eitaa logo
تاملات قرآنی - روایی
968 دنبال‌کننده
138 عکس
7 ویدیو
61 فایل
🔰 تاملات قرآنیـروایی در مقیاسِ «فردی، اجتماعی و تمدنی» 🔅 تفسیر برگزیده‌ی آیات قرآن کریم و روایات اهل‌بیت علیهم‌السلام 📚 در آثار استاد میرباقری حفظه‌الله ♻️ مدیر کانال @esteghase (این کانال توسط علاقمندان به مباحث استاد و بصورت خودجوش اداره میشود)
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 و كَأَيِّنْ مِنْ آيَةٍ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْها وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُون 💠 [یوسف: 105] 🔸کسی که در بیابان، راه را گم کرده، اگر ردّپای گوسفندی ببیند، هزار امید در دلش زنده می‌شود؛ یا وقتی یک مشت زغال سوخته می‌بیند، خوش‌حال می‌شود که یک راهی هست. ولی آدمی که مشغول بازی است، اگر گله‌های گوسفند هم از بغلش رد شوند، هیچ احساسی پیدا نمی‌کند. 🔹«وَ كَأَيِّنْ مِنْ آيَةٍ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْها وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُون» ما آیاتی گذاشتیم که راه را نشان‌شان بدهند؛ ولی این‌ها روی‌شان را از آیات برمی‌گردانند و به کار دیگری مشغول هستند. 🔸اگر چیزی در کار باشد، ولی انسان رویش را به هدف دیگری بدوزد و از آن غافل شود، می‌گویند: «أَعرَضَ عَنهُ». این‌که ما این آیات را نمی‌بینیم، گرفتاری خودمان است. خدای متعال دائماً هشدارها را می‌دهد؛ یعنی دائم چراغ‌خطرها را روشن می‌کند. ولی ما خودمان را به غفلت می‌زنیم. 🔹می‌گویند: شخصی از عزرائیل عهدی گرفت که اگر خواستی بیایی، من را خبر کن! وقتی عزرائیل آمد، آن شخص اعتراض کرد که: چرا بی‌خبر آمدی؟! عزرائیل گفت: قبل از این، دندان‌هایت را گرفتم؛ نور چشمت کم شد؛ قوّت زانوهایت از بین رفت... این‌ها من بودم که یکی‌یکی هشدار می‌دادم. پس عالم، سراسر آیات است؛ ولی ما اعراض می‌کنیم. خدای متعال می‌فرماید: «وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَ فَلا يَعْقِلُونَ» [یس: 68]. این‌ها همه آیات است. او هشدار می‌دهد؛ ولی ما از آیات اعراض می‌کنیم. ✳️ غفلت‌ها هم از خودمان است. این‌طور نیست که خدای متعال، محیطِ غفلت درست کرده باشد. همه‌ی عالم، محیط ذکر است. اما ما با پای خودمان به غفلت می رویم. ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘@mirbaqeri_tafsir
❇️ آداب تلاوت قرآن(1) 🔅 قرآن «اذن دخول» میخواهد، همانطور که برای ورود به حرم ائمه (ع) هم اذن دخول میخوانیم! 🔅 «اذنِ دخول» قرآن چیست؟ 💠 همان طور که حرم امام اذن دخول می خواهد قرآن هم به نظر من اذن دخول می خواهد. بدون اذن دخول نمی شود وارد قرآن شد و به در بسته می خوریم. 🔸 اذن ورود به حرم امامان «توجه به مقامات» این حرم و اجازه ی گرفتن ورود به این مقامات است. قرآن هم همینطوری است. قرآن هم مقاماتی دارد. اگر انسان به توجه نکند، می خواهد وارد کجا بشود؟ ⚠️ اگر کسی خیال کرد قرآن یک مرکب روی کاغذ است، قرآن آدرس است، یعنی خداوند مقصد است و با این آدرس به خدا می رسیم، اگر کسی از قرآن اینگونه تلقی کند، طبیعی است که نمی تواند از قرآن برخوردار شود. 💠 قرآن خودِ راه و خودِ هدایت است. خود سبیل ما به سوی خداست. سیر ما در همه درجات قرب، سیر در نورانیت و باطن قرآن است. به هراندازه که درجات باطنی قرآن به روی ما گشوده بشود و تجلیاتی از حقایق قرآن در قلب ما وارد بشود، ما درجه داریم. 