eitaa logo
در محضر آیت‌الله میرباقری
29.4هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
319 ویدیو
127 فایل
🎙 نظام اندیشه: https://mirbaqeri.ir/جاری-حکمت.html 🌐 پایگاه اینترنتی: www.mirbaqeri.ir ☎️ دفتر استاد: 02532603861 09127593462 📚 خرید کتاب‌های استاد: 09104646212
مشاهده در ایتا
دانلود
کسی که در مقام توحید قرار دارد، وقتی مرگش فرامی‌رسد، می‌بیند که او را از یک خانۀ خدا به خانۀ دیگرِ خدا می‌برند؛ اتّفاق خاصّی نمی‌افتد! ولی کسی که به اسباب، وابسته است، هنگام مرگ، درواقع، بُت‌هایش از او جدا می‌شوند؛ لذا می‌ترسد و حق دارد که بترسد. این ترس‌های عند‌الموت، مربوط به شرک‌های انسان است. ☑️ @mirbaqeri_ir
📢 نقش پیری در سلوک 💠 آیت‌الله میرباقری: «خدای متعال طبق برنامه، یک امکانی را به شما می‌دهد و فردا هم آن را از شما می‌گیرد‌. خدای متعال، انسان را جوان یا پیر می‌کند. نه بی‌برنامه است و نه . [به‌لحاظ سلوکی،] پیری هم یک نعمتی است و همه آن چیزهایی که در جوانی به دست نمی‌آید را در پیری می‌توان به دست آورد. پیری در انسان، انکسار و عجز ایجاد می‌کند و انسان در این انکسار و شکستگی و عجز، می‌تواند خدا را پیدا کند. اگر با جوانی‌ات نتوانستی به خدا برسی‌ و خاشع شوی، خدای متعال همه‌چیز را از تو می‌گیرد تا دوباره خاشع شوی. این برنامۀ خدای‌ متعال است که چیزهایی‌ که برای انسان بُت و حجاب شده بود را می‌شکند تا انسان در مقابل خدای متعال خاشع شود.» ☑️ @mirbaqeri_ir
📢 نقش مرگ در سلوک 💠 آیت‌الله میرباقری: «مقدار و میزان حقیقت تنزل‌یافته از توحید، که در وجود مقدس نبی اکرم(ص) در حیات دنیایی ایشان محقق می‌شود، متناسب با ظرفیت این عالَم است؛ مابقی حقایق توحیدی و معارف باید در عالم برزخ و قیامت اخذ شود. اگر همۀ توحید در عالم دنیا جاری می‌شد، ضرورتی برای ورود به عالم برزخ و قیامت نبود. منزلتی از توحیدی که به نبی اکرم(ص) عطا شده، در حیات این دنیایی نبی اکرم(ص) به مؤمنین منتقل می‌شود، اما منزلت بالاتر آن، مربوط به عوالم دیگر حضرت، مانند موت حضرت است. بنابراین اگر کسی با نبی اکرم (ص) سیر کند، هم حیاتش و هم مماتش، حیات و ممات محمد و آل محمد(ص) خواهد شد؛ یعنی برزخش هم برزخ نبی اکرم(ص) می‌شود و منزلت بالاتری از توحید را که در عالم دنیا نتوانسته است از حضرت دریافت کند، در عالم موتش دریافت می‌کند و توحید و محبّتش به کمال می‌رسد. شرط این همراهی چیست؟ شرط آن معرفت‌الامام است. اگر کسی به معرفت‌الامام برسد، به وادی نبوت نبی اکرم(ص) راه پیدا می‌کند و آن‌گاه حیات و مماتش، حیات و ممات حضرت خواهد شد و هم به توحید در عالم دنیا می‌رسد، هم به توحید بالاتر در عالم موت و عوالم بعدی.» ☑️ @mirbaqeri_ir
📢 یکی از جاهایی که خداوند همۀ تعلقات را یک‌جا از ما می‌گیرد، هنگام مرگ است. چرا؟ چون خدای متعال می‌خواهد ما خودمان را بسازیم و رشد کنیم، ما نیامده‌ایم که با اسباب و مخلوقات زندگی کنیم. 💠 آیت‌الله میرباقری: «خدای متعال بت‌شکنِ خوبی است! خدای متعال در تدبیر خودش، ما را به‌تدریج از بتکده‌ای که برای خودمان درست کرده‌ایم بیرون می‌آورد و آن بتکده‌ را ویران می‌کند! دلیلِ خراب کردن بتکده‌های ما آن است که ما بتوانیم به خدای متعال برسیم. ما تا وقتی که به مخلوقات و اسباب و به توانایی‌های خودمان اعتماد و تکیه می‌کنیم، با خدای متعال خیلی فاصله داریم؛ برای اینکه ما به حضور حضرت حق راه پیدا کنیم و موحّد شویم، خدای متعال دست به کار می‌شود و تکیه‌گاه‌های ما را می‌شکند؛ دست و پا می‌کنیم که آبرویی برای خودمان درست کنیم، اما این آبرو، اگر حجاب و مانع ما شده است، خدای متعال آن حجاب را از بین می‌برد. خدا ما را برای خودش خلق کرده و این تعلقات و حجاب‌هایی که مزاحم تقرّب هستند را قطع خواهد کرد. ما دل می‌بندیم، خدای متعال آن تعلقات می‌شکند، ما به مخلوقات تکیه می‌کنیم، خدای متعال تکیه‌گاه‌ها را خراب می‌کند و فرش‌ها را از زیر پای ما می‌کِشَد. یکی از جاهایی که خداوند همۀ تعلقات را یک‌جا از ما می‌گیرد، هنگام مرگ است. البته پیش از مرگ، مُدام به ما هشدار می‌دهد که بر سَرِ سفرۀ دنیا ننشینید، چون سفرۀ دنیا جمع‌شدنی است؛ هرچه بیشتر زندگی می‌کنیم،کم‌کم شکسته می‌شویم و پیری به‌سراغمان می‌آید، در یک جایی، مال دنیا را از ما می‌گیرد و در جای دیگر، دوست را از ما می‌گیرد؛ اگر هشیار نشویم، در هنگام مرگ، همۀ این تعلقات را یک‌جا از ما می‌گیرد. چرا؟ چون خدای متعال می‌خواهد ما خودمان را بسازیم و رشد کنیم، ما نیامده‌ایم که با اسباب و مخلوقات زندگی کنیم؛ مخلوقات نه کاری برای ما انجام داده‌اند و نه می‌توانند انجام دهند.» ☑️ @mirbaqeri_ir
