طالقان برسان. ابر گفت: سمعا و طاعه، شنیدم و مطیع فرمانم. فرمود: فاستقری باذن الله علی وحدالارض. (با اذن الهی بر زمین قرار گیر. ) ابر بر زمین مستقر شد، او بازوی مرا گرفت و مرا بر فراز ابر نشاند. گفتم: شما را به خدای بزرگ و بحق رسول خدا محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و بحث سیدالوصیین امیرالمؤمنین و ائمه هدی علیهم السلام سوگند می دهم خود را معرفی کنید که سخت مورد مرحمت الهی هستی و جلیل القدر. فرمود: ای علی بن صالح، زمین هرگز به اندازه لحظه ای از حجّت الهی خالی نمی شود و همواره حجّت الهی در زمین خواهد بود یا به صورتی آشکار و یا به صورتی مخفی، من حجت ظاهر و باطن و حجت جاودان الهی و وصی رسول خدا در این زمان، موسی بن جعفر هستم. من متوجه امامت حضرت و پدرانش شدم. حضرت فرمان حرکت صادر نمود و ابر در زمان کوتاهی در کمال آرامش مرا در طالقان بر زمین گذاشت. وقتی خبر این جریان بگوش هارون الرشید ، خلیفه عباسی غاصب رسید، او را احضار نمود و ماجرایش را سؤال کرد وقتی علی بن صالح سرگذشت خود را تعریف نمود، هارون دستور قتل او را صادر کرد تا بخیال خود این معجزه حضرت را بپوشاند. فقتله الرشید و قال: لا یسمع بهذا احدا 🌺 والسلام علی من تبع الهدی 🌺 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔻دفتر تبلیغات اسلامی ؛ معاونت فضای مجازی دفتر تبلیغات اسلامی برگزار می کند: فراخوان حمایت از فعالان حوزوی فضای مجازی ویژه محرم اطلاعات بیشتر 🌐 https://eshragh.ir
📄شیوه نامه‌های برگزاری مراسم و آیین نامه‌ های محرم مورد نظر ستاد ملی مدیریت و مقابله با کرونا منتشر شد.
بسم الله الرحمن الرحیم 🌺 معنای لغوی و اصطلاحی مباهله 🌺 🔰 مباهله در اصل از «بَهل» به معنی رها کردن و برداشتن قید و بند از چیزی است. اما مباهله به معنای لعنت کردن یکدیگر و نفرین کردن است. کیفیت مباهله به این گونه است که افرادی که درباره مسئله مذهبی مهمی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرّع کنند و از او بخواهند که دروغ گو را رسوا سازد و مجازات کند. 💠 شرح مختصر واقعه مباهله 🔰 مباهله پیامبر با مسیحیان نجران، در روز بیست وچهارم ذی الحجّه سال دهم هجری اتفاق افتاد. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم طی نامه ای ساکنان مسیحی نجران را به آیین اسلام دعوت کرد. مردم نجران که حاضر به پذیرفتن اسلام نبودند نمایندگان خود را به مدینه فرستادند و پیامبر آنان را به امر خدا به مباهله دعوت کرد. وقتی هیئت نمایندگان نجران، وارستگی پیامبر را مشاهده کردند، از مباهله خودداری کردند. ایشان خواستند تا پیامبر اجازه دهد تحت حکومت اسلامی در آیین خود باقی بمانند. 💠 موقعیت جغرافیایی 🔰 بخش با صفای نجران، با هفتاد دهکده تابع خود، در نقطه مرزی حجاز و یمن قرار گرفته است. در آغاز طلوع اسلام این نقطه، تنها نقطه مسیحی نشین حجاز بود که مردم آن به عللی از بت پرستی دست کشیده و به آیین مسیح علیه السلام گرویده بودند. 💠 دعوت به اسلام 🔰 پیامبر اکرم، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم برای گزاردن رسالت خویش و ابلاغ پیام الهی، به بسیاری از ممالک و کشورها نامه نوشت یا نماینده فرستاد تا ندای حق پرستی و یکتاپرستی را به گوش جهانیان برساند. هم چنین نامه ای به اسقف نجران، «ابوحارثه»، نوشت و طی آن نامه ساکنان نجران را به آیین اسلام دعوت فرمود. 💠 نامه حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم به اسقف نجران 🔰 مشروح نامه پیامبر به اسقف نجران چنین بود: «به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب. [این نامه ایست] از محمد، پیامبر خدا، به اسقف نجران. خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب را ستایش می کنم و شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا فرا می خوانم. شما را دعوت می کنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید و در ولایت خداوند درآیید و اگر دعوت مرا نپذیرفتید باید به حکومت اسلامی مالیات (جزیه) بپردازید [تا در برابر این مبلغ، از جان و مال شما دفاع کند] و در غیر این صورت به شما اعلام خطر می شود». 💠 عکس العمل نجرانی ها 🔰 نمایندگان پیامبر که حامل نامه دعوت به اسلام از جانب پیامبر بودند، وارد نجران شدند و نامه را به اسقف نجران دادند. او نیز شورایی تشکیل داد و با آنان به مشورت پرداخت. یکی از آنان که به عقل و درایت مشهور بود گفت: «ما بارها از پیشوایان خود شنیده ایم که روزی منصب نبوت از نسل اسحاق به فرزندان اسماعیل انتقال خواهد یافت و هیچ بعید نیست که محمد ـ که از اولاد اسماعیل است ـ همان پیامبر موعود باشد». بنابراین شورا نظر داد که گروهی به عنوان هیئت نمایندگان نجران به مدینه بروند تا از نزدیک با محمد صلی الله علیه و آله وسلم تماس گرفته، دلایل نبوت او را بررسی کنند. 💠 گفتگوی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم با هیئت نجرانی 🔰 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در مذاکره ای که با هیئت نجرانی در مدینه به انجام رسانید آنان را به پرستش خدای واحد دعوت کرد. امّا آنان بر ادعای خود اصرار داشتند و دلیل الوهیت مسیح را، تولد عیسی علیه السلام بدون واسطه پدر می دانستند. در این هنگام فرشته وحی نازل شد و این سخن خدا را بر قلب پیامبر جاری ساخت: «به درستی که مَثَل عیسی نزد خداوند مانند آدم است که خدا او را از خاک آفرید». در این آیه، خداوند، با بیان شباهت تولد حضرت عیسی علیه السلام و حضرت آدم علیه السلام ، یادآوری می کند که آدم را با قدرت بی پایان خود، بدون این که دارای پدر و مادری باشد، از خاک آفرید و اگر نداشتن پدر گواه این باشد که مسیح فرزند خداست، پس حضرت آدم برای این منصب شایسته تر است؛ زیرا او نه پدر داشت و نه مادر. اما با وجود گفتن این دلیل، آنان قانع نشدند و خداوند به پیامبر خود، دستور مباهله داد تا حقیقت آشکار و دروغ گو رسوا شود. 💠 مباهله، آخرین حربه 🔰 خداوند پیش از نازل کردن آیه مباهله، در آیاتی چند به چگونگی تولد عیسی علیه السلام می پردازد و مسیحیان را با منطق عقل و استدلال روبرو می کند و از آنان می خواهد که عاقلانه به موضوع بنگرند. 👇👇
👇👇 بنابراین پیامبر، در ابتدا سعی کرد با دلایل روشن و قاطع آنان را آگاه کند، اما چون استدلال موجب تنبّه آنان نشد و با لجاجت و ستیز آنان مواجه گشت، به امر الهی به مباهله پرداخت. خداوند در آیه 61 سوره آل عمران می فرماید: «هرگاه بعد از دانشی که به تو رسیده، کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان، و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم». 💠 دیدگاه بزرگان نجران درباره مباهله 🔰 در روایات اسلامی آمده است که چون موضوع مباهله مطرح شد، نمایندگان مسیحی نجران از پیامبر مهلت خواستند تا در این کار بیندیشند و با بزرگان خود به شور بپردازند. نتیجه مشاوره آنان که از ملاحظه ای روان شناسانه سرچشمه می گرفت این بود که به افراد خود دستور دادند اگر مشاهده کردید محمد با سر و صدا و جمعیت و جار و جنجال به مباهله آمد با او مباهله کنید و نترسید؛ زیرا در آن صورت حقیقتی در کار او نیست که متوسل به جاروجنجال شده است و اگر با نفرات بسیار محدودی از نزدیکان و فرزندان خردسالش به میعادگاه آمد، بدانید که او پیامبر خداست و از مباهله با او بپرهیزید که خطرناک است. 💠 در میعادگاه چه گذشت؟ 🔰 طبق توافق قبلی، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و نمایندگان نجران برای مباهله به محل قرار رفتند. ناگاه نمایندگان نجران دیدند که پیامبر فرزندش حسین علیه السلام را در آغوش دارد، دست حسن علیه السلام را در دست گرفته و علی و زهرا علیهماالسلام همراه اویند و به آنها سفارش می کند هرگاه من دعا کردم شما آمین بگویید. مسیحیان، هنگامی که این صحنه را مشاهد کردند، سخت به وحشت افتادند و از این که پیامبر، عزیزترین و نزدیک ترین کسانِ خود را به میدان مباهله آورده بود، دریافتند که او نسبت به ادعای خود ایمان راسخ دارد؛ زیرا در غیر این صورت، عزیزان خود را در معرض خطر آسمانی و الهی قرار نمی داد. بنابراین از اقدام به مباهله خودداری کردند و حاضر به مصالحه شدند. 💠 سخنان ابوحارثه درباره مصالحه 🔰 هنگامی که هیئت نجرانی پیامبر را در اجرای مباهله مصمّم دیدند، سخت به وحشت افتادند. ابوحارثه که بزرگ ترین و داناترین آنان و اسقف اعظم نجران بود گفت: «اگر محمد بر حق نمی بود چنین بر مباهله جرئت نمی کرد. اگر با ما مباهله کند، پیش از آن که سال بر ما بگذرد یک نصرانی بر روی زمین باقی نخواهد ماند». و به روایت دیگر گفت: «من چهره هایی را می بینم که اگر از خدا درخواست کنند که کوه ها را از جای خود بکند، هر آینه خواهد کَند. پس مباهله نکنید که در آن صورت هلاک می شوید و یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند». 💠 سرانجام مباهله 🔰 ابوحارثه، بزرگ گروه، به خدمت حضرت آمد و گفت: «ای ابوالقاسم، از مباهله با ما درگذر و با ما مصالحه کن بر چیزی که قدرت بر ادای آن داشته باشیم». پس حضرت با ایشان مصالحه نمود که هرسال دوهزار حُلّه بدهند که قیمت هر حلّه چهل درهم باشد و بر آنان که اگر جنگی روی دهد، سی زره و سی نیزه و سی اسب به عاریه بدهند. 💠 مباهله، اثبات صدق دعوت پیامبر 🔰 مباهله پیامبر با نصرانیان نجران، از دو جنبه نشان درستی و صداقت اوست. اوّلاً، محض پیشنهاد مباهله از جانب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم خود گواه این مدعاست؛ زیرا تا کسی به صداقت و حقانیّت خود ایمان راسخ نداشته باشد پا در این ره نمی نهد. نتیجه مباهله، بسیار سخت و هولناک است و چه بسا به از بین رفتن و نابودی دروغ گو بینجامد. از طرف دیگر، پیامبر کسانی را با خود به میدان مباهله آورد که عزیزترین افراد و جگرگوشه های او بودند. این خود، نشان عمق ایمان و اعتقاد پیامبر به درستی دعوتش می باشد که با جرأت تمام، نه تنها خود، بلکه خانواده اش را در معرض خطر قرار می دهد. 💠 مباهله، سند عظمت اهل بیت 🔰 مفسران و محدثان شیعه و اهل تسنّن تصریح کرده اند که آیه مباهله در حق اهل بیت پیامبر نازل شده است و پیامبر تنها کسانی را که همراه خود به میعادگاه برد فرزندانش حسن و حسین و دخترش فاطمه و دامادش علی علیهم السلام بودند. بنابراین منظور از «اَبْنائَنا» در آیه منحصرا حسن و حسین علیهماالسلام هستند، همان طور که منظور از «نِساءَنا» فاطمه علیهاالسلام و منظور از «اَنْفُسَنا» تنها علی علیه السلام بوده است. این آیه هم چنین به این نکته لطیف اشاره دارد که علی علیه السلام در منزلت جان و نفس پیامبر است. 👇👇👇
