💥☄💥☄💥☄💥☄💥
☄
⭕️ #ارزش_زن از نظر اسلام (بخش اول)
🔷 #دیدگاه_اسلام درباره #زن را میتوان #دیدگاهی_مترقی و در عین حال متعادل دانست. در #اسلام #زن، همچون مرد، انسان است، و سه ویژگی مهم انسانی یعنی #اختیار، #مسئولیت_پذیری و #توان_ارتقاء و #کمال را داراست و همانند مرد از #امکانات_رشد و کامیابی برخوردار است. از دیدگاه قرآن، هدف از خلقت زن و مرد عبودیت خداوند و تقرب به درگاه اوست، و #زن نیز چون مرد برای رسیدن به چنین هدفی خلقت شده است. از نظر #اسلام آفرینش اصیل #زن و #مرد، به این معناست که هر کدام برای رسیدن به #کمال_خود خلق شده اند، نه آنکه اصل، کمال مرد باشد و زن تنها ابزاری برای کمالیابی مرد به حساب آید. البته اصالت خلقت زن و مرد هرگز بدین معنا نیست که آنها مستقل از یکدیگر میتوانند کاملا به کمال خویش دست یابند. بلکه #زن و #مرد در #کمال_یکدیگر #نقش_مؤثری ایفا میکنند.
🔷راههای کمال انسان از نظر اسلام گوناگون میباشد. #آفرینش #زن و #مرد با #هدف_یکسان، یعنی نیل به سعادت جاودانه و عبودیت عارفانه بوده است. بنابراین هر دو در این #هدف_اساسی #مشترکند و آفرینش هیچکدام فرع بر دیگری نیست. این نکته نیز مسلم است که وصول به کمال، نیازمند امکانات و شرایط متناسب است. پژوهش دقیق در منابع اسلامی نشان میدهد که #خداوند_متعال هم از #جنبه_تکوینی [۱] و هم از #جنبه_تشریعی [۲]، شرایطی پدید آورده است که #زن و #مرد هر کدام، متناسب با ظرفیت خویش، #راه_سعادت دنیوی و اخروی را دنبال کنند. وحدت در اهداف لزوما به معنای وحدت در مسیر رسیدن به آن هدف نیز هست. آیا زن و مرد تفاوتهای تکوینی دارند؟ آنچه از ملاحظات مجموع آیات و روایات به دست می آید آن است که زن و مرد نه تنها در بعد جسمی، بلکه در ابعاد گوناگون احساسی، روحی، ذهنی و رفتاری به گونه ای از هم متمایزند.
🔷برخی از فیمینیست ها و گروهی از جامعه شناسان بر این باورند که هیچ تفاوتی میان زن و مرد، به جز تفاوت های بیولوژیک وجود ندارد و تفاوت های دیگر از جمله اختلاف در ذهنیت ها و رفتارها ناشی از تأثیرات محیطی و فرهنگی است و هیچ ریشه تکوینی ندارد. #دیدگاه_اسلام بر #اصل_تناسب استوار است و اگر از واژه «تساوی» بهره می جوید، آن را در معنی تناسب و تعادل به کار می برد و #دیدگاه_غربی بر اصل تشابه کامل میان زن و مرد استوار است. واژه تساوی و برابری در این دیدگاه به معنای تشابه و هم گونگی است. در #تفکر_اسلامی، ارتقای هریک از اعضای خانواده یا جامعه تا حدود زیادی در گرو ارتقای اعضای دیگر است. از اینرو، افراد یک جامعه از جمله مرد و زن، کمال خود را در کمال سایر افراد می دانند.
🔷بنابراین، #راه_حل_اسلام برای ایجاد جامعه ای پویا و انسان های متکامل، تأکید بر لزوم هماهنگی و مودت متقابل، بویژه در روابط زن و مرد است. در مقابل، برخی از دانشمندان غربی تفاوتهای روحی و رفتاری مرد و زن را محصول نظام های اجتماعی می دانند و نقش مثبت و سازنده آن در پیشرو اهداف زندگی را نادیده میگیرد. برخی از #فیمینیستها که منکر تفاوت زن و مرد هستند، اصولا #جنس_مرد را دشمن اصلی زن میدانند! و بر مبارزه با جنس مذکر اصرار می ورزند. از نظر #اسلام تنها با سرسپردن به #تفاوتهای_تکوینی و توجه به #هدایت_الهی و ایجاد زمینه برای تفاهم و همدلی است، که می توان به #منافع_واقعی هر دو جنس دست یافت. #ادامهدارد...
