#بایسته_های_اخلاقی ۷
🔰توبه و بازگشت
@mesbah_online
در دستورهای دینی همواره از انسان خواسته شده که پس از ارتکاب گناه به راه بندگی باز گردد.
🔅امام باقر علیه السلام می فرماید:
کسی که از گناه #توبه کند، مانند کسی است که گناه نکرده است و کسی که بر گناه #اصرار می ورزد و در عین حال از آن توبه می کند، گویا خدا را مسخره می کند.(۱)
🔅پیامبر گرامی اسلام نیز در سفارش به توبه و بازگشت به سوی خدا فرمود:
اگر آن قدر گناه کنید که به آسمان برسد، سپس پشیمان شوید و توبه کنید، همانا خداوند با نظر رحمت به شما رو آورد.(۲)
▫️امام علی علیه السلام در سخنی، شیوه فروتنی و زاری و توبه را چنین به پیروانش می آموزد:
✓ بار خدایا! گناهانی را که از من به آنها داناتری، بر من ببخش. پس اگر به گناه بازگشتم، تو نیز به آمرزش باز گرد.
✓ خداوندا! آنچه اعمال نیکو وعده کردم و نزد من وفایی به آن نیافتی، بر من ببخش.
✓ پروردگارا! آنچه به وسیله آن با زبانم به تو تقرب جستم، پس دلم با آن مخالفت ورزید، برمن ببخش.
✓ خداوندا! نگاه های اشارت آمیز، گفتارهای ناهنجار، خواهش های دل و لغزش های زبان را بر من ببخش.(۳)
✅ از حضرت سجاد (ع) روایت شده است که فرمود :
در بنی اسرائیل مرد #کفن_دزدی بود ، همسایه اش مریض شد و ترسید بمیرد ، مرد کفن دزد را صدا کرد و به او گفت چگونه همسایه ای بودم : مرد کفن دزد گفت خوب همسایه ای بودی مرد همسایه به کفن دزد گفت من کاری دارم که میخواهم تو انجام دهی ، مرد کفن دزد گفت : انجام می دهم ، مرد همسایه دو کفن آورد و به مرد کفن دزد گفت هرکدام که بهتر است بردار برای خودت تا مرا در کفن دیگر بپوشانند و چون مرا دفن کردند قبر مرا نشکاف و مرا برهنه مساز و کفن مرا نبر ، کفن دزد نپذیرفت تا اینکه به سبب اصرار همسایه کفن نیکوتر را برداشت و رفت و چون همسایه مرد و دفنش کردند ، کفن دزد گفت مرده که شعوری ندارد تا بفهمد من خلف وعده با او کرده ام ، میروم و کفن او را می دزدم ، پس قبرش را شکاف و چون خواست کفن را بردارد و او را برهنه سازد ، صیحه و صدای سختی شنید که می گوید این کار را نکن ، پس ترسید و کفن را ندزدید و قبرش را پوشانید ، تا هنگام مردنش به فرزندانش گفت چگونه پدری بودم برای شما ، گفتند نیکو پدری بودی گفت مرا به شما حاجتی است ، گفتند انجام خواهیم داد گفت هرگاه مردم بدنم را آتش بزنید و وقتی خاکستر شدم خاکسترم را به باد بفرستید نصفی به سمت دریا و نصفی به سمت صحرا قبول کردند و چون مرد چنین کردند ، پس خدای تعالی خاکسترهای متفرقه بدن او را جمع نمود و زنده اش کرد و فرمود چه سبب شد که چنین وصیتی کردی عرض کرد به عزتت قسم ترس از عذاب تو مرا بر این وصیت داشت ، پس فرمود : من هم تو را بخشیدم و ترس تو را به آرامش مبدل کردم و طلبکارانت را راضی خواهم کرد.(۴)
✅ از این حکایت دانسته میشود که هرگاه گنهکار از گناهش پشیمان شود و از عذاب خداوند ترسناک باشد ، خداوند هم او را خواهد آمرزید و خصماء او را راضی خواهد فرمود.
🔰منابع:
۱.اصول کافی، ج ۲، ص ۴۳۵.
۲.محجه البیضاء، ج ۷، ص ۲۴.
۳.نهج البلاغه، خطبه ۷۶.
۴.جلد ۱۵ بحارالانوار باب الخوف و الرجاء ص۱۱۷
#منبرک | #متنی 4⃣2⃣1⃣ 🌱
#محمد_رضا_مصباح | عضو شوید👇
@mesbah_online
امام باقر علیه السلام قال رسول الله میفرمود: مردم میگفتن معاز الله مگه پیغمبرو دیدیدکه می گید قال رسول الله قائل به #علم_غیب امام باقر نبودن!
پیغمبر ۱۱ هجری از دنیا رفت امام باقر ۵۶ ۵۵ هجری تازه به دنیا آمد ۴۵ سال فاصله. علی القاعده پیغمبر رو ندیده امام باقر.
پس چطوری شما قال رسول الله میفرمایید؟
باورپذیر نبود برای مردم! جابر چون #تنها_بازمانده عصر رسول الله در دوران امام باقر جابر قال رسول الله میگفت: مردم میگفتند جابر تا زنده ای دو تا دیگه حدیث بگو حیف تو بری و ما کمتر قال رسول الله بشنویم!