🔸 در روایات هست که درجات بهشت به اندازه ی آیات قرآن است؛ یعنی همه ی مقامات بهشت، مقاماتِ تنزلِ قرآن است. کما اینکه مقاماتِ تنزل نبی اکرم و اهل بیت اش هم هست. یعنی درجات بهشت، درجات قرآن است. در روایات داریم «اقْرَأْ وَ ارْق » [بخوان و بالا برو!] روز قیامت انسان به اندازه ای که حقیقت قرآن در او محقق شده است، قرآن را تلاوت می کند و بالا می رود. البته می دانید در آنجا حفظیات ظاهری خیلی کارگشا نیست زیرا حفظیات از دست می رود. اگر حقیقت قرآن در او محقق شده است به همان اندازه می تواند تلاوت قرآن بکند. و به همان اندازه اذن ورود به درجات بهشت را پیدا کند. ✅ اگر کسی بخواهد درهای قرآن به روی او گشوده بشود، باید اذن دخول قرآن را بخواند. دو تا دعا هست که حتما آن را بخوانید. 1⃣ یکی دعای ورود به قرآن در کتاب شریف مفاتیح الجنان است. مرحوم محدث قمی این دعا را در اعمال شب اول ماه رمضان نقل کرده اند. چون تلاوت قرآن از شب اول ماه رمضان شروع میشود، دعای تلاوت قرآن را در همان شب آورده اند. این دعا از امام صادق (علیه السلام) است.این اذن دخول قرآن است. 2⃣ دعای دیگر از امام سجاد(ع) در صحیفه ی سجادیه است که دعای ختم قرآن است یعنی وقتی قرآن را تمام کردید این دعا را بخوانید. ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘@mirbaqeri_tafsir
❇️ آداب تلاوت قرآن (۲) 🔻«کثرت تلاوت»، اولین قدم و بهترین ارتباط ما با قرآن است!🔻 🌟 برای اینکه درهای قرآن بسویمان گشوده بشود، باید از «کثرت تلاوت» قرآن، همراه با «تواضع در حضور» قرآن شروع کنیم. یکی از بهره مندی های مهم ما تلاوت قرآن است. در تلاوت هم، خود قرآن دستور می دهد که «فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآن» (مزمل/20) هر چه قدر که میسور است قرائت کن. «قُمِ اللَّيْلَ إِلاَّ قَليلا نصفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِيلاً أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْءَانَ تَرْتِيلا»(مزمل/2) 🔹 وقتی هم تلاوت می کنیم همه قوایمان باید در محضر باشند. «اللهم فاجعل نظری فیه عبادة» نگاهمان همراه با اخلاص باشد. «و قرائتی فیه فکرا» همراه با فکر و اعتبار و تدبر باشد. همه قوای انسان از قلبش تا فکر و حسش مشغول به قرآن شود تا حقیقت قرآن در تمام قوا ظهور و تجلی پیدا کند. 🔸 اولین قدم و بهترین ارتباط ما با قرآن است. ما نباید بگوییم که قرآن را باید فهمید و خواندن آن فایده ای ندارد. یادم است که در دوره جوانی نزد استادی رفتم و از ایشان پرسیدم که می خواهم با قرآن مانوس شوم، چه کاری باید انجام دهم؟ چطور می توانم با تفسیر قرآن آشنا بشوم؟ خیال می کردم که باید تفسیر را باز کنی و آن را مباحثه کنی. ایشان فرمود: اول برو و پانصد دفعه قرآن را بخوان (پانصد دور یعنی چهل سال، هر ماه یک ختم قرآن) تا مانوس با قرآن بشوی و درهای قرآن برویت باز شود و بعد سراغ تفسیر برو. وگرنه روی ظاهر قرآن کار کردن و تفسیر کردن بدون انس آن حقایق قرآن را به قلب انسان منتقل نمی کند. 💠 در تلاوت هم یک است مثل اینکه انسان باید با وضو باشد، حتی در بعضی نقل ها است که مسواک کند و دهان خود را پاک کند، رو به قبله بنشیند و مؤدب در مقابل قرآن قرار بگیرد. 💠 تلاوت قرآن یک سلسله نیز دارد. مانند: اذن دخول، خضوع در مقابل عظمت قرآن و روح و نور قرآن، خود را در محضر معلم قرآن دیدن و تعلم از او. ❇️ یک روایتی است که خیلی روایت فوق العاده ای است و حاصلش این است تلاوت قرآن را در پایان به ساحت معصومین خصوصا به امام زمان هدیه کنید که برکات فراوانی دارد. یکی از اثراتش این است که در بهشت کنار معصومین خواهید بود. این خیلی مقام بالایی است. همه درجات بهشت، تنزل وجود معصومین است؛ اما اینکه انسان در کنار آنها باشد «أن یجعلنی معکم» فرمود این خاصیت این کار است. ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘 @mirbaqeri_tafsir