👇👇👇 💠 دو روایت در شأن اهل بیت 🔰 در کتاب عیون اخبار الرّضا درباره مجلس بحثی که مأمون در دربار خود تشکیل داده بود، چنین آمده است: امام علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمودند: «خداوند پاکان بندگان خود را در آیه مباهله مشخص ساخته است و به دنبال نزول این آیه، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را با خود به مباهله برد. این مزیّتی است که هیچ کس در آن بر اهل بیت پیشی نگرفته و فضیلتی است که هیچ انسانی به آن نرسیده و شرفی است که قبل از آن، هیچ کس از آن برخوردار نبوده است». در کتاب غایة المرام به نقل از صحیح مسلم آمده است: روزی معاویه به سعد بن ابی وقاص گفت: چرا ابوتراب را دشنام نمی گویی؟ گفت: از آن وقت که به یاد سه چیز افتادم که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم درباره علی فرمود، از این کار صرف نظر کردم. یکی آن بود که وقتی آیه مباهله نازل شد پیغمبر تنها از فاطمه و حسن و حسین و علی دعوت کرد و سپس فرمود: «اللهم هؤلاء اهلی؛ خدایا، اینها خاصّان منند»... 💠 نزول آیه تطهیر در روز مباهله 🔰 روزی که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم قصد مباهله کرد، قبل از آن عبا بر دوش مبارک انداخت و حضرت امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را در زیر عبای مبارک جمع کرد و گفت: «پروردگارا، هر پیغمبری را اهل بیتی بوده است که مخصوص ترینِ خلق به او بوده اند. خداوندا، اینها اهل بیت منند. پس شک و گناه را از ایشان برطرف کن و ایشان را پاکِ پاک کن.» در این هنگام جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر را در شأن ایشان فرود آورد: «همانا خداوند اراده فرمود از شما اهل بیت پلیدی را برطرف فرماید و شما را پاکِ پاک کند. 💠 اعمال روز مباهله 🔰 روز بیست و چهارم ذی الحجّه، روز مباهله پیامبر با مسیحیان نجران است که در نزد مسلمانان، اهمیت خاصّی دارد؛ چرا که گواه حقانیت و درستی دعوت پیامبر و عظمت شأن اهل بیت مکرّم اوست. در کتاب شریف مفاتیح الجنان، اعمال مخصوصی بدین شرح برای این روز ذکر شده است: اول: غسل، که نشان پالایش ظاهر از هر آلودگی و آمادگی برای آرایش جان و صفای باطن است؛ دوم: روزه، که سبب شادابی درون است؛ سوم: دو رکعت نماز؛ چهارم: دعای مخصوص این روز که به دعای مباهله معروف است و شبیه دعای سحر ماه رمضان می باشد. هم چنین در این روز خواندن زیارت امیرالمؤمنین به ویژه زیارت جامعه روایت شده است. احسان به فقرا و محرومان به تأسّی از مولی الموحدین علی علیه السلام که در رکوع نمازش به نیازمند احسان فرمود، سفارش شده است. 💠 بخش هایی از دعای روز مباهله 🔰خداوندا، بر محمد و آل محمد درود فرست و به من شادی و خرّمی، استقامت و گشایش، عافیت و سلامت و کرامت، روزی پاک و فراوان، و هر نعمت و وسعت که نازل شده یا از آسمان به زمین نازل می شود، قسمت کن. خداوندا، اگر گناهان چهره مرا نزد تو فرسوده اند و میان من و تو حایل شده اند و حالم را نزد تو دگرگون کرده اند، از تو درخواست می کنم به نور آبرویت که خاموش نشود و به آبروی حبیبت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم و به آبروی وصیّت علّی مرتضی علیه السلام و به حق اولیائت که آنها را برگزیدی که بر محمد و آل محمد درود بفرستی و هر گناه که کرده ام بیامرزی و مرا در باقی مانده عمرم حفاظت کنی. خداوندا، من مطیع توام، پس از من خشنود باش. عملم را ختم به خیر کن و ثواب آن را برایم در بهشت مقرّر دار و آنچه خود سزاوار آنی برای من انجام ده، ای سزاوار تقوا و آمرزش. رحمت فرست بر محمد و آل محمد و به رحمت خود به من رحم کن، ای مهربان ترینِ مهربانان. 📚 منبع: مجله گلبرگ اسفند 1380، شماره 27 به نقل از حوزه نت 🌺 والسلام علی من تبع الهدی 🌺 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
majale_rahtushe_baradaran_moharam_1399.05.09.pdf
2.58M
🌺معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم🌺 🌺 ویژه محرم سال ۱۴۴۱ 🌺 💠 با سرفصل های ✅ بایستگی رعایت حق الناس با محوریت ویروس کرونا ✅ تحلیل قرآنی از گونه های انتخاب در کربلا ✅ نقش امام حسین در جهل زدایی از جامعه ✅ پیامدهای فرهنگی و معنوی کرونا ✅ زیبایی های کربلا ؛ غیرت دینی، شجاعت، ایثار ✅ زیبایی های کربلا ؛ حریت و آزادگی ، بصیرت ✅ عزاداری و عقلانیت ✅ حضرت زینب نماد صبر جمیل ✅ نگاهی به ویژگیهای شخصیتی حضرت ابوالفضل العباس ✅ امام حسین نفس مطمئنه ✅ شیوه های مواجهه با حوادث و بلایا در سخن و سیرۀ امام سجاد ✅ نگاهی به سازوکارهای تحقق جهش تولید http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
محتوای محرم99.docx
3.72M
🔰 ده جلسه منبر مکتوب محرم 💠با موضوع 📂دینداری به سبک امام حسین (ع) ۱۰ جلسه منبر مکتوب مبتنی بر : 📌مساله یابی اجتماعی 📌و موضوعات کاربردی حاوی: ✒آیات قرآن و تحلیل آیات ✒روایات ناب معصومین ✒قطعه هایی از تاریخ ✒فرازهایی از سیره علماو شهداء ✒فرازهایی متناسب از فرمایشات رهبری ✒سیر منطقی جهت اقناع مخاطب ✅ باتوجه به اینکه بسته مذکور بانی خاص دارد لذا به صورت رایگان در اختیار عزیزان قرار میگیرد . موسسه تخصصی تبلیغ فصل الخطاب (مشهد مقدس) http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
سخنران : حجت الاسلام دکتر سبک زندگی حسینی 🔰 قال الله تبارک و تعالی : یاایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی فی جنتی اولین شب ازماه محرم است اولین شب عزای سرور و سالار شهدای کربلا حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام-محرم بهار شور و شعور است-بهار عاطفه و ایمان است-بهار شهادت و ایثار است-محرم ماه انس با ولی خداست –چون آدم در دنیا بی ولی که نمیشه قرآن میفرماید یکی ولیش خداست: الله ولی الذین آمنوا – یکی هم ولیش شیطان هست اولیائش طاغوتند ،انسان بدون ولی نمیشه ، اونی که ولیش خداست با اولیاء خداهم ارتباط داره و امام حسین علیه السلام جزء اولیاء الهی هست،ولی الله هست ،ماه محرم ماه انس و ارتباط و پیوند با اباعبدالله و اهلبیت عصمت و طهارت است . برادران و خواهران که با این شور در شب اول در این مجالس شرکت کردید میدانید که طی این سالها دشمنان و رسانه ها و مخصوصا شبکه ها و ماهواره ها و نویسندگان که کار میکنند خیلی علیه عاشورا تلاش کردند اما روز به روز جلسه اباعبدالله پرشورتر بانشاط تر برگزار شده . داستان کربلا ببینید داستان یک تاریخ یا داستان یک سرزمین نیست،داستان کربلا یک فرهنگ هست یک رود جاریست ،این کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا (البته این حدیث نیست)ولی این جمله معروفی هست ولی این یک واقعیت هست شما نگاه کنید یکی از علماء ما بنام ابن غولویه هست ایشون با شیخ مفید قبرشون کاظمین کنار هم هست استاد شیخ مفید بوده ایشون قمی بوده و پدرش هم قم دفن هست(کنار شهدای پانزده خرداد دفن هست)ایشون یک کتابی دارد بنام کامل الزیاره ،خب راجع به روایات زیارت امام حسین علیه السلام هست که بیش از هزار سال پیش نوشته ایشون این کتاب رو دارن و همچنین سایرین هم نوشته اند اصلا خداوند داستان امام حسین را برای انبیاء قبل از پیغمبر ما سالها قبل ، آدم ابوالبشر همین طور که داشت از این منطقه کربلا رد میشد پاش برخورد کرد به یک سنگی و خون جاری شد ، خیلی ناراحت شد گفت خدایا من خطایی کردم یا گناهی کردم این خون دلیلش چیه؟ خطاب شد اینجا سرزمین کربلاست اینجا جاییست که خون فرزند پیامبر آخر الزمان به زمین ریخته میشه،خواستیم که تو هم ارتباط پیدا کنی و خونی از تو هم در اینجا ریخته بشه تا اینکه ارتباطی داشته باشی حضرت ابراهیم هم داریم که در همین جا سر مبارکش برخورد با یک چوبی و خون جاری شد ،حضرت موسی داریم که کفشش پاره شد و خاری به پاش رفت داریم که چندتا از انبیاء در این سرزمین خون از بدنشون جاری شده روایتش در بحار هست ، هرکدام هم سوال کردند خطاب شده اینجا سرزمینی است که خون فرزند پیغمبر آخرالزمان روی زمین ریخته میشود داستان یک داستان مهمی هست که خداوند انبیائش رو با این داستان آشنا کرده از اول خلقت ،چطور ما با قصه امام زمان آشنا هستیم در صورتی که هنوز هم حضرت نیامده و ندیدیم و نمیدونیم هم چه زمانی ظهور میکنه ولی هممون میگیم امام زمان میاد پایتختش کوفه میشه و از کنار خانه خدا فریاد میزنه انا المهدی و انا بقیه الله یعنی خداوند مردم رو یه جوری با امام زمان آشنا کرده خود پیغمبر آشنا کرده، امام صادق علیه السلام اشک می ریخت برای امامی که هنوز متولد نشده ،قصه عاشورا هم این طور بوده قبل از اینکه اتفاق بیفته . حضرت زکریا اولاد نداشت فرزند دار نمی شدند نزدیک ماه محرم بوده خداوند داستان اباعبدالله رو برای زکریا گفت که چنین اتفاقی میفته برای پیغمبر آخرالزمان حضرت زکریا خیلی گریه کرد در روایت هست که سه روز در خانه نشست وبیرون نیامد و اشک میریخت برای مصیبت اباعبدالله که براش نقل شده بعد از سه روز که روز اول محرم شد این دعا رو کرد که میفرماید :هب لی ذریه طیبه خدایا یه اولادی به من بده که میخوام با رسول آخرالزمان هم دردی کنم اون داغ اولاد میبینه من میخوام همدردی کنم لذا شما ببینید خدا یه پسری بهش داد بنام یحیی خیلی با امام حسین شباهت داره حضرت یحیی عین امام حسین سرش از بدن جدا شد ،مثل امام حسین سرش امده مقابل حاکم ستمگر داخل تشت گذاشتند جلوی حاکم ستمگر مثل اباعبدالله آسمان بر او گریسته، کسی که او رو کشت حاکم حرامزاده بود بعضی ها تا ده الی پانزده شباهت نوشتند من نمیخوام همش رو بگم هر دوی اینها اسمشون بی نظیر هست وسابقه نداشته و هر دوتا اسمشون رو خدا انتخاب کرده ،البته یه چیز جالب بگم خدمت شما امام حسین از مدینه تا آمدند به مکه و از مکه تا کربلا ،امام سجاد میفرماید بابام از یه نفر خیلی یاد میکرد چندیدن بار ازش یاد میکرد و اون حضرت یحیی بود یا اینکه امیرالمومنین از صفین که برمیگشت در کربلا نشست و گریه کرد خاک رو بوئید اشک ریخت حتی خود پیامبر گرامی اسلام اینها یه جریانی بوده که بنا بوده یه فرهنگ بشه نه یک تاریخ قرار بر این بوده که ماندگار بشه 👇👇
👇👇 گاهی میپرسند که کربلا سال ۶۱ هجری اتفاق افتاده نزدیک به ۱۴۰۰سال از اون گذشته به چه دلیلی هر ساله ما باید عزاداری کنیم این مجلسهای با شکوه این همه هزینه پرچم ، مراسم ،لباس مشکی ،چقدر امکانات عزاداری ،دسته جات به چه دلیل ؟متاسفانه این حرفهایست که در این شبکه ها مینویسند و تبلیغ میکنند دلیل این آیا مرده پرستی نیست؟حالا یه اتفاقی افتاده خودشون هم میگن خدا لعنت کنه قاتلین رو امام حسین ادم خوبی بوده خب حالا دلیل اینکه شما باید مرتب اینو یاد آوری کنید ائمه بسیار تاکید کردند این حدیث رو همون ابن غولویه در کامل الزیارات داره میفرماید: ان الحسین ینظر الی من یبکی و یستغفر له امام حسین به تک تک کسانی که براش گریه میکنند نگاه میکنه و طلب مغفرت میکنه، خب این یک جریانیست که نمیشه به سادگی از کنارش گذشت چرا چرا این همه تجلیل و تکریم ؟ من سه تا آیه میخوام بخونم که اگر کسی از شما پرسید دلیل عزاداری اباعبدالله چیه در این حد جواب بدید خواهشا این سه آیه رو دقت کنید عنوان بحث رو هم میذارم مبانی قرآنی عزاداری ابا عبدالله وقتی امام حسین تازه متولد شده بود و قنداقه رو دادند دست پیامبر و پیامبر شروع کردن به گریه کردن و حضرت فاطمه علت گریه رو پرسیدند پیامبر هم توضیح دادند شهادت امام حسین را بعد حضرت فاطمه پرسید چه کسانی برای فرزندم عزاداری میکنند حضرت فرمودند نسل در نسل برای حسین عزاداری میکنند و تجدید میکنند این طور نیست که یکسال دوسال یا پنج سال و یا ده سال میفرماید : یجددون العزاء فی کل سنه جیلا بعد جیل – جیل یعنی نسل ،نسل اندر نسل این عزاداری میچرخه ،چرا؟ 1⃣. سوره هود آیه ۱۲۰خدا میفرماید پیغمبر میدونی ما چرا در این قرآن برای تو قصه میگیم ؟۲۷۰ قصه در قرآن هست قصه های قرآن هم سمبلیک نیست واقعیت هست و حقیقت داستانهای قرآن فرضی میست مثل این سریالها و فیلمهای سینمایی فقط ۷۰۰ آیه داستان موسی و بنی اسرائیل رو بیان کرده ،چرا خداوند این همه داستان و قصه میگه و به پیامبر میفرماید یاد کن،ادریس رو یاد کن ،ابراهیم رو یاد کن،موسی رو یاد کن سوره هود آیه ۱۲۰خدا به پیامبر می فرماید ما اگر قصه انبیاء گذشته رو برای شما میگیم به چهار دلیل هست : کلا نقص علیک من انباء الرسل نثبت به فوادک(دلت محکم میشه)تو بدونی حضرت موسی کنار دریا فرعون پشت سرش ،اینا گفتند کار تموم شد جلو بریم غرق میشیم پشت برگردیم کشته میشیم دریا شکافت رد شدند پیامبر این قصه رو میگیم که اگر تو رفتی در غار ثور خوف نگیرت نه اینکه پیامبر خوف داشت نه دلت محکم بشه  ، اون خدایی که دریا را برای موسی شکافت یه تار عنکبوت هم لوی غار میزنه تا اینکه دشمن رد بشه خیلی مهمه ۹۵۰سال نوح تبلیغ کرد مسخره اش کردند ،دستش انداختند ،دیوانه بهش میگفتند حالا تو رو ۲۳ سال اذیت کردند ۹۵۰ کجا ۲۳ کجا ،خدا به پیامبر میگه ما برات قصه میگیم تا اینکه تو دلت محکم بشه ،مردم بدانید توی دنیا فتاد و چند نفر در مقابل سی هزار آدم ایستادند و دنیا امروز تحت تاثیر اونهاست یه کتابی نوشتند بنام الحسین فی الفکر المسیحی،کتاب خوبی هست امام حسین در اندیشه مسیحیان ،یعنی علمای مسیحی راجع به امام حسین چی گفتند ،یه آقایست اونجا بنام آنتووان بارا از نویسندگان مسیحیست میگه: قب امام حسین علامتی هست که تا قیامت کهنه نمیشود میگه اصلا امام حسین زنده هست و جاریه ،خیلی جالبه نظر مسیحیا این طور هست ولی امروز در دنیا یه مشت بدتر از خوارج و یه مشت تکفیری نادان و جاهل یه مشت اشخاصی که تشخیص نمیدهند حق چیه باطل چیه ، زن و بچه مردم رو به بمب و ترور گرفتند اینها ایراد میگیرند به عزاداری ۱_۱. و جائک فی هذه الحق : یه حقی در این هست یه درسی درش هست ماقصه یوسف رو که میگیم درس عفت داخلش هست درس گریز از گناه داخلش هست ، درس تحمل داخلش هست ،درس پاکدامنی برای جوونها داخلش هست والا شما ببینید سریال یوسف چقدر استقبال شد اگر واقعا این کار نسبت به همه ی داستانهای قرآن بشه چقدر خوبه ،بجای خوندن رمانهای بی فایده یا خیلی فیلمهایی که هیچی نتیجه نداره یه قدری با این قصه های قرآنی آشنا بشید جوونی که میمیره برای عزای امام حسین ،امام حسین فرمود انی احب القرآن شب عاشورا مشغول تلاوت بود ،جوونی که میری پابوس امام رضا،امام رضا روزی ده جزء قرآن میخوند فرمود روی سی جزء هم میتونم ۲_۱. و موعظه- وقتی ادم داستان ادم و شیطان رو میخونه و یا داستان ابراهیم که چه بلایی برسرش آوردند بعد خداوند آتش رو سرد کرد اینها موعظه هست 👇👇👇
👇👇👇 ۱_۳ . ذکری- تذکر هست 2⃣. آیه دوم :سوره حج آیه ۳۲: و من یعظم شعائرالله فانها من تقوی القلوب(هر کسی شعائر الهی را تعظیم کند)شما ببینید صفا و مروه از شعائر الهیست باید هفت بار بینش برویم و بیائیم ، قربانی از شعائر الهی هست ،امام حسین هم از شعائر الهیست یه کسی مثل امام حجت خدا ولی الله الاعظم خونش رو در راه خدا میده و این جزء شعائر الهیست و این باید تجلیل و تکریم بشه 3⃣. آیه سوم سوره شوری آیه ۲۳:قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی (پیامبر ۲۳ سال زحمت کشید اذیت ها و آزارهای بسیاری رو متحمل شد و همچنین یارانش گفت چیزی نمیخوام جز محبت اهلبیت ) کاری کرده بودند بنی امیه لعنه الله علیه که وقتی اهلبیت رو آوردند شام یه پیرمردی ایستاده بود ناسزا میگفت امام سجاد علیه السلام فرمود پیرمرد مسلمانی یا کافر؟ گفت مسلمانم حضرت فرمود این آیه هم خوندی یا نه ؟قل لا اسئلکم…..گفت بله ،فرمود این قربی کیا هستند؟بارها پیامبر امیرالمومنین و فاطمه و حسنین رو فرمودند اینها فی القربی هستند پیامبر در مسجد نشسته بود به مردم فرمود که مرتب صدقه قلبی و صدقه زبانی بدید ،تا حالا این دو رو شنیده بودید ؟ یه نفر بلند شد عرض کرد یا رسول الله فسر لنا،پیامبر فرمود صدقه قلبی اینه که همیشه محبت فرزندان و اهلبیت من در قلبتون باشه و از قلب شما خارج نشه و باقی بمونه و همچنین صدقه زبانی هم صلوات بر من وآل من هست . اصلا فرض کنید هیچ دلیلی برای عزاداری نداریم همین یه دونه آیه کفایت میکند برای دلیل عزاداری ،مگه نفرموده فرزندان من رو بهشون محبت کنید خب این محبت هست ریان بن شبیب وقتی وارد شد بر امام رضا (این حدیث در عیون اخبار الرضا هست)روز اول ماه محرم این حدیث مفصلی هست من دو تا تیکه این حدیث رو خدمت شما عرض میکنم –امام فرمود یابن الشبیب: پسر شبیب اگر دلتون میخواد در بهشت داخل اون غرفه هایی باشید که پیغمبر هست قاتلهای ابا عبدالله رو لعنت کن .زیارت امام حسین نورانیت خاصی داره –اگر میخوای ثواب شهدای کربلا رو داشته باشی هر وقت نا کربلا برده میشه بگو یا لیتنی کنت معهم فافوز فوزا عظیما. 🌺 والسلام علی من تبع الهدی 🌺 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سخنران : حجت الاسلام دکتر سبک زندگی حسینی 🔰 أَلَم تَرَ كَيفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِي السَّماءِ-سوره ابراهیم﴿۲۴﴾ بحث ما سبک زندگی اباعبدالله علیه السلام است ،سبک یعنی روش یعنی شیوه،هرکسی یک روشی در زندگی خودش داره به این میگن سبک زندگی. یکی یه جور لباس میپوشه ،یکی یه جور شلوار می پوشه،یکی آهنگ موبایلش قرآن هست، یکی سخنرانی یا حدیثه،یکی اهنگش اگر یه جایی بزنن نمیشه ایستاد،بالاخره فرق میکنن با همدیگر ،سبکها با همدیگر متفاوته،الان همه شما در زندگی تون هیاتی غیر هیاتی ،بعضی ها تا آفتاب نزنه پا نمیشن بعضی ها با ظهر شدن بیدار میشن بعضی ها قبل از اذان صبح بیدارند ،زندگی مردم مختلف و متفاوت هست،سبک زندگی یعنی شیوه و روش زندگی منتها یه پسوندی داره مثلا سبک زندگی غربی داریم،سبک زندگی دینی داریم اسلامی داریم ادم زندگیش رو با چی تطبیق بده ،اصل این بحث رو مقام معظم رهبری در خراسان جنوبی مطرح کردند ایشون در اون سخنرانی ۲۸تا سوال کردند بحث رو به صورت سوال مطرح کردند بعضی از سوالات این بود آیا تفریحات ما اسلامی هست؟