📢 مرگ برای بعضی از مؤمنین، رفتن از این سفرۀ خدا به سَرِ سفرۀ دیگرِ خداست. 💠 آیت‌الله میرباقری: «یک‌عدّه‌ای از مؤمنین هستند که سختی‌ها و هول و هراسِ دنیا به طرفشان نمی‌آید؛ در وادی امن هستند و آرامش محض دارند. اصحاب سیدالشهدا(علیه السلام) این‌طور بودند. در روایت دارد وقتی ظهر عاشورا نزدیک می‌شد، چهرۀ حضرت برافروخته می‌شد؛ خیلی از اصحاب سیدالشهدا(علیه‌السلام) هم این‌طوری بودند؛ چهره‌شان برافروخته‌تر می‌شد؛ اصلاً احساس خوف و خطر نمی‌کردند. سختی‌های دنیا، تهدیدهای دشمن، مواجهه با مرگ و عالم برزخ و قیامت، اصلاً هراسی در این مؤمنین ایجاد نمی‌کند؛ در آرامش محض‌اند؛ یک بسم‌الله می‌گویند و پایشان را از این عالَم برمی‌دارند و آن طرف عالَم می‌گذارند. از این سفرۀ خدا می‌روند و در پای آن سفرۀ دیگرِ خدا می‌نشینند. مرگ برای این مؤمنین مثل یک پُل است. مرحوم شیخ غلامرضای یزدی که در زمان مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی، در ردۀ علما و مراجع بودند و گاهی در یزد منبر می‌رفتند، فرموده بودند که یکی از منبری‌های یزد، روی منبر از دنیا رفت! ایشان را در خواب دیدند و پرسیدند در بالای منبر چه شد؟! فرمود من بالای منبر نشسته بودم، از انتهای مجلس، سیّدالشّهدا(علیه‌السلام) فرمودند: به نزد ما می‌آیی؟ من از منبر پایین آمدم و رفتم و نزد ایشان رفتم. مرگ بعضی مؤمنین این‌طوری است. یک دوست عزیزی داریم که از علما و از منبری‌های خوب هستند؛ پدرِ ایشان از علمای اصفهان بودند. می‌گفتند: پدرِ من، در دورۀ جوانی یک دوستی داشت که گاهی منزل پدر ما می‌آمد و با هم مأنوس بودند. من خردسال بودم. ایشان شبی به منزل پدر ما آمد و گفت امشب، شب آخر من هست. شما فردا صبح که به نماز می‌روید، وقتی از نماز برمی‎گردید سری به منزل ما بزنید و اگر کمک لازم بود، کمک کنید. پدرم پرسیدند از کجا می‌گویید؟ گفتند:« هفتۀ قبل برای قبض روحم آمدند، گفتم: من آماده هستم، فقط کفنم در روستا مانده است؛ اجازه بدهید بروم کفنم را بیاورم که آماده باشد. گفتند: می‌رویم و هفتۀ بعد برمی‌گردیم. امشب، شب موعودشان است». خیلی عادی نشست و برای پدر من تعریف کرد، حالاتش فرقی با شب‌های دیگر نداشت. من و پدرم به نماز رفتیم. از نماز که برمی‌گشتیم، به منزلشان رفتیم و دیدیم عزا برپاست. پرسیدیم: چه خبر شده؟ گفتند: ایشان رفتند که برای نماز شب وضو بگیرند، همان‌جا رحلت کردند. کسانی که به عهدهایشان با خدا عمل می‌کنند و پای عهدهایشان می‌ایستند، هول و هراسی ندارند و به وادی امن می‌رسند. پس ترس‌ها و هراس‌ها از مخاطرات راه، بابت زیر پا گذاشتنِ عهدهاست؛ این است که انسان را ناامن می‌کند.» ☑️ @mirbaqeri_ir
🔰 نکته‌هایی از آیت‌الله میرباقری دربارۀ سلوک در پیری، مرگ، برزخ و قیامت 📜 طرح جامعی که وجود مقدس نبي اکرم(ص) می‌خواهند در عالم اجرا بکنند، که همان طرح خدای متعال است، خصوصياتي دارد که مربوط به کل کائنات است. حضرت با اين برنامه‌، عالم دنيا، عالم برزخ، قيامت و بعد از قيامت را در اين طرح اداره مي‌کنند و عالم انسان‌ها، عالم ملائکه، عالم نباتات و جمادات و شياطين و جنيان هم در اين برنامه حضرت جا دارند. ➡️https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/4173 📜 مقام شفاعتِ نبی اکرم(ص) يک مقام جاری و ساری است؛ يعنی از اول تا آخر عالم، اين مقام شفاعت وجود دارد و يک امر دائمی است و اختصاص به زمانی خاص ندارد، به طوری که در زمان‌های دیگر نباشد؛ همچنین اختصاص به فرد خاصی هم ندارد، به‌گونه‌ای که فرد دیگری را شامل نشود. ➡️https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/980 📜 «مَنْ مَاتَ لَا یَعْرِفُ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَۀً جَاهِلِیَّۀً»؛ يعني اگر کسي به معرفت‌الامام نرسد، نه تنها به حيات طيبه نبي اکرم(ص) در اين دنيا نرسيده، بلکه حتي موت او هم موت نبي اکرم(ص) نيست و قيامتش هم با نبي اکرم(ص) نيست؛ نه در دنيا و نه در برزخ با حضرت معيت ندارد و از حيات طيبه نبي اکرم(ص) و از آن موت رفيع حضرت محروم است و به ايشان ملحق نمی‌شود. ➡️https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3357 📜 سفارش شده که وقتي به قبرستان مي‌رويد، بگوييد: «...