eitaa logo
گروه کلام و فلسفه دین موسسه امام خمینی ره
3.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
761 ویدیو
276 فایل
اطلاع رسانی گروه کلام و فلسفه دین ارتباط با ادمین جهت تبادل اطلاعات . . @sahbayeandisheh. @Hasanusofian @javadgoli @Slmmv30
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا اساسا روزه داران، در حالی که وضع زندگی شان جور است، حال فقرا را درک می کنند؟ 👆👆👆👆
هدایت شده از خبرگزاری رسا
🔸بررسی را باید به کسانی سپرد که حقیقت و ضرورت دعا و توسل را درک می‌کنند آن وقت هر چه آن‌ها تصمیم بگیرند بنده و همه مردم به آن عمل خواهیم کرد 🆔 @rasanewsagency
کرونا دانشگاه امام صادق.pdf
10.39M
آزمون کرونا ( دیدگاهها و راهبردها ) یادداشتهای اساتید دانشگاه امام صادق پیرامون کرونا 👆👆👆👆
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤فایل صوتی 🔷نقد سخنان مهندس عبدالعلی 🔴 قسمت سوم و پایانی: حدود اسلامی، برساخته های فقهی یا حقایق اسلامی؟ ⭕️ مهندس عبدالعلي بازرگان، فرزند مرحوم مهدي بازرگان، در گفتگو با يکي از شبکه‌هاي تلويزيوني ماهواره‌اي نکاتي را دربارة حدود اسلامی بیان کرده و بسیاری از آنها را برساخته های فقیهان دانسته است‌. استاد شريفي در اين سخنراني به نقد این بخش از سخنان ایشان پرداخته است. 🆔کانال استاد احمدحسین شریفی 🆔 https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🔰 شکست در پیامبری / قسمت دوم نوشتاری از حجت الاسلام دکتر محمد جعفری؛ دانشیار موسسه امام خمینی و عضو قطب فلسفه دین در پاسخ به آخرین نوشته دکتر سروش باری این چنین شد که سروش در مصاحبه کرونایی اش، با گذر از برخی ذاتیات دین که خود در دو دهه قبل بیان می نمود که یکی از آنها پذیرش بندگی خدا توسط انسان و دیگری پیامبری پیامبر اسلام بود، دیگر نه خدا را خدایی کامل می داند که به درد آدمیان برسد و نه پیامبر را، انسانی کامل که بعد از رحلتش، بتوان او را واسطه در معرفت و ولایت دانست. شگفت آورتر این که سروش الهیات دینی و اسلامی را پاسخگوی معنا و معنویت و دغدغه های انسان مدرن در بحران کرونا ندانسته و عالمان دینی را به روی آوری به سوی الهیات مسیحی و نگرش غیر مطلق به خدا دعوت می نماید. سوگمندانه باید گفت که روشنفکری دینیِ سروش، که در آغاز گمان بر این می رفت که می تواند در پیرایش و پالایش دین همراه و هم افزای عالمان راستین و احیاگر دین باشد، اینک به دست خود، پایان تفکر دینی توحیدی و قرآنی را اعلام می نماید و باز مدعی است که تنها راه گریز از الحاد است. در واقع روشنفکری دینی، دین و قرآن را از جامعیت، عصمت، تداوم و جهان شمولی ساقط نمود و دیگر دینی باقی نمی ماند که روشنفکران دینی در صدد توفیق و تطبیق آن با مدرنیته باشند و این حقیقت، اینک، مورد اذعان بسیاری از دلبستگان این جریان فکری قرار گرفته است. همین چالش باعث شد که پاره ای از روشنفکران دینی، با پیاده شدن از جریان فوق، پروژه معنویت و عقلانیت را رقم بزنند که در آن از دین عبور شده و معنویت جایگزین آن می گردد. گرچه نگارنده اساسا پروژه معنویت و عقلانیت را نه عبور از سروش و روشنفکری دینی بلکه در اصل، امتداد آن می داند زیرا روشنفکری دینی سالها پیش، از مدعای خود نه به زبان و قلم، که در فکر و اندیشه عقب نشسته است؛ یعنی مدعای ضرورت حفظ دین در دوران مدرن. با این تفاوت که صاحب پروژه عقلانیت و معنویت، در سخن خود صراحت و جسارت بیشتری نشان می داد که دوره دین در زمانه مدرن دیگر، سپری شده است . آری باید دین را از خرافات و آفات پیرایش و پالایش