🔻#سیبی از کوله پشتی بیرون آوردم و خوردم، زخمهایم خوب شد قوتی گرفتم برخاستم و به راه افتادم به سر #دوراهی رسیدم راه دست راست به شهر آبادی می رفت و دیگری به ده خرابه ای میرسید. به سمت راست رفتم و داخل #شهر شدم اما جهالت به سمت چپ رفت و در خرابهای ساکن شد...
♨️ ادامه دارد...
📚 کتاب سیاحت غرب
➥ @ansuiemarg_ir
درس هایی از آیات قرآن برای #زندگیموفق
در " جز ۱۱ قرآن کریم "
🤍آگاه باشید که انفاق غرامت نیست
بلکه موجب تقرب و نزدیکی به خداست.
(توبه، ۹۹ ۹۸)
🕊خدا و پیامبر همه امور و رفتارهای شما را میبینند.
(توبه، ۱۰۵)
🤍خدا در معامله اش با انسان وفادار است.
(توبه ،۱۱۱)
🕊فلسفه حوادث و آزمونهای الهی
توبه و تنبه است.
(توبه، ۱۲۶)
🤍با پرداخت زکات،
جان خود را پاک و نورانی کنید.
(توبه، ۱۰۳)
🕊بنای زندگی خود را بر لب پرتگاه پی ریزی
نکنید که در آتش فرومی افتید.
(توبه، ۱۰۹)
🤍ای مردم با کسانی که صادق هستند همراه باشید.
(توبه، ۱۱۹)
🕊هر ظلم و ستمی مرتکب شوید به
زیان خود شماست.
(یونس، ۲۳)
🤍مؤمنان اهل توبه پرستش، شکرگزاری
رکوع و سجود امربه معروف و نهی از منکر
و مراقبت از احکام خدا هستند
(توبه ،۱۱۲)
🕊این گونه نباشید که در هنگام گرفتاری
خدا را در همه حال بخوانید و پس از رفع آن
از یاد خدا غافل شوید.
(یونس، ۱۲)
🤍بهای معامله با خدا در جهاد مال و
جان بهشت است.
(توبه، ۱۱۱)
🕊همانند بهشتیان با
«سبحان الله والحمد لله رب العالمین» گفتن
خدا را نیایش کنید
(یونس، ۱۰)
درس هایی از آیات قرآن برای #زندگیموفق
در " جز ۱۲ قرآن کریم "
💛روزی همه موجودات بر عهده خداوند است.
نه طمع ورزی کنید و نه بهراسید
(هود،۶)
🤍مرگ بر ستمگر، یک شعار قرآنی است.
(هود، ۴۴)
💛به سه کار بردباری، نرم دلی و
استغفار مشغول باشید.
(هود، ۷۵)
🤍از کودکی به فرزندانتان رازداری را بیاموزید.
(یوسف، ۵)
💛اگر حکمت کاری را نفهمیدید آن را مسخره نکنید.
(هود ،۳۸)
🤍فرزند صالح رحمت و برکت از سوی خداست.
(هود، ۷۲)
💛صبوری کنید که پاداش نیکوکاران را در پی دارد.
(هود، ۱۱۵)
🤍در انتقاد عجله نکنید شاید شما هم
اگر به جای او بودید مثل او می شدید.
(یوسف، ۳۱)
💛حقوق مردم را کم ندهید و حق را بپردازید.
(هود، ۸۵)
🤍حسادت، انسان را تا برادر کشی سوق میدهد.
(یوسف، ۹)
💛رزق اندک ولی حلال و پاک بهتر
از درآمدهای بسیار اما حرام است.
(هود، ۸۶-۸۵)
🤍مالی که آسان به دست آید آسان از دست میرود.
(یوسف، ۲۰)
🌏 #آن_سوی_مرگ
قسمت دهم
🔻داخل #شهر شدم در آنجا ساختمان های زیبا و رودهای جاری و سبزه های دلنشین و #درخت های میوه و خدمت گذاران مهربان بودند. من که در آن بیابانهای نا امن از اذیتهای آن #سیاهک به سختی افتاده بودم حالا این مکان امن برایم مانند بهشت بود که اگر جذبه محبت #هادی نبود از اینجا بیرون نمیرفتم.