آیا روابط زن و مرد در جامعه ما دینی هست؟آیا روابط ما با همسایه هامون درسته؟آیا صداقت و راستگویی در بین ما هست؟چرا آمار طلاق بالاست؟چرا در کشور اسلامی ربا زیاده؟چرا بعضا جوانان به مواد مخدر کشیده می شوند؟ اینها سوال هست دیگه ،خب بببینیم ما چقدر منطبق هستیم با زندگی اسلامی و دینی معماریهامون اسلامیه ،غذاها،نوع رفت و آمدهامون،نوع برخوردهامون،روابط دوست با دوست، روابط دختر و پسر الان در جامعه ما روابط دختر و پسر یک رابطی دینی و اسلامی هست؟ خب قبل از اینکه بنده سبک زندگی حسینی رو عرض کنم یک مقدمه ایی رو خدمت شما عرض کنم، قرآن میفرماید زندگی ها به طور کلی دو قسم هست،آدمها دوجور هستند طبیعتا زندگیشون هم دو جور هست،یکی خبیث و یکی هم طیب ما یک زندگی پاکیزه داریم و یک زندگی آلوده ،البته قاطی هم داریم ممکنه یکی مقداری آلوده باشه و مقداری هم پاکیزه،ولی چندین آیه در قرآن داریم که خداوند میفرماید ممکنه بعضی وقتها آمار آلوده ها بیشتر باشه در جامعه،مثلا ممکنه در یک محله ایی آمار بی نمازها بیشتر باشه یا در یک منطقه ای بد حجاب بیشتر باشه قُل لاَّ يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَالطَّيِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ (مائده۹۶) بگو مساوی نیست ادمهای خبیث و طیب و تعجب نکن از اینکه خبیث ها بیشتر باشند ممکنه انسان بره داخل یه کشور اکثرا بی حجاب و کافر باشند میدونید چرا خداوند گاهی امتحان میکنه مثلا عاشورایی پیش میاد مثل جنگ ایران و عراقی پیش میاد لِيَمِيزَ اللّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ(انفال۳۷) کربلا امتحان هست ،امتحان خبیث و طیب شما نگاه کنید حر طیب میشه آدمهایی که روز و شب عاشورا پاکیزه و طیب شدند ،مکتب امام حسین زود آدم رو طیب و پاکیزه میکنه،حر یکی دوساعت رسید و طیب شد،سی نفر در شب و صبح عاشورا به امام حسین علیه السلام پیوستند شما شاید فقط نام حر رو شنیدید یکی دیگه از این افراد ابوشعسا بوده که ایشون تیرانداز ماهری هم بوده توبه کرد اومد خدمت امام عرض کرد من صدتا تیر همراهم بیشتر نداشتم فقط پنج تاش خطا رفت و نودوپنج تاش رو دیدم که به قلب دشمن خورد امام دعاش میکرد . آیه سوم سوره مبارکه نور۲۶: الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ أُوْلَئِکَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ آدمهای خبیث دنبال آدمهای خبیث میگردند رفیق شمر کیه؟عمر سعد ،رفیق ابن زیاد کیه؟مروان این آیه خیلی جالب هست معاویه مجلسی رو تشکیل داده بود و امام حسن رو هم دعوت کرده بود بخاطر اینکه حضرت رو تحقیر کنند و به امیرالمومنیین هم ناسزا بگن ،امام حسن معویه رو صدا زد و فرمود معاویه میدونی تو کی هستی و ما کی هستیم همین آیه روخوند،حالا شما ببینید حسین پاکیزه هست و طیب هست شما اومدید داخل مجلسش اگر هم قدری آلوده باشیم میشوید و میبرد امام فرمود معاویه تو اولیش هستی الخبیثات ما چهار نوع خانواده داریم:۱-خانواده ایی که همشون طیب و پاکیزه هستند مثل امیرالمومنین و حضرت زهرا و فرزندانش سوره هل اتی برای این خانواده هست یا مثل زکریا و خانم و فرزندش یحیی 👇👇
👇👇 ۲- خانواده هایی که همشون خبیث هستند سوره تبت یدی ابی لهب و تب خودش و زنش و فرزندانش همه بیث ،ابی لهب به یه درد لاعلاج گرفتار شد که کسی نزدیکش نمیشد غذا میبستند به سنگ از راه دور پرت میکردند به سمتش وقتی هم مرد کسی نمیرفت دفنش بکنه زنش هم حماله الحطب هست فرزندش هم پیامبر نفرینش کرد گفت خدایا یه جونوری از جونورات براین جونور مسلط کن تا بخورش در یکی از جنگها داخل خیمه اش خواب بود یک شیری آمد و اون رو درید . ۳-گاهی مرد خبیث هست و زن پاکیزه هست مثل آسیه و فرعون ۴-گاهی مرد طیب هست ولی خانواده خبیث هست مثل حضرت نوح هم زنش و هم فرزندش ناپاک بودند یا حضرت لوط زنش جزء خیانتکاران بود امام حسن فرمود معاویه تو کلا خبیثی خانواده اش کیه یزید ،مادرش هند جگرخوار،پدرش ابوسفیان ،جای تعجب هست که بعضی از نویسندگان اهل سنت از معاویه دفاع میکنند ،بعد فرمود میدونی ما کی هستیم اون طیبات قرآن میفرمای سبک زندگی دوقسم هست پاک و آلوده،زیبا و زشت،خداوند در قرآن میفرماید انسان پاکیزه مثل یه درختی هست که سالم هست و درخت سالم درختی هست که ریشه محکمی داشته باشه،برگهای شاداب داشته باشه،میوه خوب داشته باشه،بلند هم باشه أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاء خداوند به پیامبر میفرماید میخوای صفات مومن رو بهت بگم ؟من امشب این آیه رو به شش تا نکته خدمت شما عرض میکنم۱-اصلها ثابت:مومن ریشه داره اینطور نیست که تا یک صحنه گناه دید بلغزد آدمهایی بودند که امروز پیش امام حسن بودند ولی شب رفتند به سمت معاویه یا آدمهایی که عاشورا تو سپاه عمر سعد بودند بعد رفتند در سپاه مختار ،حسان غدیر را به شعر کشید پیامبر لذت برد ولی در سقیفه هم برای اولی شعر میگفت ۲-فرعها فی السماء : رشد میکنه ،وای به حال اونی که نمازش امسال از پارسال بدتر شده مومن همیشه در حال رشد هست پسرفت نداره ۳-تُؤْتِى اُکُلَها کُلَّ حین: همیشه میوه یعنی اینکه همیشه مشکلات مردم رو حل میکنه باری رو از دوش مردم برمیداره،کمک میکنه،سلمان استاندار مدائن که شهر بسیار مهمی بود بود خیلی ساده و همرنگ مردم بود وقتی وارد مدائن شد با یک الاغی بود خیلی ها نمیشناختنش ،یه روزی رد میشد دید پیرمردی باری داره نمیتونه حملش کنه اون بار رو برداشت برد تا در خونه پیرمرد بعد پیرمرد فکر کرد حمال هست خواست پول بهش بده قبول نکرد گفت اگر کاری هم داشتی بیا استانداری تا حل کنم پیرمرد گفت شما؟؟؟؟ گفت من استاندارم ،نمیشناختنش اینقدر ساده زیست بود ،بار از روی دوش مردم برمیداشت و کمک میکرد ،مگر امیرالمومنین مشک اون زن رو بر دوش نکشید ۴-همیشه:بعضی ها در مجلس امام حسین کمک میکنه ولی بعد عاشورا دیگه تموم میشه،یا بعضی ها فقط در دهه محرم ارزشهای اخلاقی را رعایت میکنند ۵-باذن ربها:با خداست ۶-پاکیزه هست در یک کلام دوگروه در قرآن داریم یکی طیب و یکی خبیث حالا خط خودمون رو روشن کنیم کدام طرفیم خب ما میخوایم سبک زندگی امام حسین رو بگیم چرا امام حسین؟به چه دلیل سبک زندگی حسینی ؟همه ائمه ما نورند ،همه ائمه ما رشد هستند،کلامکم نور،اما میدونید چرا امام حسین رو انتخاب کردیم؟چون اونایی که خودشونور هستند گفتند حسین،اونایی که خودشون پاکند گفتند حسین،اونایی که خودشون محل اجابن دعا هستند گفتند حسین وارداتاق شد بچه بود سه یا چهار سالش بود رسول خدانشسته ابی بن کعب نشسته میگه امام حسین سلام کرد به پیغمبر السلام علیک یا ابتا یا رسول الله،پیامبر یه نگاهی کرد فرمود السلام علیک یا زین السموات والارض ،درود بر تو ای زیبایی آسمان و زمین ،ابی بن کعب یه خورده بهش بر خورد گفت یا رسول الله مگر کسی هم از شما زیباتر هست عالم بخاطر شما خلق شما زینت اسمان و زمین هستید شما خاتم النبیین هستید اونوقت شما به حسین میگید ؟فرمود یا ابی : ان الحسین فی السماء اکبر منه فی الارض (ببین امام حسین روی زمین چقدر طرفدار داره تو همین محله چندتا مجلس همین الان برپاست تو همین شهر چقدر بنر هست هیچ تشکلی هم پشت اینا نیست همه خود جوش)فرمود حسین من در اسمانها طرفدارهاش و مقامش از داخل زمین بالاتر هست خب چرا ما سبک زندگی امام حسین رو نداشته باشیم کسی که تمام انبیاء زیارتش کردند تمام انبیاء از ادم تا خاتم دوکار برای امام حسین کردند تمام انبیاء برای امام حسین گریه کردند و زیارت کردند ،امام هادی مریض شد میفرماید پول بدید برن کربلا برای من دعا کنند ،کدوم تربت رو بجز تربت امام حسین میشه خورد ؟امام رضا میفرماید هر مصیبتی دیدید برای حسین اشک بریزید 🌺 والسلام علی من تبع الهدی 🌺 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
سخنران : حجه الاسلام دکتر سبک زندگی حسینی 🔰 شب گذشته بحثی رو اغاز کردیم مبنی بر سبک زندگی حسینی ،این دعایست که ما همیشه در زندگیمون از خدا میخوایم که اللهم اجعل محیای محیا محمد وآل محمد،خدایا زندگی ما رو زندگی پیغمبر و آلش قرار بده ،این همون سبک زندگیش هست باید سبک زندگی پیامبر و آلش رو بشناسیم بدونیم چیه و چگونه هست،تعامل اینها با مردم با فرزند و همسرشون چگونه بوده،ویژگیهای اخلاقیشون و زندگیهای اعتقادیشون ،مگه نمیگیم سلم لمن سالمکم، مگه نمیگیم ان یجعلنی معکم میگیم ما میخوایم با شما باشیم این بودن منظور بودن با جسم امام که نیست ،فقط منظور زیارت امام که نیست، یعنی سیره امام ،روش امام ،سبک زندگی امام ، اینکه پیغمبر گرامی اسلام در اون حدیث معروف ثقلین فرمود : قرآن و عترت،فرمود این دوتا از هم جدا نمیشوند ،بعضی ها گفتند نه قرآن کافیه توجه نکردند که پیغمبر چی میخواد بگه،پیغمبر میخواد بگه اگر عترت رو از قرآن جدا کردی دیگه قرآن رو هم نداری،اگر قرآن هم از عترت جدا کردی عترت رو هم نداری،شعار حسبنا کتاب الله معناش اینه مثل اینکه شما بگید نمک باشه ولی شوری نمک نباشه،نمیشه علی مع القرآن والقرآن مع علی شما اگر اهلبیت و علی رو از قرآن جدا کردی این لن یفترقا معناش اینه،لذا عترت و قرآن هر دو باهم هستند و یاد گرفتن سبک زندگی اهلبیت خیلی مهمه که ما بخوایم یاد بگیریم ، از همون اول طلاش دشمن هم همین بود که مردم با سبک زندگی اهلبیت آشنا نشوند ، بلکه سبک زندگی اموی و فرهنگ اموی حاکم بشه ،اینها رسما از نام گذاری به اسم ائمه منع کردند و جرم دانستند شما ببینید امام حسین اسم همه فرزندانش رو علی گذاشت ، معاویه میگفت کسی که اسمش علی هست خانه رو سرش خراب کنید از همین جاها شروع کردند تا اینکه فرهنگ دینی و اسلامی رو از جامعه گرفتند و عملا خواستند که مردم با زندگی ائمه آشنا نشوند ، امروز هم مشکل دنیا همینه ،اگر مردم الگوی زندگیشون اهلبیت باشه گذشتشون، رفقشون، مداراشون بجا بود والا این همه مشکلات نداشتیم،چرا این گروههای تکفیری درست شدند اینها بخاطر فاصله گرفتن از فرهنگ اهلبیت هست ، چرا در دنیا مسلمونها اینقدر تفرقه دارند؟ ،چرا یه عده ایی صهیونیست محدود دارن به مسلمونها زور میگن؟اینها همه تاثیر دور شدن از فرهنگ اهلبیت هست این بحث سبک زندگی حسینی بحث مهمی هست و بجای ده جلسه جا دارد صدها جلسه به اون پرداخته شود اونی که میخوایم خدمت شما عرض کنیم این اصولی که حاکم بر زندگی امام حسین هست در ریز موضوعات رو نمیرسیم وارد بشویم یکی از ویزگیهای زندگی امام حسین و همه اهلبیت خدا ترسی هست ،خدا محوری هست ،خدا باوری هست –خدا ترسی و نترسیدن از غیر خدا اینها به هم وابسته اند .کسی که به قانون احترام بذاره ترس از جریمه نداره از قانون میترسه ولی از جریمه نمیترسه میگه از جریمه نمیترسم چون سرعتم قانونی هست و طوری نرفتم که بخواد پلیس بهم گیر بده میفرماید شما اگر خدا ترس شوید از هیچی دیگه ترس نخواهید داشت ،سوره آل عمران آیه ۱۷۵:جنگ احد که تمام شد هفتاد نفر شهید روی زمین بود و بقیه هم مجروح بودند خود پیامبر هم مجروح بود لشگر از هم پاشیده بود یه وقت یه کسی آمد پیش پیامبر بنام نعیم بن مسعود گفت یا رسول الله چرا نشستید سپاه مشرکین میخواد به شما دوباره حمله کنه به این لشکر از هم پاشیده شهید داده ،مجروحین نشستند روی زمین یکی سرشو گرفته یکی دستشو گرفته یکی پاشو گرفته ،اینها حسابی تجهیز شدند و میخوان به شما حمله کنند یه ترسی تو دل مسلمونها اومد که اون موقع که سالم بودیم و سرپا بودیم این طور شد نکنه الان قلع و قمع بشیم این آیه نازل شد : اِنَّما ذلِکُمُ الشَّیطنُ یُخَوِّفُ اَولِیآءَهُ فَلا تَخافُوهُم وَ خافُونِ اِن کُنتُم مُؤمِنین(اینجا یه کلمه هست میفرماید بترسید و یکی میفرماید نترسید ،میفرماید از شیطان و اولیاء شیطان مثل ابوسفیان و غیره نترسید ولی شرطش اینه که از خدا بترسید اگر ایمان دارید )اثر این آیه این هست که اگر از خدا ترسیدی از هیچ چیز دیگری ترس نداری ضحاک وقتی در مسیر کربلا امام حسین رو دید گفت اقا کجا دارید میرید هزار هزار داره آدم میاد شما با این تعداد خیلی کم هستید در مقابل دشمن مثل کسی که در دهان اژدها بره اینطوری شما رو محاصره میکنند کجا دارید میروید ؟یه کلمه فرمود: حسبی الله و نعم الوکیل این رو فرمود این ذکر ائمه بوده و روی انگشتر ائمه حک بوده 👇👇
👇👇 عبدالله بن جعفر همسر حضرت زینب رفت پیش فرماندار مکه از فرماندار مکه امام نامه گرفت اومد پیش امام حسین و گفت امان نامه گرفتم امام خیلی تشکر کرد از اینکه زحمت کشیده و امان ناه گرفته و بعد فرمود حرف من اینه خیر الامان امان الله بالاترین امان اینه که خدا به آدم امان بده و خدا به آدم پشت نکنه و لم یومن بالله ولم یخف و هر کسی خدا ترس نباشه ایمان نداره امان نامه رو گرفت و به راهش ادامه داد عظم الخالق فی اعینهم وصغر ما دونه فی انفسهم فقط خدا،صبح عاشورا وقتی لباس رزم پوشید و ایستاد در مقابل دشمن فرمود : اللهم انت سقطی فی کل کرب اینجا سرزمین بلا و مصیبت هست خدایا تو پشتوانه من هستی در همه بلایا وانت رجائی فی کل شده و هر شدتی که امروز برای من اتفاق بیفته تو امید من هستی جوونها اینو در زندگیتون قوی کنید با خدا رفیق باشید با خدا قهر نکنید ، طلبکار از خدا نباشید دیدید بعضی ها میگن خدایا یه قدم اومدم حالا دیگه نوبت تو هست خب چه خبره میخواستی نیای ، مرحوم نراقی در معراج السعاده نقل میکند :خدا تصمیم گرفت ایوب رو امتحانش کنه،اول مال و ثروتش رو گرفت و فقیر شد ،گفت خدایا صبر میکنم،اولادهاش مریض شد داغ اولاد دید همسرش مریض شد ،گفت خدایا صبر میکنم،خودش هم افتاد به بستر بیماری ،یکی یکی خدا ازش گرفت ،تروتش ،اولادش ،سلامتیش ،هرسه رو تحمل کرد مرحله چهارم مردم شماتت رو شروع کردند گفتند ها این یه ریگی تو کفشش هست که خدا باهاش اینطور میکنه،گفت خدایا مالم رفت صبر کردم ،اولادم رفت صبر کردم،تندرستیم رفت صبر کردم تا گفت اما ،خداوند فرمود صبر کن صبر کردی یا ما بهت توفیق دادیم صبر کردی ،(میگه خدایا من یه قدم اومدم حالا نوبت توست فکر کردی خودت اومدیف اوردنت،اومدم نداره)ایوب نگو صبر کردم ما بهت توفیق صبر رو دادیم ،اگر لطف خدا نباشه کسی نمیتونه بگه من اینکار رو کردم ،با خدا رفیق باشید خدا ترس باشید از وسوسه شیطان نترسید از وسوسه گناه نترسید از اینده نترسید از مرگ نترسید منتهی این ستون محکم رو داشته باشید عظم الخالق فی انفسهم بذارید ساده تر بحث کنیم ببینید خدا ترسی باید چندتا نمود در زندگی ما داشته باشه،بنده اگر برسم پنج تاش رو بصورت خلاصه خدمت شما عرض میکنم خدا ترسی یعنی اینها ۱-یکی از اثرات خدا ترسی در زندگی اینه که خدا رو ناظر و حاظر بدونی ،بدونی کارهات رو میبینه هرکجا میخوای باشی ،اومد پیش امام حسین گفت اقا من نمیتونم گناه رو کنار بزارم امام فرمود برو یه جایی گناه که خدا نبیندت ،گفت نمیشه اقا ،امام فرمود نمیشه خب گناه نکن ،این مهمه. داستان جالبی رو براتون بگم:یک جوانی در بیابان میرفت برخورد کرد با یه چوپانی این جوان با رفیقاش اومده بود تفریح ،به چوپان گفت یکی از این گوسفندها رو به ما بفروش تا ما سر ببریم و یه غذایی و یه کبابی تهیه کنیم ،چوپان گفت اقا جون اینها مال من نیست اینها صاحب داره و من فقط یه چوپانم گفتند ما پولش رو میدیم تو بزار داخل جیبت شب هم رفتی پیش اربابت بگو گرگ خوردش ،گفت باریکلا جواب رو اماده کردید خب بعد من جواب خدا رو چی بدم ،دیدی گاهی جواب همه رو داریم غیر از خدا مثل یه بنده خدایی میگفت اقا امسال عجب ماه رمضونی شد سه چهار تا کولر گازی روشن کردیم سیم برق هم انداختیم روی تیر برق برق مجانی ،همه روزه هامون رو هم گرفتیم ،با کدام شرع و مجوز،بعضی ها خیلی راحت هستند.فاین الله کتابی هست به نام فضیلتهای فراموش شده : داستانی رو نقل میکنه که میفرماید پدرم وقتی میخواست بره سهمیه آب برای باغش رو بگیره یه گونی خاک میذاشت روی دوشش میرفت دم اون باغی که باید آب رو میبست تا بیاد روی باغ خودش ،بهش گفتند خب یه بیل بردار دوتا بیل خاک بریز جلوی آب دیگه چرا گونی روی دوشت میذاری ،میگفت شاید طرف راضی نباشه ،این مسائل و گناهان عادی شده برق دزدی،آب دزدی ،یا در تصادفات کسانی که گواهینامه ندارند بعد میان یه فرد گواهینامه دار میزارن به جاش ، خدا ترسی یعنی حرف این چوپان،فاین الله ۲-سوره توبه آیه ۲۴:((اگر کسی خدا ترسه،همه چیز بعد از خداست،والدین ،خویشان زن و فرزند ،مال) قُلْ إِن كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَآؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ …اونایی که بخاطر والدین و فرزند و همسر دروغ میگید ،اونایی که بخاطر این که فامیلتون ناراحت نشه در مجالس گناه شرکت میکنید ،اونایی که نماز اول وقتشون رو بخاطر تجارت و کاسبی ترک میکنند 👇👇👇
👇👇👇 جوانی اومد پیش پیامبر گفت میخوام مسلمان بشم پیامبر فرمود به یک شرط راضی میشوم که تو مسلمان بشوی گفت بفرما یا رسول الله پیامبر فرمود به شرط اینکه ان تقتل اباک ،اگر ما بودیم راضی میشدیم و تن میدادیم گفت یا رسول الله ولا بث اشکالی نداره شهادتین گفت و مسلمان شد بعد پیامبر فرمود : والله لا نعمرکم بقتل آبائکم ، من پیغمبر رحمت که راضی نیستم کسی به یه مورچه آزار برسونه راضی میشم کسی باباش رو بکشه ،بخدا قسم ما به مرگ پدر شما راضی نیستیم ،میدونی چرا این حرف رو زدم ؟میخواستم حقیقت ایمان آوردنت رو بدونم ببینم واقعا میخوای ایمان بیاری،یه وقت پیش میاد حنظله در جنگ احد با باباش جنگید باباش در سپاه کفر و خودش در سپاه رسول خدا ،محمد بن ابی بکر در جنگ جمل با خواهرش جنگید، در همین کربلا عمربن قرضه با برادرش جنگید علی بن قرضه در سپاه عمر سعد بود دومین نشانه خدا ترسی اینه که که همه جا خدا رو ترجیح بدیم نذاریم خدا در زندگیمون نسبت به بقیه کم رنگتر بشه ،این صریح قرآن هست. پیابر اسلام در کوچه های مدینه رد میشد (من این داستانها رو خدمت شما عرض میکنم تا اینکه مطلب خوب برای شما جا بیفنه)اربابی داشت غلامش رو میزد محکم گرفته بود زیر کتک ،پیامبر دید این غلام هی میگفت اعوذ بالله اعوذ بالله،بخاطر خدا نزن ،گوش نمیداد ،تا پیامبر اومد رد بشه گفت اعوذ بالنبی بخاطر پیغمبر نزن ،اربابش دیگه نزد ،پیغمبر فرمود هر چی به خدا قسمت داد گوش نکردی به من قسمت داد گوش دادی ؟گفت یا رسول الله اشتباه کردم و آزادش کردم و بلا فاصله توبه کرد بخاطر خدا آزادش کرد.این نکته دقیقی هست بچه ایی اومدداخل مسجد پیغمبر بهش فرمود منو بیشتر دوست داری یا بابات ؟گفت شما رو ،منو بیشتر دوست داری یا مادرت رو ؟گفت شما رو ،پیامبر فرمود منو بیشتر دوست داری یا خودتو؟گفت شما رو ،پیامبر فرمود منو بیشتر دوست داری یا خدا رو؟ یه مرتبه ایستاد گفت نه یا رسول الله شما رو هم بخاطر خدا دوست دارم ،من دیگه شما رو کنار خدا نمیذارم یکی از ویژگی زندگی ائمه ما اینه که خدا ترس بودند هم خدا رو ناظر میدونستند و هم خدا رو بر همه چیز ترجیح میدادند ، نشانه سوم روبیشتر گوش بدید ۳-تعهدات اخلاقی و اجتماعی هست،شما خدا ترسی تعهد داری،روایت میفرماید خدا ترس همسایه اش رو آزار نمیده ،خدا ترس پدر و مادرش رو اذیت نمیکنه خدا ترس بدقولی نمیکنه هر جا خدا در قرآن میفرماید یا ایها الذین آمنوا خداوند بعدش میگه یا این کار رو بکن یا این کار رو نکن، اینا اسمشو میذاریم باید ها و نبایدهای ایمان،حالا که مومنی بدقولی نکن ،آزار نده،ایمان با اسلام فرق میکنه ،اسلام زبانی هست ولی ایمان قلبی هست . یه مسلمان داریم، یه مومن داریم،یه منافق،یه مشرک داریم ،یه کافر، شد پنج تا اسلام زبانی هست کسی که مسلمون هست قبول داره ولی ممکنه عمل نکنه ،مومن قلبی هست قبول داره عمل هم میکنه،منافق اونیه که میگه قبول دارم ولی قبول نداره،مشرک اونیه که خدا رو قبول داره ولی یه چیزی هم کنارش میذاره مثلا بت ،کافر هیچی رو قبول نداره . امام هادی میفرماید خدا لعنت کنه اونی که میگه ایمان حرف هست و عمل نیست ،طرف میره با دختر نامحرم داخل خیابون و کوچه و بازار ،داخل چت و مت و اینها بعد میگه دلت پاک باشه . خدا ترسی یعنی تعهد اخلاقی نبی اکرم داخل خانه نشسته بود از طریق روزنه خانه داشت کوچه رو نگاه میکرد دید کسی یقه کسی دیگه رو گرفته داد و فریاد و دعوا ،حضرت بلافاصله از خونه اومدن بیرون پیامبر فرمود چیه چرا یقه اش رو گرفتی ؟گفت یا رسول الله ازش طلبکارم پولم رو نمیده تا پولم رو نده رهاش نمیکنم پیامبر فرمود خداوند میفرماید سایه رحمت من در قیامت بر سر کسی گسترده میشه که گذشت داشته باشه پیامبر یه حدیث براش خوند گفت یا رسول الله یک سومش رو بهش بخشیدم یک سوم دیگه هم یکسال بهش مهلت میدم لااقل این یک سوم اخرش رو بهم بده،احسنت تعهد اخلاقی به این میگن با یک موعظه تغییر کرد پیامبر فرمود ما احسنها چقدر زیبا و قشنگ نه مثل بعضی ها که یک دهه میان در مجلس امام حسین یک ذره هم تغییر نمیکنند بازم همون اخلاق زشتشون رو دارن، دقت کردید خدا ترسی یعنی چی ؟ 🌺 والسلام علی من تبع الهدی 🌺 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سخنران حجه الاسلام دکتر سبک زندگی حسینی 🔰 قال الله تبارک و تعالی:وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى. فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى بحثی رو دیشب مطرح کردیم با عنوان خدا باوری و خدا ترسی در زندگی امام حسین و زندگی اهلبیت (ع). عرض کردم اگر کسی از عظمت خدا ترسید ،خدا رو ناظر دید ،خدا رو باور کرد ، ایمان نه اسلام در وجودش بود و با قلبش ابحت خدا رو احساس کرد خدا میگه دیگه از هیچی نترسه. من خاف من الله خاف منه کل شیء کسی که از خدا ترسید(مثال زدم کسی که از قانون میترسه از پلیس نمیترسه)این نوع خدا ترسی ها در دعای عرفه امام حسین موج میزنه میفرماید : اللهم انی اسئلک اخشاک کانی اراک خدایا انچان از تو میترسم که انگار تو را همه جا میبینم و همه جا حاضری . این عظمت ائمه،مقاومت ائمه،نترسیدن اونها،همه اینها بخاطر همین ترس از خدا بودن هست ،اگر کسی اینو داشت من کاری میکنم که همه چیز داشته باشه واما من خاف مقام ربه جنتان میفرماید اونی که از من بترسه دوتا بهشت بهش میدم دنیاش هم بهشته آخرتش هم بهشته.چرا اصحاب اباعبدالله از شهادت نمیترسیدند چرا امام حسین هرچه به عصر عاشورا نزدیکتر میشد شاداب تر میشد. یکی از مشکلاتی که الان ما در جامعه داریم ترسهای موهوم هست: من مثال میزنم،مثل ترس از مرگ،خیلی ها هستند از مرگ میترسند ،ترس از ازدواج،از فقر و بیکاری میگن زن بگیری چه کنیم ،ترس از اولاد دار شدن ،ما الان با بحران جمعیت مواجه هستیم،همه صداها در اومده داخل کشور،ترس از شیطان ،ترس از وسوسه ترس اگر در درون انسان وارد بشه از این نوع ترسها آرامش رو از انسان سلب میکنه،قرآن میفرماید اگر کسی از خدا ترسید همه این ترسها میره ،لاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ یه آرامش عجیبی پیدا میکنید. حضرت موسی وقتی به نبوت رسید و در کوه طور رفت و اون لوح رو از خدا دریافت کرد خب موسی کسی بود قبلش انسان فقیری بود امام صادق میفرماید روزی بود موسی نون نداشت بخوره از گرسنگی نزدیک بود تلف بشه خب خدا چه مقامهایی بهش داد مقام نبوت ،مقام کلیم اللهی،خدا بهش فرمود موسی تو مال منی(و صطنعتک لنفسی* تو را برای خود برگزیدم)این حرف کمی نیست خب بعدش خدا به موسی فرمود حالا برو سراغ فرعون با یه چوب دستی که عصای موسی بود (موسی پیش فرعون بزرگ شده بود اونجا علیه فرعون قیام کرده بود و یک کسی رو در اون شهر کشته بود دنبالش بودن )آیه قرآن هست موسی گفت خدایا من میترسم من و برادرم چجوری بریم پیش فرعون منو میکشن قَالَ لا تَخَافَا إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى(خداوند فرمود نترسید من با شما هستم هم میبین کجا میرید و میشنوم چی دارید میگید)اگر کسی این آیه قرآن رو درک کنه هیچ وقت نمیترسه لذا پیامبر به امیرالمومنین فرمود علی جان سه چیز آدم رو نجات میده: و ثَلاثٌ مُنجِياتٌ: فخَوفُ اللّه في السِّرِّ و العَلانِيَةِ ، و القَصدُ في الغِنى و الفَقرِ ، و كَلِمَةُ العَدلِ فى الرِّضا و السُّخطِ دیشب عرض کردم که خوف از خدا باید پنج تا ثمره در زندگی ما داشته باشه سه تاش رو دیشب گفتم ۱- خدا رو ناظر بدانیم ۲-خدا رو بر همه چیز ترجیح بدیم۳-تعهد اخلاقی ۴-قرآن کریم میفرماید : وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى. کسی که ترس از خدا داره بر هوای نفس غلبه میکنه،وابستگی نداره،جوونها وابستگی کمتر دارند ولی قدری سن بالا میره وابستگی ها زیادتر میشه وابستگی به اولا،به همسر ،به شغل ،به مال و… مشکل کربلا چی بود این سی هزار نفر آدم ،میدونید ابن زیاد وقتی اومد کوفه با چند نفر اومد وقتی از بصره به کوفه آمد با دوازده نفر وارد کوفه شد ،وابستگیها ،مادیات،هوای نفس کوفیان رو در مقابل امام حسین به صف کرد یه بزرگی میگفت دعا کنید در شرایط غیر عادی خوب باشیم و خدا ترس ،ببینید یکی الان یبینی خوب هست یه مرتبه دعوا میشه یه فحشهایی میده که انسان ماتش میبره انگار در چاه فاضلاب رو باز کردند یا مثلا یه کربلا پیش بیاد ما اومدیم داخل مجلس امام حسین نشستیم و یا لیتنا کنا معک هم میگیم ولی اونجا جا میزنیم ایا واقعا اگر فردا امام زمان فریاد بزنه انا بقیه الله ما خونه و ماشین و اولاد رو بذاریم بریم در رکابش بجنگیم 👇👇
👇👇 منذربن جارود از اصحاب امیرالمومنین در جمل هست امیرالمومنین دید آدم خوبیه و پدرش هم فرد مشهوری بود حضرت حکم فرمانداری فارس رو به او داد وقتی آمد به فارس دید اینجا وضعیت مردم خوب هست و مالیاتها بالاست چهارصد هزار درهم از بیت المال امد واسطه شد و خود منذر هم توبه کرد و حضرت عفوش کرد در قضیه کربلا امام حسین به همین منذر نامه نوشت در بصره بود بوسیله سلیمان بن رضی (این هم پیک حضرت بوده در بصره که به شهادت رسید نام مسلم برده میشه ولی کسی نامی این نمیبره و مظلوم واقع شده)نامه رو تحویل داد بعد دید نامه امام حسین هست دست مسلم رو گرفت گذاشت تو دست ابن زیاد گفت این نامه حسین هست و اینم پیکش،درست طعمه رو گذاشت در دهان گرگ،ابن زیاد هم دستور داد نماینده امام حسین رو در میان میدان بصره به دار زدند و سر از بدنش جدا کردند ایشون قبل از مسلم بن عقیل شهید شده.همون سال ۶۱ هجری مریض شد و به درک واصل شد چقدر همین نهضت عاشورا افراد رو تغییر داده و ساخته شده اند ۵-استقامت هست «انّ الّذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا خیلی ها خدا میگن و ذکر میگن ولی استقامت ندارند پیامبر اسلام در حدیثی به عبدالله بن مسعود میفرماید :لاتُشرِک بِاللهِ طَرفَةَ عَينٍ بعضی ها میگن مگه میشه ما به خدا شرک بورزیم (بله مثلا میگن اگر فلانی نبود مرده بودیم این شرکه-اگر این دکتره نبود بچه من مرده بود گفتند پس چی بگیم فرمود بگید اگر خدا بوسیله این اقا کمک نکرده بود ما مرده بودیم)امام صادق میفرماید گاهی انسان تسلیم خدا نیست مثلا میگه چرا بچه من اینطوریه یا مریضه؟این چرا خودش شرک هست حدیث داریم پیامبر اسلام یه بار چرا نگفت مشرک بود ۱۲تا پسر داشت ولی پیامبر چند تا اولادش در سن خردسالی از دنیا رفت و چرا نگفت وإن نُشِرتَ بِالمِنشارِ ، أو قُطِّعتَ ، أو صُلِبتَ ، أو اُحرِقتَ بِالنارِ . حديث پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به عبد اللّه بن مسعود ـ : اى پسر مسعود! مبادا آنى به خدا شرك ورزى حتى اگر ارّه شوى يا تكّه تكّه ات كنند يا به دارت آويزند و يا به آتشت سوزانند . متن روضه شب چهارم-دوطفلان حضرت زینب کبری سلام الله علیها حسین برات یه دنیا غم آوردم گلام رو با خودم آوردم ببخش كه هدیه كم آوردم حسین بخدا،امشب نیازبه روضه خون نداری،من فقط بهانه میخوام دستت بدم. حسین ستاره ی عرش برینم بشنو صدای آتشینم تو دست رد نزن به سینه ام حسین بارون رحمت من به خواهرت نزول كن داداش به جون مادر بچه هامو قبول كن بنا به بعضی از اقوال،دوتا عون و دوتا محمد كربلا بوده،یه عون و محمد برادرهای عبدالله جعفر بودند،سنین اونها بالای بیست سال بوده،بنا بر بعضی از اقوال عون و محمد آقازاده های بی بی زینب سلام الله علیها،سنشون كم بوده،زیر پانزده سال،بعضی روایات داره خانوم،اینها رو تو خیمه لباس نو به تنشون كرد،چشماشون رو سرمه كشید،به موهاشون شانه زد،به بدن هاشون عطر كشید،فرمود:حالا برید پهلو دایی تون،به دست و پاش بیوفتید،اجازه ی میدون بگیرید، مادر یادتون باشه،اگه دایی قبول نكرد،یادتون نره،دایی رو به چادر مادرم قسم بدید، حسین برات یه دنیا غم آوردم گلام رو با خودم آوردم ببخش كه هدیه كم آوردم حسین ستاره ی عرش برینم بشنو صدای آتشینم تو دست رد نزن به سینه ام نقل اینه :خانوم زینب دستاشون رو گرفت: آوردشون جلوی خیمه آقا سید الشهداء فرمود: من تو نمیآم،شما برید از دایی تون اجازه بگیرید من اینجا وایستادم،خود زینب بیرون ایستاده،هی میگه خدایا،نكنه من سهمی نداشته باشم،بچه ها رفتند تو و برگشتند،بی بی زینب دید خرابند،چی شد مادر،سرشون رو انداختند پایین،گفتند:مادر دایی راضی نمیشه.