نمود اما دستگاه و مکانیزم این مهمّ، از دل منابع سنت و اجتهاد روشمند و عقلانی به دست می آید نه مبتنی بر اقتضائات مدرن. طُرفه این جاست که سروش ، روشنفکری دینی را دینی بدون روحانی و بی واسطه معرفی می نماید و حال آن که خود در بسط تجربه نبوی، پیشنهاد بسط تجربه وحیانی پیامبر توسط عرفا و روشنفکران را طرح می نماید و بدین ترتیب، نگاهی دیگر را در مورد خاتمیت رقم می زند و البته فقط واسطه ها را عوض می نماید. دکتر سروش باید روشن کند که از کارآمدی کدام روشنفکری دینی در عصر حاضر سخن می گوید؛ با هم مروری بر برخی آرای وی در ادوار فکری گذشته می کنیم : الف) با طرح بحث گوهر و صدف، مباحث فقهی دین را عرضی دین و قابل تغییر دانست که البته ابتدائا فقط به مباحث فقه اجتماعی نظر داشت و نه فقه عبادی و در ادامه دامن فقه عبادی را هم گرفت. ب) با طرح بحث ایمان و حیرت و به تبع الهیات لیبرال مسیحی، گوهر دین را به تجربه فروکاسته و دین را در تمام عرصه های نظری و عملی، قابل تغییر و انعطاف با آموزه های مدرن دانست. ج) با طرح بحث اخلاق خدایان، اساسا اخلاق را هم سکولار دانست. د) با طرح بحث رویا انگاری وحی، حوزه اعتقادات دینی را هم بالجمله از مدار حجیت و ثبات خارج نمود. آیا این بود نتیجه خرافه زدایی و احیای دین در عصر مدرن !؟ این همه در حالی است که روشنفکری دینی مدعی آزاد اندیشی فکری و نقادی اندیشه درونی خود با تکیه بر خرد ناب بوده اما دریغ از پذیرش منصفانه یک نقد محقّقانه. دیگر زمانه تئوری پردازی های بی دلیل و خطابه و شعر در هم آمیختن، مرید پروری و جذب و یارگیری، عقل کلّ و علامه دهر بودن و روایت های کلان گفتن و برای هر چیزی، نسخه ای پیچیدن و فرار از پاسخگویی گذشته است. آری و این چنین است که دیگر بسیاری کسان، دیگر دکتر سروش و اندیشه های اندیشه سوز او را جدی نمی گیرد و این است پایان اندیشمندی که در سالیان اخیر بیش از آن که در صدد اندیشه ورزی باشد، درصدد موج آفرینی بوده و هست و به تعبیر اتزیونی: روشنفکران و شکست در پیامبری! این قلم البته بر لزوم برخی دغدغه ها مانند پیرایش و پالایش متون روایی و زدودن خرافات و نیز پایش فکری اندیشه دینی در حوزه تاکید دارد اما اینها هیچ یک از فراخنای اندیشه احیاگران دینی و دغدغه مندان آن، خارج نبوده است که سروش آن را دائم به رخ بکشاند . جریان احیا گر دینی، از ویژگیهایی همچون همسویی دین با عقلانیت و علم ، اجتهاد و بازاندیشی در تفکر دینی، بهره گیری از دستاوردهای صحیح تجدد بدون خودباختگی و همراه با غربالگری و نقد مبانی تفکر مدرن، بهره مند است و در این راستا حرکت می کند گرچه افت و خیزهایی هم در این میانه داشته است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایده جالب و ارزشمند حجت الاسلام حسینی میقانی از فارغ التحصیلان گروه کلام موسسه امام در روز معلم امسال 👆👆👆👆
💢اندر باب ولایت، عقلانیت و کرونا ... 💢 حاشیه‌ای بر فرمایشات امروز مقام معظم رهبری خطاب به ستاد ملی کرونا (99/2/21) 🔹خداوند سایه را بر سر جامعه مستدام بدارد.. 