🔻در اینجا چند نفر از دوستان را ملاقات کردم، #شب را استراحت نموده و صبح قدم زنان در خارج این شهر که هوای او از #شکوفه نارنج معطر شده بود با هم بودیم و سرگذشت روز گذشته خود را برای هم تعریف میکردیم و از خلاصی از دست سیاهان #شکرگزار بودیم. در تمام این مدت قلبمان پر از فرح و آرامش بود و از #نعمت ها و لذائذ آنجا بهره مند شدیم.
🔻#زنگ حرکت زده شد و کوله پشتیها به پشت بستیم و رفتیم تا رسیدیم به دو راهی که راه آن #خرابه به این متصل میشد و سیاهان از دور نمایان شدند. از راهنمای آنجا پرسیدم ممکن است این #سیاهان با ما نباشند گفت: اینها صورت های نفوس حیوانی شما هستند که دارای دو قوه #شهوت و #غضب هستند و ممکن نیست از شما جدا شوند ولی اینها رنگ های مختلفی دارند! که سیاه خالص، و سفید و سیاه و #سفید خالص. و اگر سفید و مطمئنه شدند برای شما بسیار مفید است و مقامات عالیه را درک میکنید، این در حقیقت نعمتی است که خداوند به شما داده ولی شما کفران نموده و با #معصیت او را به صورت نقمت در آورده اید هر کاری که کرده اید در جهان #مادی کردهاید.
سیاهان به ما رسیدند و هر کدام با سیاه خود به راه افتادیم...
♨️ ادامه دارد...
📚 کتاب سیاحت غرب#منبرمجازی حاج یاسر طاهری ساری مسجد امام حسن عسکری علیهالسلام
منبر مجازی حاج یاسر طاهری
🆔@menbarmajazyhajyasertaheri
🌏 #آن_سوی_مرگ
قسمت یازدهم
🔻#سیاهان به ما رسیدند و هر کدام با سیاه خود به راه افتادیم و از هم جدا شدیم. به #دامنه کوهی رسیدیم راه باریک و پر سنگلاخ بود و در پایین کوه دره عمیقی بود ولی ته دره #هموار بود و من دلم خواست از بالای کوه بروم بخاطر اینکه هوای ته دره #حبس است.
🔻سیاه به من رسید و #خیال مرا تأیید کرد که علاوه بر حبسی ته دره درنده و خزنده نیز هست و در بلندی تماشای اطراف نیز میشود. دو سه مرتبه #ریگ ها از زیر پاها خزیده افتادیم رو به پایین غلطیدم و نزدیک بود به ته #دره بیفتم ولی به خارها و سنگها چنگ میزدم و خود را نگه میداشتم و دست و پا و پهلو همه #مجروح گردید. همچنین بینی به سنگی خورد و شکست. به سیاهک گفتم عجب اشتباهی کردیم در #بلندی ماندیم و سیاه به من خندید و میگفت: «هر کس در دنیا #تکبر نماید خداوند پستش میکند و هرکس برتری و بلندی جوید، دماغش را به خاک می مالند.» اینها را خواندید و #عمل نکردید.
🔻من به هر زحمتی که بود خود را از بیراهه #خلاص نمودم با بدنی مجروح و دل پردرد. ولی بیچاره ای که در جلو ما می رفت از آن دامنه پرت شد و افتاد به پایین دره و صدای #نالهاش بلند بود و سیاهش پهلویش نشسته بود به او میخندید و او همانجا ماند. خلاصه بعد از سختیهای زیاد به #همواری رسیدیم اما خستگی و تشنگی و سوزش همان جراحتها آزارم میداد. #سیاهک چند مرتبه خواست مرا از راه بیرون کند گوش نکردم و چون دید از او اطاعت نکردم #عقب ماند.
کمی گذشت و رسیدم به باغی که راهم از میان آن باغ بود...
♨️ ادامه دارد...
📚 کتاب سیاحت غرب
#منبرمجازی حاج یاسر طاهری ساری مسجد امام حسن عسکری علیهالسلام
منبر مجازی حاج یاسر طاهری
🆔@menbarmajazyhajyasertaheri