#عاشقانه_شهدا
#خاطرات_شهید_محسن_حججی
#قسمت13
💢اسارت و شهادت شهید بی سر😭
📛ادامه قسمت قبل
…دست هایش را از پشت، با #بند_پوتین هایش بستند.
او را بلند کردند و به طرف ماشین بردند.
خون هنوز داشت از پهلویش خارج میشد.😭
تشنگی فشارش را لحظه به لحظه بیشتر میکرد.
محسن را سوار ماشین کردند و با خود بردند.😔
چادر ها و خیمه های پایگاه چهارم، داشت در آتش می سوخت و آسمانش مانند غروب عاشورا شده بود…😭😭💝
محسن را بردند طرف شهر "القائم" عراق.
تا برسند آنجا، مدام توی ماشین به سر و صورتش میزدند و فحشش میدادند.😩
به شهر القائم که رسیدند، محسن را بردند توی اتاقی و با او مصاحبه کردند.
محسن نگاه به دوربین کرد و محکم و قرص گفت: "محسن حججی هستم. اعزامی از اصفهان. شهرستان نجف آباد. فرمانده ی تانک هستم و یک فرزند دارم."💪🏻
اول او را از #گردن آویزان کردند و بعد #شکنجه ها شروع شد.😭
شکنجه هایی که دیدنش ،مو را بر تن انسان سیخ میکرد…😫😱
خوب که زجر کشش کردند، او را پایین آوردند.
سرش را بریدند و دست هایش را جدا کردند.
بعد هم پایش را به عقب یک ماشین بستند و توی شهر چرخاندند تا مردم سنگبارانش کنند.
😭😭😭
✱✸✱✸✱✸✱✸
❇از زبان #مادر شهید️❇️
#حضرت_زهرا علیها السلام را خیلی دوست داشت.
#انگشتری داشت که روی نگینش نوشته بود: "یا فاطمه الزهرا علیها السلام".😌👌🏻
موقعی که میخواست برود سوریه ، بهش گفتم: "مامان،این رو دستت نکن. این #داعشی ها #کینه زیادی از حضرت زهرا علیها السلام دارن. اگه دستشون بیفتی تمام تمام #عقده هاشون رو سرت خالی میکنن."😔
این را که گفتم انگار مصمم تر شد.گفت: "حالا که اینجوریه، پس حتما می پوشم. میخوام حرص شون رو در بیارم."😏😉
محسن را که #شهید کردند و #عکس_های_بی_سرش را منتشر کردند، انگشتری در دستش نبود!😲
داعشی ها آن را در آورده بودند. نمیدانم وقتی نگین "یافاطمه الزهرا" را دیده بودند چه آتشی گرفته بودند و چه #آتش_کینه ای را بر سر محسن خالی کرده بودند.😔😭
.
#پ.ن:
این قسمت خودش یه روضه است😣
مگه میشه بخونی و آروم بمونی
مگه میشه بخونی و اشک چشمت جاری نشه
اگه اینجور بود به قلبت شک کن😭
یاد سیلی و میخ و در و دیوار و مادر..مادر..مادر😭
یاد #پهلوی_شکسته مادری که باردار بود…
#دختر_پیامبر بود
#ام_ابیها بود😔
🔥هنوز هم بغض اهل بیت پیامبر در دل شیطان صفتان شعله میکشد😫
و خون شهیدی که به ناحق و مظلومانه زیر شکنجه ها ریخته شد😭
و یاد غربت صاحب الزمان..که ١٢ قرن منتظر جوشش خون شیعیان است برای انتقام سیلی مادر😢😔👌🏻
هنوز وقتش نرسیده که برگردیم?!
حضرت مهدی ١٢ قرن چشم انتظار ماست…
⛔آری اوست که منتظر است نه ما😔
#التماس_دعا😓😭
#ادامه_دارد💔
کانال فرهنگی خانواده در سروش🆔http://sapp.ir/farhangekganevade. کانال فرهنگی خانواده در ایتا @markazfarhangekhanevade🆔
#عاشقانه_شهدا
#شهید_محسن_حججی
#قسمت_آخر
🌷#خاطرات_شهید_محسن_حججی🌷
📛#قسمت_آخر
😔بعد از شهادت
تا مدتها #پیکرش توی دست داعشی ها بود. تا اینکه قرار شد #حزب_الله لبنان و داعش، تبادلی با هم انجام بدهند.😕
بنا شد حزبالله تعدادی از اسرای #داعش را آزاد کند و داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزب الله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند.😌
به من گفتند: "میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را #شناسایی کنی?"
می دانستم میروم در دل خطر و امکان دارد داعشیها #اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند.
اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود.😢💙
قبول کردم. خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و رفتیم طرف #مقرداعش.😯💪🏻
※※※※
توی دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه اش ما را می پایید.😏😤 پیکری #متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!"😯
میخکوب شدم از درون #آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم. رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم?! این بدن #اربا_اربا شده. این بدن قطعه قطعه شده!"😭
😠بی اختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت و اسلحه اش را #مسلح کرد و کشید طرفم.😈🔫
داد زدم: "پست فطرتا. مگه شما مسلمون نیستید?! مگه دین ندارید?! پس کو سر این جنازه?! کو دست هاش?!"
