eitaa logo
تاملات قرآنی - روایی
971 دنبال‌کننده
144 عکس
7 ویدیو
67 فایل
🔰 تاملات قرآنیـروایی در مقیاسِ «فردی، اجتماعی و تمدنی» 🔅 تفسیر برگزیده‌ی آیات قرآن کریم و روایات اهل‌بیت علیهم‌السلام 📚 در آثار استاد میرباقری حفظه‌الله ♻️ مدیر کانال @esteghase (این کانال توسط علاقمندان به مباحث استاد و بصورت خودجوش اداره میشود)
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ حضرت ابراهیم(ع) در بازسازی کعبه به دنبال تحقق کدام بودند؟ 💠«رَّبَّنَا إِنِّي أَسْكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِندَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلَاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُم مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ»(ابراهیم/37) 💠 🔸حضرت ابراهیم یک طرح بزرگ و یک چشم انداز تاریخی داشتند. خدا ایشان را مأمور می کند که کعبه را بازسازی بکند و فرزندش را آنجا بیاورد تا این نسل بماند و همین نسل، اجداد نبی اکرم(ص) تا عبدالمطلب، عبدالله و خود پیامبر(ص) هستند. 🔹 در جبهه مقابل، هم دست به کار شدند. امیرالمومنین(ع) در خطبه قاصعه توضیح می دهند که چگونه «کسراها» و «قیصرها» این جمعیت را به جایی رساندند که خلاء فرهنگی و اقتصادی، بت پرستی، زنده به گور کردن دختران و جنگ های مستمر پیدا شد. یعنی قوام فرهنگی، اقتصادی و حتی قوام خانوادگیشان را بر هم زدند. اینکه کعبه محل پرستش بت ها شده بود، یک برنامه طراحی شده ای بود. و آخرین کید آنها ماجرای سوره فیل است. ✅ همانطور که ما مترصد ظهور هستیم، آنها نیز مترصد ظهور هستند و طراحی می کنند. مستکبرین جهان می فهمند که واقعه عظیمی در شرف وقوع است؛ به همین دلیل، پیش دستی می کنند و طراحی می کنند. خودشان می گویند حادثه «آخرالزمان»، محور این است که به راه انداخته اند. و فیلم هایشان همین مطلب را نشان می دهد. (جزء 13) 👇 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘 @mirbaqeri_tafsir
❇️ كدام پيغمبری گفته: ای مردم! بياييد برای تان اثبات كنم که خدا هست؟! در آموزش اعتقادات، «زبانِ فطرت» بهتر است، یا ادبیات «برهانی» و یا «عرفانی» و یا «کلامی»؟ 💠 «ادْعُ إِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ»(نحل/125) 💠 🔸در آموزش اعتقادات، لزومی ندارد ادبيات ما مبتنی بر برهان باشد. از اول، همه انسان ها را شكاك فرض كنيم و بخواهیم برای همه اثبات كنیم که خدا هست. كدام پيغمبری گفته: ای مردم! بياييد برای تان اثبات كنم خدا هست؟! بله، اگر كسی جدال می كرد، جوابش را می دادند. 🔹 اصلاً «موعظه حسنه» همین است که ببينی در عقل عملی و فطرت انسان، خداوند متعال چه بيم و انذارهايی را نهاده است، آن گاه بر اساس آنها با او صحبت كنی. 🔸 این زبان هم «موعظه» است، يعنی انسان را وارد عالم يقَظه و بيداری مي كند؛ و هم «شفا» است. وقتی انسان بيدار شد، می خواهد حركت كند، بايد بيماریهای قلبی اش علاج شود، قرآن اين كار را می كند و بیماری قلب را درمان می کند. 🔹 آن چنان که در حكمت يونان انسان را بر مدار عقل نظر تعريف می کردند [و میگفتند: ] «ای برادر تو همه انديشه ای»، نادرست است. تو «همه انديشه» نيستی. مخاطب انبيا مجموعه وجودی انسان ـ فطرت و عقل عمل و عقل نظر با هم ـ است. اصل انسان ايمان است، بعد انديشه او. ✅ زبان آموزش اعتقادات حتماً بايد «زبان فطرت» باشد. بايد ادبيات غالب ما ادبيات وحی باشد كه زبان فطرت است، زبانی است كه خالق فطرتِ انسان، با آن زبان با انسان سخن گفته است. جواب های ائمه در بسیاری موارد با جواب های ما فرق می كند و به فطرت رجوع می دهد. (جزء 14) 👇 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘 @mirbaqeri_tafsir
