eitaa logo
💜 💚مرکز فرهنگی💚💜 خانواده آذربایجانشرقی
1.5هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
4.4هزار ویدیو
106 فایل
💙همراهیتان موجب افتخار ماست 💙 💑خانوادگی عضو کانال مرکز فرهنگی شوید #قرآن_احکام #کلام_بزرگان_مسائل_روز #همسرداری #تربیت_فرزند #سبک_زندگی #با_شهدا🌹 #ترفند_خانه_داری #پویش_ها ادمین 👇💚 @admin1_Markaz لینک کانال 💚 @MF_khanevadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🌷 😔قرار بود صبح اعزام شود سوریه. شب قبلش با هم رفتیم . تا بخواهیم برسیم گلزار ، توی ماشین فقط گریه میکردم و اشک میریختم. دیگر نفسم بالا نمی آمد.😢 بهم می گفت: "صبور باش زهرا. صبور باش خانم." میگفتم: "نمیتونم محسن. نمیتونم."😭 به گلزار که رسیدیم، رفتیم سر مزار "علیرضا نوری" و "روح الله کافی زاده". بعد از مقداری محسن پاشد و رفت طرف سنگ شهدای . گفت: "میخوام ازشون اجازه رفتن بگیرم."😌 دنبالش میرفتم و برای خودم میکردم و زار میزدم. برگشت. بازویم را گرفت و گفت: "زهرا توروخدا گریه نکن. دارم میمیرم."😭 گفتم: "چیکار کنم محسن. ناآرومم. تو که نباشی انگار منم نیستم. انگار هیچ و پوچم. نمیتونم بهت بگم نرو. اما بگو با چیکار کنم؟"😩 رفتیم خانه. تا رسیدیم کاغذ و خودکاری برداشت و رفت توی اتاق. بهم گفت: "میخوام باشم." فهمیدم میخواهد اش را بنویسد. مقداری بعد از اتاق آمد بیرون. نگاه کردم به . سرخ بود و پف کرده بود. معلوم بود حسابی گریه کرده. 😭😭 ✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ روز اعزام بود. موقع خداحافظی. به پدر و مادرش گفت: "نذر کرده بودم اگر دوباره قسمتم شد و رفتم سوریه پاتون رو ببوسم."😍 افتاد و پای و ش را بوسید. بعد هم خواهرهاش رو توی بغل گرفت و ازشان خداحافظی کرد. همه میکردند.😭 همه بودند. رو کرد بهشان و گفت: "یاد بی بی حضرت زینب علیها السلام کنید. یاد اسیریش.😔یاد غم ها و مصیبت هاش.😭اینجور آروم میشید. خداحافظ." ✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ رفتیم برای بدرقه اش. پدر و مادرم بودند و مامان خودش و آبجی هاش. علی کوچولو هم که بغل من بود. تک تک مان را بوسید و ازمان خداحافظی کرد. پایش را که توی اتوبوس گذاشت، یک لحظه برگشت. 😌 نگاهمان کرد و گفت: "جوانان ، داره می ره! " همه زدیم زیر گریه. 😭😭😭 . 🍃💕💕💕💕💕💕💕🍃 هر روز محسن با می رفت به آن شش سر میزد. نیروها را خوب توجیه میکرد، ساعت ها به آن ها آموزش می داد و وضعیت زرهی شان را چک میکرد.😇👌🏻 چون توی ، دوره ی تانک تی ٩٠ روسی را گذرانده بود و به جز این تانک، از هر تانک دیگری هم خوب و دقیق سر در می آورد، نیرو ها رویش حساب ویژه ای باز میکردند.🙋🏻‍♂️ به چشم یک نگاهش میکردند.😲 بچه های و به غیر از کاربلدی و مهارت محسن، شیفته اخلاق و رفتارش هم بودند.😍💙 یک میگفتند، صد بار جابر از زبانش می ریخت. خیلی از عصرها که محسن می رفت به پایگاه هایشان سر بزند، دیگر نمی گذاشتند شب برگردد.😑😄 او را پیش خودشان نگه می داشتند. می‌گفتند: "جابر هم ماست و هم توی این بیابان ، ماست."😍😇 ✱✿✱✿✱✿✱✿✱ یکبار که توی خط بودیم، بهش گفتم: "محسن. هر بلایی بخواد اینجا سرمون بیاد. ولی خیلی ترسناکه که بخوایم بشیم، بعدش بشیم."