حاج سعید حرفهایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه میکرد.☹️
داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت: "این کار ما نبوده.کار داعش عراق بوده."
دوباره فریاد زدم: "کجای #شریعت_محمد آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید!?"
داعشی به زبان آمد. گفت: "تقصیر خودش بود. از بس حرص مون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کردهام،و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!"😫
هر چه می کردم، پیکر قابل شناسایی نبود.به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکر را با خودمون ببریم برای شناسایی دقیق تر."😮
اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا."
نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، جنازه محسن نبود و داعش می خواست #فریب مان بدهد.😥
توی دلم #متوسل شدن به #حضرت_زهرا علیها السلام.
گفتم: "بی بی جان. خودتون کمک مون کنید. خودتون دستمون رو بگیرید.خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید."😭🙏🏻
یکهو چشمم افتاد به تکه #استخوان کوچکی از محسن. ناگهان فکری توی ذهنم آمد.😮
خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن،استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم!😌😔
بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم. نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر #حزب_الله.😶
از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.😌
وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم بهشان که از آن آزمایش DNA بگیرند.
دیگر خیلی خسته بودم. هم خسته ی #جسمی و هم #روحی.
راقعا به استراحت نیاز داشتم😥
فرداش حرکت کردم سمت دمشق.همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله، پیکر محسن را تحویل گرفته اند.💝
به دمشق که رسیدم، رفتم حرم بی بی #حضرت_زینب علیهاالسلام. وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچهها آمد پیشم و گفت: "#پدر و #همسر شهید حججی اومدهان سوریه. الان هم همین جا هستن. توی حرم."😇
من را برد پیش پدر محسن که کنار #ضریح ایستاده بود.
پدر محسن می دانست که من برای #شناسایی پسرش رفته بودم.😓 تا چشمش به من افتاد، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: "از محسن آوردی?"😢
نمیدانستم جوابش را چه بدهم. نمیدانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر #اربا_اربا را تحویل دادهاند? بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل دادهاند? بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل دادهاند?😭😫
گفتم: "حاجآقا، #پیکرمحسن مقر حزب الله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش."
گفت: "قسمت میدم به بیبی که بگو."
التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست.😭😢
دستش رو انداخت میان شبکههای ضریح حضرت زینب علیها السلام و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارموش رو برآوردی، راضی ام."😌💝
وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم: "حاجآقا، سر که نداره!بدنش رو هم مثل علی اکبر علیه السلام و اربا اربا کرده ان."😭
هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: "بی بی جان، این هدیه را از من قبول کن!"💙
کانال فرهنگی خانواده در سروش🆔http://sapp.ir/farhangekganevade. کانال فرهنگی خانواده در ایتا @markazfarhangekhanevade🆔
#یلدا
#یلدای_فاطمی
🍉بهار مومن از شب یلدا آغاز میشود
💠 پیامبر خدا (ص) می فرمایند :
🔹زمستان بهار مؤمن است، از شب های طولانی اش برای شب زنده داری ،
و از روزهای کوتاهش برای روزه داری بهره می گیرد.
📗وسائل الشیعه،ج7،ص302
💠حضرت آیت الله بهجت شبها حدیث کساء را قرائت میکردند و حتی در سالیانی دورتر ، افراد خانواده را گرد هم میآورند و به همراه ایشان حدیث کساء میخواندند .اعتقاد ایشان این بود که امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به مجالس حدیث کساء توجه ویژهای دارند.
💢امسال که یلدا مصادف با شهادت #حضرت_زهرا (سلام الله علیها) شده است خودمون را مهمان کنیم به قرائت حدیث دلنشین کساء
🏴#یلدا
🏳#فاطمیه
🏴#حدیث_کساء
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
🌺 شب یلدا با حدیث کسا
🍉 قرائت جمعی و خانوادگی حدیث شریف کساء بصورت همزمان در سراسر ایران
📺 پخش مستقیم ساعت ۲۲:۱۵ دقیقه از شبکه سه سیما
🖤 در بلندترین شب آخرین سال قرن، جهت رفع گرفتاری ها بویژه ریشه کن شدن ویروس منحوس کرونا متوسل می شویم به صدیقه طاهره، فاطمه زهرا سلام الله علیها
#روز_خوبی_داشته_باشید
#به_برکت_صلوات_بر_محمد_و_آل_محمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اَلّلهُمَ صَلِّ عَلی مُحَّمدِ وَ آلِ مُحَّمد وَعَجِّل فَرَجَهُم 🦋🤲🦋
💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖍 تذکر امام خامنهای به دکتر رفیعی
هرگاه #پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم #حضرت_فاطمه سلام الله علیها را می دیدند چهار کار انجام می دادند:
۱. قام الیها: به سمت او می دویدند
۲. رحَّبَ بِها : به او خوش آمد می گفتند
۳. جای خود را به او می دادند
۴. دستش را می بوسیدند
🌹🌹🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🌿
#فاطمیه #ایام_فاطمیه #حضرت_زهرا سلام الله
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
💞@MF_khanevadeh
حجاب اسلامی چیست.mp3
7.14M
#تلنگری
🏴 ویژه ایام فاطمیه
#استاد_شجاعی
#استاد_انصاریان
جنسِ زن، جلوهای از جمال خداست!
