°
امیرالمؤمنین علی عليه السلام:
⬅️ تَوَقَّوُا الْبَرْدَ فی أَوَّلِهِ، وَ تَلَقَّوْهُ فی آخِرِهِ
💠 در آغاز فصل سرما خود را بپوشانید
و در پایانش آن را دریابید
⬅️ فإِنَّهُ يَفْعَلُ فِی الْأَبْدَانِ كَفِعْلِهِ فِی الْأَشْجَارِ
💠 زیرا با بدن ها همان می کند
که با برگ درختان خواهد کرد
⬅️ أوَّلُهُ يُحْرِقُ، وَ آخِرُهُ يُورِقُ
💠 آغازش می سوزاند، و پایانش می رویاند
📓 « نهج البلاغه حکمت ۱۲۸ »
💠 @mesbah_sadeghin_ir
°
🔘 « منشأ حسنات و سیئات »
⏪ « آیت الله حائری شیرازی (ره) »
⬅️ « کلمۀ توحید »
یعنی اینکه منشأ همۀ خیرات
را خداوند بدانی
و شُرور را به خدا نسبت ندهی
سوره نساء آیه 79
⬅️ ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللهِ
وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ
💠 هرچه حسنه دارید از خداست
و هرچه سیئه دارید از نفس خودتان است
شاید کسی اینطور بپرسد
اگر من مختارم
چرا هم حسناتم و هم سیئاتم
از خودم نباشد؟
اگر هم مجبورم
چرا نه سیئاتم و نه حسناتم
از خودم نباشد؟
حقیقت این است که
سیئات از نفس خود انسان است
و حسنات بهواسطۀ خداست
چرا؟
⬅️ وقتی روز است،
روشنی زمین از خودش است یا از خورشید؟
ذرهای نور از خود زمین نیست
بلکه همهاش بهواسطۀ خورشید است
تاریکی شب چطور؟ مال خورشید است؟
نخیر، از چرخش زمین و سایۀ خود اوست
سیّئه از تاریکیها و از خودخواهیهاست
هرچه تاریکی و ظلمت است
بهدلیل پشتکردن انسان به خداست
اما حسنات از نور عقل است
و هرچه نور است، از خداست
💠 @mesbah_sadeghin_ir
🔹آیت الله حائری شیرازی (رحمت الله علیه)
🔸 امام حسین علیه السلام
در شب عاشورا یک جور سخن گفت
و در روز عاشورا یک جور دیگر.
شب عاشورا، سخن از
«نمیخواهم، احتیاج ندارم، بروید، بیعتم را برداشتم» بود.
روز عاشورا میگوید:
«بیائید به من کمک کنید، آیا یاور و مددکاری هست؟ هل من ناصر ینصرنی؟»
🔸 شب صحبت میکند
تا مبادا خبیثی در بین طیّبها باشد،
و روز سخن میگوید
تا مبادا طیّبی در بین خبیثها مانده باشد.
🔸 شب غربال میکند
تا فقط «صالحان» بمانند،
و روز غربال میکند
تا فقط «اشقیاء» در مقابل او ایستاده باشند.
« نکات و تمثیلات »
آیت الله حائری شیرازی(ره)
@haerishirazi
6-moharam-1.2.mp3
13.25M
🔘 سخنرانی عالم ربّانی
حضرت آیت الله یعقوبی قائنی
رضوان الله تعالی علیه
زمان: ششم محرّم 1362
(قسمت اول)
مکان: مسجدالعسکری- اصفهان
┄┅┅✿🍃❀📚❀🍃✿┅┅┄
» مفهوم دنیا و آخرت،
دنیای مذموم، دنیای ممدوح
» ثمره ایمانِ انسان،
توحید و معرفت خداست.
» تمام واجبات و مستحبات
و احکام دین، مقدمه ایست
برای رسیدن انسان به
توحید و قرب خدای متعال
» شرط قبولی هر عملی
اول از همه ایمان است، ایمان نیز
بدون عمل هیچ نتیجهای ندارد،
یعنی ثابت نمی ماند.
» مَثَل ایمانِ بی عمل مثل درختی است
که در زمین صالحی کاشته بشود،
سبز شود، ولی آبیاری نشده
آفات از آن دور نگردیده خشک شود.
