«ما فقط زیر پَرِ چادرتان آرامیم...»
تجمع بزرگ بانوان فاطمی
هیات های بانوان قزوین
❇️در توصیف مقام زن مسلمان ایرانی و اعتراض به ظلم های بی شمار غرب به زنان و مطالبه گری نسبت به وضعیت بی بند و باری
❇️سخنران:
حجت الاسلام روانبخش( از قم)
❇️مداح:
کربلایی عبدالله باقری
❇️زمان: یکشنبه ۲۷ آذرماه
ساعت ۲/۳۰ تا اذان مغرب
مکان: مسجد الغدیر
هدایت شده از شعر انقلاب
انقلاب
قرار بود از این چشمه آب برداریم
نه اینکه تشنه شویم و سراب برداریم
قرار بود از این سفرۀ پر از برکت
برای مسألههامان جواب برداریم
قرار بود اگر ابر تیره را کشتیم
همه برابر از این آفتاب برداریم
بنا نبود که از باغ لالهها تنها
برای زینت دیوار، قاب برداریم
بنا نبود که از پایمال گلهامان
برای منفعت خود گلاب برداریم
بنا نبود به بیراههها کشانده شویم
به سمت مرگ و تباهی شتاب برداریم
چه شد که محو نفاق هزارچهره شدیم؟
قرار بود که از آن نقاب برداریم!
یقین از این شب تاریکوتار میگذریم
اگر قدم به سوی آفتاب برداریم
کجاست آن هیجان، آن شکوه، آن غیرت؟
مباد دست از این انقلاب برداریم
✍🏻 #علی_سلیمیان
🏷 #انقلاب_اسلامی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از شعر هیأت
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#چارپاره
🔹دل سنگ آب شد🔹
کوه بودم، بلند و باعظمت
روی دامان دشت جایم بود
قد کشیدم ز خاک تا افلاک
ابرها، فرش زیر پایم بود
شب که چشم ستاره روشن بود
نور مهتاب، دل ز من میبرد
صبح، چون آفتاب سر میزد
اولین پرتوش به من میخورد
دفتر وحی حق که روز به روز
جلوهاش سبز و سبزتر بادا
در بیان شکوه من، دارد
آیۀ «والجبال اوتادا»
سینهام را اگر که بشکافند
لعل و الماس دیدنی دارم
از گذشت زمان و «دحو الارض»
خاطراتی شنیدنی دارم...
صبح یک روز چشم وا کردم
ضربۀ تیشه بود گوش خراش
تخته سنگی شدم جدا از کوه
اوفتادم به دست سنگ تراش
پتک سنگین و تیشۀ پولاد
سهم من از تمام هستی شد
حکم تقدیر و سرنوشت این بود
نام من «آسیای دستی» شد
گرچه از بازگشت خویش به کوه
پس از آن روزگار نهی شدم
این سعادت ولی نصیبم شد
که جهیز عروس وحی شدم
گوشۀ خانهای مرا بردند
که حضور بهشت آنجا بود
برترین سرپناه روی زمین
بهترین سرنوشت آنجا بود
دستی از جنس یاس و نیلوفر
شد در آن خانه آسیاگردان
گرچه سنگم، ولی دلم میخواست
جان او را شوم بلاگردان
هر زمان گرد خویش چرخیدم
میشنیدم تلاوت قرآن
روح سنگین و سخت من کمکم
تازه شد از طراوت قرآن
راز خوشبختی مرا چه کسی
جز خداوند دادگر داند
کی گمان داشتم مرا روزی
جبرئیل امین بگرداند
به مقامی رسیدهام که چنین
بوسهگاه فرشتگان شدهام
مثل رکن و مقام کعبه عزیز
در نگاه فرشتگان شدهام
بارها شد که با خودم گفتم:
ای که داری به کار نان دستی!