😖 نگاهم کرد. یک حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را برایم خواند: "مرگ برای مثل بوییدن یک خوشبو است."😌👌🏻 خندید و گفت: "یعنی انقد راحت و آرام." بعد نگاهی دوباره بهم کرد و گفت: "مطمئن باش اسارت هم همینه. و !"😉 ✱✿✱✿✱✿✱✿✱✿ شهدای نجف آباد را زده بود گوشه چادر. پشت سر هم. 🤗 بین آن عکس ها، یک جای خالی گذاشته بود. بچه های که میرفتند توی چادر، محسن آن جای خالی را نشان می داد و با دست و پا شکسته به آن ها میگفت: "اینجا جای منه. دعا کنید. دعا کنید هر چه زودتر پر بشه."😌 بچه های حیدریون با تعجب نگاهش میکردند. می‌گفتند:"این دارد چه می گوید؟"😳 ♥ ‌‌‌‌. کانال فرهنگی خانواده در سروش🆔http://sapp.ir/farhangekganevade. کانال فرهنگی خانواده در ایتا @markazfarhangekhanevade🆔
💢اسارت و شهادت شهید بی سر😭 📛ادامه قسمت قبل …دست هایش را از پشت، با هایش بستند. او را بلند کردند و به طرف ماشین بردند. خون هنوز داشت از پهلویش خارج میشد.😭 تشنگی فشارش را لحظه به لحظه بیشتر میکرد. محسن را سوار ماشین کردند و با خود بردند.😔 چادر ها و خیمه های پایگاه چهارم، داشت در آتش می سوخت و آسمانش مانند غروب عاشورا شده بود…😭😭💝 محسن را بردند طرف شهر "القائم" عراق. تا برسند آنجا، مدام توی ماشین به سر و صورتش میزدند و فحشش میدادند.😩 به شهر القائم که رسیدند، محسن را بردند توی اتاقی و با او مصاحبه کردند. محسن نگاه به دوربین کرد و محکم و قرص گفت: "محسن حججی هستم. اعزامی از اصفهان. شهرستان نجف آباد. فرمانده ی تانک هستم و یک فرزند دارم."💪🏻 اول او را از آویزان کردند و بعد ها شروع شد.😭 شکنجه هایی که دیدنش ،مو را بر تن انسان سیخ میکرد…😫😱 خوب که زجر کشش کردند، او را پایین آوردند. سرش را بریدند و دست هایش را جدا کردند. بعد هم پایش را به عقب یک ماشین بستند و توی شهر چرخاندند تا مردم سنگبارانش کنند. 😭😭😭 ✱✸✱✸✱✸✱✸ ❇از زبان شهید️❇️ علیها السلام را خیلی دوست داشت. داشت که روی نگینش نوشته بود: "یا فاطمه الزهرا علیها السلام".😌👌🏻 موقعی که میخواست برود سوریه ، بهش گفتم: "مامان،این رو دستت نکن. این ها زیادی از حضرت زهرا علیها السلام دارن. اگه دستشون بیفتی تمام تمام هاشون رو سرت خالی میکنن."😔 این را که گفتم انگار مصمم تر شد.گفت: "حالا که اینجوریه، پس حتما می پوشم. میخوام حرص شون رو در بیارم."😏😉 محسن را که کردند و را منتشر کردند، انگشتری در دستش نبود!😲 داعشی ها آن را در آورده بودند. نمیدانم وقتی نگین "یافاطمه الزهرا" را دیده بودند چه آتشی گرفته بودند و چه ای را بر سر محسن خالی کرده بودند.😔😭 . #پ.ن: این قسمت خودش یه روضه است😣 مگه میشه بخونی و آروم بمونی مگه میشه بخونی و اشک چشمت جاری نشه اگه اینجور بود به قلبت شک کن😭 یاد سیلی و میخ و در و دیوار و مادر..مادر..مادر😭 یاد مادری که باردار بود… بود بود😔 🔥هنوز هم بغض اهل بیت پیامبر در دل شیطان صفتان شعله میکشد😫 و خون شهیدی که به ناحق و مظلومانه زیر شکنجه ها ریخته شد😭 و یاد غربت صاحب الزمان..که ١٢ قرن منتظر جوشش خون شیعیان است برای انتقام سیلی مادر😢😔👌🏻 هنوز وقتش نرسیده که برگردیم?! حضرت مهدی ١٢ قرن چشم انتظار ماست… ⛔آری اوست که منتظر است نه ما😔 😓😭 💔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کانال فرهنگی خانواده در سروش🆔http://sapp.ir/farhangekganevade. کانال فرهنگی خانواده در ایتا @markazfarhangekhanevade🆔
