eitaa logo
منبر و روضه و تبلیغ
129 دنبال‌کننده
816 عکس
577 ویدیو
119 فایل
محتوای تبلیغی برای مبلغان ارتباط با مدیر کانال @etesami57
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀شهید گمنام سلام خوش اومدی مسافر من خسته نباشی پهلوون... شهید گمنام سلام پرستوی مهاجر من صفا دادی به شهرمون... وقتی رسیدی همه جا بوی خوش خدا پیچید تو مگه کجا بودی..؟ کاروان شهدای گمنام @hoseyn_siyahsar
💠 مرحوم آیت‌الله گلپایگانی: «گریه بر سیدالشهدا علیه‌السلام تولی است اما گریستن در عزای حضرت زهرا سلام‌الله علیها هم تولّی و هم تبرّی است.» ✨اللّهم عجّل لولیک الفرج ✨اللهم العن الجبت و الطاغوت ┈┈••••✾•🖤🖤🖤•✾•••┈┈• ✍️مجید ✴️هیئت مجازی✴️ عضوشوید👇 @majidkh1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با سلام و عرض ارادت روضه گریه امام حسین(ع) با نوای سید محسن بحرانی، التماس دعا🤲 ثلث ونات ون حسین یا ناس ون علی الولد ون علی العباس سه جا امام حسین بلند بلند ناله زد یه جا موقعی اومد بر بدن علی اکبر یه جا اونجایی اومد بر بالین عباس فرمود برادر حیف از آن دست بلندت امیدم بودی که من بازوی حیدر دارم و سوم ون علی الزینب بین الارجالی موقعی که زینب بین نامحرما قرار گرفت یه وقت صدا زدند حسین به خیمه هات حمله کردند فرمود یا شیعه ال ابی سفیان اگر دین ندارید حداقل ازاده باشید تا من زنده ام متعرض خیامم نشوید  فایل روضه صوتی فارسی عربی  حجت الاسلام سیدمحسن بحرانی ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀 دیدم آرام نمی گیرم ... : 🔹 من یک وقتی یک شعری گفته بودم درباره امام زمان (سلام الله عليه). رفتم جمکران و خب، تضرع و توجه و نماز و همین اعمال که هست. دیدم آرام نمیگیرم؛ راحت نمیشوم، بلند شدم و ایستادم. دفترم هم در جیبم بود، دفتر شعر. درآوردم گفتم ((آقاجان این شعر را برای شما گفته ام میخوانم برایتان)). شروع کردم شعر را خواندن، آهسته البته. هیچ کس هم متوجه نبود. یک غزلی بود از اوّل تا آخر غزل را خطاب به حضرت خواندم. گمان میکنم تأثیری که آن غزل در حال من کرد، آن نماز مخصوص و آن چیزها تأثیری نکرد. آدم با دلش که حرف بزند، این طوری است. "بیانات در منزل شهید آلفردگبری (۱۳۸۹/۱۱/۲۸)" 🔻 پ.ن: ظاهراً اشاره به این غزل است: دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو سپند وار زکف داده ام عنان بی تو ز تلخ کامی دوران نشد دلم فارغ زجام عشق لبی تر نکرد جان بی تو چون آسمان مه آلوده ام زتنگ دلی پراست سینه ام از انده گران بی تو نسیم صبح نمی آورد ترانه شوق ســــر بهـــار ندارند بلبـــلان بی تو لب از حکایت شبهای تار می بندم اگر امان دهدم چشم خونفشان بی تو چو شمع کشته ندارم شراره ای به زبان نمی زندسخنم آتشی به جان بی تو ز بی دلی و خموشی چو نقش تصویرم نمی گشایدم از بی خودی زبان بی تو عقیق سرد به زیر زبان تشنه نهم چو یادم آید از آن شکرین دهان بی تو گزارش غم دل را مگر کنم چو امین جدا ز خلق به محراب جمکران بی تو (عج) ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🪴 "مِثـــــــــل خــُـــــــمِیني" 🪴 ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ .
🔰 حشرات‏ 🖌 مسأله: همه حشرات به جز حرام مى‏باشند. (1) ❓ سوال: خوردن غذاهايى كه در آن مورچه و حشرات افتاده است چه حكمى دارد؟ ✅ پاسخ: خوردن از روى غفلت مانعى ندارد ولى از روى خوردن حشرات حرام است. 👈 آرى اگر عين آن را بردارند خوردن غذا از جهت شرعى مانعى ندارد. 👈 بهجت: اگر عرفاً از خبائث باشد جايز نيست. (2) -------------- 📚پی نوشت: 1. تحريرالوسيله، ج 3، ص 275، م 5 2. استفتائات بهجت، ج 4، س 5907 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮    @hekmate_bandegi ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
شمع من سوسو مزن حیدر خجالت می کشد دست بر پهلو مزن حیدر خجالت می کشد خواستی برخیزی از جا به علی خود بگو هی به فضه رو مزن حیدر خجالت می کشد جان من بر لب رسید از سرفه هایت جان من خانه را جارو مزن حیدر خجالت می کشد من خودم گیسوی زینب را مرتب می کنم شانه بر گیسو مزن حیدر خجالت می کشد در میان بسترت وقتی که می آیم بمان اینچنین زانو مزن حیدر خجالت می کشد این علی دیگر علی خیبر و خندق که نیست بوسه بر بازو مزن حیدر خجالت می کشد علی حسنی
هدایت شده از الهادی
1402.9.22.mp3
10.36M
🎧 کنترل چشم 🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین ناصری ⏱ زمان: ۴۲ دقیقه 🗓 تاریخ: ۱۴۰۲/۹/۲۲ 📍 مدرسه صاحب‌الزمان ارواحنافداه اصفهان 🔸 بسیار قابل استفاده 🔺 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
هدایت شده از فروغ توحید
「﷽」 سلمه الله 2⃣ تسبیح الهی (بخش دوم) ✨تسبیح یعنی توجه به حقیقت مطلق و ناداری و فقر خود. انسان با تسبیح، خود را از عدم می‌رهاند. تسبیح، رها کردن خود از عدم است؛ توجه به حقیقت مطلق و حرکت به سوی حقیقت مطلق است. تمام عالم اینگونه است. 💠 بعضی‌ها عالم را پر از تسبیح می‌کنند. مگر در زیارت جامعه کبیره نمی خوانیم : أكْبَرْتُمْ شَأنَهُ وَ مَجَّدْتُمْ كَرَمَهُ وَ أدَمْتُمْ ذِكْرَهُ ✨اصلا فرمودند: لَوْلَانَا مَا عُبِدَ اللَّهُ ، لَوْلَانَا مَا عُرِفَ اللَّهُ اهل بیت علیهم‌السلام توحید را یافته‌اند، لذا یک لحظه بی‌خدا نیستند و در تمامی شئونشان خدای متعال در تجلی است. انسان بالفعل و کامل شده‌اند. در انسان فعلیت یافته عقل و دل همه در کارند؛ در کار توحید و در کار خدای متعال. 🔸گاهی بعضی آیات و روایات عقل را از سر انسان می‌پراند. خداوند به پیامبر فرمود: سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى ( مبارکه أعلی ٫ آیه ۱) چرا خداوند به همه ما این خطاب را نمی‌کند؟! مگر همه عالم هستی، خدا را تسبیح نمی‌کنند؟ پس چرا فقط به پیامبرش(صلی الله علیه و آله) فرمود: تو تسبیح کن به اسم رب اعلایت !؟ زیرا همه عالم و مجموعه هستی اگر جمع شوند، باز هم نمی‌توانند حقیقت مطلق را نشان دهند، چون ظرفشان کوچک است. 🍃یک دهان خواهم به پهنای فلک 🍃تا بگویم وصف آن رشک ملک یک دهان به پهنای فلک می خواهد که بگویود: الله اکبر ، سبحان الله، لا اله الا الله 🔹اگر این حال را در نماز داشته باشیم می‌میریم. همان نماز جان ما را می‌گیرد اما غفلتها مانع است. مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی رحمت الله علیه، همین‌که سجاده را پهن کرد، فقط گفت الله اکبر و تمام کرد. با یک تکبیر آن جذبه معشوق آمد. اگر این تسبیح بیاید ما هم بالا می‌رویم. الصلاة معراج المؤمن الصلاة قربان کل تقی ◦◦◉✿ ✿◉◦◦ 🔆 @forooghetohid