کاش هرگز ز خاطرت نرود
وامدار چه خانهای هستی؟
خانۀ آسمانی خورشید
خانۀ روشن ستاره و ماه
خانۀ وحی، خانۀ قرآن
خانۀ «انّما یُریدُ الله»
از همین خانه تا ابد جاریست
چشمۀ فیض، چشمۀ احسان
سایبانِ معطّرِ این جاست
سورۀ «هل أتی علی الانسان»
آسیابم ولی یقین دارم
که پناهندهام به سایۀ نور
سرنوشت مرا دگرگون کرد
اشک زهرا و ذکر آیۀ نور
یاس یاسین که با دعای پدر
آیۀ نور بود تنپوشش
داشت دستی به دستۀ دستاس
دست دیگر گلی در آغوشش
در محیطی که هر وجب خاکش
فخر بر آفتاب و ماه کند
آرزو میکنم که گاه به من
دختر کوچکی نگاه کند
گرچه از بازتاب گردش من
نان این خانه برقرار شدهست
شرمسارم از اینکه میبینم
دست زهرا جریحهدار شدهست
رفت خورشید وحی و آمد شب
سر نزد از ستاره سوسویی
صبح از کوچۀ بنیهاشم
شد بلند آتش و هیاهویی
تا بدانم چه اتّفاق افتاد
تا ببینم هر آنچه بوده درست
دل به دریا زدم به خود گفتم:
«چشمها را دوباره باید شست»
دیدم آن روز صبح منظرهای
که به خود مثل بید لرزیدم
آتشم زد شرار دل وقتی
شعلهها را به چشم خود دیدم
در همان آستانهای کز عرش
قدسیان را به آن نظرها بود
اشک چشم ستارگان میریخت
بین دیوار و در خبرها بود
من به حسرت نگاه میکردم
باغ گل را میان آتش و دود
جز خدا هیچکس نمیداند
که چه آمد به روز یاس کبود
با همان دست عافیتپرور
که پرستاری پدر میکرد
از امام زمان خود یاری
در هیاهوی پشت در میکرد
هیزم آوردن، آتش افروزی
سهم هر رهگذر نبود ای کاش
خبر ناشنیده بسیار است
خبر میخ در نبود ای کاش
دست خورشید را که میبستند
شرح این ماجرا کبابم کرد
آنچه پشت در اتّفاق افتاد
سنگم امّا ز غصّه آبم کرد
📝 #محمدجواد_غفورزاده
🌐 shereheyat.ir/node/1941
✅ @ShereHeyat
شب یلدای تدفین
غریبی که ز چشمش آه می ریخت
و بغض خویش را در چاه می ریخت
بمیرم در شب یلدای غربت
چه دردی! خاک بر ماه می ریخت
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#مجمع_شعرای_آئینی_کمیت_قزوین
@mkomeit
هدایت شده از نسیم قزوین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
🔺استوریموشن
"استقبال از شهدای گمنام"
🔸جهت استفاده در استوری اینستاگرام و واتساپ و...