🔴رابرت مرداک ( مدیر شبکه) farsi 1 خطاب به مجری برای نابودی ایران باید در خصوص کلمه مقدسی به نام هزینه کرد و من قصد دارم تا موضوع را در دستور کار خود قرار دهم در ایران همه چیز را مدیریت میکند و اگر مادر را به بکشم تمام این جامعه به لجن کشیده خواهد شد. 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 ✅کانال مرکز فرهنگی خانواده در سروش http://sapp.ir/farhangekganevade ✅کانال مرکز فرهنگی خانواده در ایتا http://eitaa.com/markazfarhangekhanevade
بهترین متنی که خواندم👌 در عالم کودکی به قول دادم ، که تا همیشه هیچ کس را بیشتر از او دوست نداشته باشم. مادرم مرا بوسید. و گفت : نمی توانی عزیزم ! گفتم : می توانم ، من تو را از پدرم و خواهر و برادرم بیشتر دوست دارم . مادر گفت : یکی می آید که نمی توانی مرا بیشتر از او دوست داشته باشی . نوجوان که شدم دوستی عزیز داشتم . ولی خوب که فکر می کردم مادرم را دوست داشتم . معلمی داشتم که شیفته اش بودم ولی نه به اندازه مادرم ! بزرگتر که شدم عاشق شدم ، خیال کردم نمی توانم به قول کودکی ام عمل کنم . ولی وقتی پیش خودم گفتم ؛ کدامیک را بیشتر دوست داری باز در ته دلم این بود ، که انتخاب شد. سالها گذشت و یکی آمد ، یکی که تمام جان من بود . همانروز مادرم با شادمانی خندید و گفت دیدی نتوانستی ! من هرچه فکر کردم او را از مادرم و از تمام دنیا بیشتر می خواستم ، او با آمدنش سلطان قلب من شده بود . من نمی خواستم و نمی توانستم به قول دوران کودکیم عمل کنم . آخر من خودم شده بودم . 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ @markazfarhangekhanevade 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌸``╯ ┗``╯ \╲‌
💕 هفت واقعیت مادرانه که همه مامان ها اونو قبول دارند 1-اگر بیمار باشی بازم مادری.... (باید به کودکت برسی و تر و خشکش کنی) 2- اگر گرسنه یا تشنه هستی بازم مادری.... اول باید کودکت رو سیراب کنی 3- اگر حوصله خودت رو هم نداری بازم مادری.... باید بچه ات رو سرگرم کنی تا حوصله‌اش سر نرود 4- اگر خوابت می آید بازم مادری... باید اول کودکت رو بخوابونی 5-اگر خسته باشی بازم مادری.... باید با کودک بازی کنی تا شاد و خوشحال بشه 6- اگر شاغلی بازم مادری.... وقتی میرسی خونه کار دومت شروع میشه 7-اگر بارداری هستی بازم مادری.... بارت رو بذاری زمین کارت هزار برابر میشه 🌺مادر = عشق👌👌👌👌 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ @markazfarhangekhanevade 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌸``╯ ┗``╯ \╲‌
‌✅فقط مادر می‌تواند 🌺شما اگر بچه‌ی خودتان را در خانه تربیت نکردید، یا اگر تارهای فوق‌العاده ظریف عواطف او را - که از نخهای ابریشم ظریف‌تر است - با سرانگشتان خودتان باز نکردید تا دچار عقده‌ی [عاطفی] نشود، هیچ کس دیگر نمیتواند این کار را بکند؛ نه پدرش، و نه به طریق اولی دیگران؛ فقط کار مادر است. ➡️۱۳۹۰/۱۰/۱۴ 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ @markazfarhangekhanevade 🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐🌸࿐ ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌸``╯ ┗``╯ \╲‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ۱۶ روایت ناب در ۴ دقیقه(ارزش فرزند) 🎥 تبیین زیبای روایات ارزش فرزند و فرزندآوری ✅ حجت الاسلام ابوترابی 💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷باید کاری بکنیم که بچه ها دست مادر را حتماً ببوسند؛ اسلام دنبال این است. ۱۳۹۲/۲/۲۱-رهبر انقلاب پویش برای مادر...