💠 استاد سید محمد مهدی میرباقری: یادم است که در دوره جوانی نزد استادی رفتم و از ایشان پرسیدم که می خواهم با قرآن مانوس شوم، چه کاری باید انجام دهم؟ چطور می توانم با تفسیر قرآن آشنا بشوم؟ خیال می کردم که باید تفسیر را باز کنی و آن را مباحثه کنی. ایشان فرمود: اول برو و پانصد دفعه قرآن را بخوان (پانصد دور یعنی چهل سال، هر ماه یک ختم قرآن) تا مانوس با قرآن بشوی و درهای قرآن برویت باز شود و بعد سراغ تفسیر برو. وگرنه روی ظاهر قرآن کار کردن و تفسیر کردن بدون انس، آن حقایق قرآن را به قلب انسان منتقل نمی کند. ✳️ «کثرت تلاوت» اولین قدم و بهترین ارتباط ما با قرآن است. ما نباید بگوییم که قرآن را باید فهمید و خواندن آن فایده ای ندارد. 👇متن کامل را در اینجا بخوانید👇 🔘@mirbaqeri_tafsir
❇️ آداب تلاوت قرآن (3) 🔅 معلم قرآن کیست؟ 🔰 یکی از آدابِ باطنی قرآن عبارتست از: خود را در محضرِ «معلم قرآن» دیدن و از او تعلم کردن. 1⃣ اولین معلم قرآن، خودِ خداوند است «الرحمان علّم القرآن»(رحمان/1) 2⃣ بعد وجود مقدس رسول اکرم است. «يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ»(جمعه/2) تعلیم کتاب، کارِ ایشان است. زیرا ایشان که هنوز از دنیا نرفته اند و اعتقاد ما این نیست که پیامبر رفته است و همه چیز تمام شده است. ما شهید را زنده می دانیم تا چه رسد به حضرت. این معلم قرآن زنده است. 3⃣اهل بیت (علیهم السلام) نبی اکرم موقعی که خداحافظی می کرد فرمود: من می روم ولی دو چیز در میان شما باقی می گذارم [یکی قرآن و دیگری عترت]. قرآن را به جا گذاشته است. خب جای قرآن کجاست؟ قرآن که [صرفا] این مرکب روی کاغذ نیست. آنهایی که می گفتند «حسبنا کتاب الله» همین اشتباه را می کردند. امام باقر(ع) فرمودند: «خدای متعال نفرمود قرآن بین دو جلد کتاب است، بلکه فرمود «بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ في صُدُورِ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْم»(عنکبوت/49)» [یعنی] قرآن همه اش آیات روشن خداست و جای آن در سینه ی افرادی است که خداوند به آنها علم الهی عطا کرده است. ✅ خودمان را در محضر امام زمان(ع) که «معلم قرآن» است ببینیم و مودب بنشینیم و این کتاب را که علم الهی است و از قلب آنها به ما تنزل پیدا می کند. از آنها بخواهیم که حقایق قرآن را از ساحت وجودیشان به قلب ما نازل کنند و سیر در درجات قرآن را برای ما هموار کنند و درهای قرآن را برای ما باز کنند و کلید های قرآن را به دست ما بدهند. ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘 @mirbaqeri_tafsir
❓ یکی از آداب تلاوت قرآن اینست که خودمان را در محضرِ «معلم قرآن» ببینیم و از او تعلم کنیم. آیا ما تعلم کردیم که به ما جواب ندهند؟ یا اینکه ما تعلم نکردیم؟! 🔅براستی «معلم قرآن» کیست؟ 👇پاسخ استاد «سید محمد مهدی میرباقری» را در لینک زیر بخوانید 👇 🔘 @mirbaqeri_tafsir
❇️ آداب تلاوت قرآن (4) 🔅قرآن «راه» است، نه «راهنما»! 🔅 🔰 اولین قدم برای دست یابی به هدایت و برکات قرآنی، شناختِ و درک عظمت آن است! در روایات اهل بیت (علیهم السلام)، فضیلت هایی برای خواندن، حفظ و ... بیان شده است که گویای عظمت این کتاب است. 1⃣ درباره آیاتی از قرآن مانند سوره حمد، آیت الکرسی، آیه «قل اللهم مالک الملک» و آیه «شهد الله» چنین آمده است که وقتی می خواستند نازل بشوند به عرش الهی آویختند و به آن تمسک کردند«تعلقن بالعرش». در روایت این تعبیر عجیت آمده است که بین آنها و خدای متعال حجابی نبود. آنها به خدای متعال چنین گفتند: [آیا] تو ما را از مقام قدس به سوی اهل معصیت می فرستی! خداوند فرمود: تنزل پیدا