✅ تولید شده در:
#مرکز_هنری_رسانه_ای_قرار
@qararmedia
🏴 لیست شورها و سرودهای پایانی ایام #فاطمیه
🏷 شور
▪️الجارُ ثُم الدَّار
🌐 shereheyat.ir/node/4386
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/25
▪️سربند یا زهرا
🌐 shereheyat.ir/node/4388
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/26
▪️سینهزن قدیمی
🌐 shereheyat.ir/node/3519
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/344
▪️شهیدان خدایی
🌐 shereheyat.ir/node/5195
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/359
▪️ اسوةٌ حَسَنه
🌐 shereheyat.ir/node/4949
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/365
▪️فما اَحلی اَسمائُکُم
🌐 shereheyat.ir/node/3520
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/366
▪️مادری کن برام
🌐 shereheyat.ir/node/5381
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/603
▪️امّ الشهدا
🌐 shereheyat.ir/node/5404
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/613
▪️پناه دو جهان
🌐 shereheyat.ir/node/5841
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/852
▪️إشفعی لنا زهرا
🌐 shereheyat.ir/node/2105
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/876
▪️حقیقت شب قدر
🌐 shereheyat.ir/node/4951
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/877
🏷 سرود پایانی
▪️چلچراغ انقلاب
🌐 shereheyat.ir/node/4391
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/27
▪️قیام فاطمی
🌐 shereheyat.ir/node/4910
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/346
▪️لبیکِ یا زهرا
🌐 shereheyat.ir/node/4936
✅ eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/604
هدایت شده از شعر هیأت
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#مسمط
🔹فصل غریبی🔹
ای وای از آن حدیث به دفتر نیامده
ای وای از آن شروع به آخر نیامده
ای وای از آن یقین به باور نیامده
ای وای از آن مزار کبوتر نیامده
ای وای از آنکه رفته و دیگر نیامده
ای دل حدیث دختر طاها شنیدهای؟
یَرضی شنیدهای لِرضاها شنیدهای؟
هنگامۀ نماز دعاها شنیدهای؟
حتی تَوَرَّمَت قَدَماها شنیدهای؟
أمّن یُجیب این همه مضطر نیامده
یاللعجب، فصلّ لربّک ولادتش
واحیرتا لِیُذهِبَ عنکم شرافتش
طوبی لهُم وَ حُسن مَآب است مدحتش
جبریل با تمام بزرگی و رتبتش
از عهدۀ ستایش او برنیامده
اما چه سود حرمت قرآن شکسته شد
یکباره قلب سورۀ انسان شکسته شد
در را زدند و حرمت مهمان شکسته شد
نان ریخت، سفره سوخت، نمکدان شکسته شد
فصل غریبی تو چرا سر نیامده؟
زهرا هنوز گریۀ بیگاه میکند
مولا هنوز سر به دل چاه میکند
پاییز ادعای أنا الله میکند
صبح بهار از آمدن اکراه میکند
آیا هنوز وقت مقرّر نیامده؟
📝 #مهدی_جهاندار
🌐 shereheyat.ir/node/1960
✅ @ShereHeyat
هزار پنجره
برای رجعت پیکر مطهر شهدا
هزار پنجره باز آورد ، در این هبوط زمستانی
بهار شوق شهادت را، برای این دل زندانی
دوباره سوخته دوش شهر ، ز شعله های شقایقها
دوباره خاطره ها خیس است ، گرفته رنگ پریشانی
دوباره پنجره ها ابری ست ، طنین حنجره ها زخمی ست
ز ماندن آه چه ماند ای دل ؟! هزار بار پشیمانی
هزار قایق از این جا رفت ، به سوی ساحل آرامش
ولی تو قایق بی پارو ! اسیر وحشت توفانی
***
نگاه خیس و عمیق ما، به کوچه های شقایق هاست
نه می خوریم به بن بستی ، نه می رسیم به پایانی !
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
@mkomeit
هدایت شده از شعر هیأت
برای ما نگاهت آفتاب است
چراغان کردن دنیا ثواب است
دعا کردم بیایی زیر باران
دعا در زیر باران مستجاب است
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
🏷 #شعر_انتظار
✅ @ShereHeyat
هدایت شده از شعر هیأت
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل_مثنوی
🔹راه پر حادثه🔹
تن خاكی چه تصور ز دل و جان دارد؟
مگر این راه پر از حادثه پایان دارد؟
در بهاران مشو از یاد حقیقت غافل
جلوۀ اوست همه، آنچه گلستان دارد
سینه را آینۀ باغ شقایق كردهست
خاطراتی كه دل از داغ شهیدان دارد
صبح جمعه دل ما هم نفس باد صبا
شكوه از فُرقت آن زلف پریشان دارد
جان ما لحظه به لحظه ز غمش سوخته است
چشم ما ثانیه در ثانیه باران دارد
آری این راه، به پایان نرسیدهست هنوز
راه عشق است بسی آتش سوزان دارد...