🤩 🗣کانال مرکز فرهنگی خانواده آ.شرقی برگزار می کند 📢📢📢 💖به مناسبت ولادت حضرت زهرا (س) و همچنین روز 💝 🏞 یه عکس زیبا از دستبوسی مادرتون برامون بفرستید... 🎉آقا پسراااا و دختر خانومااااا خجالتم نداره😉 ⚡️بزرگ و کوچیکم نداره😛 آقایان محترم، بانوان عزیز 👈 ارادتتون رو به مادرتون نشون بدید... 🌈بهشت زیر پای مادران است🌈 منتظر تصاویر و سلفی هاتون هستیم با ارسال به 👇🌺 ادمین2 مرکز :👇👇👇👇👇👇 @admin2_Markaz ✅کانال مرکز فرهنگی خانواده آ.شرقی 💞@MF_khanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 یک دقیقه طلایی که باید همه زنان جهان ببینند.... بررسی جایگاه دختر،زن و در یک دقیقه با استناد به روایات اسلامی 👤داود پورآقایی اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋 💞@MF_khanevadeh
در مکتب سردار سلیمانی 📝دفعه ی آخری که سردار با مادرش در بیمارستان دیدار کرد.... آن روز حاجی زمانی که می‌خواست برود راننده خود، محسن رجایی را خواست و گفت: محسن، می‌شود خواهشی از تو کنم؟ رجایی گفت: حاج آقا شما دستور بدهید. حاج قاسم گفت: نه! این دفعه می‌خواهم از تو خواهش کنم... من باید به سوریه بروم و مادرم اینجا بستری است. از شما خواهش می‌کنم، به نیابت از من، هر روز، سه مرتبه آبمیوه تازه در منزل آب بگیری و برای مادرم به بیمارستان بیاوری.سردار سلیمانی مقدار پول هم به راننده خود داد. حاج قاسم برای مادرش این قدر دلواپس بود که از همان جا زنگ می‌زد و اوضاع را بررسی می‌کرد تا اینکه بعد از مدتی مادرش به رحمت خدا رفت. راوی: ابراهیم شهریاری 💞@MF_khanevadeh
✨تربیت فرزند✨ ✅بغل کردن کودک ایمنی بخش او از بیماری است 🔹بغل کردن کودکان توسط مادر ، نه تنها باعث صبور شدن و افزایش اعتماد به نفس در آنان می‌شود بلکه با فعال کردن غده تیموس از کم‌خونی جلوگیری می‌کند و سیستم ایمنی را تقویت می‌کند ! 💞@MF_khanevadeh
✅ یکی از اصول تربیت و چشم پوشی از ایرادهای کودک است..... ❌ البته تغافل نه به این معنا که کلا بی‌توجه باشند بلکه به مشکل رفتاری در کودک توجه داشته باشند، ولی بروز آن به نحوی نباشد که آن رفتار در کودک شده یا موجب تخریب شود. 🔹وقتی ایرادهای کودک را دائم بر زبان بیاورید آسیب‌های زیادی به دنبال دارد که عبارتست از؛ 1_ کودک کم می‌شود. 2_آن صفت در کودک نهادینه می‌شود. 3_کودک را کرده و کودک بر و جری شده و خیلی راحت‌تر آن اشتباه را انجام می‌دهد. 💞@MF_khanevadeh