کنید، اولیائی هستند که اهل بیت و شیعیان شان وقتی شما را بعد از نمازها تلاوت می کنند، من آنها را در «حظیرة القدس» مکان می دهم و هر روز با «عین مکنونه» ی خودم (چشم پوشیده و پنهانی خودم) هفتاد بار به آنها نگاه می کنم. و هر بار هفتاد حاجت از او برآورده می کنم که کمترین آن مغفرت است. 2⃣ در مورد سوره انعام نیز در روایات چنین آمده است: وقتی سوره انعام نازل می شد هفتاد هزار ملک او را مشایعت کردند تا مثل یک موجود با عظمت و جلالت آمد. ✅ آری، ما ظاهر آیات را می بینیم؛ ولی قرآن باطنی دارد، موجود زنده است و با خدا صحبت می کند. ✅ قرآن [صرفا] یک مرکب روی کاغذ نیست. این تلقی که قرآن یک آدرس است که خدا فر ستاده، موجب محرومیت از قرآن می شود؛ اگر خیال کنیم قرآن یک دستورنامه است ـ که ما می خوانیم و عمل می کنیم و به مقصد می رسیم ـ اگر کسی اینطور قرآن را شناخت، طبیعی است که از قرآن محروم می شود. ( مثل اینکه بعضی نسبت به امام و رسول تلقی شان اینست که این آقا یک آدرسی آورده است، یک نامه از طرف خدا آورده و ما این نامه را می خوانیم و می رویم، این تلقی موجب محرومیت از رسول می شود) 💠 مسیر ما در سیر و سلوک، از متن قرآن و مراحل قرآن عبور می کند؛ هم قرآن و هم اهل بیت، صراطِ ما هستند. ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘 @mirbaqeri_tafsir
🔅قرآن «راه» است، نه «راهنما»! 🔅 💠 قرآن یک موجود زنده است و با خدا صحبت می کند. 💠قرآن [صرفا] یک مرکب روی کاغذ نیست. این تلقی که قرآن یک آدرس است که خدا فر ستاده، موجب محرومیت از قرآن می شود؛ اگر خیال کنیم قرآن یک دستورنامه است ـ که ما می خوانیم و عمل می کنیم و به مقصد می رسیم ـ اگر کسی اینطور قرآن را شناخت، طبیعی است که از قرآن محروم می شود. 💠 مسیر ما در سیر و سلوک، از متن قرآن و مراحل قرآن عبور می کند؛ هم قرآن و هم اهل بیت، صراطِ ما هستند. 👇 استاد «سید محمد مهدی میرباقری» درباره چنین میگویند 👇 🔘 @mirbaqeri_tafsir
💔 رنجهای انسان، به اندازه توقعات و تعلقات اوست! 💔 💠 الّتی تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ [همزه:5]💠 🔸 کسانی که با تکيه بر امکانات مادي، توقع و انتظاراتي در دنيا پيدا کرده‌اند و تعلقات فراوانی دارند، همین تعلق و توقعی که در باطن آنهاست [عامل رنجشان می‌شود؛] ﴿تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ﴾ طبيعتاً در دنيايی که دائم در حال تحول است، این توقعات و انتظارات تأمين نمی شود و آن تعلقات ازدست می رود؛ يعنی بالاخره چيزی که من به او دل بسته‌ام، يا من از او جدا می شوم و يا او از من! 🔹رنج های انسان به اندازه توقعات و تعلقات اوست. اگر ازدواج مي کنيد، در اين ازدواج، به هر اندازه‌ایکه توقعاتتان بالا باشد، رنجتان افزايش پيدا می کند. استاد عزيزی می فرمود: «من وقتی به خانه می روم، متوقع نيستم؛ عالم طبيعت است؛ ممکن است حادثه‌ای پيش آمده باشد و همسرم ديگر زنده نباشد. 👈 وقتي می روم در می زنم و مي گويد: کيست؟ می گويم: الحمد لله، زنده است.🙌 👈 صداي پايش که می آيد، می گويم: الحمد لله، سالم است.🙌 👈 وقتی می بينم رويش گشاده است، می گويم: الحمد لله، مشکلی در خانه پيش نيامده است.🙌 👈 سفره که می اندازد، می گويم: الحمد لله، فرصت کرده غذا هم پخته است.🙌 👈 وقتي می بينم غذاي لذيذي پخته، می گويم: الحمد لله».🙌 همه اش می شود الحمد لله.🙌 ولي اگر کسي خيال کند الان بايد در خانه با يک سفره آراسته مواجه شود، اگر مشکلی در خانه پيش آمده باشد، رنج می بَرد؛ درحالی که اگر توقعش پايين باشد، دائماً لذت می بَرد. 🔹 انسان وقتی به امری تعلق پيدا می کند که فانی است، پيداست با بودن آن هم رنج می برد. انساني که دلخوش به بهار است، در بهار هم نگران [آمدن] پاييز است؛ لازم نيست پاييز بيايد. وقتي هم پاييز آمد، دائم محزون است. اين خوف و ترس از پایان بهار و آمدن پاییز، در همان بهار هم با او هست. ﴿أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾؛ يک معنای این آیه شریفه آن است که [اولیای خدا] هيچ خوفی از رفتن عالم ندارند، هيچ غصه‌ای هم نسبت به گذشته‌ها ندارند. (2) ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘 @mirbaqeri_tafsir