» عمل صالح، تفسیر شده است به
معرفت امام علیه السلام،
یعنی اول باید انسان
آن مجری احکام الهی را بشناسد
تا بر اساس دستورات او عمل کند.
» اصل عبادت اطاعت است،
و اطاعت وقتی صدق می کند که
انسان بداند عملی را که انجام میدهد
مولایش امر کرده است.
💠 @sadeghin_ir
°
🔘 « اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أبَا عَبْدِ الله
اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ »
💠 امام صادق علیه السلام فرموده اند:
بر بام خانه بالا میروی
سپس به سمت راست و چپ نگاه کرده،
سر به سوی آسمان بالا برده
رو به سوی قبر حسین علیه السلام کرده
سلام فوق را میگویی،
تا ثواب یک حج و عمره برایت نوشته شود.
📚 « انیس الصادقین- باب زیارات »
زیارت امام حسین علیه السلام
از راه دور زیر آسمان
┄┄┅┅✿🍃❀📚❀🍃✿┅┅┄
قال الصّادق علیه السّلام :
اِصْعَدْ فَوْقَ سَطْحِکَ،
ثُمَّ تَلْتَفِتُ یُمْنَةً وَ یُسْرَةً،
ثُمَّ تَرْفَعُ رَأْسَکَ إِلَى السَّمَاءِ،
ثُمَّ انْحُ نَحْوَ الْقَبْرِ وَ تَقُولُ:
«اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أبَا عَبْدِ الله،
اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ»
تُکْتَبُ لَکَ زَوْرَةٌ، وَ الزَّوْرَةُ حَجَّةٌ وَ عُمْرَةٌ.
( کافی ج۴ ص۵۸۹ )
[ کامل الزّیارات باب ۹۶ ص ۲۸۷ ]
💠 @sadeghin_ir
roze-vedaa-marhum-kafi.mp3
4.68M
🔘 روضه وداع
ابا عبدالله علیه السلام
و حضرت زینب سلام الله علیها
💠 « مرحوم شیخ احمد کافی(ره) »
@rofaghaesfahan
°
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمّدِِ وَ آلِ مُحَمَّدِِ
وَ عَجِّل فَرَجَهُم
#صلوات ۲۳
@rofaghaesfahan
°
🔘 امام حسين عليه السلام :
⬅️ ” اَلقُنوعُ راحَةُ الأبدانِ ”
💠 [ قناعت، مايه آسايش تن است ]
📚 « بحارالأنوار، ج 75، ص128 »
@rofaghaesfahan
°
🔘 امیرالمؤمنین علی علیه السلام :
⬅️ إنَّ أهنَأ النّاسِ عَیشاً
مَن کانَ بِما قَسَمَ اللهُ لَهُ راضِیاً
💠 گواراترین زندگى را کسى دارد
که به آنچه خداوند براى او
قسمت کرده است، خشنود باشد.
📚 « غرر الحکم ح ۳۳۹۷ »
@rofaghaesfahan
6-moharam-2.1.mp3
10.21M
🔘 سخنرانی عالم ربّانی
حضرت آیت الله یعقوبی قائنی
رضوان الله تعالی علیه
زمان: ششم محرّم 1362
(قسمت دوم)
مکان: مسجدالعسکری- اصفهان
┄┅┅✿🍃❀📚❀🍃✿┅┅┄
سوره قصص آیه 77
⬅️ و ابْتَغِ فِيما آتاكَ اللهُ الدّارَ الْآخِرَةَۖ
وَ لا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَاۖ
وَ أَحْسِنْ كَما أَحْسَنَ اللهُ إِلَيْكَۖ...
💠 و در آنچه خدا به تو داده،
سراي آخرت را بطلب؛
و بهره ات را از دنيا فراموش مكن؛
و همان گونه كه خدا به تو نيكي كرده
نيكي كن؛ ...
» بهره بردن شخص عاقل
از عطا های خداوند متعال،
جهت آباد کردن آخرت خود
» لزوم آمادگی های قبلی انسان
برای ادای حقوق واجب الهی،
از جمله گذشت از مال و ...