❌هیچگاه خودت و زندگیت را با کسی مقایسه نکن! ""مـقایسه فـلاکت مـی‌آورد"" 💫✨ثـروتمند واقعی کسی هست که بدون مـقایسه زندگی می‌کند و از آنچه هست و آنچه دارد خـشنود است.  و همیشه است راز هایت را به دو نفر بگو ... و خدایت در تنگنا به دو چیز تکیه کن... و در مراقب دو چیز باش... و از دو چیز نترس که به دست خداست... و مرگ و به یک چیز هیچ وقت نکن.. تا وقتی نگاه خدا به سوی توست از روی گرداندن دیگران غمگین مباش... 💞تفاهم یعنی : ت : توان تحمل تفاوت ها ف : فهمیدن همدیگه ا : آزادی در بیان عقیده ه : همه جوره قبول داشتن طرف مقابل م : محبت دو طرفه 👩خانم ها ذاتا موجودات سنجی هستند به عنوان یک مرد از کارکردهای خوب منشی یا همکارتان که از بد حادثه خانم هم هستند ❌تعریف نکنید😐 💞@MF_khanevadeh
🌹🌴🕊🌹🕊🌴🌹 یه هزارتایی داشت و هرشب ذکر می گفت، به دلیل زیادی که ایشون تو یک روز می فرستاد به معروف شده بود و نام شده بود . بعضی دوستان به ایشون میگفتن زهرا که دلیلش ارادت خیلی زیاد آقا به مادرمون خانم (سلام الله علیها) بود... نوای ملکوتی در تلاوت کریم داشت و هرکسی رو باصداش تحت تاثیر قرار میداد. آقا از بسیار خوبی برخوردار بود و همیشه لبخند به لبش بود و خاصی تو وجودش دیده می شد که با اولین برخورد، طرف رو مجذوب خودش میکرد. بمب روحیه بود. همیشه وقتی بیسیم لازم نبود پشت بیسیم نوحه می خوند و رفقا رو به فیض میرسوند. می گفت با سن کمش به ما درس های بزرگ می داد. می گفت بابا اول وقت رو نباید فراموش کنیم. یادمه بعد افرادی اومده بودن که نمی شناختیم و میگفتن ما کسی رو نداشتیم که کمکمون باشه اما آقا مخفیانه به ما کمک می کرد و ما مثل بچه خودمون دوسش داشتیم. همیشه دست بوس و بود و به خانواده می گفت : چطوری ! چطوری ! ناراحت می شد و میگفت من می خوام ببینم . می گفت نه مامان حالا زوده. 💞@MF_khanevadeh
🥀درود خدا بر بانویی که بعد از شنیدن خبر شهادت چهار دلاورش گفت: فرزندان من و آنچه در زیر آسمان است، فدای حسینم باد. 🏴 فرا رسیدن سالروز وفات مادر علمدار کربلا، بانوی فداکار اسلام حضرت سلام الله علیها را تسلیت می‌گوییم. ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾ @MF_khanevadeh ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 رفتار دختر با عروسکش موجب شرمندگی مادر از رفتارش شد... ✅حتما ببینید و به احترام مادرتان منتشر فرمائید. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾ @MF_khanevadeh ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
⭕️ این مرد بزرگ با انقلابش دنیا را تکان داد، اما در جواب عروسشان که می‌گوید: خوش به حال شما کارهای بزرگی برای اسلام کردید... می‌گویند: من حاضرم همه آن کارهای بزرگ را به شما بدهم، در عوض ثواب دو ساعت بچه داریتونو بدید به من... جایگاه و در اسلام این است. 🌸🌸🌸═✧❁🌸❁✧═🌸🌸🌸 @MF_khanevadeh 🌸🌸🌸 ═✧❁🌸❁✧═🌸🌸🌸
🔴چهل روز طلایی 🔻فاصله ۱۷روزه بین سالروز شهادت تا ولادت حضرت (س)، فرصت فوق‌العاده برای بهره‌مندی اجتماعی از باران لطافت فرهنگ و هنر فاطمی است. 🔻و فاصله ۲۳روزه بین ولادت حضرت فاطمه (س) تا ولادت حضرت (ع) فرصت مهم برای ارتقاء سبک زندگی اسلامی با محور تقویت جایگاه و در خانواده است. 🍂@MF_khanevadeh🍂 🍁🍂🍁🍂🍁 🍂🍁🍂 🍁