❇️ پناهگاه و کهف امت اسلامی چیست؟ سر مطهر سید الشهداء(ع) کدام آیه را تلاوت میکرد؟ 💠 «وَ إِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنْشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يُهَيِّئْ لَكُمْ مِنْ أَمْرِكُمْ مِرفَقاً» [کهف: 16] 💠 🔸 اصحاب كهف از قومشان جدا شدند و پشت به بت های آنها كردند. با یك فرهنگ درگیر شدند؛ ولی وقتی از شهر بیرون آمدند، گفتند: برویم یك پناهگاهی پیدا كنیم و الا دوباره می آیند و شما را با تهدید و تطمیع می برند و دوباره همان بساط تكرار می شود. 🔹 امواج ، سنگین است. به‌خصوص وقتی به تبدیل می‌شود. آدم وقتی دور و بر خودش را نگاه می‌کند، از هر جاذبه‌ای که رد می‌شود، یکی دیگر هست. 🔸تنها كهف ما وجود مقدس نبی اکرم و اهل بیت ایشان است (اللهم صل علی محمد و آل محمد الکهف الحصین) [صلوات شعبانیه]. در روایات آمده است که حتی همه انبیاء هم در سختیها به نبی اکرم پناه می آوردند. ما باید با همه‌ی وجود به دین ایشان و به ایشان و به اهل‌بیت‌شان پناه ببریم تا بتوانیم از موج این جاذبه‌های سنگینی که آن‌ها در طول تاریخ ایجاد می‌کنند، در امان بمانیم. 🔹 سر مطهّر سیدالشهداء علیه‌السلام در کوفه این آیه‌ی شریفه را می‌خواند: أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً [کهف: 9]. یعنی اصحابِ من، اصحابِ کهف هستند، سرهایشان بالای نیزه رفته است ولی ذره ای به ایمان شان لطمه وارد نشده است. (جزء 15) 👇 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘 @mirbaqeri_tafsir
❇️ به دنیای کفار و «تمدن مادی» چشم ندوزید! 💠 و لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقَى [طه/131] 💠 🔸 خدای متعال به ما فرموده : چشم تان را روی دنیایی که به کفار داده ایم، ببنديد و امتداد نگاه خودتان را به دنبال آن شکوفه های دنيايی که ما برای کفار سبز کرديم، ندوزيد. ⚠️ اگر «نگاهتان» امتداد پیدا کرد «دلتان» هم می رود و می شوید و در نتیجه می کنید. 🔹 خداي متعال رزق هايش فقط همان که به کفار داده نیست. اصلاً آنکه به کفار داده رزق مهمی نيست و اگر مهم بود که به کفار نمی داد. 🔸 وقتی قوم موسی از دست فرعون نجات پيدا کردند، و به پيروزی رسيدند، عده ای را دیدند که مشغول بت پرستی بودند. لذا به حضرت موسی عرض کردند که خوب بود برای ما هم چنین خدایی قرار می دادی. ✅ ما خيال مي کنيم که اهل اين حرف ها نيستيم. اما عيناً همين طور است. منتها آلهه و بت های آنها چوبی بود. به وسعت يک است. کتاب می نويسند، و چنان مدح از اين تمدن می کنند که مصداق «مِنكُم مَن يُريدُ الدُّنيا» [آل عمران:152] است. 👈 «قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ» [نساء/77] کل این متاع از نظر قرآن قلیل است و هرچه که در دنیا است و همه آن چیزی که به همه کفار داده شده نباید دل مومن را مشغول و نگاه مومن را به سمت خودش جلب کند... مومن حتی حق نگاه کردن ندارد. (جزء 16) 👇 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘 @mirbaqeri_tafsir