راضی نمیشه!چطور؟دست بچه ها رو گرفت اومد تو خیمه ی ابی عبدالله،صدا زد،من و تو یه قرارایی با هم داشتیم،چه طور وقتی نوبت اكبر میشه،فوری میگی برو،وقتی نوبت قاسم میشه،ولو سخت راضی میشی،حالا كه نوبت من شده،نه تو كار میاری،باشه حسین،نمی دونید چقدر حسین گریه كرد. نگاه به قدشون كن ببین مرد نبردند می خوان مثل خود من دور سرت بگردند اونیكه تو باید امشب با زینب بگی اینه،نشست كف خیمه: حسین غریب مادر،حسین غریب مادر….. حسین بذار فدای اكبرت شن غرق به خون برابرت شن تا افتخار خواهرت شن حسین بذار نمك بریزم رو زخم دلاتون حسین قول میدم این گل های زیبام اگه برن از جلو چشمام از خیمه ام بیرون نمیآم حسین همه ذكر و فكر زینب حسینه غصه نخور غریبی فدای نیم نگاهت من و دوتا جوونم اینجا میشیم سپاهت می خوام دو یاس پرپر میون گلزارت شن بذار بلاگردون چشم علمدارت شن یه زینبی میگیم،یه زینبی میشنویم،مشهوره،محال ممكن بود،زینب بخواد نمازی بخونه،نمازهای واجب و غیر واجب،حتماً قبل نماز باید میومد،یه چند دقیقه ای حسین رو تماشا میكرد،خوب كه سیر نگاه میكرد،حسین رو،بعد میرفت نماز میخوند، 👇👇👇
👇👇👇 خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها،تازه خدا بهشون زینب رو داده،متوجه شدن ابی عبدالله از گهواره تا فاصله میگیره،زینب شروع میكنه گریه كردن،تا حسین بر میگرده،میخنده،تا حسین میره ضجه میزنه،ابی عبدالله كه كنار گهواره زینب راه میره،اگه میره چپ چشم زینب،دنبالش میره،حسین میاد به راست چشم زینب دنبالش میگرده،بی بی زهرا آمد،خدمت پیغمبر اكرم،عرضه داشت بابا یا رسول الله عشق این دختر به داداشش حیرت انگیزه،عشق این خواهر به برادرش،شگفت آوره،پیغمبر شروع كرد گریه كردن،فرمود:فاطمه جان این دخترت شریك حسینه،این دخترت كربلا میره،اون روزی كه حسین كربلا میره با این خواهر،نه من هستم،نه تو هستی،نه باباش علی هست،نه برادش حسن،همه رو میكشن،این دختر و دستاشو به ریسمان ،روی شترهای برهنه سوار،پیغمبر و فاطمه نشستند برا حسین گریه كردند،ای حسین………صل الله علیك یا مولای یا مظلوم یا اباعبدالله 🌺 والسلام علی من تبع الهدی 🌺 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سخنران حجه الاسلام دکتر سبک زندگی حسینی 🔰 عنوان ما در این شبها سبک زندگی امام حسین علیه السلام بود عرض کردیم اینکه زندگی ائمه در زندگی ما ملموس و الگو باشد و کار آمد باشه باید سعی کنیم حضور امام رو در زندگیمون احساس کنیم،همین قدر که ادعا کنیم امام رو دوست داریم کافی نیست ببینید الان محرم هست شما محرم رو احساس حضور کردید چون لباس مشکی پوشیدید داخل مجلس میایید این قدر آدم در همین کشور و جاهای دیگه هست شما بهش بگی محرم و عاشورا میگه یعنی چی؟چون حضور محرم رو احساس نکرده توجه نکرده،ما اگر صرفا اعلام محبت کنیم کافی نیست باید عملکرد ائمه و زندگی ائمه در زندگی ما خودشو نشون بده اونوقت میشه کونوا مع الصادقین اینی که قرآن میفرماید کونوا مع الصادقین با اینها باشید کسی خدمت امام صادق عرض کرد ما یه رفقایی داریم خیلی شما رو دوست دارند ،محبت دارند ،ارادت دارند ولی خب اعمالشون هم مثل شما نیست شما دروغ نمیگید اینا دروغ میگن اعمالشون نمازشون مثل شما نیست،شما رو دوست دارند ولی عملشون منطبق بر عمل شما نیست خوب دقت بفرمایید امام صادق فرمود : والله ما انا بامامهم بخدا قسم من امام اینها نیستم امام یعنی یه کسی که مامومش هست بعد فرمود :انا امام من اطاعنی من امام اونهایی هستم که من رو اطاعت کنند و از من پیروی کنند یه جمله ایی دارد حضرت زهرا خیلی جمله عجیب هست این جمله واقعا باید ساعتها روش بحث بشه وقتی محمود بن لبید به حضرت زهرا عرض کرد بانوی بزرگوار من یه سوالی از شما دارم دید حضرت کنار قبر حمزه نشسته و اشک میریزه ،عرض کرد من یه سوالی از شما دارم ما غدیر رو قبول داریم و ولایت حضرت رو قبول داریم سوال من اینه چرا امیرالمومنین سکوت کرد ؟چرا حضرت بلند نشد شمشیر برداره و قیام بکنه و وظیفه امامت خودش رو انجام بده؟حضرت فرمود مثل الامام مثل الکعبه توتی ولا تاتی (حضرت فرمود مثل امام مثل کعبه هست شما اگر بخواید حاجی بشید مینشینید داخل خونه تا اینک کعبه بیاد دور شما بچرخه )خب مردم نرفتند سراغ امیرالمومنین ۲۵ سال رفت تو خونه نشست نرفتند سراغ امام حست رفت داخل خانه نشست اومدن سراغ امیرالمومنین بلند شد و ۵سال حکومت کرد پس محب واقعی باشیم نه محب ادعایی . شیخ عباس قمی در کتاب سفینه البحار یه قصه ایی نقل میکند بنام عصفور(گنجشک)میگه حضرت سلیمان رد میشد دید یه گنجشک نری اومده خواستگاری یه گنجشک ماده ایی (خب زبان حیوانات رو متوجه میشد زبان گیاهان رو هم میدونست بالای سر گیاه میاستاد میگفت تو به چه دردی میخوری و لذا میگن طب گیاهی زمان سلیمان خیلی پیشرفت کرد ) دید هی داره التماس میکنه خالی هم میبنده مثل بعضی ها که خواستگاری میرن اولش فوق لیسانس هست بعد عروسی فوق دیپلم هم نداره،اولش خانه داره کار داره بعد میبینی هیچی نداره،اولش میبینی مظهر خلق عظیم هست بعد میبینی با چند کیلو عسل هم نمیشه خوردش ،گنجشکه گفت تو زن من بشو من با این منقارم تخت سلیمان رو بلند میکنم میندازم داخل دریا ،حالا سلیمان هم داره گوش میکنه چه ادعایی،غلو هم داریم تا غلو،گاهی بعضی غلو ها نشدنی هست تو منقارت یه پای ملخ رو هم نمیتونه بلند بکنه میخوای تخت سلیمان رو بلند کنی سلیمان خندش گرفت و جفتشون رو خواستفگفتند عجب تو کجا بودی ،سلیمان گفت من این پشت داشتم گوش میکردم چی چی گفتی این چه حرفی بود زدی تو با منقارت نمیتونی ملخ بلند کنی بعد تخت منو بلند میکنی؟گفت یا نبی الله عاشق رو ملامت نمیکنند بر چیزی که میگه،من عاشقم،من یه چیزی گفتم تو گیر نده،شما در اشعار عاشقی هم ببینید غلو زیاد هست،سلیمان از این گذشت و اومد سراغ گنجشک ماده گفت چرا جواب اینو نمیدی؟دقت کنید،این داره اینطور به تو التماس میکنه اصرار میکنه،دقت بفرمایید ،حرفی زد که تا چهل روز سلیمان پیغمبر گریه کرد حرف یه گنجشک سلیمان پیغمبر چهل روز تخت سلطنت رو گذاشت کنار و کسی نفهمید کجا رفته و نشست گریه کردن ،گفت یا نبی الله دروغ یگه لیس بصادق لایحبنی منو دوست نداره این فقط ادعا میکنه این فقط ادعاست محبت نیست گفت خودم شنیدم عین همین حرفها رو به گنجشکهای دیگه هم میزنه دروغ میگه الان اومده سراغ من فردا در لونه یه گنجشک دیگه هست،فبکی سلیمان بکاء شدیدا اینها رو رها کرد گفت برید خودتون مشکلتون رو حل کنید شروع کرد اشک ریختن گفت نکنه ما هم میگیم خدایا دوستت داریم دروغ میگیم(گاهی حیوانات به انسان درس میدند مثل اینکه روایات میفرماید از سگ وفا رو یاد بگیرید از خروس سحر خیزی رو یاد بگیرید)چهل روز اشک ریخت گفت خدا نکنه من مدعی باشم محب واقعی نباشم ، 👇👇
👇👇 اینایی که کربلا بودند مدعی بودند جالب امام رو کشته بودند بعد گریه میکردند از گوش گوشواره کشیده بودند گریه میکردند یکی گفت تو که داری دزدیت رو میکنی چرا اشک میریزی گفت دلم میسوزه این بچه گناه داره،خب نکن این کار رو ، شما ببینید کربلا کوفیان بودند شامیان نبودند شامیان مبغض بودند ولی کوفیان محب بودند سوره قصص آیه ۱۵(تفسیر المیزان): حضرت موسی در شهر رد میشد دید دونفر دارن دعوا میکنند یکی از اینها پیرو موسی هست قرآن میفرماید من شیعته اون یکی آدم خبیثی بود و از درباریان فرعون بود که عده ایی رو کشته بود به دستور فرعون،آدم بد و فاسدی بود ،موسی اومد جلو که این دو رو جدا کنه دید ول نمیکنند –گاهی اونایی که میان میانجی گری میکنن کار رو خرابتر میکنن-یه مشتی زد که این فاسق بره کنار ولی مشتش مشت بود خیلی قوی بود یه مشت زد نمیدونم به کجاش و چجوری زد هیچی نفس طرف بند آمد و مرد این بنده خدا شیعه موسی فرار کرد موسی خودش هم فرار کرد (یه چیز در پرانتز بگم که شاید فکر کنید این چه کاری بود که موسی کرد ،ببینید الان در طول روز هزاران نفر رو ولی خدا داره جونشون رو میگیره وقتی اجلشون تمام میشه وهیچ کس هم اعتراض نمیکنه ولی خدا کیه عزرائیل،چه اشکالی داره گاهی خدا همین اذن رو به یه انسانی بده اینم ولی خداست اونم یه فرد جانی بود و حکمش هم قتل بود و همانطور که خضر اون غلام رو کشت )ولی در عین حال موسی ناراحت شد و گفت ظلمت نفسی فاغفر لی خدایا من بد کردم و منو ببخش گرچه حکم این قتل بود و نبی الله هم معصومه گناه هم مرتکب نشده ولی ترک اولی کرده ولی بهتر بود این کار رو نکنه،بالاخره کسی نفهمید اون رفت جنازه رو بردن و موسی هم رفت فردا از خونه اومد بیرون یه سرو گوشی آب بده ببینه داخل شهر چه خبر هست دید دوباره این بنده خدا یقه یکی دیگه رو گرفته و بازم میگه موسی کمک ،خیلی ناراحت شد گفت :انک لغوی مبین گفت مثل اینکه تو خیلی شر هستی دیروز یه دعوا راه انداختی اونطوری شد دوباره اومدی یقه یه کسی دیگه