✅حق مادر حق مادر برتو آنست ڪه بدانے او حمل ڪردہ است تو را نہ ماہ طورے ڪہ هيچ ڪس حاضر نيست اين چنين ديگرے را حمل ڪند و بہ تو شيرہ جانش را خوراندہ است قسمے ڪہ هيچ ڪس ديگر حاضر نيست اينڪار را انجام دهد و با تمام وجود، با گوشش، چشمش، دستش، پايش، مويش، پوست بدنش و جميع اعضا و جوارحش تو را حمايت و مواظبت نمودہ است و اينڪار را از روے شوق و عشق انجام دادہ و رنج و درد و غم و گرفتارے دوران باردارے را بہ خاطر تو تحمل نمودہ است، تا وقتے ڪہ خداے متعال ترا از عالم رحم بہ عالم خارج انتقال داد. پس اين مادر بود ڪہ حاضر بود گرسنہ بماند و تو سير باشے، برهنہ بماند و تو لباس داشتہ باشے، تشنہ بماند و تو سيراب باشے، در آفتاب بنشيند تا تو در سايہ او آرام استراحت ڪنے، ناراحتے را تحمل ڪند تا تو در نعمت و آسايش بہ زندگے ادامہ دادہ و رشد نمائے و در اثر نوازش او بہ خواب راحت و استراحت لذيذ دست يابے. شڪم او خانہ تو و آغوش او گهوارہ تو و سينہ او سيراب ڪنندہ تو و خود او حافظ و نگهدارندہ تو بود؛ سردے و گرمے دنيا را تحمل ميكرد تا تو در آسايش و ناز و نعمت زندگے ڪنے. پس شڪرگزار مادر باش بہ اندازہ اے ڪہ براے تو زحمت كشيدہ است؛ و نمے توانے از او قدردانے نمائے مگر بہ عنايت و توفيق خداوند متعال. 📚رساله حقوق امام سجاد(علیہ السلام) ❄️@MF_khanevadeh❄️ ☃️🌨🌨☃️🌨 ❄️❄️❄️ ❄️
✅ چگونه به فرزندم كمك كنم عزت‌نفس بيشتري داشته باشد؟ ☑️ به كودك كمك كنيد به خود اعتماد كند. او را به طور مستقيم تصحيح نكنيد. اشتباهاتش را با و داد زدن جواب ندهيد. بگذاريد بداند همه اشتباه ميكنند. ☑️ وقتي فرزندتان به سراغ شما مي‌آيد، كارتان را قطع كنيد (صحبت با تلفن، حرف زدن با يك دوست، تماشاي ) و به چشمانش نگاه كنيد. اگر لازم بود به او بگوييد كند تا كار شما تمام شود. ☑️با او نكنيد. ☑️ نام فرزندتان را با آهنگي خوش بيان كنيد. ☑️ و بايد در مقابل فرزندشان عضوي واحد باشند. اگر اختلاف براي انتخاب روش تربيتي داريد اجازه ندهيد فرزندتان از ان آگاه شود. ☑️ از شش سالگي براي فرزندتان مربي ورزشي بگيريد تا در رشته‌اي خاص موفق شود. ☑️ احساسات فرزندتان را تاييد كنيد. "ميدونم مي ترسي" به جاي، اينكه نداره. "ميدونم خسته‌اي" به جاي، بسه غر نزن.... گاهي با سليقه‌ی او براي خود خريد كنيد و وقتي با او هستيد از آن وسيله استفاده كنيد. ☑️ گاهي از او معذرت بخواهيد تا بداند ما همه اشتباه ميكنيم. ☑️ گاهي در جواب سوالش بگوييد نميدانم تا بداند ندانستن عیب نیست، نپرسیدن عیب است. ☑️ به او مسئوليتهايي در حد توانش بدهيد. ☑️ خود را افزايش دهيد. كودكان از ما ميگيرند. ☑️ بر نقاط قوت فرزندتان تاكيد كنيد. ☑️ اجازه دهيد فرزندتان ريسكهاي بي خطر كند. بگذاريد اشتباهات بي خطر انجام دهد. ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌺 ``╯ ┗``╯ \╲‌ @MF_khanevadeh
⁉️ والد باشیم یا رفیق؟ «من و پسرم مثل دو تا دوستیم» جمله‌ای که از زبان خیلی از امروزی می‌شنوید. پدرو مادرهایی که می‌خواهند شبیه نسل قدیم از سختگیری‌های زیاد فاصله بگیرند؛ اما الگوی یک و خوب چه شکلی است؟ ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌺 ``╯ ┗``╯ \╲‌ @MF_khanevadeh