❇️ برای رفع غصه ها، به «ذکر یونسیه» متوسل شوید! 💠 لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ [أنبیاء/ 87] 💠 🔸 آدم اگر عیب را از خودش دید [و نسبت به خداوند سوء ظن نداشته باشد،] هیچ مشکلی نیست. 🔹آدمی اگر یک روز با خدا کار کند و مزدش را نگیرد، یک نماز شب بخواند و صبح زمین بخورد و پایش بشکند، می گوید من نماز شب خواندم اما پایم شکست! شیطان شش هزار سال عبادت کرده و از بهشت بیرونش می کنند، او هم می گوید: تو من را گول زدی! «رَبِّ بِمَآ أَغْوَيْتَنِي» [حجر/39] وقتی کار که به این جا رسید باب همه خیرات بسته می شود. 🔸 «سوء ظن» به خدا مبدأ همه صفات رذیله است . شیطان سوء ظن بالله پیدا کرده و تلاشش این است که در ما نیز سوء ظن به خدا و اولیاء خدا ایجاد کند ... و نقطه مقابل آن «صلوات» است. ✅ سه چیز در است: توحید، تسبیح و استغفار. امام صادق (ع) فرمودند: اگر غصه دارید به ذکر یونسیه متوسل باشید «لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» چرا که خدا فرموده «وَكَذَلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ» [یعنی: ] ما او را از غصه نجات دادیم و هر مومنی هم این طوری به ما متوسل شود ما او را نجات خواهیم داد. (ذکر یونسیه) (جزء 17) ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘 @mirbaqeri_tafsir
🔅 انسان اگر به مشاهده «فضل الهی» برسد، به جایی رسیده که حتی از گناهانش هم انتظار پاداش دارد! 🔅 💠«وَ الَّذينَ يُؤْتُونَ ما آتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلى رَبِّهِمْ راجِعُون» [مؤمنون/60]💠 [یعنی: و آنان که وظیفه بندگی و ایمان خویش را به جای آورده ؛ اما باز از این که (روزی) به خدای خود رجوع می‌کنند دلهاشان ترسان است.] 🔸ما هر چه عبادت بکنیم، [باز هم] همه مان نسبت به نعمتی که خدا داده قاصریم. عاجز از شکریم. در روایت مکرر این معنا بیان شده که: «اللَّهُمَّ لَا تُخْرِجْنِي مِنَ التَّقْصِير» [اصول کافی] خدایا من را از تقصیر خارج نکن. راوی سوال کرد که آقا یعنی چه؟ فرمودند: یعنی احدی حق بندگی خدا را نمی تواند ادا کند. 🔸 مرحوم سید بن طاووس می گویند: اگر شب بیدار بودید، آخر شب احساسِ طلبکاری نکنید. خیال کنید من یک شب بیدار بودم حالا طلبکار خدا هستم. خدای متعال طلبکار شما است که به شما توفیق داده که بیدار باشید. 🔹 خدا رحمت کند حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) می فرمودند: من تا به حال دو رکعت نماز برای خدا نخوانده ام. درست هم می گویند. اگر نماز برای خدا همانی است که حضرت امیر می خوانند که فرمود: «ما عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ عِقابِكَ وَ لا طَمَعاً فى جَنَّتِكَ وَ لكِنْ وَجَدْتُكَ اَهْلا لِلْعِبادَةِ فَعَبَدْتُكَ» [بحار الانوار] احدی این را انجام نداده است. ✅ اگر این طور شد، «مشاهده فضل» پیدا می شود و اگر مشاهده فضل شد، انسان در فضل خدا طمع می کند. وقتی طمع کرد از گناهش هم انتظار مزد دارد. تو من را دعوت کردی و بالاخره در مهمانی تو من زمین خوردم. (جزء 18) ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘 @mirbaqeri_tafsir