پی نوشتها
[۱] تکوین به معنای خلقت، آفریدن، به وجود آوردن
[۲] تشریع در اینجا به معنای قانون نهادن و وضع قانون در حوزه دین
📕اصول و مبانی مدیریت در اسلام، مهرداد حسن زاده و عبد العظیم عزیزخانی
منبع: وبسایت راسخون
#اسلام #ديدگاه_اسلام #زن #زنان #ارزش_زن
@mesagh
💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥
🌹
⭕️ #قرآن_كريم در مقام تعريف #انسان چه بيانی دارد؟ (بخش دوم)
💠ويژگى هاى آفرينشى «انسان»
🔷 #انسان در حقيقت آفرينش خود، از #امتيازاتى_ويژه بهره مند است؛ #خداوند اين تشريف را بدو بخشيده كه او را با دستان قدرت و حکمت خود آفريده است؛ خطاب به ابليس مى فرمايد: «چه چيز تو را مانع شد كه آنچه را كه به دستان خود آفريده ام سجده كنى؟» [ص، ۷۵] #خداوند كه خالق همه اشياء است، پس بى ترديد #خصوصيتى در #آفرينش اين #انسان بوده كه او را سزاوار اين تشريف كرده است. اين عنايت مخصوص او در حق اين موجود است كه شاهد آن، نفخه الهى است كه در او به وديعت نهاده شده. علامه طباطبايى مى نويسد: «اينكه #آفرينش او را به دستان خود نسبت داده دليلى بر تشريف ويژه است، چنان كه فرموده «و در او از روح خود دميدم». [حجر، ۲۹]
🔷و اينكه فرموده با دو دست خود؛ كنايه از اهتمام ويژه او به آفرينش و صنع اوست، چرا كه انسان هرگاه در ساختن چيزى اهتمام ويژه داشته باشد هر دو دست خود را به كار مى گيرد». [المیزان، ج ۱۷، ص ۲۳۹] #دميدن_روح_الهى در او كنايه از آن است كه انسان در اصل وجود، از ملأ اعلاست؛ هر چند كه تن او برگرفته از عنصرى زمينى باشد. پس او به واقع پيش از آن كه عنصرى زمينى باشد #آسمانى است. آرى انسان، نخست از عنصر اين زمين و سپس از #نفخهاى_علوى پديده آمد كه او را از صف ديگر جانداران جدا ساخته و از #امتيازات_بزرگ_انسانى بهره مندش گردانيده؛ امتيازاتى كه نخستين آنها #امكان_پيمودن #مدارج_جهانى_ويژه است.
🔷اين نفخه، انسان را با #ملأ_اعلى ارتباط مى دهد و او را شايستگى مى بخشد تا با خداى خود مرتبط گردد، از او فرا گيرد، از حوزه عملكرد اندام و حواس برهد و به سراپرده انديشه و دل راه يابد. او را محرم راز هستى مى گرداند تا بر فراز زمان و مكان و فراتر از جولانگه اندام و حواس برجهد و گاهى به انديشه اى نامحدود نيز دست يابد. [۱] و بدين سان #انسان سزاوار آن شد كه #امانت_الهى ـ كه همان ودايع ربّانى و بلند و ملكوتى است ـ به وى سپرده شود؛ تنها او، و نه ديگران. #اين_ودايع در #نيروى_عظيمى كه انسان در طبيعت اوليه خود دارد خلاصه مى شود؛ نيرويى كه امكان چيرگى بر نيروهاى درونى طبيعت را بدو مى بخشد تا آنها را بدانگونه كه مى خواهد تسخير كند. اين همان #نيروى_اراده و #تصميم_گيرى و #انديشه و #تدبير است؛ نيروى انكار و خلاقيت، نيروى اكتشاف و به كارگيرى، و همان جسارت برداشتن بار اين مسؤوليت خطير. #ادامهدارد...
پی نوشت
[۱] به گرفته از سخن سيد قطب. ر.ك: في ظلال القرآن، جزء ۱۴ / ۱۷. مجلد ۵، ص ۲۰۳
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#قرآن #انسان #خلقت #آفرينش #خلقت_انسان
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️
☄
⭕️امام علی (ع) در خطبه ۱۸۶ نهج البلاغه با چه عباراتی #قدرت_خداوند را به تصویر می کشد؟
🔷 #امام_علی (ع) در بخشی از خطبه ۱۸۶ #نهج_البلاغه به شرح يكى از #صفات_مهم_خداوند يعنى #قدرت_بارز او مى پردازد و در اين زمينه نخست مسئله #ابداع و #آفرينش_بى_سابقه را مطرح كرده و مى فرمايد: «خَلَقَ الْخَلَائِقَ عَلَى غَيْرِ مِثَالٍ خَلَا مِنْ غَيْرِهِ، وَ لَمْ يَسْتَعِنْ عَلَى خَلْقِهَا بِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ؛ #مخلوقات را بدون همانندى كه از ديگرى گرفته باشد آفريد و در آفرينش آنها از كسى يارى نجست». هنگامى كه به #جهان_خلقت نظر مى افكنيم انواع بى شمارى از #مخلوقات را در عالم جانداران و گياهان و جمادات مى بينيم كه هر يك شكل و ساختمان #بديع و #آفرينش_ويژه و جالبى دارد. موجوداتى كه هرگز #سابقه نداشته و خداوند آنها را از #كتم_عدم به عرصه وجود آورد و در مسير تكامل پيش فرستاد؛ در حالى كه اگر #انسانها صنايعى دارند #اقتباس از ديگرى است؛ مثلا روز نخست كسى با دقّت در بال و پر پرندگان و كيفيّت پرواز آنها به فكر ساختن نوعى هواپيماى بسيار ابتدايى افتاد. سپس دانشمندان در زمان هاى بعد يكى پس از ديگرى اختراع پيشين را گرفته و به تكميل آن پرداختند تا در عصر و زمان ما به اوج تكامل خود رسيد.