راه ما راه جهاد است، ره بیداریست
امت واحده! برخیز كه وقت یاریست
این همان راه خدا، راه فنا، راه بقاست
راه زهرا و علی، راه شهیدان خداست
این همان عهد ازل، عهد خدا با همه بود
كه وفادارترین فرد به آن فاطمه بود
همه دیدند شجاعانه به مسجد رو كرد
آری آن بانوی فرزانه به مسجد رو كرد
چشم پر ابر، ولی جلوۀ خورشیدی داشت
در پی غصب فدک، خطبۀ توحیدی داشت...
از خدا گفت و سپس نعمت بیپایانش
وای از آن دل كه اطاعت نكند فرمانش
خطبه میخواند و از آن نعمت برتر میگفت
آری آن روز ز الطاف پیمبر میگفت
گاه از امت و گاهی ز امامت میگفت
گاهی از سختی فردای قیامت میگفت
گفت مردم! نشده آتش دل، سرد هنوز
نگذشتهست ز داغ پدرم چندین روز
آه، لب بستن از این غم ز توان بیرون است
خواهم آرام نشینم! چه كنم؟ دل خون است!
همتی داشت در آن روز به اثبات علی
عزم آن یار خلاصه به همین نیست ولی
رفت در پشت در و سوخت به شوق مولا
شعلهها بر جگر افروخت به شوق مولا
با همان زخم جگرسوز برون زد، آری
معركه گرم جنون بود، به خون زد، آری
رفت دنبال علی تا كه علی را نبرند
دست بر جامۀ مولا... كه علی را نبرند
رفت در معركۀ خون و مصاف شمشیر
وای من بازوی زهرا و غلاف شمشیر
ناله زد ناله، از این ناله چهها باید كرد
آری این نالۀ زهراست، حیا باید كرد...
📝 #جواد_محمدزمانی
🌐 shereheyat.ir/node/1955
✅ @ShereHeyat
کنگره شعر ایثار:
موضوعهای پیشنهادی کنگره:
- شهدا و ایثارگران
- مادران و همسران معظم شهدا و بانوان عاشورایی
- سبک زندگی در مکتب فاطمی
- شهدای امنیت، نخبگان علمی و جهاد تبیین
- شهید حاج قاسم سلیمانی و شهدای مدافع حرم
- فرهنگ شهادت و ایثار، رسالت امروز و افق آینده
- شهدا و ایثارگران استان قزوین
بخشهای فراخوان:
بخش اصلی: شاعران سراسر ایران بزرگ
بخش بینالملل: شاعران سایر کشورها در زبانهای انگلیسی، عربی و اردو
بخش ویژه: شاعران خانواده شهدا و ایثارگران
بخشهای قالبی اشعار:
۱- کلاسیک
۲- نو و نیمایی
۳- سرود، ترانه و تصنیف
۴- ذهن و زبان کودک و نوجوان
جوایز بخش اصلی:
برگزیدگان اول هر قالب شعری: ۱۰میلیون تومان
برگزیدگان دوم هر قالب شعری: ۶میلیون تومان
برگزیدگان سوم هر قالب شعری: ۴ میلیون تومان
جوایز تقدیری:
دبيرخانه کنگره به منظور قدردانی از شاعران شرکتکننده و تشویق به حضور حداكثري در اين رويداد بزرگ علاوه بر جوايز اصلی، از ۱۶ نفر از شاعران (هر بخش چهار نفر) با تقدیم مبلغ دو میلیون تومان تقدیر خواهد کرد.
جوایز بخش بینالملل:
از دو اثر برگزیده در هر زبان مجموعا شش اثر تقدیر شایسته بهعمل خواهد آمد.
