✨ #برگےازخاطرات_افلاڪیان
🌷🍃کتابهای بزرگان #اخلاق را بسیار خوانده ام. ادعا دارم که #ابراهیم یک انسان کامل بود. برای این حرف دلیل دارم.
🌷یکبار همراه #ابراهیم داشتیم باعجله از میدان خراسان عبور میکردیم. یکباره ایستاد و گفت: یواش بریم..
گفتم: ما #عجله داریم چرا باید یواش بریم؟
🌷🍃به روبروی ما اشاره کرد و گفت: اون #جوان_فلج را ببین. اگه ما تند از مقابلش عبور کنیم ممکنه ناراحت بشه.
🌷🍃همراه با #ابراهیم از کوچه ی مجاور عبور کردیم. او راضی نشد حتی دل یک معلول از دست او ناراحت شود.
📚کتاب سلام بر ابراهیم۲
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
💌 #زندگی_به_سبڪ_شهدا
🔸یک روز در وضیعتی دیدمش خیلی تعجب کردم دو #کارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود. جلوی یک مغازه کارتن ها را روی زمین گذاشت، وقتی کار تحویل تمام شد جلو رفت و سلام کردم و گفتم:
#آقاابراهیم برای شما زشته، این کار #باربرهاست نه کار شما! نگاهی به من کرد و گفت: کار عیب نیست، بیکاری عیبه.
این کاری هم که انجام میدم برای خودم خوبه، مطمئن میشم که هیچی نیستم، جلوی #غرور رو میگیره! گفتم اگه کسی شما رو اینطوری ببینه خوب نیست! شما #ورزشکاری و... خیلی
می شناسنت
🔹#ابراهیم خندید و گفت: ای بابا، همیشه کاری کن که اگه #خدا تو رو دید خوشش بیاد نه #مردم.
🌷 #شهیدابراهیم_هادی🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
میعادگاه هفتگی باشـهداشهرستان دیلم
😀خاطره ای زیبا و خنده دار از
#شهیدابراهیم_هادی👇
رفته بودیم دیدار #ابراهیم_هادی. داشت از خاطرات جنگ صحبت میڪرد.اما هیچی از خودش نمی گفت. تا اینکه صحبت از نماز و عبادت رزمندگان شد. یڪدفعه #ابراهیم خندید و گفت:
در منطقه #المهدی در همان روزهای اول، پنج جوان به گروه ما ملحق شدند. آنها از یڪ روستا باهم به #جبهه آمده بودند. چند روزی گذشت. دیدم اینها اهل #نماز نیستند. تااینڪه یڪ روز باآنها #صحبت ڪردم. بندگان خدا آدم های خیلی #ساده_ای بودند. آنها نه #سواد داشتند نه #نماز بلد بودند. فقط به خاطر علاقه به #امام آمده بودند#جبهه.
از طرفی خودشان دوست داشتند که #نماز یاد بگیرند.
من هم بعداز یاددادن #وضو، یکی از بچه ها را صدا زدم و گفتم: این آقا #پیش_نمازشما، هرڪاری ڪرد شما هم انجام بدید. من هم ڪنار شما می ایستم و بلندبلند ذڪرهای نماز را تڪرار می ڪنم تا یاد بگیرید.
#ابراهیم به اینجا ڪه رسید دیگر نمی توانست جلوی خنده اش را بگیرد. چند دقیقه بعد ادامه داد:
در رڪعت اول وسط خواندن#حمد، امام جماعت شروع ڪرد به خاراندن سر. خیلی خنده ام گرفته بود اما خودم،را ڪنترل ڪردم. اما در #سجده وقتی امام جماعت بلند شد #مُهر به پیشانی اش چسبیده بود و افتاد.
پیش نماز به سمت چپ خم ڪه مهرش را بردارد. یڪدفعه دیدم همه آنها به سمت چپ خم شدند و دستشان را درازڪردند. اینجا بود ڪه دیگر نتوانستم تحمل کنم و زدم،زیر خنده😀
✍ #راوے: شهیدابراهیم هادی
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
💠 #بدن_قوی
#پیرمردی در بالای سکو نشسته بود و به ورزش بچه ها نگاه می ڪرد. پیش من آمد. #ابراهیم را نشان داد و با ناراحتی گفت: آقا، این جوان ڪیه؟ باتعجب گفتم چطور مگه؟؟
گفت: من ڪه وارد شدم ، ایشان داشت #شنا می رفت، من با #تسبیح ، شنارفتنش را شمردم. تاالان #هفت دور تسبیح رفته یعنی #هفتصد تا شنا...تورو خدا بیارش بالا الان حالش بهم میخوره.