🔷بر اين اساس، #مخترعان ما يا در اختراعات خود از طبيعت الهام مى گيرند و يا از ديگرى؛ نه كارى بدون سابقه انجام مى دهند و نه كارى بدون كمك گرفتن از ديگران؛ در حالى كه كارهاى آنها محدود است؛ ولى #خداوند در #پهنه_آفرينش و در #ايجاد اين همه #مخلوقات متنوع و بى شمار، نه نياز به سابقه دارد و نه نياز به كمك. آنگاه به سراغ چهره ديگرى از #قدرت_بى_پايان او رفته و مى فرمايد: «وَ أَنْشَأَ الْاَرْضَ فَأَمْسَكَهَا مِنْ غَيْرِ اِشْتِغَالٍ، وَ أَرْسَاهَا عَلَى غَيْرِ قَرَارٍ، وَ أَقَامَهَا بِغَيْرِ قَوَائِمَ، وَ رَفَعَهَا بِغَيْرِ دَعَائِمَ، وَ حَصَّنَهَا مِنَ الْاَوَدِ [۱] وَ الْاِعْوِجَاجِ، وَ مَنَعَهَا مِنَ التَّهَافُتِ [۲] وَ الْاِنْفِرَاجِ [۳]؛ #خداوند #زمين را آفريد و آن را در جاى خود ثابت نگه داشت، بى آنكه اين كار او را به خود مشغول سازد و در عين حركت و بى قرارى به او ثبات بخشيد. بدون هيچ پايه اى آن را بر پا كرد و بى هيچ ستونى آن را برافراشت و از كژى و اعوجاج نگاه داشت و از سقوط و در هم شكافتن آن جلوگيرى كرد».
🔷امروز اين مطلب براى همه ما مسلم است كه ميليون ها سال است #كره_زمين به دور خود و به دور خورشيد در مدار معينى در حركت است و اين حركت سريع به قدرى #منظم و آرام است كه ساكنان زمين هرگز آن را احساس نمى كنند و به همين دليل دانشمندان پيشين كره زمين را مركز عالَم و ثابت مى دانستند. امروز ما مى دانيم كه قرار گرفتن #زمين در فاصله معينى از خورشيد و در وضعى كاملا يكنواخت و آرام، نتيجه #تعادلدقيققوهجاذبه و #دافعه است. بر اين اساس نيروى جاذبه هر دو جسم، يكديگر را به نسبت مستقيم جرم ها و به نسبت معكوس مجذور فاصله ها جذب مى كنند. اين نيرو سبب مى شود كره خاكى ما به سرعت به سوى خورشيد پيش رود و مجذوب آن شود و تبديل به دود و بخار گردد، از سوى ديگر حركت دورانى بر گِرد يك مركز سبب فرار آن جسم از مركز مى شود كه آن را نيروى گريز از مركز مى نامند و هر قدر حركت سريع تر باشد نيروى گريز از مركز بيشتر است، لذا هنگامى كه قلاب سنگ را به دور دست به طور سريع به گردش در مى آورند ناگهان آن را رها مى كنند به شدت به نقطه دور پرتاب مى شود.
🔷حال براى اينكه #زمين ميليون ها سال در مدار خود به صورت يكنواخت گردش كند تنها راه اين است كه نيروى جاذبه كه تناسب با جسم زمين و خورشيد دارد با نيروى دافعه كه بر اثر حركت و گريز از مركز حاصل مى شود كاملا مساوى باشد؛ حتى اگر كمى فاصله زيادتر و يا كمتر گردد و يا كمى حركت كندتر و يا سريع تر شود اين معادله دقيق بر هم مى خورد و زمين در فضا سرگردان مى شود و يا به سوى خورشيد رفته و جذب مى گردد. اين چه #قدرتى است كه ميليون ها سال زمينِ با اين عظمت را در عين حركت هاى متعدّد، ثابت نگه داشته، بى آنكه پايه اى بخواهد و يا ستونى داشته باشد و يا اينكه با گذشت اين همه زمان شكافى بردارد و اجزاى آن در هم بريزد؛ آيا جز #قدرت_عظيم_پروردگار مى تواند چنين برنامه اى براى زمين تنظيم كند؟
پی نوشت:
[۱] «اَوَد» به معناى فشار و سنگينى است كه گاه موجب كجى و اعوجاج مى شود.
[۲] «تهافت» يعنى فرو ريختن و خرد شدن.
[۳] «انفراج» به معناى شكاف برداشتن است.
