فرزندی مثل مصطفی
🌹❁﷽❁🌹
🔸️امام سجاد (علیه السلام):
منتظران ظهور امام مهدى عليه السلام برترين اهل هر زمان اند.
💌 شهید مصطفی صدرزاده در یادداشتی به دوستان بسیجی خود مینویسد:
🔸 چه میشود روزی سوریه امن و امان شود و کاروان راهیان نور مثل شلمچه و فکه به سمت حلب و دمشق راه بیافتد.🥰😭
🔸فکرش را بکن ...
راه میروی و راوی میگوید:
اینجا قتلگاه شهید رسول خلیلی است، یا اینجا را که میبینی همان جایی است که مهدی عزیزی را دوره کردند و شروع کردند از پایش زدند تا ... شهید شد.😭😭😭
🔸یا مثلا اینجا همان جایی است که شهید حیدری نماز جماعت میخواند،😔
🔸 شهید بیضایی بالای همین صخره نیروها را رصد میکرد و کمین خورد،
🔸شهید شهریاری را که میشناسید... همینجا با لهجه آذری برای بچهها مداحی میکرد،
🔸یا شهید مرادی آخرین لحظات زندگیش را اینجا در خون خودش غلتیده بود...
🔸 یا شهید حامد جوانی اینجا عباسوار پرکشید.🥺
🔸خدا بیامرزد شهید اسکندری را همینجا سرش بالای نیزه رفت و شهید جهاد مغنیه در این دشت با یارانش پر کشید.
عجب حال و هوایی میشود کاروان راهیان نور مدافعین حرم، عجب حال و هوایی...�🙂💔🥀
تولید محتوا خادمین رسانه داداش مصطفی صدرزاده
1402/12/5
@shahid_mostafa_sadrzadeh2
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_ابراهیم_هادی
#تولید_محتوا #تولیدمحتوا #تولد #صاحب_الزمان #اعیاد_شعبانیه #میلاد_امام_زمان #میلاد_امام_زمان_عج #حضرت_عباس #قمر_بنی_هاشم #رفیق_شهیدم #رسانه #محجبه #حجاب #مذهبی #استوری #استوری_مذهبی
16.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم رب الشهدا🌹
#خاطراتمادرشهیدمصطفیصدرزاده
#قسمت_هجدهم
مصطفی در سن ۴ سالگی🌷
روز #تاسوعا سال ۶۸ 🌹
من در خانه پدرم بودم ، #روضه داشتن، مصطفی رفت بیرون ، مشغول بازی بود،
که با یک موتور #تصادف کرد،😔
پرتش می کنه اون طرف خیابون، همسایه ها گفتند : بچه تون با موتور تصادف کرده ، کشته شده .😭
من خیلی ترسیدم که برم ببینمش ،
فقط همونجا که نشسته بودم گفتم:
یا #حضرت_عباس برام حفظش کن.🙏سربازش می کنم برات ،
دقیقا روز تاسوعا بود وجالبترازآن که همون نزدیک اذان #ظهر بود ،
که ساعت #شهادتشونم تقریبا در همان زمان بود.😔🌹
╭━━⊰⊰⊰⊰⊰🕊🌷⊱⊱⊱⊱⊱━╮
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#فرزندی_مثل_مصطفی
https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
مادر او می گوید:
او نذر #حضــــرت_عبـــــاس بود
و روز #تاسوعـا به شهادت رسید.
🍂مادر مصطفی صدرزاده میگوید:
روز تاسوعا مصطفی حدود ۳/۵سالش بود، من توی روضه نشسته بودم. آقا مصطفی میره دم در و موتور بهش میزنه. میان بهم میگن که مصطفی کشته شد.
🍃من همینطور که نشسته بودم جلوی کتیبه ها، به حضرت عباس علیه السلام گفتم: (این که نذر خودتونه، اینو نگهش دارید بشه سربازتون. دقیقا این ماجرا ده دقیقه، یه ربع قبل اذان ظهر بود، ظهر تاسوعا... و دقیقا شهادتشون هم همون موقع است. ده دقیقه یه ربع قبل اذان ظهر تاسوعا...
#فرزندی_مثل_مصطفی
@meslemostafaa
https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
ایستگاه خاطرات شهدا♥️
سردار شهید مصطفی صدرزاده 🌷
مادر او می گوید:
او نذر #حضــــرت_عبـــــاس بود
و روز #تاسوعـا به شهادت رسید.