» روشن نگهداشتن چراغ عقل،
که انسان بداند دنیا گذراست و
حیات واقعی در آخرت است
» بی اثر بودن اسباب عبرت و تذکر
در قلوب سیاه شده
و قساوت گرفته
» تصرف مملکت وجودیِ
انسانهای غافل
توسط لشکر شیطان
💠 @sadeghin_ir
°
🔘 امام حسین(ع) :
⬅️ منْ أَحَبَّکَ نَهَاک
وَ مَنْ أَبْغَضَکَ أَغْرَاکَ
💠 هر کس
تو را دوست بدارد
از کار ناپسند بازت می دارد
و هر کس دشمنت باشد
فریبت می دهد.
📚 « بحارالأنوار، ج 75، ص128 »
@rofaghaesfahan
roze-vedaa-aali.mp3
4.75M
°
🔘 وداع امام حسین علیه السلام
با اهل بیت علیهم السلام
در روز عاشورا
⬅️ نقلی از علامه امینی(ره) در رابطه با شخصی که از امام صادق علیه السلام سؤال کرد که گاهی در مجالس روضه گریه ام نمی آید ....
💠 «حجت الاسلام عالی»
@rofaghaesfahan
roze-vedaa-marhum-kafi.mp3
4.68M
🔘 روضه وداع
ابا عبدالله علیه السلام
و حضرت زینب سلام الله علیها
💠 «مرحوم شیخ احمد کافی(ره)»
💠 @mesbah_sadeghin_ir
°
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمّدِِ وَ آلِ مُحَمَّدِِ
وَ عَجِّل فَرَجَهُم
#صلوات ۲۴
💠 @mesbah_sadeghin_ir
°
🔘 «غیبت از اینجا آغاز شد»
⬅️ آیت الله حائری شیرازی(ره):
💠 امام یازدهم علیه السلام
در عصری بودند که شیعیان ناشکری میکردند.
آنها مبلغی وجوهات (خمس و زکات) خدمت امام(ع) فرستاده بودند.
عدهای از شیعیان نامهای به امام(ع) نوشتند که بیلان مصرف این اموالی که خدمت شما رسیده را به ما بگویید و اینکه این پولها را چگونه خرج کردید.
آدم به امام زمانش نامه بنویسد،
بگوید اموال را به کی دادی؟!
کجا خرج کردی؟!
حضرت پاسخ داد:
چرا این سؤال را از امامان قبلی نکردید؟
چه زمانی رسمتان بوده
از امام سؤال کنید که
این پولها کجا رفته؟
کجا خرج شده؟
اگر امامت یک امر مستمری است
چرا با من این رفتار را میکنید
اما با امامان قبلی نکردید؟
بعد از این پاسخ،
حضرت دستور داد پرده مشکی رنگی
بر در اتاق ایشان آویختند.
مردم که برای سوال میآمدند
حق نداشتند پرده را عقب بزنند
و از پشت پرده با آن حضرت صحبت میکردند.
🔘 «غیبت از اینجا آغاز شد»
چرا؟! چون ناشکری کردند
غیبت، نتیجه ناشکری است.
ظهور نتیجه شکرگذاری است.
هر چه شکرگذاری بیشتر شود،
پرده غیبت رقیقتر میشود.
این پرده، غباری است بین امام و مأموم.
این غبار از امام نیست از امت است.
هر چه غبار امت فرو بشیند،
جمال امام روشنتر میشود.
@haerishirazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°
🔘 «شیعه یا محب»
<<حجت الاسلام رفیعی>>
امام حسن عسکری علیه السلام:
⬅️... إنَّ شِیعَتَنَا هُمُ الَّذِینَ یتَّبِعُونَ آثَارَنَا وَ یطِیعُونَا فِی جَمِیعِ أوَامِرِنَا وَ نَوَاهِینَا فَأولئِک شِیعَتُنَا فَأمّا مَنْ خَالَفَنَا فِی کثِیرٍ مِمَّا فَرَضَهُ اللهُ عَلَیهِ فَلَیسُوا مِنْ شِیعَتِنَا...
💠... شیعیان ما کسانی هستند که از سنّتهای ما پیروی کرده و تمام اوامر و نواهی ما را اطاعت می کنند، پس اینان شیعیان ما هستند و امّا کسانی که در بسیاری از چیزهایی که خداوند واجب کرده، ما را مخالفت می کنند از شیعیان ما نیستند...