🔹در مواجهه با مسئله‌ی کرونا و کارشناسی پزشکی، در این ایامِ دو سه ماهه، در فضای حوزه‌های علمیه، بیشترین بروز و ظهور را داشته‌اند؛ 1️⃣ یک جریان که کار فقیه را و کار کارشناسان را قلمداد می‌کند و با دو عنوان مبتلاء به و ، کار خود را تمام شده تلقی کرده و عملاً با واگذاری این عناوین به کارشناسان، عرصه مدیریت عینی جامعه را علی الاطلاق به پزشکان و اقتصاددانان و ... واگذار نموده است و هر از چندگاهی متواضعانه و از سر تکلیف، تبعیت تام و بی‌قید و شرط خود را از موضوع‌شناسی کارشناسی کشور اعلام می‌دارد. 2️⃣جریان دوم، جریان است که اساساً کارشناسی پزشکی موجود را سراسر باطل می‌داند و عمدتاً با سیاسی دانستن کارشناسی موجود، آن را قلمداد می‌کند و با برجسته‌سازی دوگانه و (و در یک درجه ضعیف‌تر طب سنتی)، بدون اینکه دغدغه‌ی چندانی در خود به مثابه یک داشته باشد، خود را هم حکم‌شناس و هم موضوع‌شناس معرفی می‌کند. لذا با ایستادن در حکم‌شناسی و موضوع‌شناسی ، جایی برای نقش آفرینی کارشناسی پزشکی موجود باقی نمی‌گذارد. ⏪ ولی امروز ، در میانه‌ی این در خصوص حکم‌شناسی و موضوع‌شناسی (تکفیک مطلق و وحدت مطلق) ایستاد و در عین رعایت ، از ، را به کارشناسی مدرن زدند و از مسئولین خواستند که کارشناسانی را به کارگیرند که به چنین قیودی دارند. 🔹به نظر حقیر تنها راه همین است و اگر حوزه علمیه و صاحب‌نظران فقه حکومتی و علوم انسانی اسلامی، ایده‌های قدرتمند و کارآمدی برای تمشیت و تدبیر امور کشور دارند ـ که البته دارند ـ باید بدانند که وضعیتِ ما در خصوص اصلاح عقلانیت جاری و ساری در عینیت انقلاب اسلامی، مانند است و به میزانی که عقلانیت‌های دینی بارور شود و بتواند اقتضائات خود را در خصوص منقح کند، می‌تواند بر عقلانیتِ کشور بزند و به تدریج زمینه خلوص و عبور آن را از عقلانیت مدرن، به سمت عقلانیتِ دینیِ کاربردیِ ناب‌تر کند. این مسیر اگر خوب تبیین شود، میان و رعایت الزامات است. ❇️تاریخ نگارش:1399/2/21 https://eitaa.com/alimohammadi1389 https://www.instagram.com/ali.mohammadi89/
هدایت شده از فکرت
دیده بان اندیشه شماره 3 کم حجم.pdf
4.83M
📍 📰 ✅ پیشنهاد دانلود ♦️دیده‌بان (دو هفته نامه تخصصی رصد رویدادهای اندیشه‌ای) 🔰موسسه فرهنگی ـ رسانه‌ای شناخت/ گروه فلسفه و اندیشه ⏰ 23 اردیبهشت 99 🔻(شماره سوم) 🔹در نشریه تخصصی رصد چهار محور اندیشه‌ علم وفلسفه، اندیشه اجتماعی، اندیشه دین و اندیشه سیاسی مورد توجه قرار گرفته است. 🔹دیده‌بان اندیشه سعی دارد تا با تبیین بازنمایی‌های اندیشه‌های جریانات فکری در فضای مجازی، به مهم‌ترین رویدادهای اشاره کند و تصویری کلان را برای مخاطبین خود به ارمغان آورد. 🔹برای چندمین بار متوالی است که بحث کرونا و حواشی آن به عنوان اصلی‌ترین موضوعات اندیشه‌ای مطرح بوده و در بخش‌های مختلف، نویسندگان و سخنرانان درباره آن سخن می‌گویند. 🔹به طور کلی می‌توان محورهای مطرح شده در مساله کرونا را این‌گونه عنوان کرد: 1️⃣ تحلیل پیامدهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و 2️⃣ تحلیل و بررسی مدیریت بحران کرونا از سوی حاکمیت و کارآمدی نظام 3️⃣ میزان اعتماد عمومی و سرمایه‌های اجتماعی به حاکمیت و دستگاه‌های اجرایی و وابسته مثل صداوسیما 4️⃣ مساله توسعه و دموکراتیزه کردن نظام اسلامی و رابطه آن با دین 5️⃣مساله کرونا و نسبت آن با هویت جمعی ایرانیان، فرهنگ ملی، امید ملی و خودباوری 6️⃣ نسبت سنجی علم و دین و بررسی جایگاه علوم انسانی در رفع و حل پیامدهای کرونا 🔻لینک سایت: 🌐 http://fekrat.net/?p=986 📌کانال فکرت؛ 🆔 @fekrat_net