أَنْتُمْ‏ لَنَا فَرَطٌ وَ نَحْنُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ بِكُمْ لَاحِقُونَ»، شما پيشروان قافله هستيد که زود‌تر رفتيد و بارتان را انداختيد، ما هم إن‌شاء‌الله مي‌آييم. ➡️https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3659 📜 آنهایی که در دنیا در وادی حیرت و ضلال هستند و دور خودشان می‌چرخند و در وادی تیه قدم می‌زنند، این‌طور نیست که در قیامت از وادی تیه و حیرت بیرون بیایند؛ قیامت‌شان هم وادی تیه است؛ جهنم هم برای آنها وادی سرگردانی است. ➡️https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/4731 📜 مؤمنین، در برزخ، با خدای متعال خلوت می‌کنند و برزخِشان، بساط اُنسِشان و عرصۀ انقطاعِشان الی الله است. اما عده‌ای دیگر، در برزخ هم نمی‌توانند از غیرخدا جدا شوند و آلودگی‌هایشان در آنجا هم پاک نمی‌شود. ➡️https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/5316 📜 خیلی‌ها، باید سختی‌های برزخ و قیامت را طی کنند تا قلبشان از شرک پاک شود و بفهمند جز خدا کسی کاره‌ای نیست و به فکر انسان نیست! ➡️https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/5356 📜 خدای متعال، انسان را جوان یا پیر می‌کند. نه پیری بی‌برنامه است و نه جوانی. به‌لحاظ سلوکی، پیری هم یک نعمتی است و همه آن چیزهایی که در جوانی به دست نمی‌آید را در پیری می‌توان به دست آورد. پیری در انسان، انکسار و عجز ایجاد می‌کند و انسان در این انکسار و شکستگی و عجز، می‌تواند خدا را پیدا کند. ➡️https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/5454 📜 اگر همۀ توحید در عالم دنیا جاری می‌شد، ضرورتی برای ورود به عالم برزخ و قیامت نبود. منزلتی از توحیدی که به نبی اکرم(ص) عطا شده، در حیات این دنیایی نبی اکرم(ص) به مؤمنین منتقل می‌شود، اما منزلت بالاتر آن، مربوط به عوالم دیگر حضرت، مانند موت حضرت است. ➡️https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/5455 📜 سختی‌های دنیا، تهدیدهای دشمن، مواجهه با مرگ و عالم برزخ و قیامت، اصلاً هراسی در این مؤمنین ایجاد نمی‌کند؛ در آرامش محض‌اند؛ یک بسم‌الله می‌گویند و پایشان را از این عالَم برمی‌دارند و آن طرف عالَم می‌گذارند. از این سفرۀ خدا می‌روند و در پای آن سفرۀ دیگرِ خدا می‌نشینند. مرگ برای این مؤمنین مثل یک پُل است. ➡️https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/5457 ☑️ @mirbaqeri_ir
از آیات کوچک که غفلت کنی، از آیات بزرگ هم غفلت می‌کنی. اگر در کوچه خم نمی‌شوی یک تکّۀ نان را از روی زمین برداری، بدان بعداً تکالیف بزرگت را هم انجام نمی‌دهی! اینجا که مسامحه می‌کنی، وقتی به تکالیف بزرگ‌تر برسی برایت دشوارتر است. آدمی که از این آیات کوچک غفلت می‌کند، کم‌کم از همۀ آیات غفلت می‌کند. ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 کتاب از استاد میرباقری منتشر شد. 📗 خرید با تخفیف ویژه: 👉 https://b2n.ir/p08738 ▫️سلوک با توحید و ولایت ▫️سلوک با بلاء و ابتلاء ▫️ایّام و مواقف سلوک ▫️سلوک اجتماعی و تمدّنی ▫️سلوک طلبگی 📜 چند اشاره: 🔸 خداوند می‌فرماید نگاهتان را به عالَم اصلاح کنید! خدای متعال می‌داند چه کسی با ثروت به بندگی می‌رسد و چه کسی با فقر. چه کسی با بیماری و چه کسی با صحّت. چه کسی با آبرو و چه کسی با ریخته شدن آبرو. 🔸 یکی از ابزارهای شیطان، کمک به پیدا شدنِ حالات خوش معنوی است. 🔸 در ازدواج و زندگی، به هر اندازه که توقّعتان بالا باشد، رنجتان افزایش پیدا می‌کند. 🔸 انسان باید خانواده‌اش را هم تربیت کند و به ولیّ خدا برساند. 🔸 سلوک یکی از مرجع تقلید با همسر بداخلاق. 🔸 اگر ما به‌جای حضرت یونس در شکم ماهی بودیم، به‌جای تسبیح، از خدا گلایه می‌کردیم! 🔸 قبل از عالم دنیا، مؤمنین به امر خدا وارد آتش شدند و امتحان پس دادند. 🔸 پیری، مرگ و برزخ هم مراحلی از سلوک هستند. 🔸 هنگام گناه کردن، در واقع از عهد برائت بیرون رفته‌ایم. توبه یعنی تجدید لَعن! 🔸 تا خدا بر پیغمبرش صلوات نفرستد، هیچ‌کس چیزی به دست نمی‌آورد. 🔸 بعضی روش‌های سلوکی، انسان را از تعادل خارج می‌کند. 🔸 اگر می‌خواهیم منازلُ‌السّالکین و منازلُ‌العارفین بنویسیم، باید منازل سیر در ولایت الهیّه را بنویسیم. 🔸 «ارتباط بین انسان با خدا، ارتباط انسان با ولیّ خدا، ارتباط انسان با جهان، ارتباط انسان با انسان و ارتباط انسان با خودش»، بر محور «ولایت» اتّفاق می‌افتد. 🔸 ورود به وادی ولایتِ باطل، آن سیئۀ مُحیطه‌ای که تمام اعمال انسان را هَبط و نابود می‌کند. 🔸 معرفت‌النَّفْس در پرتو معرفتُ‌الامام واقع می‌شود. 🔸 راهکار رهایی از غرب‌زدگی این است که تربیت، بر مدار تولّی و تبرّی شکل بگیرد. 🔸 خشوع در مقابل علم سکولار، یک رذیلۀ اخلاقی است. 🔸 طلبه از آغاز باید مراقبت کند و اهتمام داشته باشد که در هیچ آستانی، جز آستان قرآن کریم و معارف اهل‌بیت(ع)، بار نیندازد! 🆔 eitaa.com/tamaddonnovin ☎️ 09104646212