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۷، ص ۲۲۱
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#الله #خداوند #خدا #قدرت_خداوند #آفرينش #خلقت #امام_علی #امیرالمؤمنین #نهج_البلاغه
⭕️امام علی (ع) در خطبه ۱۰۸ در باب توحید با چه براهینی به اثبات خداوند میپردازد؟
🔹 #امام_علی (ع) در آغاز خطبه ۱۰۸ «نهج البلاغه»، به سراغ حمد و ستايش پروردگار و ذكر جمال و جلال او و براهين ذات مقدّسش مى رود. در عباراتى كوتاه و زيبا و دلنشين، به #مهمترين_دلايل_توحيد اشاره مى كند. نخست مى فرمايد: «الْحَمْدُللهِ الْمُتَجَلِّي لِخَلْقِهِ بِخَلْقِهِ؛ ستايش مخصوص خداوندى است كه با #آفرينش خود، بر انسان ها تجلى كرده است!». و اين، در واقع اشاره به #برهان_نظم است كه در جاى جاى #قرآن_مجيد آمده است. گاه دست انسان را مى گيرد و به آسمان ها مى برد و سيّارات و ثوابت و كهكشان هاى با عظمت را به او نشان مى دهد و گاه به اعماق اتم مى كشاند و ساختمان شگفت انگيز آن را به انسان ارائه مى دهد. گاه عجايب خلقت پرندگان، گاه شگفتى هاى جهانِ حيوانات و جانداران، گاه اسرار آفرينش نباتات، گاه عجايب اعماق درياها. آرى، به وسيله #مخلوقات، #خالق را به خلقش نشان داده است و اين، داستان عجيب و طولانى دارد كه هرگز تمام نمى شود.
🔹از يك سو، هر قدر در #عظمت_عالم_آفرينش بينديشيم، به جايى نمى رسيم و از سويى ديگر، در #اسرار_خلقت آنها و #نظم حاكم بر آنها. از تفسير بالا روشن شد كه خلق در «لِخَلْقِهِ» اشاره به انسان ها است و در «بِخَلْقِهِ» اشاره به تمامى مخلوقات است. يكى خاص، و ديگرى عام است. سپس در ادامه اين سخن، اشاره به #برهان_فطرت مى كند و مى فرمايد: «وَ الظَّاهِرِ لِقُلُوبِهِمْ بِحُجَّتِهِ؛ خداوندى كه با #حجّت و دليل خود، بر قلب بندگان آشكار شده است!». چه حجّتى از اين بالاتر كه وقتى انسان به قلب و روح خود باز مى گردد، بانگ توحيد و #خداشناسى را از هر گوشه آن مى شنود و به همين دليل، هر قدر شياطين در انكار ذات پاكش بكوشند و براى منحرف ساختن بندگان تلاش كنند، هنگامى كه فشارها برچيده شد، و ابرهاى ظلمانى وساوس شيطانى كنار رود، #فطرت_توحيدى تجلّى مى كند و باز انسان به سوى خدا بر مى گردد.
🔹در سومين جمله، اشاره به دليل سومى مى كند كه مى توان آن را #برهان_اِبداع نام نهاد. مى فرمايد: «خَلَقَ الْخَلْقَ مِنْ غَيْرِ رَوِيَّةٍ، إِذْ كَانَتِ الرَّوِيَّاتُ لاَ تَلِيقُ إِلَّا بِذوِي الضَّمَائِرِ [۱]، وَ لَيْسَ بِذِي ضَمِيرٍ فِي نَفْسِهِ؛ #آفريدهها را بدون نياز به فكر و انديشه آفريد؛ چرا كه انديشه مخصوص كسانى است كه داراى روح و ضمير باطن هستند و او چنين نيست!)». مى دانيم تمام مصنوعات انسانى بازگشت به تفكّر و برنامه ريزى و نقشه كشى هاى قبلى مى كند و اين تفكّر و برنامه ريزى نيز بازگشت به مخلوقات و مصنوعات جهان آفرينش دارد. يعنى هر چه انسان مى سازد، شبيه و مانندى براى آن در جهان خلقت ديده؛ و گاه اَشكال مخلوقات گوناگون را به هم تركيب مى كند و از آن چيزى درست مى كند؛ صنعت كشتى را از مرغان دريايى، و هواپيما را از خلقت پرندگان، و مراكب ديگر را از مراكب صحرايى آموخته است. بنابراين، اوّلا در مصنوعات خود نياز به انديشه و تفكّر دارد و ثانياً نياز به پيروى و تقليد و الگو گرفتن از موجودات اطراف خويش.
🔹آن كس كه تمام افعالش #ابداع است، نه انديشه اى لازم دارد و نه الگويى، تنها #خداست. امروز ثابت شده است كه تنها در روى كره زمين ميليونها نوع گياه و حيوان و حشره وجود دارد كه هنوز بسيارى از آنها كه در اعماق درياها و يا در قلب جنگلها و يا درون كويرهاى دوردست و يا مناطق قطبى زندگى مى كنند، براى انسان كشف نشده است؛ آفريده هايى با شگفتى هاى حيرت انگيز و طرز زندگى كاملا متفاوت و ساختمان و تركيب بندى بسيار حساب شده. تمام اينها، #ابداعات_الهى است و ابداع او يكى از دلايل وجود و علم و قدرت است. گذشته از همه اينها، مصنوعات بشرى با گذشت قرنها و استفاده كردن از تجربه هاى ديگران تكامل مى يابد؛ در حالى كه #مخلوقات_خداوند چنين نيست و اگر روند تكاملى داشته باشند، از درون خود آن مخلوق سرچشمه مى گيرد، نه با تجربه جديد.