جوایز بخش ویژه:
از چهار اثر برگزیده این بخش با تقدیم مبلغ سه میلیون تومان تقدیر بهعمل خواهد آمد.
شرایط عمومی شرکت در فراخوان:
- تکمیل فرم و ارسال اثر به معنای پذیرش تمامی شرایط و مقررات این کنگره خواهد بود.
- در ارزیابی آثار، اولویت با آثاری است که در کنگرههای مشابه برگزیده نشده باشند.
- شرکت در این کنگره برای همگان آزاد بوده و محدودیت سنی و جغرافیایی ندارد.
- دریافت آثار از طریق پست الکترونیکی c.p.isaar@gmail.com و شماره ۰۹۳۰۰۳۵۳۹۰۳ در پیامرسانهای ایتا، سروش و روبیکا امکانپذیر است.
- از نظر برگزار کننده، ارسال کننده اثر مالک اثر شناخته میشود. هرگونه مسئولیت پاسخگویی به پیامدهای حقوقی ناشی از آن با ارسال کننده اثر خواهد بود.
- ارسال کننده اثر با شرکت در این کنگره حق هرگونه استفاده از اثر ارسالی را با حفظ حقوق معنوی ارسال کننده به دبیرخانه کنگره بینالمللی شعر ایثار واگذار میکند.
- در تمامی بخشهای کنگره، همه آثار راه یافته به مرحله نهایی، گواهی شرکت دریافت خواهند کرد؛ همچنین آثار برگزیده و شایسته تقدیر، در مجموعه منتخب کنگره منتشر خواهند شد.
شرايط اختصاصي:
- شاعران محترم، میتوانند در هر بخش، حداکثر 5 اثر به دبیرخانه کنگره ارسال کنند.
- دبیرخانه کنگره، امکان برگزیده شدن همزمان در دو بخش اصلی و ویژه را متناسب با کیفیت آثار شرکتکنندگان، به رسمیت میشناسد.
- موضوع آثار باید مربوط به محورهای کنگره باشند. آثار غیرمرتبط در ارزیابی مقدماتی از داوری کنار گذاشته خواهند شد.
- قید عنوان اثر به همراه بخش مربوط به فراخوان، در فایل ارسالی ضروری است.
- آثار ارسالی باید در فرمت ورد (word) ارسال شوند. از ارسال فایل به صورت، عکس، دستنوشته یا PDF خودداری نمایید.
گاهشمار کنگره:
مهلت ارسال آثار: ۱۴۰۱/۱۱/۱۵
مشاهده فراخوان سایت نوید شاهد به نشانی www.navideshahed.com یا www.isaar.ir
مراسم اختتامیه کنگره: نهم اسفند ماه ۱۴۰۱
#مجمع_شعرای_آئینی_کمیت_قزوین
@mkomeit
هدایت شده از پایگاه جامع محتوایی هیأت
🔰مجموعه مداحی مرتبط با حوادث اخیر
(فتنه ۱۴۰۱)
🔻با موضوعات:
▫️حجاب فاطمی
▫️ولایتمداری
▫️شهدای امنیت
▫️مدافعان وطن
▫️بصیرت
▫️انقلاب اسلامی و...
🔻از ستایشگران اهلبیت(ع):
▪️حاج سعید حدادیان
▪️حاج میثم مطیعی
▪️حاج مهدی رسولی
▪️حاج سیدرضا نریمانی
▪️حاج ابوذر بیوکافی
▪️حاج امیر عباسی
▪️کربلایی سیدامیر حسینی
▪️کربلایی حبیب عبداللهی
▪️کربلایی حسین طاهری
و دیگر ستایشگران ...
