eitaa logo
مسابقه معراج السعاده 🇮🇷
3.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
401 ویدیو
1 فایل
🌺 مسابقه از شرحی ساده وکاربردی بر 📚 کتاب معراج السعاده ✍اثر فاخر مرحوم ملا احمد نراقی ارتباط و پرسش و پاسخ : @yekta786
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم صفت بیست و یکم : ریا و خودنمایی عبارت است از طلب کردن اعتبار و منزلت در نزد مردم به وسیله افعال خیر و پسندیده یا آثاری که دلالت بر صفت نیک کند و مراد از آثار دالّه برخیر ؛ افعالی است که خود آن فعل خیر نباشد ولیکن از آن به امور خیر پی توان برد ؛ مثل اظهار ضعف و بیحالی به جهت فهمانیدن کم خوراکی و روزه بودن ...یا بیداری شب . یکی از آن رذایلی که در وجود آدمی می تواند به انواع مختلف این شکل را بگیرد و آدم خودش توجه ندارد ؛ چون اگر این صفت ها را متوجه باشد می بینیم که از آنها کناره می گیرد ؛ به خاطر اینکه متوجه نیست که یک چنین کارهایی را انجام می‌دهد ؛ بعد شاید هم مثلاً وقتی سوالی پیش بیاید که متوجه نیست یعنی از چه بابت ؟ از بابت اینکه خود عمل نباید صورت بگیرد یا اینکه عملی که دارد انجام می دهد توجه به ریابودنش یا خود نماییش ندارد . اگر در این شماتیک بررسی کند می بیند که اصلی ترین چیزی که در این ها می تواند برایش اتفاق بیفتد ؛ همان جهل مرکب است. البته صفات دیگری هم هست که باعث چنین چیزی می شود . ولی خوب حالا این که برای آدم معلوم شده و بیشتر شاخص است این روزها و خودنمایی را باید از زوایای مختلف نگاه کنید: یک وقتی می بینیم که هدف از این کار چیست ؟ وقتی هم نگاه می‌کنیم می‌بینیم که چون آدم آلوده به قوه شهوت است چنین حالت هایی را برای خودش در نظر می‌گیرد و آن هم باز ؛ خوب کار نکردن قوه عاقله است که شکوفایی لازم برای او به وجود نیامده و باعث می‌شود یک چنین اتفاقاتی در درونش بیفتد . حالا از بابت اینکه کارهایی که دارد انجام می گیرد و آنها را مورد بررسی قرار بدهیم و ببینیم که ما چون باید بنا بر حالت معرفتی به آن توجه کنیم اگر حالا آن شکل که عامه به آن توجه دارند بخواهد توجه داشته باشد ؛ تا یک حدی آدم را می تواند جلو ببرد ؛ همین که از نظر ظاهری خودش را و آن شاخ و برگ های اضافی وجودش را می‌زند در این زمینه و آن ریشه اصلی کنده نمی شود ؛ خوب آن شکل ظاهر هم آدم باید توجه داشته باشد که هدف از این حالت که دارد برایش اتفاق می‌افتد ؛هدف چیست و این ظهوراتی که صورت می‌گیرد و از آنها بهره برداری اینچنینی دارد می شود در چه سمتی می خواهد برود و چه عوایدی را برای آدم دارد. معمولاً هم که آدم نگاه می‌کند به خاطر اینکه آن طلب در درونش به وجود آمده که آدم به سمتی برود که این کارهایی که انجام می دهد در نظر مردم خوب جلوه کند و مردم یک شرایط خوبی برایش قائل باشند . حالا از نظر ظاهری یا از نظر معنوی به خاطر این است که یک چنین کارهایی اتفاق می افتد حالا بعضی ها هستند که اینها را رعایت می‌کنند و از این مرحله عبور می‌کنند که مثلاً یک وقتی چنین کارهایی اتفاق نیفتد ولی در درونشان چنین حالت هایی جولان دارد که اگر موقعیت پیدا کنند با یک توجیه های منطقی و عقلی کارهایی را انجام می‌دهند که باز هم می‌بینیم که آنها خودشان به نوعی ریا و خودنمایی است که آن هم باز یک درجه است و باید آدم آن را مد نظر قرار بدهد