📗 کتاب (گزیده‌های اخلاقی و سلوکی از آثار آیت‌الله میرباقری) 🌀 فروش با تخفیف ویژه: لینک خرید 🆔 eitaa.com/tamaddonnovin 🌐 tamadonenovin.ir
📜 چند نکته از کتاب «تربیت ولایی» ⬇️⬇️
📢 آنجا که چندان به نتیجه‌گیری امیدوار نیستید، همان‌جا بیشتر به خدا امید داشته باشید! «امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «كُنْ لِمَا لَا تَرْجُو أَرْجَى مِنْكَ لِمَا تَرْجُو فَإِنَّ مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ (ع) خَرَجَ يَقْتَبِسُ لِأَهْلِهِ نَاراً فَكَلَّمَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَجَعَ نَبِيّاً»، آن جایی که در مسیر حرکتتان به‌سمت خدای متعال چندان امیدوار نیستید که نتیجه بگیرید و در عمل به داشته‌ها و شرایط امیدوار نیستید، همان‌جا بیشتر به خدا امید داشته باشید! حضرت موسی به‌قصد آوردن آتش رفته بود، اما به پیامبری رسید. از این بالاتر، در دعای عرفه هم هست که ساحران فرعون برای درگیری با حضرت موسی می‌رفتند، اما خدای متعال دستشان را گرفت، موحّد شدند و برگشتند.» ☑️ @mirbaqei_ir
📢 رنج‌های انسان به‌اندازۀ تعلّقات و توقّعات اوست. شما در زندگی، به هر اندازه‌ که توقّعتان بالا باشد، رنجتان افزایش پیدا می‌کند. برای مثال، اگر کسی توقّع داشت که وقتی به خانه می‌رود، با یک سُفرۀ آراسته مواجه شود، اگر مشکل کوچکی در خانه پیش آمده باشد، رنج می‌برد. در حالی که اگر توقّعش پایین بود، دائماً شاکر بود. 💠 آیت‌الله میرباقری: «رنج‌‌های انسان به‌اندازۀ توقّعات و تعلّقات اوست. شما اگر ازدواج می‌کنید در این ازدواج، به هر اندازه‌ای که توقّعتان بالا باشد، رنجتان افزایش پیدا می‌کند. یک استاد عزیزی می‌فرمود: «من وقتی خانه می‌روم، متوقع نیستم که همسر من در عالَم طبیعت باشد. وقتی می‌روم و در می‌زنم و او پاسخ می‌دهد، می‌گویم: الحمدلله که زنده و سالم است. وقتی می‌بینم روی باز دارد، می‌گویم: الحمدلله که در خانه مشکلی پیش نیامده است. سفره که می‌اندازد، می‌گویم: الحمدلله فرصت کرده و غذا هم پخته است. می‌بینم غذای لذیذی پخته، باز می‌گویم: الحمدلله...». همه‌اش می‌شود الحمدلله. اما اگر کسی خیال کرد که باید با یک سفرۀ آراسته مواجه شود، اگر یک مشکل کوچک در خانه پیش آمده باشد، رنج می‌بَرَد؛ در حالی که اگر توقّع پایین بود، دائماً لذّت می‌برد. بنابراین، توقّعات ماست که رنج‌های ما را شکل می‌دهد. وقتی آدم در این دنیا توقّعات زیادی داشت که امکان وصولش در این دنیا نیست، رنج می‌برد. این آدم‌ها دارای حرص و توقّعات فراوان از دنیا هستند و خیال می‌کنند دنیا دارالخلود است، که نیست! انسان وقتی به امری ـ که آن امر فانی است ـ تعلّق پیدا می‌کند، پیداست که همراه با بودنش هم رنج می‌برد؛ انسانی که دلخوش به بهار است، در بهار نگران پاییز است؛ لازم نیست پاییز بیاید؛ چون وقتی پاییز آمد، دائم محزون است، اما «إِنَّ أَوْلِیاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلاَ هُمْ یحْزَنُونَ». ☑️ @mirbaqei_ir
«اگر انسان دنبال برتری‌جویی بود، هر کاری بکند فساد است. اگر دنبال اثبات خودت بودی، نمازخواندن‌ات هم فساد است؛ چون مدّ «و لَا الضّالّین»‌ات را می‌کِشی که خودت را اثبات کنی! روضه هم که می‌خوانی، العیاذ بالله می‌خواهی از عاشورا خرج کنی تا محترم شوی. این حُبّ جاه، از حُبّ مال خطرناک‌تر است.» ☑️ @mirbaqeri_ir
ـ عارفی که طِیُّ‌الارض داشت ولی از دیگران یواش‌تر راه می‌رفت... «در دانشگاه تهران برای یکی از عرفای بزرگ، مراسم بزرگداشتی برگزار شده بود. در آن مجلس، یکی از جوان‌ها از فرزند آن عارف سؤال کرد که آقا، می‌گویند: «پدر شما طِیُّ‌الارض داشتند»! ایشان به شوخی پاسخ می‌دهند: «بله، ایشان طِیُّ‌الارض داشتند ولی از من یواش‌تر راه می‌رفتند.» سپس ایشان داستان عجیبی را برای آن جوان نقل کردند و گفتند: «دایی بزرگ من حدود پنجاه سال قبل به هندوستان رفته بود و همراه او شخصی بود که به‌نحوی موقوفه‌های امام رضا(ع) در دست او بود. در آنجا تصمیم می‌گیرند «جوکی»‌‌های هند را هم ببینند. به محلی می‌روند که در آنجا ریاضت‌های جدّی‌ می‌کشیدند. کسی را می‌بینند که شش ماه بود به آسمان نگاه می‌کرد! یا در میان آنها کسی بود که ظرفی از نجاسات روی آتش گذاشته بود و آن را هم می‌زد! می‌پرسند که چند وقت است این کار را می‌کند؟ پاسخ می‌دهد: «یک سال». بوی تعفّنی در آن فضا پیچیده بود؛ او مدام این ظرف را هم می‌زد و گاهی هم می‌چشید! وقتی آن شخصی که موقوفه‌های امام رضا(ع) دستش بود، این صحنه را دید بدش آمد و خودش را جمع کرد. مرتاض نگاهی به او کرد و گفت: این، نجس‌تر است یا موقوفه‌های امام رضا که تو می‌خوری؟!». فرزند آن عارف به آن جوان می‌گوید: «اگر می‌خواهید این‌گونه شویم، برویم چنین ظرفی درست کنیم و با همدیگر هم بزنیم! اما اگر بندگی را می‌خواهید راه و رسم بندگی چیز دیگری است». یعنی این که با ریاضت، بگویی در جیب من چیست یا‌ در ذهن فلان شخص چه می‌گذرد، معیار حقانیت نیست. علم اولیاءِ خدا از این سنخ و مقوله نیست.» ☑️ @mirbaqeri_ir
