eitaa logo
در محضر آیت‌الله میرباقری
28.1هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
287 ویدیو
123 فایل
🎙 نظام اندیشه: https://mirbaqeri.ir/جاری-حکمت.html 🌐 پایگاه اینترنتی: www.mirbaqeri.ir ☎️ دفتر استاد: 02532603861 09127593462 📚 خرید کتاب‌های استاد: 09104646212
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 استاد میرباقری | ، جلسه بیست‌ویک، ۱ دی ۱۳‌۹۹ ⚡️ مناقشه در قول معتزله و اشاعره در «مصلحت و مفسده» و «امر و نهی» و بیان قول صحیح در روایات اهل بیت علیهم السلام در ارتباط بین این دو https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3374 ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 ، ذیل قرار دارد. «مکتب» شاملِ «عرفان، حکمت و فقه» است. / علم دینی و برنامه‌ریزی اسلامی، مبتنی بر شکل می‌گیرد. / روش تحقیق، بین «مکتب» و «علم» و «برنامه» هماهنگی ایجاد می‌کند. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: "ما اگر بخواهیم «تمدن دینی» داشته باشیم، قاعدتاً باید معارف پیشینی‌ای که در و بعد در به کار بسته می‌شوند، معارف مستنبَط از دین باشند. این معارف پیشینی، اعم از حکمت هستند که می‌شود از آنها تعبیر به شود و بگوییم ما «مکتب، علم و اجرا» داریم (نه صرفاً «حکمت، علم، اجرا»). مکتب یعنی همۀ معارف فرادستیِ دینی که در علم و اجرا دخالت می‌کنند و جاری می‌شوند. مقصود از مکتب، صرفاً احکام تکلیفیِ یا توصیفیِ ناظر به موضوعات علم نیست، بلکه اعم از احکامِ «ارزشی و توصیفی و تکلیفی» است؛ یعنی مکتب مضاف به علم (نه صرفاً حکمت مضاف به علم)، مثل مکتب اقتصادی اسلام، جایگزین فلسفۀ علم می‌شود و این مکتب، اعم از احکامِ «ارزشی و توصیفی و تکلیفی»‌ای است که فرادست علم اقتصاد قرار می‌گیرند و علم اقتصاد باید به‌نحوی در تأثیر و تأثر با این مکتب، تولید شود. وقتی این مکتب می‌خواهد در حوزه علوم و در حوزه اجرا جاری شود، اگر به‌لحاظ روش، جایگاه این معارف و نحوۀ حضور این معارف را در فرایند تولید دانش و تولید مدل‌های اجرایی و برنامه‌ریزی ملاحظه نکنید، امکان حضور این معارف در علوم و در برنامه‌ریزی‌ها فراهم نمی‌شود؛ بلکه حداکثر یک معارفی خواهند بود که به دانش‌ها ضمیمه می‌شوند؛ درست مثل اینکه شما یک کتاب علم اقتصاد با گرایش‌های مختلف داشته باشید و یک کتاب هم به نام «مکتب اقتصادی اسلام» بنویسید و این دو را در کنار هم چاپ کنید! بنابراین ما باید بتوانیم مسیری را تعریف کنیم که از طریق آن، استنباط‌هایی که تحت عنوان مکتب یا علم اقتصاد تولید می‌کنیم، در دانش راه پیدا کنند؛ این حضورِ مکتب در ، حضور در فرایند_تولید_دانش است، نه یک حضور تهذیبی که در آن بخواهیم معارف دینی را در خروجیِ علم دخالت دهیم؛ الآن، کار ما در کشور، به یک معنا این است که فقه را صرفاً در خروجی برنامه‌ریزی، دخالت می‌دهیم. 📚 پروندۀ کاملِ را ببینید (در حال به‌روزرسانی): 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 استاد میرباقری | ، جلسه بیست‌ودو، ۲ دی ۱۳‌۹۹ ⚡️ عدم امکان پرستش بدون امر/ بیان آیات و روایاتی پیرامون نیازمندی به امر و کیفیت امر الهی https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3374 ☑️ @mirbaqeri_ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 استاد میرباقری | ، جلسه بیست‌وسه، ۳ دی ۱۳‌۹۹ ⚡️ بیان سه نکته در لزوم فرمان الهی ۱.حقیقت مصالح احکام بازگشت به پرستش دارد و پرستش بدون امر و اعمال مولویت ممکن نیست ۲. رغبت و رهبت بدون فرمان ممکن نیست ۳. مَلِک بودن خدای متعال مقتضی امر و نهی الهی است / نزول امر بر ولی امر و اظهار آن توسط ولی امر/ نزول امر در شب قدر عالم و شب قدر هر سال / نظام امر و فرمان الهی با نزول امر به صاحب الامر و مومنین https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3374 ☑️ @mirbaqeri_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 رابطه «مکتب» با «علم» و «برنامه» (با تطبیق بر حوزۀ تربیت) 🔹 مشتمل است بر که به یک معنا تکلیف‌ها را معین می‌کنند و که توصیف هستند و که در حوزه اخلاق بحث می‌شوند. 🔹 اسلام برای تبدیل شدنش به یک عینی و جاری شدنش در عینیت باید از بستر هم عبور بکند. 🔹 مکتب باید در حوزه دانش فرآوری بشود و به گمان ما اصلاً یعنی همین. 