و از آن هم رد بشود و آن مهمترین چیزی است که باید ریا در مراتب را آدم در نظر بگیرد و بیاید و در مراتب خودش کار کند و ببیند که ظهوراتی که می‌خواهد انجام بگیرد کدام مرحله است که استفاده اش را میبرد . یا اینکه کدام مرتبه تغذیه می شود ؛ مثلاً قوه غضب چه استفاده ای می برد به چه درد شما می خورد. اگر آدم این را برگرداند به آن تغذیه بیشتر برایش معنا پیدا می‌کند و بیشتر می‌تواند آن را مورد بررسی قرار بدهد . خوب اگر نگاه کنیم می‌بینیم که کارهایی که انجام می‌گیرد باید به کدام قوه برگردد و بنابر آن تغذیه ای که از راه درست انجام نگرفته می‌آید ؛ از آن طریق انجام می‌گیرد و این را آدم باید توجه داشته باشد . و این مرحله است که می تواند ریشه ها را از بین ببرد . و خوب در بحث های قبلی گفته شد که تغذیه درست آن است که از مراتب بالا به قوه عقل داده شود و قوه عقل آن را بین مراتب گوناگون پخش کند و اگر اینجا خللی یا خلأیی داشته باشیم می‌بینیم که این مراتب از طریق دیگری تغذیه می‌شوند که یکی از آنها را و خودنمایی است اگر آدم طریقش را بفهمد همان موقع می تواند اصلاح کند . ✍ادامه دارد........ 🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم اول مثالی برای بررسی ریا و خودنمایی حالا مثال های گوناگون باید برای خودش بزند و این را بر روی آنها پیاده کند که مثلاً آدم چون در این مسیر معرفت است می‌تواند جلسات را در نظر بگیرد و آدم در آن جلسات معرفتی که می‌رود و وقتی در آنجاها واقع می‌شود و احساس می کند که دیگران متوجه می‌شوند که آدم در این شرایط قرار گرفته یک احترام خاصی برایش قائل می‌شوند و آدم در واقع پیش خودش احساس می‌کند که پیشرفت داشته و این مسیر را طی کرده است . خوب اگر این حالت به آدم دست دهد خودش یک جور ریا و خودنمایی است هرچند هم که خودش عنوان نکند دیگران از آدم تعریف کنند ولی در درون مایه چنین حالتی پیش می آید که آدم اتفاقی برایش افتاده و در واقع آدم باید این را توجه داشته باشد که تغذیه از دیگران دارد انجام می گیرد. اینجا که همان تعریف دیگران در کانال وجودی ما می آید و ما به وسیله آن و قوه ای که درگیر آن است که در اینجا مثلاً قوه عقل هست چون حالت های معرفتی دارد می بینیم که از طریق آنها تغذیه می شود و وقتی از آن طریق تغذیه شد ؛ آن واحدهایی که گفتیم می‌خواهد شکوفا بشود شکوفا نمی شوند و به سمت بسته شدن می روند. فرض میکنیم که اگر ۱۰ تا شکوفا شد آن موقع می‌بینیم یکی از آنها خاموش می‌شود و جلوی آن گرفته می‌شود و یک حجاب روی آن کشیده می شود و مدام همین ها که تکرار بشود به آنها اضافه می‌شود و وقتی به آنها اضافه شده باعث می‌شود که ریا و خودنمایی در قوه های دیگر برای آدم به وجود بیاید مثل غضب شهوت و وهم در این جولان پیدا کند ؛ به خاطر اینکه ما یک کاری که انجام گرفته برایمان یک ریا و خودنمایی صورت گرفته و از این طریق معرفتی بر این باعث می شود که آن قوه عقل بسته شود و چون بسته شد نمی‌تواند خوب انتقال دهندگی داشته باشد به مراتب مثل قوه غضب و شهوت و بعد آنها را می‌بینیم که شروع می‌کنند تغذیه شان را از پایین انجام بدهند یعنی به وسیله خودشان که با حد خودشان این کار اتفاق بیفتد و این زنجیره وار انجام می‌گیرد و آدم را در این حالت ساکن می‌کند خب اگر بخواهیم این را در واقع برطرف کنیم باید ببینیم که ما آن جلسه معرفتی که می‌رویم بنابر چه فرمانی است ؟ آیا اصلاً فرمانی برای ما هست یا نه ؛ یعنی گفته شده که باید آدم حتما بنابر فرمان یک کاری را انجام بدهد ؛ باید آدم دنبال آن فرمان باشد . این فرمان را پیدا کند . گفتیم که شرایط نازلش این است که آدم آیات قرآن را در نظر بگیرد ؛ البته می‌گوییم حال نازلش است، برای اینکه ما نمی‌توانیم مستقیم از آیات قرآن خوب استفاده کنیم . آنجا هم که می گوییم نازلترین حالتش یعنی شکل ظاهری آیه ؛ بعد که نگاه می‌کنیم اگر از آن فرمان گرفتیم و اومدیم بعدها فرض میکنیم استاد این فرمان را به آدم می‌دهد. بعدها شاید به طور دیگری که حالا مراتب بالاتر از این است ؛ البته نهایتا هم برمی‌گردد به معانی بطنی خود آیات ! یعنی از یک جایی که مثلاً در آیات است به صورت ظاهری ما شروع میکنیم ؛ نهایتاً برمی‌گردد به آیات قرآن و در واقع می‌بینیم که فرمان است. بعد آن موقع مراتب عالی آن فرمان اتفاق می‌افتد اگر این اتفاق افتاد آن موقع و خودنمایی دیگر کنار می‌رود ؛ به خاطر اینکه هر کس هم که بخواهد بگوید مثلا شما این کار را می‌کنی احترامی چیزی بخواهد برای آدم قائل بشود یا بخواهد حرف هایی بزند که آدم احساس بزرگی در درونش کند. بعد می بیند که خوب دیگر بزرگی ندارد ؛ به ما فرمان دادند ما هم داریم فرمان را اجرا می کنیم. در واقع انتقال دهنده یک کانال وجودی هستیم ؛ بهترین علاج یک چنین رذیله هایی از این طریق می‌تواند برای آدم اتفاق بیفتد که راحت ترین مسیر هم هست برای اینکه آدم وقتی نگاه می کند ؛ اگر از طریق های مشکلی که بخواهد این کار را انجام بدهد ؛می بینیم که به دردسرهای گوناگونی می افتد . ولی همین راهی که خدا خودش قرار داده، هم کوتاه‌ترین راه و هم راحت ترین و در دسترس ترین راه است . همه بالاخره به کتاب قرآن دسترسی دارند و می‌توانند آن را مطالعه کنند و یک آیه اش را پیدا کند و همان شکل ظاهری اش را . بعد هم به خودش و هم به خداوند اعلام کند که من این جلسه معرفتی که دارم می روم و بنابراین فرمان است و خودم یا دیگران در این دخیل نیستند. و آدم یک چنین توجهی را داشته باشد تا اینکه از او برداشته شود و برای این هم باید مثال های گوناگونی بزند و با آن مسائلی که درگیر است می‌خواهد مادی باشد یا معنوی ؛ به هر شکلی که باشد آن را برای خودش یک راه‌حل این چنینی پیدا کند و بتواند برطرف کند . 🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم بررسی ریا در قوه عاقله بعدها آن درجات بالای آن هم برای آدم اتفاق می‌افتد که آدم باید آنها را مورد بررسی قرار بدهد و بعد می آید در مراحل بالاتر از عقل و می‌بینند آنجا هم می تواند برای آدم یک مراتبی اتّفاق بیفتد که هر مرحله‌ای که آدم در آن واقع می شود باید بدانند که اگر از مرحله بالا تغذیه نشود می‌تواند منجر به آن ریا و خودنمایی شود. حالا هرچند که در بیرون ظهور نداشته باشد همان در درون خود آدم هم می‌تواند باشد و آدم می‌تواند یک جا بنشیند و آن موقع در درونش مدام یک ریا و خودنمایی را داشته باشد ولی اگر این سلسله وار ادامه پیدا کند ؛ آن موقع می بینیم که همه اینها به خداوند تبارک و تعالی بر می‌گردد و البته اینها هم وقتی برای آدم برطرف می‌شود ؛ این هم که آدم می گوید اینها برطرف می شود نسبی هست . مطلق آن همان موقعی