گاهی شیطان روی فکر و دست و زبانِ دیگران کار می‌کند تا از آن طریق، در انسان انحراف ایجاد کند! در روایت آمده که عالِم و فقیه، «مُسْتَوْحِشاً مِنْ أَوْثَقِ إِخْوَانِه» است؛ یعنی از رفیق خودش هم وحشت دارد! چرا؟ دلیلش این است که گاهی‌اوقات شیطان، زبان رفیق را وسیله می‌کند تا انسان را از خدا دور کند! ☑️ @mirbaqeri_ir
گاهی باید دندان سَرِ جگر بگذاری تا بعداً بتوانی کارهای بزرگ انجام بدهی. شیطان سعی می‌کند انسان را خرج کارهای کوچک بکند. شیطان چون حریف حضرت موسی نمی‌شد، او را به وسطِ یک دعوای پیش‌بینی‌نشده کشاند و نزدیک بود آن حضرت، خرج یک سرباز صفر شود، ولی خدا نجاتش داد و رفت و با یدِ بیضاء و عصا و نبوّت آمد. ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 آیت‌الله میرباقری در گفت‌وشنود با مدیران تلویزیون: 🔍 مأموریت رسانه، تربیت انسانِ عصر ظهور است، نه انسانِ توسعۀ غربی. 🔍 انقلاب اسلامی طنین مجدّد نبأ نبی‌اکرم(ص) و نبأ عظیم در عالَم است. رسالت انقلاب اسلامی مقابله با نبأ فاسقی که در جهان امروز، در مقابل نبأ عظیم قرار گرفته است. 🔗 https://jamejamdaily.ir/Newspaper/item/181807 📜 گزیدۀ گفت‌وشنود: https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/5473 ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 آیت‌الله میرباقری در گفت‌وشنود با مدیران تلویزیون: ◀️ مأموریت رسانه‌های انقلاب اسلامی، تربیت انسانِ عصر ظهور است نه انسانِ توسعۀ غربی. 🔷 انقلاب اسلامی طنین مجدد نبأ نبی‌اکرم(ص) و نبأ عظیم در عالَم است و درگیری در حال حاضر در این مقیاس تعریف می‌شود؛ رسالت انقلاب اسلامی مقابله با یک خبر فاسقی که در جهان امروز، در مقابل نبأ نبی اکرم(ص) قرار گرفته است. 🔷 رسانه‌های مدرن، متعهد به بسترسازی برای تحقق الگوی توسعه در مقیاس جهانی هستند و تمام رفتارشان معطوف به بستر اقامه حیات مادی است. در مقابل، رسانه‌های ما باید بستر تحقق پیشرفت و تمدن اسلامی باشند. 🔷 مأموریت رسانه‌ای ما، تربیت انسان در تراز تمدن اسلامی، انقلاب اسلامی و عصر ظهور است. کما این‌که ماموریت رسانه غرب، تربیت انسان در تراز عصر روشنگری است با مختصاتی که برایش تعریف می‌کند. 🔷 پس از اشراف رسانه نسبت به میدان درگیری و رسیدن به تصویری روشن از انسان و جامعه ترازی که قصد ساختن آن را دارد، از مهم‌ترین نکاتی که در قدم بعد باید حتما در ذهن ما باشد بحث تصویر است. باید تصویر جامعی از حیات پیش روی انسان‌ها بگذاریم تا بتوانند حرکت کنند. بهترین ابزار ما داشتن تصویری روشن از هدف و مسیری است که البته واجد نظام معقول باشد. بهترین شکل ساماندهی اراده انسان این است که از طریق تصویری جامع، رابطه او با افعال خرد و جزئی‌اش برقرار شود و بتواند افعال خود را در بستر آن تصویر بفهمد. 🔷 وظیفه دستگاه هنر و هنرمند این است که باید از آن آینده روشن در جهان امروز متولد شود سپس جهان امروز را به سمت چنین آینده‌ای هدایت کند. رسانه باید تصویر روشنی به ملت منتقل کند و تمام فعالیت‌هایش پیوست آن تصویر را داشته‌باشد. شکل اندیشه‌ای این تصویر، ابتدا یک نظام فکری بزرگ است که در آن کل نظام هستی و مسیر حرکت انسان به سمت غایات دیده می‌شود. 🔷 خاصیت تلاوت کثیر قرآن ارائه همان تصویر به انسان است. یعنی انسانی که دائم قرآن می‌خواند آن تصویر در روحش جا می‌گیرد و به سمت آن حرکت می‌کند؛ هستی و نظام آفرینش را مشاهده می‌کند و می‌تواند تصویری از مسیر خود تا ظهور، رجعت، قیامت، عوالم ملکوت و ملک و نظایر آن داشته‌باشد. او درگیری‌های این میدان و دستگاه شیطان را با تمام وسعتش می‌بیند و با اطلاع از پایان، از مراحل درگیری و ابتلائات، تصویری روشن دارد. ما باید دنبال چنین نظام فکری باشیم و آن را به جامعه دهیم تا رابطه بین رفتار خودش با آن نظام اعتقادات ایمانی را بفهمد. 