رو گرفتی خجالت نمیکشی عصبانی شد ،اومد جلو تا اینا رو جدا بکنه این دفعه دیگه نمیخواست مشت بزنه ،این شیعه و پیرو حضرت موسی فکر کرد حضرت موسی میخواد اینو بزنه یه وقت فریاد زد تو جانی هستی آدم کش هستی تو جباری تو زورگویی گفت ایها الناس این دیروز آدم کشته،موسی رو لو داد موسی مجبور شد از شهر فرار کرد و رفت پیش شعیب ، پیرو موسی ،موسی رو لود داد،کیا اومدن داخل کربلا همونایی که شیعه بودند حارث حمدانی به امیرالمومنین عرض کرد اقا ما شما رو خیلی دوست داریم حضرت نفرمود حالا که دوست داری ما هم دوستت داریم گفت اگر راست میگی وقت جون دادن میاییم بالای سرت امام باید یاری بشه وانصر من نصره،امام باید ازش پیروی بشه،زندگی امام حسین و اهلبیت باید تو زندگی ما پیاده بشه ،خب بریم سراغ یه اصل دیگه ،دوشب در رابطه با اصل خداترسی صحبت کردیم امشب راجع به اصل حریت صحبت میکنیم یکی از خصوصیات ویژه اهلبیت ما و خصوصا امام حسین علیه السلام حریت هست،منتها فرق است بین آزادی دینی و آزادی غربی،من خیلی ساده بگم،آزادی غربی یعنی آزادگی از بندگی خدا،تو کشورهای اروپایی پشت این ماشینها مینویسند آزاد باش،خالقی نیست ،قیامتی هم نیست هرجوری میخوای زندگی کن این آزادی غربی ،آزادی غربی یعنی آزادی از عفت ، آزادی از عفت عریان بیا بیرون هر جور میخوای فیلم بازی کن با هر کی دوست داری رابطه داشته باش ، آزادی غربی یعنی آزادی از انسانیت اما آزادی اسلامی یعنی آزادی از شهوت ، آزادی از مکر ، آزادی از شرک، آزادی دینی یعنی عبد خدا بودن ، آزادی دینی آزادی عقل هست امام صادق فرمود پنج چیز در زندگی کسی نباشه به هیچ دردی نمیخوره،فرمود یکیش هم نباشه اشکال داره:خمس خصال: من لم تکن فیه خصله منها :الوفا(وفا مهمه زن به مرد وفا نداشته باشه میشه خائن ،مرد به زن وفا نداشته باشه میشه شهوتران،شاخص ترین صفت ابالفضل وفا داریش هست)الحیاء(بی حیایی که در جامعه بیاد بی حجاب زیاد میشه بی حیایی که بیاد روابط نامشروع زیاد میشه،پیامبر به ابن مسعود فرمود اگر بخوای تمام حرف انبیاء الهی رو جمع کنی و چکیده حرف انبیا رو در یک کلمه بنویسی این هست که میفرماید :اذا لم تستحیی فاصنع ما شئت-وقتی حیا نداری هر کاری میخوای انجام بده یعنی از آدم بی حیا هیچ توقعی نیست و دست به هر کاری میزنه)التدبیر (برنامه ریزی )حسن الخلق (خوش اخلاق بودن،بعضی ها پول ندارن اخلاق هم ندارن)والخامسه و هی تجمع فی هذه الخصال (پنجمی ای چهار تا رو هم میاره) والحریه(آزادی ،زور بار نرفتن ،همون که امام حسین به حر گفت که احسنت ،واقعا حر هستی و زیر بار زور نرفتی ،همون طور که مادرت این نام رو برات انتخاب کرد ) آدم آزاد علامتش چیه؟۱-اون الحیا ء والعفه لسجیه الاحرار(انسان با حیا و عفت آزادی داره،یعنی آزادی در مقابل ظلم پذیری ... 👇👇👇
👇👇👇 بعضی ها فکر میکنن آزادی یعنی بی دینی به بعضی ها میگی پاشو نماز بخون میگه لااکراه فی الدین فکر میکنه لااکراه فی الدین برای اینجاست، لااکراه فی الدین برای باور هست یعنی باور زورکی نیست وقتی ن یه چیزی رو قبول نکنم به زور نمیتونی تو ذهنم بکنی ،به گالیله گفتن بگو زمین نمیچرخه گفت باشه والا میکشیمت گفت اگر من بگم نمیچرخه از چرخیدن باز میایسته ؟لااکراه فی الدین یعنی خدا رو نمیشه به زور در ذهن کسی کرد ) یه کسی اومد پیش خلیفه اول گفت خدا کجاست ؟ ابوبکر یه فکری کرد و گفت خدا تو عرشه ،گفت خیالم راحت شد خدا حافظ، گفت کجا میری ؟گفت من میخواستم رو فرش گناه کنم حالا که گفتی خدا تو عرشه خیالم راحت شد خدا تو اتاق مانیست ،امیرالمومنین صداش زد گفت بیا،فرمود این سوال غلطه ،بعضی سوالها غلطه بعضی ها میپرسن حاج اقا جهان تو تخم مرغ جا میشه بدون اینکه تخم مرغ بزرگ بشه و جهان هم کوچیک بشه خب این سوال غلطه. سوال باید منطقی ودرست باشه ،اومده پیش آقا میگفت اسم زن شیطان چیه؟گفت چه میدونم اسم زن شیطان چیه ،اسم زن خودمو گاهی یادم میره،ولی دید اگه نگه آبروش هم میره گفت بیا بیا آوردش کنار منبر گفت فلان فلان شده من چه میدونم اسم زن شیطان چیه،یه چیزی بهش گفت بعد رفت نشست اطرافیانش بهش گفتن اسمش چی بود گفت اسمش خیلی سخت بود باید خودتون برید تا در گوشتون بگه. فرمود سوالت غلطه ؟خداوند خالق مکان هست خودش که در مکان جا نمیشه(چیزی که من درست میکنم و اون رو خلق میکنم دیگه خودم عضو اون نمیشم ،تفاوت خلافت و ولایت امیر رو ببینید) حریت دوری از دغل ،حریت یعنی حیا ،یعنی عفت السلام علیك یا ابامحمد یا حسن بن علی علیه السلام السلام علیکم یا اهل بیت النبوه علیهم السلام 🌺 والسلام علی من تبع الهدی 🌺 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سخنرانی حجه الاسلام دکتر سبک زندگی حسینی 🔰 در شبهای گذشته بحث سبک زندگی امام حسین علیه السلام و اهلبیت رو داشتیم، زندگی اهلبیت و امام حسین علیه السلام رو شاید به سه بخش تقسیم کرد یکی بخش و قسم از زندگی و حیات اون بزرگواران اختصاصاتی هست که ویژه خود اونهاست مثل اینکه اینها معصوم هستند و علم غیب دارند ،علم اونها لدنی هست و نزد کسی درس نخوندند استادی از افراد و بشر عادی ندارند هر امامی از امام قبل علوم رو فرا گرفته.خب ما با این بخش کاری نداریم بخش دوم بخش فرهنگ زمانه و رسوم زندگی هر امام هست اونم شاید خیلی قابل الگو برداری نباشه مثلا مرکب اون زمام با امروز فرق میکنه ،لباس اون زمان با امروز فرق میکنه،لوازم خانه تفاوت داره،مثلا میبینیم لباس زمان امام صادق با زمان امیرالمومنین متفاوته ،سفیان صوری به امام صادق اعتراض کرد که چرا لباس شما با لباس امیرالمومنین فرق میکنه اقا فرمودند زمان فرق میکنه صد سال گذشته ،اون زمان لبای وصله دار معمول بوده الان نیست طبیعتا بحث ما روی این طور فرهنگها و رسومات زمانه هم نیست بخش سوم اصول اعتقادی و اخلاقی و اصول زندگیست که اینها زمان بر نیست خدا به پیغمبر گرامی اسلام میفرماید که از ادریس یاد کن،ادریس چند هزار سال قبل از پیامبر بوده ،از چی ادریس یاد کنم؟ از اینکه صداقت داشت :وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا. نمیگه نوع زندگی و لباس و غیره میفرماید صداقت ادریس وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ از خوش قول بودن اسماعیل الگو بگیر میفرماید پیامبر در این مسائل به اینها اقتدا کن با وجود اینکه میدونید پیامبر از تمام انبیاء بالاتره ولی با این حال میفرماید: أُولئِکَ الَّذينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ نه به خودشون و زندگیشون بلکه به اون جنبه های هدایتیشون اقتدا کن و از اینها الگو بگیر در مورد اهلبیت عصمت و طهارت هم همینه عزیزان دیشب هم گفتیم امام حسین امام هست ما هم ماموم هستیم ،ماموم باید امام رو یاری بکنه مگه نمیگیم وانصر من نصره ،مگر نفرمود هل من ناصر ینصرنی امیر المومنین در نهج البلاغه میفرماید منو یاری کنید ،با چی ؟مثلا ما مثل حضرت امیر لباس وصله دار بپوشیم نان جو بخوریم ؟نه خودش فرمود : منو با تقوا و عفت و پاکدامنیتون یاری کنید منظور از سبک زندگی اینه که چگونه میتونیم زندگی امام حسین و اهلبیت رو در زندگیمون پیاده کنیم اول یه نکته ایی رو عرض کنم بعد وارد بحث اصلی بشیم در میان اعمال و صفات بعضی ها مثل سر هست ببینید ما الان دستمون قطع بشه زنده می مونیم پا قطع بشه همین طور یه دونه کلیه از کار بیفته زند می مونیم ولی سر قطع بشه زندگی هم نابود میشه،در میان بعضی از ارزشهای دینی بعضی ها مثل سر هست نسبت به بدن کلیدی هست و لذا ائمه همیشه روی این تاکید داشتند من مثال میزنم مثلا در عبادات نماز این طور هست میگه اگر همه کارهات درست باشه ولی نماز نباشه فایده ایی نداره ،اول چیزی که ازش سوال میکنند نمازه اگر پذیرفته شد بقیه اعمال هم پذیرفته میشه،دانش اموزان شاید در این مثال حرف منو بیشتر درک کنند کسی که رشته ریاضی و فیزیک میره اساس این رشته ریاضی و فیزیک هست باید در این درس قوی باشه اگر قوی نبود اصلا اجازه ورود نداره یا یه دانش اموز رشته انسانی باید در ادبیاتش قوی باشه چون اساس این رشته هست ،امربه معروف در مسائل اجتماعی کلیدی هست، در صفات نفس حیاء کلیدی هست سومین اصل از بحث ما گذشتت و عفو هست دوتا رو شبهای قبل عرض کردیم ترس از خدا و حریت امشب اصل گذشت و عفو رو خدمت شما عرض میکنیم،یکی از چیزهایی که از زندگی امام حسین علیه السلام و اهلبیت درس میگیرم گذشت و عفو است و این خودش کلیدی هست ،چرا؟ العفو تاج المکارم همه کرامتهای اخلاقی رو ردیف کنید تاج اینها عفو هست گذشت کردن هست اینی که در زندگیش گذشت نیست کینه داره ، گذشت نیست قهر میکنه،گذشت نیست فحش میده ،گذشت نیست دست به قتل میزنه چندتا ایه از قران خدمت شما عرض میکنم ببینید نقش آیات قرآن در بیان این صفت عفو و گذشت چگونه هست دوسه تا ایه میخونم میخوام این بحث رو به صورت کاربدی خدمت شما عرض کنم یکیش سوره تغابن هست( گاهی اتفاق میفته زن و بچه انسان دشمن انسان میشن،خدا نکنه این اتفاق برای کسی بیفته گاهی ادلاد صالح نیست یا همسر بی دین هست تقوا نداره ، وقتی مسلمونها میخواستند از مکه به مدینه هجرت کنند بعضی از زنها نمیذاشتند ) إِنَّ مِنْ أَزْواجِکُمْ وَ أَوْلادِکُمْ عَدُوًّا لَکُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ قران میفرماید اگر اینها جلوی رشد شما رو گرفتند دشمن هستند اگر اینها پشیمون شدند و بعدا اومدن پیش شما سه تا کار بکنید وان تعفوا اونها رو ببخشید و تصفحوا سرزنششون نکنید و به روشون نیارید و... 👇👇