برای آدم برطرف می شود که آدم در توحید واقع بشود. حالا آن هم باید در مسیر واقع شود و حرکت کند تا این که انشاالله برایش برطرف بشود. آدم می تواند مثال های گوناگون طبق همین چیزی که گفته شد را روی خودش پیاده کند و همین ها را به اخر تا همین حدی که به آن توجه می کند برطرف کند. حالا نمونه اش باز می تواند در عبادات در نظر بگیرد ؛ مثلاً فرض می کنیم که در نماز خواندن می تواند برای خودش مثال بزند ببیند که می تواند اتفاق بیفتد و آن شکل ظاهرش که حالا اگر دیگران آدم را ببینند عبادت می کند نماز می خواند بعد توجه پیدا کند که نماز خوبی هست و هر کسی بنا بر آن ذهن خودش که می‌خواهد آن را بیان کند و آن را می‌خواهد به نوعی به آدم برساند و وقتی هم آدم در این ها قرار می گیرد ؛ اگر فرمان از بالا نبوده باشد یعنی از بالای عقل نبوده باشد ؛ آن موقع می بینیم که دچار این می شود . بعد اگر کسی هم نباشد می‌بینیم در مراتب خود آدم ؛ نماز که می‌خواند یک حالی پیدا می‌کند به این حال خودش ؛ به نوعی غرق می‌شود که بعد یک موقع به خودش می‌آید و می‌بیند که این ریا و خودنمایی اینجا حضور داشته و توجه به آن لطف و عنایت خداوند تبارک و تعالی آن نداشته است . این حقیقتش این است که قوه ی وهم خود ادم یک چنین کاری را می‌کند و آن هم باز به همان قوه عاقله و حجابی که روی آن کشیده شده بر میگردد . به خاطر همین هم قوه وهم می تواند یک چنین کارهایی را بکند که البته اکثر آدمها به این ها مبتلا هستند و باید یکی از وجود آدم برطرف بشود تا اینکه زلال شود و آن شرایطی که در نماز پیدا می‌کند تا آن موقع شرایط توحیدی برای آدم باشد؛ آن هم حالا آن نماز توحیدی باید مورد بررسی قرار بگیرد. برای آدم باید تمرینات گوناگونی انجام بگیرد تا اینکه اینها برطرف بشود . 🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم انواع ریا ۱. اظهار شهادتین به زبان با انکار در دل ؛ این کفر و نفاق است و در ابتدای اسلام شیوع داشته ؛ خوب افرادی هستند که ظاهراً آن شهادت این را اعلام می‌کنند ولی در دل اصلا اعتقادی ندارند که البته آن هم با افرادی هستند که بین کفر و اسلام است این حالت برایشان اتفاق می افتد. ۲. ریا در عبادت را که سه قسمت کرده است. الف: با وجود اعتقاد به خدا و رسول در اصل عبادات واجبه خود را کند ؛ مثل اینکه در خلوت تارک الصلاة است و در ظاهر یک چنین چیزهایی را اعلام می کند : مثلاً کسانی هستند که در خلوت خودشان کارهایی را انجام می دهند ولی وقتی در ظاهر که واقع می‌شود ؛ می‌خواهند آن را به بهترین نحو جلوه دهند ؛ آن هم به خاطر شرایط گوناگونی که در این حالت قرار می‌گیرند این اتفاق می‌افتد. ب: در عبادات واجبه ریاکار نباشد و در مستحبات ریاکار باشد. این قسم از اولی بهتر ولی حالک و در شرک اول شریک است. ج: ریا در وصف عبادات ؛ مثل اینکه جزو رکوع و سجود و سایر افعال نماز را در حضور مردم به قصد حصول اعتبار بهتر به جا آورده و بهتر از آنچه در خلوت می کند باشد و صاحب این مرحله نیز هالک و به نوعی به شرک مبتلاست. خوب اگر توجهی داشته باشیم آن حالت های درونی آدم باید در خلوت بهتر از حالت های ظاهری آدم باشد و باید به این یک توجهی داشته باشد که یک موقعی مبتلا به آن نشود. آن هم که باز گفته شد که اگر آدم تحت فرمان باشد آن موقع همه اینها را پوشش می دهد. یعنی آدم در حالتی قرار می‌گیرد که بیشتر در درون کار کند ؛ تا اینکه در ظاهر ظهور داشته باشد . این هم یکی از آن ویژگی هاست بعد آن موقع دیگر گفتگوی دیگران برای آدم چنین اثری نخواهد داشت ؛ به خاطر این که فرمان را از جای دیگری می گیرد و هدف چیز دیگری است. حالا اگر تمام عالم هم جمع شوند و تعریف و تمجید بکنند اثر نخواهد داشت . اگر مثلاً همه آنها مخالف آدم باشند که اگر آدم تحت فرمان باشد می‌بینیم که در او هیچ اثری پیدا نمی کند. در واقع مشکلات گوناگونی هم که می‌تواند در این مسیر باشد اگر تحت فرمان باشد آن موقع برای او مرتفع می‌شود برای اینکه آن فرمان را دارد اجرا می کند حالا در عبادات بیاید در شرایط گوناگون دیگر فرقی ندارد . ۳. ریا در غیر عبادات باشد یا در مباهات باشد یا پوشاندن عیبی از بدن خود تا مردم او را متصف به آن ندانند و یا در محرمات است و آن پنهان داشتن گناهان و عیوب خود است تا مردم او را فاسد ندانند . این نوع ریا جایز است که آدم آن گناهانی که دارد و آن عیبهایی که دارد را بپوشاند که مثلاً مبتلا به یکسری رذایل است و آن رذایل را بخواهد از دید مردم نگه دارد . خوب این هم به نوعی یک تمرین است که آدم وقتی که در مسیر معرفت می‌افتد یک چنین اتفاقی برایش رخ می‌دهد که این حالا جایز دانسته شده ولی نه به این منظور که در رفع عیب ها بر نیاید ؛ باید حتماً این باشد که آدم عیب هایش را بپوشاند و در جهت رفع آنها تلاش و کوشش داشته باشد تا اینکه برای آدم آن اثر مثبتش را داشته باشد. و چون اعلام کردن گناهان یا عیب های گوناگون آن در جامعه می‌تواند خودش گناهان بی شمار دیگری را به بار بیاورد به خاطر همین هم هست که باید از این کار اجتناب کند و این هم در بعضی از موارد یا در بیشتر موارد فضیلت شمرده شده است که اگر آدم یک چنین کاری را انجام بدهد ؛ آن موقع باعث می‌شود که جامعه به سمت اصلاح شدن پیش برود و آن قبح گناه در جامعه برداشته نشود ؛ به خاطر اینکه اگر یک چنین اتفاقی بیفتد به راحتی می بینیم که گناهان صورت می‌گیرد و آن شرم و حیاها کنار می‌رود و جامعه به سمت نیستی و نابودی پیش می‌رود. 🇮🇷@merajosaade786
بسم‌الله الرحمن الرحیم نوع دیگری در تقسیم بندی ریا ۱. ریا در ظاهر است ۲.ریا در باطن به دو بخش می‌تواند تقسیم کرد که ریا در ظاهرش همین که الان اینجا گفته شد و یا در باطن آن موقع طبق آن بحث باید در مراتب جستجو بشود و آن را هم مورد مطالعه قرار بدهد و برطرف کند و مشکل‌ترین حالت هم همان حالت درونی است که آدم باید دقت خیلی زیادی داشته باشد. چون آدم خودش را هیچ موقع نمی‌خواهد محکوم کند و همیشه در صدد این است که خودش را مبرا کند ولی اگر به لطف و عنایت خدا توجه به درون پیدا شد ؛ آن موقع آن هم زمینه اش سکوت است و با آن سکوت می‌شود آدم به درون خودش رجوع داشته باشد. آن موقع اگر این اتفاق افتاد آدم می‌تواند آن رذایل گوناگونی که در وجودش هست و موانع خیلی سختی هستند برای عبور از یک مرحله به مرحله دیگر ؛ به خاطر اینکه باید جهش داشته باشد و این جهش ها با این کارها اتفاق نمی افتد باید حتماً به آنها رجوع داشته باشد و آنها را برطرف کند تا اینکه آن جهش به وجود بیاید . مثل این است که آدم بخواهد از کوهی بالا برود و از آن بالا به تمام زوایای مختلف دامنه‌ها و ارتفاعات گوناگون نظاره