🩸مادرجان! با حسینت حرف بزن! که قلب او دارد از هم می‌پاشد... در نقل‌ها آمده است: وقتی که أسماء بر بالای جسم مطهر و بی‌جان صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها مشغول گریه و بی‌تابی بود، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام وارد خانه شدند؛ 📋 فأقبَلَتْ إلَيهما أسماءُ و أجْلَسَتْهما و أحضَرَتْ لَهُما طَعاماً، فقالا: يا أسماء،هَل رَأيتَنا نأكُلُ مِن غَيرِ أمّنا؟ ▪️اسماء از اتاق بیرون آمد و آن دو را نشاند و برایشان یک غذایی فراهم آورد؛ اما امام حسن و امام حسین علیهماالسلام فرمودند: ای أسماء! تا به حال دیده‌ای ما بدون مادرمان غذایی بخوریم؟! 🥀 اسماء گفت: مادرتان خوابیده است. اما حسنین علیهماالسلام فرمودند: 📋 یَا أَسْمَاءُ مَا یُنِیمُ أُمَّنَا فِی هَذِهِ السَّاعَةِ ▪️ای أسماء! مادر ما در این ساعت نمی‌خوابد! 📋 فَقالا: يٰا أسماء،ما حٰالُ اُمِّنا؟ فَلَم تَتَمالَك مِنَ البُكاء... و خَمَشَتْ وَجهَها. ▪️حسنین علیهماالسلام فرمودند: اسماء! حال مادرمان چگونه است ؟! در این بود که دیگر اسماء نتوانست جلوی خودش را بگیرد؛ شروع به گریه کرد و صورت خودش را خراشید. 📋 و‌ قَالَتْ یَا ابْنَیْ رَسُولِ اللَّهِ لَیْسَتْ أُمُّکُمَا نَائِمَةً قَدْ فَارَقَتِ الدُّنْیَا ▪️سپس اسماء گفت: ای پسران رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله! مادرتان نخوابیده؛ بلکه از دنیا رفته است! 📋 فبَكيٰا و دَخَلٰا عَلَيها فَوَقَعَ عَلَیْهَا الْحَسَنُ یُقَبِّلُهَا مَرَّةً وَ یَقُولُ یَا أُمَّاهْ کَلِّمِینِی قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی ▪️حسنین علیهماالسلام با شنیدن این جمله به گریه افتادند و وارد اتاق شدند؛ امام حسن علیه‌السلام خود را به مادر انداخت و آن بدن مطهر را می‌بوسید و می‌فرمود: مادرجان! قبل از آنکه روح از بدنم جدا شود با من حرف بزن! 📋 و أَقْبَلَ الْحُسَیْنُ یُقَبِّلُ رِجْلَهَا وَ یَقُولُ یَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُکِ الْحُسَیْنُ کَلِّمِینِی قَبْلَ أَنْ یَتَصَدَّعَ قَلْبِی فَأَمُوتَ ▪️إمام حسین علیه‌السلام نیز آمد و پای مادر را می‌بوسید و می‌فرمود: مادرجان! منم؛ پسرت حسین! پیش از آنکه قلبم از هم بپاشد با من حرف بزن! برگرفته از: 📚بحارالانوار، ج۴۳ ص۱۸۷ 📚الكوكب الدُّريّ،حائری، ج۱ ص٢٥١ 📚وفاة فاطمة الزهرا علیهاالسلام،بحرانی، ص۶۷ ✍خجلت زده از اشك فرزندان خويشم أسماء تو تنها وقت مردن باش پيشم آيند چون اطفال معصومم به خانه پرسند از مادر خبرداری تو يا نه؟ ديدند اگر خاموش و بي تاب است مادر آهسته با آنها بگو خواب است مادر چون سوي حجره كودكانم رو نهادند يكباره روي جسم رنجورم فتادند مگذار ساعتها تنم در بر بگيرند مگذار آنان هم كنار من بميرند بفرست مسجد آن دو طفل نازنين را كآرند بالينم اميرالمؤمنين را شبها برايم بزم اشك و غم بگيرند در خانة آتش زده ماتم بگيرند... @Maghaatel
