eitaa logo
منبر مجازی حاج یاسر طاهری
128 دنبال‌کننده
658 عکس
167 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌏 قسمت هفتم 🔻هادی گفت: من سفر تو را کم میبینم در شب جمعه برو به نزد اهل بیت خود شاید به طلب مغفرت یادی از تو بنمایند. هادی رفت و من به نشستم تا شب جمعه رسید و خبری نشد. پس به صورت پرنده‌ای در منزلم به روی درختی نشستم و به رفتار خویشان و آشنایان که جمع شده بودند و به قول خودشان برای من خیرات میکردند و روضه خوانی داشتند و می‌خواندند نظر داشتم. 🔻دیدم کارهایشان برایم فایده ای ندارد چون نیت اصلی‌شان خودشان است و اگر خویشان هم ای داشتند فقط برای خودشان بود که چرا بی‌سرپرست مانده‌اند و چنان به دنیای خود غرق‌اند که نه یادی از من و نه یادی از مردن و خود میکنند. با حال نا امیدی به قبرستان برگشتم و از سوراخ قبر داخل شدم دیدم هادی آمده است و دیدم یک ظرف پر از در وسط حجره است پرسیدم این از کجاست؟ هادی گفت: کسی از اینجا عبور می‌کرد و برایت فاتحه‌ای خواند خدا کند او را که به موقع توشه برایت آورد. 🔻هادی گفت باید سفرت را شروع کنی و از سه اول که برای سه سال اول تکلیف است عبور کنی، این سه منزل خطری ندارد چون از سن پانزده تا هیجده که زمان رشد است در مخالفت واجبات و محرمات عقوبت زیادی ندارد بخاطر ضعف عقل و وجود قوه و هوس‌های او. 🔻پس احتیاج به همراهی من نداری و من را در منزل چهارم خواهی کرد، فردا کوله پشتی خود را به پشت ببند و به این شاهراه که رو به طرف است حرکت کن تا به من برسی... ♨️ ادامه دارد... 📚 کتاب سیاحت غرب حاج یاسر طاهری ساری مسجد امام حسن عسکری علیه‌السلام 🌏 قسمت هفتم 🔻هادی گفت: من سفر تو را کم میبینم در شب جمعه برو به نزد اهل بیت خود شاید به طلب مغفرت یادی از تو بنمایند. هادی رفت و من به نشستم تا شب جمعه رسید و خبری نشد. پس به صورت پرنده‌ای در منزلم به روی درختی نشستم و به رفتار خویشان و آشنایان که جمع شده بودند و به قول خودشان برای من خیرات میکردند و روضه خوانی داشتند و می‌خواندند نظر داشتم. 🔻دیدم کارهایشان برایم فایده ای ندارد چون نیت اصلی‌شان خودشان است و اگر خویشان هم ای داشتند فقط برای خودشان بود که چرا بی‌سرپرست مانده‌اند و چنان به دنیای خود غرق‌اند که نه یادی از من و نه یادی از مردن و خود میکنند. با حال نا امیدی به قبرستان برگشتم و از سوراخ قبر داخل شدم دیدم هادی آمده است و دیدم یک ظرف پر از در وسط حجره است پرسیدم این از کجاست؟ هادی گفت: کسی از اینجا عبور می‌کرد و برایت فاتحه‌ای خواند خدا کند او را که به موقع توشه برایت آورد. 🔻هادی گفت باید سفرت را شروع کنی و از سه اول که برای سه سال اول تکلیف است عبور کنی، این سه منزل خطری ندارد چون از سن پانزده تا هیجده که زمان رشد است در مخالفت واجبات و محرمات عقوبت زیادی ندارد بخاطر ضعف عقل و وجود قوه و هوس‌های او. 🔻پس احتیاج به همراهی من نداری و من را در منزل چهارم خواهی کرد، فردا کوله پشتی خود را به پشت ببند و به این شاهراه که رو به طرف است حرکت کن تا به من برسی... ♨️ ادامه دارد... 📚 کتاب سیاحت غرب حاج یاسر طاهری ساری مسجد امام حسن عسکری علیه‌السلام منبر مجازی حاج یاسر طاهری 🆔@menbarmajazyhajyasertaheri
🌏 قسمت هفدهم 🔻حرکت نمودیم و از حدود شهر که خارج شدیم، به زمین های گِل و رسیدیم و در دو طرف راه تا چشم کار میکرد جانورانی بودند به شکل ولی همه آدم بودند، بدنشان مو نداشت و دم نداشتند ولی به شکل بوزینه، و از فرج‌هاشان چرک و جوشیده بیرون میشد. 🔻از پرسیدم این زمین چه زمینی و این جانوران چه کسانی‌اند که از دیدن تعفن و کثافتشان دل آدم به شورش می‌آید و قطع میشود. گفت: زمین زمین شهوت است و اینها زناکارانند و از راه بیرون نشوی که گرفتار میشوی. مرا گرفت، افسار اسب را محکم گرفتم که مبادا از جاده مستقیم بیرون رود و اگرچه راه مستقیم و بود ولی پر گِل و لجن، و گاهی اسب تا ساق فرو می رفت. 🔻با خود میگفتم چه خوب شد که اسبی در این به من داده شد و خدا رحمت کند عیالم را که او برایم فرستاد، صدقه الله من تزوج فقد احرز نصف دينه (راست گفت خداوند که هرکس کند نصف دین خود را حفظ کرده است.) و خدا فرموده است: هنَّ لِباسُ وَأَنتُم لِباسُ لَهُنَّ (زن و شوهر لباس و حافظ و یکدیگرند). 🔻و میدیدم که بعضی از این را با سر از دار آویخته‌اند و آلتشان با میخ های آهنین به دار شده است و بعضی‌ها را علاوه بر این با شلاقهای سیمی می زنند و آنها صدای سگ میدهند و آن زننده‌ها میگویند: "إخسَئُوا فِيها وَ لا تُكَلِّمُونَ" (دور شوید و ساکت باشید). (کلمه إخسئو در زبان برای دور کردن سگ استفاده می‌شود...) ♨️ ادامه دارد... 📚 کتاب سیاحت غرب حاج یاسر طاهری ساری مسجد امام حسن عسکری علیه‌السلام منبر مجازی حاج یاسر طاهری 🆔@menbarmajazyhajyasertaheri