👇🏻دریافت مجموعه از پایگاه جامع محتوایی هیأت:
▫️heyat.co/p/4052
|#الیالحبیب
|#ستایشگران
|#نوای_هیأت
💠 پایگاه جامع محتوایی هیأت
▫️@heyat_co
🌐 www.heyat.co
هدایت شده از شعر هیأت
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل_پیوسته
🔹ام اَبیها🔹
منصوره و راضیّه و مرضیّه و زهرا
معصومه و نوریّه و صدّیقۀ کبری
حنّانه و هانیّه و ریحانه و کوثر
انسیّه و حوریّه و انسیّۀ حَورا
اینها همگی فاطمه هستند ولی نیست
محبوبیت فاطمه محدود به اینها
مادر که نه! بالاتر از اُمُّ الحَسنِین است
دختر که نه! بالاتر از آن، اُم اَبیها
فردوس برین، باغ بهشت است به صورت
فردوس برین خانۀ زهراست به معنا
پیچیده در آن عطر «بِه» و «یاس» و «گل سرخ»
بیرون زده از پنجرهاش شاخۀ طوبی
روزی که بخندد همۀ شهر بهاریست
آن شب که بگرید شب عالم شب یلدا
آن شب که بگرید همۀ شهر بگریند
آن شب که بگرید...چه میآید سر مولا؟
از روی لب مادرمان فاطمه چندیست
لبخند فراری شده کاری بکن اَسما
کاری بکن اَسما که پریشان شده مادر
درد است سراپا و سکوت است سراسر
این هیزمِ تر چیست که در آتش آن سوخت
یک مرتبه هم مادر و هم دختر و همسر
در سوخت، ولی مانده به یادم که محمد
یک مرتبه بیاذن نشد وارد از این در
من خواب بدی دیدهام اَسما، چه بگویم؟
دور کمرش شال عزا بست پیمبر
از عطر «بِه» و «یاس» و «گل سرخ» در این شهر
خالیست مشام همه، کافور بیاور...
📝 #محمدحسین_ملکیان
🌐 shereheyat.ir/node/1217
✅ @ShereHeyat
May 11
هدایت شده از شعر انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 عرض ارادت شاعران به علمدار انقلاب
🌷سردار شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
💠 سفر دوم: مرز عشق
📹 به روایت #سیدمحمدمهدی_شفیعی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از مشعر قزوین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 کنگره بین المللی شعر ایثار
🔺 اینبار در استان قزوین
👈 مهلت ارسال آثار: ۱۴۰۱/۱۱/۱۵
👈 مشاهده فراخوان سایت نوید شاهد به نشانی www.navideshahed.com یا www.isaar.ir
مراسم اختتامیه کنگره:
نهم اسفند ماه ۱۴۰۱
#جامعه_ایمانی_مشعر_استان_قزوین
@mashareqazvin
هدایت شده از شعر هیأت
از شبنم اشک گونههامان تر بود
تشییع جنازۀ گلی پرپر بود
از منبر دستها که بالا میرفت
در صحن حسینیۀ دل، محشر بود
📝 #علیرضا_قزوه
✅ @ShereHeyat
هدایت شده از شعر هیأت
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#مثنوی
🔹خطبه🔹
صدای لرزش مسجد به چشم میآمد
چه میگذشت که رحمت به خشم میآمد
چه مسجدی که مصلای ناسپاسیها...
چه مسجدی که رکبخوردۀ سیاسیها...
و منبری که پس از مصطفی مجسمه بود
و پنج وعده به جای نماز، همهمه بود
زنی صدای قیام زمانه شد آن روز
خِمار بست و به مسجد روانه شد آن روز
رسید و آه کشید و حماسه برپا کرد
رسید و لب به سخن باز کرد، غوغا کرد
که آیه آیۀ اعجاز در کلامش بود
و بعد حمدِ خداوند، اینچنین فرمود:
قسم به امر خدا آن ارادۀ ابدی
منم که فاطمهام، نیست مثل من احدی
فَإنَّکُم تَجِدُنَّ محمّداً نَسَبی
و لا یَکونُ أباکُم و قد یکونُ أبِی
مرور میکنم از روزهای تیره و تار
تمام واقعه را ای مهاجرین! انصار!