پی نوشت:
[۱] «ضمائر» جمع «ضمير» از مادّه «ضمور» (بر وزن قبول) گرفته شده، كه در اصل به معناى لاغر و باريك شدن است و از آنجا كه اسرار درون انسان نيز باريك و دقيق است، واژه ضمير به باطن انسان اطلاق شده است.
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، چ اول، ج ۴، ص ۵۰۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#الله #خداوند #توحید #آفرينش #خلقت #فطرت #خداشناسی #برهان_نظم #برهان_فطرت #برهان_ابداع #امام_علی #نهج_البلاغه
هدایت شده از
🛑📢امام علی (ع) در خطبه ۱۸۶ نهج البلاغه با چه عباراتی قدرت خداوند را به تصویر می کشد؟
🔹 #امام_علی (ع) در بخشی از خطبه ۱۸۶ #نهج_البلاغه به شرح يكى از صفات مهم خداوند يعنى قدرت بارز او مى پردازد و در اين زمينه نخست مسئله ابداع و آفرينش بى سابقه را مطرح كرده و مى فرمايد: «خَلَقَ الْخَلَائِقَ عَلَى غَيْرِ مِثَالٍ خَلَا مِنْ غَيْرِهِ، وَ لَمْ يَسْتَعِنْ عَلَى خَلْقِهَا بِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ؛ #مخلوقات را بدون همانندى كه از ديگرى گرفته باشد آفريد و در آفرينش آنها از كسى يارى نجست». هنگامى كه به جهان خلقت نظر مى افكنيم انواع بیشمارى از مخلوقات را در عالم جانداران و گياهان و جمادات مى بينيم كه هر يك شكل و ساختمان بديع و آفرينش ويژه و جالبى دارند. موجوداتى كه هرگز سابقه نداشته و خداوند آنها را از كتم عدم به عرصه وجود آورد و در مسير تكامل پيش فرستاد؛ در حالى كه اگر انسانها صنايعى دارند اقتباس از ديگرى است؛ مثلا روز نخست كسى با دقّت در بال و پر پرندگان و كيفيّت پرواز آنها به فكر ساختن نوعى هواپيماى بسيار ابتدايى افتاد. سپس دانشمندان در زمان هاى بعد يكى پس از ديگرى اختراع پيشين را گرفته و به تكميل آن پرداختند تا در عصر و زمان ما به اوج تكامل خود رسيد.
🔹بر اين اساس، مخترعان ما يا در اختراعات خود از طبيعت الهام مى گيرند و يا از ديگرى؛ نه كارى بدون سابقه انجام مى دهند و نه كارى بدون كمك گرفتن از ديگران؛ در حالى كه كارهاى آنها محدود است؛ ولى خداوند در پهنه آفرينش و در ايجاد اين همه مخلوقات متنوع و بى شمار، نه نياز به سابقه دارد و نه نياز به كمك. آنگاه به سراغ چهره ديگرى از قدرت بى پايان او رفته و مى فرمايد: «وَ أَنْشَأَ الْاَرْضَ فَأَمْسَكَهَا مِنْ غَيْرِ اِشْتِغَالٍ، وَ أَرْسَاهَا عَلَى غَيْرِ قَرَارٍ، وَ أَقَامَهَا بِغَيْرِ قَوَائِمَ، وَ رَفَعَهَا بِغَيْرِ دَعَائِمَ، وَ حَصَّنَهَا مِنَ الْاَوَدِ [۱] وَ الْاِعْوِجَاجِ، وَ مَنَعَهَا مِنَ التَّهَافُتِ [۲] وَ الْاِنْفِرَاجِ [۳]؛ خداوند زمين را آفريد و آن را در جاى خود ثابت نگه داشت، بى آنكه اين كار او را به خود مشغول سازد و در عين حركت و بى قرارى به او ثبات بخشيد. بدون هيچ پايه اى آن را بر پا كرد و بى هيچ ستونى آن را برافراشت و از كژى و اعوجاج نگاه داشت و از سقوط و در هم شكافتن آن جلوگيرى كرد».