✅حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید : «إِنَّمَا سُمِّيَتْ اِبْنَتِي فَاطِمَةَ(س) لِأَنَّ اَللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فَطَمَهَا وَ فَطَمَ مَنْ أَحَبَّهَا مِنَ اَلنَّارِ» ♦️دختر من فاطمه(س) ناميده شد، زيرا كه خداوند عزّوجل او و دوستانش را از آتش جهنم جدا می سازد.(۱) 👤سلمان فارسی می گوید : حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند : «یَا سَلْمانُ! مَنْ أَحَبَّ فاطِمَةَ(س) ابْنَتی، فَهُوَ فِی الْجَنَّةِ مَعی؛ وَ مَنْ أَبْغَضَها، فَهُوَ فِی النِّارِ» ♦️ای سلمان! هر کس دخترم فاطمه(س) را دوست بدارد، در بهشت در کنار من خواهد بود؛ و هر کس او را دشمن بدارد در آتش جهنّم خواهد بود. «یَا سَلْمانُ! حُبُّ فاطِمَةَ ینْفَعُ فِی مِأَةِ مَوْطِنٍ، أَیسَرُ تِلْک الْمَواطِنِ، أَلْمَوْتُ وَالْقَبْرُ وَالْمیزانُ وَالْمَحْشَرُ وَالصِّراطُ وَ الْمُحاسَبَةُ» ♦️ای سلمان، دوستی فاطمه(س) در صد جایگاه به حال انسان سودمند است که راحت ترین این جایگاه ها عبارت است از مرگ و قبر و میزان و سنجش [اعمال] و محشر و [پل] صراط و حساب کشی. «فَمَنْ رَضِیتْ عَنْهُ ابْنَتی فاطِمَةُ رَضیتُ عَنْهُ، وَ مَنْ رَضیتُ عَنْهُ رَضِی اللَّهُ عَنْهُ؛ وَ مَنْ غَضِبَتْ عَلَیهِ فاطِمَةُ غَضِبْتُ عَلَیهِ، وَ مَنْ غَضِبْتُ عَلَیهِ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِ» ♦️پس از هر کس دخترم فاطمه(س) راضی باشد، من از او خشنود می گردم، و هر کس که من از او خشنود باشم خدا از او خرسند خواهد بود؛ و هر کس فاطمه(س) از او خشمگین باشد، من بر او خشم می کنم، و هر کس من بر او خشم کنم، خداوند بر او غضب می کند. «یَا سَلْمانُ! وَیلٌ لِمَنْ یظْلِمُها وَیظْلِمُ ذُرِّیتَها وَشیعَتها» ♦️ای سلمان! وای بر کسی که به فاطمه و به فرزندان و شیعیانش ظلم و ستم کند!(۲) 👤امام صادق(ع) به نقل از حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید : «إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ تُقْبِلُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ(س) عَلَى نَاقَةٍ مِنْ نُوقِ الْجَنَّةِ مُدَبَّجَةَ الْجَنْبَيْنِ خِطَامُهَا مِنْ لُؤْلُؤٍ رَطْبٍ قَوَائِمُهَا مِنَ الزُّمُرُّدِ الْأَخْضَرِ ذَنَبُهَا مِنَ الْمِسْكِ الْأَذْفَرِ عَيْنَاهَا يَاقُوتَتَانِ حَمْرَاوَانِ عَلَيْهَا قُبَّةٌ مِنْ نُورٍ يُرَى ظَاهِرُهَا مِنْ بَاطِنِهَا وَ بَاطِنُهَا مِنْ ظَاهِرِهَا دَاخِلُهَا عَفْوُ اللَّهِ وَ خَارِجُهَا رَحْمَةُ اللَّهِ وَ عَلَى رَأْسِهَا تَاجٌ مِنْ نُورٍ لِلتَّاجِ سَبْعُونَ رُكْناً كُلُّ رُكْنٍ مُرَصَّعٌ بِالدُّرِّ وَ الْيَاقُوتِ يُضِي‏ءُ كَالْكَوْكَبِ الدُّرِّيِّ فِي أُفُقِ السَّمَاءِ وَ عَنْ يَمِينِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ عَنْ شِمَالِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ جَبْرَئِيلُ آخِذٌ بِخِطَامِ النَّاقَةِ يُنَادِي بِأَعْلَى صَوْتِهِ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ(س) بِنْتُ مُحَمَّدٍ(ص) فَلَا يَبْقَى يَوْمَئِذٍ نَبِيٌّ مُرْسَلٌ وَ لَا رَسُولٌ وَ لَا صِدِّيقٌ وَ لَا شَهِيدٌ إِلَّا غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ(س) فَتَسِيرُ حَتَّى تُحَاذِي عَرْشَ رَبِّهَا جَلَّ جَلَالُهُ وَ تَرُوحُ بِنَفْسِهَا عَنْ نَاقَتِهَا» ♦️هنگامى كه روز قيامت فرا رسد، دخترم فاطمه(س) سوار بر اشترى از اشتران بهشتى وارد عرصه محشر مى شود، كه مهار آن ناقه از مرواريد درخشان، و چهار پاى آن از زمرد سبز، دنباله اش از مشك بهشتى، چشمانش از ياقوت سرخ، و بر فراز