در آن زمانه که حرفی نبود از اسلام
برهنه بودنتان بود جامۀ احرام
در آن زمانه که گنداب نوش میکردید
سرِ طعام، نزاعِ وحوش میکردید
در آن زمانه که انسان نبود جز نسیان
شب سیاه بشر بود و زوزۀ عصیان
طلوع کرد در آن مُردگی سِراج حیات
أبِی مُحَمَّدٍ المُصطفی، لَهُ الصّلوات
همان که بود شب و روز مهربانِ شما
جواب راسخ دشنام دشمنانِ شما
امان نداد به غارتگران قافلهها
لجام زد به دهان چموش غائلهها
مگر که آیۀ آرامش و سکینه نبود؟!
مگر که مایۀ امنیت مدینه نبود؟!
دوباره بر سر حُکمش بگو و مگو کردید
به جاهلیتِ دیروز خویش رو کردید..
نشستهاید به حکم قیام برخیزید
سیوف بدر و احد از نیام برخیزید
مگر که قبضۀ شمشیرتان شکسته شده؟
مگر که مرکبتان از نبرد خسته شده؟
که با سکوت شما رحلت نبی طی شد
و در سقیفهتان مرکب علی پِی شد
به مرگ میگذرد ماجرا پس از پدرم
دلم گرفته از این طعنهها پس از پدرم
پدر! مپرس چرا اینقدر شکسته شدم؟
پدر! مرا ببر از این زمانه خسته شدم!
لطافت سخنان تو را نمیشنوم
صدایِ «فاطمه جانِ» تو را نمیشنوم
فَقَد فَقَدتُکَ فَقدَ السّماءِ رَحمَتَها
فَلیتَ قبلَکَ کانَ المَماتِ صادَفَنا
چه کرد خطبۀ او با مدینۀ نیرنگ!
چه فایده نرود میخ آهنین در سنگ!
📝 #محمدمهدی_خانمحمدی
🌐 shereheyat.ir/node/5854
✅ @ShereHeyat
هدایت شده از شعر هیأت
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔹صبر🔹
برای خواندن اول یاد میگیرند الفبا را
الفبا یافتم در متن قرآن نام زهرا را
خدا از خلق عالم بیت زهرا بود مقصودش
بنا کرد از اضافات همان گِل، کهکشانها را
ستون خانه را تا عرش بالا برد و نادانها
بنا کردند پای آن بنا، دیوار حاشا را
چه میفهمد کسی این در برای شخص پیغمبر
تداعی میکند دروازۀ عرش معلا را
اگر توحیدشان را با حضور قلب میخواندند
نمیانداختند امروز پشت گوش «اَسری» را
اگر یکبار میخواندند کوثر را چه میدیدند؟
مقام حضرت زهرا سلاماللهعلیها را
اگر روی لب گلدسته حرفی جز علی باشد
به مسجد میدهم ترجیح، معبد را، کلیسا را
چه میبینم خدا! وا شد به جایی پای بعضیها
که بیرخصت محمد هم به آن نگذاشته پا را
دری را با لگد وا میکنند اکنون که جبرائیل
بر ایوانش نوشته آیۀ «اِنّا فَتَحنا» را
دری را با لگد وا میکنند اکنون که میکائیل
از آن در میبرد هر روز و هر شب رزق دنیا را
دری را با لگد وا میکنند اکنون که عزرائیل
بر آن با نیت قربت کشیده بال و پرها را
اگر در بشکند شاید بفهمند اهل این کوچه
که در یک تُنگ جا دادهست پیغمبر دو دریا را
اگر بیرون بیاید از غلاف صبرِ حیدر، تیغ
حریفی نیست بین جمعیت این مرد تنها را
ولی مولا شدن تنها به تیغ و زورِ بازو نیست
خدا این بار میخواهد بسنجد صبر مولا را
نگردید ای جماعت! قبر زهرا را نمییابید!