🔹امروز اين مطلب براى همه ما مسلم است كه ميليون ها سال است كره زمين به دور خود و به دور خورشيد در مدار معينى در حركت است و اين حركت سريع به قدرى منظم و آرام است كه ساكنان زمين هرگز آن را احساس نمى كنند و به همين دليل دانشمندان پيشين كره زمين را مركز عالَم و ثابت مى دانستند. امروز ما مى دانيم كه قرار گرفتن زمين در فاصله معينى از خورشيد و در وضعى كاملا يكنواخت و آرام، نتيجه تعادل دقيق قوه جاذبه و دافعه است. بر اين اساس نيروى جاذبه هر دو جسم، يكديگر را به نسبت مستقيم جرم ها و به نسبت معكوس مجذور فاصله ها جذب مى كنند. اين نيرو سبب مى شود كره خاكى ما به سرعت به سوى خورشيد پيش رود و مجذوب آن شود و تبديل به دود و بخار گردد، از سوى ديگر حركت دورانى بر گِرد يك مركز سبب فرار آن جسم از مركز مى شود كه آن را نيروى گريز از مركز مى نامند و هر قدر حركت سريع تر باشد نيروى گريز از مركز بيشتر است، لذا هنگامى كه قلاب سنگ را به دور دست به طور سريع به گردش در مى آورند ناگهان آن را رها مى كنند به شدت به نقطه دور پرتاب مى شود.
🔹حال براى اينكه زمين ميليون ها سال در مدار خود به صورت يكنواخت گردش كند تنها راه اين است كه نيروى جاذبه كه تناسب با جسم زمين و خورشيد دارد، با نيروى دافعه كه بر اثر حركت و گريز از مركز حاصل مى شود كاملا مساوى باشد؛ حتى اگر كمى فاصله زيادتر و يا كمتر گردد و يا كمى حركت كندتر و يا سريع تر شود اين معادله دقيق بر هم مى خورد و زمين در فضا سرگردان مى شود و يا به سوى خورشيد رفته و جذب مى گردد. اين چه قدرتى است كه ميليون ها سال زمينِ با اين عظمت را در عين حركت هاى متعدّد، ثابت نگه داشته، بى آنكه پايه اى بخواهد و يا ستونى داشته باشد و يا اينكه با گذشت اين همه زمان شكافى بردارد و اجزاى آن در هم بريزد؛ آيا جز قدرت عظيم پروردگار مى تواند چنين برنامه اى براى زمين تنظيم كند؟
پی نوشتها؛
[۱] «اَوَد» به معناى فشار و سنگينى است كه گاه موجب كجى و اعوجاج مى شود.
[۲] «تهافت» يعنى فرو ريختن و خرد شدن.
[۳] «انفراج» به معناى شكاف برداشتن است.
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۷، ص ۲۲۱
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#الله #خدا #آفرينش #خلقت #امام_علی #نهج_البلاغه
هدایت شده از
🛑📢چرا اسلام سرپرستى خانواده را به مرد سپرده است؟
🔹#خانواده، یک واحد کوچک اجتماعى است و همانند یک اجتماع بزرگ باید رهبر و سرپرست واحدى داشته باشد؛ زیرا رهبرى و سرپرستى دسته جمعى که زن و مرد مشترکاً آن را به عهده بگیرند، مفهومى ندارد، در نتیجه مرد یا زن یکى باید «رئیس» خانواده، و دیگرى «معاون» و تحت نظارت او باشد؛ قرآن در آیه ۳۴ سوره «نساء» تصریح مى کند که: مقام سرپرستى باید به مرد داده شود، مى فرماید:«الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَى النِّساءِ»؛ (مردان سرپرست و نگهبان زنان هستند) .البته مقصود از این تعبیر، استبداد، اجحاف و تعدى نیست، بلکه منظور رهبرى واحد منظم، با توجه به مسئولیت ها و مشورت هاى لازم است.
🔹این مسأله در دنیاى امروز بیش از هر زمان، روشن است که اگر هیئتى (حتى یک هیئت دو نفرى) مأمور انجام کارى شود، حتماً باید یکى از آن دو، «رئیس» و دیگرى «معاون یا عضو» باشد، و گر نه هرج و مرج در کار آنها پیدا مى شود. سرپرستى مرد در خانواده نیز از همین قبیل است، و این موقعیت به خاطر وجود خصوصیاتى در مرد است؛ مانند ترجیح قدرت تفکر او بر نیروى عاطفه و احساسات. به عکس زن که از نیروى سرشار عواطف بیشترى بهره مند است، و دیگرى داشتن بنیه و نیروى جسمى بیشتر، که با اوّلى بتواند بیندیشد و نقشه طرح کند و با دومى بتواند از حریم خانواده خود دفاع نماید.
🔹به علاوه، تعهد او در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداختن هزینه هاى زندگى و پرداخت مهر و تأمین زندگى آبرومندانه همسر و فرزند، این حق را به او مى دهد که وظیفه سرپرستى به عهده او باشد. البته ممکن است زنانى در جهات فوق بر شوهران خود، امتیاز داشته باشند، ولى: قوانین به تک تک افراد و نفرات نظر ندارد، بلکه نوع و کلى را در نظر مى گیرد، و شکى نیست که از نظر کلى، #مردان نسبت به زنان براى این کار آمادگى بیشترى دارند، اگر چه زنان نیز وظایفى مى توانند به عهده بگیرند که اهمیت آن مورد تردید نیست.