الان خدا به #جابر یه #اعتباری داده که به #امام_باقر نداده! بین مردم ها نزد خدا که میدونیم چه خبره.
جابر حاضری این اعتبار رو خرج امامت کنی؟
در روایت داریم هر وقت امام باقر میخواست حدیث بخونه قال رسول الله بفرماید؛ جابر میومد کنار امام باقر می نشست آقا میفرمود: قال رسول الله جابر سر تکون میداد تایید میکرد! درسته، من بودم راست میگه امام.
#شبهات رو به واسطه اعتبار جابر امام باقر جواب میداد!
🔅 یه از خدا بیخبری اومد پیش امام باقر علیه السلام #فضایل_ابن_شاذان قرن هفتم آورده به امام باقر علیه السلام گفت: که شما قائل به این هستین که جد شما امیرالمومنین امامت فلانی و فلانی رو قبول نداشت؟!
امام باقر فرمود: بله جد ما غاصب اول حق خلافت را غاصب می دانست.
پس اگه اینجوریه چرا کادو گرفت ازش؟ کدوم کادو؟ گفت: خوله ی حنفیه مادر محمد حنفیه کادوی خلیفه اول بود به امیرالمومنین!
چرا جد شما ازش کادو گرفت؟
سریع امام باقر فرمود: برید جابر رو صدا بزنید بیاد جابر اومد.
جابر اینا همچین حرفی میزنن زد زیر گریه از این خبرا نبود من شاهد قصه ام یه عده زن و بچه رو در هیئت برده و کنیز دست بسته آوردن تو مسجد پیغمبر زمان قدرت اولی، یه زنی وسط جمعیت داد زد گفت ایها الناس، ما از ۹ سالگی بچههامونو برای روزه از هفت سالگی بچههامونو برا نماز کتک میزنیم از ما مسلمونتر مگه پیدا میکنید اینا ما رو به جرم ارتداد و کفر به اسیری آوردن میخوان بفروشن امیرالمومنین از در وارد شد این زن نگاهش به امیرالمومنین افتاد گفت: آقا شما همونی نیستی که پیغمبر #غدیر_خم دستشو بلند کرد آقا فرمود من همونم گفت: آقا ما به خاطر تو به کنیزی رفتیم!
یعنی ما قائل به غدیر بودیم ما گفتیم #زکات به علی می دیم به غاصب اول حق خلافت نمیدیم.
یعنی شیعه مرتضی علی و در جنگهای ردِّ به جرم ارتداد به کنیزی و بردگی میبردن میفروختند.
بعد اونجا طلحه و زبیر بودند عباشونو انداختن رو بدن این زن این زن کیه #خوله_حنفیه مادر #محمد_حنفیه است.
گفتن ابوبکر ما مشتری اول این هستیم به ما بفروشش خوله بلند شد گفت من میگم مسلمونم شما میخواید منو معامله کنید گفتن:چون با خلیفه پیغمبر مخالفت کردی مرتدی!
#خوله گفت: چاقو برمیدارم هرکی منو بخواد معامله کنه بخره #خودکشی میکنم پولش حروم میشه حالا میخواد بخرید بخرید!
اینجوری که نمیشه چه کنیم باهات گفت فقط حاضرم به #عقد کسی در بیام که بگه وقتی مادرم به من #آبستن بود چه #خوابی دید؟
امیرالمومنین از روی علم غیب خواب و تعریف کرد خوله گفت: من حاضرم به عقد این آقا در بیام.
جابر گفت: #خوله کادو نبود این شبهه رو کی میتونه در زمان امام باقر حل کنه؟ یه آدم آبرودار و اعتبار داره مثل جابر بن عبدالله.
🔅#عمار_یاسر وقتی در #صفین شهید شد یه عده آدم توبه کردن اومدن سمت امیرالمومنین.
یعنی چی؟ اینا علی دیدن #توبه نکردن عمار دیدن توبه کردن یعنی چی؟
یعنی عمار تو بین یه مشت آدم آبروت از آبروی امیرالمومنین بیشترِ!
🔅#زید_ابن_صوحان_عبدی اینا سه تا برادر بودن تو کوفه، #صعصه ابن صوحان زید ابن صوحان، #صیحان بن صوحان سه تا داداش بودن.
#زیدشون بهترین معلم قرآن شهر کوفه بود یه اعتبار ویژه ای داشت.
زمان خلیفه دوم میخواست سوار مرکب شه جایی بره نوشتن دومی می رفت بدرقه میکرد، میومد استقبالش میرفت.
شیعه و سنی نداشت همه قبولش داشتن همین الانم مثلاً شما بچه تو خونتون بره قرائت قرآن کار کنه منشاوی گوش بده عبدالباسط گوش بده شما نمیری بهش بگی که بابا جون منشاوی که شیعه نیست برای چی منشاوی گوش میدی خب بابا جون من کار به مذهبش ندارم من صوتشو میخوام یاد بگیرم قرائتشو میخوام یاد بگیرم معلم قرآن اعتبار #فرا_حزبی داشت.
🔅 امیرالمومنین فرمود: اگر اعتبار این سه برادر را من در کوفه داشتم بین #یهودیها با تورات بین #مسیحیها با انجیل بین #مسلمانان با قرآن بعضی نقلها داره بین طرفداران #داوود هم با زبور قضاوت میکردم.
آقا شما که علم غیبشو دارید همین الان این کار رو بکنید دیگه.