💔 رنجهای انسان، به اندازه توقعات و تعلقات اوست! 💔 🔸اگر ازدواج مي کنيد، در اين ازدواج، به هر اندازه‌ایکه توقعاتتان بالا باشد، رنجتان افزايش پيدا می کند. 🔹استاد عزيزي می فرمود: «من وقتی به خانه می روم، متوقع نيستم؛ عالم طبيعت است؛ ممکن است حادثه‌اي پيش آمده باشد و همسرم ديگر زنده نباشد. 👈 وقتي می روم در می زنم و مي گويد: کيست؟ می گويم: الحمد لله، زنده است.🙌 👈 صداي پايش که می آيد، می گويم: الحمد لله، سالم است.🙌 👈 وقتی می بينم رويش گشاده است، می گويم: الحمد لله، مشکلی در خانه پيش نيامده است.🙌 👈 سفره که می اندازد، می گويم: الحمد لله، فرصت کرده غذا هم پخته است.🙌 👈 وقتي می بينم غذاي لذيذي پخته، می گويم: الحمد لله».🙌 ❇️ همه اش می شود الحمد لله.🙌 🔸 ولي اگر کسي خيال کند الان بايد در خانه با يک سفره آراسته مواجه شود، اگر مشکلی در خانه پيش آمده باشد، رنج می بَرد؛ درحالی که اگر توقعش پايين باشد، دائماً لذت می بَرد. ✅ طبيعتاً در دنيايی که دائم در حال تحول است، این توقعات و انتظارات تأمين نمی شود و آن تعلقات ازدست می رود؛ يعنی بالاخره چيزی که من به او دل بسته‌ام، يا من از او جدا می شوم و يا او از من! ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘 @mirbaqeri_tafsir
⚡️مواجهه قرآن با چگونه است؟⚡️ 💠 كلَّا لَيُنبَذَنَّ فِی الْحُطَمَةِ [همزه:4]💠 1⃣ قرآن گاهی برای اينکه به ما نشان دهد بايد از دستگاه باطل، به خدا پناه بُرد و نجات از آن و مقابله با آن از وسع ما بيرون است، وسعتش را برای ما ترسيم می کند. 2⃣ گاهی هم خدای متعال همه اين دستگاه را با تعابير ديگری نشان می دهد که در برابر دستگاه خدا هيچ چيزی به حساب نمی آيد. 👈 گاهی می فرمايد: آنهايی که به غيرخدا تکيه می کنند، مثل «عنکبوت» 🕷🕸 هستند که براي خود لانه ای درست کرده که تار و پود هم دارد و خيال می‌کند خيلی دستگاه عظيمی است! ولی همه‌اش يک تار عنکبوت است ﴿كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً﴾ [عنکبوت:41]. 👈گاهی تعبير اين است: همه تلاش کسانی که عليه دستگاه حق حرکت می کنند، مانند يک «بازدم» 😤 است و می خواهند با آن، نور خدا را خاموش کنند. ﴿يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ﴾ [صف:8]. 👈 گاهی تعبير اين است: همه دستگاه اين ها در مقابل آن حقيقتی که در عالم جاری است، مثل «کف روی آب» 🌊 است؛ مثل طلايی که آب می‌کنند و کفی روی آن می آيد، بعد زرگر آن کفها را دور می ريزد و طلا خالص می شود؛ اين، ناخالصی است و کنار می رود [رعد:17]. ❇️ اين دستگاه «همز و لمزی» که شيطان درست می‌کند، به نظر خودش خيلی دستگاه بزرگی است. اما خدای متعال با يک نگاه الهی و فرانگرانه می فرمايد: همه اين دستگاه همز و لمز با اين وسعت، به همراه تکيه گاهش که امکانات مادی است، ﴿لَيُنْبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ﴾؛ خودشان و اتکائشان با هم در حطمه انداخته می‌شوند. بعد هم ستون‌های برافراشته و جهنمِ دربسته ای که هیچ خروجی از آن نيست. (3) ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘 @mirbaqeri_tafsir