📚 «بحار الأنوار، ج 65، ص 162»
💠 @mesbah_sadeghin_ir
°
🔘 «شیعه یا محبّ»
💠 در تفسیر امام حسن عسکری حدیثی وارد شده است که آن را ابویعقوب یوسف بن یزیاد و علی بن سیار روایت کردهاند، این دو بزرگوار میگویند:
⬅️ شبی در خدمت امام عسکری بودیم - در آن زمان حاکم آن سامان نسبت به امام تعظیم میکرد و اطرافیان او نیز احترام مینمودند- ناگهان حاکم شهر از آنجا عبورش افتاد و مردی دست بسته همراه او بود او امام را که در بالای خانه قرار داشت و از بیرون مشاهده میشد دید، همینکه چشمش به آن حضرت افتاد به خاطر احترام از مرکب پیاده شد.
امام عسکری فرمود: به جای خود برگرد، و او در حالی که تعظیم میکرد به جای خود یعنی روی مرکب برگشت و عرض کرد: ای فرزند رسول خدا این شخص را امشب کنار یک دکان صرافی گرفتهام به گمان اینکه میخواسته راهی به دکان باز کند و از آن سرقت کند. همین که خواستم او را تازیانه بزنم - و این روش من است متهمی را که دستگیر میکنم پنجاه تازیانه میزنم تا تنبیه او باشد و بعد از آن جرم بزرگتری مرتکب نشود - او به من گفت: از خدا بترس و کاری که باعث خشم خداوند میشود انجام نده، من به راستی از شیعیان علی بن ابیطالب و شیعه این امام بزرگوار پدر کسی که به امر خدا قیام میکند میباشم.
من از او دست برداشتم و گفتم: تو را نزد امام میبرم، اگر آن حضرت گفتهات را تصدیق کرد که از شیعیان او هستی تو را رها میکنم، و اگر دروغ گفته بودی بعد از آنکه هزار تازیانه به تو زدم دست و پایت را قطع خواهم کرد، اکنون او را به حضور شما آوردهام، آیا او همان طور که ادعا کرده است از شیعیان شما میباشد؟
امام فرمود: پناه بر خدا میبرم، این کجا از شیعیان علی بن ابی طالب میباشد؟ خدا او را در دست تو گرفتار کرده است به خاطر اینکه به خیال خود اعتقاد دارد که از شیعیان حضرت علی است.
حاکم گفت: راحتم کردی، الآن پانصد ضربه به آن میزنم و هیچ اعتراضی هم بر من نیست. و چون او را به فاصله زیادی از آنجا دور کرد دستور داد او را به رو بر زمین افکندند، دو جلاد را یکی در طرف راست و دیگری در طرف چپ بر او گماشت و به آنها گفت: او را بزنید و بدرد آورید.
این دو نفر شلاقهای خود را بطرف او پایین آوردند، ولی به او برخورد نکرد و هر چه میزدند بر زمین میخورد، حاکم ناراحت شد و گفت: وای بر شما، زمین را میزنید؟ به پشت و کمر این شخص بزنید، دوباره شروع به زدن کردند و پشت و کمر او را نشانه گرفتند ولی این بار دستهای آنها خطا رفت و آندو به یکدیگر زدند و داد و فریاد آنها بلند شد.
حاکم به آنها گفت: وای بر شما، مگرشما دیوانه شدهاید؟ چرا خودتان را میزنید؟ این مردی که بر زمین افتاده بزنید گفتند: ما همین کار را میکنیم و جز او را هدف نمیگیریم و نمیزنیم ولی دستهای ما بی اختیار منحرف میشود بطوری که ضربهها بر خود ما وارد میشود.
حاکم چهار نفر دیگر از مأموران خود را صدا زد و به این دو نفر اضافه کرد و گفت: او را احاطه کنید و تا میتوانید بزنید، شش نفر دور او را گرفتند و شلاقها را بالا بردند که او را بزنند ولی این بار شلاق به حاکم اصابت کرد. او از مرکب پیاده شد و فریاد کرد: مرا کشتید خدا شما را بکشد، این چه کاری است که میکنید؟ گفتند: ما غیر این شخص را نمیزنیم و نمیدانیم چرا چنین میشود؟
حاکم با خود گفت: شاید اینها توطئه کردهاند، لذا چند نفر دیگر را مأمور کرد که این شخص را بزنند، ولی آنها هم حاکم را زدند بار دیگر گفت: وای بر شما چرا مرا میزنید؟ گفتند: به خدا قسم ما جز این شخص را نمیزنیم.