🔹جمله هاى بعد اشاره به همین حقیقت است؛ زیرا در قسمت اول مى فرماید:«بِما فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْض»؛ (این سرپرستى به خاطر تفاوت هايى است که خداوند از نظر #آفرینش، روى مصلحت نوع بشر میان آنها قرار داده). و در قسمت دیگر مى فرماید:«وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ»؛ (و نیز این سرپرستى به خاطر تعهداتى است که #مردان در مورد انفاق و پرداخت هاى مالى در برابر زنان و خانواده بر عهده دارند). ناگفته پیدا است؛ سپردن این وظیفه به #مردان، نه دلیل بالاتر بودن شخصیت انسانى آنها است، و نه سبب امتیاز آنها در جهان دیگر؛ زیرا آن صرفاً بستگى به تقوا و پرهیزگارى دارد، همان طور که شخصیت انسانى یک معاون از یک رئیس ممکن است در جنبه هاى مختلفى بیشتر باشد، اما رئیس براى سرپرستى کارى که به او محول شده از معاون خود شایسته تر است.
📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمى مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهل و دوم، ج ۳، ص ۴۶۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#مرد #مردان #خانواده
هدایت شده از
💢 پس از نابود شدن زمین چه اتفاقی میافتد❓
🟢 امام صادق علیهالسلام به جابر بن یزید فرمودند: «خداوند عزوجل پس از اينکه آفريدگان و اين جهان را فانى نماید و بهشتيان را در بهشت و دوزخيان را در دوزخ جاى دهد، جهانى از نو مىآفريند كه غیر از اين جهان است. این جهان نيازى به مذکر و مونث نخواهد داشت. آنان خدا را میپرستند و به يگانگى میشناسند و خدا زمينى براى آنان میآفريند كه غیر از اين زمين [شما] است و آسمانى براى آنان میآفريند كه بر آنان سايه انداخته و غیر از اين آسمان شما است. [توحید صدوق، ص277]
🔸 https://btid.org/fa
📎 #آفرینش
📎 #اعتقادات
📎 #خلقت
هدایت شده از
🛑📢از ديدگاه امام علی (عليه السلام) «اراده الهی» به چه صورت محققّ می شود؟
🔹 #امام_علی (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۸۶ #نهج_البلاغه مى فرمايد: «يَقُولُ لِمَنْ أَرَادَ كَوْنَهُ: (كُنْ فَيَكُونُ) [۱]، لَا بِصَوْتٍ يَقْرَعُ، وَ لَا بِنِدَاءٍ يُسْمَعُ؛ وَ إِنَّمَا كَلَامُهُ سُبْحَانَهُ فِعْلٌ مِنْهُ أَنْشَأَهُ وَ مَثَّلَهُ، لَمْ يَكُنْ مِنْ قَبْلِ ذلِكَ كَائِناً، وَ لَوْ كَانَ قَدِيماً لَكَانَ إِلهاً ثَانِياً». (هر گاه اراده چيزى كند، مى گويد: موجود باش و بلادرنگ موجود مى شود، نه به اين معنا كه صدايى از او در گوش ها بنشيند يا فريادى شنيده شود، بلكه سخن خداوند همان كارى است كه ايجاد مى كند و صورت مى بخشد و پيش از آن چيزى وجود نداشته و اگر پيش از آن چيزى از ازل وجود داشت خدا معبود دوم بود).
🔹مقصود حضرت از اين سخن اين است كه جمله «كُنْ فَيَكُونُ» كه در آيات قرآن مجيد آمده به معناى فرمانى لفظى، مانند فرمان رؤسا و پادشاهان به زيردستان خود نيست كه الفاظى بر زبان مى رانند و در گوش مخاطبين مى نشيند و گاه كه اصرار بر چيزى دارند فرياد مى كشند كه تا فاصله زيادى فريادشان شنيده مى شود، بلكه #اوامر_خداوند همان #فرمان_تكوينى او، و به تعبير ديگر فعل است، تا اراده چيزى كند (اراده نيز به معناى علم به نظام اصلح است) بى درنگ موجود مى شود، اگر اراده كند كائنات در يك لحظه موجود شوند، در همان يك لحظه آسمان و زمين و ستارگان و كهكشان ها ايجاد مى شوند و اگر اراده كند به طور تدريجى در هزار سال يا ميليون ها سال به وجود آيند بى كم و كاست همان خواهد شد. در ضمن، #فعل_خداوند كه همان #آفرينش_موجودات است بر اساس شبيه سازى قبلى هرگز نبوده است؛ زيرا اگر چنين باشد مفهوم آن تعدّد وجود ازلى و تعدّد خداوند و معبود خواهد بود و همان گونه كه در بحث هاى توحيدى آمده تعدّد در اين مورد محال است؛ زيرا وجود نامتناهى و نامحدود از هر جهت، تعدّد نمى پذيرد.
پی نوشت؛
[۱] سوره بقره، آيه ۱۱۷
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۷، ص ۲۱۸
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#الله #خدا #آفرينش
هدایت شده از
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞حیوانات عجیبیکه تابحال ندیدیدرا ببینید و بهعظمت خالقآنها تعظیم کنید🙏 👆
🌸قرآن کریم میفرماید:
بااینکهمردم خلقت شگفتوزیبایجانداران توسط آفریدگار متعال را میبینند اما فقط علما و خردمندان مطیع خدایند🔰
📖وَ مِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَٰلِكَ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ
و از اصناف مردم و اجناس جنبندگان و حیوانات نیز رنگهای مختلف هست (که خداوند آنها را آفرید)
و از میان اصناف بندگان تنها مردمان عالم و خردمند مطیع و خدا ترسند.