🔅 سیر با «بلا»،بهترین و راهوارترین مرکبِ سلوک است! 🔅 💠 وجَاءُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ [یوسف: ۱۸] 💠 🔸 حضرت یعقوب ترک اولی کرده بود (مهمانِ روزه داری آمده بود و پذیرایی نشد) و برای همین بلای گم شدن یوسف برایش پیش آمد. اما وقتی بلا رخ داد یعقوب فرمود: فَصَبْرٌ جَمِيلٌ. یعنی زیبا صبر می کنم، صبری که شِکوه در آن نباشد؛ تا خداوند هم بلا را بردارد و هم مواهب دوباره برگردد. 🔹 استفاده از «بلا» تابع نگاه ماست. وقتی «راه» تبدیل به «بتکده» شد و ما مشغول بتکده شدیم، باید خدا یک جور ما را درست کند. اگر خداوند کاری با تو نداشته باشد آن بتکده تا دم مرگ هم با تو است و در آن دنیا دست و پا خواهی زد؛ ولی اگر خدا شما را دوست داشته باشد این تعلقات را از شما می گیرد. 🔸 سالکین اهلِ «صبر جمیل» و «شکر» هستند. سالکین به جایی می رسند که « اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاكِرِينَ لَكَ عَلَى مُصَابِهِمْ» [زیارت عاشورا]، نه اینکه صابرند، بلکه شاکرند و راضی هستند از این که خدا این بلا را برایشان رقم زده است. 🔹 بلای اولیاء خدا ظرفیتی دارد که می تواند امتی را نجات بدهد. بلای عاشورا «عظمت و جلّت» است و از عظمت و جلالت بلای عاشورا بعد از هزار و چهارصد سال روضه خوانی بر آن، کاسته نشده است و این بلا حتما یک باطنی دارد که آن سبب خرق تمام حجب و هدایت تمام عالم شده است. (جزء 12) ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘 @mirbaqeri_tafsir
❇️ حضرت ابراهیم(ع) در بازسازی کعبه به دنبال تحقق کدام بودند؟ 💠«رَّبَّنَا إِنِّي أَسْكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِندَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلَاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُم مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ»(ابراهیم/37) 💠 🔸حضرت ابراهیم یک طرح بزرگ و یک چشم انداز تاریخی داشتند. خدا ایشان را مأمور می کند که کعبه را بازسازی بکند و فرزندش را آنجا بیاورد تا این نسل بماند و همین نسل، اجداد نبی اکرم(ص) تا عبدالمطلب، عبدالله و خود پیامبر(ص) هستند. 🔹 در جبهه مقابل، هم دست به کار شدند. امیرالمومنین(ع) در خطبه قاصعه توضیح می دهند که چگونه «کسراها» و «قیصرها» این جمعیت را به جایی رساندند که خلاء فرهنگی و اقتصادی، بت پرستی، زنده به گور کردن دختران و جنگ های مستمر پیدا شد. یعنی قوام فرهنگی، اقتصادی و حتی قوام خانوادگیشان را بر هم زدند. اینکه کعبه محل پرستش بت ها شده بود، یک برنامه طراحی شده ای بود. و آخرین کید آنها ماجرای سوره فیل است. ✅ همانطور که ما مترصد ظهور هستیم، آنها نیز مترصد ظهور هستند و طراحی می کنند. مستکبرین جهان می فهمند که واقعه عظیمی در شرف وقوع است؛ به همین دلیل، پیش دستی می کنند و طراحی می کنند. خودشان می گویند حادثه «آخرالزمان»، محور این است که به راه انداخته اند. و فیلم هایشان همین مطلب را نشان می دهد. (جزء 13) 👇 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘 @mirbaqeri_tafsir
❇️ كدام پيغمبری گفته: ای مردم! بياييد برای تان اثبات كنم که خدا هست؟! در آموزش اعتقادات، «زبانِ فطرت» بهتر است، یا ادبیات «برهانی» و یا «عرفانی» و یا «کلامی»؟ 💠 «ادْعُ إِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ»(نحل/125) 💠 🔸در آموزش اعتقادات، لزومی ندارد ادبيات ما مبتنی بر برهان باشد. از اول، همه انسان ها را شكاك فرض كنيم و بخواهیم برای همه اثبات كنیم که خدا هست. كدام پيغمبری گفته: ای مردم! بياييد برای تان اثبات كنم خدا هست؟! بله، اگر كسی جدال می كرد، جوابش را می دادند. 