💞 رابطه مادر و دختری: 💗رابطه میان و از همان بدو شکل می‌گیرد. در حقیقت این رابطه از همان دوران طفولیت مادر شروع می‌شود زیرا کودکی او هر چه که بوده باشد آن را به دختر خود انتقال خواهد داد. این مادر است که به دخترش می‌آموزد چه احساسی راجع به خودش داشته باشد، چگونه در مقابل فشارها مقاوم باشد و روش یک لذتبخش چیست. او رفتار یک خانم باوقار را به دخترش یاد می‌دهد، او یاد می‌گیرد چه وقت به جذابیت خود اعتماد کند، چگونه لباس و ظاهری آراسته داشته باشد، خداوند را در نظر داشته باشد و بتواند روزی مادر شود و از دخترش مراقبت کند. 💕مادر ناخودآگاه با عملش، زنانگی و بودن را به دخترش می‌آموزد و او را به گونه‌ای تربیت می‌کند و چنانچه مانند یک زن عمل نکند، سرخوردگی بر او چیره می‌شود. 💝 پنج نکته مهم مادر و دختری: 1- باید بهترین مادر و بهترین دوست او باشی. 2-اجازه بده او رویاهای‌خود را هدفمند و سالم دنبال کند. 3- سعی‌کن زنی قوی و با اعتمادبه‌نفس بالا باشی. 4- همسر خوبی باش، زیرا تو هستی که روابط آینده‌ی او با مردان را شکل می‌دهی. 5- فراموش نکن، هدف این نیست که تو نقطه‌ی پرگار زندگی او باشی، تو باید به وظایفی که برعهده‌داری عمل کنی. وقتی تو تلاش کنی مادر خوبی باشی؛ برایش نقطه پرگار خواهی شد. ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🖤 ``╯ ┗``╯ \╲‌ @MF_khanevadeh
✅سه دسته از مادران بچه رو مودب تربیت میکنن: 👈مادری که به همسرش احترام می گذاره! 👈مادری که وقتی بچه ش بی قانونی میکنه بهش توهین نمی کنه و قانون رو بهش توضیح میده. 👈مادری که به بچه ش کلمات لطفاً ، ممنون و خواهش می کنم رو یاد میده! ✅سه دسته از مادران بچه رو با هوش میکنن: 👈مادری که با بچه ش بازی می کنه! 👈مادری که برای بچه ش کتاب می خونه! 👈مادری که با بچه ش در مورد مسائل مختلف صحبت می کنه! ✅سه دسته از مادران اعتماد به نفس بچه رو نابود می کنن: 👈مادری که از بچه ش دفاع نابجا می کنه! 👈مادری که وقتی بچه ش صداش می کنه جوابش رو نمیده! 👈مادری که بچه ش رو با بقیه مقایسه می کنه! ‌‌╲\ ╭``┓ ‌ ╭``🌺 ``╯ ┗``╯ \╲‌ @MF_khanevadeh
🔴درد و دل یک دخترخانم پنجاه سالهچند روزی است که ۵۰ ساله شده ام، اما هنوز مجردم.😭 🔻چیزی که هرگز فکرش را هم نمی کردم  نه اینکه زشت بودم و یا موقعیت اجتماعی نداشتم نه .من در جوانی در دچار وسواس شدم. 🔘در فامیل از من به عنوان دختری یاد می کنند که منتظر مردی با اسب سفید بود. چند من از  فامیل بودند که دست رد به سینه شان زدم و هنوز هم که هنوزه مورد سرزنش بزرگان فامیل هستم. اولین خواستگارم در سن 19 سالگی پسر عمویم بود او کارمند یک داروخانه، با درآمد متوسطی بود. خانواده و خود او به من بسیار ابراز علاقه می کردند. اما بزرگترین مشکلی که در با او می دیدم فاصله سنی مان بود.من و او تنها 5 ماه داشتیم و احساس می کردم او نمی تواند مرا درک کند. از نظر من او خیلی بچه بود.بنابراین نتوانستم به او به عنوان یک همسر که تکیه گاهم باشد نگاه کنم.اینطوری اولین خواستگار خود را  رد کردم و تا مدت ها به همین دلیل از خانواده عمویم فاصله گرفتم. ❌در 19 سالگی تقریبا 6 تا 7 خواستگار دیگر هم داشتم که هر کدام را به دلیلی  رد کردم. در آن سال ها فکر می کردم نباید زندگی اطرافیانم را تجربه کنم.مثلا خواهرم که 17 سالگی ازدواج کرد و در کمتر از 6 سال صاحب 4 فرزند شد و لذتی از زندگی نبرد.بنابراین تصمیم گرفتم بخوانم و پیشرفت کنم.در این میانه اگر یک خواستگار خوب هم داشتم از دست ندهم. اینگونه بود که درس می خواندم و کمتر به مسائل دیگر توجه داشتم. 