وقتی #ورزش تمام شد #ابراهیم اصلا احساس خستگی نمی ڪرد. انگار نه انگار ڪه چهار ساعت شنارفته. البته #ابراهیم این ڪارها را براے #قوے شدن انجام می داد. همیشه می گفت:
برای #خدمت به خدا و بتدگان خدا، باید بدنی قوی داشته باشیم. مرتب #دعا می ڪرد: ڪه #خدایا بدنم را برای خدمت ڪردن به خودت قوی ڪن.
🌷 #شهیدابراهیم_هادی🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
🌷🍃کتابهای #بزرگان_اخلاق را بسیار خوانده ام. ادعا دارم که #ابراهیم یک انسان کامل بود. برای این حرف دلیل دارم.
🌷🍃یکبار همراه #ابراهیم داشتیم باعجله از میدان خراسان عبور میکردیم. یکباره ایستاد و گفت: یواش بریم..
گفتم: ما عجله داریم چرا باید یواش بریم؟
🌷🍃به روبروی ما اشاره کرد و گفت: اون #جوان_فلج را ببین. اگه ما تند از مقابلش عبور کنیم ممکنه ناراحت بشه.
🌷🍃همراه با ابراهیم از کوچه ی مجاور عبور کردیم. او راضی نشد حتی دل یک معلول از دست او ناراحت شود.
📚کتاب سلام بر ابراهیم۲
🌷 #شهیدابراهیم_هادی🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
🌹 #سیـــره_شهـــدا
به #ابراهیم گفتند، بیا برای #شام با فرماندهان نان و کباب بخور، او به آنان محل نگذاشت و گفت: همه ما #بسیجی هستیم، وای به حال روزی که بین #بسیجی و #فرمانده تبعیض قائل شویم و غذای آنان متفاوت شود، آن موقع کار سخت می شود.
🌷 #شهید_ابراهیم_هادی🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
9.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚 #میخوام_مثل_توباشم
او هميشه از خدا مي خواست #گمنام بماند، چرا كه #گمنامي صفت ياران محبوب خداست.
خدا هم دعايش را مستجاب كرد. #ابراهيم سال هاست كه گمنام و غريب در #فكه مانده تا خورشيدي باشد براي #راهيان_نور.
🌷 #شهیدابراهیم_هادی🌷
#زیارت_مجازی_کانال_کمیل
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
باخــ💫ــدا قهـــــرم! 😳
✍یکبار حرف از #نوجوان ها و اهمیت به #نماز بود.
#ابراهیم گفت:زمانی که پدرم🧔🏻 از دنیا رفت خیلی ناراحت بودم.😞😭
شب اول، بعد از رفتن مهمانان به حالت قهر از خدا #نماز نخواندم و خوابیدم.
به محض اینکه خوابم😴 برد،در عالم رویا #پدرم 🧔🏻را دیدم!
درب خانه را باز کرد. مستقیم و با عصبانیت😠 به سمت اتاق آمد.روبروی من ایستاد. برای لحظاتی درست به چهره من خیره شد. همان لحظه از خواب پریدم.
نگاه پدرم حرف های زیادی داشت!
هنوز نماز قضا نشده بود. بلند شدم، وضو گرفتم و نمازم را خواندم.
🌷 #شهیدابراهیم_هادی🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
💢 #سنگـرخاطـرات
🔻 تقريباً #مهمات ما تمام شده بود ،
ابراهيم بچه های بی رمق کانال را در گوشه ای جمع کرد و برايشان صحبت كرد، بچه ها #غصه نخوريد حالا كه مردانه تصميم گرفتيد و ايستاديد اگر همه هم #شهيد شويم، تنها نيستيم مطمئن باشيد مادرمان حضرت #زهرا (س) می آيد و به ما سر ميزند.
بغض بچه ها ترکيد، صدای هق هق شان هم هی کانال را پر کرده بود، به پهنای صورت اشک می ريختند.
#ابراهيم ادامه داد غصه نخوريد، اگر در #غربت هم شهيد شويم، مادرمان ما را تنها نميگذارد ! ....
🌷 #شهیدابراهیم_هادی 🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
میعادگاه هفتگی باشـهداشهرستان دیلم
🌸به مناسبت سالروز #تولد 💚 #شهید_ابراهیم_هادی💚 📅 #تاریخ_تولد : ۱ اردیبهشت ۱٣٣۶ 📅 #تاریخ_شهادت
✨به نام خدا
🍃در میان فکه در #کانال_کمیل،بویی آشنا می آید.بوی شجاعت و پهلوانی،بوی غیرت و همتِ، #علمدار کمیل؛روزه خوان حضرت زهرا(س) شهید ابراهیم هادی کسی که پهلوانیش زبان زد است و دلاور مردیش بی نظیر💪
🍃نمی دانم چه سریست که مهربانیش،منش پهلوانیش و رسم #جوانمردیش پلک هایمان را دریایی میکند. پهلوانی که نمیگذاشت آب در دل دوستان و آشنایانش تکان بخورد،حتی دست یاریش به ناآشنایان هم می رسید و دستگیری میکرد.