🔹 اصلاً «موعظه حسنه» همین است که ببينی در عقل عملی و فطرت انسان، خداوند متعال چه بيم و انذارهايی را نهاده است، آن گاه بر اساس آنها با او صحبت كنی. 🔸 این زبان هم «موعظه» است، يعنی انسان را وارد عالم يقَظه و بيداری مي كند؛ و هم «شفا» است. وقتی انسان بيدار شد، می خواهد حركت كند، بايد بيماریهای قلبی اش علاج شود، قرآن اين كار را می كند و بیماری قلب را درمان می کند. 🔹 آن چنان که در حكمت يونان انسان را بر مدار عقل نظر تعريف می کردند [و میگفتند: ] «ای برادر تو همه انديشه ای»، نادرست است. تو «همه انديشه» نيستی. مخاطب انبيا مجموعه وجودی انسان ـ فطرت و عقل عمل و عقل نظر با هم ـ است. اصل انسان ايمان است، بعد انديشه او. ✅ زبان آموزش اعتقادات حتماً بايد «زبان فطرت» باشد. بايد ادبيات غالب ما ادبيات وحی باشد كه زبان فطرت است، زبانی است كه خالق فطرتِ انسان، با آن زبان با انسان سخن گفته است. جواب های ائمه در بسیاری موارد با جواب های ما فرق می كند و به فطرت رجوع می دهد. (جزء 14) 👇 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘 @mirbaqeri_tafsir
❇️ پناهگاه و کهف امت اسلامی چیست؟ سر مطهر سید الشهداء(ع) کدام آیه را تلاوت میکرد؟ 💠 «وَ إِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنْشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يُهَيِّئْ لَكُمْ مِنْ أَمْرِكُمْ مِرفَقاً» [کهف: 16] 💠 🔸 اصحاب كهف از قومشان جدا شدند و پشت به بت های آنها كردند. با یك فرهنگ درگیر شدند؛ ولی وقتی از شهر بیرون آمدند، گفتند: برویم یك پناهگاهی پیدا كنیم و الا دوباره می آیند و شما را با تهدید و تطمیع می برند و دوباره همان بساط تكرار می شود. 🔹 امواج ، سنگین است. به‌خصوص وقتی به تبدیل می‌شود. آدم وقتی دور و بر خودش را نگاه می‌کند، از هر جاذبه‌ای که رد می‌شود، یکی دیگر هست. 🔸تنها كهف ما وجود مقدس نبی اکرم و اهل بیت ایشان است (اللهم صل علی محمد و آل محمد الکهف الحصین) [صلوات شعبانیه]. در روایات آمده است که حتی همه انبیاء هم در سختیها به نبی اکرم پناه می آوردند. ما باید با همه‌ی وجود به دین ایشان و به ایشان و به اهل‌بیت‌شان پناه ببریم تا بتوانیم از موج این جاذبه‌های سنگینی که آن‌ها در طول تاریخ ایجاد می‌کنند، در امان بمانیم. 🔹 سر مطهّر سیدالشهداء علیه‌السلام در کوفه این آیه‌ی شریفه را می‌خواند: أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً [کهف: 9]. یعنی اصحابِ من، اصحابِ کهف هستند، سرهایشان بالای نیزه رفته است ولی ذره ای به ایمان شان لطمه وارد نشده است. (جزء 15) 👇 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘 @mirbaqeri_tafsir
❇️ به دنیای کفار و «تمدن مادی» چشم ندوزید! 💠 و لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقَى [طه/131] 💠 🔸 خدای متعال به ما فرموده : چشم تان را روی دنیایی که به کفار داده ایم، ببنديد و امتداد نگاه خودتان را به دنبال آن شکوفه های دنيايی که ما برای کفار سبز کرديم، ندوزيد. ⚠️ اگر «نگاهتان» امتداد پیدا کرد «دلتان» هم می رود و می شوید و در نتیجه می کنید. 🔹 خداي متعال رزق هايش فقط همان که به کفار داده نیست. اصلاً آنکه به کفار داده رزق مهمی نيست و اگر مهم بود که به کفار نمی داد. 🔸 وقتی قوم موسی از دست فرعون نجات پيدا کردند، و به پيروزی رسيدند، عده ای را دیدند که مشغول بت پرستی بودند. لذا به حضرت موسی عرض کردند که خوب بود برای ما هم چنین خدایی قرار می دادی. ✅ ما خيال مي کنيم که اهل اين حرف ها نيستيم. اما عيناً همين طور است. منتها آلهه و بت های آنها چوبی بود. به وسعت يک است. کتاب می نويسند، و چنان مدح از اين تمدن می کنند که مصداق «مِنكُم مَن يُريدُ الدُّنيا» [آل عمران:152] است. 👈 «قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ» [نساء/77] کل این متاع از نظر قرآن قلیل است و هرچه که در دنیا است و همه آن چیزی که به همه کفار داده شده نباید دل مومن را مشغول و نگاه مومن را به سمت خودش جلب کند... مومن حتی حق نگاه کردن ندارد. (جزء 16) 👇 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘 @mirbaqeri_tafsir