🔷بعد از مدتی  معلم شدم و کارم برایم از هر چیز مهم تر بود. ✳️دیگر به سن 25 سالگی رسیده بودم و خود را در اوج جوانی می دیدم.در آن سال ها هم تعداد زیادی خواستگار داشتم اما موقعیت اجتماعی به من اجازه نمی داد که بخواهم همسری پایین تر از سطح خود داشته باشم. بنابراین هر خواستگاری که سطح و اش کمتر از من بود را  رد می کردم. 🔰تا قبل از سن 30 سالگی حداقل دو ماهی یکبار حضور خواستگار در خانه را تجربه می کردم.اما بعد از آن از این کار هم خجالت کشیدم و به مادرم گفتم:از این به بعد تا کسی به دلم نشیند و اطلاعات کافی درباره اش نداشته باشم به خانه راه نمی دهم. و با این توجیه که مگر اینجا نمایشگاه است که هر کسی بیاید و من را نگاه کند و برود تا تصمیم بگیرد. 🔸از این به بعد حضور خواستگاران در خانه مان بسیار کمرنگ شد.سن من هم بالا رفته بود و هرگز حاضر نبودم ریسک کنم. چرا که معتقد بودم تا قبل از 30 سالگی ممکن است که زندگی سخت را تحمل کرد اما بعد از این سال دیگر باید زندگی خوبی را داشت و حتما باید دارایی مرد در شان تو باشد. چرا که بزرگترها می گفتند"هر چه نشینی بر تخت نشینی "یعنی هر چه قدر صبر کنی و دیرتر ازدواج کنی خواستگاران بهتری برای تو خواهد آمد. پس از آن دیگر کسانی که خانه و ماشین نداشتند نمی توانستند گزینه خوبی برای ازدواج باشند.چرا که تجربه مستاجری و با خط اتوبوس سیر کردن را در خود نمی دیدم.از سن 30 به بعد علاوه بر شغل و موقعیت اجتماعی،داشتن خانه و ماشین هم برایم مهم بود. ⚜اما خواستگارانم دیگر کمتر مجرد بودند و اکثرا یا همسرانشان را به دلیل بیماری و تصادف از دست داده بودند و یا اینکه از هم جدا شده بودند.هرگز حاضر نبودم زندگی با مردی که تجربه زندگی قبلی داشته را تجربه کنم.از نظرم آن ها هم مردود بودند.من در رویاهای خود به دنبال شهزاده زرین کمری با اسب سفید می گشتم و همه خواستگاران مجرد خود را رد کرده بودم.حالا باید به چنین مردی جواب مثبت می دادم. آیا با این کار مورد دوست و فامیل قرار نمی گرفتم؟ ♻️کم کم به سن 40 سالگی رسیدم. خواستگارانم خیلی کم شده بودند تقریبا هر 6 ماهی یک بار خواستگار از راه دور را تجربه می کردم.با این تفاوت که دیگر زندگی متاهلی را تجربه کرده بودند و بچه هم داشتند. تفاوت آن ها با هم در تعداد بچه ها بود و این موضوع برایم بسیار آزار دهنده بود. ♨️فشار خانواده هر روز بیشتر می شد و تعداد خواستگاران بسیار کم.آخرین مورد خواستگارم راهرگز فراموش نمی کنم که دو شبانه روز گریه می کردم.پیر مرد 65 ساله ای که صاحب داماد و عروس و نوه بودازمن خواستگاری کرد. ❌فهمیدم چقدر فرصت های خوبی را از دست داده ام.😭 چرا همکارم که تمام یک مرد در اوجمع شده بودفقط به خاطر چند سال فاصله سنی ردکردم. ⭕️سنم به 45 رسیده بود تصمیم گرفتم کمی عاقلانه تر فکر کنم. دیگر به مردانی که تجربه زندگی متاهلی داشتند و همسر خود را از دست داده بودند هم راضی شده بودم. اما کمتر کسی بود که همسرش را از دست داده باشد و بچه نداشته باشداگر هم بودچهره دلنشینی نداشت. 💔امروز در۵۰ سالگی  حس شدن واز همه مهمتر حس شدن را ازدست داده ام. امروز خواهرم با نوه هایش بازی می کندومن هنوزاندرخم یک کوچه منتظرخواستگارم. ❣امروزحسرت فرصت‌های گذشته رامی خورم.😔 ‌‌‌‌╲\ ╭``🖤 @MF_khanevadeh