حاکم گفت: سر و صورت مرا مجروح کردید، اگر مرا نمیزنید از کجا این جراحتها پیدا شد؟ گفتند: دست ما بشکند اگر تو را قصد کرده باشیم. مرد گرفتار به حاکم گفت: ای بنده خدا، آیا به این لطفی که به من میشود و ضربات شلاق از من دفع میگردد هیچ توجه نمیکنی و عبرت نمیگیری؟ وای بر تو، مرا نزد امام برگردان و هر چه در مورد من فرمان داد اجرا کن.
حاکم او را نزد امام برگرداند و عرض کرد: ای فرزند رسول خدا، کار این شخص عجیب است، از طرفی انکار کردید که از شیعیان شما باشد - و هر که شیعه شما نباشد ناگزیر شیعه ابلیس است و جایگاهش در آتش است - و از طرف دیگر معجزاتی از او مشاهده کردم که مخصوص پیامبران است.
امام فرمود: بگو یا جانشینان پیغمبران (یعنی اظهار معجزه منحصر به پیامبران نیست بلکه جانشینان واقعی آنها هم به آوردن معجزه توانائی دارند). حاکم هم کلام خود را با اضافه کردن جملهای که امام فرمود تصحیح کرد.
ادامه دارد⬇️
💠 @mesbah_sadeghin_ir
ادامهٔ ⬇️
🔘 «شیعه یا محب»
💠 سپس امام عسکری به حاکم فرمود: ای بنده خدا این شخص در اینکه ادعا کرده از شیعیان ما است دروغ گفته است دروغی که اگر میفهمید و از روی عمد آن را میگفت به تمام آن عذاب تو گرفتار میشد و در زندان زیرزمینی سی سال باقی میماند، ولی خداوند به او رحم کرد زیرا کلمه را بر آنچه قصد کرده اطلاق نموده است و از روی عمد دروغ نگفته است و تو ای بنده خدا بدان که خداوند او را از دست تو نجات داده است، او را رها کن، زیرا از دوستان و ارادتمندان ما است گر چه از شیعیان ما نیست.
حاکم گفت: نزد ما این تعبیرات همه مساوی است، چه فرقی بین اینها است؟ امام به او فرمود:
⬅️ اَلْفَرْقُ أَنَّ شِيعَتَنَا هُمُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ آثَارَنَا، وَ يُطِيعُونَا فِي جَمِيعِ أَوَامِرِنَا وَ نَوَاهِينَا، فَأُولَئِك من شِيعَتُنَا. فَأَمَّا مَنْ خَالَفَنَا فِي كَثِيرٍ مِمَّا فَرَضَهُ اللَّـه عَلَيْهِ فَلَيْسُوا مِنْ شِيعَتِنَا.
💠 شیعیان ما کسانی هستند که از آثار ما پیروی میکنند، دستورات ما را به کار میبندند، و از آنچه نهی کردهایم اجتناب مینمایند، و اما کسانی که در بسیاری از آنچه خداوند بر آنها واجب کرده با ما مخالفت میکنند از شیعیان ما نیستند.
سپس امام به حاکم فرمود: و تو دروغی گفتهای که اگر از روی عمد مرتکب شده بودی خداوند تو را به هزار تازیانه و سی سال زندان زیر زمینی گرفتار میکرد.
حاکم عرض کرد: آن دروغ چه بوده است ای فرزند رسول خدا؟
امام فرمود: معجزاتی را که دیدی به این شخص نسبت دادی درحالی که معجزه کار او نیست بلکه کار ما است که خداوند در مورد او ظاهر کرد تا حجت ما را آشکار کند و عظمت و شرافت ما را روشن سازد، و اگر گفته بودی معجزاتی در مورد او مشاهده کردم - و عمل را به او نسبت نمیدادی - آن را انکار نمیکردم، آیا حضرت عیسی که مرده را زنده کرد معجزه نیست؟ آیا معجزه کار آن مرده بود یا عیسی؟ آیا گل را که به شکل پرنده ساخت و به اذن پروردگار پرنده گردید، این معجزه کار پرنده بود یا حضرت عیسی؟ آیا آنهائیکه مسخ شدند و با خواری بوزینه گردیدند معجزه نیست؟ آیا این معجزه کار بوزینهها بود یا پیغمبر آن زمان؟
حاکم گفت: «أَسْتَغْفِرُ اللَّـهَ رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْه» «از خدا طلب آمرزش میکنم و به سوی او بازگشت مینمایم.»