آن، قبه اى(خيمه اى) از نور، كه بيرون آن از درونش و درون آن از بيرونش نمايان است، فضاى داخل آن قبه انوار عفو الهى و خارج آن خيمه، پرتو رحمت خدايى است، و بر فرازش تاجى از نور كه داراى هفتاد پايه است از در و ياقوت كه همانند ستارگان درخشان در افق آسمان نور افشانند. از جانب راست آن مركب هفتاد هزار ملك، و از طرف چپ آن هفتاد هزار فرشته، در حالى كه جبرئيل مهار ناقه را گرفته است، با صداى بلند ندا مى كند : نگاه خود را برگيريد، و چشم ها را به پايين افكنيد، اين فاطمه(س) دختر محمد(ص) است كه عبور مى كند. در آن هنگام ، حتى پيامبران و انبياء و صديقين و شهدا همگى از ادب ديده فرو مى گيرند، تا اينكه فاطمه(س) عبور مى كند و به تنهایی در مقابل عرش پروردگار خویش قرار مى گيرد. حضرت فاطمه(س) در این هنگام می گوید : «إِلَهِي وَ سَيِّدِي! احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ مَنْ ظَلَمَنِي! اللَّهُمَّ احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ مَنْ قَتَلَ وُلْدِي!» ♦️خدای من و سرورم! بین من و بین کسانی که به من ظلم کردند حکم کن! خدایا! بین من و بین کسانی که فرزندم را به قتل رساندند حکم کن! آنگاه از جانب خداوند جلّ جلاله ندا مى شود : «يَا حَبِيبَتِي وَ ابْنَةَ حَبِيبِي سَلِينِي تُعْطَى وَ اشْفَعِي تُشَفَّعِي وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا جَازَنِي‏ ظُلْمُ ظَالِمٍ» ♦️ای محبوبه من! و اى دختر حبيب من! از من آنچه مى خواهى، بخواه تا عطابت كنم و شفاعت كن هر كس را که مايلى تا من قبول فرمايم. @AsnadolMasaeb ادامه مطالب :👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 حضرت آقا بعد از مراسم امشب به حاج مهدی فرمودند این مرثیه‌ی شما (اشاره به مداحی بی مردم)‌ کار یک منبر نه بلکه کار چند منبر رو با هم کرد. ✍وحید تقوی 🇵🇸 @Roshangari_ir روبیکای جدید: Rubika.ir/roshangari_ir
هدایت شده از فاطمیه عاشورایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه خوانی فاطمیه برای یک نفر چه باصفاست فاطمیه ۱۴۰۲ در مناطق محروم چهارمحال و بختیاری بخش بازفت گروه جهادی تبلیغی صالحین حوزه علمیه نجف آباد
آن در که جبرئیل امین بود خادمش اهل ستم به پهلوی خیرالنسا زدند
دست عتاب حق به در آید ز آستین چون اهل بیت دست در اهل ستم زنند
🌴 محتشم کاشانی 🌴
روایت مرحوم حاج ملاعلی آقا واعظ تبریزی در شرح حال «محتشم» و قصه ی سرودن ترکیب بند مشهورش را می خوانید. به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، مرحوم حاج ملاعلی آقا واعظ تبریزی در شرح حال «محتشم» و قصه ی سرودن ترکیب بند مشهورش، چنین نوشته است:(1) گویند، چون پسر مولانا محتشم درگذشت، مرثیه ای به جهت او گفت. شبی حضرت علی (علیه السلام) را در خواب دید. فرمود: «ای محتشم! از برای فرزند خود مرثیه گفتی، چرا برای قرة العین من نگفتی؟!» صبح بیدار شده، در اندیشه این خواب بود، که شبی دیگر بار، در خواب دید که فرمود: «مرثیه به جهت فرزندم حسین بگو!» عرض کرد که فدایت شوم! چه بگویم؟! فرمودند که بگو:    «باز این چه شورش است که در خلق عالم است»  بیدار شد مصرع دیگر در خاطرش بود همان ساعت به یُمن توجّه امیرالمؤمنین(علیه السلام) شروع کرد، تا به این مصرع رسید:   «هست از ملال گر چه بری ذات ذوالجلال...»  