علی تنها درون سینه جا میداد غمها را
📝 #محمدحسین_ملکیان
🌐 shereheyat.ir/node/5853
✅ @ShereHeyat
هدایت شده از شعر انقلاب
گمنامترین شهید
مهمان ضیافت خطر هیچ نداشت
آنگاه که میرفت سفر هیچ نداشت
گمنامترین شهید را آوردند
جز پارهای از عشق دگر هیچ نداشت
✍🏻 #وحید_امیری
🏷 #تشییع_شهدا | #شهید_گمنام
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از شعر هیأت
#تشییع_شهدا
#غزل
🔹شهید آمد🔹
پس از چندین و چندین سال آمد پیکرش تازه
نگاهش از طراوت خیستر، بال و پرش تازه
تنش عطر تشّهد دارد و انگار میروید
به لبها ورد و تسبیح نماز آخرش تازه
نپوسیده به پیشانی او سربند «یازهرا»
به روی لب تو گویی ذکر حیدرحیدرش تازه
من و تو زندگانِ مرده و پوسیدهایم، اما
یکی برگشته از میدان که جسم پرپرش تازه
چه معصومانه لبخندیست بر لبهای او، گویی
که میخندد به روی مادرِ غمپرورش تازه
و مادر در بغل او را کشیده نوحه میخواند
به میدان آمده گویی علیِّ اکبرش تازه
دل بیباورانِ خاک هرگز میکند باور
پس از چندین و چندین سال مردی باورش تازه؟!...
📝 #محمدرضا_ترکی
🌐 shereheyat.ir/node/5856
✅ @ShereHeyat
هدایت شده از شعر هیأت | نوحه و سرود
زمینه؛ مسافر شهید ما.mp3
1.36M
#شهدا
#زمینه
🔹مسافر شهید ما🔹
شبیه پرچمی که زخمی است
چه استوار مانده تا هنوز
به خون لالهها معطر است
سپید و سرخ و سبز ما هنوز
نه تن به سایهها نمیدهد
دل بزرگ آسمان ما
چگونه مرده خوانمت شهید
که زنده مانده آرمان ما
آه
جوان رو سفید ما سلام
مسافر شهید ما سلام
پناه ما امید ما سلام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نه خاک جای ماندن تو بود
نه صبر کار داغدیدههاست
زمین به خون تو شفا گرفت
بهشت مأمن سپیدههاست
بر این جهان تو چشم بستهای
که چشمهای بسته وا شود
مرا شبی دعا کن ای رفیق
که چون تو جان من فدا شود
آه
تو هم شدی فدای باورت
فدای اقتدار کشورت
فدایی حجاب مادرت
شاعر: #حسین_عباسپور
✅ @ShereHeyat_Nohe
چادر مادر
حتی نیفتاد از سرش یک بار چادر
گل را محافظ بود از هر خار چادر
دارد برای هر زن آزاد اندیش
با یاد زهرا حرمت بسیار چادر
پیچید دور دُر بی مانند مادر
مثل صدف در کوچه و بازار چادر
کوه وقار است این که می بینید مردم
این نکته را می گفت در انظار : چادر
آیینه را تا عکس نابینا نبیند
شد پرده دارش لحظه ی دیدار چادر
نامردها وقتی که دورش را گرفتند
او را سپر شد لحظه ی پیکار چادر
در کوچه خاکی شد ولیکن گفت آری
از گرگها با حیدر کرار چادر
راز کبودی گل سرخش نشد فاش
صدیقه را شد حافظ اسرار چادر
اما دریغا دور از چشمان حیدر
شد شعله ور بین در و دیوار چادر
این بیت را با اشک باید خواند مردم!
زد بال بال آن روز با مسمار چادر
فواره زد خون از گل نیلوفری وای!
شد ناگهان مثل شقایق زار چادر
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
@mkomeit