داشته باشد ؛اگر در دامنه باشد آن موقع می‌بینیم دایره دیدش هم کم است و باید حتماً تلاش کند و بالاتر برود تا اینکه دایره دیدش بیشتر بشود و بتواند یک احاطه خیلی خوبی به مراتب مختلف داشته باشد . یا حالا مثالهای دیگر هم که آدم بتواند به صورت ظاهری بزند : مثلاً اگر فرماندار یک منطقه خیلی کوچک باشد تسلطش در آن منطقه است و اگر فرماندار یک استان باشد آن موقع می بینیم که تسلط خیلی بیشتر است و اگر فرماندار کشوری باشد یا رئیس جمهور احاطه اش به آن کشور بیشتر است . ما هم در درونمان یک چنین حالتی است که می‌توانیم از بالا نگاه کنیم به مراتب درونیمان و یک وقت می بینیم که مثلاً آدم فقط توجه به قوه غضبش پیدا می‌کند و آن را تحت کنترل دارد و بعد می‌بینیم که قوه شهوت و وهم و اینها را می‌بیند که آزاد هستند و یا برعکس ؛ حالا هر کدام از اینها را وقتی از بالای عقل به وجود خودش نگاه بکند ؛ می‌بیند که هم عقل و هم غضب و هم شهوت و همه اینها را تحت کنترل دارد و تمام ظهورات اینها را رصد می‌کند و اگر یک جایی قرار باشد اشتباهی صورت بگیرد قبل از ظهور و بروز می بینیم که آن را تحت کنترل قرار می‌دهد و نمی‌گذارد که آن اتفاق بیفتد و اگر هم یک چنین حالتی اتفاق بیفتد آن موقع می بینیم که آن جهش ها اتفاق افتاد و در هر مرحله آن جهش بالاتر برای آدم اتفاق خواهد افتاد . 🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم چگونه ریا را معالجه کنیم ؟؟ معالجه علمی و معالجه عملی: ۱. معالجه علمی کسی که می‌خواهد معالجه این مرض مهلک را نماید ؛ باید در قطع اصل ماده ی آن سعی کند و علاج طمع و محبت مدح و ستایش و کراهت ذم و نکوهش را نماید که علاج آنها در سابق گذشت. البته اگر توجه داشته باشید تمام این حالت ها می تواند در آن رذایل گوناگون اتفاق بیفتد. یعنی رذایل گوناگون در وجود آدم وجود دارند که منجر به آن ریا در وجودمان می شوند. از شرایطی که در معالجه علمی است ادم باید به نکات زیر هم توجه داشته باشد : ۱- درنظر آوری ! کوچکی مخلوقات با بزرگی خداوند تبارک و تعالی ۲- اخبار و احادیث درباره ریا و عذاب مربوط به آن ۳- آشکار شدن ریا در بین مردم ؛ در نتیجه هم ضرر دنیایی و هم ضرر آخرتی را دارد. ۴- ریاکار همیشه در تشویش خاطر است و از زندگی لذت نمی برد. اگر اثراتی که در حالت ریا برای آدم اتفاق می‌افتد ؛مورد توجه قرار بدهد و ببیند که این چهار مورد در وجود او صورت می‌گیرد و ببیند که آدم عوض این که به خداوند تبارک و تعالی توجه داشته باشد ؛ می‌گویند که مخلوقات را هم در نظر دارد و توجه ویژه به آنها پیدا می کند .؛ البته یک موقع آدم باید توجه داشته باشد که اگر به مخلوقات توجه نکند ؛ به واسطه اینکه آدم تمام مخلوقات را رها کند ؛ وقتی مثلاً یک چنین حالتی می‌شود و باید که قطع رابطه ها و بعد خانواده و همه اینها را آدم رها کند. بلکه این کارها را به این عنوان می کند که خدا اینها را قرار داده که آدم به این وسیله مسیر را طی کند و همه مکمل یکدیگر هستند؛ هیچ کس نمی‌تواند بگوید به تنهایی من کار را می خواهم انجام بدهم یا کاری می خواهد انجام بگیرد ؛ فقط من هستم یا دیگری فقط هست ؛ یا هر شرایط دیگری... باید بدانیم که خداوند تبارک و تعالی همه اینها را خلق کرده و به وسیله اینها هر مخلوقی دارد به آن رشد و کمال خودش می‌رسد . یک توجه