سپس امام عسکری به آن شخص که ادعا کرده بود شیعه علی بن ابی طالب است، فرمود:
ای بنده خدا تو شیعه علی بن ابی طالب نیستی بلکه از دوستان او میباشی.
همانا شیعیان آن حضرت کسانی هستند که خداوند تبارک و تعالی درباره آنان فرموده است:
⬅️ ﴿وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فيها خالِدُون.﴾(بقره/82)
💠 «کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح انجام میدهند اهل بهشت خواهند بود، و در آن جا برای همیشه خواهند ماند.»
شیعیان کسانی هستند که به خدا ایمان آوردهاند و او را به صفاتی که خودش فرموده توصیف میکنند و از صفات دیگر که بر خلاف آن باشد پاک و منزه میدانند، و محمد(ص) را در همه گفتارش تصدیق میکنند، و همه کارهای او را عین صواب و راستی میدانند و عقیده دارند که علی(ع) بعد از او سرور و پیشوای همگان است و بزرگواری است که هیچکس از امت محمد(ص) همتای او نیست، بلکه اگر همه آنها را در کفهای و علی(ع) را در کفهای دیگر قرار دهند کفه علی(ع) بر آنها ترجیح پیدا میکند مانند ترجیح داشتن وزن آسمان و زمین بر یک ذره بی مقدار.
و شیعیان علی(ع) کسانی هستند که در راه خدا هیچ باکی ندارند که مرگ سراغ آنها آید، یا آنها در دام مرگ قرار گیرند و شیعیان علی(ع) آنهایی هستند که برادرشان را بر خود ترجیح میدهند گرچه در حال نیاز و حاجت باشند. و آنها کسانی هستند که خداوند در جائی که نهی فرموده آنها را نمیبیند، و جایی که امر فرموده خالی از آنها نیست.
و شیعیان علی بن ابی طالب(ع) کسانی هستند که در احترام نمودن و بزرگداشت برادران مؤمن به مولای خود علی(ع) اقتدا میکنند.
و آنچه گفتم گفتار خودم نیست بلکه گفتار رسول خدا(ص) است و این فرمایش پروردگار است که فرموده است:
﴿وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ﴾
یعنی بعد از اعتراف به توحید و اعتقاد داشتن به نبوت و امامت همه فرائض و تکالیف الهی را بجا میآورند، و در رأس آنها دو فریضه است:
یکی ادا کردن و پرداختن حقوق برادران دینی، دوم رعایت تقیه و آشکار نکردن عقیده مذهبی خود در مقابل دشمنان خداوند برای آنکه جان و مال خود را حفظ کنند.