البته خداوند عزیز و توانا بخشندهی گناهان است.
📖سوره فاطر ۲۸
─┅ঊ🍃🥀🌟🥀🍃ঊ┅─
#آفرینش #آفريدگار #خلقت
هدایت شده از
🛑📢زن در قصص قرآن کریم
🔹در میدان زندگی، #زن از نظر حقوقی، #شخصیت انسانی، #قلمرو و #مسئولیت هایش با #مرد یکسان است، مگر در آنجا که اختلاف آن دو از لحاظ #آفرینش و خلقت الهی سبب تفاوت استعدادهایش و عملش با مردان گردد. به همین منظور در #قصصقرآنکریم، #زن به مثابه یک #عنصر_اصیل چهره مینماید. انسانی است #خردمند و #رشد_یافته که امور را به ترازوی اندیشه میسنجد و نقش خویش را به عنوان یک #انسان_متفکر و #سازنده_جامعه ایفا میکند. [۱]
🔹از ارادهای سرسختانه بهره دارد که با آن مرزها را میشکند و بندها را میگسلد تا خواست خویش را چنان که باید تحقق بخشد. بهترین نمونه این چهره، #آسیه (سلام الله علیها) همسر فرعون است، که فریفته جاه و مقام و جلوههای فرعونی و مقهور شیطان نمیگردد، و از قلمرو نفوذ فرعون میرهد و اقتدار او را از هم میدرد و #قرآن او را به عنوان #الگوی_زنان مثل میزند. «وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ... ؛ و خدا بر کسانی که ایمان آوردهاند، #همسر_فرعون را مثل میزند...». [تحریم، ۱۱]
🔹و اما در مقابل، #زنانی نیز هستند که گاه با حق به ستیز بر میخیزند و از هدایت سر میپیچند. «ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللهِ شَيْئًا وَ قِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ؛ خداوند برای کسانی که کافر شدهاند به #همسر_نوح و #همسر_لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو (پیامبر) سودی به حالشان (در برابر عذاب الهی) نداشت، و به آنها گفته شد: وارد آتش شوید همراه کسانی که وارد میشوند». [تحریم، ۱۰] در قصه های قرآنی، #زن به حسب طبیعت مونث خویش در جستجوی زوج است، بیآنکه #حیا و کبریای خود را فراموش نماید.
🔹#قرآن رفتار #دخترشعیبنبی (عليه السلام) را با #حضرت_موسی (علیه السلام) اینگونه ترسیم مینماید: «فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَى اسْتِحْيَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا...؛ پس یکی از آن دو [زن] در حالی که با حالت #شرم و #حیا گام بر میداشت، نزد او آمد [و] گفت: پدرم تو را می طلبد تا پاداش اینکه [دام های] ما را آب دادی به تو بدهد...». [قصص، ۲۵] به راستی این گام برداشتن چه زیبا ترسیم شده است. راه سپردن بر #حیا و چه شگفتمندانه قرآن این صحنه را باز میآفریند، #حیا را گسترهای می شمارد که آن #دختر روی آن گام بر میدارد. او نه بر زمین، که بر #حیا گام میزند.
🔹در دیگر جای قرآن کریم، #زن را #پادشاهی مییابیم صاحب جاه و حکمت. این تجلی از پادشاه سبا است. وی الگوی یک زن حکمران است که در جایگاه رهبری در هنگامه بحران، مقهور عواطف و احساسات خود نگردیده و با دلیری و بیداری با آن رویا رو میشد. اگرچه در آثار هنری امروزی مثل داستانها، نمایشنامهها و... #زن پایهای اصلی به عنوان عنصری فعال در جذب خواننده یا بیننده حضور دارد، اما در #قصصقرآنکریم #زن در جایی حضور دارد که #جایگاه اوست، و در خور شان و #منزلت اوست،
🔹و هرگز بر شالوده خودنمایی، دیگرفریبی و... عمل ننموده است، تا عواطف و احساسات را از رهگذر زیبایی به سوی خویش معطوف سازد. #قرآن_کریم در مجموع آیات مربوط به #زنان #جایگاه_واقعی و اصیل زن و مقام و منزلت شایسته او را بیان مینماید و الگوهای رضای عملی زنان را برای ما ترسیم مینماید؛ و چه زیباست تا هنرمندان و فعالان اجتماعی بتوانند از #قرآن_کریم #الگو گرفته و در آثار خویش چهره واقعی و در خور زنان را به تصویر کشند.
پی نوشت؛
[۱] عبدالکریم خطیب، زن در قصههای قرآن کریم
برگرفته از: روزنامه رسالت شماره ۶۰۹۳
منبع؛ وبسایت پژوهشکده باقرالعلوم (ع)
#زن #زنان #بانوان