مصرع دیگر به خاطرش نمی رسید... چند روز بر این بگذشت، شبی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) را در خواب دید که فرمودند:  «او در دل است و هیچ دلی نیست بی ملال!» غرض این که شبهه ای در این نیست که مرثیه ی آن مرحوم، قبول جناب حضرت رسول مختار(صلی الله علیه و آله) است، لهذا این قبولیّت را به هم رسانیده است و الّا بهتر از این شعر می توان گفت...   چو این آسان گرفتم، می شود ربط سخن حاصل قبول خاطر دل ها خداداد است، می دانم! پس از محتشم کاشانی، بسیاری از شاعران آل الله (علیهم السلام) به اقتفای او در قالب ترکیب بند، آثار درخشانی در سوگ و عزای اهل بیت، بویژه حضرت ابی عبداللّه الحسین (علیه السلام) سروده اند که به تعدادی از ایشان اشاره می شود:   صباحی بیدگلی  (در 14بند) با مطلع: افتاد شامگه به کنار افق، نگون خور چون سر بریده ازین تشت واژگون وصال شیرازی در سوگ شهادت امام حسین (ع) با مطلع: این جامه ی سیاه فلک در عزای کیست وین جِیب چاک گشته صبح از برای کیست؟ در سوگ شهادت امام حسن با مطلع: ای دل مگو که موسم اندوه شد به سر ماه محرم به سرآمد مه صفر وقار شیرازی با مطلع: ای دل بنال زار که هنگام ماتم است وز دیده اشک بار که ماه محرم است و با مطلع: باز برآمد هلال ماه محرم دوره انده رسید و نوبت ماتم داوری شیرازی مرثیه درباره ی حضرت رسول (ص) با مطلع: پیغمبر خدای که بُد رهنمای خلق بس رنجها که بُرد ز خلق از برای خلق سروش اصفهانی  با مطلع: ای دیده خون ببار که ماه محرم است نزد خدای، دیده گریان مکرّم است صبای کاشانی  (در 14بند) با مطلع: باز از افق، هلال محرم شد آشکار وز غم نشست بر دل پیر و جوان، غبار محمّد کاظم صبوری با مطلع: درای کاروانی سخت با سوز و گداز آید چو آه آتشینی کز دل پر غصّه باز آید همای شیرازی چشمی که در عزای حسین اشکبار نیست ایمن ز هول محشر و روز شمار نیست ادیب الممالک با مطلع: باد خزان وزید به بستان مصطفی پژمرد غنچه های گلستان مصطفی آیت اللّه غروی اصفهانی (کمپانی) در رثای صدیقه طاهره (ع) با مطلع: نور حق در ظلمت شب رفت در خاک ای دریغ! با دلی از خون، لبالب رفت در خاک، ای دریغ! - در مصائب حضرت امام حسین (ع) با مطلع: باز این چه آتش است که بر جان عالم است باز این چه شعله ی غم و اندوه و ماتم است؟ میرزا یحیی مدرس اصفهانی با مطلع: ای مبتلای غم که جهان مبتلای توست پیر و جوان، شکسته دل اندر عزای توست جیحون یزدی - در عزیمت خامس آل عبا، با مطلع: شاه لاهوت گذر، خسرو ناسوت گذار گشت چون بی کس و شد بر زِبَر اسب، سوار - در رثای شهادت حضرت امام حسین(ع) شاها تو بدین قدرت بر صبر که گفتت پاس چون نزد برادر رفت بر رخصت کین، عباس - در رثای شهادت حضرت علی اصغر (ع): ای حرم کعبه ات ز حلقه به گوشان وی دل دانای تو زبان خموشان جلال الدین همایی (سنا) با مطلع: از آسمان هلال محرم چو شد برون رفت از دل زمین و زمان، طاقت و سکون امیری فیروزکوهی با مطلع: جان ها فدای آن که به جان شد فدای غیر بیگانه شد ز خود که شود آشنای غیر غلامرضا سازگار در مدح حضرت اباالفضل (ع) با مطلع: ای سرو همیشه راست قامت وی سایه ی قامتت قیامت در مدح حضرت علی اصغر (ع) با مطلع: یم عشق و وفا را گوهر آمد سپهر سرخ خون را اختر آمد در مرثیه ی شهادت حضرت علی اصغر(ع) با مطلع: تو را دادند از پیکان به جای شیر، آب اصغر عطش طی شد تلظّی نه، تبسم کن بخواب اصغر! در شرح مصائب حضرت زینب (ع) با مطلع: گواهی می دهد چشم تر من که گردون ریخت خون در ساغر من