❇️ برای رفع غصه ها، به «ذکر یونسیه» متوسل شوید! 💠 لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ [أنبیاء/ 87] 💠 🔸 آدم اگر عیب را از خودش دید [و نسبت به خداوند سوء ظن نداشته باشد،] هیچ مشکلی نیست. 🔹آدمی اگر یک روز با خدا کار کند و مزدش را نگیرد، یک نماز شب بخواند و صبح زمین بخورد و پایش بشکند، می گوید من نماز شب خواندم اما پایم شکست! شیطان شش هزار سال عبادت کرده و از بهشت بیرونش می کنند، او هم می گوید: تو من را گول زدی! «رَبِّ بِمَآ أَغْوَيْتَنِي» [حجر/39] وقتی کار که به این جا رسید باب همه خیرات بسته می شود. 🔸 «سوء ظن» به خدا مبدأ همه صفات رذیله است . شیطان سوء ظن بالله پیدا کرده و تلاشش این است که در ما نیز سوء ظن به خدا و اولیاء خدا ایجاد کند ... و نقطه مقابل آن «صلوات» است. ✅ سه چیز در است: توحید، تسبیح و استغفار. امام صادق (ع) فرمودند: اگر غصه دارید به ذکر یونسیه متوسل باشید «لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» چرا که خدا فرموده «وَكَذَلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ» [یعنی: ] ما او را از غصه نجات دادیم و هر مومنی هم این طوری به ما متوسل شود ما او را نجات خواهیم داد. (ذکر یونسیه) (جزء 17) ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘 @mirbaqeri_tafsir
🔅 انسان اگر به مشاهده «فضل الهی» برسد، به جایی رسیده که حتی از گناهانش هم انتظار پاداش دارد! 🔅 💠«وَ الَّذينَ يُؤْتُونَ ما آتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلى رَبِّهِمْ راجِعُون» [مؤمنون/60]💠 [یعنی: و آنان که وظیفه بندگی و ایمان خویش را به جای آورده ؛ اما باز از این که (روزی) به خدای خود رجوع می‌کنند دلهاشان ترسان است.] 🔸ما هر چه عبادت بکنیم، [باز هم] همه مان نسبت به نعمتی که خدا داده قاصریم. عاجز از شکریم. در روایت مکرر این معنا بیان شده که: «اللَّهُمَّ لَا تُخْرِجْنِي مِنَ التَّقْصِير» [اصول کافی] خدایا من را از تقصیر خارج نکن. راوی سوال کرد که آقا یعنی چه؟ فرمودند: یعنی احدی حق بندگی خدا را نمی تواند ادا کند. 🔸 مرحوم سید بن طاووس می گویند: اگر شب بیدار بودید، آخر شب احساسِ طلبکاری نکنید. خیال کنید من یک شب بیدار بودم حالا طلبکار خدا هستم. خدای متعال طلبکار شما است که به شما توفیق داده که بیدار باشید. 🔹 خدا رحمت کند حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) می فرمودند: من تا به حال دو رکعت نماز برای خدا نخوانده ام. درست هم می گویند. اگر نماز برای خدا همانی است که حضرت امیر می خوانند که فرمود: «ما عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ عِقابِكَ وَ لا طَمَعاً فى جَنَّتِكَ وَ لكِنْ وَجَدْتُكَ اَهْلا لِلْعِبادَةِ فَعَبَدْتُكَ» [بحار الانوار] احدی این را انجام نداده است. ✅ اگر این طور شد، «مشاهده فضل» پیدا می شود و اگر مشاهده فضل شد، انسان در فضل خدا طمع می کند. وقتی طمع کرد از گناهش هم انتظار مزد دارد. تو من را دعوت کردی و بالاخره در مهمانی تو من زمین خوردم. (جزء 18) ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘 @mirbaqeri_tafsir