🔷 ما برای پیشبرد انقلاب اسلامی نیاز به دولت مردم هم داریم که این دولت مردم، قرارگاهی است. باید در لایه‌های مختلف، یک رسانه قرارگاهی مردم، تاسیس شود تا چنین رسانه‌ای بتواند لکوموتیوی برای به حرکت درآوردن خود این رسانه شود. به خلاقیت‌های مؤمنانه در حوزه تصویر بها دهید تا ببینید چقدر برایتان تصویر خرد و کلان درست می‌کنند. باید یک رسانه مردم، به راه انداخت که قرارگاهی و جهادی باشد. در این صورت امکان مقابله با رسانه فراگیر دشمن فراهم می‌شود. 🔗 منبع: روزنامه جام جم: https://jamejamdaily.ir/Newspaper/item/181807 ☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ حکایت همسرِ بداخلاقِ یک مرجع تقلید ⚡️ نحوۀ سلوک الی الله با همسر ◀️ نقل شده که مرحوم آیت‌اللّه سید احمد خوانساری، قرینی داشت که خیلی بداخلاق بوده است؛ نقل کرده‌اند که روزی سَرِ درس آمده بود و هرچه حرف زده بود، آقا اعتنا نکرده بودند؛ او جلوی شاگردان، کتاب را برداشته و به‌سمت آقا پرت کرده بود و رفته بود! بعد ایشان کتاب را برداشته و درس را شروع می‌کنند. این رفتار، کظم غیظ و شرح‌صدر است. بعد هم وقتی همسر ایشان از دنیا رفته بود، ناراحت بودند و گفته بودند نمی‌دانید من چه‌قدر با این همسر رشد می‌کردم. ◀️ اگر کسی به ما یک حرف بدی گفت، دارد ما را رشد می‌دهد. «ما أَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا في‏ أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ في‏ كِتابٍ». هرچه به ما می‌رسد، دست خدا در پشت صحنۀ آن است. بنابراین، خدای متعال دارد ما را رشد می‌دهد. در روایات آمده که مؤمن حتماً به یک‌کسی مبتلاست، یک همسایه یا یک رفیق یا کسی که مؤمن را آزار می‌دهد؛ اینها زمینۀ رشد مؤمن است؛ اگر او را رها کند، غافل می‌شود؛ باید کسی کنار انسان باشد که او را رشد دهد؛ خدای متعال یک مأمور گذاشته است تا انسان را تنظیم کند؛ مثل این ماشین‌ها که تنظیمِ باد می‌کنند، اگر کمی اضافه باشد در سرعتِ زیاد، خطر‌آفرین است؛ اگر ذرّه‌ای به خودش بالید و خیال کرد که خبری است، در سرعتِ زیاد، به‌سرعت زمین می‌خورد؛ به‌خصوص اگر کسی اهل راه و در حال حرکت باشد، اگر سرعت داشته باشد و یک ذرّه عُجب پیدا کند، کارش تمام است. گاهی‌اوقات کسی می‌گوید این چه حرفی بود بالای منبر گفتید؟ این اعتراض، انسان را تنظیم می‌کند، چون انسان گاهی احتیاج به این حرف دارد؛ چون خیال می‌کند چیز مهمّی گفته و واقعاً خبری است! این‌که یک جملۀ انتقادی به او می‌گویند، کمی تنظیم و متعادل می‌شود. اگر کسی یک جمله‌ای علیه ما گفت، او مأمور خداست که ما را متنبّه می‌کند. آقای خوانساری هم از این باب فرموده بودند که نمی‌دانید داد و فریاد او چه‌قدر برای من مفید بود و چه‌قدر من با این آدم رشد می‌کردم. ◀️ البته انسان نباید کاری کند که دیگران پل او به‎سوی بهشت باشند. باید طوری به او احسان کند که او هم در آخرت گرفتار نشود، و اِلّا اگر همیشه کنار کسی بود که او را متنبّه می‌کند و او هم بگوید «الحمدلله» و اعتنا نکند، این کار، خوب نیست! احسان این است که دست او را بگیرد که او هم نجات پیدا کند. این احسان، راه‌های مختلفی دارد؛ بعضی مواقع باید در مقابلِ بدی‌ها خوبی کنید و یک‌موقع هم خوبی، خوبیِ ظاهری نیست، باید برایش زحمت بکشید تا اصلاح شود؛ مثل همان کاری که وجود مقدّس رسول اللّه(ص) انجام می‌دادند؛ آنها اذیت می‌کردند، حضرت دعا می‌کردند؛ یا مثل کاری که امام مجتبی(ع) انجام دادند؛ شخصی که از شام آمده بود به حضرت دشنام گفت، حضرت به دیگران فرمودند: سکوت کنید. سپس به آن شخص فرمودند: اگر در این شهر خانه نداری، ما به تو مسکن می‌دهیم، اگر گرسنه هستی، طعام می‌دهیم. احسان یعنی کاری کنید که او متوجّهِ بدی خودش بشود و خودش را اصلاح کند. معنی احسان این نیست که اگر کسی واقعاً ظلم و تعدّی می‌کند و خود را جهنّمی می‌کند، بی‌اعتنا باشیم. احسان این است که طوری برخورد کنید که هم او را از جهنّم نجات دهید و هم خودمان به بهشت برویم؛ یک‌جایی هم ممکن است در تأدیب شخص، تلخ‌کامی هم بکنیم. ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 «مؤمنِ آل فرعون» قطعه‌قطعه شد، اما رُشد کرد. ◀️ امام صادق(ع) فرمودند: تعجب می‌کنم از کسی که مکری با او شده یا در صددِ مکر با او و حیله با او هستند، چرا این ذکر را نمی‌گوید: «أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ». زیرا به‌دنبال این آیه، خدای متعال می‌فرماید: «فَوَقاهُ اللَّهُ سَیئاتِ ما مَکرُوا»؛ خدای متعال ایشان را از بدی‌های مکر دشمن حفظ کرد. ◀️ این آیه در مورد «مؤمن آل فرعون» است که داستانش در سوره غافر آمده است. در یکی از مراحل، وقتی اظهار ایمان کرد، کُفّار بنا گذاشتند بر این‌که بساط ایشان را جمع کنند. ایشان هم به خدا پناه