از نظر ساختار و لطافت،
نقشی که در خانه و اجتماع بعهده دارد،
میزان اثرگذاری و آرامش بخشیاش در خانواده و اجتماع...
این جنس، برای این خالق، بسیار کلیدی است، بطوریکه تدبیر ۱۴ امام را، بر عهدهی یک بانو قرار میدهد!
ولی یک زن، از همین مقامِ بینظیر، میتواند نزول کند تا آنجا که خود را یک ابزار ببیند!
💥 میان این دو مقام، چه اتفاقی رخ داده است؟
#من_و_خانواده_آسمانی
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
💞@MF_khanevadeh
17.mp3
5.15M
دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم.
..اللهمّ اهْدِنی فیهِ لِصالِحِ الأعْمالِ واقْـضِ لی فیهِ الحَوائِجَ والآمالِ یا من لا یَحْتاجُ الى التّفْسیر والسؤالِ یا عالِماً بما فی صُدورِ العالَمین صَلّ على محمّدٍ وآلهِ الطّاهِرین.
خدایا راهنمائیم كن در آن به كارهاى شایسته و اعمال نیك و برآور برایم حاجتها و آرزوهایم اى كه نیازى به سویت تفسیر و سؤال ندارد اى داناى به آنچه در سینههاى جهانیان است درود فرست بر محمد و آل او پاكیزگان.
در محضر استاد
تفسیر دعای روز هفدهم
ماه مبارک رمضان
حضرت آیت_الله
مجتهدیتهرانی ره
التماس دعای فرج🤲
📖صوت تندخوانی جزء هفدهم باصدای معتزآقایی 👇
http://cdn.ahlolbait.com/files/12/download/Tahdir%20joze17.mp3
❤️ #با_خدا_همکلام_شویم 👌
🔵حدیث رمضان
#حضرت_زهرا عليهاالسلام فرمود:
💠 ما يَصْنَعُ الصّـآئِمُ بِصِـيامِهِ اِذا لَمْ يَصُنْ لِسانَهُ وَسَمْعَهُ وَبَصَرَهُ وَجَوارِحَهُ.
❇️ روزهدارى كه زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نكرده روزهاش به چه كارش خواهد آمد.
📚 بحارالانوار، جلد ۹۳، صفحه ۲۹۵
#درمحضراهل_بیت
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
💞@MF_khanevadeh
❣به عنوان یک همسر ، به بانوی خود
عشق بورزید .
❣برای یک زن ، کم دوست داشته شدن بدترین اتفاق است .
❣زنها را باید زیاد دوست داشته باشید و این عشق رو مرتب به او یاد آوری کنید .
❣فکر نکنید که خودش میفهمد یا باید بداند که دوستش دارید .
❣عشق با ابراز شدن زنده میماند . این ابراز حس ، محبت خودتان را هم عمیقتر میکند .
#آقایان_بخوانند
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
جان علی بادا سلامت! جان من هیچ
هرکار کردم من به عشق یار کردم...
#سیدپوریا_هاشمی
🍂@MF_khanevadeh🍂
🍁🍂🍁🍂🍁
🍂🍁🍂
🍁
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
🖤 شب مینشست روي مركب. حسن و حسين هم به دنبالش. علي هم از جلو. میرفتند خانه اهل مدينه. فاطمه حرفهای پيامبر را يادشان میآورد. براي آنها كه در غدير بودند از آن روز میگفت. هیچکدام اما گوش نمیدادند. از يكي كه نااميد میشد میرفت در خانه ديگري. یکیک انصار و مهاجرين را ديد. براي هر كدام حديث گفت. دليل آورد. فقط چهار نفر با علي همراه شدند.
📌 انتخابی از کتاب مادر آفتاب، نوشته مهرالساداات معركنژاد
•┈••✾•🌿🖤🌿•✾••┈•
🌐 shamiim.ir
🍂@MF_khanevadeh🍂
🍁🍂🍁🍂🍁
🍂🍁🍂
🍁
1_2590658899.mp3
10.98M
🏴 بـه مـنـاسـبـت ایـــــام فـاطـمـیـه
🔰 #قـصـههـای_ویـژه_کـودکــــــان
💠 زندگیحضرتفاطمه زهرا(س)
🔸قـسـمـت: آخر
🔹مــوضــوع: شـهـادت
📚تهیه کننده: قصه قهرمان هـا
#بانوی_بزرگوار
#شهادت_مظلومانه
#حـضـرت_فـاطـمـه_زهـرا
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
شب است و هفت نفر در سکوت میخوانند
«به عزت و شرف لا اله الا الله»
#شبتون_شهدایی
#اللّٰھُمَعجِّلْلِّوَلیڪَالفࢪَج
🍂@MF_khanevadeh🍂
🍁🍂🍁🍂🍁
🍂🍁🍂
🍁