❓ آيا اقدام به ذبح اسماعيل به دست پدر در عيد قربان، عملي ضد اخلاقي بود؟
✍️ابوالفضل ساجدي
پاسخ: خير. تلقي تقابل دين و اخلاق كه برخي نویسندگان داخلی، خودشان، یا به تبع امثال كی يركگور (انديشمند مسيحي) با تكيه به مثال ذبح حضرت اسماعيل (ع)، پذیرفته اند، صحيح نيست زيرا:
🔹اولا امر خداوند به حضرت ابراهیم (ع) برای ذبح فرزندش، امر واقعی نبوده بلكه امتحانی بوده است و لذا، اسماعيل، قرباني نشد.
🔹ثانيا اين حكم، دستوري عام براي همه مسلمانان نبوده و فقط به اين يك مورد اختصاص يافته است و بلكه تكرار آن براي ديگران حرمت شرعي دارد و مستوجب عقوبت است.
🔹ثالثا اين نوع اقدام به ذبح و كشته نشدن، از مصاديق معجزات و كرامات الهي است كه نمي تواند با قواعد نظام اسباب و مسببات مادي مقايسه شود. در صورتي دين با اخلاق تعارض پيدا مي كند كه با معجزه الهي، مانعي براي بريدن كارد حاصل نشود.
🔹رابعا در خصوص حضرت ابراهیم نیز ضد اخلاقی نیست چرا كه بنا بر ديدگاه صحيح در فلسفه اخلاق، بالاترين كمال اخلاقي كه ارزش ذاتي دارد (يعني ارزش آن بخاطر خودش است نه چيزي ديگري) رضا و قرب الهي است. ساير رفتارها در صورتي خوب و اخلاقي خواهند بود كه ما را به اين هدف برسانند. لذا پای نهادن بر خواسته های نفسانی برای نیل به كمال (نزدیک شدن به خدا)، از مصادیق آشكار رفتار اخلاقی است؛ بلكه قربانی جان خود یا فرزند و شهادت در راه خدا، برترین نمونهی آن به شمار میرود.
🔹خامسا در همين مورد خاص نيز ابراهیم فرزند خویش را به این كار مجبور نكرد بلكه اسماعیل بود كه به استقبال اجرای فرمان معشوق شتافت. به فرموده قرآن، اسماعيل خطاب به پدر گفت:
قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ ۖ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ
يعني ای پدر، هر چه مأموری انجام بده که ان شاء اللّه مرا از بندگان با صبر و شکیبا خواهی یافت.
🔹در نهایت نیز میبینیم كه آنان در این آزمون كامیاب شدند و آنچه قربانی شد نه تن جسمانی كه نفس آنان بود.
#فلسفه_دين #فلسفه_اخلاق #عيد_قربان #دين_و_اخلاق
🆔 https://eitaa.com/sajedi_ir/ 🆔@meshkatnoor
هدایت شده از فلسفه دین اسلامی
📄#معرفی_مقاله
🟪 بررسی رابطه دین و اخلاق از منظر سم هریس
✍🏻 نویسندگان:
مرتضی فقیهی فاضل و یوسف دانشور نیلو
📒منتشر شده در پژوهشنامه فلسفه دین، شماره ۴۱، بهار و تابستان ۱۴۰۲
📮DOI: 10.30497/PRR.2022.242538.1741
🌐 لینک دانلود مقاله:
https://prrj.isu.ac.ir/article_76454.html
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻چکیده
چکیده
سم هریس، یکی از سردمداران خداناباوری جدید، به تعارض رابطه دین و اخلاق معتقد است. بر خلاف آنچه عموم متدینان فکر میکنند، او دین را نه مبنای اخلاق، بلکه ویرانگر آن میداند. برای اثبات این مدعا، او به دو طریق عمل میکند. نخست، تمسک به بررسیهای میدانی و استنباط این که در کشورهای دیندار اخلاق نوعاً در سطحی نازل قرار دارد و بالعکس در کشورهای خداناباور در وضعیت مناسبی است. او در شیوه اول از معیارهایی همچون رفاه مادی، حقوق زنان، رعایت مسائل بهداشتی، رعایت حقوق بشر، دسترسی همگانی به آموزش و غیره به عنوان شاخصهای یک جامعه اخلاقی نام میبرد. در اینجا او به کمک آمارهای میدانی به دنبال القای آن است که کشورهای خداناباور در شاخصهای فوق در موقعیت به مراتب بهتری نسبت به کشورهای خداباور قرار دارند، و در نتیجه این خداناباوری است که جامعه را اخلاقیتر کرده است. دوم، از طریق بررسی آموزههای دینی و توجه به آموزههایی همچون جهاد و شهادت و تأکید بر خشونتبار بودن آن، که در این صورت دیگر جایی برای دفاع از منبعیت دین باقی نمیماند. در این مقاله به طرح و بررسی مدعیات سم هریس راجع به رابطه دین و اخلاق پرداختهایم و به این نتیجه رسیدهایم که این مدعیات دچار اشکالات مهمی از جمله تلقی نادرست از اخلاق و ارزشها و مبانی آنها، عدم تعیین دقیق معنای خداباروی و خداناباوری، عدم توجه به شاخصهای مختلف در حیات اخلاقی انسان، رویکرد غیرعلمی در ارزیابی شاخصهای اخلاقی کشورهای خداباور و خداناباور، بیتوجهی به جنایات خداناباوران در طول تاریخ و نیز نگاه سطحی و نادرست به آموزههای دینی است.
کلیدواژهها: #سم_هریس #خداناباوری_جدید #دین #اخلاق #خداباوری
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🟪 A Study of the Relationship between Religion and Morality from Sam Harris's Perspective
✍🏻 Authers:
Morteza Faghihi Fazel & Yousef Daneshvar Nilo
____________
Abstract
A leading figure of "new atheism", Sam Harris, maintains that religion and morality are in conflict. He, despite what religious believers generally think, does not take religion to be a basis for morality, instead, he believes that religion devastates morality and the moral system. In order to substantiate this claim, Harris takes two ways. First, based on some surveys, he argues that religious countries witness a moral decline, while atheist countries are morally in an acceptable situation. Accordingly, he seeks to induce by field studies that atheist countries are in a much better position than the theist countries in the moral indicators such as material well-being, respect for women's rights, human rights, etc.. As a result, it is atheism that has made society more moral. Second, by inspecting some religious doctrines, he decides that they are sources of violence and clashes among human beings and, consequently, lead societies toward moral decline. In this article, we examine Harris' claims concerning the relationship between religion and morality, concluding that they suffer from following flaws: not accurately determining the meaning of theism and atheism, misunderstanding about moarality and values, not paying attention to various indicators in human moral life, taking a weak scientific approach in evaluating the moral indicators of theist and atheist countries, not paying attention to the crimes of atheists throughout history, and having a superficial and false understanding of religious teachings.
#Sam_Harris #New_atheism #Religion #Morality #Theism
#فلسفه #فلسفه_دین #فلسفه_دین_اسلامی #فلسفه_اخلاق #دین_و_اخلاق #اخلاق_دینی #اخلاق_علمی #اخلاق_سکولار
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📬کانال فلسفه دین اسلامی
|ایـتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات | یوتیوپ|