🍃او تنها یک دوست و یاور نبود؛ بلکه همچو پدری مهربان بود. #پدری که نبودش طعم تلخ یتیمی را به دل محبانش گذاشت. #ابراهیم یاری گر همه اشان بود و دلیل هدایتشان، مرد میدان نبرد بود و شهامت عجیبی داشت. چهره خندانش آبی بود برآتش غم ها و #روضه های پر شورش مرحمی بود بر زخم های دلتنگی💔
🍃در #ورزش بی رقیب بود،همانطور که منش #پهلوانیش را کمتر کسی داشت
شاید نتوان منشش را وصف کرد
اما می توان با شور در باره اش سخن گفت. حرف هایی بی انتها از جوانمردیش، شهامتش و حتی آن #شهادت پر شورش.
🍃کسی که تا آخرین نفس جنگید و در فرجام با لبان عطشان به #عشق اباعبدالله الحسین پرکشید و به آرزویش رسید🕊
🍃آرزوی #گمنامی که کابوسی برای #سلبریتی هاست. به قول خودش هرکسی ظرفیت #مشهور شدن ندارد
آری درست است. اما کاش بود و میدید که آدمها به هر در میزنند تا #مشهور شوند و خودی نشان دهند.
🍃دگر این روزها، هرکسی لیاقت #گمنام ماندن و شهادت را ندارد. اما هنوز در میان #فکه ، در میان کانال کمیل، نام سردار گمنامش؛ #ابراهیم_هادی به چشم میخورد.
✍ نویسنده: #بنت_الهدی
🌸به مناسبت سالروز #تولد
💚 #شهید_ابراهیم_هادی💚
📅 #تاریخ_تولد : ۱ اردیبهشت ۱٣٣۶
📅 #تاریخ_شهادت : ٢٢ بهمن ۱٣۶۱
📅 #تاریخ_انتشار : ٣۱ فروردین ۱۴۰۰
🥀 #مزارشهید : یادبود _ بهشت زهرا
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
😍 #لبخندهای_خاڪی😂
در منطقه المهدے درهمان روزهاے اول جنگ، #پنج جوان به گروه ماملحق شدند.
آنهاازیڪ روستاباهم به جبهه آماده بودند.چند روزے گذشت.دیدم اینهااهل #نمازنیستند!
تااینکه یک روزباآنهاصحبت ڪردم.بندگان خداآدم هاے خیلے ساده اے بودند...
آنها نه #سوادداشتندنه #نمازبلدبودند.فقط به خاطرعلاقه به #امام آماده بودند جبهه...
از طرفے خودشان هم دوست داشتندڪه نمازرایادبگیرند.
من هم بعد ازیاددادن #وضو،یکی از بچه هاراصدازدم و
گفتم:این آقاپیش نمازشما،هر ڪارے ڪردشماهم انجام بدید.
من هم ڪنارشما میایستم وبلندبلند ذڪرهاے نمازراتڪرارمے ڪنم تایادبگیرید.
#ابراهیم به اینجاڪه رسیددیگرنمیتوانست جلوے خنده اش رابگیرد.چنددقیقه بعدادامه داد:😂
دررڪعت اول وسط خواندن #حمد،امام جماعت شروع ڪردسرش راخاراندن،یڪدفعه دیدم آن پنج نفرشروع ڪردندبه خاراندن سر!!😄
خیلی خنده ام گرفته بوداماخودم راڪنترل مے ڪردم.
امادر #سجده وقتے امام جماعت بلندشد مُهربه پیشانیش چسبیده بودوافتاد.
پےش نمازبه سمت چپ خم شد ڪه مهرش رابردارد
یڪدفعه دیدم همه آنهابه سمت چپ خم شدندودستشان رادرازڪردند.
اینجابودکه دیگرنتوانستم تحمل ڪنم وزدم زیرخنده😅
✍ راوی: #شهید_ابراهیم_هادی
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
💚 #میخواهم_مثل_تو_باشم
یکبار به #ابراهیم گفتم:
داداش ، این همه #پول از کجا میاری؟!
از آموزش و پرورش ماهی دو هزار تومان حقوق می گیری، ولی چند برابرش را برای دیگران خرج می کنی!
نگاهی به صورتم انداخت و گفت:
روزی رسان #خداست. در این برنامه ها من فقط وسیله ام.
من از خدا خواستم هیچ وقت جیبم خالی نماند.
خدا هم از جائی که فکرش را نمی کنم اسباب خیر را برایم فراهم می کند.
📚 کتاب سلام بر ابراهیم ؛ جلد اول ، ص ۱۸۰
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@miadgahe_deylam
🌺میعادگاه هفتگی باشهداشهرستان دیلم🌺
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•