eitaa logo
مجمع کمیت قزوین
150 دنبال‌کننده
920 عکس
212 ویدیو
4 فایل
اولین کانال انتشار آثار شعرای آئینی استان قزوین کانون شعر و ادب دفتر آستان قدس رضوی قزوین
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه‌السلام 🔹أین عمار🔹 مَردمِ كوچه‌های خواب‌آلود، چشم بیدار را نفهمیدند مرد شب‌گریه‌های نخلستان، مرد پیكار را نفهمیدند وصله‌های لباس و پاپوشش، و یتیمان مست آغوشش راز آن كیسه‌های بر دوشش، در شب تار را نفهمیدند مردمِ دل‌بریده از بعثت كه فقط فكر آب و نان بودند مثل اشراف عهد دقیانوس، قصهٔ غار را نفهمیدند با تبر باغ را درو كردند، حالی از باغبان نپرسیدند خم به ابرویشان نیاوردند، در و دیوار را نفهمیدند نیمه‌شب بود و سایه‌ها آرام، كوچه را خیس اشک می‌كردند گفت مولا كه زود برگردیم، تا غم یار را نفهمیدند لات‌هایی كه عبدود بودند، ابتدا با هبل بلی گفتند بعد از آن هم كه یاعلی گفتند، «أین عمّار» را نفهمیدند آخر قصه‌اش بهاری بود، سورهٔ انفطار جاری بود عالمان قرائت و تفسیر، شوق دیدار را نفهمیدند كودكانی كه باخبر بودند، از همه روزه‌دارتر بودند بس كه لب‌تشنهٔ سحر بودند، وقت افطار را نفهمیدند 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1460@ShereHeyat
امین شبیه کوه هستی، در عقیده راستین هستی در آشوب جهان با اوج آرامش عجین هستی لباس افتخار از جنس خدمت را به تن داری و در خط مقدم مانده‌ای، سرباز دین هستی به وقت جنگ سرداری، بصیر و قهرمان‌سیرت به منبر جلوه‌ای از خطبه‌های آتشین هستی از آن روزی که در خاک خراسان چشم وا کردی سراپا وقف آبادانی ایران‌زمین هستی خبر دادی که شیطان محو خواهد شد، خبر دارم میان برزخ تردیدها، غرق یقین هستی همان جانباز اسلامی که یک دستش صدا دارد شکوه جلوۀ دست خدا در آستین هستی علمداری‌ست میراث تو و اجداد مظلومت علی هستی و فرزند امیرالمؤمنین هستی خمینی را تویی یاور، امید مردم ایران برای او امین بودی، برای ما امین هستی تو هستی مرجع تقلید امثال سلیمانی تویی که با شهیدان تا قیامت همنشین هستی ✍🏻 🏷 (حفظه‌الله) @Shere_Enghelab @mkomeit
علیهاالسلام 🔹از جان گذشته🔹 این زن که از برابر طوفان گذشته بود عمرش کنار حضرت باران گذشته بود صبرش امان حوصله‌ها را بریده بود وقتی که از حوالی میدان گذشته بود باران اشک بود و عطش شعله می‌کشید آب از سر تمام بیابان گذشته بود آتش گرفته بود و سر از پا نمی‌شناخت از خیمه‌های بی سر و سامان گذشته بود اما هنوز آتش در را به یاد داشت آن روزها چه سخت و پریشان گذشته بود... می‌دید آیه آیهٔ آن زیر دست و پاست کار از به نیزه کردن قرآن گذشته بود یک لحظه از ارادت خود دست برنداشت عمرش تمام بر سر پیمان گذشته بود بر صفحه‌های سرخ مقاتل نوشته‌اند این زن هزار مرتبه از جان گذشته بود 📝 🌐 shereheyat.ir/node/229 @ShereHeyat @mkomeit