❇️ خدا به اندازه «گدایی» و «دعای» ما، به ما توجه میکند. 🙌 💠 قلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُكُم [فرقان/77]💠 🔸 ما فقیر هستیم و نیازهایی داریم. به اندازه‌ای که فقیر خدا باشید و اعلام فقر کنید، خدا به شما توجه می‌کند. اگر فقر خودمان را بپوشانیم، خدا از ما خوشش نمی آید. 🔹 اگر می خواهید پیش مردم عزیز بشوید، چشم تان را از دست مردم بردارید و اگر می خواهید پیش خدا عزیز بشوید، به چیزی که نزد خداست چشم بدوزید. 🔸یکی از اذکار مهم دعا است. ادعیه‌ای که از معصوم نقل می‌شوند ترجمان قرآن اند، این طور نیست چیزی در عرض قرآن باشد. اگر می‌خواهید یکی از عبادات را انتخاب بکنید، مستحب است که دعا را انتخاب بکنید. أفضَلُ العِبادَةِ الدُّعاءُ [اصول کافی] 🔹شخصی به امام صادق (ع) عرض کرد: دو نفر با هم مشغول نماز شدند؛ هر دو هم نماز را طول دادند و هر دو هم با هم از نماز خارج شدند. [منتها]یکی بیشتر قرآن خوانده و دیگری بیشتر دعا خوانده، کدام بهتر است؟ حضرت فرمودند: آن که بیشتر دعا خوانده نمازش افضل است. بعد به خود قرآن استشهاد کردند: ‌{اُدْعُونِی أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُ‌ونَ عَنْ عِبَادَتِی} [غافر/ 60]. گویا ترک دعا «استکبار علی الله» به حساب آمده است. ⚠️ البته این معنایش این نیست که دعا برتر از قرآن است. (جزء 19) 👇 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘 @mirbaqeri_tafsir
🔅 حضرت فرمود: «در غیبت ما، نور ما را باید از مؤمن بگیرید» 🔅 🔰به تعبير بزرگان، گاهی امام از ورای یک حجاب به آینه ای می تابد و این آینه نور امام را به ما منعکس می کند. آن آینه کیست؟ آن آینه «مؤمن کامل» است. ❇️ امام (رضوان الله تعالي عليه) شخصیتی بودند که امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) در ایشان تجلی کرد و از طریق ایشان بر عالمِ انسانی تابید و این تابش، مقدمه ظهور است؛ إن شاء الله. (94/3/15)
❇️ تنها کسانی که از دنیا بهره می برند، اولیاء خدا هستند! 💠 إنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْفَرِحينَ وَ ابْتَغِ فيما آتاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصيبَکَ مِنَ الدُّنْيا [قصص: 76_77]💠 🔸 مومن نباید دل خوش به امکانات دنیایی اش بشود. اگر کسی تکیه به امکانات کرد ـ آمدنش خوشحالش کرد و رفتنش او را غصه دار کرد ـ دیگر نمی تواند از این امکانات استفاده بکند. 🔹 کسانی که امکانات را در راه خدا خرج نمی کنند، هیچ بهره ای از امکانات نمی برند. 🔸 به عکس بعضی که می گویند: اولیای خدا از دنیا استفاده نمی کنند، تنها کسانی که از دنیا بهره می برند و نصیب خودشان را از دنیا برمی دارند اولیاء خدا هستند. [آنها] با دنیا با خدای خودشان معامله می کنند. ✅ انسان هر استفاده ای که از این امکانات در دنیا بکند غیر از اینکه آن را به خدا برگرداند، موجب «تضییع امکانات» است. لذا «حامدین» کسانی هستند که نعمت را از خدا می گیرند و به خدا بر می گردانند. نعمت را اگر از خدا گرفتی به هرکس دیگر که برگرداندی نعمت را تلف و کفران کردی. (جزء 20) 👇 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘 @mirbaqeri_tafsir