👈 علم دینی یعنی علمی که در آن مکتبِ مستند به اسلام فرآوری شده و به دانش کاربردی تبدیل شده است. [علم مکتبی] 🔹 علم دینی علمی است که در روش تحقیقِ آن، و دستاوردهای استنباطی از دین جانمایی شده، یعنی شما می‌توانید نسبتِ بین آن چه که در حوزه مکتب به روش اجتهادی از دین استنباط می‌کنید با مطالعات تجربی و نظری را معین بکنید و بگویید اینها چگونه درون یک دستگاه مطالعاتی قرار می‌گیرند و هم‌افزا می‌شوند. 📚 پروندۀ کاملِ را ببینید (در حال به‌روزرسانی): 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥 مقصود از عبارت است از «فقه اقتصاد و و اخلاق اقتصاد» 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: «مقصود از مكتب اقتصادي چيست؟ مكتب اقتصادي مجموعه آموزه‌هايي است كه دين براي حوزه اقتصاد به ما مي‌دهد که بخشي از آن در است بخشي از آن در و بخشي از آن در است. من به جاي تعبير به مي‌كنم، چون آن را زيرمجموعۀ مي‌دانم. مكتب اقتصادي اعم از حكمت اقتصاد، اخلاق اقتصاد و فقه اقتصاد است. اگر ما بخواهيم به يك اقتصاد مقاومتي برسيم، بايد مكتب اقتصادي اسلام را هم [در درازمدت] تبيين كنيم. البته اين کار سطوحي دارد، لازم نيست كه ما حتما پنجاه سال صبر كنيم؛ می‌توانيم مكتب اقتصادي را حين عمل اصلاح كنيم؛ مثل كه بايد اصلاح شود؛ نمي توانیم متوقف كنيم؛ لازم نيست قطار را متوقف كنيم و مسافر ها را پياده كنيم تا مثلاً گرمايش يا سرمايش اين قطار را اصلاح كنيم؛ در حال حركت بايد اصلاح هم بكنيم. [ولي در هر حال]، ما بايد حتماً اين اقتصادي را داشته باشيم. مبتني بر اين مكتب اقتصادي بايد متناسب توليد شود؛ سپس براساس آنها ابزار توليد را فراهم كنيم. [این کار احتیاج به مدل‌هایی دارد.]» 📚 پروندۀ کاملِ را ببینید (در حال به‌روزرسانی): 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 مجموعه آموزه‌های اخلاقی، حکمی و فقهی است که شما مي‌توانيد از منابع دینی در موضوع هنر استنباط کنید./ پایۀ تولید هستند. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: «مباني هنر بايد از مجموعه‌گزاره‌هاي توصيفي، تکليفي و ارزشي دين استنباط بشوند که ما از آن تعبير مي‌کنيم به اسلام. مکتب هنري اسلام مجموعه آموزه‌هايي است که شما مي‌توانيد از منابع دینی در موضوع هنر استنباط کنید، اعم از آموزه‌هاي اخلاقي حکمی و فقهی. البته دخالت دين در هنر بايد دخالت در مقياس تکامل هنر باشد و نقشه تکامل هنر از دين به دست بيايد، نه اينکه هنر، مسير تکاملي خودش را طي کند و بعد ما بخواهيم در پايان، خروجي‌هايی را که هنر داشته، بياوريم و مميزي شرعي بکنيم! بلکه بايد رابطه بين معارف ديني و هنر يک رابطه فرايندي باشد؛ به تعبيري، آموزه‌هاي ديني بايد در تکامل هنر نقش ايفا بکنند. ما اگر بخواهيم هنر ديني داشته باشيم آن علمي که مي‌تواند علم پايه باشد عبارت است از مکتب هنري اسلام، نه فلسفه هنر. را بايد جايگزين بکنيم. فلسفه هنر عبارت است از يک فلسفه مضافي به موضوعي به نام هنر که به‌لحاظ منابع و منطق، ذيل فلسفه عام تعريف مي‌شود، ولي مکتب هنری به‌لحاظ منابع و روش ذيل تعريف می‌شود. تلقي ما اين است که هنر، هنگامی اسلامی مي‌شود که ذيل مکتب هنر شکل بگيرد نه ذيل فلسفه هنر به مفهوم دقيقش. يعني سؤال این است که آيا ما بايد علوم را تحت سيطره فلسفه قرار بدهيم و از طريق بر علوم اثر بگذاریم؟ يا اینکه تحت سيطره دين قرار دهیم (از طريق به موضوعات و از طريق به موضوعات). يعني همان‌گونه که ما به‌جاي فلسفه اقتصاد، داريم که مجموعه آموزه‌هاي ارزشي، توصيفي و تکليفي دين در حوزه اقتصاد (اعم از خرد و کلان و توسعه) است، در عرصه هنر هم همين‌طور است. بر همين اساس، تلقي اين است که اگر بخواهيد يک حکمت مضاف به هنر داشته باشيد، بيش از آن که بايد با منابع عقلي و فلسفي و روشي کار کند بايد مستند به منابع دينی و وحی بشود. البته اين به‌معناي انکارِ دانش‌های پشتيبانِ هنر، اعم از دانش‌های تجربي و نظري و... نیست. آنچه ما نياز بدان داريم دانش‌هاي مربوط به عرصه هنر هم هست، ولي در جاي خودش بايد بحث بشود که آن دانش‌ها هم ذيل مکتب هنري بايد شکل بگيرند و آن دانش‌ها هم صبغه ديني پيدا بکنند.» 📚 پروندۀ کاملِ را ببینید (در حال به‌روزرسانی): 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا