eitaa logo
تمدن جهانی
200 دنبال‌کننده
114 عکس
4 ویدیو
19 فایل
🔷️دکترسیدضیاءالدین میرمحمدی. 🔹️فارغ التحصیل مقطع دکتری،گرایش تاریخ و تمدن اسلامی؛دانشگاه معارف اسلامی/عضو هیات علمی گروه تاریخ و تمدن اسلامی؛دانشگاه معارف اسلامی ادمین کانال👈 🔹 @SZMM50 🔹eitaa.com/mir_mohammadi5050 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">🔹ziya.mirmohammadi@gmail.com
مشاهده در ایتا
دانلود
📚: 📕در ارتباط با "تاریخ علم در تمدن اسلامی" با "رویکرد تاریخی" و با "رویکرد فلسفی"، منابع ذیل از اهمیت مضاعفی برخوردارند: 🔻: اسلام وعلم؛ مظفر اقبال؛ترجمه فرشته ناصری و علی آخیشنی؛ بنیاد پژوهش های علوم اسلامی آستان قدس رضوی 🔻: فلسفه علم و دین در اسلام و مسیحیت؛ تدپیترز،مظفر اقبال، سیدنعمان الحق؛ترجمه جواد قاسمی؛ بنیاد پژوهش های علوم اسلامی آستان قدس رضوی؛ 🔻 : شکل گیری علم اسلامی؛ مظفر اقبال ؛ترجمه محمدرضا قائمی نیک ودیگران؛نشرترجمان؛ 🔻: علم و تمدن در اسلام؛دکتر سیدحسین نصر؛انتشارات علمی وفرهنگی؛ 🔻: تاریخ و فلسفه علوم اسلامی؛عثمان بکار؛ترجمه محمد رضا مصباحی و جواد قاسمی ؛ بنیاد پژوهش های علوم اسلامی آستان قدس رضوی 🔻: طبقه بندی علوم از منظر حکمای مسلمان؛ عثمان بکار؛دکترسید حسین نصر؛ ترجمه جواد قاسمی؛ بنیاد پژوهش های علوم اسلامی آستان قدس رضوی 🔻: تاریخ و فلسفه علم؛ رشدی راشد؛(مجموعه مقالات)؛ ترجمه حسین معصومی همدانی؛ نشر هرمس و دانشگاه تهران؛ 🔻: دانش پیروزمند؛ فرانتس روزنتال؛ترجمه علیرضا پلاسید؛ نشر گستره؛ 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: 📒(۱۹۳۶-۱۸۸۰م) 🟡 از فلسفه نظری تاریخ اشپنگلر: "" در رشته های ریاضیات، تاریخ طبیعی،تاریخ و هنر در دانشگاه های هال مونیخ و برلن به تدریس پرداخت. 🟡سال های ۱۹۱۱ الی ۱۹۱۴ میلادی را صرف تهیه وتدوین اثر مهم و جاودانه اش یعنی " " کرد. 🟡طرح ایده "" به جای "" از نکته های بنیادی فلسفه نظری تاریخ "اشپنگلر" است. ✴: واحد مطالعه تاریخ در فلسفه نظری تاریخ "اشپنگلر" عبارت است از: مطالعه فرهنگ ها در ادوار تاریخی؛ ✴: پیش فرض های فلسفی نظام کپرنیکی تاریخی "اشپنگلر" عبارت است: تقسیم واقعیت یا هستی و نیروی کیهانی به دو اصل اساسی ذیل: جهان به منزله طبیعت یا جهان طبیعی و جهان به منزله تاریخ یا جهان تاریخی؛ ✴: جهان طبیعی واقعیتی تحقق یافته است ایستا وغیر متحرک است و در مکان می‌زید یا در ارتباط غیر متغیر اشیا تحقق یافته بی زمان است؛ ✴: جهان تاریخی هستی بالقوه ای( حیات و روان) است که همواره در حال شدن است و به این طریق سیر یگانه زندگی یا سرنوشت خویش را در روند زمان تحقق می بخشد هرگونه به عقب برنمی گردد و پیوسته از گذشته به حال و ازحال به آینده در حرکت است؛ ✴: "اشپنگلر" در فلسفه تاریخ اش است‌.