❇️ تمام علم قرآن نزد امیرالمومنین (ع) است. راه بهره مندی از این علم چیست؟ 💠 «بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ في صُدُورِ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْم»(عنکبوت/49) 💠 🔸 امام باقر(ع) [در تفسیر این آیه] می گویند: خداوند نمی فرماید قرآن بین دو جلد (اشاره به همین مصحف) است، بلکه می فر ماید: در قلوب انسانهایی است که به آنها علم الهی داده شده. 🔹 موطن قرآن اهل بیت (ع) هستند و همه مراتب قرآن نزد نبی اکرم(ص) و اهل بیت(ع) است. معلم قرآن ـ کسی که اسرار قرآن را به قلب انسان منتقل می‌کند ـ امام(ع) است. همه حقایق قرآن در نزد امام است که از این آیه قرآن چقدر به مخاطب بدهد.. 🔸 همه علم کتاب نزد امیرالمومنین (ع) است. فریقین ذیل آیه «قُلْ كَفى بِاللَّهِ شَهيداً بَيْني وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ»(رعد/43) نقل کرده اند که شأن نزول این آیه، حضرت امیر است که هنگام نزول [آیه]، شانزده سال بیشتر نداشتند. 🔹 استادی می فرمود: کلید فهم قرآن «روایات» است و کلید فهم روایات خواندن «زیارت» است. تا انسان اهل زیارت نباشد و با اهل بیت عهد نبندد، معارف اهل بیت به انسان عطا نمی شود. 🔸 انس با روایات و دیدن مجموعه روایات و نظام معرفتی که اهل بیت بیان می کنند، در فهم ظاهر و باطن قرآن کمک می کند. (جزء 21) 👇 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘 @mirbaqeri_tafsir
❇️ اگر کسی توانایی ندارد کاری بکند که باعث پاکی گناهانش بشود، زیاد بر محمد و آل او صلوات بفرستد! 💠 إنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً [احزاب: 56] 💠 🔰 یکی از علمای یهود از امیر المومنین (ع) پرسید: خدا کدام یک از مقامات پیامبران گذشته را به پیامبر شما داده است؟ حضرت فرمود: خدا مقامات بالاتر از مقامات پیامبران را به رسول اکرم داده است. ملائک در برابر حضرت آدم یک بار سجده کردند ولی خداوند می فرماید «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِی»(احزاب/56) پس خداوند در عالم جبروت صلوات فرستاده است ـ که آن جا فوق عالم ملائکه است ـ و ملائکه دائم بر پیامبر صلوات می فرستند. 👈این صلوات مستمر از سجده بر آدم بالاتر است. 🔰 صلوات ریشه ی گناه را در می آورد. از امام رضا(ع) این روایت نورانی نقل شده که اگر کسی توانایی ندارد که کاری بکند که باعث پاکی گناهانش بشود زیاد بر محمد و آل او صلوات بفرستد. «فإنها تهدم الذنوب هدما» [عیون اخبار الرضا]. 👈 صلوات همه ی عوالم وجودی انسان را تطهیر می کند. 🔰 در امت بنی اسرائیل شخصی بود که خودش و اجدادش مستجاب الدعوة بودند. خداوند برای آنها پیامبری فرستاد. بعد او هر چه دعا می کرد دعایش مستجاب نمی شد. او از پیامبر خواست که از خدا علت مستجاب نشدن دعایش را بپرسد. خداوند فرمود که پیامبر فرستاده ام، دیگر باید از طریق پیامبر بیایی. و باب های دیگر بسته شده است. 👈 وقتی خدا خلیفه می فرستد همه باید از آن باب بیایند. تا مقام تواضع در برابر معصوم در انسان پیدا نشود که تعبیر به سجده می شود، انسان نمی تواند وارد این وادی بشود. (مثل سجده ای که ملائک بر آدم کردند. ملائک بر آدم سجده کردند ولی او را که نمی پرستیدند. ملائک در مقابل خلیفه خدا مامور به سجده شدند) (جزء 22) 👇 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘 @mirbaqeri_tafsir