🍂مادر مصطفی صدرزاده میگوید:
روز تاسوعا مصطفی حدود ۳/۵سالش بود، من توی روضه نشسته بودم. آقا مصطفی میره دم در و موتور بهش میزنه. میان بهم میگن که مصطفی کشته شد.
🍃من همینطور که نشسته بودم جلوی کتیبه ها، به حضرت عباس علیه السلام گفتم: (این که نذر خودتونه، اینو نگهش دارید بشه سربازتون. دقیقا این ماجرا ده دقیقه، یه ربع قبل اذان ظهر بود، ظهر تاسوعا... و دقیقا شهادتشون هم همون موقع است. ده دقیقه یه ربع قبل اذان ظهر تاسوعا..
#فرزندی_مثل_مصطفی
@meslemostafaa
https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢سالروز رحلت حضرت ام البنین و روز گرامیداشت مادران شهدا گرامی باد🌷
🟠 مادری که فرزندش را نذر حضرت عباس کرد🚩
🟡 برشی از مستند آقا مصطفی 🎬
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#ام_البنین
#مادران_شهدا
#حضرت_عباس
#تاسوعا
#فرزندی_مثل_مصطفی
@meslemostafaa
https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
بسم رب الشهدا🌹
#بخش_دوم از خاطرات مادر شهید👇👇
#مصطفی_صدرزاده (سید ابراهیم)
مصطفی در سن ۴ سالگی🌷
روز #تاسوعا سال ۶۸ 🌹
من در خانه پدرم بودم ، #روضه داشتن، مصطفی رفت بیرون ، مشغول بازی بود،
که با یک موتور #تصادف کرد،😔
پرتش می کنه اون طرف خیابون، همسایه ها گفتند : بچه تون با موتور تصادف کرده ، کشته شده .😭
من خیلی ترسیدم که برم ببینمش ،
فقط همونجا که نشسته بودم گفتم:
یا #حضرت_عباس برام حفظش کن.🙏سربازش می کنم برات ،
دقیقا روز تاسوعا بود وجالبترازآن که همون نزدیک اذان #ظهر بود ،
که ساعت #شهادتشونم تقریبا در همان زمان بود.😔🌹
#شهید_مصطفی_صدرزاده
(سید ابراهیم)🌹
#فرزندی_مثل_مصطفی
@meslemostafaa
https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
بسم رب الشهدا🌹
#بخش_دوم از خاطرات مادر شهید
#مصطفی_صدرزاده (سید ابراهیم)
مصطفی در سن ۴ سالگی🌷
روز #تاسوعا سال ۶۸ 🌹
من در خانه پدرم بودم ، #روضه داشتن، مصطفی رفت بیرون ، مشغول بازی بود،
که با یک موتور #تصادف کرد،😔
پرتش می کنه اون طرف خیابون، همسایه ها گفتند : بچه تون با موتور تصادف کرده ، کشته شده .😭
من خیلی ترسیدم که برم ببینمش ،
فقط همونجا که نشسته بودم گفتم:
یا #حضرت_عباس برام حفظش کن.🙏سربازش می کنم برات ،
دقیقا روز تاسوعا بود وجالبترازآن که همون نزدیک اذان #ظهر بود ،
که ساعت #شهادتشونم تقریبا در همان زمان بود.😔🌹
#شهید_مصطفی_صدرزاده
(سید ابراهیم)🌹
#فرزندی_مثل_مصطفی
@meslemostafaa
https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
•
.
📖🌱-نماینده حضرت عباس
صبح زود یکی از اقوام خیلی دورمان
کہ رفت و آمدی با هم نداشتیم آمده
بود برای تشییع مصطفی .
برام عجیب بود کہ چطور ما را پیدا کرد
و سر از اینجا درآورد .
تعریف کرد کہ از #حضرت_عباس (ع)
حاجتی داشتم قبل از شهادت پسرتان
خواب حضرت عباس را دیدم، درخواب
حضرت بهم گفتن : نماینده من در روز
تاسوعا داره میاد پیشم برید پیش اون .
وقتی بیدار شدم متوجه منظور حضرتِ
عباس نشدم، دوباره خواب دیدم، اینبار
مادر مرحومم رو دیدم گفت: چرا نرفتی
پیش نماینده حضرت عباس و بعدش
عکس مصطفی رو نشونم داد، بعدِ بیدار
شدن با پرس و جو فهمیدم این شهید از
فامیلای خودمون هستن .
روای : مادر #شهید_مصطفی_صدرزاده🤍
#فرزندی_مثل_مصطفی
@meslemostafaa
https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1