📚 تفسیر امام عسکری(ع)، ج7، ص316
بحارالأنوار، ج65، ص162
تفسیر برهان، ج4، ص23
💠 @mesbah_sadeghin_ir
6-moharam-3.1.mp3
13.11M
🔘 سخنرانی عالم ربّانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه
زمان:ششم محرّم 1362
(قسمت سوم)
مکان: مسجدالعسکری- اصفهان
┅✿🍃❀📚❀🍃✿┅
» قوه مجریه دین مقدس اسلام امامت و ولایت است
» مراد از ” تواصوا بالحق ” در سوره عصر این است که شیعیان همدیگر را وصیت کنند به امر ولایت که اصل دین است
سوره بقرة آیه 45
⬅️ واسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِۚ وَ إِنَّها لَكَبِيرَةٌ إِلّا عَلَى الْخاشِعِينَ
💠 و از صبر و نماز يارى بگيريد و البتّه آن، جز بر خاشعان بسى گران است
» در تفسیر وارد شده از ”صبر” به پیامبر اکرم(ص) و از ”صلاة” به امیرالمومنین(ع)
» مسئله قبول ولایت سخت است مگر بر خاشعین
» کسانی که قلب هایشان خشوع دارد، و کبر و نخوت و خودبینی ندارند، میتوانند نور ولایت را بپذیرند
» محدود بودن عدهای که ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) را در عالم ذر پذیرفتند
» عهد امام حسین علیه السلام در عالم ذر با خداوند متعال دربارهٔ خریداری گناهان امت پیامبر اکرم(ص) به بهای قبولی وقایع کربلا
💠 @sadeghin_ir
32.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°
《 حاج میثم مطیعی 》
همه آرام و قرار این دل زیارت در اربعین است
ره عشق است و ندارم باکی اگر خاری در کمین است
💠 @mesbah_sadeghin_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°
إلَی الحَبیب ، إلَى الحُسين
إلَى العَزيز ، إلَى الغَريب
امام حسین علیه السّلام
در خواب به من فرمود :
..... تعال ( بیا )
💠 @mesbah_sadeghin_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°
🔘 إلَی الحَبیب
┅┅✿ 🏴 ✿┅┅
«جانم حسین جان ای جان جانان»
بر کشتگان نینوا اربعین آمد
آل پیمبر کربلا دل غمین آمد
«جانم حسین جان ای جان جانان»
⬅️ نوحه اربعین
💠 استاد سلیم مؤذن زاده اردبیلی
💠 @mesbah_sadeghin_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان لگدزدن نظامی بعثی صدام به دیگ غذای زائران اربعین حسینی و شکایت بانی غذا از نظامی بعثی در حرم و جواب امام حسین (ع) و ادامه داستان.....
سخنرانی حجة الاسلام فالی
در سال ۹۵
@rofaghaesfahan
°
🔘 توبه شخصی که جیب مردم را میزد
⬅️ مولف کتاب «داستانهای عبرتآموز» گوید مرحوم آیت الله بهاء الدینى داستان شگفت انگیزى را از قول حمله دارى از شهر ارومیه که سالى یک بار مسافر به مشهد مىبُرد، بدین صورت نقل نمود:
💠 مسافرتِ با ماشین تازه آغاز شده بود و در آن زمان، ماشین، باری بود و در قسمتِ بار، مسافر و بارش را یکجا سوار مىکردند.
من نزدیک به سى مسافر براى بردن به زیارت حضرت رضا(ع) پذیرفته بودم و قرار بود اوایل هفتهی بعد به جانب مشهد حرکت کنیم.
شب چهارشنبه،
حضرت رضا(ع) را در خواب دیدم که با محبتى خاص به من فرمودند:
در این سفر، ابراهیم جیببر را همراه خود بیاور. از خواب بیدار شدم در حالى که در تعجب بودم که چرا از من خواسته شده چنین شخصِ فاسق و فاجرى را که در بین مردم، بسیار بدنام است به مشهد ببرم و فکر کردم خوابى که دیدهام صحیح نیست.
شب بعد،
همان خواب را بدون کم و زیاد دیدم، ولى باز توجه به آن ننمودم.
شب سوم
در عالم رؤیا حضرت رضا(ع) را خشمگین مشاهده کردم که با حالتى خاص به من فرمودند:
چرا در این زمینه اقدام نمىکنى؟
روز جمعه به محلى که افراد شرور و گنهکار جمع مىشدند رفتم و ابراهیم را در میان آنان دیدم. نزدیک او رفته سلام کردم و از او براى زیارت مشهد دعوت نمودم.
با شگفتى با دعوتم روبرو شد و به من گفت:
حرم حضرت رضا(ع) جاى من آلوده نیست؛ آنجا مرکز اجتماع اهل دل و پاکان است، مرا از این سفر معاف دار.
اصرار کردم و او نمىپذیرفت.
عاقبت با عصبانیت به من گفت:
من خرجى این راه را ندارم، فعلا تمام سرمایه من سى ریال پول است،
آن هم پولى حرام که از کیسهی پیرزن فقیرى دستبرد زدهام!.
به او گفتم:
من از تو مخارج سفر نمىخواهم، رفت و برگشت این سفر را میهمان منى!.