برد و خدای متعال او را از بدی‌های مکر آنها ایمنی داد. در نقل دارد او را با مقراض (قیچی) قطعه‌قطعه کردند، ولی مکرشان به او نرسید و ایمانش محفوظ بود و گوهر وجودش مورد تعرض قرار نگرفت. قطعه‌قطعه‌اش کردند اما او رشد کرد. ◀️ درواقع، دشمنان علیه مؤمنین مکر می‌کنند اما این مکر به‌جای این‌که به مؤمنین ضرر بزند، خدای متعال ضرر را تبدیل به نفع می‌کند و سیّئات مکر آنها را از بین می‌برد. این یعنی اگر کسی زیر تیغ دشمن هم رفت، آنجایی که خدا هست، ضرر نیست، خیر است. ◀️ شیطان کارش همین است؛ شیطان می‌خواهد گوهر ایمان ما را بگیرد و اِلّا ‌با بقیه امور که کاری ندارد؛ وقتی گوهر ایمان ما را گرفت، زیر دست‌وپایش لگدمال می‌شویم و ارزشی هم نداریم. مهم این است که با همۀ توانایی و مکری که شیطان و دستگاهش دارند، نتوانند آن گوهر وجودی انسان را بگیرند. اگر کسی تفویض بکند و حقیقتاً اهل تفویض بشود و کار خودش را واگذار بکند، می‌تواند بندگی بکند و خدای متعال حفظش می‌کند؛ اگر انسان تفویض نکند، بندگی هم نمی‌تواند بکند. آدمی که کار را تفویض نمی‌کند، قاعدتاً مشغولِ به خودش می‌شود؛ یعنی مشغولِ باللّه نیست. ☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ اگر یک قصّه‌نویس بخواهد داستان حضرت یوسف را روایت کند، همۀ ماجرا را براساس یک‌سری امور اتفاقی و تصادفی تحلیل می‌کند! در حالی که خداوند متعال می‌فرماید: «وَکَذَلِک مَکّنَّا لِیُوسُفَ فِی الْأَرْض» (و ما اين‌گونه به يوسف در آن سرزمين، مُكنت و قُدرت داديم). ⚡️ حوادث زندگیِ ما اتّفاقی و تصادفی نیست، بلکه براساس مقدّرات است. 💠 آیت‌الله میرباقری: ◀️ قرار گرفتنِ مسئولیتِ «خدمتِ به آستان اهل‌بیت(ع) و سربازی امام زمان(عج)» بر دوش اشخاص، با دستِ تقدیرِ خداوند متعال رقم می‌خورد و ناشی از تصادف نیست. ◀️ خداوند متعال در قرآن کریم وقتی ماجرای یوسف صدیق(ع) را بیان می‌کند، می‌فرماید برادران یوسف او را در چاه انداختند و ماجراهایی پیش آمد، تا آنجا که به خانۀ یکی از بزرگان مصر راه پیدا کرد. این بزرگ مصر، وقتی یوسف را از بازار خرید، عظمت و بزرگی را در چهره او دید و به همسرش که فرزندی نداشت، گفت: «أَكْرِمي‏ مَثْواهُ عَسى‏ أَنْ يَنْفَعَنا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدا»، برده‌وار با او برخورد نکن، او شخصیت بزرگی است و روزی به کارمان می‌آید و اصولاً او را به‌عنوان فرزند خودش انتخاب کرد و از آنجا بود که حضرت یوسف به‌عنوان فرزندخواندۀ یکی از بزرگان مصر شد، در حالی که در چند روز قبل، او یک کودک افتاده در چاه در یک بیابان بود. ◀️ اگر یک قصّه‌نویس بخواهد این داستان را روایت کند، همۀ ماجرا را براساس تصادفات تحلیل می‌کند؛ تصادفاً برادرانِ یوسف او را در چاه انداختند، تصادفاً کاروان تشنه‌ای که مسیرش هیچ‌گاه از اینجا عبور نمی‌کرد، گذرش به اینجا افتاد، تصادفاً در اینجا تشنه شدند، تصادفاً رفتند آب بیاورند و آب نبود و به‌خاطر تشنگی، مجبور شدند که از آبِ تلخِ چاهی که حضرت یوسف در آن بود استفاده کنند، تصادفاً از این چاه آب برداشتند و تصادفاً یوسف صدیق بالا آمد، تصادفاً ماجرا چنین پیش رفت که او را ببرند و بفروشند، تصادفاً در مصر فروختند، تصادفاً یکی از بزرگان مصر مشتریِ یوسف شد، تصادفاً عظمت را از چهرۀ او فهمید و دانست که آیندۀ روشنی دارد، تصادفاً خدا به آنها بچه نداده بود و تصادفاً حضرت یوسف را به‌عنوان فرزندخوانده انتخاب کردند و تصادف‌های دیگر! ما مقدّرات الهی را این‌گونه تحلیل می‌کنیم! ولی خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «وَکَذَلِک مَکّنَّا لِیوسُفَ فِی الْأَرْض»، ما به یوسف مکنت دادیم؛ این تازه، اوّلِ تقدیری است که ما با این بندۀ خوب انجام دادیم، «وَ لِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ وَ اللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ». این درس بزرگی است: «وَ اللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ»، خداوند بر کار خود غالب است و هر کاری را که بخواهد، انجام می‌دهد. خداوند یک گِله‌ای هم از ما می‌کند: «وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُون‏»، اگر مردم این را می‌دانستند، به درِ هیچ خانۀ دیگری نمی‌رفتند. ◀️ این نکته را عرض کردم که ما تلقی نکنیم که تصادف شده و تصادفات دست به دست هم داده و ما آمده‌ایم و اینجا نشسته‌ایم! خیر! بلکه تقدیری پشت‌سرِ این امر است. یک دستی ما را به اینجا آورده است و فقط یک طرفِ ماجرا ما هستیم، طرفِ اصلیِ ماجرا خداوند متعال و ولیّ او وجود مقدّس امام زمان(عج) است. بنابراین فرصت‌ها را باید یک نعمت الهی تلقی کرد.‌ نعمت‌های الهی وقتی به‌سراغ انسان می‌آید، با «شکر» و «کُفرِ» انسان است که این نعمت، یا افزون می‌شود یا از دست می‌رود. ☑️ @mirbaqeri_ir