در مدح حضرت امام صادق (ع) با مطلع: ای ثنای تو بر زبان همه وی کلام تو حرز جان همه در مدح حضرت امام رضا (ع) با مطلع: چه غم گر گنه کار و نامه سیاهم علی بن موسی الرضا داد راهم   شعر کامل محتشم کاشانی باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است این صبح تیره باز دمید از کجا کزو کار جهان و خلق جهان جمله در هم است گویا طلوع می‌کند از مغرب آفتاب کاشوب در تمامی ذرات عالم است گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست این رستخیز عام که نامش محرم است در بارگاه قدس که جای ملال نیست سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است جن و ملک بر آدمیان نوحه می‌کنند گویا عزای اشرف اولاد آدم است خورشید آسمان و زمین نور مشرقین پروردهٔ کنار رسول خدا حسین کشتی شکست خوردهٔ طوفان کربلا در خاک و خون طپیده میدان کربلا گر چشم روزگار بر او زار می‌گریست خون می‌گذشت از سر ایوان کربلا نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مکید خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا زان تشنگان هنوز به عیوق می‌رسد فریاد العطش ز بیابان کربلا آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم کردند رو به خیمهٔ سلطان کربلا آن دم فلک بر آتش غیرت سپند شد کز خوف خصم در حرم افغان بلند شد کاش آن زمان سرادق گردون نگون شدی وین خرگه بلند ستون بی‌ستون شدی کاش آن زمان درآمدی از کوه تا به کوه سیل سیه که روی زمین قیرگون شدی کاش آن زمان ز آه جهان سوز اهل بیت یک شعلهٔ برق خرمن گردون دون شدی کاش آن زمان که این حرکت کرد آسمان سیماب‌وار گوی زمین بی‌سکون شدی کاش آن زمان که پیکر او شد درون خاک جان جهانیان همه از تن برون شدی کاش آن زمان که کشتی آل نبی شکست عالم تمام غرقه دریای خون شدی گر انتقام آن نفتادی بروز حشر با این عمل معاملهٔ دهر چون شدی آل نبی چو دست تظلم برآورند ارکان عرش را به تلاطم درآورند برخوان غم چو عالمیان را صلا زدند اول صلا به سلسلهٔ انبیا زدند نوبت به اولیا چو رسید آسمان طپید زان ضربتی که بر سر شیر خدا زدند آن در که جبرئیل امین بود خادمش اهل ستم به پهلوی خیرالنسا زدند پس آتشی ز اخگر الماس ریزه‌ها افروختند و در حسن مجتبی زدند وانگه سرادقی که ملک محرمش نبود کندند از مدینه و در کربلا زدند وز تیشهٔ ستیزه در آن دشت کوفیان بس نخلها ز گلشن آل عبا زدند پس ضربتی کزان جگر مصطفی درید بر حلق تشنهٔ خلف مرتضی زدند اهل حرم دریده گریبان گشوده مو فریاد بر در حرم کبریا زدند روح‌الامین نهاده به زانو سر حجاب تاریک شد ز دیدن آن چشم آفتاب چون خون ز حلق تشنهٔ او بر زمین رسید جوش از زمین بذروه عرش برین رسید نزدیک شد که خانهٔ ایمان شود خراب از بس شکستها که به ارکان دین رسید نخل بلند او چو خسان بر زمین زدند طوفان به آسمان ز غبار زمین رسید باد آن غبار چون به مزار نبی رساند گرد از مدینه بر فلک هفتمین رسید یکباره جامه در خم گردون به نیل زد چون این خبر به عیسی گردون نشین رسید پر شد فلک ز غلغله چون نوبت خروش از انبیا به حضرت روح‌الامین رسید کرد این خیال وهم غلط کار، کان غبار تا دامن جلال جهان آفرین رسید هست از ملال گرچه بری ذات