اینچنینی داشته باشیم و ببینیم که اگر آدم دچار یک چنین حالت هایی باشد نه دنیایش خوب خواهد بود و نه آخرتش ؛ به خاطر اینکه همیشه آدم در یک شرایطی به سر می‌برد که چون دوگانگی در وجودش وجود دارد ؛ این دوگانگی ها آن آرامش و حالت امنیت را در وجود آدم نخواهد داشت و باعث می‌شود که آدم در شرایط بدی به سر ببرد. علاج عملی ریا آن است که خود را عادت بدهد به پنهان داشتن عبادات و در هنگام عبادت در به روی مردم ببندد ؛ همچنان که معاصی خود را از مردم پنهان می دارد تا دل قانع به اطلاع خدا بشود بر عبادات . و نفس او دیگر خواهش آگاهی مردم را به اعمال او نکند. خوب این هم یکی از آن راه‌هایی است که در واقع آدم کتوم باشد تا آنجایی که ممکن است. یک وقتی هست که حالا آن فرمان خداوند تبارک و تعالی است که آدم چیزی را ظاهر کند آن هم باید بنا بر فرمان باشد نه اینکه خودش بخواهد کاری کند. البته با سوالاتی که اینجا به وجود می‌آید ؛ می‌گویند پس این همه علم و معرفت ها پس در این عالم چه می شود دیگران نباید استفاده کنند ؛ آن موقع آدم از این که مثلا رها بشود آن موقع در بخل می افتد و بعد آن حالت ها و رذایل دیگر . البته آدم باید به این توجه داشته باشد که هر کاری که دارد انجام می‌دهد بنا برفرمان باشد. ✍ادامه دارد......
بسم الله الرحمن الرحیم درجات ریا که اخلاص را مکدر میکند: ۱. ریای ظاهری ۲. ریای مخفی ۱. ریای ظاهری: عمل به قصد خودنمایی در پیش مردمان که در نهایت ظهور و جلا می باشد. ۲. ریای مخفی: در حضور مردم عبادت را نیکوتر از خلوت به جا آوردن و بیشتر سعی در خضوع و خشوع کردن به قصد اینکه تو مرجع مردم هستی و آنچه از تو مشاهده می کنند فرا می گیرند . خوب این هم باید آدم توجه داشته باشد که حالت مخفی هم همان حالت درونی است که برای آدم اتفاق می افتد. آن را هم آدم طبق آن صحبت هایی که شد باید برطرف کند . خب آن شماتیکی که باید در آن سیری داشته باشد ؛ در قوه عاقله باید ببینیم که چه رذایلی داریم که آدم به چنین حالتی مبتلا می‌شود. آن جهل مرکب ؛ شرک ؛خطورات و مکر و حیله که گفتیم شاخص ترین آنها همان جهل مرکب است که آدم فکر می‌کند که کارهایی که انجام می دهد درست است و البته این هم کی می تواند به این حالت برسد که متوجه بشود که در جهل مرکب است یا نه ؟ این را هم آدم باید امتحانی را برای خودش قرار بدهد و در آن کارهایی که انجام می‌دهد خلاف آن را انجام بدهد . خلاف نه اینکه گناه ؛ نه ! مثلا آدم وقتی یک عبادتی را در ظاهر انجام می‌دهد ؛ بعد یکباره آن حالت عبادت را در ظاهر قطع کند ؛ بعد می بیند که از این قطع شدن در درونش آیا ناراحتی به وجود می آید یا نه ؟ مراتب طلب دارند که یک چنین کاری را بکنند یا نه ؟ اگر چنین حالتی بود آدم باید بداند که مبتلا بوده و یک مدتی به همین حالت که باید آن را برطرف کند. یا حالا مثلاً اگر در جلسات و یا معارفی که قرار می گیرد یک شخصی هست که آدم برایش خیلی مهم است که در جلسات باشد؛ خیلی مهم که یک جایی برود سخنرانی کند و خیلی مهم است که مثلاً در جلسه معرفتی که مثلا حاج آقا شرکت بکند. خب اینها چرا آدم نگاه می کند می بیند مثلاً اگر یک وقتی این‌ها قطع بشود چه اتفاقی می‌افتد و مراتب به چه سمتی می‌روند. یعنی از درون چه کمبودی حس می شود؟ کمبود اگر در قوه عقل و پایین تر اتفاق بیفتد؛ نشان می‌دهد که آدم در آن مدتی که بوده در جهل مرکب بوده و فکر می‌کرده که آدم در جلسه و یک چنین چیزهایی قرار می‌گیرد ؛ ولی اگر از یک بابت که آن فیض خداوند تبارک و تعالی برای آدم قطع شده ؛ آن موقع باید بداند که این مسیر مسیر درستی بوده ؛ بعد در واقع توجه به آن معارف خداوند تبارک و تعالی از اول طریق ؛ و نگاه می کند می بیند که در آن جلسه ها آدم مبتلا به کلاس بازی می‌شود و مبتلا به درجه آن کلاس می شود. معمولا این طور است . البته در درس خواندن هم اینجوری هست مخصوصاً آن درس خواندن هایی که آدم به دنبال آنها هست. صفت ریا قوه عاقله ۱. جهل مرکب ۲. شرک ۳. خطورات ۴. مکروحیله قوه شهوت ۱. محبت به دنیا ۲. غنا ۳. حرص و طمع ۴. خوردن مال حرام ۵. خیانت در مال ۶. فرو رفتن در باطل قوه غضب ظهور نیافته ها در حالت نزول ۱. خوف ۲. ایمنی از مکر خدا ۳.‌یأس ٤. ضعف نفس ٥. دون همتی ٦. بی غیرتی ٧. سوء ظن ٨. كتمان حق در حالت صعود ٩. عجب ظهور یافته ها در حالت نزول ١. عجله و شتابزدگی ٢. انتقام ٣. عداوت در حالت صعود ٤. کبر ٥. تفاخر ٦. خودستایی مثلاً مدارک گوناگونی را کسب کند اگر چنین حالتی بود یک وقتی خودش را از آن حالت بیرون بیاورد و باید ببیند که این حالت برایش در کدام مرتبه اثر منفی می‌گذارد . اگر اینها را آدم توجه کند ؛ می‌تواند متوجه بشود که راستای حرکت در چه سمتی هست. البته در حالت های علوم مختلف هم هست . ✍ادامه دارد....‌‌‌‌‌..‌‌
بسم الله الرحمن الرحیم ریا در قوه شهوت خوب در قوه شهوت که نگاه می‌کنیم آن ریا و خودنمایی ؛.اینها از رذایلی هستند که می‌خواهند همه چیز مال خود آدم و برای مراتب خود آدم باشد . بعد نگاه میکنیم محبت به دنیا ؛غنا بعد حرص می زند که تمام این چیزها متعلق به خودش باشد . حالا اگر خوبی باشد یا تعریفی که یا هر چیزی که متعلق به خود آدم باشد . بعد می‌بینیم بخل است که باز این یک نوع می‌تواند موجب ریا و خودنمایی بشود. طمع، خوردن مال حرام، خیانت در مال، فرو رفتن در باطل و در شرایط های غضبیه اش که نگاه کنیم در آن قسمت ظهور نیافته ها ایمنی از مکر خدا ؛ یاس ؛ضعف نفس ؛دون همتی؛ بی‌غیرتی ؛سوءظن ؛کتمان حق ؛عجب... تک تک این ها اگر در درون آدم وجود داشته باشد به انواع مختلف می‌تواند موجب ریا و خودنمایی بشود. البته حالا آدم باید تک تک این ها را مروری در خودش بکند . چون اینها شخصی هستند و آدم باید ببیند که مواردش چه است . مثلا آدم فرض کنید اگر جلسه می‌رود باید بیاید خودش را در این فاکتورها قرار بدهد و ببیند کدام یک از اینها دارد دور پیدا می‌کند و در وجود آدم که این می‌تواند باعث می‌شود که آدم در این حالت ها قرار بگیرد. بعد در ظهور یافته هایش می بینیم که آن عجله و شتابزدگی ؛انتقام ؛ عداوت؛ کبر ؛تفاخر؛ خودنمایی؛ اینها می‌تواند باعث ریا و خودنمایی شود که البته اینها هر کدام باید بنابر موارد برایش اتفاق بیفتد . یعنی باید آدم در کارهای روزمره که انجام می دهد حالا چند نمونه اش را برای خودش در نظر بگیرد و ببیند که در اینها ریا و خودنمایی در ظهورات آدم چه جایگاهی دارند . بعد آن موقع آنها را می‌تواند در این قالب ها قرار بدهد و بعد از این قالب ها ببیند که چه رذایلی در وجود آدم بوده که منجر به آن ریا و خودنمایی شده که آن را از طریق خودش برطرف کند. الحمدلله رب العالمین 🇮🇷@merajosaade786