توحیدگروی اصلاح طلبان در تاریخ معاصر ایران بحث جریان شناسی توحید و تکفیر در تاریخ معاصر، بسیار پیچیده و پردامنه است اما اجمالا با توجه به اظهارنظرهای خطرناک اخیر در مورد توحید و ولایت ، نگاهی اجمالی بر پیشینه توحیدگروی در میان اصلاح طلبان غرب اندیش ایرانی، خالی از لطف نیست. جریان تجدیدنظرطلب دینی در ایران، در قالب نوعی روشنفکری دینی جلوه کرده و بعدها پرچم برافراشته و از هیمن رو، مرحوم جلال از اقدامات آنان به لوتربازی تعبیر می کند و امام خمینی در کشف اسرار، این طایفه را مقلدان محمد بن عبدالوهاب و «خارکش غول بیابان نجد» نام می دهد! از صدر مشروطه تا کنون با طیفی از اصلاح طلبان سیاسی روبرو بوده ایم که تجدیدنظرطلبی دینی را معبر وصول به مدرنیسم دانسته و با ایجاد این همانی بین مذهب و خرافه، به نوعی خلوص گرایی روشنفکرانه دین گرایش داشته اند. دشمنی با روحانیت شیعه نیز ایضا ریشه در همین رویه دارد. شریعت سنگلجی که محمد توسلی نهضت آزادی از آخرین حلقه از مریدان اوست، یک نمونه است. اسدالله خرقانی پیش تر از او، توحیدگرایی روشنفکرانه را دنبال کرده، و همزمان با او، امثال آخوندوف و آقاخان کرمانی و ملکم خان، در پوشش توحیدگرایی و اصلاح دینی، تندترین هجمه ها را علیه دین روا داشته اند. کسروی و دوست دیرینه اش حکمی زاده، نسل بعدی اند که راه سلف خود را احیا کردند ولی در این دوره، برخلاف گذشته که آنان توانسته بودند با در بیت مراجع نجف و علمای تهران، نهایتا به نتایج شومی چون اختلاف افکنی و شهادت شیخ دست یابند، اینبار اما نسل جدید حوزه علمیه، با عبرت تاریخی از تحولات پیشین، در مقابل این جریان سینه سپر کردند. مهم ترین نمونه اش، پاسخ محکم امام خمینی به حکمی زاده بود که از ساحت معارف شیعی در مقابل یک آخوند تجدیدنظرطلب به نحوم احسن دفاع شد و نتیجه آنکه حکمی زاده تا آخر عمر هیچ نگفت و هیچ ننوشت و به مشاغلی چون گاوداری و کشاورزی روزگار گذراند! گرایشات فکری بازرگان به عنوان شاگرد فکری ابوالحسن خان فروغی موجب شد که فرزندان معنوی و فکری او در ، با عبور از فقه و معارف شیعه و با برداشت های شخصی از منابع دینی، دست به کشتارهای وسیع بزنند. امری که گرچه در بدو تاسیس از دید برخی روحانیان مبارز مخفی مانده بود اما امام خمینی از همان ابتدا با شناخت انحرافات آنان، دست رد به سینه شان زد. مرحوم علامه شهید سیدمصطفی خمینی و علامه مصباح یزدی نیز در زمره مخالفان این فرقه منحرف بودند و کینه تاریخی سمپات های آنان، با این بزرگان، ریشه در همین بصیرت تاریخی دارد. شهید مطهری نیز گرچه در اوائل امر، به اقتضای شرایط بنا بر رواداری گذاشته بود شاید به امید اصلاح این جماعت، اما نهایتا در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، در نامه ای تاریخی به امام، به افشای ماهیت و و سایر گروه های مشابه پرداخت و نشان داد بعد از تشخیص انحراف و ناامیدی از اصلاح، در افشای ماهیت منحرفین فکری، با هیچ کس تعارف ندارد. سلوکی الهی که نهایتا منجر به شهادت آن بزرگ مرد شد. فرقانی ها و امثال حبیب عاشوری و قلمداران و این قبیل جریانات و افراد، همه داعیه دار بودند و تلویحا یا تصریحا، مخالفان شان را می کردند! آنان فهم خویش را میزان الشریعه و روحانیت شیعه را به انواع پیرایه ها، پس می زدند. پروژه عبور از روحانیت، گاه با احتجاج های بی ادبانه امثال عاشوری با شهید مطهری صورت می گرفت(رجوع کنید به علل گرایش به مادیگری) و گاه با حذف فیزیکی روحانیان زمان آگاه و مجاهد شیعه. بازماندگان این نحله منحوس فکری، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به صورت زیرپوستی در بدنه نظام باقی ماند و مثل قارچ سمی رشد کرد و اکنون در برخی موسم های سیاسی حساس، رخ نمایی می کند. عصر اصلاحات یکی از بروندادهای آموزه های سلف گرایانه تجدیدنظرطلبان ایرانی بود که تجربه تلخ فعالیت های سیاه روشنفکران غرب اندیش در صدر مشروطه را تکرار کرد. با افول اصلاحات، جریان دگراندیش شیعی بار دیگر به صورت زیرپوستی و خزنده حرکت خود را ادامه داد تا دوران فعلی. @rozaneebefarda