اصرارم مقبول افتاد و آمدن به مشهد را پذیرفت و قرار شد روز یکشنبه همراه با کاروان حرکت کند.
کاروان به راه افتاد، مسافران از بودنِ شخصى مانند ابراهیم جیب بر متعجب بودند، ولى احدى را جرأت سؤال و جواب نسبت به این مسافر نبود.
ماشینِ بارى همراه بار و مسافر، در جادهی خراب و خاکى به جانب مشهد مقدس در حرکت بود،
نرسیده به منطقه زیدر که محلى نا امن و جاى حملهی ترکمنها به زوّار بود، عرض جادّه به وسیله قُلدرى ستمکار بسته شده بود.
ماشین توقّف کرد.
راهزنی بالا آمد
و خطاب به تمام مسافران گفت:
آنچه پول دارید در این کیسه بریزید و در برابر من ایستادگى نکنید که شما را به قتل مىرسانم!
آنگاه پول راننده و تمام مسافران را گرفت و ماشین را ترک گفت.
ماشین پس از ساعتى چند به محلّ زیدر رسید و کنار قهوه خانه نگاه داشت.
مسافرین پیاده شدند و کنار هم نشستند و غم و اندوه جانکاهى بر آنان سایه انداخت.
بیش از همه راننده ناراحت بود و مىگفت:
نه تنها خرجى خود را ندارم،
بلکه از پول بنزین و دیگر مخارج ماشین هم محروم شدم و رسیدن ما به مقصد بسیار مشکل به نظر مىرسد و از شدّت ناراحتى به گریه افتاد.
در میان بهت و حیرتِ مسافران،
ابراهیم جیب بر به راننده گفت:
چه مقدار پول تو را آن راهزن برده؟
راننده مبلغى را گفت،
ابراهیم آن مبلغ را به او پرداخت.
سپس از بقیهی مسافران به طور تک تک مبلغ ربوده شدهی آنان را پرسید و به هر کدام هر مبلغى را که مىگفتند مىپرداخت.
در نهایتِ کار سى ریال باقى ماند که ابراهیم گفت:
این هم مبلغ ربوده شده از من بود که سهم من است.
همه شگفت زده شدند،
از او پرسیدند:
این همه پول را از کجا آوردهاى؟
در پاسخ گفت:
وقتى آن راهزن از همهی شما پولتان را گرفت و سپس مطمئن و آرام خواست از ماشین پیاده شود،
بى سر و صدا جیب او را زدم و این پولهایى که به شما دادم پول خود شماست.
حملهدار مىگوید:
بلند بلند گریستم.
ابراهیم به من گفت:
پول تو را هم که برگرداندم، چرا گریه مىکنى؟ خوابم را که در سه شب پى در پى دیده بودم براى او گفتم و اعلام کردم من از فلسفهی خواب بى خبر بودم و اکنون فهمیدم که دعوت حضرت رضا(ع) از تو بدون دلیل نبوده و امام(ع) مىخواسته به وسیلهی تو، این خطر را از ما دور کند.
با شنیدن این مطلب، حالِ ابراهیم عوض شد و انقلاب شدیدى به او دست داد و به شدت گریست و این حال، تا رسیدن به تپّه سلام [جایى که برق گنبد بارگاه ملکوتى حضرت رضا(ع) دیده مسافران را روشن مىکند] ادامه داشت.
در آنجا گفت:
زنجیرى به گردن من بیندازید و مرا تا نزدیک صحن به این صورت ببرید و چون پیاده شدیم، مرا به جانب حرم به همین حال حرکت دهید. ما نیز آنچه او خواست انجام دادیم و تا در مشهد بودیم همین حالِ تواضع و خضوع را داشت و توبهی عجیبى کرد و پول پیرزن ناشناس را در ضریح مطهر انداخت و امام را شفیع خود قرار داد تا گناهان گذشتهاش بخشیده شود.
همه مسافران کاروان به او غبطه مىخوردند و پس از زیارت ما به ارومیه برگشتیم ولى آن تائب با ارزش، با ما باز نگشت و در مشهد مقدس ماندگار شد
💠 @mesbah_sadeghin_ir
°
⬅️ داریم با حسین حسین پیر می شویم
خوشحال از این جوانی از دست رفته ایم
💠 @mesbah_sadeghin_ir