ذوالجلال او در دلست و هیچ دلی نیست بی‌ملال ترسم جزای قاتل او چون رقم زنند یک باره بر جریدهٔ رحمت قلم زنند ترسم کزین گناه شفیعان روز حشر دارند شرم کز گنه خلق دم زنند دست عتاب حق به در آید ز آستین چون اهل بیت دست در اهل ستم زنند آه از دمی که با کفن خونچکان ز خاک آل علی چو شعلهٔ آتش علم زنند فریاد از آن زمان که جوانان اهل بیت گلگون کفن به عرصهٔ محشر قدم زنند جمعی که زد بهم صفشان شور کربلا در حشر صف زنان صف محشر بهم زنند از صاحب حرم چه توقع کنند باز آن ناکسان که تیغ به صید حرم زنند پس بر سنان کنند سری را که جبرئیل شوید غبار گیسویش از آب سلسبیل روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار موجی به جنبش آمد و برخاست کوه کوه ابری به بارش آمد و بگریست زار زار گفتی تمام زلزله شد خاک مطمئن گفتی فتاد از حرکت چرخ بی‌قرار عرش آن زمان به لرزه درآمد که چرخ پیر افتاد در گمان که قیامت شد آشکار آن خیمه‌ای که گیسوی حورش طناب بود شد سرنگون ز باد مخالف حباب وار جمعی که پاس محملشان داشت جبرئیل گشتند بی‌عماری و محمل شتر سوار با آن که سر زد آن عمل از امت نبی روح‌الامین ز روح نبی گشت شرمسار وانگه ز کوفه خیل الم رو به شام کرد نوعی که عقل گفت قیامت قیام کرد بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد شور و نشور و واهمه را در گمان فتاد هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند هم گریه بر ملایک هفت آسمان فتاد
هرجا که بود آهوئی از دشت پا کشید هرجا که بود طایری از آشیان فتاد شد وحشتی که شور قیامت ز یاد رفت چون چشم اهل بیت بر آن کشتگان فتاد هرچند بر تن شهدا چشم کار کرد بر زخمهای کاری تیغ و سنان فتاد ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان بر پیکر شریف امام زمان فتاد بی‌اختیار نعرهٔ هذا حسین او سر زد چنانکه آتش از او در جهان فتاد پس با زبان پر گله آن بضعةالرسول رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست وین صید دست و پا زده در خون حسین توست این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی دود از زمین رسانده به گردون حسین توست این ماهی فتاده به دریای خون که هست زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست این غرقه محیط شهادت که روی دشت از موج خون او شده گلگون حسین توست این خشک لب فتاده دور از لب فرات کز خون او زمین شده جیحون حسین توست این شاه کم سپاه که با خیل اشگ و آه خرگاه زین جهان زده بیرون حسین توست این قالب طپان که چنین مانده بر زمین شاه شهید ناشده مدفون حسین توست
هدایت شده از صلوات
❇️ آیت الله العظمیٰ بهجت(ره) : " گشتیم و گشتیم ، ذکری بالاتر از پیدا نکردیم . دعایی که مختصر و مؤثر باشد ، زیاد است . خداوند با عاشقانه و محبّانه ، شما را بالا می برد " . أللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ➖➖➖➖ بر مرقد مفقودهٔ آن فخر حُجَج بر پیکر مضروبهٔ مضطر صلوات محبوبهٔ نازنین رب دُخت رسول بر مادر سادات مکرر صلوات ▪️▪️ کانال اختصاصی صلوات را دنبال کنید : @sallavat @sallavat
هدایت شده از صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کسی که بر حضرت فاطمه زهرا سلام الله بفرستد خداوند دو کار را برای او انجام می دهد... 🏴🏴 کانال اختصاصی صلوات را دنبال کنید : ▪️▪️▪️▪️@sallavat