❇️ اگر از «بندگی خدا» خارج شدیم، ناگزیر وارد حوزه «بندگی شیطان» میشویم! 💠 ألَمْ أَعْهَدْ إِلَیكُمْ یا بَنی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ، وَ أَنِ اعْبُدُونى [یس/60] 💠 🔸 هیچ فعلی از افعال ما از خارج نیست. آب می‌خوریم، غذا می‌خوریم، نظام اجتماعی تشكیل می‌دهیم، اقتصاد می‌سازیم، سیاست می‌سازیم ... [در همه اینها یا داریم خدا را پرستش میکنیم و یا شیطان را میپرستیم]. 🔹 خیال نكنیم حوزه پرستش حوزه باطنی و خصوصی ما است. دین حداقلی حرف غلطی است. «لا اله الا الله» است. اختلاف دین حداقلی‌ها با حداكثری‌ها بر سر كلمه «لا اله الا الله» است، نه بر سر مناسک. 🔸 آنها كه دین را حداقلی می‌دانند، توحید را حداقلی تعریف می‌كنند. می‌گویند: توحید یك امر باطنی است، برای حوزه خصوصی شماست. وقتی در زندگی اجتماعی می‌آیید، هفده ركعت نماز بخوانید، بقیه‌اش در حوزه توحید و بندگی نیست. آن وقت می‌دانید چه اتفاقی می‌افتد؟ از آنجا که آدم از بندگی خالی نیست، به وارد می‌شود. «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیكُمْ یا بَنی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ، وَ أَنِ اعْبُدُونى»(یس/60) و حالت سومی هم ندارد. 🔹 پس توحید دین حداكثری است. اختلاف بر سر «معبود و ولایت» و بر سر «پرستش و دین»،یك اختلاف حداكثری است و همه عرصه‌های حیات را می‌پوشاند. به خصوص وقتی نزاع بین نبی اكرم(ص) و باشد. 🔸حضرت بعد از تبیین حق با پرچمداران کفر میکنند و میگویند: شما یک طرف و ما هم یک طرف! {لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ} [کافرون:6]. بر سر اینها نمی شود مصالحه کنیم. و این صف بندی به یک کشیده میشود؛ چون موضوع، موضوعِ ِپرستش است. (جزء 23) 👇 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘 @mirbaqeri_tafsir
❇️ اگر انسان کار خودش را به خدا «تفویض» نکند، در لحظه های سخت موفق به بندگی نمی شود. 💠 «أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِبادِ»(غافر/44) 💠 🔸 مومن آل فرعون سالها ایمان خودش را کتمان می کرده، ولی زمانی که فرعونیان تصمیم به قتل موسی گرفتند، وارد میدان شد. وقتی مومن آل فرعون در میدان درگیری دستگاه فرعون قرارمی گیرد، خداوند یک جمله از او نقل می کند: «أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِبادِ»(غافر/44) 🔹 شرط اینکه انسان مشغول امر و نهی خداوند متعال باشد این است که امر خودش را به او تفویض کند. و معتمد هم باشد که اگر کار خود را به خدا تفویض کردم، او برایم تدبیر خوب می کند و به بهترین وجه ما را حفظ میکند. 👈 معنی تفویض این است که کار خدا را به خدا تفویض بکنی، نه اینکه کار خودت را به خدا تفویض بکنی. 🔸 امنیت ما، زندگی ما، همسر ما و تعلقات ما، به ما مربوط نیست؛ نه بوده و نه خواهد بود. در این بین هم نه ما خالق او هستیم، و نه رازق و نه مدبر او. آنچه از ما ساخته است بندگی است، بخصوص در لحظات سخت. بندگی وقتی ممکن است که از توجه به خود و دخالت در کار خدا غافل باشیم. 🔹 قرآن می فرماید: «فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا» [غافر: 45] خداوند سیئات مکر آنها را از او دور کرد و او را از سیئات مکر آنها حفظ کرد. روایاتی در ذیل این آیه است که فرمود: مومن آل فرعون را با قیچی قطعه قطعه کردند؛ ولی ذره ای از مکرشان به او نرسید و از ایمان او کم نشد. جسمش را از او گرفتند ولی نتوانستند خدایش را از او بگیرند که «ماذا وجد من فقدک و ما الذی فقد من وجدک» [دعای عرفه]. (تفویض) (جزء 24) 👇 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔘 @mirbaqeri_tafsir