📢 «ارتباط بین انسان با خدا، ارتباط انسان با جهان، ارتباط انسان با انسان و ارتباط انسان با خودش»، بر محور «ولایت» اتّفاق می‌افتد. 💠 آیت‌الله میرباقری: ◀️ معنای تبعیت از امام این است که اگر می‌خواهی نگاه کنی، در سُفره دست ببری، بخری، بپوشی، کشاورزی کنی و هر کجا می‌‏خواهی تصرفی کنی، باید تابع امیرالمؤمنین(ع) باشی؛ این است که آدم را بهشتی می‏کند. ◀️ در نگاه دینی، «ارتباط بین انسان با خدا، ارتباط انسان با جهان، ارتباط انسان با انسان و ارتباط انسان با خودش»، بر محور «ولایت» اتّفاق می‌افتد. ولایتْ جریانی فراگیر است که همۀ روابط انسان را در همۀ سطوح می‌پوشاند و همۀ آنها را به بستر عبادت تبدیل می‌کند. ☑️ @mirbaqeri_ir
📢 خداوند می‌فرماید نگاهتان را به اتفاقات زندگی اصلاح کنید! 💠 آیت‌الله میرباقری: 📜 "ما گاهی خیال می‌کنیم این دنیا برای ماندن ماست! آمدیم اینجا خوش باشیم! آمدیم اینجا لذّت ببریم! اگر به ما عطا کنند خوشحال می‌شویم و می‌گوییم خدا ما را عزیز داشته است. اما اگر از ما بگیرند غُصّه می‌خوریم و می‌گوییم خدا ما را ذلیل کرده است؛ می‌گوییم چرا در فقر، چرا در بلاء، چرا در سختی هستیم؟ چرا من بیمار می‌شوم؟ خداوند می‌فرماید نگاهتان را اصلاح کنید! هم زمانی که به شما عطا می‌کنیم، موقع امتحان الهی است و هم وقتی می‌گیریم موقع ابتلاء رَبّ است؛ نه وقتی به شما عطا می‌کنیم نشانه این است که شما را عزیز داشته‌ایم و نه وقتی نعمتی را می‌گیریم، به‌خاطر این است که برای شما سخت گرفته باشیم. نمرۀ شما بعد از امتحان است. اگر نعمتی دادند و رفوزه شدید، نمرۀ شما منفی است. اگر از شما چیزی را گرفتیم و بیماری، فقر، رنج و غُصّه به‌سراغ شما آمد و سرفراز بیرون آمدید نمرۀ شما مثبت است. نگاهتان را به عالَم اصلاح کنید تا وقتی نعمت می‌دهیم مغرور نشوید و دست و پایتان را گم نکنید و از امتحان موفق بیرون بیایید. وقتی هم سخت می‌گیریم و نعمتی را می‌گیریم و فشاری وارد می‌کنیم، دوباره دلتنگ و مأیوس نشوید." 📜 "خداوند به انسان عطا می‌کند که بنده شود و از او می‌گیرد که بنده شود. پس، خداوند می‌فرماید نگاهتان را اصلاح کنید؛ چون از قبل نوشته شده که به چه کسی باید چه چیزی بدهم. من می‌دانم که چه کسی با ثروت می‌تواند به خدا برسد و چه کسی با فقر. چه کسی با بیماری و چه کسی با صحت. چه کسی با آبرو و چه کسی با ریخته شدن آبرو. من برای شما حساب و کتاب می‌کنم. دقیق هم هست. بنابراین، وقتی به شما عطا می‌کنند مغرور نشوید. چه موضوعیتی دارد ثروت و آبرو، اگر نتوانی با آن خدا را به دست بیاوری؟ اگر آبروی شما ریخته شد و در بی‌آبرویی خدا را پیدا کردید، چه اشکالی دارد؟ چه اشکالی دارد آدم بیست سال یا سی سال فقیر باشد ولی خدا که نعمت اصلی است را پیدا کند؟" 📜 "آن موقع که خدا انسان را در فشار قرار می‌دهد، نشانه اهانت به انسان نیست؛ می‌خواهد انسان رشد کند. منتها فقط خداست که می‌داند چه کسی با ثروت رشد می‌کند و چه کسی با فقر. آنچه که خداوند می‌دهد زمینۀ رشد است، نه آن چیزی که ما دنبال آن هستیم! اگر ما فکر می‌کنیم چیز دیگری زمینۀ رشد ماست اشتباه می‌کنیم. اگر خداوند کسی را به فقر مبتلا کرد، اصرار کند که ثروت به دست بیاورد، زمین می‌خورد. برای همین، خداوند می‌گوید: نگاهتان را به عالَم اصلاح کنید. اگر نگاهتان را به عالَم اصلاح نکنید نمی‌توانید در مسیر بندگی استقامت کنید. مردم دنبالتان بیایند خوشحال می‌شوید و اگر پراکنده شوند و تنها بشوید غُصّه می‌خورید و زمین‌گیر‌ می‌شوید. اما اگر نگاهتان را عوض کردید، همه‌چیز عوض می‌شود. نگاهتان را وسیع کنید و آینده عالَم را هم ببینید. امام زمان(عج) را ببینید. رجعت را ببینید. خدا را ببینید. چرا فقط دنیا را می‌بینید؟ روزی بساطِ زمین جمع خواهد شد. کوه‌ها مثل پنبه خواهند شد و ارادۀ پروردگارت ظهور پیدا خواهد کرد. آن روز، انسانی که خدا را در پشت این نعمت‌ها فراموش کرده بود خواهد فهمید که همه‌چیز را باخته است. اگر نگاه انسان به عالَم و نعمت‌هایش اصلاح شود، آیا از دینش دست برمی‌دارد؟ آیا در برابر فراعنه می‌ترسد؟ انسان وقتی فهمید دنیا دار امتحان است، نه خوشی‌اش موضوعیت دارد و نه سختی‌اش، و در هر دو صورت باید رشد کرد، می‌فهمد که اگر مثل حضرت سلیمان حکومت دادند باید رشد کنی؛ مثل امام حسین(ع) هم باید در گودی قتلگاه به خدا برسی." منبع: کتاب ☑️ @mirbaqeri_ir