سعی او بر این است که به نحوی ساختار و ویژگی های خاص فرهنگ های مختلف را تعیین کند؛ ✴: هرفرهنگی در واقع یک کل،نظام و اندام واره ارگانیک مستقل و زنده است.به این دلیل هیچ شباهتی میان هیچ یک از آنها نمی توان مشاهده است؛ ✴: "اشپنگلر" با هر نوع رویکرد و نظریه تاریخی که فرهنگ ها را به نحو واحد و یکسان بررسی کند، مخالف است؛ ✴: قصد "اشپنگلر" کشف الگوی معینی بود که با آن بتوان آینده فرهنگ غربی یا هرفرهنگ دیگری را به تبعیت از آن به وجود می آید، تعیین کرد؛ ✴: در فلسفه نظری تاریخ "اشپنگلر" نه "تاریخ جهان" داریم و نه چیزی به نام "بشریت" بلکه فقط با "فرهنگ هایی" سر وکار داریم که هرکدام در مراحل مختلف توسعه و تکامل خود قرار دارند؛ ✴: در فلسفه نظری تاریخ "اشپنگلر"، تاریخ بررسی مضبوط و مرتبط یک تحول مستمر احوال ملل و سیر ترقی و یا انحطاط آنها نیست، بلکه بیشتر مطالعه تطبیقی فرهنگ هاست؛ ✴: در فلسفه نظری تاریخ"اشپنگلر"، تاریخ جهان تصویری از تکوین و تطور پایان ناپذیر شکل ساختاری فرهنگ های بزرگ است؛ ✴: به نظر "اشپنگلر" تمدن همان فرهنگ خشک و بی روح است که نیروهای خلاقش از کار افتاده اند؛ ✴: "اشپنگلر" مفهوم جاری تاریخ و تفسیم آن به سه دوره باستان، قرون وسطی و مدرن را مفهومی بی معنی و توجیه ناپذیر می داند؛ ✴: در حقیقت "اشپنگلر" این تقسیم بندی را نوعی "نظام تاریخی بطلمیوسی" می شمارد که بر تارک مطالعات تاریخی سایه افکنده است؛ ✴: از این رو به نظر "اشپنگلر" به جای تقسیم تاریخ به ادوار باستان، قرون وسطی و مدرن، باید اقسام فرهنگ ها را در نظر گرفت؛ ✴: از نظر "اشپنگلر" فرهنگ های بزرگ و متمایز از هم عبارتند از: فرهنگ مصری؛ فرهنگ بابلی؛ فرهنگ هندی؛ فرهنگ چینی؛ فرهنگ باستانی که شامل یونانی(هلنی) و رومی؛ فرهنگ اسلامی؛ فرهنگ غربی و فرهنگ مکزیکی؛ ✴: به نظر "اشپنگلر" جوامع غربی اینک در ایام زمستان فرهنگ، یعنی مرحله تمدن خود به سر می برند، درحالی که از فرهنگ روسی به عنوان فرهنگ احتمالی آینده نام می برد؛ ✴: هر فرهنگی بدون استثناء پیش از اتقراض وزوال خود تمدن بزرگی برپا کرده و لحظات آخر عمر خویش را در میان شکوه و جلال ظاهری ولی عاری از روح و احساسات نژادی به پایان رسانده است؛ ✴: "اشپنگلر" جریان تحولات فرهنگ و تمدن را "سرنوشت فرهنگ" می نامد. وی سرنوشت را به این معنا می داند که حوادث و تحولات تاریخی مسیر مخصوصی دارند که در ذات و فطرت آنها سرشته شده است و نباید برای وقوع آن حوادث دنبال علت و معلول گشت؛ 📒 و نقد دید‌گاه های فلسفه نظری تاریخ "" به منابع ذیل مراجعه شود: 🟡: نظریه های جامعه شناسی و فلسفه های نوین تاریخ؛ الکساندر پی تریم سوروکین؛ ترجمه دکتر نوروزی؛نشر حق شناس رشت؛ 🟡: فرهنگ و تمدن؛ چنگیز پهلوان؛ نشر نی؛ 🟡: فلسفه تاریخ(مجموعه مقالات)؛ پل ادواردز؛ ترجمه بهزاد سالکی؛ نشر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛ 🟡: فلسفه نظری تاریخ؛ دکتر مجید کافی؛ نشر پژوهشگاه حوزه و دانشگاه؛ 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: 📕 (۱۹۷۵-۱۸۸۹م) 🔴 از فلسفه نظری تمدن توین بی: "آرنولد جوزف توین بی" از سرشناس ترین نمایندگان فلسفه نظری تاریخ معاصر به شمار می رود. مهم ترین اثر فلسفه تاریخ و تمدن" توین بی" اثری دوازده جلدی تحت عنوان "مطالعه تاریخ" هست. 🔻: در فلسفه نظری تاریخ "توین بی" کشف قوانین تاریخی به واسطه کشف قوانین حاکم بر تمدن ها امکان دارد؛ 🔻: واحد مطالعه تاریخ در فلسفه نظری تاریخ "توین بی" مطالعه تطبیقی تمدن های بشری می باشد؛ 🔻: فلسفه نظری تاریخ " توین بی" یک نوع فلسفه تاریخ مبتنی بر ماده گرایی با نگرش خطی نیست.بلکه گونه ای با صبغه عرفانی وآرمان گرایی دینی و با نگرش دوری پیگیری می شود؛ 🔻: "توین بی" با توجه به ترکیب ویژگی های مذهبی،جغرافیایی وتا حدودی مشخصه های سیاسی، تمدن را شایسته ترین واحد مطالعه تاریخی معرفی می کند؛ 🔻: رویکرد حاکم بر فلسفه نظری تاریخ "توین بی" یک رویکرد مبتنی بر استقرا تاریخی هست. با رویکرد استقرا تاریخی، قوانین حاکم بر تاریخ و تمدن را تبیین می کند؛ 🔻: الگوی ، معیار قانون مندی تاریخ و تمدن در فلسفه نظری تاریخ " توین بی"هست. در الگوی چالش_پاسخ " توین بی" سیر تکوین و پیدایش تمدن ها تحلیل می شود؛ 🔻: تاکید بر وجود اقلیتی خلاق در جامعه و وجود محیطی نه چندان مساعد و مطلوب، عامل پیدایش، گسترش و تعالی تمدنی در فلسفه نظری تاریخ "توین بی"؛ 🔻: الگوی در فلسفه نظری تاریخ "توین بی"، قدرت تحلیل چگونگی و چرایی سقوط و انحطاط تمدن ها را ارائه می دهد؛ 🔻: آنچه "توین بی" از الگوی در زمینه سرانجام و غایت نهایی یک تمدن می گیرد، رسیدن و تاسیس یک دین جهانی هست؛ 🔻: درفلسفه نظری تاریخ "توین بی" سرانجام تمامی تاریخ بشر یا کل فرآیند یک تمدن به عدل الهی خلاق منتهی می شود، بنابراین کل روند تاریخی چیزی جز رسیدن به عدل الهی نیست؛ 📕 و نقد دیدگاه های فلسفه نظری تاریخ "آرنولد جوزف توین بی" به منابع ذیل مراجعه کنید: 🔴: "خلاصه دوجلدی مطالعه تاریخ"؛ آرنولد جوزف توین بی؛ ترجمه دکتر محمد حسین آریا؛ انتشارات امیر کبیر؛ 🔴: نظریه های جامعه شناسی و فلسفه های نوین تاریخ؛ الکساندر پیتریم سوروکین؛ترجمه دکتر نوروزی؛نشر حق شناس رشت؛ 🔴: فلسفه تاریخ(مجموعه مقالات)؛ پل ادواردز؛ ترجمه دکتر بهزاد سالکی؛ نشر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛ 🔴: فرهنگ و تمدن؛ دکتر چنگیز پهلوان؛ نشر نی؛ 🔴: فلسفه نظری تاریخ؛ دکتر مجید کافی؛ نشر پژوهشگاه حوزه و دانشگاه؛ 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: 📒 (۱۹۸۴-۱۹۲۶م) 🟡 از فلسفه نظری تاریخ فوکو: "میشل فوکو" به عنوان فیلسوف تاریخ پست مدرن مفهوم بسیار متفاوتی از تاریخ تبیین کرد.درمیان آثار "فوکو"، "نظم اشیا"، "نظم گفتمان" و" دیرینه شناسی دانش"جایگاه ویژه ای دارند. 🔰: "فوکو" مفهوم بسیار متفاوتی از تاریخ تحت تاثیر اندیشه های "نیچه" ارائه داد که با نظریه پیشرفت در تاریخ در تغایر هست؛ 🔰: در فلسفه نظری تاریخ"فوکو" تاریخ براساس شیوه ای تک خطی و تک جهتی در حال پدیدار شدن نیست؛ 🔰: فلسفه نظری تاریخ"فوکو" بر اصل عدم انسجام استوار هست و از اصل انسجام تاریخی تبعیت نمی کند؛ 🔰: در فلسفه نظری تاریخ"فوکو" اصل پیوستگی و استمراربر پدیده های حاکم نیست،بلکه اصل ناپیوستگی وگسست تاریخی، برپدیده های تاریخی حاکمیت دارد؛ 🔰: در فلسفه نظری تاریخ"فوکو" تاریخ یک فرآیند خطی پیشرفت گونه از رویدادها و ایده هانیست.بلکه تاریخ، رویداد ها وایده های مستقل وجدا از هم هستند؛ 🔰: ایده جدایی و ناپیوستگی تاریخ، یکی از نوآوری های فلسفه نظری تاریخ"فوکو" به شمار می رود وبه همین دلیل "فوکو"را فیلسوف جدایی یا ناپیوستگی می دانند؛ 🔰: فلسفه نظری تاریخ "فوکو" مبتنی بر یک ایده ضد تاریخی است که تاریخ را مجموعه ای از گفتمان ها می داند که رویداد های را جدا ازهم و به صورت یک پیسرفت غیر خطی می بیند؛ 🔰: فلسفه نظری تاریخ"فوکو" تکامل و پیشرفت تاریخی را، یک نوع حرکت از جوامع پست به جوامع پیشرفته عصر کنونی نمی داند؛ 🔰: فلسفه نظری تاریخ"فوکو" پیشرفت و تکامل تاریخی را به مثابه نوسان از یک نظام سلطه به دیگر نظام سلطه، مبتنی بر یک علم خاص می داند؛ 🔰: حاکمیت "اصل واژگونی" در رویکرد تاریخی"فوکو"؛ یک اصل روش شناختی هست که همه پیش فرض های دیر پای تاریخی را واژگون می کند؛ 🔰: حاکمیت "اصل گسست و انقطاع" در رویکرد تاریخی"فوکو"؛ که این اصل، "گسست و انقطاع تاریخی" را جایگزین " پیوستگی و استمرار تاریخی" کرد؛ 🔰: حاکمیت "اصل ویژگی دگرسانی" در رویکرد تاریخی "فوکو"؛ طبق این اصل، نظام و انگاره معرفت هر عصر، ویژگی های خاص خود دارند؛ 🔰: حاکمیت "اصل برون بودگی" در رویکرد تاریخی "فوکو"؛ طبق این اصل،"فوکو" از جستجو در اعماق و از توسل به شیوه های هرمنو تیکی پرهیز کرد وبه رویه محسوس وقایع وجا به جایی های جزیی و خطوط ظریف پرداخت؛ 🔰: اصل اساسی حاکم بر فلسفه نظری تاریخ"فوکو" حاکمیت اصل و نظریه عدم استمرار در تاریخ؛ 📒 و نقد دیدگاه های فلسفه نظری تاریخ"میشل فوکو" به منابع ذیل مراجعه کنید: 📝: نظم اشیا: دیرینه شناسی علوم انسانی؛ میشل فوکو؛ ترجمه یحیی امامی؛ نشر پژوهشکده مطالعات فرهنگی-اجتماعی؛ 📝: روش تحقیق معاصر در علوم انسانی ؛ احمد محمد پور؛ نشر ققنوس؛ 📝: فلسفه تاریخ،روش شناس و تاریخ نگاری؛ دکترحسینعلی نوذری؛ نشر طرح نو؛ 📝: فلسفه نظری تاریخ؛ دکتر مجید کافی؛ نشر پژوهشگاه حوزه و دانشگاه؛ 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50